eitaa logo
امام حسین ع
21.9هزار دنبال‌کننده
414 عکس
2.1هزار ویدیو
2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. بازم همپای بارون می بارم دوباره سر به سجده میذارم بازم دلتنگ دلتنگم انگار بازم هوای زیارت دارم شدم به گنبد طلا خیره یکی بازم دستم رو میگیره همین جا بود که حاجت گرفتم مگه لطف بی بی یادم میره؟ از همون قدیما هر وقت اومدم مستمند یک جواب سلام بودم اولین بار که رسیدم به ضریح یادمه که رو دوش بابام بودم حس خوبی دارم وقتی که قلب من تو حرم آرومه خود به خود زیر لب میخونم مددی حضرت معصومه ........................................................ کنار ضریح وقتی می شینم می بینم چشما خیس بارونه کریمه ی اهل بیتی بانو در خونه ت گدا فراوونه یکی از گرفتاری هاش میگه یه زائر برات مقصد میخواد یه مادر واسه شفای بچه ش ازت یه سفر مشهد میخواد هرکی دست خالی اومده حرم وقت رفتنش با دست پر میره اینجا مثل کربلا هر آدمی روسیاه میاد و مثل حر میره از کنار ضریحت بانو مشهد و کربلا معلومه هرجا باشم فقط میخونم مددی حضرت معصومه ✍ 👇
امام حسین ع
. 📖 🔊 روضه حضرت معصومه سلام الله علیها ⚫️ 🔻 ** خوب شد این دم آخر گره بر کار نخورد خوب شد کار تو به مردم بی عار نخورد خوب شد میخ به پیراهنِ تو گیر نکرد گل بی خار به گلبرگِ شما خار نخورد گرچه پشتِ در این خانه شلوغ است ولی بی هوا صورتِ تو بر در و دیوار نخورد ... خوب شد دور و بر تو همه از سادات اند چشم ناپاک به این قافله یک بار نخورد بد به دل راه نده شأن تو را می دانیم اصلا اینجا که مسیرت سر بازار نخورد دم دروازه در آن فاصله بلوا که نشد بین بازار النگوی تو پیدا که نشد … تو کس و کار منی ، شمر جلودار شده ... *حالا بزار روضه بگم شما هم بلند بلند برا این خانم گریه کنی ... همه مردم جمع شدن ، سادات ، همه مستاصل ، چی می خواد بشه ؟.. یه وقت دیدن دو تا سوار اومد خیالشون راحت شد بدن رو با احترام دفن کردن . این یه دونه . یه جا هم مردم مستاصل ، این همه بدن رو زمین ، اینا کی ان ؟ بگم ؟ ... سه روز از عاشورا گذشته بود ، طائفۀ بنی اسد اومدن کربلا دیدن بدن ها رو نمی شناسند ... یه وقت دیدن یه سوار داره میاد ... امامِ سجادِ ... اومدن جلو .. آقا .. شما اینا رو می شناسید ؟ گفت آره .. اومد جلو .. اون حبیبِ ... اون ظهیرِ  ... اون علی اکبرِ ... یه وقت دیدن شروع کرد خودشو زدن ... آقا چی شد ؟ ... گفت اون بدن رو می بینید که پاره پاره ست ... لباسشم بردن ... سر هم نداره  ... اون بدنِ بابامِ حسینِ ....* حاج حيدر خمسه ایام 🏴