eitaa logo
امام حسین ع
27.3هزار دنبال‌کننده
432 عکس
2.3هزار ویدیو
2.2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم خبر در بی‌خبری هاست تمامی خبر ها از ناگذری می‌گذرد راه گذرها در مسلک ما نامه‌رسان فرق ندارد جبریل‌امین‌ها شده یا شانه‌به‌سرها در معرکه‌ی عشق سر اصل‌و‌نسب نیست توفیر ندارند پدرها و پسرها مردانه نشستند خدا را به تماشا ماتند به آیینه اگر اهل‌نظرها حفظ سروجان مایه‌ی ننگ است در این راه افتاده اگر روی زمین تیغ‌و‌سپرها در مرتبه‌ی وصل فقط حرف یقین است جایی نرسیده‌ست به اما و‌ اگرها آن آب بقایی که همه در پی آنند نوشانده خداوند به جاویدالاثرها دوستان اهل قم می‌توانند کتاب را از مدرسه علم و فرهنگ با قیمت ۲۰هزارتومان تهیه کنند. آدرس؛ بلوار امین کوچه ۲۱ پلاک ۳۵
. وعدۀ عشق مرد راهم، دل به دریا می‌زنم دریا که هست شک ندارم نیل طغیان می‌کند، موسی که هست وارث طوفانم آری پس نمی‌مانم به جای گیرم از دریا گذشتم، سینۀ صحرا که هست ای به شب سرمست! صبحِ کعبه کم‌کم می‌دمد گیرم از ما ناقه پِی کردی، «فَسَوّاها» که هست در شبِ قدری خروشیدی و فرق ما شکافت صبح را از ما گرفتی، ظهر عاشورا که هست.. در یمن در شام در بحرین و ایران و عراق هرچه از میدان مین گفتند، گفتم پا که هست نعرۀ جاءالحقیم این دشت غُرّش‌گاه ماست تا که بود این بود و خواهد بود این‌سان تا که هست وعدۀ عشق است و می‌دانم که فردا مال ماست عالمی با ما نمی‌ماند؟ خدا با ما که هست «یوسف گمگشته بازآید به کنعان غم مخور» غم ندارم «کانَ اَمرُ اللهِ مفعولا» که هست ✍🏻 🏷 🏷 🇮🇷
. ➖➖➖ ناخوانده تاریک‌وروشن بود و کم‌کم صبح‌می‌شد شب؛ این‌‌شب‌ِتیره، شب‌ غم، صبح‌می‌شد «دیشب»فراری می‌شد و «فردا»می‌آمد ناخوانده‌ای...، ناخوانده سمت‌ما می‌آمد می‌آمد و کم‌کم به‌هم می‌ریخت ما را در اوج شادی جام غم می‌ریخت ما را در سر صدای سوت ممتد بود و تکرار چیزی نمی‌دیدیم اما غیر از آوار... ما مردم افتاده‌ای مظلوم بودیم از هرحقوق ساده‌ای محروم بودیم حق بود با ما و کسی حق را نمی‌دید تاریخ، اخبار موثق را نمی‌دید اخبار از ما بود، اما بی‌خبر؛ ما... می‌سوختیم و آب را بستند بر ما هرلحظه از ما می‌رسید اخبار تازه «مهمان‌ناخوانده» می‌آمد بی‌اجازه می آمد و در حقّ دنیا ظلم می‌کرد با ادعای صلح، امّا ظلم می‌کرد... می‌آمد و حقی طبیعی نقض می‌شد هرگوشه‌ای خون شهیدی سبز می‌شد صحبت سر جنگ وسیعی بود، امّا... « حق ّحیات » ما طبیعی بود امّا_ _با این که زیر چل‌چراغ نور بودند، ما را نمی‌دیدند، آیا کور بودند؟ ما را نمی‌دیدند و می‌کشتند ما را این کار اما خوش نمی‌آمد خدا را شهر از « وداع آخر » افراد پر بود از«آن‌که‌روی‌خاک‌می‌افتاد» پر بود از مادران پاک، از طفلان معصوم از بی‌گناهان بدون جرم محکوم بر شانه مانده کوله‌بار داغ تنها تنها نشسته باغبان در باغ، تنها باغ‌ست و درفصل‌خزان گل‌های‌پرپر نعش برادر مانده بر دست برادر دستان دختربچه‌ها جای عروسک رنگ‌حنای‌خون گرفت از زخم موشک سهم پسرها نیز جای تیله، سنگ است! آیا هنوز ای‌شاعر این‌دنیا قشنگ است؟ می‌آید از راهی که تاریک‌ست و تاریک صبحی‌که نزدیک‌ست و نزدیک‌ست و نزدیک ✍ .
5.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سنگ ، دیدی بر زمین افتاده مشکل برمدارش روزگار است این و می خواهد بمانی بر مدارش سنگ بود و جنگ بود و لشگر ابلیس هم بود دستهای ما ولی می کرد دائم سنگسارش غزّه یا پیغمبر طوفان؟! چه صاحب معجزاتی ! سنگ ، موشک شد به دستان فلسطینی تبارش ذکر سبحان الذی أسری بعبده خوانده شاید این بُراق آسمان پیما به فرمان سوارش غرق حیرت نیستم گر غزّه مرحب کشته باشد شیعه ی خیبرگشایی بوده شاید در کنارش بی قراری های قدس از بین خواهد رفت آری غیرت لبنان اگر باشد در این غم بی قرارش آیه ی إنّا فتحنا را کدامین مرد خوانده؟ جاءَ نصراللهِ والفتح است رمز اقتدارش کودکان را غرق خون می خواستی یارب؟! بفرما ما رأیت إلا جمیلا ، کربلا این است کارش یا لثارات الحسین از روی لبهامان نرفته است منتقم می آید و مائیم یارب ! جان نثارش ✍ .
. ✍ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ برای دخترکان مظلوم فلسطینی نشسته بود ... نگاهش به شاخه‌ی زیتون وَ زلف‌هاش که از روسری زده بیرون نگاه کرد به رقص جنون جاده و برگ به پیچ و تاب درختانِ سبز و گوناگون نگاه کرد به ابر و به آسمان بلند به بال‌های پرستوی عاشقِ مجنون نگاه کرد به چشم عروسکش خیره نگاه کرد به چشمان آبیِ افسون ... کمی که دست به موهای فِرفِریش کشید شروع کرد سخن ... از شرارت صهیون شروع قصه‌‌ی تلخی به لهجه‌ای شیرین به نظم و نثر، ولی با روایتی محزون وَ نابرابری جنگ سخت تَن با بمب وَ داغ‌ها که شدند از ستاره‌ها افزون خیال کرد که بوی طعام می‌آید ولی ز خانه‌یشان بوی دود و خاک ... وَ خون .
. "نصرمن الله و فتح قریب" خواری قوم دون و بد پیشه مبارک تنبیه شد صهیون بی ریشه مبارک خورده درخت هیبت پوشالیِ آن با دست موشک های ما تیشه مبارک رقص و سرافرازی پرچم را ببینید رُعب ستمکاران عالم را ببینید با چشم دل امروز در خط مقدم لبخند طهرانی مقدم را ببینید صبح سپید انتقام ما رسیده در معرکه وقت قیام ما رسیده لرزه فتاده بر تن کودک کش قرن هر جای میدان که بنامِ ما رسیده شوق شهادت در سرم باشد همیشه امر ولی در باورم باشد همیشه قاسم سلیمانی وطن را چون حرم خواند جانم فدای این حرم باشد همیشه تصویرهای فتح کامل را ببینید رخسار نیلیِ اراذل را ببینید قلب شهیدان خُرم از این اتفاق است ای اهل کرمان ، ذوق عادل را ببینید ✍ .
44.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
| شعرخوانی مرتضی عابدینی شاعر رفسنجانی در پی موشکباران سرزمین‌های اشغالی "نصرمن الله و فتح قریب" خواری قوم دون و بد پیشه مبارک تنبیه شد صهیون بی ریشه مبارک خورده درخت هیبت پوشالیِ آن با دست موشک های ما تیشه مبارک رقص و سرافرازی پرچم را ببینید رُعب ستمکاران عالم را ببینید با چشم دل امروز در خط مقدم لبخند طهرانی مقدم را ببینید صبح سپید انتقام ما رسیده در معرکه وقت قیام ما رسیده لرزه فتاده بر تن کودک کش قرن هر جای میدان که بنامِ ما رسیده شوق شهادت در سرم باشد همیشه امر ولی در باورم باشد همیشه قاسم سلیمانی وطن را چون حرم خواند جانم فدای این حرم باشد همیشه تصویرهای فتح کامل را ببینید رخسار نیلیِ اراذل را ببینید قلب شهیدان خُرم از این اتفاق است ای اهل کرمان ، ذوق عادل را ببینید
. مرد راهم، دل به دریا می زنم دریا که هست شک ندارم نیل طغیان می کند ، موسی که هست وارث طوفانم آری پس نمی مانم به جای گیرم از دریا گذشتم ، سینه ی صحرا که هست ای به شب سرمست ! صبحِ کعبه کم کم می دمد گیرم از ما ناقه پِی کردی ، فَسَوّیها که هست مکّه را روزی گرفتی ، باز باید از نیام تیغ ما بیرون بیاید ، مسجدالاقصی که هست در خروشیدی و فرق ما شکافت صبح را از ما گرفتی ، ظهر عاشورا که هست در یمن در شام در لبنان و ایران و عراق هرچه از میدان مین گفتند ، گفتم پا که هست نعره ی جاءالحقیم این دشت غُرّشگاه ماست تا که بود این بود و خواهد بود اینسان تا که هست وعده ی عشق است و می دانم که فردا مال ماست عالمی با ما نمی ماند ؟! خدا با ما که هست "یوسف گمگشته بازآید به کنعان غم مخور " غم ندارم ، کانَ اَمرُاللّهِ مفعولا که هست ✍ .