.
ارتحال #امام_خمینی
#استاد_حیدرزاده 🎤
تقدیم غمت
خونِ جگر لاله ی ما بود
بی مِهرِ رخت
سایه ی غم هاله ی ما بود
هجرانِ تو در دل
شررِ ناله ی ما بود
هر لحظه فراغت ،
غمِ صد ساله ی ما بود
#حاج_غلامرضا_سازگار
#شعر_دوم :
از نخلِ بی سر ،
آنقدر سرو و صنوبر ساخت
تا عزتِ امروزه ی ما را
مقدر ساخت ...
آوازه اش در کوچه و
پس کوچه پیچیده !
از خاکِ مرده ، این مسیحا
کوهی از زر ساخت ..
دیروز دلها
تحت تاثیر کلامش بود
با منبرِ خود مادرانی
"کاوه" پرور ساخت ..
میراث دارِ او
#بسیج چند میلیونی ست
با میثم و مقداد و حجر و حمزه
لشگر ساخت ..
چشمان او
دنبال تقریب مذاهب بود
از شیعه و سنی برای هم
برادر ساخت ..
پیر و جوان بر روی
لب الله اکبر داشت
این عارفِ بالله
شهری حیرت آور ساخت
دنیا مرید مکتبِ
"طیب" سِرشتِ اوست
سربازهایی مثل حر
پاک و مطهر ساخت ..
مشکل گشایِ خط شکن های
دو کوهه شد !
با هر دعا راهی برای
فتح خیبر ساخت ..
دامان او مَهدِ
تمامیِ #شهیدان بود
صیاد و زین الدین و
چمران و هنرور ساخت ..
در روضه هایِ آتشینِ کوثری هربار
آهی کشید از دل
جماران را معطر ساخت ..
ما نه ، پدرهامان ولی
با چشم خود دیدند
اعجازِ روح الله
یک ایران دیگر ساخت ..
شاعر : علیرضا خاکساری
👇
.
ان کنت باکیا لشی فبک للحسین
#غزل_مصیبت
تقدیم به شهید امنیت #شهید_ارمان_علی_وردی
اراذل دورهاش کردند مثلِ روضهیِ گودال
وقیح و ناجوانمردند مثلِ روضهیِ گودال
لگد خورده به پهلویش مثلِ روضهیِ کوچه
لباسش را در آوردند مثلِ روضهیِ گودال
بد و بیراه میگفتند مثلِ روضهیِ کوچه
چه با انگشترش کردند مثلِ روضهیِ گودال
چه شد با سینه و پهلو مثلِ روضهیِ کوچه
به دنبال چه میگردند مثلِ روضهیِ گودال
به یادِ مادرش افتاد مثلِ روضهیِ کوچه
تن او را رها کردند مثلِ روضهیِ گودال
جوانی از نفس افتاد مثلِ روضهیِ کوچه
حرم را ندبهخوان کردند مثلِ روضهیِ گودال
📃۱۴۰۱/۸/۸
#غزل #ولایی #شهیدان
#شهدا
#شهید_آرمان_علی_وردی
#حسین_ایمانی ✍
.......................
.
باز هم اسطوره ای از اهل ایمان شد شهید
آرمان پـرپـر شد و در آسمان ها پر کشـــید
کشته شد اما کلامی غیر ایمانش نگفت
مثل میثم، مثل طیب، آرمان شد روسفید
#شهید_آرمان_علی_وردی
✍ #مریم_شعلهپاش✍
.
.
#شهدا
#فاطمیه
#غزل_پیوسته_ #یادواره_شهدا همزمان با شهادت حضرت زهرا سلام اللّه علیها
معنیِ فاطمیونید شما وَاللّهِه
کربلایی شدهام با شهدا وَاللّهِه
شک ندارم که خدا بر رویِ دوشِ شهدا
میگذارد عَلمِ کربوبلا وَاللّهِه
خونتان ریخته با ذکرِ حسین و گفتید...
دَمبهدم نوحهیِ یافاطمه را وَاللّهِه
نامتان زینتِ هر کوچهیِ شهرم شده است
یادتان حاجتِ ما کرده رَوا وَاللّهِه
هرکجا گیر وُ گِره خورد به کارم به خدا
متوسّل شدهام من به حسین و شهدا
آخرِ فاطمیه حرفِ شهیدان شده است
چقَدَر عمّهیِ سادات پریشان شده است
یک طرف غسل و کفن کردن اُمُّالنُجَباٰ
یک طرف حرفِ غم و غربتِ ایران شده است
یک طرف لاله به رویِ کفنی روئیده
یک طرف پیکرِ صدپاره که عریان شده است
یک طرف دستِ وَرم کرده و رویِ نیلی
یک طرف لحظهیِ تازاندنِ اَسبان شده است
آخرِ فاطمیه صحبتِ گودال شده
مادری بس که به صورت زده بیحال شده
تَهِ گودال زمین خورد... وَ مادر میدید
خنجری کُند که آمد سویِ حنجر میدید
دست و پا میزد و خواهر رویِ تل مضطر بود
زد به سینه لگدی شمرِ ستمگر... میدید
در میانِ حَرمی دامن و معجر میسوخت
لحظهای که به رویِ نیزهیِ کین سر میدید
آمد از راه غروب و قافله راه افتاد
ساربان آمد و انگشترِ دلبر میدید
ذکر یافاطمه شد ندبهیِ زینب وَاللّه
بِاَبی اَنتَ وَ اُمِّی یا اَباعبداللّه
#شهیدان
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#حسین_ایمانی
.