📝 #بال_جبرائیل_را_فرش_محرم_می_کند
🖊 #دودمه | #حاج_محمود_کریمی
🖊#شب_یازدهم_محرم_۱۳۹۸
🖊 #بیت_رهبری
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بال جبرائیل را فرش محرم می کند
دست سردار حسین
شر اسرائیل را از این جهان کم می کند
دست سردار حسین
1- "پس روی در بقیع به زهرا خطاب کرد
وحش زمین و مرغ هوا را کباب کرد
کای مونس شکسته دلان حال ما ببین
ما را غریب و بی کس و بی آشنا ببین
آن تن که بود پرورشش در کنار تو
غلتان به خاک معرکه ی کربلا ببین
@emame3vom
آن سر که بود بر سر دوش نبی مُدام
یک نیزه اش ز دوش مخالف جدا ببین
تنهای کشتگان همه بر خاک و خون نگر
سرهای سروران همه بر نیزه ها ببین
روزی که شد به نیزه سر آن بزرگوار
خورشید سر برهنه برآمد ز کوهسار"
1- شاعر: #محتشم_کاشانی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📁 کانال رَفَــعَ اَللّٰهٌ رایَــةَ اَلْعَـبّاٰسْ
📝 حاجمحمودکریمی
۱۳
#شام
#وداع_با_محرم
ای دل! مگر نه خاتمه ماه محرّم است؟
«باز این چه شورش است که در خلق عالم است؟»
گر ماجرای کوفه و کرببلا گذشت
«باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است؟»
گویا طلوع کرده به شام، آفتاب عشق
«کآشوب در تمامی ذرّات عالم است»
صبح ورود شام چنان تیره بُد کز آن
«کار جهان و خلق جهان، جمله درهم است»
سرهای کشتگان همه بر دوش نیزهها
«سرهای قدسیانهمه بر زانوی غم است»
آن محشری که کرد به پا چوب خیزران
«بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است»
رشک مَلَک خرابهنشین شد که «محتشم»
گفتا: «عزای اشرف اولاد آدم است»
▫️▫️▫️
ویرانه و دل شب و دردانه و پدر
آری؛ بساط عشق بهخوبی فراهم است
فردا سپیده، چشم در آن بزم تا گشود
بر گِرد شمع دید که پروانهای کم است
🏴عجّل لولیّک الفرج یا الله!🏴
#ورود_به_شام
#حضرت_رقیه_سلاماللهعلیها
#محتشم_كاشانی
#جواد_هاشمی_تربت
.
#شام_غریبان
#عاشورا
#محتشم_کاشانی
کای مونس شکسته دلان حال ما ببین
ما را غریب و بی کس و بی آشنا ببین
اولاد خویش را که شفیعان محشرند
در ورطه ی عقوبت اهل جفا ببین
در خلد بر حجاب دو کون آستین فشان
واندر جهان مصیبت ما بر ملا ببین
نی ورا چو ابر خروشان به کربلا
طغیان سیل فتنه و موج بلا ببین
تنهای کشتگان همه در خاک و خون نگر
سرهای سروران همه بر نیزه ها ببین
آن سر که بود بر سر دوش نبی مدام
یک نیزه اش ز دوش مخالف جدا ببین
آن تن که بود پرورشش در کنار تو
غلطان به خاک معرکه ی کربلا ببین
یا بضعةالرسول ز ابن زیاد داد
کو خاک اهل بیت رسالت به باد داد
* * *
خاموش محتشم که دل سنگ آب شد
بنیاد صبر و خانه ی طاقت خراب شد
خاموش محتشم که ازین حرف سوزناک
مرغ هوا و ماهی دریا کباب شد
خاموش محتشم که ازین شعر خونچکان
در دیده ی اشگ مستمعان خون ناب شد
خاموش محتشم که ازین نظم گریه خیز
روی زمین به اشگ جگرگون کباب شد
خاموش محتشم که فلک بس که خون گریست
دریا هزار مرتبه گلگون حباب شد
خاموش محتشم که بسوز تو آفتاب
از آه سرد ماتمیان ماهتاب شد
خاموش محتشم که ز ذکر غم حسین
جبریل را ز روی پیامبر حجاب شد
تا چرخ سفله بود خطائی چنین نکرد
بر هیچ آفریده جفائی چنین نکرد
* * *
ای چرخ غافلی که چه بیداد کرده ای
وز کین چه ها درین ستم آباد کرده ای
بر طعنت این بس است که با عترت رسول
بیداد کرده خصم و تو امداد کرده ای
ای زاده زیاد نکرده است هیچ گه
نمرود این عمل که تو شداد کرده ای
کام یزید داده ای از کشتن حسین
بنگر که را به قتل که دلشاد کرده ای
بهر خسی که بار درخت شقاوتست
در باغ دین چه با گل و شمشاد کرده ای
با دشمنان دین نتوان کرد آن چه تو
با مصطفی و حیدر و اولاد کرده ای
حلقی که سوده لعل لب خود نبی بر آن
آزرده اش به خنجر بیداد کرده ای
ترسم تو را دمی که به محشر برآورند
از آتش تو دود به محشر درآورند
.
این کشته ی فتاده به هامون حسین توست
وین صید دست و پا زده در خون حسین توست
این نخل تر کز آتش جان سوز تشنگی
دود از زمین رسانده به گردون حسین توست
این ماهی فتاده به دریای خون که هست
زخم از ستاره بر تنش افزون حسین توست
این غرقه محیط شهادت که روی دشت
از موج خون او شده گلگون حسین توست
این خشک لب فتاده ی دور از لب فرات
کز خون او زمین شده جیحون حسین توست
این شاه کم سپاه که با خیل اشگ و آه
خرگاه زین جهان زده بیرون حسین توست
این قالب طپان که چنین مانده بر زمین
شاه شهید ناشده مدفون حسین توست
چون روی در بقیع به زهرا خطاب کرد
وحش زمین و مرغ هوا را کباب کرد
#شب_یازدهم_محرم
_______________________
.
.
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
#استاد_حیدرزاده🎤
وقتی زین العابدین میخواست بدنش رو برداره ، هر کاری کرد دید نمیتونه این بدن رو برداره ... چرا ؟ آخه اونقدر زیر سم اسبا کوبیده بودند ...
دلت رفت کربلا ، برو کنار ضریح شش گوشه ، سرت رو روی ضریح ارباب بگذار ... دو جمله بگم : صدا زد بنی اسد ، بروید یک قطعه بوریا بیارید ...
تنِ سالار زینب
به زیر سم مرکب
به خون غلطیده یا رب
حسین کفن ندارد ..
بدن رو داخل بوریا پیچید ، ( اینو یادگاری از من داشته باش ) کربلا که رفتی ، کنار ضریح شش گوشه ی ارباب ، چشمت رو ببند ، چشم دلت رو باز کن ، ببین یه بدن بی سر ، میان بوریا پیچیده شده ... آی ی ی ی...
اما میدونی دل امام سجاد کجا آتیش گرفت ؟ وقتی میخواست خشت لحد رو بگذاره ، وقتی نگاه کرد دید بابا سر نداره ، یه مرتبه دیدند آقا خم شد ، لباش رو گذاشت روی حلقوم بریده ی بابا ، ... بابا بابا بابا ...
خدا اشک چشمت رو زیاد کنه ... این مکان این بیت ، بوی کربلا میده ، این اشک شما این حال شما ... حسییییین ... جانم ...
خدا نفس بهت داده ، باهاش بگی حسین ... آقام آقام آقام ...
روزه دار بهتر متوجه میشه ... خاک رو بدن ریخت ، نشست کنار قبر ، رو قبر با انگشتش نوشت ... چی نوشت ؟
ننوشت این قبر کسی است که سر در بدن نداره ، ننوشت این قبر کسیه که کفن نداره ... بگم ناله میزنی ؟
نوشت : هذا قَبْرُ الْحُسَيْنِ بْنِ عَليِّ بْنِ ابيطالِب ، الّذي قَتَلوُهُ عَطْشاناً ... حالا هر کجا نشستی بگو حسیییین ...
زان تشنگان هنوز
به عيوق ميرسد
فرياد العطش
ز بيابان کربلا ...
#محتشم_کاشانی
ایام #وفات_حضرت_خدیجه
.
.
📝 #بال_جبرائیل_را_فرش_محرم_می_کند
🖊 #حضرت_زینب
🖊#شب_یازدهم_محرم
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#دودمه
بال جبرائیل را فرش محرم می کند
دست سردار حسین
شر اسرائیل را از این جهان کم می کند
دست سردار حسین
................
1- "پس روی در بقیع به زهرا خطاب کرد
وحش زمین و مرغ هوا را کباب کرد
کای مونس شکسته دلان حال ما ببین
ما را غریب و بی کس و بی آشنا ببین
آن تن که بود پرورشش در کنار تو
غلتان به خاک معرکه ی کربلا ببین
آن سر که بود بر سر دوش نبی مُدام
یک نیزه اش ز دوش مخالف جدا ببین
تنهای کشتگان همه بر خاک و خون نگر
سرهای سروران همه بر نیزه ها ببین
روزی که شد به نیزه سر آن بزرگوار
خورشید سر برهنه برآمد ز کوهسار"
1- شاعر: #محتشم_کاشانی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.