eitaa logo
امام حسین ع
27.4هزار دنبال‌کننده
432 عکس
2.3هزار ویدیو
2.2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. های عاشورایی با چشمای زخمیت دل منو بردی چقدر روی نیزه تو سنگ و چوب خوردی تو کوچه ها عمه هزار دفه جون داد از بس که اتیش بر سر تو می افتاد اتیشا هر بار یه نقشی می زاشت روی سر تو بابا موهاتو سوخته شبیه موهای دختر تو بابا ۲ دختری که خندید به پیرهن پارم دیدم تو گوشاش بود هر دو تا گوشوارم سه ساله ام اما چشام ورم داره چه کار کنم با این زخمای گوشواره جای تو خالی یه لاابالی به گوش من زد بابا همونکه نامرد برای عمه صداشو میبرد بالا لالالالالالا اروم بخواب حالا خون گلوت پاشید رو صورت بابا لالالالالالا لب تو تشنه موند بابا تو رو بی سر به خیمه برگردوند تیر سه شعبه گلوتو رو با بازوی بابا دوخته خودم میدیدم که از خحالت چقده بابات سوخته ۲ تو رفتی بعد از تو گهوارتو بردن به چوبه ی محمل دست منو بستن حرمله جایزت رو نبرده بود از یاد با نیزه به جون قبر علیم افتاد چهل تا منزل تو رو میزاشتند مقابل من ای وای حرمله کارش فقط شده بود زجر دل من ای وای صدام گرفت از بس تو رو صدا کردم حالا بدون تو چه جوری برگردم پاشو ببین اومد کی وسط میدون بلند شو کاری کن عمه رو برگردون یه لشکری از تن تو رد شد ای اربن اربا ای وای جمع تن تو عدد عدد شد ای اربن اربا ای وای ۲ تن تو با شمشیر ورق ورق کردند همه ی دشت و با خونت شفق کردند انگار که تفریحی می کشتنت بابا که اینجوری بی نظم شده تنت حالا عصای پیری م شکستنت با اوج قساوت ای وای جایزه بگیرا تنت و بردن قسمت به قسمت ای وای بلندشو رو پاهات تاکور بشه دشمن نزار با رفتنت جسور بشه دشمن نگفتی بعد از تو خیمه ها چی میشه اتیش کوفی ها میزنش از ریشه تا پرچمت از تو دستت افتاد قامتم عباس تاشد با رفتن تو از توی لشکر صدای غارت پاشد ۲ وقتی که افتادی روی زمین بی دست شجاع شدن تازه دشمنای بد مست تو بی دفاع بودی لشکر پر از کینه یکی با پا اومد روی سر و سینه برای چشمای روشن تو برقی نمونده ای وای بین تن تو با تن قاسم فرقی نمونده ای وای غریب تو گودال مقطع الاعضا سرت به روی نی تنت توی صحرا نیزه ها میپیچید تو پیکر زخمیت دیدم چه کار کردند با اون سر زخمیت خودم میدیدم تو رو کشیدند وسط گودال ای وای نیزه به دستا همه رسیدند وسط گودال ای وای ۲ تو رفتی بعد از تو حرم چه غوغا شد حرمله ها پاشون به خیمه ها وا شد چادرا تو اتیش بچه ها تو صحرا گوشواره ها پر خون تو مشت سربازا با نیزه افتاد به جون طفلت یه نیزه دار نامرد همونکه با اسب اومد تو گودال تنت و بدجور له کرد ۹۹ 👇
. بن_الحسن(ع) عزیز عمه ای، دلم خونه برات چه امروز ،شبیهِ باباتی وداعت سختمه ، دارم دق میکنم که تشنه ،کنارِ فراتی رفتنت تلخه واسه من می‌بینی التماس من توی میدونه بعد تو همه هوش و حواس من غم نگیره سراغتو نبینه عمه داغتو عمو غش کرده توو وداع خیلی سخته فراق تو پوشوندیم روتو که ، نبینت چشم شور حرم شد، پریشون ،براتو تو میدونِ بلا ، نداری جوشنی می‌ری تا، ببینی ، باباتو تو که رفتی دلم گرفت خیمه رو رنگ غم گرفت قاتلت هلهله می‌کرد دل اهل حرم گرفت رفتی و رو سفید شدی جلو چشمم شهید شدی بمیرم زیر دست و پا قد کشیدی ، رشید شدی حنا بندونه و ، با خون صورتت موهای تو رنگینه قاسم تنت رو می‌کِشه ، عمو تا خیمه‌ها عزای تو سنگینه قاسم غرق خونه همه تنت کفنت شد پیراهنت مثه بابات غریبی و چه غریبونه کشتنت بی قراره برادرت دیده چی اومده سرت قد یه بوسه نیست دیگه جای سالم رو پیکرت ✍ ............ (ع) می‌بینی اشک مو که از داغ غمت می‌ریزه روی صورت من شبیه موی تو پریشون خاطرم علمدار باغیرت من رفیق نیمه راه نشو ، بی تو تنها میشم نرو چطور آخه دلت میاد؟ ، تو دیگه از پیشم نرو اشک من جاریه داداش ، زخم دل کاریه داداش  خیمه‌ها بی صاحب شدن ، موقع یاریه داداش  چرا پس انقدَر ، تنت کوچیک شده چقد زخمای تو عمیقن خمیده قامتم شکسته قلب من  شبیه سر تو دقیقاً  قمر در خسوف من ، چرا افتادی روی خاک پاشو که اصغر از عطش ، توی خیمه شده هلاک شد به تیرا چشمت هدف ، گل شیش ماهم شد تَلَف معلومه از زخمای تو ، با یه لشکر بودی طرف یقین دارم داداش ، که دیگه بعد از این  آواره شد ایل و تبارم توو اوج بی کسی ، منو تنها نذار من اینجا کسی رو ندارم بهونه دست شون نده ، اینا فکر جسارتن من به فکر تو هستم و ، دشمنا فکر غارتن بی پناه مونده خواهرم ، فکر تاراج معجرم دل زینب به ما خوشه ، پاشو باهم بریم حرم  ✍بهمن عظیمی  .......... توی یه نصفه روز ، شدم پیر از غمت غم تو موهام و سفید کرد جسارت کرد و بعد ، رو حلقِت بوسه زد یه نیزه منو ناامید کرد خونیه پیرهنت حسین ، نیزه زاره تنت حسین ای شهید عطشان من ، تشنه لب کشتنت حسین پیش چشمای مادرت ، پا گذاشتن رو پیکرت جای سالم دیگه نموند ، روی جسم مطهرت زیر دست و پاها ، چه زجری می‌کِشی الهی که واست بمیرم نمی‌ذارن بیام ، کنار تو داداش تنت رو توو آغوش بگیرم روزگارم شده سیاه ، همه ریختن توو قتلگاه یکی نیست تا بهم بگه ، کُشتنت به کدوم گناه توی جنجالی وای من ، تو چه بدحالی وای من سه چهار ساعته داداش ، توی گودالی وای من غرورم رو شکست ، همون نامردی که موهات و کشید توی مقتل چقد نیزه زدن ، چقد شمشیر زدن تمامش رو من دیدم از تل چقدَر زخم زدن رو زخم ، چقدَر نیزه تو تنت... چطور از غصه جون ندم ، آخه بدجوری کشتنت رو زمین مونده پیکرت ، چه شلوغه دوروبرت هی صدا می‌کردی منو ، با نفس های آخرت ✍بهمن عظیمی ........... . (ع) لالا لالا لالا ، گل نیلوفرم بخواب آروم آروم عزیزم هنوز بازه چشات ، بگو آخه چطور رو چشمای تو خاک بریزم داره می‌خنده حرمله ، الهی که بشه سقط توی آغوش من چطور ، پرپرت کردن عاقبت شده خونی موی سرت ، سرتاسر کل پیکرت کفن تو قنداقه تِه ، شده بیچاره مادرت تو رو غسلت دادن ، با خون حنجرت ملائک شدن مضطر تو سه شعبه گوش تا گوش ، بریده حنجر و الهی نیاد مادر تو این صدایی که می‌شنوی ، سوز و آه منه بابا شکاف حنجرت علی ، بوسه گاه منه بابا می‌گیرم به سینه تو رو ، صورت غمگین تو رو بگو آخه با چه دلی ، بخونم تلقین تو رو بمیره مادرت ، به مو بنده سرت منو می‌کُشه آخر این غم امید داشتم بهت ، تازه شیش ماهِته چجوری بگم اِسْمَعْ اِفْهَمْ از غم رفتنت علی ، دیگه بابا شده هلاک جای آغوش مادرت ، تو رو می‌سپارمت به خاک داری میری نور چشام ، برسون به زهرا سلام سخته واللهه اصغرم ، لحظه ی تدفینت برام ✍بهمن عظیمی ........ 👇
امام حسین ع
🏴 #محرم۱۴۰۴ #زمزمه #شام_غریبان_امام_حسین علیه السلام #سبک_میرم_آخرش_یه_روزی_میمیرم شعر: #بهمن_عظ
. . امشب شب گریه واسه درداته روضه‌خون عمه‌ی ساداته که دیگه بی کسه و تنهاست میگه شاه بی کفن خداحافظ ای حسین من خداحافظ من میرم اما دلم اینجاست مگه یادم؛ می‌ره چجوری کشتن حسینو با صبوری تو موندی با؛ یک تن بی سر من موندم و؛ عذاب دوری سوز من و آه من / ای غیرت اللهِ من کرده طلوع رو نیزه ها ماه من قلبم و پُر غم کردن / طناب فراهم کردن! می‌بینی نامحرما دُورم کردن میرم از کنارت با هزارتا درد شدم از این زندگی دلسرد بعد تو دنیا رو نمی خوام میرم ولی قلبم اینجا می‌مونه بعد تو دردا بی درمونه اینا میشه کابوسِ شب هام یادم نمیره زیر و رو شد تنت با نیزه رو به رو شد لعنت به اون سنانِ نامرد توو دهنت نیزه فرو شد هنوزم اینجا گیرم / با تازیونه میرم همه می‌دونن بی تو من می‌میرم ای کاش منم می‌مُردم / دوباره حسرت خوردم باید تو رو به دست کی می‌سپُردم بی تو پُرِ آه و غصه و دردم اسیر یه عده نامردم همسفر با شِمرم و خولی بی تو راهیِ کوفَه‌م، سلیمانم! یه نفر نگفت، حسین جانم زاده ی زهرای بتولی همش بهونه می‌تراشن نمک به زخم دل می‌پاشن لعنت به قنفذ و مغیره اینا همه؛ از اون قُماشن آواره کردن ما رو / نواده ی زهرا رو سیلی و تازیونه توو انظارو ... همش میدن آزار و / این زن و بچه ها رو اینا ندیدن کوچه و بازارو ✍بهمن عظیمی مشابه سبک زیر خوانده می‌شود 👇