eitaa logo
امام حسین ع
17.5هزار دنبال‌کننده
397 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. یااااااااا علی مددی! دلنوشته... قبل هر کس به خویش می‌گویم: با علی ، عبد خالق صمدی با علی باش و پادشاهی کن فقط او هست یاور ابدی با علی باش با کسی که به جنگ حمله می‌کرد سخت ، چون اسدی با علی باش غم نداشته باش نشود نااُمید از او احدی با علی باش شک نکن با او تو به همراه مصحف و خِرَدی برو خدمت‌گزار حیدر باش نوکری را اگر که تو بلدی گردگیری بکن ز نعلینش دارد این ، افتخارِ بی‌عددی گر بیفتی به پای او در دم می‌شوی سربلندِ سَروقدی با علی ، در امانِ کامل از دمِ نفّاثه‌های فِی العُقَدی با علی می‌شود دلت آرام آن دمی که به سایه‌ی لحدی پدر امّت است و نیست عجب گر بگوید به تو ، به من : " ولدی " فاطمه شد فداییّ مولا برتر از این چه مدرک و سندی!؟ تا علی را کنار زد اُمّت به نهایت رسید ظلم و بدی گفت " لولا علی... " عدوی علی آن که فوقِ همه بُوَد به دَدی با علی باش با کسی که نزد به عدو هم به لطف ، دستِ ردی گر موّفق شوی به سائلی‌اَش دست بر دامنی کریم ، زدی نه فقط شیعیان ، زمین و زمان همه گویند : " یا علی مددی " @emame3vom سه شنبه ۲۴ دی ۹۸ . ....................................... یااااا علی! زاده‌ی کعبه! به سوی زادگاهت ساجدم تا نفس در سینه دارم حضرتت را حامدم ساقی کوثر! بسی لب‌تشنه‌ام رحمی‌نما تا نمردم از عطش ، من را بنوشان از وِلا جان پیغمبر! مدد کن جا نمانم از مسیر وقت یاریّ تو بر نفسم نباشم من اسیر همسر زهرا! به حقّ او نگردان رو ز من دستگیرم باش در اعماق طوفان فِتَن فاتح خیبر! دلم را با نگاهت فتح کن قامتم را زیر پایت با زمین همسطح کن آیتُ العُظمیٰ! بلندم کن ز خاک عُجب و جهل بهر خود گردان مرا خدمت‌گزاری خوب و اهل روحِ اُو اَدنیٰ! بُوَد دوریّ تو بدتر ز زهر سوی بحر خود مرا راهی نما مانند نهر سرور قنبر! مرا هم با نگاهی صید کن نام من را در کتاب دوستانت قید کن شافع محشر! چراغ و مونس قبرم تویی در دل امواج درد ، آرامش و صبرم تویی یا علیّ و یا علیّ و یا علیّ و یا علی ‌... اللهم‌عجّل‌لولیّک‌الفرج‌بحقّ‌علی‌علیه‌السّلام دوشنبه ۳۰ دی ۹۸ .
. ‍ ( یاور طاها ) یا قاهر العدو (ع) ... تک علی یکتا علی عالی علی اعلی علیست جان علی جانان علی دنیا علی عقبی علیست مرده زنده می کند صد ها گره وا می کند به یقین آموزگار حضرت عیسی علیست در تمام عالم امکان علی فرمانرواست حق علی هست و علی حق است روح افزا علیست طالب علمیم ما و او درِ علم نبی است شیعیان حضرتش در ملک دین ، دانا علیست جانشین راستین حضرت پیغمبر است افتخار و اقتدار و یاور طاها علیست نام او زیباترین نام تمام عالم است آنکه نامش برده شد در عَلَّمَ الاسما علیست می برد زنگار دل را خطبه ی همام او اسوه ی ایمان و عشق و دانش و تقوا علیست کعبه هم حتی شده دلداده اش یاللعجب ! پادشاه و سرور دنیا و ما فیها علیست دشمن حیدر بُوَد از چارپا هم پست تر آنکه اذن زندگی داده به آن دو تا علیست در امامت در شهامت در جلالت ، اولین بر تمام نوکران ارباب بی همتا علیست یاد او گرما دهد بر قلب کل عاشقان تکیه گاه بی کسان ، آرامش دلها علیست فاطمه آمد به ذهنم زینت شعرم شود کوری چشم عدوی او فقط حق با علیست ماه و خورشید از نگاه فاطمه نورانی اند هر که زهرایی شود قطعاً حسابش با علیست صاحب عصر و زمان از نسل آقای من است ذکر لب های اباصالح به وقتش یا علیست https://eitaa.com/emame3vom/33151 .
. . یا ابا الرّیحانتین! مددی وَ هُوَ یَومُک‌‌‌... تو با اینکه دلت تنها بُوَد پیش خدا حاضر... خبر دارم که در یک‌شب،چهل‌جا بوده‌ای ظاهر خبر دارم کسی در فضل ، همپایت نمی‌باشد خبر دارم که بینِ خَلق ، بودی یا علی! نادر خبر دارم که لیلاهای عالَم را کنی مجنون خبر دارم ؛ به فنّ دلبری ، هستی بسی ماهر خبر دارم که باشد عاشق ِ دلبسته‌اَت ، مومن خبر دارم که باشد دشمن ِ تو یا علی! کافر خبر دارم ؛ نجس باشند اعدای تو سر تا پا خبر دارم که باشند اولیایت طیّب و طاهر خبر دارم که اصلِ کلّ خیریّ و خبر دارم‌.‌.. امیرالمومنینا! از فروعِ توست کُلّ ِ بِر خبر دارم که ابراهیم‌‌وارانه شکستی ، بُت خبر دارم که موسىٰ‌وار بُردی قابِ هرساحر خبر دارم که سائل ، رد نگردد از درِ لُطفت خبر دارم که هستی بر تمام ِ حاجتم ، قادر @emame3vom خبر دارم که بر ما فی السّما تو اعلم از خاکی خبردارم که بر ما فی‌الضّمیرِ من ، تویی مُخبر خبر دارم که عینُ الله و وَجهُ الله هستی تو خبر دارم به کلّ زندگیّ اَم بوده ای ناظر خبر داری که از عمقِ وجودم دوستت دارم؟ خبر داری که باشد حُبّ ِ تو بر جانِ من ، قاهر؟ خبر داری که جانِ تازه می‌بخشد مرا مَدحَت؟ قبولم می‌کنی آخر؟ صدایم می‌زنی شاعر؟ تو را کردم تخیّل ، دوش با اذنِ خودت ؛ آری... تو از من خواستی طاعت؛من از توخواستم خاطر یکشنبه ۲۳ آذر ۹۹ .
. با ذکر فضائل امیرالمؤمنین یا اَبا الرّیحانَتَین! نان و خُرمایم عطایت یا ابا الرّیحانَتَین! ای کرامت! ای عنایت! یا ابا الرّیحانَتَین! می‌زند بِشکَن ، فرشته ؛ می‌برد بالا مرا تا که می‌‌گیرم نوایت یا ابا الرّیحانَتَین! ای سپهدارِ شریعت یا امامَ الْمتقین! ای شهنشاهِ ولایت یا ابا الرّیحانَتَین! پایبَست و پایبوسَت عالَمی باشد ؛ یقین... عاشقت باشد خدایت یا ابا الرّیحانَتَین! اُمّ ِ کُلثومَت صبیّه ، زینبَت دختر بُوَد جان ، فدایِ کُنْیِه‌هایت یا ابا الرّیحانَتَین! می‌زند چشمک به من ؛ می‌خوانَدَم سوی خودش طلعت ِ ایوان‌طلایت یا ابا الرّیحانَتَین! علّت ِ " یا لَیتَنی کُنتُ ترابا... " گفتنی خاک ، اُفتاده به پایت یا ابا الرّیحانَتَین! می‌مکم شهد از گُلِ عشقِ تو زنبورانه ، من تا غزل‌ گویم برایت یا ابا الرّیحانَتَین! کاش بودم آن یتیمی که گرفتی در بغل سایه‌اَم می‌شد عبایت یا ابا الرّیحانَتَین! می‌زند لبخندِ بازی بر رُخَم روحُ الْقُدُس تا که می‌گویم ثنایت یا ابا الرّیحانَتَین! آب ، می‌اُفتد دهانم حیدرِ کرّار! با... دیدن ِ صحن و سرایت یا ابا الرّیحانَتَین! صاحبِ اَمرِ وصایت یا ابا الرّیحانَتَین! هادیِ راهِ هدایت یا ابا الرّیحانَتَین! یا اَبا السّبطَین! بابای حسن! بابِ حسین! تا ابد هستم گدایت یا ابا الرّیحانَتَین! سه‌شنبه ۲۵ آذر ۹۹ .
.   مولای تاجدار! سلام خدا به تو ناموس کردگار! سلام خدا به تو ای مَرهَم و سلامت و امداد را سَحاب! بر مُلک ما ، ببار! سلام خدا به تو ای آنکه امتیازِ نجات از عذاب را داری در انحصار ؛ سلام خدا به تو ای آنکه فیض نوکری‌ات را پیمبران بودند خواستار ؛ سلام خدا به تو ای آنکه هست قدرِ صفات و فضائلت بی‌حدّ و بی‌شمار ؛ سلام خدا به تو آقای کائنات، تویی یا ابا الحسن! ای بر خدا نگار! سلام خدا به تو ای آنکه داده است خدا امرِ خلق را بر دستت اختیار ؛ سلام خدا به تو کردی تو نوح را به دلِ سیل ابتلاء در کشتی‌ات سوار ؛ سلام خدا به تو ای آنکه شد خلیل ،مصون با وساطتت از شعله‌های نار ؛ سلام خدا به تو ای آنکه نیست همچو وجودِ مبارکت در دین ، اثرگذار ؛ سلام خدا به تو ای آنکه علم و مذهب و اخلاق و معرفت بر تو بُوَد ثِمار ؛ سلام خدا به تو ای آنکه بر صراط ، مُحِبّ‌ات زند قدم با گام استوار ؛ سلام خدا به تو ای آنکه هرکه مُرد و به‌ دل‌داشت حُبّ تو گردید رستگار ؛ سلام خدا به تو ای آنکه نیست هیچ بَدَل بر محبّتت شیرین و خوش‌گوار ؛ سلام خدا به تو هستی تو بر عِباد خدا ، راه مستقیم تا آفریدگار ؛ سلام خدا به تو هستی تو بر خلائقِ ایزد ، نشانه‌ای عُظمَی و آشکار ؛ سلام خدا به تو ای آنکه جانِ‌جانِ بشر هستی و بشر بر تو بُوَد دچار ؛ سلام خدا به تو ای آنکه گفته‌است خدا آیتِ عظیم وصفت به اختصار ؛ سلام خدا به تو ای آنکه کُفوِ دختر خَتم‌ُ الرُّسُل شدن بر تو شد افتخار ؛ سلام خدا به تو هستی تو در شجاعت و رزم‌آوریّ و عزم در اوج اشتهار ؛ سلام خدا به تو گشتند مات ، اهل فَلَک با نظاره‌ات از برق ذوالفقار ؛ سلام خدا به تو ای آنکه چون به تو نظرِ دشمنت فتاد سرداد : " اَلفَرار " ؛ سلام خدا به تو در را ز ریشه کَندی و شد قلعه ،فتحِ تو در اوج اقتدار ؛ سلام خدا به تو ای آنکه در نبرد اُحُد داد جبرئیل در وصف تو شعار ؛ سلام خدا به تو ای آنکه محض شادیِ حق ،بر پیامبر گشتی تو جان‌نثار ؛ سلام خدا به تو دادی سپاهِ دین خدا را نجات ، تو در خندق و حصار ؛ سلام خدا به تو گشتی تو در غدیر به امرِ خدا علی! بر خلق ، شهریار ؛ سلام خدا به تو ای آنکه حق بُوَد به مدارِ تو و تویی پیوسته حق‌مدار ؛ سلام خدا به تو گفتی تو :"مالَها... "به زمین ،وقت لرزشش دادی به او قرار ؛ سلام خدا به تو ای آنکه هست فکر ، خُمارِ سَلونی‌ات یکتای روزگار! سلام خدا به تو در نَهروان ، خوارجِ دین را به تیغ خود کردی تو تار و مار ؛ سلام خدا به تو ای آنکه در مصاف ، حریفت به یک‌نظر قنبر شد و شکار ؛ سلام خدا به تو ای آنکه بوده‌ای تو به حق ، حامِلَ اللّواء بر عدل ، چشمه‌سار! سلام خدا به تو ای آنکه کرد مدح تو را تا به‌ پای جان میثم به روی دار ؛ سلام خدا به تو ای آنکه روشنایی و تکریم و بَرکَت‌است بر پای تو غبار ؛ سلام خدا به تو ای آنکه از ولادت تو تا به حال هست بر کعبه ، یادگار ؛ سلام خدا به تو تنها کسی که می‌دهی‌ام یاری و مدد در حال احتضار ؛ سلام خدا به تو ای آنکه هر کسی که بمیرد به دیدنت گردیده رهسپار ؛ سلام خدا به تو ای آنکه هست دادرَس قبر و برزخم در تنگی و فشار ؛ سلام خدا به تو ای آنکه بوده‌ای تو همیشه پناهِ من مولای غمگسار! سلام خدا به تو ای آنکه زنده است دلم با محبّتت در لیل و در نهار ؛ سلام خدا به تو ای آنکه حاجتم بُوَدت عاقبت شوم سرباز و پیشکار ؛ سلام خدا به تو ای آنکه با محبّت تو از هوای نفس در آوَرم دمار ؛ سلام خدا به تو ای آنکه گر دهی به من، اذنِ غلامی‌ات می‌گیرم اعتبار ؛ سلام خدا به تو ای آنکه دارم از تهِ دل ، بر عدوی تو پیوسته انزجار ؛ سلام خدا به تو هستم هواییِ تو علی‌جان! عَلَی‌الدّوام با حال انکسار ؛ سلام خدا به تو ای آنکه عالَم است به سودای رجعتت در حال انتظار ؛ سلام خدا به تو ای آنکه با ظهورِ گل نرگست رسد زیباترین بهار ؛ سلام خدا به تو مولایَ یا علی! بطلب تا که در نجف گویم هزار بار : "سلام خدا به تو ..." یا اَجوَدَالاجودین بحق امام روزی ما کربلا و نجف نما . . . " اَلسّلامُ عَلَیکَ یا اَمیرَالمُومِنین " * سلام خدا به تو ای کسی که همه‌ی امیدم در دنیا و احتضار و برزخ و قیامتم به توست! .
. یگانه دار و ندارم بُوَد امام علی کسی که کرده شکارم بُوَد امام علی میان لشکر ابلیس اگر محاصره ام یگانه راه فرارم بُوَد امام علی اگر چه کور شدم از نظر به غیر علی دوای دیده‌ی تارم بُوَد امام علی گذاشت بر سرِ دوش پیامبر ، پا را و کعبه گفت : " قرارم بُوَد امام علی " کسی که خاک قدمهای او بُوَد برکت دلیل حال خمارم بُوَد امام علی من از غدیر ، گشودم نگاه بر دنیا بُوَد همیشه شعارم : بُوَد ، امام ، علی از آن اذان که شنفتم به ضبط صوت سرم تمام حرف نوارم بُوَد امام علی بهار و غیره ندارد برای من ، فرقی همیشه ، فصل بهارم بُوَد امام علی به سائلیّ درش مبتلا بُوَد عالَم کسی که کرده دچارم بُوَد امام علی به زهرهای کشنده ، به زخمهای عمیق یگانه مرهم و یارم بُوَد امام علی اگر چه خطّه‌ی ما را فراگرفته بلا خوشم که یار دیارم بُوَد امام علی چه زود و دیر در آخر ، مسافر قبرم نجات درد مزارم بُوَد امام علی یقین ،اگر که بپرسیم، از امام زمان(عج) بیان کنند : " نگارم بُوَد امام علی " " اللهمّ‌عجّل‌لولیک‌الفرج واشفِ‌مرضانا‌بحقّ‌الامام‌علی " " ذِکرُ علیِِ عِبادَه " .
. "ضَربَةُ عَلِی یَومَ الخَندَقِ اَفضَلُ مِن عِبادَةِ الثّقلین" (سید ابن طاووس، الاقبال بالاعمال، ج۱ ص ۴۶۷،) صورتش را بهشت بوییده از وِلایش خلیل، نوشیده پای او را که خِضر بوسیده هر که از حَمد، جرعه نوشیده... گردنش بوتراب دارد دین جبرئیلش گدای مُستَغرَق حق بُوَد با وی؛ او بُوَد با حق یکی از بی‌کرانِ او خندق تار و مارِ سُلاله‌‌اش، اَزرَق دل، خمارِ دَم ِ ابو الحَسَنین طبع، ماهیّ و مدحِ او قلّاب شعر را وصفِ اوست ایده‌ی ناب بعدِ ضربش به غزوه‌ی احزاب... گشت مغلوب، لشکرِ اعراب عَمر را زد زمین و بُرد از بین هر طرف در مسیرِ خویش، تمام بود پیکارِ کُفر با اسلام جنگ شد در یَدِ الهی، رام " دستِ پروردگار " او را نام نه فقط یَد که اوست حق را عین چون امیرِ دلش بُوَد حیدر... عِرض ِ مومن، ز کعبه، بالاتر لفظ، بال و قریحه باشد پر پسرانش همه، به نام ِ پدر‌‌‌‌... فضلی از فضل‌های اوست حسین به تَبَش جان، چو در گلو باشد... دوست، در بحرِ او فرو باشد مَسخ، از ترس ِ او عدو باشد وصف یک ضربِ تیغِ او باشد: " ...اَفْضَلُ مِنْ عِبادَةِ الثَّقَلین‌ " ۱۷ شوّال و غزوه‌ی خرداد ۱۴۰۰ .
. بسم ربّ العشق عشق مرتضی بسم ربّ النّور ، نور "هل اتی..." یا علی و یا علی و یا علی ذکر دلهای پر از عشق ولی یا علی ! ای لنگر ارض و سما یا علی ! تفسیر ارکان هدی یا علی ! ای صاحب لطف عظیم یا علی ! ای روح قرآن کریم یا علی ! ای ابتدا ای انتها یا علی ! ای "انّما..." ، ای "والضحی..." یا علی ! ای عزت بیت خدا یا علی ! ای پیشوای انبیا یا علی ! ای مقصد راز و نیاز یا علی ! نفس اذان ، جان نماز ! یا علی ! ای عالمی مدیون تو شیعیان در دینشان مرهون تو یا علی ! توحید با تو کامل است قبله هم سمت حریمت مایل است یا علی ! سرلوحه ی مجد و شرف ای دلیل عزت شهر نجف اختیار دو جهان دست شماست کل مخلوقات حق مست شماست از ازل ما ریزه خوارت بوده ایم مات فخر و اقتدارت بوده ایم در مصیبت ها بلاگردان تویی در جهان فرمانروا ، سلطان تویی جز تولی و تبری نیست دین ... عشق تو ، بغض عدوی تو ، همین ! کاش در گلزار تو گل می شدیم شامل لطف و تفضّل می شدیم در خیالم می کشم پر سوی تو گشته ام مست از شمیم کوی تو در غدیر خم شدی بر ما امیر ای فراتر از تصور ، بی نظیر ! عشق بارید و زمین آیینه شد مهربانی وارد هر سینه شد رفت بالا دستِ دستِ کردگار پیش چشمان همه ، با افتخار باز دل در کوی مستی گم شده کل این دنیا غدیر خم شده شد جهان آیینه بندانِ علی عالم هستی ، چراغانِ علی باز فصل شور و شیدایی شده در زمین از عشق غوغایی شده چون که احمد گفت او نور جلی است بعد من ای عاشقان ! مولا ، علی است چه برازنده است بر خورشید دین نام زیبای امیرالمومنین ... در مسیرت ما تماماً نوکریم یا علی ! انت الصراط المستقیم https://eitaa.com/emame3vom/47072 .
. زنم هرروز و هرشب ،من صدایت چراغِ قبرِ من ، نورِ لقایت زبانم قادرِ شُکرِ خدا نیست به پاس ِ اینکه گشتم آشنایت به ظاهر، تو به کعبه سجده کردی ولیکن کعبه افتاده به پایت تمام ِ درس‌ها یک قصد دارد: " سعادتمندی و قُرب و هدایت " شبیه بچّه‌های ابتدایی... زنم چون طفل‌ها " بابا " صدایت " الفبا " را به این منظور خواندم... که روزی بر لبم آرم نوایت " نگارش " خوانده‌ام تا صفحه‌ها را کنم پُر از مدیحه ، از رثایت و گر آموختم،من ،" پنج حِس " را که با هر پنج ، باشم مبتلایت بدانم چون که با تو چند ، چندم " حساب و هندسه " خواندم برایت اَتَمّ ِ " هَدْیه‌های آسمانی " بُوَد طبقِ کلام ِ حق ، وِلایت " هنر " ، آموختم تا در نهایت به زیبایی بگویم من ، ثنایت به زنگِ " ورزش " اَم ورزیده‌گشتم که باشم پارکابِ اَمرهایت درآنجا می‌گرفتم نمره‌ی " بیست " به شوقِ اینکه گیرم مرحبایت تمام ِ دلخوشیّ من تو هستی امیرالمومنین! جانم فدایت
. یا حيدر مدد ذكر بعد از ناله‌ی یا ربّنا یا حیدر است ذکر تبدیل مِس دل به طلا یا حیدر است ذکر کعبه، وقت سجده‌‌گشتن از سوی عباد همزمان با سجده‌‌های بنده ها یا حیدر است ذكر لبهاي زمين در چرخشش بر گِرد مهر ذکر استغفار خوبانِ خدا یا حیدر است ذكر قطره، قطره‌ی باران که می‌افتد به خاک ذکر هر پرتو ز خورشیدِ سما يا حيدر است ذکر طاووس، آن دمی که بال را وا می‌کند نغمه‌ی پیوسته‌ی باد صبا یا حیدر است غُرّش آتشفشان‌ها، های و هوی رعدها نیروی چلّه نشين‌های دعا یا حیدر است حيدر كرّار گر باشد مرا سنگر، چه باک... اَشجَعم وقتی دمِ من را نوا یا حیدر است ذکر حملِ عرش، یا مَولَی الْمَوالي یا علیست ذکر استقرار عرش کبریا یا حیدر است دوشنبه یکم آذر ۱۴۰۰ .
. يَابْنَ النَّبَإِ الْعَظيم! ای جانشینِ آخرِ مولود کعبه! سر تا به پایت مظهرِ مولودِ کعبه ای منتقم بر غربتِ مقتولِ محراب! ای منبعث از کوثرِ مولود کعبه! چشمانِ نوح و آدم و موسی به دستت دُردانه‌ی دین‌گسترِ مولود کعبه! می‌آیی و در هر قدم، حیدرنمایی هستی تو روی دیگرِ مولود کعبه از اشتیاقِ دولتت نالید مولا ای آرزو و باورِ مولود کعبه! تو از کنار کعبه می‌گیری جهان را بهتر ز فتح خیبرِ مولود كعبه ميثاقِ ربُّ الْعالَمين! موعود کعبه! يابن الحسن! یادآورِ مولود كعبه! ۱۰ دی ماه ۱۴۰۰ ........... این جمعه هم گذشت این جمعه گذشت و دل پراز افسوس است هر منتظری به یار خود مأنوس است تعجیل کن ای منتظر منتظران دنیای بدون تو پراز کابوس است ابوذر رییس میرزایی✍ .
. اِجْعَلوني في هَمّكم... دوست دارم منبر مولای خود را پایه باشم دوست‌دارم یک غزل، لبریز از آرایه باشم آرزو دارم بشُویم روسیاهی‌های خود را دوست دارم حجّة بن العسكرى را آیه باشم دوست دارم پا به پای صاحبم باشم غلامش همقدم با حضرتش در هر مسیری، سایه باشم دوست دارم فرش باشم تا به چشمم پا گذارد دوست دارم بر علیّ عصرِ خود، سرمایه باشم رنگ از خُلقش بگیرم در جوار ساحت او عاشقِ پیوسته باشم، سائلِ پُر مایه باشم سرسپرده، دائماً روحم بُوَد تسليم عهدش در پناه لطف او از غیر، در آسایه باشم روزها چون خادمی بر گِرد مولایم بگردم شب، نگهبان باشم و بر ساحتش پیرایه باشم دوست دارم اوج عشرت را ببینم در قیامت دوست دارم با اميرالمؤمنين همسايه باشم یکشنبه ۱ اسفند ۱۴۰۰ .
. یا امیرالمومنین! برای پدر بزرگوارتان... و جِئنا بِبضاعةٍ مُزجاة ای هم‌تبار طاها! ای شاهزاده‌پرور! سربازْوار بودی در راه امر داور حتی غدیر را هم تو پاسدار گشتی وقتی تمام‌ْقد، بر بعثت شدی تو یاور گشتی سِپَر، برای اسلام با قریحه " لامیّه‌ "ی تو شد خار در دیده‌ی ستمگر ديگر " سِقایَةُ الْحاج " بودن، نداشت رنگی چون گشت منصب تو سربازیِ پیمبر وقتی که پر کشیدی، انگار باز بودی... یار نبیّ اکرم، تو در وجود حیدر زیّ ِ مُلوک داری، سیمای انبیا هم چون مِهر مى‌درخشی، در آسمانِ محشر سنگین تر است وزنِ ایمان تو اگر که... باشى به كفّه‌ای تو، باقی، به کفّ دیگر اصحابِ کهفْ مانند گشتی به دین، مجاهد تو خود، برای اسلام بودی بسانِ لشکر نور اَلَست نزدت هرگز نگشت خاموش خم گشت پشت دشمن، از جهد تو دلاور! شک در تو هم حرام است، لعنت به دشمن تو آموزگار ایمان! مولودِ کعبه آوَر! دوشنبه ۹ اسفند ۱۴۰۰ ................‌.... . چند بیت دلنوشته کوتاه قامت در وصف عالی مقام، پدر اول امام، آبروی اسلام، شیر در کنام، صاحب ذوالفقار کلام، کلیددار بیت الله الحرام، بزرگ عرب، افتخار عجم، پا در رکاب خاتم، پدر امیر دو عالم، سنجه ی ایمان، کهف مناقبش پنهان، فخر دو جهان، خاک سرایش افسر شاهان، مدیحش واجب، حضرت ابوطالب سلام الله علیه... عروج، بال و پرش میشود ابوطالب کمال، برگ و برش میشود ابوطالب کسی که هست امیرِ تمامیِ عالم بدون شک پدرش میشود ابوطالب نگاه کردم و دیدم که از لحاظ نسب علی، بزرگترش میشود ابوطالب علیست صاحب بیت خدا و ازاین رو کلید دارِ درش میشود ابوطالب درخت دین نبی است و علی یقین دارم که علت ثمرش میشود ابوطالب قریش راه به جایی نمیبرد وقتی رسول حق سپرش میشود ابوطالب زمان گذشت و تمام معاندان دیدند که شیعه تاج سرش میشود ابوطالب _ تمام عمر باید شد غزل خوان ابوطاب چه شاعرها مسلمان کرده دیوان ابوطالب . به سنجش گر که بگذارند ایمان خلایق را ترازو بشکند از بار ایمان ابوطالب تبوک‌ این‌ را‌ به‌ ما فهماند، موسی‌ کیست‌ هارون‌ کیست اشارت هاست پشت نام عمران ابوطالب علی‌دست‌خدا بوده‌، گمانم پیش از اینها خود کلید کعبه را داده به دستان ابوطالب رسالت بار سنگینی ست اما بر رسول الله از آن سنگین‌تر است انگار‌ فقدان ابوطالب ز شرح‌ داغ‌ رحلت‌ کردنش این‌ بس‌که‌ در تاریخ به عام‌ الحزن‌ معروف‌است هجران ابوطالب ✍ .
. یا امیرالمومنین! " قُلْ هُوَ اللهُ اَحَد "! مبهوت رخسار تو اَم با زبان و قلب و فعلِ خود، هوادار تو اَم در غدیرِ " خُم " نبودم لیک بودم در " اَلَسْت " من، بلی گفتم به تو، این را بدهکار تو ام کلب درگاه تو را کلبم امیرالمومنین! سربلندم سرفرازم غرق پندار تو اَم قلب من را کندی از جا زیر پا انداختی فاتح خیبر! ببين... دربند دربار تو اَم جان به حلقومم که باشم مات روی ماه تو صورت زيبای حق! مشتاق ديدار تو اَم پا زمین، سر در فراز نُه فلک، جانم علی! محوِ اين رعنایی و اِجلال بسیار تو اَم رونوشتی كه برابر هست با اصلش تویی تو ز احمد، احمد از تو مستِ هشيار تو اَم زنده‌ام تا می‌کُشد پیوسته، لبخندت مرا سالم و بی ناله‌ام تا سخت، بیمار تو ام با هزاران جلوه، پا بر خاطرم بگذاشتی با هزاران دل، امیرا! محو آثار تو اَم ✍ چهارشنبه ۱۱ اسفند ۱۴۰۰ .
. یا امیرالمؤمنین! شاهِ بهشت! یا علی! چشم تو قبله‌ی من است برتریِ تو از همه، بیش زِ روز، روشن است حجّت کبریا! علی ای خودِ مصطفی! علی عالَم عشق‌ورزی ات، بر دلِ خسته، مأمن است نام تو اَمن‌گستر و فضل تو روح‌پرور و... حُبّ تو عين جنّت و دل به غم ِ تو ایمن است بيم ندارم از شرر، با همه‌ی وعید ها چون که محبّت تو بر این دلِ زار، جوشن است " کیستیِ تو " يا علی! مسئله‌ ایست بی‌جواب دوست، مدیحه خوانِ تو، مدح‌کُنِ تو دشمن است چشم به هم گذاشتم چشم گشودم از دَمت عطر دلم ز بودنت، بِه ز شمیم گلشن است خاصیت نگاه تو بنده‌ی محض کردن و... خاصیت نگاه من، بنده‌ی محض گشتن است ✍ چهارشنبه یازدهم اسفند ۱۴۰۰ .
. یا رب العالمین! اَلا وَ مَن اَحبّ عليّا... ( چکیده‌ی ده ها حدیث در این منظومه هست) در زندگی، " خشنودىِ حق " را فقط جوید حرفى كه شيطان را خوش آيد هم نمی‌گوید خونِ " غضب " را با دم ِ " صبر و رضا " شوید در جاده‌ی " عهدی " که دارد از ازل، پوید پا جای پای دشمن اسلام نگذارد هر کس امیرالمؤمنین را دوست می‌دارد در فعلِ خود، " امر به معروف " اَش عیان، پیداست " لبخند " دارد بر لب و الگوی او مولاست قَدّ ِ " گذشت و مهربانی " های او رعناست در جمعِ مردم، شُهره به دارنده‌ی " تقوا "ست هر جا که باشد، " نور " را با خویش می‌آرد هر کس امیرالمؤمنین را دوست می‌دارد هر حالتش کم می‌شود، " راز و نیازش " نه كم مى گذارد در اموری، از " نمازش " نه گاهی شود کم شادی‌اش، سوز و گدازش نه آنچه درونش هست گوید فاش، رازش نه " شُکرِ خدا " را بر لب و در فعل بُگْزارد هر کس امیرالمؤمنین را دوست می‌دارد باشد " خدا " يارش به امدادِ یَدُ اللهی با نور مهرِ مرتضی دارد " خودآگاهی " بر " توبه " باشد مُلتَزِم چون آب بر ماهی پُر از " تواضع " باشد و خالی ز " خودخواهی " مانند باران است، لطفش بر همه بارد هر کس امیرالمؤمنین را دوست می‌دارد اهل ادب، اهل " سخا " ، اهل " عمل " باشد در اشتیاقِ به " نماز شب " ، مَثَل باشد " یاد خدا " در کام ذهنش چون عسل باشد آغوش حيدر، مأمنش وقت اَجَل باشد دل بر کسی غیر از امام ِ خویش نسپارد هر کس امیرالمؤمنین را دوست می‌دارد شب‌های جمعه، " زائر کرب و بلا " باشد از دور یا نزدیک در عرش خدا باشد شب‌های جمعه، ناله‌اش " کَم مِنْ ثَنا " باشد اهل " دعای بر فرج " ، اهلِ " بُكا " باشد گل‌بوسه‌های اشک را بر گونه می‌کارد هر کس امیرالمؤمنین را دوست می‌دارد ✍ پنجشنبه ۱۲ اسفند ۱۴۰۰ .
. " ذِکرُ علیِِ عِبادَة " یگانه دار و ندارم بُوَد امام علی کسی که کرده شکارم بُوَد امام علی میان لشکر ابلیس اگر محاصره ام یگانه راه فرارم بُوَد امام علی اگر چه کور شدم از نظر به غیر علی دوای دیده‌ی تارم بُوَد امام علی گذاشت بر سرِ دوش پیامبر ، پا را و کعبه گفت : " قرارم بُوَد امام علی " کسی که خاک قدمهای او بُوَد برکت دلیل حال خمارم بُوَد امام علی من از غدیر ، گشودم نگاه بر دنیا بُوَد همیشه شعارم : بُوَد ، امام ، علی از آن اذان که شنفتم به ضبط صوت سرم تمام حرف نوارم بُوَد امام علی بهار و غیره ندارد برای من ، فرقی همیشه ، فصل بهارم بُوَد امام علی به سائلیّ درش مبتلا بُوَد عالَم کسی که کرده دچارم بُوَد امام علی به زهرهای کشنده ، به زخمهای عمیق یگانه مرهم و یارم بُوَد امام علی اگر چه خطّه‌ی ما را فراگرفته بلا خوشم که یار دیارم بُوَد امام علی چه زود و دیر در آخر ، مسافر قبرم نجات درد مزارم بُوَد امام علی یقین ،اگر که بپرسیم، از امام زمان(عج) بیان کنند : " نگارم بُوَد امام علی " .
. ‍( یاور طاها ) تک علی یکتا علی عالی علی اعلی علیست جان علی جانان علی دنیا علی عقبی علیست مرده زنده می کند صد ها گره وا می کند به یقین آموزگار حضرت عیسی علیست در تمام عالم امکان علی فرمانرواست حق علی هست و علی حق است روح افزا علیست طالب علمیم ما و او درِ علم نبی است شیعیان حضرتش در ملک دین ، دانا علیست جانشین راستین حضرت پیغمبر است افتخار و اقتدار و یاور طاها علیست نام او زیباترین نام تمام عالم است آنکه نامش برده شد در عَلَّمَ الاسما علیست می برد زنگار دل را خطبه ی همام او اسوه ی ایمان و عشق و دانش و تقوا علیست کعبه هم حتی شده دلداده اش یاللعجب ! پادشاه و سرور دنیا و ما فیها علیست دشمن حیدر بُوَد از چارپا هم پست تر آنکه اذن زندگی داده به آن دو تا علیست یاد او گرما دهد بر قلب کل عاشقان تکیه گاه بی کسان ، آرامش دلها علیست فاطمه آمد به ذهنم زینت شعرم شود کوری چشم عدوی او فقط حق با علیست ماه و خورشید از نگاه فاطمه نورانی اند هر که زهرایی شود قطعاً حسابش با علیست صاحب عصر و زمان از نسل آقای من است ذکر لب های اباصالح به وقتش یا علیست .
. 🔹امتحان بزرگ🔹 دل به دریا زد و دل از او کند گرچه این عشق شعله‌ور شده بود تیغ اما دگر نمی‌برید محو زیبایی پسر شده بود پدر آن لحظه خوب می‌دانست امتحانی بزرگ در پیش است آه! گویی مقابل این سرو تیغ اندازه تبر شده بود باز می‌شد میان آن برهوت، جاده‌ای به دریچۀ ملکوت سفر وحی بود و... اسماعیل، اینچنین راهی خطر شده بود و زنی که تمام جانش را تکه تکه به آسمان می‌داد جان و دل می‌سپرد دست خدا گویی از راز باخبر شده بود ناگهان دید آسمان منا سبز شد با ندای لبیکش او که در امتحان ابراهیم باز هم صاحب پسر شده بود و خدا گفت: وقت اعجاز است مرد این‌بار هم سرافراز است دیگر آن زن نبود هاجر، او از فرشته فرشته‌تر شده بود... 📝 ............ . اللهم اهل الکبریاء و العظمه غیرِ احمد هر کسی روی زمین، پیغمبر است... خادم ِ مهمان‌ْسرای حضرتیّ ِ حیدر است لُقمه می‌گیرد برای بچّه‌های شیعیان... شخص ابراهیم، آنکس که خلیلِ داور است حضرت عیسی بُوَد پابوس ِ درگاه علی هست فَرّاش نجف، آنکه دَمَش احیاگر است آدم و نوح اند در برزخ، ندیم محضرش زیرِ دستِ این دو باشد هر که او را نوکر است هست اسماعیل، بنّای ولادتگاهِ او کعبه بر بوطالب و بنت اسد، دُرد آور است هست موسای کلیم از کودکی، شاگرد او خضر، شاگرد الفباییّ علم ِ اين در است باید از قُربان، مشرّف به غدیرِ خُم شویم نَفْس ِ قُربانی شده، بهر ولایت، یاور است باید از قُربان به قربانگاه عاشورا رسید ذبحِ ابراهیم، گریه بر عزای بی‌ سر است جان به قُربانِ غدير و صاحب و موعودِ آن جان‌ْنثار اوّلِ حيدر، بتولِ اطهر است حضرت زهرا به ما آموخته این درس را... هر که قربانی نشد پای امامت، ابتر است یک شنبه ۱۹ تیر ۱۴۰۱
. ‍ ( علّت توحید ) یا رکن الوثیق (ع) ... مرغ دل پر می زند پیوسته سوی سامرا تا بگیرد باده از ساقی کوی سامرا با نگاهش واژه ها در شعر تابان می شوند شیعیانش با نگاهش غرق ایمان می شوند سائلان در وصف او گویند با صوت جلی "خانه ات آباد ! فرزند حسین ابن علی " سینه را کردم سپر گفتم که عبد هادی ام نیستم اهل سقیفه ، رهرو این وادی ام نور چشمان سمانه ! مرقدت مأوای ما سامرا از یمن تو شد ملجأ درمانده ها شمع جمع ساکنان عالم بالا تویی والی خلوت نشین شهر سامرا تویی هر زمان هر شیعه بر لطف شما محتاج شد بحر الطاف و عنایات شما مواج شد مظهر لطف خدایی و کراماتت زیاد اسوه ی ایمان و تقوا ، سیدی ! یابن الجواد ... مردم رِی هر زمانی یاد جَدّت می کنند حضرت عبدالعظیمت را زیارت می کنند شیعه را اَنفاس تو غرق سعادت می کند "جامعه" هر عاشقی را با ولایت می کند هادی آل پیمبر ، ای دهم خورشید ما انبیا در گفتگویت ، علّت توحید ما ماه را شرمنده ی خود می کند زیبایی ات جذب کرده عاشقان را سمت خود گیرایی ات با وجود تو بهشتی بودن اصلا سخت نیست هر کسی با تو نباشد به یقین خوشبخت نیست درس های اعتقادت را بیا از سر بگو با دعای جامعه امشب تو از حیدر بگو سامرایی می شوم بعد از زیارت در نجف پاک می آیم به پیشت با طهارت در نجف در شب میلاد تو پر می کشم در این مسیر تا بگیرم اذن تعظیم شعائر در غدیر رفته رفته عطر جان افزای عنبر می رسد دست حیدر بین دستان پیمبر می رسد جلوه گر شد در غدیر خم ولایت با علی من عبادت می کنم با ذکر ناب یاعلی ای سلام گرم "خورشید" از فراسوها به تو من دلم را داده ام در این هیاهوها به تو مرغ دل پر می زند پیوسته سوی سامرا تا بگیرد باده از ساقی کوی سامرا علیه_السلام https://eitaa.com/emame3vom/64344 .
. ‍(صراط المستقیم) یا عمادالاصفیاء ( علیه السلام ) ... بسم ربّ العشق عشق مرتضی بسم ربّ النّور ، نور "هل اتی..." یا علی و یا علی و یا علی ذکر دلهای پر از عشق ولی یا علی ! ای لنگر ارض و سما یا علی ! تفسیر ارکان هدی یا علی ! ای صاحب لطف عظیم یا علی ! ای روح قرآن کریم یا علی ! ای ابتدا ای انتها یا علی ! ای "انّما..." ، ای "والضحی..." یا علی ! ای عزت بیت خدا یا علی ! ای پیشوای انبیا یا علی ! ای مقصد راز و نیاز یا علی ! نفس اذان ، جان نماز ! یا علی ! ای عالمی مدیون تو شیعیان در دینشان مرهون تو یا علی ! توحید با تو کامل است قبله هم سمت حریمت مایل است یا علی ! سرلوحه ی مجد و شرف ای دلیل عزت شهر نجف اختیار دو جهان دست شماست کل مخلوقات حق مست شماست از ازل ما ریزه خوارت بوده ایم مات فخر و اقتدارت بوده ایم در مصیبت ها بلاگردان تویی در جهان فرمانروا ، سلطان تویی جز تولی و تبری نیست دین ... عشق تو ، بغض عدوی تو ، همین ! کاش در گلزار تو گل می شدیم شامل لطف و تفضّل می شدیم در خیالم می کشم پر سوی تو گشته ام مست از شمیم کوی تو در غدیر خم شدی بر ما امیر ای فراتر از تصور ، بی نظیر ! عشق بارید و زمین آیینه شد مهربانی وارد هر سینه شد رفت بالا دستِ دستِ کردگار پیش چشمان همه ، با افتخار باز دل در کوی مستی گم شده کل این دنیا غدیر خم شده شد جهان آیینه بندانِ علی عالم هستی ، چراغانِ علی باز فصل شور و شیدایی شده در زمین از عشق غوغایی شده چون که احمد گفت او نور جلی است بعد من ای عاشقان ! مولا ، علی است چه برازنده است بر خورشید دین نام زیبای امیرالمومنین ... در مسیرت ما تماماً نوکریم یا علی ! انت الصراط المستقیم ✍ .......................................................... .
. 🔥 اللهم العن اعداء آل محمد علیهم السلام ... جز تولّی و تبری نیست دین عشق تو بغض عدوی تو ، همین ... .
. نجفِ السَّلامُ عَلَى الشَّجَرَةِ النَّبَوِيَّةِ... این سرا بارگاهِ شیر خداست " اُدْخُلُوا الْبابَ سُجَّدا... " اینجاست این ضریحِ مقدّس ِ مولاست گردی از خاک این مقام‌، شِفاست همه، پروانه های این شمع اند دور این شمع، خوب ها جمع اند در حَرَم، ختم ِ هر مَرَض شده است عشق، ذاتی، هوس، عَرَض شده است " حُبّ حيدر " فقط غَرَض شده است نیروی جاذبه، عَوَض شده است همه مجذوبِ تاک ها هستند جَذبِ اَشجار مرتضی هستند پیش ایوان‌ْطلاست، مِهر، ظَلام پیش این بارگاه، شاه، غلام پیش این قبر، هر دلی، آرام گنبدش هست بر نظرها دام می رُبایَد ستاره ی گنبد... دلِ هر بنده را در این مرقد آنچه محبوبِ قلبِ انسان است رقص ِ پرچم به روی ایوان است این حرم، قبرِ عِدل قرآن است دوری از او دلیل حِرمان است پای این در کسی که دل بندد... در قیامت، بلند می خندد باب طوسی، ورود عاشق‌هاست باب قبله، سجود عاشق‌هاست باب ساعت، صعود عاشق‌هاست صحنِ زهرا فرود عاشق‌هاست همه، غرقِ هوای این حَرَمند کهکشان‌ها گدای این حَرَمند 👇 يك شنبه ۱۷ مهر ۱۴۰۱ .
. یا حبیبَ من لا حبیبَ له... یا الإمامُ الصّادقُ(علیه‌السّلام):" مامِن‌مؤمنٍ‌یحضُرُهُ‌المَوتُ إلّارأی‌محمّداََوعلیّاََ(صلوات‌الله‌علیهما)حیثُ‌تَقَرُّعَینُهُ، ولامُشرِکِِ‌یموتُ‌إلّارآهُماحیثُ‌یسوؤهُ " (بحار الأنوار، ج ۸۲، ص ۱۷۴، ح ۸) خدا کند که مرا یک " مُحِب " حساب کنی خدا کند که " مُحبّي! " مرا خطاب کنی یخ ِ وجود ِ مرا پای خویش ، آب کنی تمام ِ ظرف ِ مرا پُر ز حُبّ ِ ناب کنی به سر نیامده تا این دو روزه‌ی کوتاه " به عزّت و شرف ِ لا اله الّا الله " قرار ِ ما دم ِ رفتن ز مُلک ِ دنیایی چه لحظه‌‌‌ای شود آن لحظه‌ی تماشایی من و نگاه به تو ، دفعتاََ ، چه رویایی! " فَمَن یَمُت یَرَنی " گفته‌ایّ و می‌آیی ز راه می‌رسد آن لحظه‌های بس ، ناگاه " به عزّت و شرف ِ لا اله الّا الله " قرار ِ ما سرِ قبر و در آن سرازیری به زیر سنگ و در آن لحظه‌های دلگیری خودت به حالِ مُحبّ‌اَت نمايْ ، تدبیری به " اِسمَعْ ، اِفهم " ِ من ، تو گذار تاثیری ببین که راهیِ خاک است این غلام ِ سیاه " به عزّت و شرف ِ لا اله الّا الله " قرارِ ما شب ِ اوّل ، شبِ سوال و جواب نکیر و منکر ِ من را مگر کنی تو مُجاب تو را به حقّ حسینت به یاری‌اَم بِشِتاب شب ِ فشار ، شب غربت ِ مرا دریاب نمانَد ، آه ، مرا فرصت ِ کشیدنِ آه " به عزّت و شرف ِ لا اله الّا الله " قرارِ ما دم ِ از قبر ، سر بر آوردن ذلیل ، مست ، پُر از حیرت و برهنه‌بدن درون هر که شود بر شهودِ خلق ، عَلَن به داد گر نرسی مفتضح شوم حتماََ تو رستگاریِ من را ز کردگار ، بخواه " به عزّت و شرف ِ لا اله الّا الله " قرار ِ ما سرِ میزان ، سرِ صراط ؛ بلی... اگر چه روسیهم از گناه‌ ِ خویش ، ولی... ز جانبِ تو مرا هست بیمه‌ی ازلی بُوَد به روی جبینم: " هُوَ مُحِبُّ علی " مرا به جز تو نباشد نجات‌بخش و پناه " به عزّت و شرف ِ لا اله الّا الله " هنوز زنده‌اَم و فرصت ِ " محبّت " هست هنوز ، پَهن مرا سفره‌ی " مودّت " هست چه خوب ، عرض ِ ارادت به آل عصمت هست هنوز مُهلت ِ درخواست ِ " شفاعت " هست خدا کند بدهی سوی خویش ، من را راه " به عزّت و شرف ِ لا اله الّا الله " ✍ .
. ‍ ( یاور طاها ) یا قاهر العدو (ع) ... یا تک علی یکتا علی عالی علی اعلی علیست جان علی جانان علی دنیا علی عقبی علیست مرده زنده می کند صد ها گره وا می کند به یقین آموزگار حضرت عیسی علیست در تمام عالم امکان علی فرمانرواست حق علی هست و علی حق است روح افزا علیست طالب علمیم ما و او درِ علم نبی است شیعیان حضرتش در ملک دین ، دانا علیست جانشین راستین حضرت پیغمبر است افتخار و اقتدار و یاور طاها علیست نام او زیباترین نام تمام عالم است آنکه نامش برده شد در عَلَّمَ الاسما علیست می برد زنگار دل را خطبه ی همام او اسوه ی ایمان و عشق و دانش و تقوا علیست کعبه هم حتی شده دلداده اش یاللعجب ! پادشاه و سرور دنیا و ما فیها علیست دشمن حیدر بُوَد از چارپا هم پست تر آنکه اذن زندگی داده به آن دو تا علیست در امامت در شهامت در جلالت ، اولین بر تمام نوکران ارباب بی همتا علیست یاد او گرما دهد بر قلب کل عاشقان تکیه گاه بی کسان ، آرامش دلها علیست فاطمه آمد به ذهنم زینت شعرم شود کوری چشم عدوی او فقط حق با علیست ماه و خورشید از نگاه فاطمه نورانی اند هر که زهرایی شود قطعاً حسابش با علیست صاحب عصر و زمان از نسل آقای من است ذکر لب های اباصالح به وقتش یا علیست .