eitaa logo
امام حسین ع
18.4هزار دنبال‌کننده
397 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این شعرخوانی فوق العاده را یکبار که ببینی دوباره و سه باره برمیگردی و نگاهش میکنی این نماهنگ که خوانده می‌شود ، چیزی که برداشت از آن است این‌که شعرش ، خواننده اش، مکانش ، حضارش و آقایمان همه سر تا سر غرق در نور هستند. یک جایی دلها بدجوری آتش می‌گیرید که شاعر می‌گويد: "ای صبا دست سلیمانی" و حضرت آقا با بغض می گوید: "چه شد؟" بعد حضرت آقا بغض‌ش را کنترل می‌کند و به جمعیت نگاه می اندازد و شاعر در ادامه دوباره غوغا می‌کند: ●ای ستون خیمه‌ای که گفته او 💌 شعرخوانی ″محمد رسولی″ خطاب به رهبر انقلاب در دیدار اخیر با مداحان السلام ای محور هنگامه اش ای همه حرف وصیت نامه‌اش دید آرامی نشد آشفته او ای ستون خیمه‌ای که گفته او یارت ای یار خراسانی چه شد؟ ای صبا دست سلیمانی چه شد؟
امام حسین ع
. شهادت #سید_حسن_نصرالله تایید شد
. آه از غمی که تازه شود با غمی دیگر 🏴 . آجرک الله یا صاحب الزمان ....... سیدجان: سنگر بودی که با سنگرشکن شهیدت کردن... 😭 ......... همیشه مقصد دشمن سیاه و تاریک است به یمن خون تو صهیون به مرگ نزدیک است ............ هم عمار بود و هم مالک یعنی هر دو صفت را داشت. ................... ⬛ به استقبالِ نصرالله ⬛ برای مجاهد کبیر، پرچمدار مقاومت، سید حسن نصرالله . از آن بالا میانِ لشکری خونخواه می‌آید به استقبالِ نصرالله، ثارالله می‌آید کنارِ علقمه با گریه بنشینید ای مردُم که فردا حضرتِ عباسی از این راه می‌آید سواری تشنه، دست افشان، کنار رود می‌افتد سواری تشنه با مشک و عَلَم ناگاه می‌آید دلم قربانی زخم قدم‌های شهیدی باد که با پای خودش هر دم به قربانگاه می‌آید کجای این مصیبت‌نامه‌ام یارب که از هر سو هزاران دشنه امشب بر گلوی ماه می‌آید ببین گُلدوزیِ سرخِ شهادت را که غیر از آن تمامِ جامه‌ها بر قامتش کوتاه می‌آید به دیوارِ تلاویو است با تیغ ستم‌سوزش که کوهِ آهن آن جا پیشِ چشمش کاه می‌آید . . ۱۴۰۳/۷/۷
امام حسین ع
. شهادت #سید_حسن_نصرالله تایید شد
. مُهر ولای مرتضی گشته مدالت قربان آن‌ شور و شعور بی مثالت رفتی تو هم در جمع یاران شهیدت فرمانده ی آزاده ها، ای خوش به حالت ✍ ............ . دلداده ی عشق شهید بی کفن رفت از داغ او هر سینه شد غرق محن رفت فرمانده ی غیورِ حزب الله لبنان یار عزیز رهبری ، سید حسن رفت ✍ ............... . ای چرخ کج‌‌نهاد که دلبسته‌ای به باد! ما راست پرچمی به گران‌سنگی حدید قائم به فرد نیست قیام مقاومت فرمانده‌ایست در پس فرماندۀ شهید ✍ بسم الله الرحمن الرحیم مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضى‏نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَ ما بَدَّلُوا تَبْدِيلا؛ گروهی از مؤمنان هستندکه به پیمان خود عمل کردند (یعنی به شهادت رسیدند) و دسته‌ای دیگر در انتظارند و هرگز تبدیل یا تغییری در پیمان خودشان نخواهند داشت سوره احزاب، آیه 23 .
. چو کبوتر بهشتی تو ز لانه پر کشیدی همه عمر را دویدی و به مقصدت رسیدی همه عمر رزم و خدمت ،همه عمر با شهامت چو قفس شکست با شوق به آسمان پریدی چو وصال حاج قاسم ز کفت امان گرفت و شد اجابتت دعا و تو به پا و سر دویدی همه جسم و روح پاکت به وصال یار رفته همه آه سرد گشتی و به آسمان دمیدی چه خوش است بزم یاران،حسن وعمادو قاسم به میان عاشقانی و به منزل آرمیدی (ام.خزان)✍ .
. سی سال در آن جبهه علمدار تو بودی بر رهبر خود یار وفادار تو بودی با پرچم زردی که برافراشته بودی بر آبی چشمان عدو خار تو بودی .
. هر چند به چشم،اشک و بر لب،آه است تا قلـــه مسیــرمـان دگـــر کــوتاه است در رأس امـــور مــاست آزادی قــدس این توصیــهٔ شهیــــد نصـــرالله است ✍ ۱۴۰۳/۷/۷ .
. مرثیه ایی برای سید مقاومت تا ثریا می رود هر آه ما آه دنیا رفته نصر الله ما رفته سید ، نصرت حق باقی است میکده مخمور جام ساقی است واژه واژه احترامش می کند مثنوی دارد سلامش می کند زمزمه : یا لیتنا کنا معک خنده بر زخم جگرها شد نمک روز جمعه بود عاشورا غروب کشتنش در روز جمعه تا غروب مثل جدش لاله ی پر پر شده او شناسایی ز انگشتر شده شعر من را غرق بارانش کنید مثل ضاحیه پریشانش کنید گفتن داغ جگر آسان که نیست با غزل چند جمله آسانش کنید این زمان هست انتقامش ، التیام اندکی شاید که جبرانش کنید امر آقا ؛ یاری لبنان شده امتثال امر و فرمانش کنیم نیت شعرم رجز بوده ولی قسمتش شد مرثیه خوانش کنید چشم را که روضه دار داغ اوست جرعه جرعه گریه مهمانش کنید پیکرش از زیر خاک آورده اند زخمی است و لاله بارانش کنید ( سینه مالامال درد است ای دریغ ) با دم ارباب درمانش کنید شیعتی ما ان شربتم خوانده ام با شهیدان پای روضه مانده ام او سمعتم بغریبٍ او شهید چشم ما جز کربلا چیزی ندید... جان ما قربان آن عریان بدن آخرش شد بوریا او را کفن .
. زمینه و شور شهادت  خوش به حاله تو حسن نصر الله شدی. مهمون آقام ثارالله تا آخر پای ولایت بودی تنها لایق. شهادت بودی تو چشامون پره اشک. تو دلامون پره آه رفتی پیشه اربابت.  سید حسن نصر الله. اقام.    اقام.    اقام.   اقام.     اقام.    توی چشمه دشمنا خار بودی واسه ی رهبرمون بار بودی. برای زحما تو  محرم بودی سی سال تو خط مقدم. بودی. عاشقه بچه های زهرا و علی بودی افتخارت این بودش. سرباز ولی بودی اقام.  اقام.   اقام آقام.     آخرش. پر کشیدی. نصرالله تو به مقصد رسیدی. نصرالله برسون سلاممون و به حسین وقتی آقا رو دیدی نصر الله یه عمری کفن پوشه شاهه بی کفن بودی روضه خونه روضه ی شاهه بی بدن بودی. اقام. اقام.  اقام.     اقام.   اقام.  عشقه. در پیشه نگاهت. مردن از تو یک اشاره و سر. از من می خورم غبطه به حال شهدا اونا که شهید شدن  پای شما سعادت یعنی که پای تو خون دادن سعادت  یعنی این برا تو جون دادن. آقا م. اقام.  اقام.  اقام.  ✍ 👇
. برای فتح نهایی به مصطفی، صلوات نثار حیدر کرار ، مرتضی ، صلوات به روح پاک شهیدان حق که پیوستند به کاروان شهیدان کربلا صلوات ✍ . ═══════ تقدیم به همچون ، پیروِ روحُ اللهیم با سیّد علی و لشکرش همراهیم سوگند به قدس، تا دمِ مرگ یهود همرزمِ حَماس و یار حزبُ اللهیم ✍ ............... . عالم اسلام غرق آه شد کشور لبنان بدون ماه شد سید خوش روی حزب الله رفت شیعه در اندوه نصرالله شد .
. دوباره در دل ما خون یک خبر گل کرد غمی شبیه گهر در دل جگر گل کرد ملال نیست اگر چیده‌شد گلی از باغ که باغ با غم یک لاله بیشتر گل کرد هر آن دلی که زلا‌ل است ابر تیره شده‌ست به سوگ آینه‌ها آه! چشم تر گل کرد زبان سرخ سرش درد می‌کند ای عشق! سرود: نصرُ من الله ، دردسر گل کرد گواه غیرت ما چین روی پیشانی‌ست وجود ما همه در جبهه‌ی خطر گل کرد نسیم‌ها! چه نشستید؟ وقت طوفان است که روی صورت ما سیلی شرر گل کرد بگو به اهل یقین وعده‌ی خدا قطعی است که روی قلب شکسته‌ ، سَنَنتَصَر گل کرد ✍ .
. : بهار با تو هوای خزان نمی‌گیرد و در طلوع دلت آسمان نمی‌گیرد بیا که باز بپوشی عبای باران را کنار تو دل رنگین کمان نمی‌گیرد به عنکبوت فرودست رودخانه بگو که تار تو دل ما را نشان نمی‌گیرد نسیم زنده‌ی ایمان، قدم بزن در شهر که با عبور تو قلب زمان نمی‌گیرد اگر چه ضاحیه جان داد و سرفه سرفه شکست که گفته باز به دست تو جان نمی‌گیرد؟ تویی شهید اولوالعزم استقامت و خون بتاب با تو دل بیکران نمی‌گیرد به قدس جان بده ای صبحِ «جاء نصر الله» بگو که مرگ، تو را از جهان نمی‌گیرد .
. در شهادت با دلهره همین که شنیدم: شهید شد! چشمم به خون نشست و دلم نا‌امید شد عالم سیاه‌پوشِ غمش گشت و هرکجا گوشِ زمانه غرقِ کلامِ مجید شد پیشِ رسول و آلِ رسولِ خدا چنین عمامه‌ سیاهِ سرش روسفید شد این جنگ هم کشیده شد آخر به کربلا سید، «حسین» گشت و عدویش یزید شد سید حسن پسر شد و سید علی پدر تا پای جان مرادِ خودش را مرید شد بودند سخت منتظرش دوستانِ او امشب برای اهلِ جنان روزِ عید شد این جنگ، جنگِ سختِ علیهِ رژیم پست با قتلِ دوست، واردِ عصرِ جدید شد ✍ .