.
نشستم شعر بنویسم، سحر شد، ظهر شد، شب شد
نشستم از نگاه او ببینم، پیکرم تب شد
گمان کردم که او در قالب یک شعر، می گنجد
مضامین را به دریا ریختم، دریا لبالب شد
نشستم هرچه کردم باز دیدم دست من خالی ست
نشستم گریه کردم، حاصلش یک عمر مطلب شد
گمان کردم کسی از غربتش چیزی نمی فهمد
به توصیفش زبان وا کردم و دنیا مخاطب شد
مفسرها به شرح خطبه اش دفتر کم آوردند
همین که خطبه خواند اشک مورخ ها مُرکب شد
نبردند آن هزاران تیغ برّان سهمی از تاریخ
فقط یک خطبه زینب خواند و آن یک خطبه مکتب شد
دری را جز در بیت علی هرگز مکوب ای دل
که جبراییل هم تا رد شد از این در، مقرّب شد
□
و زهرا هستی خود را به نام مرتضی می کرد
گواهم این که نام دختر او نیز زینب شد
#محمد_حسین_ملکیان✍
.......................
📋 به جلوه آمد و گفتند انعکاس علیست
#میلاد_حضرت_زینب
#مدح_حضرت_زینب (س)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به جلوه آمد و گفتند انعکاس علی ست
علی دیگری امروز در لباس علیست
دوباره نام علی را سر زبانها بُرد
اگرچه گفت که شاگردی از کلاس علیست
همان کلام، همان لحن، با همان هِیبَت
چنان شبیه که در اصل اقتباس علیست
به "لایُقاسُ بِنا" روح تازهای بخشید
که عدل و هِیبت او نیز بر اساس علیست
به تیغ خطبه چنان هوش میبَرَد، انگار
که چشمهای همه خیره از هَراس علیست
یقین که لحظهی اول شکست خواهد خورد
هر آنکه با دگران در پِی قیاس علیست
کسی که زینب او را شناختهست، فقط
در این مقایسهها لایق شناس علیست
جهان به جان دوباره رسیده با زینب
که ذکر هر دل درمانده است؛ یازینب
نوشتهاند به هر قلّه نام زینب را
کجاست آن که نداند مقام زینب را؟
"به جان عشق قسم ما رَأَیْتُ إِلَّا عشق"
شنیده گوش دوعالم پیام زینب را
نه غُصّه قامت او را به لرزه آوردهست
نه داغ سست نمودهست کلام زینب را
کسی که با دل و جانش مدافع حَرَم است
خدا رسانده به گوشش سلام زینب را
به کوه صبر، به کوه حیا، به کوه شَرَف
نوشتهاند به هر قلّه نام زینب را
هنوز حَدّ کسی فهم شأن زینب نیست
چرا که جام کسی از بلا لبالب نیست
کجاست آن که سزاوار این لقب باشد؟
اگر بناست که نام تو "زِیْنِ أب" باشد
هزار داغْ قیام تو را نمیشکند
گرفتم این که نماز تو مُستَحَب باشد
به گوش میرسد از خطبهات صدای علی
عجیب نیست اگر کوفه در عجب باشد
چه جای صحبت کفتارهاست، آنجایی
که دختر اسدالله در غضب باشد
بعید نیست که حَمّالَةَ الْحَطَب بشود
چرا که دشمنت از نسل بولهب باشد
تو بر زمینی و ابن زیاد بر تخت است!
که راه کفر به اسلام یک وجب باشد
در آن هجوم مصیبت امام زینب بود
"قسم به صبح که خورشید شام زینب بود"
حسین ماه زمین و ستارهاش زینب
که بوده یاور و یار همارهاش زینب
حیا و صبر و شکوه و وقار و حِلْم و شَرَف
چه واژهها که شده استعارهاش زینب
چه کاخها که بَنا کرده اهل ظلم، ولی
بههم زده همه را با اشارهاش زینب
جهان به مَرکَبی از چوب فتح خواهد شد
اگر هر آینه باشد سوارهاش زینب
اگر تمام زمین مسجد الحرام شود
به گوش میرسد از هر منارهاش "زینب"
*شاعر: #مجتبی_خرسندی✍
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#غزال
#حضرتزینب سلاماللهعلیها
شور و شعف رسید
تیر وصال شبزدگان بر هدف رسید
در صدف رسید
عزت ، وفا ، محبت خالص ، شرف رسید
دین را کنف رسید
لاتقنطوا ، ُ، واعتصموا،، لا تخف رسید
جان ها به کف رسید
چون زینت شریعت شاه نجف رسید
----------
طبعم منیع شد
با مرتضی صنایع شعری صنیع شد
شعرم بدیع شد
با این وجود سیر صراطم سریع شد
فضه شفیع شد
از بس که خوان رحمت زهرا وسیع شد
باید مطیع شد
مانند قنبری که مقامش رفیع شد
---------
گفتند مادر است
با اینکه زینب(س) است ،، چو مادر مطهر است
یاس و صنوبر است
هفت آسمان ز رایحه ی او معطر است
الحق که کوثر است
چون دختر علی است ،، یقین از همه سر است
آری دلاور است
مامش که فاطمه پدرش هم که حیدر است
--------------
کوه وقار بود
چون مرتضی ، دلاور و با اقتدار بود
زینب بهار بود
زینب دلیل گردش لیل و نهار بود
حیدر مدار بود
چشمش ظهور جذبه ی پروردگار بود
آموزگار بود
نطقش معلم غضب ذوالفقار بود
------------
این اوج منصب است
هر کس فدای او شده قطعا مودب است
از حق لبالب است
هر باطلی مقابل زینب(س) معذب است
ارکان مذهب است
دین ، یادگار همت والای زینب است
استاد مکتب است
زینب همان علیست به زینب ملقب است
محمدجواد توحیدی #سکوت✍
#میلاد_حضرت_زینب
.