eitaa logo
امام حسین ع
22.3هزار دنبال‌کننده
414 عکس
2.1هزار ویدیو
2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. علیه_السلام جمع ما جمع است در اطراف اين در دورهم كس نديده تا به حال اينقدر نوكر دورهم دانه پاشيده يقينأ صاحب اين خانه كه جمع كرده اين قدر يكجا كبوتر دورهم اكثر اوقات ما در روضه ها طي ميشود جمع كرده عاشقان را شاه بي سر دورهم هر كجا كه پرچمي نصب است با نام حسين مي نشينند عاشقان با ديده ي تر دورهم گاه گاهي ميشويم از هم جدا چون بچه ها بچه ها را مي نشاند باز مادر دورهم وعده ي ما كربلا،باب الحسين،پائين پا تا بسوزيم از مصيبت هاي اكبر دورهم محسن صرامی✍ .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این زن ترکیه‌ای وقتی رفتن نجاتش بدن ، تا وقتی بهش حجاب نرسوندن از زیر آورها بیرون نیومد حیا و غیرت ترک و فارس نداره..
. کسی که دل به تو داد اعتنا به جانش نیست نه اعتنایش به جان کار با جهانش نیست به دین زنده ما مرده بایدش گفتن کسی که صحبت عشق تو بر زبانش نیست زبوستان جنان دست می کشد آدم گلش توئی و نیازی به بوستانش نیست چگونه بی تو نسوزد هماره مرغ دلم که غیر شعله آتش در آشیانش نیست بیا چو موسی عمران ببین چه می گذرد به گله ای که شبان دارد و شبانش نیست چگونه آب نگردد زغصه آن که مدام به دیده اشک روان دارد و روانش نیست بیا که نای زمان بی تو یا امام زمان به غیر ناله یا صاحب الزمانش نیست بیا به گلشن دین آبیار باش که آب به غیر خون شهیدان باغبانش نیست بیا بپرس چرا مادر جوان مرگت نشان زتربت پنهان بی نشانش نیست بیا به غربت زهرا تو گریه کن دل شب که زائری به سرت تربت نهانش نیست مدینه باغ بهار بهشت وحی خداست چرا خبر زگل و غنچه خزانش نیست بیا که «میثم» بی دست و پا به دار فراق به غیر ناله الغوث و الامانش نیست ✍ نه اعتناش به جان کار با جهانش نیست .
. رها کنید دگر صحبت مداوا را فراق اگر نکُشد وصل می کشد ما را تمام عمر تو ما را، نظاره کردی و ما ندیده ایم هنوز آن جمال زیبا را شراره های دلم اشک شد زدیده چکید ببین چگونه به آتش کشید دریا را قسم به دوست که یک موی یار را ندهم اگر دهند به دستم تمام دنیا را به شوق آن که زکوی توام نشان آرد به چشم خویش کشیدم غبار صحرا را جنون کشانده به جائی مرا که نشناسم طریق کعبه و بتخانه و کلیسا را نسیم صبح زراهی که آمدی برگرد ببر سلام زمن آن عزیز زهرا را تمام عمر به خورشید و ماه ناز کنم اگر به خانه تاریک من نهی پا را به راه عشق سر و دست و پا بده «میثم» ولی زدست مده دوستی مولا را .
. از لحظه ای که روح دمیدند در گلم روی تو نقش بست در آیینه ی دلم با سیل اشگ رخت به دریا کشیده ام یارب مباد موج رساند به ساحلم تنها برای دیدن روی تو زنده ام هجران اگر نکُشت شود وصل قاتلم خورشید را زخانه ی خود دور می کنم قربان آن شبی که تویی ماه محفلم وقتی که چون نسیم شوم کو به کوی تو بال فرشتگان الهی است محملم در سایه ی ولای تو ار بام آُمان هر روز آفتاب زند سر هب منزلم من لایق زیارت روی تو نیستم از لطف توست گر بشمارند قابلم بر کلّ مشکلات جهان فائق آمدم تنها بود ندیدن روی تو مشکلم خشکیده نخل طاعتماز گرمی گناه جز میوه ی محبّت تو نیست حاصلم چون برّه ای که نیست به چوپان توجّهش تو با منیّ و من همه جا از تو غافلم من «میثم» از زیادی آب و گل توام دردا که از گناه بود پای در گِلم .
. قطره و دریا مهر تو جویا شده ام یا رضا سايه ی طوبا شده ام یا رضا قطره ام و در حرم پاک تو وصل به دریا شده ام یا رضا گم شده بودم منِ بی خانمان پیش تو پیدا شده ام یا رضا تا که شوی ضامن این خسته دل آهوی صحرا شده ام یا رضا با نظر لطف تو ای آفتاب عرش معلا شده ام یا رضا بنده ی بیچاره که بودم ولی خادم مولا شده ام یا رضا می روم از کوی تو سمت بهشت راهی فردا شده ام یا رضا خیمه زدم در حرمت ای رئوف سائل اینجا شده ام یا رضا پنجره فولاد تو را دیده ام واله و شیدا شده ام یا رضا صحن و سرای تو بهشت است و من غرق تماشا شده ام یا رضا ای تو مسیحای منِ مرده دل زنده و احیا شده ام یا رضا چشم تو سقّای همه تشنگان تشنه ی سقّا شده ام یا رضا گرچه پُر از تیرگی ام ، با تو لیک آینه معنا شده ام یا رضا خوارتر از خار ولی در حرم باغ مصفا شده ام یا رضا «یاسرم» و خاک نشین کز دمت ساکن بالا شده ام یا رضا ** «یاسر» مشهد مقدس - ٢٠ / ١١ / ١۴٠١ .
. اشگم بود نشانه‌ ی عرض ارادتم چون کودکان همیشه بود گریه عادتم هر شب دعا به مادر خود می‌کنم که او با اشگ دیده شست به صبح ولادتم خشکیده نخل طادعت‌ام از گرمی گناه ای اشگ همّتی که نسوزد عبادتم از لحظه‌ی ولادت خود اشگ ریختم باشد که این چنین گذرد تا شهادتم اشگم بود سعادت دنیا و آخرت یارب مباد سلب شود این سعادتم ای اشگ دیده قطع مشو تا مگر دمی آید عزیز فاطمه بهر عیادتم مولا مرا به سابقه‌ام عفو کن که من پیش از ولادتم به تو بوده ارادتم بین دوستان عددی نیستم ولی دادند از محبّت زهرا سیادتم من «میثم» محمّد و آل محمّدم دادند آنچه خواستم از آن زیادتم ✍ .
. هرجا غم تو هست، بجز غم عزیز نیست پای غم تو شادی عالم عزیز نیست از اشک روضه‌های تو حاجت گرفته‌ایم گریه‌کن تو پیش خدا کم عزیز نیست تا گریه بر تو مانده چه‌حاجت به این‌وآن؟ کوثر که هست چشمه‌ی زمزم عزیز نیست اثبات کرده‌اند شهیدان کربلا در امتحان عشق تو جان هم عزیز نیست عمری که با تو می‌گذرد سال‌ها خوش است اما بدون لطف تو یک‌دم عزیز نیست ما اهل گریه‌ایم و کتابی برای مان اندازه‌ی لهوف و مقرّم عزیز نیست چون ماه عشق‌بازی با توست، پیش ما ماهی شبیه ماه محرم عزیز نیست... ما نیز مثل سعدی شیراز گفته‌ایم؛ "ما را به‌جز تو در همه عالم عزیز نیست" .
. و بی امرِ عشق، گوش به فرمان نمی‌دهیم تا مرگ می‌رویم ولی جان نمی‌دهیم دنیا دو بار عمرِ گران را به ما نداد ما هم دلِ عزیز خود ارزان نمی‌دهیم جمع است خاطرِ دلِ ما در مسیرِ عشق دل را به غیرِ زلفِ پریشان نمی‌دهیم مردن به پای دوست هنوز آرزوی ماست حتی به مرگ، فرصتِ جولان نمی‌دهیم موجیم موج، پا به سرِ صخره می‌نهیم کوهیم کوه، خاک به توفان نمی‌دهیم مردانِ مرد، اهلِ امان‌نامه نیستند جان را به جز به راه شهیدان نمی‌دهیم افراسیاب‌ها چه به سر پرورانده‌اند؟ تا زنده‌ایم مُلک به توران نمی‌دهیم مردِ مُروّتیم ولی در شبِ نبرد حتی به خصم، جُرأتِ میدان نمی‌دهیم ما وارثانِ خونِ سلیمانیِ عزیز این خاک را به مُلکِ سلیمان نمی‌دهیم گوید اگر کسی بدِ ما را به این و آن ما عاقلیم و گوش به نادان نمی‌دهیم حتی اگر تمامِ جهان را به ما دهند یک نیم ذرّه خاک از ایران نمی‌دهیم شاعر: ✍ .
. علیه السلام وای از این زندان و زندان بان آخر برلبت عجل وفاتی مثل مادر سیدالاحرار یا موسی بن جعفر ۲ حبس ابد شکسته شد زنجیر از گردنتان گسسته شد ۲ دعایتان شد مستجاب شد وقت آزادی ز رنج بی حساب ۲ روی تابوتی که شد از تخته ی در می کنی یاد از غم پهلوی مادر سیدالاحرار یا موسی بن جعفر ۲ وای از این ...... کوچک بود تخته ی در ای وای آویزان شده دو پا و سر ۲ خشکه لبات ، خیسه چشات ذکرحسین آمده در رضا ضات ۲ گریه کردی روی در بر جد اطهر کربلا هرگز نشد تشییع پیکر سیدالاحرار یا موسی بن جعفر ۲ وای از این ..... «حسین رئوفی» در گوشه های سَيَخی و حجاز .👇
1. اصلا نیاز نیست.mp3
5.47M
( عجل الله تعالی فرجه ) ( علیه السلام ) اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَهْلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ ، وَمَوْضِعَ الرِّسالَةِ ، وَمُخْتَلَفَ الْمَلائِكَةِ ، وَمَهْبِطَ الْوَحْىِ اصلاً نیاز نیست بگویم دعام کن هر شب دعام میکنی آقا نگام کن ... امروز هر کی برا جدت یه قدم برداشته ، تو دعاش کردی .. چون اینا اومدن ملاقات کنن زندانی غریبِ بغداد رو .. میدونی تو این چندیدن سالِ زندان یه نفر نیومد ملاقات آقا ... اصلاً نیاز نیست بگویم دعام کن هر شب دعام میکنی آقا نگام کن ... یک لحظه ام مرا زِ نگاهت جدا نکن کارِ مرا خودت به سلامت تمام کن تا پیشِ مادرت نرود آبرویِ من یک بار هم شده به غلامی صدام کن وقتی غروب ، وقت سحر ، وقتِ ظهر و عصر یادم تو داده ای که بگویم گدام کن حالا که غیرِ حجر تو دیگر ملال نیست گاهی به وصل دردِ مرا التیام کن چون جدِ خود تو پیش سلامی به نوکرت یک بار هم بگو تو به آقا سلام کن در خدمتیم و حیف که آن را دوا نیست ما را عزیزِ فاطمه لطفِ مدام کن بارانِ رحمت است توسل به جد تو یک روضه مهمانِ خودت این غلام کن « وَالشِّمرُ الجَالسٌ » همین یک اشاره بس یارب بیا و رحم به اهلِ خیام کن ...