eitaa logo
امام حسین ع
17هزار دنبال‌کننده
389 عکس
1.9هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. سید مهدی میرداماد ═══════════ بیا که آتش دل خانه از بنا سوزاند شب شهادته خود این غزل مرثیه تنور دل گرم میکنه به ردیف این شعر دقت کنید چون ردیف این شعر خودش مرثیه است ما خیلی سر این سوخزوندن سوخیتم بیا که آتش دل خانه از بنا سوزاند بیا که چشم مرا سیل گریه ها سوزاند هنوز پیراهن مشکیت عوض نشده که داغ های پدر آمد تو را سوزاند آخ آقا جانم {امام عسکری صدا زد بگیرد مهدی بیاد} تو را کنار خودش خواند و گفت می سوزم {اولین عصر زهر همین سوختن و تشنگی هست} بیا که زهر مرا بی تو بی صدا سوزاند {ایشلا سامرا گریه کنیم} پسرم نفس نمانده که آتش کشیده بر جگرم جگرم نمانده که با هر نفس مرا سوزاند پسرم بگیر بر سر دامان خود سرم را باز که ذره ذره مرا یاد کربلا سوزاند حسین... ای تشنه لب یه هفته گذشته اما دلها برا محرم تنگ شده همه اهل بیت ما لحظه آخر به وصال رسیدن وصال اینه که آدم عزیزش سرش بغل کنه راحت جون بده اهل بیت ما همه لحظه های آخر پسراشون سرشون بغل کردن از امیرالمومنین بگیر غیر از امام مجتبی که برادر سرش بغل کرد اهل بیت ما همه پسرانشون سرشونو بغل کردن امام زین العابدین امام بقر اومد امام صادق امام کاظم اومد همه پسرا اومدن رسم هم اینه پسر سر بابا را بغل کنه اما بین همه یه استثنا وجود داره اما کربلا رسم عالم عوض کرد فقط یه بابا سراغ دارم خودش سر پسرش بغل گرفت آفرین صدا بزن حسین یه بابا سراغ دارم خودش سر پسرشو بغل کرد نه ببخشید اشتباه گفتم اصلاح می کنم یه بابا سراغ دارم خودش سر پسراش بغل کرد یه بار سر علی اکبر بغل کرد پدری که داغ جوون دیده پیر شده اصلا داغ علی اکبر یه دفعه ارباب رو پیر کرد خیلی سنگین بود منتخب طریحی می نویسه معال سبطین نقل می کنه مصیبت انقدر سنگین و سخت بود میگه وقتی تو مجلس عبیدالله اون ملعون یه نگاه به سر کرد صدا زد: حسین من تو رو قبل کربلا دیده بودم اینقدر پیر نبودی حسین چی شده همه موهات سفید شده میگن تا این حرف زد زینب بلند شد گفت: من میدونم داداشم کجا پیر شد داداشم کنار علی اکبر پیر شد تا سر علی بغل کرد... اما این یه سر عزیز بود بغل کرد با همه ی مصیبت و سختیش اما سخت تر از این هم حسین داشت این جووش بود جنگیده بود زده بود خورده بود شمشیر زد نیزه خورد اما وقتی قنداقه رو دست گرفت سر علی رو با تیر سه شعبه زدند یه نگاه کرد دید فذبوح من الاذن الی الاذن امام باقر میگه سر علی اصغر آویزان شد به پوست جد ما خونها رو به آسمان پیام تسلیت فقط برای این غم از آسمان برای حسین اومد آی حسین.... آی ارباب پسرات باید سرتو بغل می کردن اما تو سر پسراتو بغل کردی رسم کربلا عوض شد به جایی که پسرا سر باباشون بغل کنن یه دختر سر بابا رو بغل کرد اما این دختر تو خرابه ی شام یه سر خاکی یه دختری سر بابارو بغل کرد دید همه ی رگ ها پاره شده همه دندونا خورد شده لب ها ترک خورده موها سوخته و خاکستری شده آی حسین ای بابا حکایتی شده مویت... دختر گلایه اش هم قشنگه بابا کوچه به کوچه رفتی خونه ما نیومدی باشه کنج تنور و تشت طلا رفتی... 🎤 https://eitaa.com/emame3vom/68169 👇
مداحی_آنلاین_زهر_افتاده_به_جان_جگرم_مهدی_جان_بنی_فاطمه.mp3
4.4M
🔳 (ع) 🌴زهر افتاده به جان جگرم مهدی جان 🌴لرزه انداخت ز پا تا به سرم مهدی جان 🎤
. ‍ علیه السلام 🎤 ┄┅═══•••✾❀✾•••═══┅┄ سامرا ، باز با صفا شده ای درحریمت برو بیا داری اربعین پا به پایِ کرببلا زائر و دسته ی عزا،داری باز هم گنبدِ طلائی تو مثلِ مشهد ز دور معلوم است همه دانند زیرِ این گنبد مدفن دو امام معصوم است معرفت حکم میکند اینجا وقتِ گریه به رسمِ جود و کرم همه یادی کنیم این شبها از تمام مدافعانِ حرم تا ابد یادمان نخواهد رفت راهِ ما در مسیرِعاشوراست در کنارِ دعایِ صاحبمان امنیت زیرِ سایه ی شهداست همه ی دلخوشیِ ما این است لااقل یک حسن حرم دارد صبح و ظهر و غروب سفره به پاست بسکه صاحب حرم ، کرم دارد *۲۸سالش بود شهید شد...* اهلِ بیت رسول این ایام به غم وغصه ها اسیر شدند راستی بین بچه هایِ علی این حسن ها چه زود پیر شدند چشم خود باز کرد و باگریه پسرِ خویش را نگاهی کرد دست انداخت دورِ گردنِ او لبِ او را رویِ لبش آورد زیرِ لب گفت : الوداع پسرم بعداز این موسم جدائی هاست این بیابان نشینی ماها همه اش ارث مادرت زهراست بعد از آنکه زدند مادر را جایِ او کنجِ بیت الاحزان شد شادی از خانواده ی ما رفت بیت الاحزان شبی که ویران شد تشنه ی قدری آب بودم من لب عطشانِ من تکان می خورد کی به پیش نگاهت ای بابا لب من چوبِ خیزران می خورد *مهدی جان! پسرم ببین عمه ت حکیمه خاتون هست....مادرت نرجس خاتون هست.... بله بابا....چرا؟!* عمه ات هست و مادرت هم هست نه میانِ نگاههای حرام وای از ماجرایِ بزم شراب وای از ازدحام شهرِ شام آستین ها حجاب سر میشد بین آن گیر و دار در بازار چه کسی دیده است دعوایِ زن و یک نیزه دار در بازار *عمه جانم....عمه جانم...عمه جان قد کمانم....عمه جانم....* شاعر:قاسم نعمتی منبع شعر:سایت حدیث اشک .👇
14000721-taheri-roze.mp3
2.36M
|⇦•وقتی امام عصرِ ما امشب... علیه السلام به نفس کربلایی حسین طاهری
. 🔸یابن الحسن فدای تو و دیدۀ ترت آجرك الله يا صاحب الزمان... امشب کجا زانوی غم بغل گرفتی... برای غربت امام عسکری زار زار گریه می کنی و... اشک میریزی... 🔸یابن الحسن فدای تو و دیدۀ ترت 🔸خون جای اشک می چکد از چشم اطهرت داغ پدر.. خیلی سخته... مخصوصا.. برا کسی که پنج سال بیشتر نداره... مخصوصا.. برای کسی که بابای مهربونی...مثل امام عسکری داره... 🔸داغی نشسته بر جگر داغدار تو 🔸در خون نشسته است دل درد پرورت 🔸قربان آن امام، که در آخرین نفس خدایا امشب خانه امام عسکری چه خبره... 🔸قربان آن امام، که در آخرین نفس 🔸سیراب گشته است به دست مطهرت یکی از سخت ترین لحظات برای فرزند... اون موقعیه که... بابا در بستر احتضار باشه و... فرزند نتونه کاری کنه... امام زمان آمد کنار بابا نشست... هی خیره خیره به صورت قشنگ بابا نگاه میکرد... گریه میکرد... یک وقت امام عسکری فرمودند... پسرم... مهدی جان... تشنه ام بابا... سریع رفتند یک ظرف آبی رو آوردند... خود امام زمان... با دستان مبارک لحظات آخر به بابا آب دادند... پدر رو سیراب کردند... عرضه بداریم... یا صاحب الزمان... خوب شد شما... لحظه آخر کنار پدر بودید... حضرت رو سیراب کردید... نگذاشتید امام عسکری... با لب تشنه از دنیا بره... اما دلها بسوزه برای اون آقایی که کربلا... گودال قتلگاه... با لب تشنه... سر از بدنش جدا کردند... 🔸مگر به کرببلا آب قیمت جان است 🔸چرا نگفته کسی این حسین مهمان است فقط همین رو بگم... وقتی ذوالجناح برگشت به طرف خیمه ها... دختر ابی عبدالله اومد کنار ذوالجناح... صدا زد... ذوالجناح... میدونم بابام رو به شهادت رسوندند... میدونم سر از بدنش جدا کردند... فقط بهم بگو... آیا بهش آب دادند یا نه... یا جَوادَ اَبی هَل سُقِیَ اَبی اَم قَتَلُوهُ عَطشاناً 🔸چرا به تشنه لبان هیچ کس جواب نداد 🔸به کام تشنه شان یک دو جرعه آب نداد 👇
. |⇦•محیط علم و معرفت یگانه... علیه السلام به نفس حاج مهدی سماواتی ●━━━━━━─────── "وَ صِلِ اللَّهُمَّ بَیْنَنَا وَ بَیْنَهُ وُصْلَهً تُؤَدِّی إِلَی مُرَافَقَهِ سَلَفِهِ وَ اجْعَلْنَا مِمَّنْ یَأْخُذُ بِحُجْزَتِهِمْ وَ یَمْكُثُ فِی ظِلِّهِمْ؛اللَّهُمَّ سَرِّحْ عَنِّي الْغُمُومَ وَ الْهُمُومَ وَ وَحْشَةَ الصُّدُورِ وَ وَسْوَسَةَ الشَّيْطَانِ" "اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حَسَنَ بْنَ عَلِیٍّ أَیُّهَا الزَّکِیُّ الْعَسْکَرِیُّ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّه" محیط علم و معرفت یگانه گوهرش تویی سپهر نور اگر دهد مه منورش تویی ملک اگر ملک شده، امام و رهبرش تویی سلام ما به سامره که سایه گسترش تویی مزار تو در آن زمین، نموده نورگستری تویی امام عسکری تویی امام عسکری در آسمان معرفت شمس تویی، قمر تویی تمام نخل علم را ریشه تویی، ثمر تویی بحار نور را همه صدف تویی، گهر تویی شب سیاه هجر را صبح تویی، سحر تویی به ده امام و یک ولی پدر تویی، پسر تویی ز وصف ما، ز مدح ما، تو بهتری، تو برتری تویی امام عسکری تویی امام عسکری تو چشمه ی علوم حق ز، ده یم ولایتی تو حسن کردگار را جمال بی نهایتی تو برتر از حدیثی و تو فرق هر روایتی تو مظهر حقیقتی، تو مشعل هدایتی تو آن ستوده حضرتی تو آن بزرگ آی‌تی که می‌کند جمال تو ز خالق تو دلبری تویی امام عسکری تویی امام عسکری سلام روح و اولیا به پیکر مطهرت چه شد که زهر دشمنان شراره زد به پیکرت نشان مرگ شد عیان به عارض منورت به وقت مرگ مهدی‌ات چو جان گرفت در برت دگر نگشت تشنه لب بریده از قفا، سرت دگر به نیزه بر سرت، نشد جفا ز هر سری تویی امام عسکری تویی امام عسکری نماز خواند مهدی‌ات به پیکر مطهرت به احترام شد نهان، به خاک، جسم اطهرت دگر میان شهرها نشد اسیر، خواهرت نخورد چوب بر لب و نرفت نوک نی سرت نگشت توتیا دگر ز سُمِ اسب، پیکرت نشد تن تو غرق خون ز تیر و تیغ و خنجری تویی امام عسکری تویی امام عسکری هماره پر زند دلم به محفل عزای تو شراره بر دلم فکن که سوزم از برای تو چه می‌شود سفر کنم به شهر سامرای تو سلام من، درود من، به صحن با صفای تو وجود و بذل دست تو،«میثم» و خاک پای تو نمی‌زنم نمی‌زنم جز در این حرم، دری تویی امام عسکری تویی امام عسکری استاد غلام رضا سازگار ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•نذاشتی تنها بمونه بابا... و توسل ویژۀ شهادت اباالمهدی آقا علیه السلام به نفس سید رضا نریمانی ●━━━━━━─────── بقیة الله نذاشتی تنها بمونه بابا توغصه خوردی واسه ی بابا به کنج حجره تا دست و پا زد تو رو صدا زد توآب آوردی واسه ی بابا هوایِ دلت شده هوای کربلا میخونی با گریه از غمای کربلا کسی نیست به خواهش حسین جواب بده بمیرم کسی نبود یه قطره آب بده سرش به دامن تو بوده ولی سر امام حسین نه به جسم پاکش احترام شد به پیکر امام حسین نه عزیزِ زهرا! حسن جانم! حسن جانم! حسن جانم! عزیزِ زهرا بقیة الله کجایی آقا خدامیدونه که دلا خونه تو مقتدایی گره گشایی تو که بیایی غمی توی دلی نمیمونه کجایی کجارو دنبالت بگردمو میدونی دلو برات دیوونه کردمو یه دنیا غم نگفته توی قلبمه نباشی به کی بگم یه دنیا دردمو نذاری ما غریب بشیم ها میگیم به یاد اون قدیما سحر خیز مدینه برگرد برس به داد ما یتیما عزیزِ زهرا، بقیة الله بقیة الله، بقیة الله دلا پریشون چشا پر ازخون هوایِ بارون اینه هوای جمعه ها، بی تو خبر که داری تو بی قراری با گریه زاری گذشته روزگارِ ما بی تو تونیستی توغربتن تموم شیعیان کجایی امید ناامیدای جهان غریبِ بدون تو زمین وآسمان غریبِ غروب جمعه های جمکران بلا و غصه شهر و پرکرد همه دلا شده پر از درد نمونده چاره ای برامون تو رو قسم به زهرا برگرد عزیزِ زهرا، بقیة الله بقیة الله، بقیة الله ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
Shahadat_EmamHasanAskari_Mirzamohamadi_1400.mp3
10.73M
🏴السلام علیک یا حَسَنَ بْنَ عَلِیٍّ أَیُّهَا الزَّكِیُّ الْعَسْكَرِیُّ 🔊 همه دلخوشیِ ما این است لااقل یک حَسن حرم دارد صبح و ظهر و غروب سفره بپاست بسکه صاحب حرم ، کرم دارد ◾️ علیه السلام 🎤 حجت الاسلام
Shahadat_EmamHasanAskari_Mirzamohamadi_1400.mp3
10.73M
🏴السلام علیک یا حَسَنَ بْنَ عَلِیٍّ أَیُّهَا الزَّكِیُّ الْعَسْكَرِیُّ 🔊 همه دلخوشیِ ما این است لااقل یک حَسن حرم دارد صبح و ظهر و غروب سفره بپاست بسکه صاحب حرم ، کرم دارد ◾️ علیه السلام 🎤 حجت الاسلام
. ‍ علیه السلام 🎤 ┄┅═══•••✾❀✾•••═══┅┄ سامرا ، باز با صفا شده ای درحریمت برو بیا داری اربعین پا به پایِ کرببلا زائر و دسته ی عزا،داری باز هم گنبدِ طلائی تو مثلِ مشهد ز دور معلوم است همه دانند زیرِ این گنبد مدفن دو امام معصوم است معرفت حکم میکند اینجا وقتِ گریه به رسمِ جود و کرم همه یادی کنیم این شبها از تمام مدافعانِ حرم تا ابد یادمان نخواهد رفت راهِ ما در مسیرِعاشوراست در کنارِ دعایِ صاحبمان امنیت زیرِ سایه ی شهداست همه ی دلخوشیِ ما این است لااقل یک حسن حرم دارد صبح و ظهر و غروب سفره به پاست بسکه صاحب حرم ، کرم دارد *۲۸سالش بود شهید شد...* اهلِ بیت رسول این ایام به غم وغصه ها اسیر شدند راستی بین بچه هایِ علی این حسن ها چه زود پیر شدند چشم خود باز کرد و باگریه پسرِ خویش را نگاهی کرد دست انداخت دورِ گردنِ او لبِ او را رویِ لبش آورد زیرِ لب گفت : الوداع پسرم بعداز این موسم جدائی هاست این بیابان نشینی ماها همه اش ارث مادرت زهراست بعد از آنکه زدند مادر را جایِ او کنجِ بیت الاحزان شد شادی از خانواده ی ما رفت بیت الاحزان شبی که ویران شد تشنه ی قدری آب بودم من لب عطشانِ من تکان می خورد کی به پیش نگاهت ای بابا لب من چوبِ خیزران می خورد *مهدی جان! پسرم ببین عمه ت حکیمه خاتون هست....مادرت نرجس خاتون هست.... بله بابا....چرا؟!* عمه ات هست و مادرت هم هست نه میانِ نگاههای حرام وای از ماجرایِ بزم شراب وای از ازدحام شهرِ شام آستین ها حجاب سر میشد بین آن گیر و دار در بازار چه کسی دیده است دعوایِ زن و یک نیزه دار در بازار *عمه جانم....عمه جانم...عمه جان قد کمانم....عمه جانم....* شاعر:قاسم نعمتی منبع شعر:سایت حدیث اشک .👇
2. حجت ثانی عشر.mp3
9.75M
(علیه السلام) حجت الاسلام والمسلمین تسلیت ای حجّتِ ثانی عشر
. 🔸یابن الحسن فدای تو و دیدۀ ترت آجرك الله يا صاحب الزمان... امشب کجا زانوی غم بغل گرفتی... برای غربت امام عسکری زار زار گریه می کنی و... اشک میریزی... 🔸یابن الحسن فدای تو و دیدۀ ترت 🔸خون جای اشک می چکد از چشم اطهرت داغ پدر.. خیلی سخته... مخصوصا.. برا کسی که پنج سال بیشتر نداره... مخصوصا.. برای کسی که بابای مهربونی...مثل امام عسکری داره... 🔸داغی نشسته بر جگر داغدار تو 🔸در خون نشسته است دل درد پرورت 🔸قربان آن امام، که در آخرین نفس خدایا امشب خانه امام عسکری چه خبره... 🔸قربان آن امام، که در آخرین نفس 🔸سیراب گشته است به دست مطهرت یکی از سخت ترین لحظات برای فرزند... اون موقعیه که... بابا در بستر احتضار باشه و... فرزند نتونه کاری کنه... @emame3vom امام زمان آمد کنار بابا نشست... هی خیره خیره به صورت قشنگ بابا نگاه میکرد... گریه میکرد... یک وقت امام عسکری فرمودند... پسرم... مهدی جان... تشنه ام بابا... سریع رفتند یک ظرف آبی رو آوردند... خود امام زمان... با دستان مبارک لحظات آخر به بابا آب دادند... پدر رو سیراب کردند... عرضه بداریم... یا صاحب الزمان... خوب شد شما... لحظه آخر کنار پدر بودید... حضرت رو سیراب کردید... نگذاشتید امام عسکری... با لب تشنه از دنیا بره... اما دلها بسوزه برای اون آقایی که کربلا... گودال قتلگاه... با لب تشنه... سر از بدنش جدا کردند... 🔸مگر به کرببلا آب قیمت جان است 🔸چرا نگفته کسی این حسین مهمان است فقط همین رو بگم... وقتی ذوالجناح برگشت به طرف خیمه ها... دختر ابی عبدالله اومد کنار ذوالجناح... صدا زد... ذوالجناح... میدونم بابام رو به شهادت رسوندند... میدونم سر از بدنش جدا کردند... فقط بهم بگو... آیا بهش آب دادند یا نه... یا جَوادَ اَبی هَل سُقِیَ اَبی اَم قَتَلُوهُ عَطشاناً 🔸چرا به تشنه لبان هیچ کس جواب نداد 🔸به کام تشنه شان یک دو جرعه آب نداد .👇
حاج جواد حیدری.mp3
17.76M
علیه‌السلام آنکه بر محضر شما نرسد... 🎙🎤 ✏️