eitaa logo
امام حسین ع
27.4هزار دنبال‌کننده
432 عکس
2.3هزار ویدیو
2.2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
15.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#استاد_شجاعی #قمر_بنی_هاشم ، فقط یک لقبِ منتخب از سوی مردم برای حضرت عباس نیست ! بلکه .... 💢 چه شد که عباس را، قمر بنی‌هاشم نامیدند؟ #میلاد حضرت_ابوالفضل 🌙 #قرص_القمر
‍ ‍ . بسم الله بند۱ ألسلام علی، یلِ آلِ علی(ع) تو شجاعت و غیرت، خیلی بی مثلی أبوفاضلی و، خیلی خوش لقبی پای کار حسینی، اسوۂ ادبی علمدارش بودی به عالم و آدم حسین(ع) و ترجیح دادی قلباً نگاهش میکردی تو سجده میگفتی: أبد والله، بی حسین(ع) عمراً بدون امّا و بی اگر شنیدم از قول معتبر میخونه بی بی أم البنین(س) و صلی الله علی القمر بند۲ توی دستای تو، وا میشن گره ها دارم از تاسوعا، خیلی خاطره ها مادرم شال سبز، بسته به علَمت حاجتش رو گرفته، ای فدا کرَمت برات نذری میدن به اسمت حسّاسن جَوون و پیرِ ارمنی ها میگن هر جایی که به مشکل برخوردن مدد عباس ِ مسلمونا مدد ای ساقی پُر اثر تویی باب حاجتِ بشر نوای هفت آسمون شده و صلی الله علی القمر بند۳ ماه کرب و بلا، قسم ِ پدری من فدای نگاهت، نافذُالبصری رزق اشکمو از، مشکِ تو میگیرم با وفایی و آخر ، واسه تو می میرم دلِ عازم دارم حرم لازم دارم برا اربعین یه کاری کن تویی ذُخر الحسین(ع) سپاهش آماده ست بیا بازم علمداری کن گذاشتی دستات و رو سپر فدای شمشیرِ رو کمر نوشته رو تیغۂ علَم و صلی الله علی القمر شاعر اجرای خام مجموع اشعار ( ) 👇
. ٱللَّٰهُمَّ إِنَّا لَا نَعْلَمُ مِنْهُ إِلَّا خَيْرا... به مناسبت فرارسیدنِ چهلّم عالم ربّانی مرحوم آیت الله سیّد محمّد ضیاءآبادی سخنش بود حدیث و قرآن صورتش بود چراغِ ایمان در تنش روح ، اسیرِ زندان بود مصداقِ عِبادُ الرّحمان داشت چه منبری و ارشادی! آیتُ اللهِ ضیاء آبادی راه می‌رفت چو یک کوهِ وقار جَذْبه‌ها داشت بسی در اَنظار می‌چکید از نَظَرِ او انوار خوش به حالش که به دین بود او یار دیدنش بود به دلها شادی آیتُ اللهِ ضیاء آبادی خُلقِ او بود خداوندی‌وَش بود خائف ز وعید ِ آتش داشت به معرفتِ ناب ، عطش آیتُ الله ِ بروجردیّ اش... ...بود در منزلت ِ استادی آیتُ اللهِ ضیاء آبادی جمعه‌ها بود خطابش گیرا روضه‌ی اوّل ماهش غوغا بود اَحقَر به نگاهش دنیا دائماََ داشت به لب ، ذکر و دعا مردِ آزادگی و آزادی آیتُ اللهِ ضیاء آبادی در قیامش چه خضوعی او داشت چه سجودی ، چه رکوعی او داشت در تشهّد ، چه خشوعی او داشت چه ختامی ، چه شروعی او داشت چه بُنی داشت و چه اجدادی! آیتُ اللهِ ضیاء آبادی روضه‌خوان بود و دبیرِ اخلاق وعظ می‌کرد و به دلها اشراق جمع می‌کرد بر ایتام ، ارزاق می‌کِشیم از خلاء اَش آه ِ فراق نیست جز خیر از ایشان ، یادی آیتُ اللهِ ضیاء آبادی " شیعتی... " روضه‌ی او بود کثیر بود بر ماتم ِ ششماهه ، اسیر گریه می‌کرد بر آن طفلِ صغیر بر غم ِ رأس ِ جدا گشته ز تیر داشت او ارثیه‌ی سجّادی... آیتُ اللهِ ضیاء آبادی . پنجشنبه ۲۸ اسفند ۹۹ .
. ‍ زائر بهشت نورم زائر بهشت نورم / ای تموم تار و پودم من ازون قدیم ندیما / بین الحرمینی بودم هر کی نو،کرت،بشه محترمه من غلا،مم و،حسین سرورمه سایه ی،کرا،متش رو سرمه چشم هر،ستا،ره سو سو میزنه فطرسم، میاد،بهت رو میزنه جبرئیل،حرم،رو جا رو میزنه (اسمت) (میکنه مست مستم) (در خونت نشستم ) (که تو بگیری دستم) ............................................ عیدیه ما باشه همین ایشالله پای پیاده اربعین ایشالله ........................................ سر به سر من نذارید/مِی زدم به عشق مولا هر چی که میخوام میگیرم/از کرم بی بی زهرا شاد این، شبا،دل مادر ما عیدی باز، میده ،به کل نوکرا من ازش ،میخوام ،برم کرب و بلا (دنیا) (شده همش گلستون) (که اومده آقامون) (دلیل گریه هامون) ............................................ عیدیه ما باشه همین ایشالله پای پیاده اربعین ایشالله ........................................ شاه کربلا حسینه/ ساقی حرم اباالفضل مادرم همیشه میگه /قربونت برم اباالفضل آسمون،قدم،زده روی زمین اشک شو،قِ چش،مِ ارباب و ببین آخه او،مده، یل ام بنین (حیدر) (وان یکاد میخونه) (دوباره بی بهونه) (واسه  نگار خونه)       ............................................ عیدیه ما باشه همین ایشالله پای پیاده اربعین ایشالله ........................................ هر کی عبد این سرا شد/ دستشو خدا میگیره با عنایت اباالفضل/ ارمنی شفا میگیره شاه با،کرم، اباالفضل علی تاج رو، سرم ،اباالفضل علی قربونت،برم ،اباالفضل علی کل در،دمو، مداوا میکنه من بدم، ولی، باهام تا میکنه اسم اع،ظَمش ، گره وا میکنه (من که....) ( ندارم و فقیرم ) (در خونت اسیرم) (بگی بمیر میمیرم) شعر و سبک محمد آسلیمی https://eitaa.com/emame3vom/39849 👇
.   تو بِری ،کسی برام نمی مونه تو بِری پس کی منُ یاری کنه ؟ تو بِری علم می مونه رو زمین تو بِری پس کی علمداری کنه ؟ تو که باشی خاطرم جَمعه داداش تو باشی دلی پر از غم نمی شه هیچ کسی نِمی ره سمت خیمه ها مویی از سرِ کسی کم نمی شه تو بِری به کی دلم رو خوش کنم ؟ تو بِری من تک و تنها می مونم تو بِری اُمیدی هم نمی مونه دیگه اَشهَدَم رو باید بخونم نه دیگه قاسمی توی خیمه هاست نه برام مونده علی اکبری ولی بازم همه دلخوشیم اینه یه تنه برای من یه لشگری ای بنازم به سر دوش تو که تکیه گاهی واسه دخترم می شد چه قَده خواستنیه رقیه جان بغل تو خواستنی ترم می شد دل زینب به تو قُرصه ای داداش قول داده که از تو چشم برنداره تو که باشی دختر سه ساله مون دیگه دلشوره ی معجر نداره بی کسم ولی همه کسم شدی تو بِری گره میفته به کارم سرپناه من بازم خداروشکر اگه اکبر ندارم تو رو دارم آب تکون نمی خوره تو دل من خدا واسم از تو بهتر نداره این قَده خوبی باید داد بزنم هیچ کی مثله من برادر نداره هرچی از وفای تو بگم کَمه تو فداکاری زبون زَدی داداش دشمنت امان نامه آورده بود دست رد به سینه شون زدی داداش الهی فدای تو بشه حسین یکی از خاطرخواهات خود منم یه جوری برادری کردی برام که نمی تونم ازت دل بکَنَم هر دو پاره ی تن من اید داداش برا من فرقی نداری با حسن مادر من به تو میگه پسرم پس تو هم منُ داداش صدا بزن شدی آب آور خیمه های من مشک آب بچه ها به دوش تو جگرت می سوزه وقتی می رسه ناله ی واعطشا به گوش تو نکنه می خوای به میدون بزنی نکنه وعده ی آب می خوای بِدی نکنه برا علی اصغرش یه امیدی به رباب می خوای بدی می دونم می خوای که با دست خودت روی زخم سینه مرهم بذاری می دونم به چی داری فکر میکنی دل به دریا بزنی آب بیاری ولی ۴هزار کمون به دست میخوان تا می شه خون به دل حرم کُنن من از این می ترسم آخر توی راه بی هوا دو دستتُ قلم کنن به خدا به شب نمی کِشم اگه تُو رو هم تو روز روشن بِزَنَن می دونی چی به سَرَم میاد اگه به سرت عمود آهن بِزَنَن با خسوف تو خودت هم می دونی ماه خوش منظر من دِق می کنم تیر به مَشکِت بِزَنَن فدا سرِت تیر به چشمت بِزَنَن دِق می کنم الهی یکی باشه عصر دهم چشمای خواهرمونُ بگیره چه جوری طاقت بیاره ببینه سرت از پهلو رو نیزه ها میره تو بِری همین قَده برات بِگَم گره از روسری‌ا وا می کُنَن سر گوشواره ی دخترای من خولی و حرمله دعوا می کُنَن بعد تو شمر و سنان جَری می شَن می زَنَن به روی نیزه سرِ تو می ریزَن خیمه رو غارت می کُنَن به اسیری می بَرَن خواهرتو بچه هام بعد تو همسفر می شَن با سَنان بی حیا و بد دهن هر چی که لایق مادرشونه شمر و حرمله به خواهرت میگَن اینا قصدشون اینه با کُشتنت منُ هم با غصه ی تو بکُشَن تو دلت میاد که من گریه کنم ولی شمر و حرمله کِل بِکِشَن علیرضا خاکساری ✍ محرم .___________________________ .👇
. علیه_السلام   چون کمر بهرِ طواف عشق بست  در طواف اولش افتاد دست  طوف دوم ،در مطاف داورش  شد فدای دوست ،دست دیگرش  دور سوم، خون به جای اشک خورد  تیر دشمن آمد و بر مشک خورد  دور چارم داشت عزمِ ترکِ سر  کرد پیش تیر ، چشمش را سپر  دور پنجم با عمود آهنین  گشت سروِ قامتش نقش زمین  گشت در دورِ ششم از تیغِ تیز  عضو عضوش، قطعه قطعه ،ریز ریز  دور هفتم داده بود از کف قرار  خویشتن را دید در آغوش یار  شد سراپا چشم ، زخمِ پیکرش  دید زهرا (س) را به بالای سرش  با زبان حال میگفتش بتول : آفرین عباس من حجت قبول  عابد تبریزی ✍ محرم .___________________________ .
. ای قلب داغ دیدهٔ عالم بیا بیا صاحب عزای ماه محرم بیا بیا خیمه به خیمه، روضه شدم‌ در فراق تو ای همنشین گریهٔ نم‌نم بیا بیا اشک فراق، شور شعور آفرین بود شیرین شود ز فیض تو زمزم بیا بیا شد شامل دعای تو هر کس به روضه ها بهر فرج دعا کند هر دم بیا بیا در خیمه ای که روضه عباس شد به پا من با امید قول تو ماندم بیا بیا ما نوکریم، خوب و‌ بد از هم سوا نکن ما را ببر به علقمه درهم بیا بیا افتاد سرو علقمه و گفت یا اخا نه مشک مانده است و نه پرچم بیا بیا گر مشک تیر خورده صدا زد نرو نرو اما گرفته است حرم، دم بیا بیا چشم و دو دست و فرق سرش، وای مادرم طوبای من گسسته شد از هم بیا بیا سعید نسیمی✍ محرم .___________________________ .
. علیه_السلام یار و دلدار قمر ، سید و سالار قمر مالک قلب و دلم، شاهِ جهاندار قمر مَهِ ام البنین ، قبله ی اهلِ یقین تک یل و دلاورِ ،حیدر کرار قمر حبل حق موی تو ،کعبه ما کوی تو شیر پیکاری و ، معدن ایثار قمر تویی مقصود من‌،مالک و معبود من غیرتُ اللّهی و جلوه ی دادار قمر دین و ایمانِ من ،رهبر و سلطان من نام زیبایِ شما ، گرمی بازار قمر مستم از جام‌ تو ، ذکر لبم نام تو ساقی عشق حسینی و علمدار قمر پر پرواز من ، دلبر طناز من تویی جانان من ، دلبر و دلدار قمر شمیم یاسی و معدن احساسی و اَشجعُ النّاسی و ماهِ شب تار قمر به تو گفتم گِله، ز دوری و فاصله تو پناه من و مَحرم اسرار قمر دوش تو عرشِ حق،رقیه مسند نشین ذکر یا اباالفضل نغمه ی احرار قمر که تویی پهلوان ،غرورِ ما عاشقان به زمان ظهور، غالب پیکار قمر /عبدِ کریم/ .
. امیری حسین و نعم الامیر ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ساقی و سرداری دلبر و دلداری پسر شیر خدا چقد هوایی داری ای نگاهت دریا ای قد تو طوبا توی بین الحرمین عرش خدایی داری یا حامل لواء طف بِاَرض کربلا یا کاشف الکرب حسین اکشف کروبنا نافذ البصیره قمر العشیره گل ام البنین حامی عقیله یاعباس_سیدنا ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ عموی ساداتی قبله حاجاتی تو گره‌گشایی و دست خدایی داری مطلع الانواری بخدا سالاری توی بین‌الحرمین دارالشفایی داری پشت و پناه حرم سلطان کربلا یا کاشف الکرب حسین اکشف کروبنا یا کاشف الکرب یا دافع الحرب شاه وفایی از شرق و تا غرب یاعباس_سیدنا ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ✍ .👇👇
. یا قمرالعشیره و یا کشف الکتیبه _____ خبرخبرخبربدید به هر کی مجنونه تو خونه ابوتراب آینه بندونه چه قد و بالایی چه چشم شهلایی میریزه از صورت او جلوه مولایی جلوه مولا فتبارک الله حضرت سقا _ دلبر دلها _ ماه منیره _قمر عشیره .... به جلال عباس، به خصال عباس، به جمال عباس، به خیال عباس، به وصال عباس..... هله هله پسر ام بنین ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ عموعموعموعمو عموی ساداته این امپراطور همه کشف و کراماته دست علمگیرش دستارو می‌گیره هر کی نباشه نوکرش تو غل و زنجیره نجل امیره فتبارک الله ماه منیره، قمر عشیره، کوه امیده، که قد رشیده.... پسر حیدر، قمر حیدر، دلبر حیدر، جگر حیدر..... هله هله _ پسر ام‌البنین ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کیه کیه در می‌زنه خیل گداهاشن کیا کیا حرم می‌خوان رو زانوها پاشن دست خدا عباس مشکل گشا عباس دست منو عنایتت یه کربلا عباس سید و مولا _ فتبارک الله ثانی مولا، امید زهرا، حضرت سقا، شفیع عقبا، یل عاشورا.... میر دریا دل، یا ابوفاضل، میر نام آور، ثانی حیدر...... هله هله _ پسر ام‌البنین ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ✍ .👇👇👇
. یا قمرالعشیره و یا کشف الکتیبه _ قمرقمرقمرقمر قمر گیسو قمرقمرقمرقمر قمر ابرو قمرقمرقمرقمر قمربنی‌هاشم قمر نگو » که کل اهل آسمون غلامشن قمر نگو » اَرمَنیا در به در مرامشن قمر نگو» که شهدا تو حسرت مقامشن همیشه دست به سینه پیش عمه جان سادات که امر زینب یه زمانی رو زمین نمونه قبضه شمشیر و که میگیره میون دستش درست مث باباش امیرالمؤمنین میمونه یله یله ـ تک یله روی زمین گل پسر ـ حضرت ام بنین یاعباس سیدنا ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ قمرقمرقمرقمر قمر گیسو قمرقمرقمرقمر قمر ابرو قمرقمرقمرقمر قمربنی‌هاشم قمر نگو »» که خاک پاش ستاره‌های آسمون قمر نگو »» می‌ارزه خنده‌هاش به کل کهکشون قمر نگو »» برای ناموس خدا یه پاسبون زانوش برا دخت امیرالمؤمنین رکابه فضائلش رو بنویس ببین چقد کتابه وقتی علی اصغرو می‌گیره به روی شونه لحظه قند آب شدنه ته دل ربابه ماه حرم ـ ماه این قبیله‌ای عشق حسین ـ دلبر رقیه‌ای یاعباس سیدنا ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ✍ 👇
. یا کاشف الکرب عن وجه الحسین (ع) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ای حضرت قمر ـ که به دستت علم حیدریونه ای سلطان ادب ـ که دو دستت تکیه‌گاه آسمونه مات علمداری تو زمین و آسمون گرد و غبار حرمت دوای دردمون وقت گرفتاری میان سراغ پرچمت ارمنیای با صفا توی محله‌مون یابن ابوتراب ـ آواره تو آب ـ عشق اهل یقین ای جانان حرم ـ پاسبان حرم ـ یابن ام بنین می‌لرزه آسمون ـ وقتی که علم‌و ... ـ می‌کوبی به زمین یا کاشف الکرب (4) ______________________ ای نجل مرتضی ـ که پنـــاهِ خیمه‌ی آل حسینی مقصد سعی و صفا ـ برای ما توی بین الحرمینی به این دل سیاه من بیا جلا بده خیلی دلم تنگه بهم یه کربلا بده توی شلوغی حرم میون زائرات آقا به این بی سر و پا یه ذره جا بده باصولت علی ـ هی زَهره می‌دری ـ عباس ابن علی ماه عشیره‌ای ـ بین شریعه‌ای ـ عباس ابن علی لطف تو بی حساب ـ ای امیّد رباب ـ عباس ابن علی یا کاشف الکرب ______________________ .👇👇