eitaa logo
امام حسین ع
17.1هزار دنبال‌کننده
386 عکس
1.9هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. ذکر توسل و روضه جانسوز _ ویژۀ ایامِ شهادت امام باقر علیه السلام و مسلم بن عقیل علیه السلام_96_حاج محمود کریمی ↯ @emame3vom ┄┅═══••↭••═══┅┄ از شام تا هشام فقط نا امید شد پیش رقیه آخر سر روسپید شد از سَم گذشته بود، دلیل شهادتش این بود که مصائب زینب شدید شد جا داشت ای کاش بود عمهْ رقیه کنار او این درد هم به علت زهرش مزید شد روضه شنیدنی ست ولی پشت خیمه او دیده که گوشواره کجا ناپدید شد پا می‌کشید و حجره چو گودال سرخ گشت ازبس که محوِ روضۀ «او می‌کشید» شد پس می‌بُرید از بدنش درخیال خود تا اینکه ظهر نوبت «او می‌بُرید» شد او می‌بُرید و قصه به جایی رسید که سوم امام کرب وبلا هم شهید شد ⇦ شاعر:مهدی رحیمی او می برید و من می بریدم او از حسین سر،من از حسین دل... *قربون دست و پای میانِ ریسمانت برم،یا امامِ باقر! قربون سر شکسته ات میان کوچه ها و بازار،ای آقام.... جای ما الان بقیع خالیِ،امشب بشینیم بقیع برات گریه کنیم،دو سه شب دیگه هم،همه از بقیع بریم کوفه،تو حرم مسلم داد بزنیم،این شبا،شباییِِ که مسلم داره تو کوچه ها می گرده... سیدالشهدا فرمود:تو همه چیز بعد از عباس،مسلم...تو وفا،تو شجاعت.... میگه:دیدم از لای در مسلم نمیه شب تو کوچه ها داره میره،پاش اومد کنار یه سگِ ماده ای که بچه هاش رو داشت شیر می داد،سگِ ماده خیلی خطرناک تر از حیوانای درنده ی دیگه است،اونم بچه داشته باشه... سگ بلند شد مقابل مسلم نعره ای کشید،میگه:دیدم مسلم پلک به هم نزد،این مسلمِ... اراذل کوفه رو می گرفت،پرت می کرد رو بام ها،آخر خندق کندن،با هزار کلک مسلم رو دستگیر کردن... بعد همچین مسلمی زار زار گریه می کرد،طعنه بهش می زدن:چیه؟میخواستی رئیس بشی اینجا؟ می گفت: من گریه ام برا خودم نیست،گریه ام برا اینه شما نامردا نامه نوشتید حسین بیاد،نمی خواست بیاد،شما اصرار کردید،گفتید: باغامون سر سبزِ،بیابون هامون سرسبزِ،آقا نداریم بیا،نمی خواست بیاد،نامه نوشتید بیاد،بچه ی شیرخوارِ داره.... آی رفقا! مهمون کنید همدیگه رو،ولو به ارزون ترین خوراکی،آب،در دست ترین چیز،آبِ،گواراترین چیز،آبِ،دیگه آب دست همه میرسه،این همه نامه نوشتن....* از آب هم مضایقه کردن کوفیان خوش داشتند حرمت مهمان کربلا *نیمه شب تو کوچه ها بچه های مسلم خسته شدن "محمد و ابراهیم"گفتن:بابا! مادیگه پاهامون درد گرفته...هی گوشه ی کوچه می نشستن،هی مسلم می گفت:پاشید بریم،خطرناکِ.... همه رفتن،درهارو بستن،خدا برا کسی غربت نیاره،خدا نیاره یه شهری همه بیان بگن: بیا خونه ی ما،قدمت بر چشم...چند روز بعد در رو به روت ببندن... بچه هارو آورد دَرِ خونه ی شریح قاضی،در زد،کیِ؟ منم مسلم بن عقیل،از پشت در گفت:مسلم! ما برا تو جا نداریم،گفت: من خودم نمیخوام بیام خونه ات،در رو باز کن،دو تا بچه هامو امانت بگیر،دختر علی،خانوم زینب وقتی اومد اینجا،بچه هامو بهشون بسپر...قبول کرد.. یه جوری بچه ها از بابا جدا شدن،بعد از چند لحظه دید دوباره در میزنن،کیِ؟ منم مسلم...گفتم برا خودت جا نداریم...فرمود: من خودم نمی خوام بیام داخل،دَم در یه بار دیگه بچه هامو ببینم... خیلی سختِ،قرار نبود شهادت هر دوتاشون رو ببینه،الله اکبر،جان عالم فدای اون آقایی که صدا زد:* بالا بلندِ بابا،گیسو بلندِ بابا *علی اکبر!* خرامان،خرامان می بری از تنم جان شهیدم کاکُلش در خون غلطونه شهیدم خفته بینِ خاک و خونه چشماتو قربون،زخماتو قربون افتادی رو خاک،ای قد و بالاتو قربون * امیرالمؤمنین،خدمت پیغمبر رسید،فرمود:آقا برا من دعا کن،پیغمبر فرمودن: "اَللهُم بِحَقِ عَلىٍ عِندَكَ اِغفِر لِعَلِىٍ !" خدایا به حق علی،علی رو ببخش، مولا عرض کردند:یارسول الله! این چه دعایی بود؟ فرمودند: آیا پیش خدا کسی بزرگوارتر از تو هست که او رو واسطه قرار بدم؟ خدایا بحق علی،مارو به مُحرم برسون،پیرهن سیاهِ ما آماده است،دیگ هامون آماده است،سیاهی های حسینیه رو زدیم،پرچم هامون آماده است،خدایا دلِ مارو آماده کن،الهی بحق امیرالمؤمنین فرج آقای مارا برسان..... ____________ .
. 😭چند پسر شهید کربلا 😭دوپسر بعد از واقعه کربلا(محمد وابراهیم)سرشان مقابل هم از تن جدا شد 😭یک دختر(عاتکه)زیر پای اسب عصر عاشورا.... 😭دختر دیگر(حمیده) و (رقیه بنت امیرالمومنین) همراه کاروان اسرا.... باید بشه اشک چشمای ما دائم برای اولاد ِ غم پرور مسلم آقای ما مسلم،خیلی جسارت دید تموم گلهاشو به راه دین بخشید خودش که کشته شد تو شهر ظلمت سرش شد از تنش جدا تو غربت یکی یکی گلای پاک اونو عدو شکست با کینه وعداوت وای از غم اولاد پاک مسلم.... 🌸🌸🌸🌸🌸 دختر هفت سالَش،تو عصر عاشورا کشته شده ای وای،به زیر دست و پا شده بازم تکرار،جنایت گودال مثل تن ارباب،شده تنش پامال عاتکه ی مظلومه وقتی جون داد به زیر پای اسب چند تا جلّاد از ناله های مادرش رقیه قهقهه زد عدو،ای داد وبیداد وای از غم اولاد پاک مسلم.... 🌸🌸🌸🌸🌸 داده به راه حق، همه پسرهاشو دشمن برید از بغض،سر قمرهاشو خدا کنه هیچ کس نبینه که دشمن جدا کنه رأس ِ برادرو از تن هیچ کی چنین جنایتی ندیده چقد عدوی مرتضی پلیده برای جایزه و مشتی درهم سر دو کودکو چطور بریده وای از غم اولاد پاک مسلم.... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .👇
. توسل به ساحت مطهر دو طفلان مسلم من سائل عطای دو طفلان مسلمم روزی خور و گدای دو طفلان مسلمم از بس که حبّ این دو به جانم اثر نمود تا حشر مبتلای دو طفلان مسلمم با اشک و شور و سوز و گداز و نوا و دم زائر به کربلای دو طفلان مسلمم روزی اگر ز لطف و عنایات کردگار قسمت شود،فدای دو طفلان مسلمم با پای دل از این حرم اشک ، عازمِ آن صحن دلربای دو طفلان مسلمم باب الحوائجند‌‌ و منم غرق احتیاج مسکین و بی نوای دو طفلان مسلمم بر گرد شمعِ ماتم این دو گل بهشت پروانه سان فنای دو طفلان مسلمم یا رب تو شاهدی که ز عمق وجود خود محزون ز غصه های دو طفلان مسلمم گشتند مبتلای بلای عظیم عشق دلخسته از بلای دو طفلان مسلمم حارث از این دو طفل سر از تن جدا نمود گریه کنِ عزای دو طفلان مسلمم این است افتخار من و اعتبار من که‌ تا ابد گدای دو طفلان مسلمم 🔴 .
1. ما از آل هاشمیم.mp3
9.6M
( علیهم السلام ) 🎤 ما از آل هاشمیم واویلا ، واویلا یتیمان مسلمیم واویلا ، واویلا یاس باغ یاسینیم واویلا ، واویلا فدای راه دینیم واویلا ، واویلا ما از آل هاشمیم واویلا ، واویلا یتیمان مسلمیم واویلا ، واویلا به زهرا نورِ عینیم واویلا ، واویلا قربانیِ حسینیم واویلا ، واویلا ما از آل هاشمیم واویلا ، واویلا یتیمان مسلمیم واویلا ، واویلا هم جانِ ما شد فدا واویلا ، واویلا هم سرِ ما شد جدا واویلا ، واویلا ما از آل هاشمیم واویلا ، واویلا یتیمان مسلمیم واویلا ، واویلا
. جهت خشنودی  مادرانِ اطفال کربلا و به جهت تجلیل از مقام شامخ اطفال حرم آل‌الله جا دارد که هرشب یک بند به همراه سربند در جلسه خوانده شود میمیرم برای آقایی که کوچیک و بزرگ شدن حیرونش بچه‌های ما همه قربون ِ بچه هایی که شدن قربونش اطفال حرم و  ، فخر دو عالم اند الحق که بهترین ، اولاد آدم اند صل الله علی ، اطفال کربلا مى ميرم واسه برادرهايى كه شدن يار اباعبدالله كربلا نبودن اما بودن جزء انصار اباعبدالله دلبند حیدر و ، جانان مسلم اند عالم فدایشان ، طفلان مسلم اند در روضه هایشان ، مهمان مسلمیم سینه زنِ غم، طفلان مسلمیم صلی الله علی ، اطفال کربلا قربون امامى كه تو كربلا طفل پنج ساله بوده در ظاهر بچه ها زيارت عاشوراس يادگارى از امام باقر وه چه حماسه اى ، در شام آفريد ديدن حراميان ، بيچاره شد يزيد صلی الله علی ، اطفال کربلا خوبه از بچگی نوحه حسین همیشه روی لبامون بوده اولین طفلی که روضه خونده بچه ها رقیه خاتون بوده با گریه حافظِ ، این دین و مذهب است در روضه خوانی اش ، شاگرد زینب است صلی الله علی ، اطفال کربلا جونم آقازاده امام حسن که یه ذره تو دلش وحشت نیست زد به میدون به همه ثابت کرد که بزرگی به قد و قامت نیست با دست خالی اش ، کابوس دشمن است این طفل با جگر ، فرزند حسن است صلی الله علی ، اطفال کربلا شب هفتمه شب طفلی که همه ی دنیا براش میمیره با همون دست کوچیکش فردا دست کل عالم و میگیره این ذبح اعظم است ، طفل صغیر نیست اصغر هم اکبر است ، نامش اگر علیست صلی الله علی ، اطفال کربلا ذکری که رو لب سینه زن هاست از یه طفل با اراده بوده امیری حسین و نعم الامیر برا عمرو بن جناده بوده آماده‌ی نبرد  ،   شد بعد از پدرش میگفت امام حسین ، رحمت به مادرش صلی الله علی ، اطفال کربلا جان عالم به فدای طفلی که آتیش زده همه دلها رو برا مردم مدینه میخوند روضه شهادت بابا رو مثل رقیه او ، طفلی جلیله است عالم دخیل اوست ، گر چه علیله است صلی الله علی ، اطفال کربلا دم بگیر با محسن بن زهرا    برا محسن اباعبدالله انتقام این دوتا محسن رو    آقامون میگیره انشاالله هر دو فداییِ ،  خون خدا شدند دنیا نیامده ، دنیای ما شدند صلی الله علی ، اطفال کربلا خوش به حال بچه های خیمه آب از دست عمو میخوردن عمو واسه بچه ها میمرد و بچه ها برا عمو میمردن با اطفال حرم ؛ امشب تو هم بگو جانم به اين عمو ؛ جانم به اين عمو صلی الله علی ، اطفال کربلا وقت جنگ آوریِ عباسه خیمه ها چه شور و حالی دارن عمو سر میزنه بین میدون بچه ها کشته هارو میشمارن هر ضربه ای که زد ، قتال کربلا میگفت به نیتِ ، اطفال کربلا صلی الله علی ، اطفال کربلا ✍ .👇