eitaa logo
امام حسین ع
24.7هزار دنبال‌کننده
425 عکس
2.2هزار ویدیو
2.1هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. دل‌خسته‌ام، دل‌خسته از تکرار بی‌تو این زندگی یعنی؛ "غم بسیار"، بی‌تو... تو هستی و چشمان من محروم هستند از دیدنت! کی می‌شوم سرشار بی‌تو؟ دنیای من تاریک و سرد و روسیاه است خورشید من دنیاست شام تار بی‌تو من بی‌تو از هفت آسمان سهمی ندارم دنیا شده روی سرم آوار بی‌تو هرگوشه‌ی شش‌گوشه را بستم دخیلی پایین پا...، بالای سر...، انگار بی‌تو... در زیر قبّه عطر تو پیچید و دیدم گل می‌کند مضمون این اشعار بی‌تو از تو نگفتن ضعف‌ِتالیف است در شعر اشکال مضمون دارد این اشعار بی‌تو می‌گفت زینب موقع دفن سه‌ساله من ماندم و یک شهر پرآزار بی‌تو! 🎤 👇
. السلام علیک یا بقیه الله قدمی رنجه کن ای دوست که لیلای منی مونس روز و انیس همه شب‌های منی "تا نیایی گره از کار بشر وا نشود" تو کلید همه درها تو تمنای منی نَقل هجران تو نُقل همه یلداها شد با ظهورت سحر این شب یلدای منی سایه‌ی مادرتان هست همیشه به سرم پسر حضرت زهرایی و مولای منی نکند بی تو دمی سر کنم ای یوسف عشق که غلامم من و تو سید و آقای منی چه نیازی به تفعل که تو با الطافت شور اشعار من و شوق غزل‌های منی ✍ .
. عج این گدا لایق دیدار و تماشای تو نیست بسکه آلوده شده عاشق و شیدای تو نیست اهل دنیا شدم و از نظرت افتادم دل من بسته به دنیا شده و جای تو نیست عمر من می‌رود و غافلم از یاد شما دل غفلت زده را لذت رؤیای تو نیست دردم این است که چشمم به حرام عادت کرد چشم من لایق رخسار دل‌آرای تو نیست نه مرا سوز سحر هست و نه استغفاری هر کسی اهل سحر نیست که شیدای تو نیست دیدن نامه‌ی اعمال من نامه سیاه هیچ جز دلخوری آن دل زیبای تو نیست لذت تلخ گناه از تو مرا دورم کرد دل وحشی مرا شوق تمنای تو نیست من خود از درد خودم با خبرم می‌دانم که دل من نگران قد و بالای تو نیست یوسف فاطمه! ایکاش نگاهم بکنی که مرا مرحم دل غیر تجلای تو نیست ✍ .
. چرا حال خرابم را نمی فهمند غافلها و احوال دل من را نمی دانند این دلها منی که حال و احوال جنونم را همه دیدند چرا حالی نمی پرسند از من جمع عاقلها چنان مجنونم از مهر و چنان مغمومم از هجران به صد دفتر نمی گنجد خطی از شرح مشگلها ((الا یا ایها الساقی)) در میخانه را بگشا که از این هجر جانفرسا خرابات است منزلها نظر کن حال چشمم را نگر دریایی از خون است ببین خود رد اشکم را که مانده روی ساحلها به سر شد عمر ما هر دم ((جرس فریاد می دارد)) نگاهی کن به حال ما که بر باد است حاصلها هوای روی تو داریم و دلتنگ تماشائیم بیا و رخ گشا بنگر ((چه خون افتاد در دلها)) نفس ها در شمار افتاد و دلها بی قرار افتاد ببین از اشک پای ما فرو مانده است در گلها .
. السلام علیکــ یا ربیع الانام، یا اباصالح المهدی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ آنچنان سوخته‌ام از غم هجران که مپرس شعله‌هایی است در این سینه سوزان که مپرس درد دوری تو در حوصله شرحی نیست شکوه‌هایی است از این حال پریشان که مپرس دیده‌ها راوی دردند به خون افشانی اشک سرخی است در این دیده گریان که مپرس آه از دل چو بر آمد اثرش طوفانی‌ست آنچنان است دلم با تب طوفان که مپرس خوب دانم که خبر داری از احوال همه بی‌قرارند چنان جمع غلامان که مپرس درد ما درد فراق است که داروش تویی زخمی از درد فراق است بر این جان که مپرس آستان تو مرا مأمن جان است بیا آنچنانیم در این دوره هجران که مپرس ✍ .
. مهدوی (مناجاتی) سلام الله علیک یا صاحب الزمان چشمم اگر که لایق دیدارتان نشد یعنی دلم اسیر و گرفتارتان نشد هرچند در هوای شما پر کشیده‌ام اما دلم هوایی دیدارتان نشد وقتی گنه محبت‌تان را ، ز من گرفت جایم به زیر سایه‌ی دیوارتان نشد بر هر دری زدم بجز از خانه شما دل مستحق تابش انوارتان نشد دلگیرم از خودم که نشد نوکری کنم دلگیرم از خودم که دلم یارتان نشد تا که شدم مریض شما با خلوص دل این دل ، اگرچه لایق دربارتان نشد آقا! نظر به حالت این کمترین کنید بر این کسی که شامل بسیارتان نشد آقا! دلم هوایی شب‌های کربلاست رفت از دلم قرار که زوارتان نشد .
. غزل مهدوی --------------------- آرام جان اهل عالم بی تو قراری نیست ما را تو که بهار مردمانی بی تو بهاری نیست ما را هر کس برای خود گرفته دلداری و یار و انیسی آقای من! عزیز زهرا! غیر از تو یاری نیست ما را ما هر کجایی که نشستیم از حُسن رخسار تو گفتیم آقا قسم بر حُسن رویت جز تو نگاری نیست ما را ای داروی هر درد مبهم در یک نگاهت یابن زهرا واللهِ جز گوشه نگاه تو انتظاری نیست ما را در گیر و دار نفس و عشقت محتاج الطاف تو هستیم گر لطف خاص تو نباشد که رستگاری نیست ما را ما خاکبوس جمکرانیم دیوانگان کربلائیم تا که به دور تو بگردیم دیگر مداری نیست ما را مائیم در ذیل پناهت شاید سیاهی سپاهت غیر از وجود مهربانت که غمگساری نیست ما را ای مهربان مانند زهرا ای آرزوی آل طاها جز سایه مهر تو آقا دیگر قراری نیست ما را هجر تو کرده پیر ما را هم پیر و هم درگیر ما را جز ذکر تعجیل ظهورت بر لب شعاری نیست ما را .
امام حسین ع
. #امام_حسین_علیه_السلام #شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب #غزل بده در راهِ خدا ، من به خدا محتاجم  من به
. السلام علیک یا بقیه‌الله ـــــــــــــــــــــــــــــ من پُر از درد و نیازم به شما محتاجم به دعاهای تو ای روح دعا محتاجم هر چه پُل بود به پشت سر من، ریخته است من به لطف تو و این جود و عطا محتاجم من بی چیز به دربار شما رو زده‌ام به تو آقا همه جا صبح و مسا محتاجم من گدای کرمت بوده‌ام و خواهم بود به نگاه کرم تو به خدا محتاجم درد من درد فراق است تو را گم کردم حال من سخت وخیم و به دوا محتاجم همه جا جز گل روی تو حواسم پرت است سر من داد بزن من به صدا محتاجم رمضان رفت و من از فیض سحر جا ماندم به اذان سحر کرب و بلا محتاجم وسط روضه صدایم بزن ای حضرت عشق من به جان دادنِ مثل شهدا محتاجم ــــــــــــــــــــــــــــــــ با کسب رخصت از شاعر صاحبدل آئینی کشورمان، آقای که این غزل در اقتفا، و ذیل ردیف‌های غزل ایشون سروده شد ✍ .
. السلام‌علیک‌یابقیه‌الله مائیم و فراق و درد دوری رفت از کف ما دگر صبوری عمری‌ست نشسته‌ایم شاید از کوچه‌ی ما کنی عبوری ران ملخی‌ست هدیه‌ی من یک گوشه نگاه سوی موری تو بیشتر از تمامی ما آماده‌ی آن صبح ظهوری تنگ است ز هجران تو سینه تو مایه‌ی شرح این صدوری ای خیر کثیر مثل زهرا تو نور خدا و فوق نوری شرمنده‌ام از گناه وقتی پرونده به دست، در مروری چشمان مرا گناه بسته ای وای از این بلای کوری هرچند گناهکارم اما نادیده بگیر هر قصوری لطفی کن و بر گدا نظر کن تو وارث رأس در تنوری تو گریه‌کن یک تن بی‌سر در معبر سم‌های ستوری خوشبخت ✍ .
. السلام علیک یا بقیه‌الله فی ارضه ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دیدن روی تو چشم دگری می‌خواهد وصل تو حال خوش و خوب‌تری می‌خواهد تا در خیمه‌ی سبزت برسم آقا جان دلم از سوی تو لطف سحری می‌خواهد ناامیدم ز خودم دل به تو بستم آقا دل من دل شود اما نظری می‌خواهد پر پرواز ندارد دل بی بال و پرم تا به کویت برسد باز پری می‌خواهد من پر از دلهره‌ام می‌رود عمرم چه کنم؟ آخر این نامه‌ی من هم ثمری می‌خواهد هر چه پُل پشت سرم بود خراب است خراب سائلت تا برسد رهگذری می‌خواهد من دلم لک زده یک کنج حرم گریه کنم نوکر تو حرم و چشم تری می‌خواهد ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ خوشبخت .
. السلام علیک یا بقیة‌الله‌الاعظم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ مرا نگاه کن ببین گذشته آب از سرم ببین چقدر خسته‌ام ببین چقدر مضطرم تمام آرزوی من تو را نگاه کردن است خدا کند ببینمت کمی دگر مسافرم به جرم معصیت شدم اسیر وادی فراق بیا ضمانتم کن و ببین دو دیده‌ی ترم ببین شکسته بالی‌ام ببین مریض حالی‌ام طبیب درد و مرهمی به زخم بر روی پرم چه خیمه‌ها که رفته‌ام پی نشانه‌ای ز تو به هر دری زدم ولی هنوز پشت این درم "متی ترانا و نراک" بیا به داد من برس موی سرم سپیده زد تویی امید آخرم کلید قفل بسته‌ای صفای جان خسته‌ای راه به جایی عاقبت بدون تو نمی‌برم مرا هوای کربلا چه رو به راه می‌کند تفقدی کن و بده برات اربعین حرم ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ خوشبخت ✍ .
. السلام علیک یا بقیة‌الله‌الاعظم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دلتنگي ما را دوایی نيست انگار بدتر از هجران بلایی نيست انگار ما مبتلای گوشه چشم تو هستيم اين ابتلا را انتهايي نيست انگار ما زخمي تيغ دو ابروي تو هستيم زيباتر از اين انحنايي نيست انگار ساعات عمر ما پر از درد فراق است پايان بر اين درد جدايي نيست انگار چه سينه‌چاکاني به زير خاک رفتند... اين دار دنيا را وفايي نيست انگار بيماري ما را تو بهتر مي‌شناسي جز يک نگاه تو شفايي نيست انگار اي يوسف زهرا! کجايي؟ "ليت شعري! آقاي من! راه‌آشنايي نيست انگار ما را هدايت کن، به راهمان بياور جز دست تو دست عطايي نيست انگار ما سال‌هاي سال بر راهت نشستيم جز شوق رويت ماجرايي نيست انگار تا تو نيايي کار ما سامان نگيرد اين عمر ما را هم صفايي نيست انگار ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ خوشبخت ✍