eitaa logo
امام حسین ع
27.4هزار دنبال‌کننده
432 عکس
2.3هزار ویدیو
2.2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. امیر دید چو بدرود و حال بانو را ز پا نشست و بغل کرد هر دو زانو را درخت بغض و عداوت به او، به‌ بار نشست گرفت خصم ز مولای عشق، بانو را عدو چو دید که یک تیر در کمان علی‌ست کمین گرفت و کمان کرد قامت او را به غیر درد به پهلوی او کسی ننشست شکسته بود، که کشتی گرفت پهلو را بگفت روی تو در خانه آفتابم بود چه روی داده نشانم نمی‌دهی رو را «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» @emame3vom .
. سلام‌الله‌_علیها ✍ کسی در سن هجده سالگی پهلو نمی‌گیرد کسی در خانه‌اش از محرم خود رو نمی‌گیرد جوان وقت نشستن از کسی یاری نمی‌خواهد و تا برخاست از جا دست بر زانو نمی‌گیرد ولی زهرای من این روزها یک دست بر پهلو و دست دیگرش را هم به روی گونه می‌گیرد نمی‌بینم که بنشاند به زانو کودکانش را بغل می‌گیرد اما یاری از بازو نمی‌گیرد به دستی می‌کشد بر گیسوی طفلان خود شانه به دست دیگر اما موج را از مو نمی‌گیرد مرا در کوچه می‌بینند و می‌گویند حیدر نیست علی حتی بیافتد دست بر زانو نمی‌گیرد «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» .
. شعله ی آه علی (ع) با دل خویش ز داغ تو چنین می گفتم تو نفس می کشی و من ز نفس می اُفتم می کشی سخت نفس، در تب و تابی زهرا درد پهلو نگذارد که به خوابی زهرا مصحف جان مرا داغ ترین تفسیری تو چرا دست به پهلوی خودت می گیری چه شده هر نفس از زخم تو خون می ریزد جا به جا می شوی و آهِ تو ،بر می خیزد خانه ی صبر مرا فاطمه ویران کردی درد خود را ز علی نیز تو پنهان کردی دست غم های تو از دیده گلابم ببرد تو مپندار که از رنج تو خوابم ببرد دیده ی قلب علی از غم تو خونبار است بر تماشای تو زینب همه شب بیدار است شعله دارد به جگر ،نور دو عین ات، زهرا به تماشای تو بنشسته حسین ات زهرا رفته از دستِ تو، ای جان علی، نیرویت چون شکسته ست ز کین قسمتی از بازویت گرچه زین داغ، مصیبت زده باشم بانو تو مخواه این همه خجلت زده باشم بانو ای گل باغ خزانم که چنین پژمردی تو خزان گشته ز تن تاب و توانم بردی سعی داری ز علی داغ به پوشانی تو به جگر تلخی ایام به نوشانی تو غم پژمرده گی ات را به خزان می دانم خوب بنگر که ز غم بی سر و بی سامانم «یاسر» این داغ رها کن که جگر می سوزد شمع این خانه همی تا به سحر می سوزد ** «یاسر»✍ .
. یک گوشه حسین یادِ تو سینه زن است یک گوشه حسن نشسته در سوختن است امشب همه‌ی خانه بهم ریخته است امشب شب نوحه‌های این بی کفن است از این همه گریه بر سرم می‌ریزد این خانه که در حالِ فرو ریختن است دیوار و در و شعله و خون سهم تو بود لبخندِ تمام شهر هم سهم من است ای کاش بجای دست چشمم می‌بَست آنکس که نگفت دستِ خیبر شکن است آنکس که نگفت پیشِ مردش نزنم آنکس میان کوچه‌ها بد دهن است ای کاش کسی رد نشود از این راه این کوچه‌ی باریک پُر از راهزن است ای وای از آن چکمه که روی در رفت ای وای از آن دست که دستِ بزن است من را حسنین پیش تو آوردند امشب غریبی من است `این صورت قبرها فقط مال تو نیست قبر من و زینب و حسین و حسن است” .