eitaa logo
امام حسین ع
27.2هزار دنبال‌کننده
432 عکس
2.3هزار ویدیو
2.2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. ... يا مرا دعوت نكن يا حاجتم را هم برآور یا مَدِه راهم به خود، یا گیر دستم، یَابْن‌َ حيدر يا که بردار از خودت عنوانِ رأفت را از این پس یا در آغوشم بِکِش در بارگاه خویش، سرور! یا ببند از آستان قُدس ِ خود، باب کَرَم را يا نظر کن بر گدایانت که بنشستند بر در یا بگو نقّاره زن، دیگر به طبل تو نکوبد یا رعایا را کَرَم کن از عنایت‌هایت آخر دل‌شکسته، زار و خسته، زائرت پیشت نشسته کُن نگاهی، دِه شِفایی ای تجلّی گاهِ داور .
استاد مومنی01.mp3
زمان: حجم: 13.02M
🔖منبر کامل 🔖 علیه السلام 💠 وجود نازنین امام هادی صلوات الله علیه و آله 💠
. نجفِ السَّلامُ عَلَى الشَّجَرَةِ النَّبَوِيَّةِ... این سرا بارگاهِ شیر خداست " اُدْخُلُوا الْبابَ سُجَّدا... " اینجاست این ضریحِ مقدّس ِ مولاست گردی از خاک این مقام‌، شِفاست همه، پروانه های این شمع اند دور این شمع، خوب ها جمع اند در حَرَم، ختم ِ هر مَرَض شده است عشق، ذاتی، هوس، عَرَض شده است " حُبّ حيدر " فقط غَرَض شده است نیروی جاذبه، عَوَض شده است همه مجذوبِ تاک ها هستند جَذبِ اَشجار مرتضی هستند پیش ایوان‌ْطلاست، مِهر، ظَلام پیش این بارگاه، شاه، غلام پیش این قبر، هر دلی، آرام گنبدش هست بر نظرها دام می رُبایَد ستاره ی گنبد... دلِ هر بنده را در این مرقد آنچه محبوبِ قلبِ انسان است رقص ِ پرچم به روی ایوان است این حرم، قبرِ عِدل قرآن است دوری از او دلیل حِرمان است پای این در کسی که دل بندد... در قیامت، بلند می خندد باب طوسی، ورود عاشق‌هاست باب قبله، سجود عاشق‌هاست باب ساعت، صعود عاشق‌هاست صحنِ زهرا فرود عاشق‌هاست همه، غرقِ هوای این حَرَمند کهکشان‌ها گدای این حَرَمند 👇 يك شنبه ۱۷ مهر ۱۴۰۱ .
. ‍( عالم آل نبی ) یا امام الرئوف علیک آلاف التحیه و الثناء ... دور تا دور ضریحت دیدم اقیانوس را می کنی دلشاد هر دلخسته و مایوس را می شوم در مرقدت مهمان ، نگاهی کن به من از شمالِ شرقیِ ایران نگاهی کن به من عاجز و درمانده ام آقا ! اسیرم من ، اسیر سائل کوی توام شاها ! فقیرم من ، فقیر عالمِ آل نبی ! فرمانروای ملک دین مرقد نورانی ات بر کشورِ ما شد نگین از زمانی که دلم جَلدِ خراسان گشته است کار من با گوشه ی چشمت چه آسان گشته است زائر کوی شما سلطان خوبان می شود سنگ در صحن شما دُرِّ درخشان می شود کوریِ چشم تمام عنکبوتانِ ذلیل بسته ام تنها به درگاه شما بندِ دخیل باز هم جبریل آمد فرشِ شَهپَر باز کرد حافظ از شیراز آمد باز دفتر باز کرد " ای که بر ماه از خطِ مشکین نقاب انداختی لطف کردی سایه ای بر آفتاب انداختی " هیچ چیزی که ندارم یک نگاه آورده ام " بر امام مهربانِ خود پناه آورده ام " هر که خوشبخت است تنها مرغِ بختش مشهد است کشور ما تا قیامت پایتختش مشهد است هر چه دارم می دهم تا که بیایم پای بوس چشم ما و بارگاه حضرت شمس الشموس با نگاهش حال ما را او دگرگون می کند عشق او ، "خورشید" را این گونه مجنون می کند ... ✍ ══◈══ .
. ‍( زینب ثانی عترت ) یا بنت ولی الله یا اُختَ ولی الله یا عَمَّهَ ولی الله ... مژده ای عالمیان ماه فروزان آمد یَدِ بیضاست که بر موسی عمران آمد عرش از نور رُخَش باز مُنوَّر گشته شاد از آمدنش قلبِ برادر گشته زینب ثانیِ عترت به جهان دیده گشود جلوه ی جود و سخاوت به جهان دیده گشود آمد و با قَدمش باعث برکت شده است همه گفتند فراوانیِ نعمت شده است رحمتی بود که بر اهل زمین نازل شد همه ی عالم امکان به درش سائل شد کاش در صحن سلامی بدهم از دل و جان اَلسّلام ای همه ی عزت و فخر ایران همه افلاک زمین خورده ی خاک قَدَمت هر که شد عالم دین رفته به زیر عَلَمَت هم کریمی و هم از نسل کریمان هستی خواهر ماجِدِه ی شاه خراسان هستی جای جایِ حَرَمَت بوی خراسان دارد بی سبب نیست کرامات فراوان دارد زیر ایوان طلای تو دعا می گیرد خُرَّم آن است که یک کرب و بلا می گیرد "چه بگویم به خدا از تو سرودن سخت است" آنکه جَلد تو و اجداد تو شد خوشبخت است با عنایات خدا نعمت بی حد داریم هر چه داریم همه از قم و مشهد داریم بر لبم ختم کلام است ، دُرِ ناب رسید بنویسید به "خورشید" که مهتاب رسید ... ✍ .
. ‍( وارث کهف حصین ) یا باب الحوائج مژده ای دل پسر حضرت صادق آمد ز سرا پرده ی حق مصحف ناطق آمد نهمین گوهر دین چشم به عالم بگشود وارث کهف حصین چشم به عالم بگشود صف کشیدند گداها که کریم آمده است صاحب سفره ی احسان عظیم آمده است از همه زندگی ام عشق فقط حاصل شد عشق حرفی است که از کینج لَبش نازل شد به قسم هاي خداوند ، به قرآن كريم ترسی از فقر ندارند گدايانِ كريم السّلام ای همه ی دار و ندارِ دل ما حضرت نور ! نگاه تو همه حاصل ما ای که در هر دو جهان بر همه فریاد رسی دست خالی نرود از درِ تو هیچکسی نام تو در خور تو باشد و در تقدیرت سیرتت فاطمی و فاطمه در تصویرت لطفِ بی حَدِّ تو در بَند کِشَد انسان را پر و بالی بدهد هر نَفَست ایمان را هر کجا هم بروم سائل این درگاهم از تو اذن حرم کرب و بلا می خواهم کَرَمت جلوه ای از بارش باران دارد سفره ی ما ز کرم خانه ی تو نان دارد لال در محضر تو بودنِ ما ، وصف شماست ورنه این شعر همان قطره کنار دریاست دست از عشق محال است که ما برداریم عشقِ خاک قَدَمَت بود ، اگر سر داریم می نویسم به تو ای مقصد و مقصود حیات به جمال و به جلال و به خصالت صلوات خاندانت ز ازل منشأ نورند همه منکران تو یقیناً همه کورند همه ای به فرمان خدا هفت فلک را بانی چه بگویم که تو حالِ همه را می دانی هر چه گوییم همه شعر و محبت باشد همگی زمزمه ای بهرِ ارادت باشد کمترین سایه ی یک سایه ی تو "خورشید" است دلم از شوق نسیم تو به سان بید است ز سرا پرده ی حق مصحف ناطق آمد مژده ای دل پسر حضرت صادق آمد ... .
. سفره آخر جمع شد ، سائل ولی در خانه ماند جای لبهای من میخواره بر پیمانه ماند دست و پا کردی برای باده نوشان کاری و در دل من آرزوی خدمت میخانه ماند دانه خوردند و پریدند از کنار سفره ات یک کبوتر از کبوترهای تو بی دانه ماند نان مشهد خورده ام ، جز این نمی سازد به من این کبوتر جلد دستان تو شد در لانه ماند نان خورت هستم ، زکاتم را تقبل کن خودت این گدا چشمش به حاتم بخشی سالانه ماند پایم از باب الجوادت رد نشد ، اذنم بده چون گداهای سر کویت سرم بر شانه ماند نوکرت تا پشت در با پای عقلش راه رفت در حرم با پای دل زائر شد و دیوانه ماند گنبدت خورشید را گرم طواف خویش کرد هر کسی پیش نگاهت شمع شد پروانه ماند ✍ .
. علیه السلام 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ حال و روزِ نوکرت بده / درمونم فقط یه مشهده خوبیِ تو رو جار می زنم / لطف تو آقا زبونزده چی می‌تونه جز دوری تو / اشک چشمامو جاری کنه کار من گذشته از جنون / لطف تو مگه کاری کنه اسم سقاخونه‌ت که میاد دلا میره - سلطانم حرمِ تو پناه دلایِ شکسته‌س - ای جانم به خدا که محک می خوره با گداییت - ایمانم آقام - السلطان ۳ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ هر جایی گره توو کارمه / آخ امام رضام کنارمه این لباسِ نوکریه؟ نه / این مدالِ افتخارمه کاش منم به چشم تو بیام / کاش منم امام رضایی شم اومدم که با نگاه تو / باز دوباره کربلایی شم بگو گوشه‌ی صحنت آقا واسه ما هم - جا داری یا امام رضا من که به جز تو ندارم - دلداری روی زخمِ دل همه زائرا مرهم - میذاری آقام - السلطان ۳ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ من بدونِ نوکری تو / هیچ هیچم ای آقای من دنیا برا دنیا طلبا / گوشه‌ی صحنت برای من جز تو کی توی صحن و سراش / این همه گدا داره آقا پنجره‌ی فولادِ شما / حکم کربلا داره آقا تو رو جون جوادت آقا یه نگا کن - اشکامو به امانتی حرمِ تو سپردم - دنیامو آقا با یه نگاهِ خودت زیر و رو کن - فردامو آقام - السلطان ۳ 👇
. 🏴 علیه السلام 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ سخت ترین لحظه برا گدائه لحظه‌ زیارت وداعه آخرین زیارتم نباشه به لبم فقط همین دعائه دارم میرم - به خدا سپردمت امام رضا قسم میدم - تو رو به درد و دلای زائرا اگه نشد - من بیام دوباره باز پیش شما تو رو خدا - لحظه های آخرم خودت بیا خداحافظ / خاطرات خوش شب‌های حرم خداحافظ / من از اینجا دست پُر دارم میرم خداحافظ / میرم اما دلمو جا میذارم «خداحافظ / سیّدی سیّدی امام رضا جانم» ۳ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ دور که میشم از کنارت آقا دوباره میشم اسیر دنیا کاش میشد کنار تو بمونم بگیرن جون منو همینجا امام رضا - از خدا بخواه نشم از تو جدا من خودمو - توی زندگی به تو سپردما نذار که من - جا بمونم از مسیر شهدا پرم بده - برسون منو به کربلاییا دوست دارم / یه نظر الهی قربونت برم دوست دارم / میرم اما من سه جا منتظرم دوست دارم / من که غیر از تو کسی رو ندارم «دوست دارم / سیّدی سیّدی امام رضا جانم» ۳ . .👇
. سفره آخر جمع شد ، سائل ولی در خانه ماند جای لبهای من میخواره بر پیمانه ماند دست و پا کردی برای باده نوشان کاری و در دل من آرزوی خدمت میخانه ماند دانه خوردند و پریدند از کنار سفره ات یک کبوتر از کبوترهای تو بی دانه ماند نان مشهد خورده ام ، جز این نمی سازد به من این کبوتر جلد دستان تو شد در لانه ماند نان خورت هستم ، زکاتم را تقبل کن خودت این گدا چشمش به حاتم بخشی سالانه ماند پایم از باب الجوادت رد نشد ، اذنم بده چون گداهای سر کویت سرم بر شانه ماند نوکرت تا پشت در با پای عقلش راه رفت در حرم با پای دل زائر شد و دیوانه ماند گنبدت خورشید را گرم طواف خویش کرد هر کسی پیش نگاهت شمع شد پروانه ماند ✍ .
امام رضا(علیه السلام) چهارپاره ازخاک کفش داریِ تان می‌توان گرفت عزت برای روز قیامت اباالحسن! خُدّام کفش داری ِتان اذن می‌دهند ما را برای وقت شفاعت ،اباالحسن ! ....... چشمم که ازضریح شما چشم می‌گرفت می خواست تا که شاهد قدسی ببیندَش حاجت بهانه بود که بالای اشک ها گلچین بدون جرم و گناهی بچیندَش ......... نیت اگر چه دائماً از یاد می‌رود دائم ولی خداست به دل، جان من رضاست با بوسه‌های دور درآن موج ازدحام نقش ضریح گشت که ایمان من رضاست ......... با اینکه دست خالی و درخواب آمدم برگشتم از همان در وبیدار درحرم دل تنگ آمدم که به میقات خوانی ام احرام بسته ام شوم احضار در حرم ....... اینجا اگر که تشنه و با درد آمدم دردم دوا و سائل سیراب می‌شوم گاهی به پشت پنجره فولاد می‌روم از سوز تشنگان حرم آب می‌شوم ....... اینجا زنی نشسته و با قلب پُرامید طفلی دخیل بر حرم یار کرده است یا یک جوان عاشقی از شهرهای دور پای پیاده، رهرو ِ دلدارکرده است! ....... نزدیک حوض مثل کبوتر نشسته است آبی ودانه ای و گذرنامه ای و باز درهای آسمان همه گویا گشوده شد تا سوی کربلای حسینی بَرَد نماز ..... شب‌ها ستاره ها همگی جمع می‌شوند در روضه ، روضۀ لب عطشان گرفته اند لب تشنه در حضور طبیب رئوف ِ ما گریان به قلب سوخته درمان گرفته اند ....... هر دفعه جان من به خراسان مُشرّف است اشکم درانتظار زیارت به کربلاست فرموده اند اشک فقط درغم حسین بانی اشک من بخدا حضرت رضاست ✍️
. دلــم تنـگه حسـین ، بـرای کربــلات ببین اشـک چشمـام می‌بـاره نگاهـی کن بِهِم ، ببین که نوکـرت کسـی رو به جـز تـو نـداره پُـره از درد و ماتـمم ، بـی قـرارم بـرا حرم منـو کـرب و بلا ببـر ، بـه دعـاهای مـادرم حال و روز مـنو ببین ، پـای درد و دلـام بشین دلـم آشـوبه این روزا ، مـنو راهی کـن اربـعین حسین وای فـدای زائـرات ، فـدای خـادمـات کـه میـرن بـا پـای پیـاده تموم نوکرات ، همه کوله به دوش قـدم بر میدارن توو جاده به نگاهه تو دلخوشم ، من ازت دست نمیکشم کاشکی بازم دوباره من ، زائـر کربـلات بشم یه نگـاه کن به گریه هام ، تو نمیـذاری کم برام مـنو توو حسـرتت نذار ، تـا دوباره حـرم بیام حسین وای 👇