eitaa logo
امام حسین ع
17.5هزار دنبال‌کننده
397 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
Shab19Safar1398[04].mp3
10.19M
🎙به هر موکب نمک گیر امام مجتبی هستیم (مداحی فارسی - عربی) 🔺بانوای: حاج میثم مطیعی
Shab19Safar1398[01].mp3
13.4M
🎙سلام آقا، غریب آشنای طوس (زمزمه) 🔺بانوای: حاج میثم مطیعی سلام آقا، غریب آشنای طوس سلام آقا، غریب آشنای طوس به لطف تو، دوباره اومدم پابوس سلام آقا، سلام آقا جواب تو، شروع گریه - زاریمه سلام تو، همین اشکای جاریمه سلام آقا، سلام آقا خبر دارم، که از کارام خبر داری به حال من، شبیه ابرا می باری ببخش آقا، ببخش آقا چقد خوبه، نگفته هامو میدونی چقد خوبه، که رو برنمیگردونی ببخش آقا، ببخش آقا منم آهوت، از اون روز که تو صیادی توو دام تو، میون صحن آزادی رضاجانم، رضا جانم گره خوردم، به عشقت تووی گوهرشاد دخیل بستم، دلو به پنجره فولاد رضاجانم، رضا جانم سلام آقا، که الان روبه روتونم من اینجامو، زیارت نامه میخونم رضا جانم، رضا جانم سلام آقا... چه شعری رو لبم اومد دلم از طوس، تا صحن کربلا پر زد رضا جانم، حسین جانم سلام آقا، که الان رو به روتونم من اینجامو، زیارت نامه میخونم حسین جانم، حسین جانم بذار سایه ات، همیشه رو سرم باشه قرار ما، شب جمعه حرم باشه حسین جانم، حسین جانم سلام آقا، کنار قتلگاتونم منم دارم، با زهرا روضه میخونم حسین جانم، حسین جانم حسین جانم، قتلوک ذبحوک حسین جانم، من الماء منعوک حسین جانم، حسین جانم #امام_رضا شعر: سید مهدی سرخان #حب_الحسین_یجمعنا #اربعین
. دگر این کاروان یاسی ندارد که با خود شور و احساسی ندارد بیا امّ‌البنین، برگشته زینب ولی افسوس عبّاسی ندارد « » @emame3vom .
اگر سحر برسد، وای اگر سحر برسد همین که قافلۀ شام، از سفر برسد همین که زینب، قصّه به قصّه مویه کند همین که طاقت ام‌ّالبنین، به سر برسد بگو چه بغضی یارای صبر خواهدداشت که نشکند که به داد غم بشر برسد چه آسمانی، بی رعد و برق خواهد ماند که یک دقیقه، به فریاد چشم تر برسد دروغگو باش ای فجر صادق و در خواب بمان و نگذار امروز، این خبر برسد بمان که روز، فراموشکارتر بشود بمان که شاید این لحظه، دیرتر برسد بمان و آنقدر این لحظه را ادامه بده که وقت رجعت آن غایب از نظر برسد بیاید و رجز انتقام سر بدهد بیایید و اجل انتظار، سر برسد چقدر مشتاقم زودتر سحر برسد مگر به ریشۀ بتخانه‌ها تبر برسد «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» 📚 این حسین کیست @emame3vom
. از من اگرپرسی از‌چیست؟باشد سیه معجرمن بشنو دهد پاسخ تو، موی سپید سر من صد شعله دارم به سینه، باشم خجل از مدینه زآنان که بردم یکی نیست، از اکبر و اصغر من در تن، توانی نمانده، جز نیمه جانی نمانده از بس نزار و نحیفم نشناسدم شوهر من یک گل نمانده به باغم، داغ آمده روی داغم پروانه بودم که رفتم، برگشته خاکستر من گریوسفم‌رفته‌ازدست،پیراهنش همرهم‌هست آورده‌ام تا ببینی، سوقاتم ای مادر من دل سوخته،سینه‌خسته،خواندم نماز نشسته پرواز تا اوج کردم، گرچه شکسته پر من مادر مگو قاسمت کو؟ ماه بنی‌هاشمت کو؟ از داغشان کرده جاری،صد چشمه چشم‌ترمن دارم دلی مثل شیشه،آن هم ز صدجا شکسته از سنگ‌ها، از در و بام، دارد نشان پیکر من هرکس‌دوچشمش پرآب‌ست،بااودوشیشه‌گلاب‌ست آن باغ یاسی که بردم، این باغ نیلوفر من گرچه رثایم رسا نیست جز پیروی از صفا نیست جز وصف آل عبا نیست، در طبع و در دفتر من «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» 📚 این حسین کیست @emame3vom
درای کاروانی، سخت با سوز گداز آید چو آه آتشینی کز دل پرغصّه باز آید گمانم کاروانی از وطن آواره گردیده که آواز جرس با ناله‌های جانگداز آید اگر این کاروان است از حسین فرزند پیغمبر چرا او را اجل منزل به منزل پیش‌باز آید الا یا خیمگی، خرگاه عزّت بر سرِ پا کن که ناموس خدا زینب، ز راهی بس دراز آید به وقت بازگشت شام، یارب چون بود حالش بهین دخت علی کامروز اندر مهد ناز آید فلک گسترده خوانی،آب‌ونانش خون‌ولخت‌دل عراقی میهمان‌دار است و مهمان از حجاز آید به روی میهمانان حجازی آب و نان بستند که دیده میزبان هرگز چنین مهمان‌نواز آید؟ بنازم مقتدایی را که در محراب شمشیرش ز خون سر وضو سازد چه هنگام نماز آید یزید از زادۀ خیرالبشر بیعت طمع دارد چگونه طاعت جبریل با ابلیس سازد آید؟ سلیمان هیچ کس دیده مطیع اهرمن گردد؟ حقیقت کس شنیده زیر فرمان مجاز آید؟ معاذ الله، مطیع کفر هرگز دین نخواهد شد وگر باید شدن مقتول،گو شو، این نخواهد شد از آن بیعت که دشمن خواست اولاد پیمبر را همان خوشتر که بنهادند گردن، تیغ و خنجر را اسیر بیعت دونان شدن، آن مشکلی باشد که آسان برکند بر دل، اسیری‌های خواهر را «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» 📚 دیوان ملک‌الشعرا صبوری @emame3vom
بیرون شهر بار گشودند قافله نه غیر ندبه کار و نه جز نوحه، مشغله افراشتند خیمۀ اهل حرم، نخست زآن پس سرای پردۀ سالار قافله آمد نشست، سیّد سجّاد بر سریر با آفتاب، نور رُخش در مجادله فرمود با بشیر که در شاعری تو را گر زآن که هست با پدر خود مُماثله بیتی دو در مصیبت سلطان دین بگو کز خواندنش فتد به در و بام، و‌لوله رو در مدینه، کوی‌به‌کو، شعر‌ها بخوان با ما بگو چه کرد ستم‌گر، معامله بر‌گو که می‌رسند سفر‌کرد‌گان ز راه از اشک کرده توشه و از آه راحله شد ماه‌پاره‌ای تنش از تیغ، چاک‌چاک شد شیر‌‌خواره‌ای، هدف تیر حرمله بیرون ز گوش فاطمه کردند گوشوار بر گردن سکینه نهادند سلسله آمد بشیر تا به دم مسجد رسول گفت این چنین و گشت دل مصطفی،ملول «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» 📚 دیوان سروش اصفهانی @emame3vom
به پیشگاه تو بعد از سلام، یا جدّا! مراست شِکوه ز قوم ظلام، یا جدّا! ز شام می‌رسم و کتف و بازوان کبود مراست نزد تو سوقات شام، یا جدّا! هزار غصّه به دل دارم و نمی‌دانم بیان قصّه کنم از کدام، یا جدّا! شکسته قامتم از ظلم، من که می‌آیم ز فتح کوفه و تسخیر شام، یا جدّا! خلاف قول تو کردند شامى و کوفى پى اذیّت ما ازدحام، یا جدّا! عجب که امّت تو نام خارجى دارند! به زینبى که تو دادیش نام، یا جدّا! از این که باز نیاورده‌ام حسینت را رخم ز شرم بُوَد لاله‌فام، یا جدّا! بخواه پوزش من را ز مادرم زهرا به حضرتش برسان این پیام، یا جدّا! که تشنه گشت حسینت شهید در بر آب به ما حلال خدا شد حرام، یا جدّا! هلال روى مهش را به وقت استهلال زدند سنگ ز هر کوى و بام، یا جدّا! ز سوز واقعه صبرم تمام شد امّا بماند قصّۀ دل ناتمام، یا جدّا! به روزگار پریشان من، «مؤیّد» را بده به وضع پریشان نظام، یا جدّا! «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» @emame3vom
کاروان عشق را سوى وطن آورده‌ام ‌ نوغزالان حرم را در چمن آورده‌ام آن نسیمِ خانه بر دوشم که از گلزار عشق بوى چندین لالۀ خونین‌کفن آورده‌ام زینبم من، زینبم؛ یا اهل یثرب! کز سفر خاطرى محزون، سوى بیت‌الحزن آورده‌ام هر مسافر تحفه‌اى آرد براى دوستان هان! ببینید این ره‌آوردى که من آورده‌ام خاطرات تلخ و جان‌فرساى شام و کربلاست آن چه را از این سفر با خویشتن آورده‌ام سینه‌اى از غم کباب و قامتى همچون کمان کتف و بازو، نیلى از بند و رسن آورده‌ام در دل افسرده‌ام بنْشسته هفتاد و دو داغ ماتم جانسوز هفتاد و دو تن آورده‌ام از جفاى کوفیان با اهل بیت مصطفى شِکوه‌ها نزد رسول مؤتمن آورده‌ام یا رسول الله! حسینت را نیاوردم اگر یادگار از یوسفت یک پیرهن آورده‌ام شد سر او بر سنان و جسم پاکش غرق خون رازها از آن سر و از آن بدن آورده‌ام چون بنوشید آب یاد آرید کام خشک من این پام از او براى مرد و زن آورده‌ام جسم عبدالله و قاسم دیده‌ام در خون و خاک این خبر با سوز دل بهر حسن آورده‌ام جان سپرد از غم،سه‌ساله دخترى در شام و من حسرتى بر دل از آن شیرین‌سخن آورده‌ام عاقبت پیروز گشتم گر چه بس دیدم ستم نک مدال افتخار اندر وطن آورده‌ام پیش رو بگذاشتم آیینه‌ی مهر حسین تا «مؤیّد» را چو طوطى در سخن آورده‌ام «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» @emame3vom .
به یثرب، کاروانی بی‌سپه‌سالار می‌آید کز آهنگ درایش، ناله‌های زار می‌آید چه پیغامی مگر زین کاروان آورده پیک غم؟ که آوای مصیبت از در و دیوار می‌آید رسان، ای ناله! پیغامی‌ به سوی تربت زهرا که زینب از سفر با دید خون‌بار می‌آید ز راهی دور با شوق مزار پاک پیغمبر مسیحی، سوی این «دار الشّفا»، بیمار می‌آید ز داغ هر عزیزی، صد هزاران خار غم بر دل طبیب دردمندان با تنی تب‌دار می‌آید گلستان ولایت را که شد در کربلا، غارت کنون یک غنچۀ افسرده‌ زآن گلزار می‌آید از این کوهِ گرانِ غم که در عالم نمی‌گنجد به چشم اهل یثرب، زندگی دشوار می‌آید «سهی»! این قصّۀجان‌سوز در دفتر نمی‌گنجد نه در دفتر که در دنیای پهناور نمی‌گنجد «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» @emame3vom
گلم را، خار صحرا پیرهن بود غبار و خاک و خون او را کفن بود سرش بر نی به لب ذکر خدا داشت گلوی پاره با من همسخن داشت خودم دیدم که جسم باغبانم سراپا باغ گل، از زخم تن بود خودم دیدم که از بالای نیزه چهل منزل نگاه او به من بود خودم دیدم که بال بلبلان سوخت خودم دیدم، گلم نقش چمن بود خودم دیدم به صحرا یوسفم را که جسمش پاره‌تر از پیرهن بود خودم دیدم نشان سُمّ اسبان عیان بر روی آن خونین بدن بود خودم دیدم به گلزار شهادت که بلبل نوحه خوان بر یاسمن بود خودم دیدم عزادار حسینم محمّد، فاطمه، زهرا، حسن بود دریغا ای دریغا ای دریغا سلیمان رفت و یارم اهرمن بود خوش آن روزی که در باغ مدینه گل و بلبل به رویم خنده زن بود گلستان مرا در خون کشیدند مرا در دامن هامون کشیدند «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» 📚 نخل میثم @emame3vom
«ز خون رنگین بود چون لاله دامانی که من دارم» «بود صد پاره همچون گل گریبانی که من دارم» مپرس ای مادر از احوال زار من که می‌ترسم «پریشان گردی از حال پریشانی که من دارم» برادر مرده بسیارست، اما کی بود کس را چنین خونِ دل و داغ فراوانی که من دارم مکن منعم اگر از سوز دل خون گریم ای مادر نخشکد تا قیامت چشم گریانی که من دارم شکیبایی‌ست درمان فراق اما چه سازم من که از اندازه بیرون‌ست هجرانی که من دارم غم مرگ برادر آن چنان آتش به جانم زد که گشته گوش عالم کر ز افغانی که من دارم «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» . @emame3vom
✳️ 💠 ✨آن ناد علی سینجلی را صلوات ✨آن شیر خدا شاه ولی را صلوات ✨بفرست اگرشیعهٔ مخلص هستی ✨پیوسته زجانُ دل علی راصلوات (دعای فرج) ❣غریبم آشنایم جز علی نیست ❣انیس ناله‌هایم جز علی نیست ❣اسیرم، مستمندم، بی‌نوایم ❣خدا داند نوایم جز علی نیست ❣مناجات و دعا از من نخواهید ❣مناجاتُ دعایم جز علی نیست ❣دلم تا شهر کوفه پر کشیده ❣که من حالُ هوایم جز علی نیست ⬅️روزی رسول خدا تو مدینه با یه عده از اصحاب بیرون مسجد نشسته بودند ... دیدند، چهار نفر تابوتی را سمت قبرستان می‌برند ... اهل مدینه دیدن پیغمبر با عجله دنبال جنازه حرکت کرد... فرمود دنبال من بیاید، مومنی از دنیا رفته... بریم تشییع جنازه... جمعیت اومدن زیر جنازه رو گرفتن... رسول خدا پاها رو برهنه کرد روپوش از روی میّت کنار زد.. فرمود کیه این شخص رو بشناسه...یه وقت دیدند امیرالمومنین علی (ع) جلو اومد... صدا زد یا رسول الله،، این غلام هر وقت میان کوچه ها منُ می‌دید شاد می شد می گفت یا علی من تورو خیلی دوست دارم... یا علی محبتت تو قلب منه یا علی... ⏪ وقتی پیغمبر این حرفُ شنید، بلند شد دستور داد جنازه را غسل دادند... پیغمبر لباس خودشُ از تن درآورد، به عنوان کفن تن غلام کرد.... تو بین راه صدای عجیب از آسمان بلند شد پیغمبر فرمود این صدای نزول هفتاد هزار فرشته است، که برای تشییع جنازه‌ٔ این غلام اومدن... بعد خود حضرت تو قبر رفت... صورت غلام را به خاک گذاشت...سنگ لحدُ چید... (خود پیغمبر همه کار غلام رو انجام داد) وقتی کار دفن غلام تموم شد... پیغمبر خطاب به امیرالمومنین فرمود علی جان... نعمتهای بهشتی که به این غلام میرسه همه به خاطر محبت و دوست داشتن توه علی... 🖤حالا کدوم علی رو میخوام بگم 💔علیم من غریب کوفه هستم 💔همیشه من به یاد کوچه هستم 💔همان کوچه که مُهری برفدک خورد 💔همان کوچه که زهرایم کتک خورد ⬅️ قربان مظلومیت برم یا علی جان بعد پیغمبر تو مدینه خیلی مظلوم بودی... امروز برای مظلومیُّ، غریبی مولا گریه کن... ای روزگار تا حالا مردی رو سراغ داری مقابل دیدگانش همسرش را کتک بزند... دیگه بعد فاطمه علی محرم نداشت... کسی نبود باهاش درد دل کنه.. سردرچاه بی کسی می کرد ناله میکرد... با چاه درد دل میکرد ... ▪️الا ای چاه یارم را گرفتند ▪️گلم عشقم بهارم را گرفتند ▪️ میان کوچه ها با ضرب سیلی ▪️همه دار و ندارم را گرفتند ▪️آخ الا ای چاه دستم را ببستند ▪️دل و پهلوی زهرا را شکستند ⏪شب آخر آقا مهمون دخترش ام کلثوم بود... آی اونایی که بابا دارید ... قدر باباهاتونو بدونید... دختر میمیره برا بابا... دخترا خیلی بابارو دوست دارند.. خیلی علاقه به پدر دارند... دختر کوچیکتر هم دل نازک تر هم میشه....هی دور بابا میگرده...بابا بابا... اما این دختر نگاه میکرد به صورت بابا...میدید بابا یه حال عجیبی داره....هی از حجره بیرون میره، نگاه به آسمون میکنه...هی میگه انالله و انا الیه الراجعون... دل تو دل دختر نیست.. آقا حرکت کرد سمت مسجد..اذان گفت همه شنیدند...اومدن طرف مسجد برا نماز... اما اما ... یه وقت دیدن منادی بین زمین و آسمان ندا میده... ⚫️((علی یا اهل العالم قد قتل علی المرتضی)) ⚫️(ای اهل عالم علی رو کشتند) ⏪همه اومدن نگاه کردن دیدن محراب غرقِ خونه....صورت امیرالمومنین غرق خونه... فرق سر شکافته شده... حسنین زیر بغلای امیرالمومنین رو گرفتند ... 🔘حسن از یک طرف میکرد زاری 🔘حسین از سوی دیگر بی قراری 🔘بسوی خانه آوردند شه را 🔘سیه کردند از غم مهر و مه را ⬅️تا نزدیک خونه رسیدند... آی غریب نوازا ...آی ناله دارا... آی دختر دارا... یه وقت آقا صدا زد حسنم بابا حسینم بابا..زیر بغلامو رها کنید بزارین خودم با پای خودم خونه برم... (چرا بابا ...فرق سرتون شکافته شده...خون زیادی ازتون رفته...) شاید گفته باشه... آخه تو این خونه دختر دارم (کدوم دختری طاقت داره صورت بابا رو غرق خون ببینه) آخ زینبم طاقت نمیاره... ⬅️بگم یا امیرالمومنین آقا جان همه جا ملاحظه زینب (س) رو کردی... آقا جان حتی نمیخواستی صورت غرق خونت رو ببینه... بگم یا امیرالمومنین آقا کجا بودی کربلا ... الهی برادر داری خدا برات نگه داره... الهی نبینی اونچه که زینب دید... میخوام بپرسم مگه میشه خواهر برادرو نشناسه.. یه خواهر دلسوخته اومد گودی قتلگاه... شمشیر شکسته هارو کنار زد... نیزه شکسته هارو کنار زد... یه بدنی دید... بی سر...عریان...قطعه قطعه... صدا زد ای کشته،،آیا تو حسین منی،، آیا تو عزیز برادر منی... 🍂حسینم به کجایی که مُردم زجدایی ♻️هر چقدر ناله داری به ناله های دل امیرالمومنین علی (ع) به غربت و مظلومیت امیرالمومنین صدای ناله تو بلند کن سه مرتبه ناله بزن بگو یا حسین 🌸ذکر ماهست دائم الاوقات 🌸به شهسوار عرب علی مرتضی ⬅️هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)➡️
برضامن غریبان صلوات برپادشه ملک خراسان صلوات یارب به رضای تو رضابود رضا خشنودی اهل ایمان صلوات السلام یا غریب الغربا خوشا آن غریبی که یارش تو باشی قرار دل بی قرارش تو باشی خوشا آن گدایی که تنهای تنها کناری نشیند کنارش تو باشی (آقا جان یا امام رضا) خوشا آن که یک عمر پروانه کناری نشیند کنارش تو باشی یا امام رضا٢ آی کسی که هر وقت دلتنگ حرم شدی صداش زدی یا امام رضا ـ آی کسی که هر وقت گرفتار شدی صداش زدی یا امام رضا ـ جوون داری ـ مشکل داری ـ در خونه امام رضا بیا (یا امام رضا)٢ ⬅️ امروز برا امام رضا بلند بلند گریه کن ـ خودش سفارش کرده وقتی از مدینه بیرون می اومد اهل و عیالُ دور خودش جمع کرد فرمود برام بلند بلند گریه کنید (گفتن آقا جان پشت سر مسافر گریه مِیمَنَت نداره) ـ فرمود میدونم اما من دیگه از این سفر بر نمیگردم ـ مسافری که امید برگشت نداره براش بلند بلند گریه کنید (یا امام رضا)٢ خیلی غریبه ـ خیلی مظلومه ـ از همین جا دلامونو روونه حرم کنیم ایشاالله کنار حرمش ناله بزنی ⏪ پیغمبر فرمود دو تن پاره تن مَنَند ـ یکی مادر سادات زهرای مرضیه ـ فرمود فاطمه پارهٔ تنِ منه ـ یکی هم امام رضاست ◀️ بگم یا امام رضا ـ تو خراسان چه کردند با امام رضا ـ امام رضا رو زهر دادن اباصلت میگه دیدم آقا اومد داره میره تو حجره ـ صدا زد اباصلت بیا فرشای حجره رو جمع کن آقا چرا ـ میخوام مثل جد غریبم حسین رو خاکا جون بدم ـ اباصلت میگه فرشا رو جمع کردم ـ اما دل تو دلم نیست ـ هر بار می رفتم یه نگاش میکردم میدیدم داره بخودش می پیچه ـ هی میگه (جگرم سوخت)٣ اباصلت میگه.....میگه دیدم آقا چشمش به دَره ـ این آرزوی هر پدریه دوست لحظهٔ آخر سرش به دامن عزیزش باشه ـ امام رضا منتظره کی جوادش میاد ⏸ اگه میخوای امام رضا امروز جوابت بده بگو یا امام رضا ـ به جوونیّه جوادت منم جوون دارم ـ آقا گرفتارم ـ به جوونیّه جوادت بهر امیدی اومدم امروز نزار دست خالی برگردم ⏺ میگه یه مرتبه دیدم یه آقایی حیاطِ خیلی شباهت به امام رضا داره ـ(اینجا میتونید روضه رو طولانی تر کنید) میوهٔ دل امام رضا اومد ـ وارد حجره امام رضا شد ـ امام رضا تا چشمش به جوادش افتاد دیدن آروم آروم از جا بلند شد ـ جوادشو بغل گرفت ما بین دو چشم جوادشو بوسه زد ـ سر امام رضا تو بغل جوادش بود از دنیا رفت ⏸ اما اگه ناله داری دلتو ببرم کربلا آی کربلائیا ـ آی ناله دارا تو کربلا بر عکس شد حسین اومد کنار بدن ارباً اربای علی اکبر صدا زد..... تو ستارهٔ سحر منی ...(باباعلی اکبرم) تو ستارهٔ سحر منی /تو که پارهٔ جگر منی /ولدی علی ولدی علی / ای نور بصرم ولدی علی / آخر پدرم ولدی علی....... بقیه اش رو هر چی دوست دارد اضافه کنید ⏪ بر سر تربت لیلا نبرید نام علی ⏪ بگذارید جوان مُرده قراری گیرد ⏪ نو جوان مُرده خبر از دل لیلا دارد ⏪ به خدا مادر اکبر چه سحر ها دارد ناله داری به سوز دل ابی عبدالله ناله بزن بگو یا حسین التماس دعا ⏪ هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)⏩
امام حسین ع
✳️#روضه_حضرت_علی_ع 💠#دفتری_علی_ع ✨آن ناد علی سینجلی را صلوات ✨آن شیر خدا شاه ولی را صلوات ✨بفرست ا
. ✴️ ❣بر صاحب ذوالفقارْ حیدر صلوات ❣بر وارث بر حق امامت صلوات ❣خواهی که خداوند گناهت بخشد ❣بفرست به این امام و رهبر صلوات (دعای فرج) _الله .... من آن مرغ غزل خوانم  به شوق روی جانانم بیاد شاه خوبانم  ❤️علی گویم،علی جویم ❤️علی جانم علی جانم من بیچاره در محشر به عشق ساقی کوثر زنم بر سینه و سر ❤️علی گویم، علی جویم ❤️علی جانم علی جانم علی ای ساقی کوثر علی داماد پیغمبر علی مولا علی سرور ❤️علی گویم، علی جویم ❤️علی جانم علی جانم ⬅️دلتو راهی نجف کن ..انشاالله کنار ایوون طلای امیرالمومنین ناله بزنی.. خوش بحال اونایی که کنار حرم امیرالمومنین هستند... ⏪حارث هَمْدانی از اصحاب امیرالمومنین اومد خدمت امیرالمومنین ... حضرت دید حادث خیلی پریشانه... فرمود حارث چرا اینقدر پریشانی.. چرا ناراحتی... عرض کرد آقا دیشب به فکر جان دادن افتادم ... هنگام سرازیری قبر چه کنم.... برای شب اول قبر چه کنم ... آقا جان ....فکر فشار قبر افتادم... جواب نکیر و منکر چه بدم .... (حضرت فرمود :حارث مگه تو شیعه و پیرو من نیستی؟؟ ) گفت "چرا آقاجان ... فرمود پس چرا غصه میخوری.. بدونُ آگاه باش.... وقت جان دادن... هنگام سرازیری قبر.... شب اول قبر... تمام عقبات تا پل صراط.. من با شیعیانم هستم... دست شیعیانم رومی‌گیرم... تنهاشون نمیگذارم امروز بگو یا امیرالمومنین آقا جان...حاجتمندم ...گرفتارم ... آقا جان به مظلومیت و غربتت قسمت میدم نزار دست خالی اومدم ..دست خالی برگردم ⏺روضه یرات بخونم و التماس دعا.... ⏪شب آخر آقا مهمون دخترش ام کلثوم بود... آی اونایی که بابا دارید ... قدر باباهاتونو بدونید... دختر میمیره برا بابا... (دخترا خیلی بابارو دوست دارند..) خیلی علاقه به پدر دارند... دختر کوچیکتر هم دل نازک تر هم میشه....هی دور بابا میگرده...بابا بابا... اما این دختر نگاه میکرد به صورت بابا...میدید بابا یه حال عجیبی داره....هی از حجره بیرون میره، نگاه به آسمون میکنه...هی میگه انالله و انا الیه الراجعون... دل تو دل دختر نیست.. آقا حرکت کرد سمت مسجد..اذان گفت همه شنیدند...اومدن طرف مسجد برا نماز... اما اما ... ،یه وقت شنیدن منادی ندا داد قد قتل المرتضی.... اگه پدر داری خدا برات نگه داره .. اما اما آی اونایی که پدر از دست دادین... نمیدونم لحظات آخر بالا سر بابا بودی یا نه... آخ یه دختری کنار بستر بابا گریه میکرد بابا بابا میگفت.... دلتو بزار کنار دل زینب... دلتو بزار کنار دل خانم ام کلثوم... 🔳آخ دلم باغ خزونه 🔳چشام برکه خونه 🔳همه آرزوم اینه 🔳بابام زنده بمونه 🔳آخ دلم از همه سیره 🔳بابام داره میمیره آخ بابا ..بابا... 🔳نه سویی تو چشاته 🔳نه جونی تو پاهاته (آماده ای بگم نالتو بلند میکنی) 🔳آخ نه سویی تو چشاته 🔳نه جونی تو پاهاته 🔳فقط این دم آخر 🔳یا زهرا رو لباته (زمزمه)امون از دل زینب... ⏪بدن امیرالمومنین رو شبانه غسل دادن ... شبانه غسل دادن... شبانه تشیع کردن..... میخوام بگم قربون غربتت برم آقا جان... بدنت رو تو تابوت گذاشتن ... جلوی تابوتُ جبرائیل و میکائیل گرفتن... عقب تابوتُ ابی عبدالله و امام حسن... آقا نیمه شب شمارو تشیع کردند.... اما آی حسینیا ... آی کربلائیا.... (آماده ای بگم...) ⬅️من بمیرم برا اون بدنی که رو خاک گرم کربلا تشیع شد... اما تشیع جنازه اش ویژه بود... 10نفر نعل تازه به اسبها زدن... رو نازنین بدن عزیز زهرا تاختن.... الهی نبینی داغ برادررو... الهی سایه برادر بالاسرت باشه.... یه خواهر دلسوخته اومد گودی قتلگاه.... این شمشیر شکسته هارو کنار زد.. نیزه شکسته هارو کنار زد.... آخ صدا زد... 🔘گلی گم کرده ام میجویم او را 🔘به هر گل میرسم میبویم او را 🔘گل من یک نشانی در بدن داشت 🔘یکی پیراهن کهنه به تن داشت ⬅️یه وقت شنید از بین نیزه شکسته ها و شمشیر شکسته ها. . یه ناله ای به گوش میرسه... 🔘آخ گل گم کرده ات خواهر منم من 🔘سرور سیته ات خواهر منم من2 🔳هر چقدر ارادت داری به ارباب بی کفنت از سویدای دل ناله بزن ....بگو یا حسین..... 🖤هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)🖤
امام حسین ع
#روضه_امام_رضا_ع #دفتری برضامن غریبان صلوات برپادشه ملک خراسان صلوات یارب به رضای تو رضابود رضا خش
. خوشا آن غریبی که یارش تو باشی قرار دل بی قرارش تو باشی خوشا آن گدایی که تنهای تنها کناری نشیند کنارش تو باشی (آقا جان یا امام رضا) خوشا آن گدایی که تنهای تنها کناری نشیند کنارش تو باشی یا امام رضا٢ آی کسی که هر وقت دلتنگ حرم شدی صداش زدی یا امام رضا ـ آی کسی که هر وقت گرفتار شدی صداش زدی یا امام رضا ـ جوون داری ـ مشکل داری ـ در خونه امام رضا بیا (یا امام رضا)٢ ⬅️ امروز برا امام رضا بلند بلند گریه کن ـ خودش سفارش کرده وقتی از مدینه بیرون می اومد اهل و عیالُ دور خودش جمع کرد فرمود برام بلند بلند گریه کنید (گفتن آقا جان پشت سر مسافر گریه مِیمَنَت نداره) ـ فرمود میدونم اما من دیگه از این سفر بر نمیگردم ـ مسافری که امید برگشت نداره براش بلند بلند گریه کنید (یا امام رضا)٢ خیلی غریبه ـ خیلی مظلومه ـ از همین جا دلامونو روونه حرم کنیم ایشاالله کنار حرمش ناله بزنی ⏪ پیغمبر فرمود دو تن پاره تن مَنَند ـ یکی مادر سادات زهرای مرضیه ـ فرمود فاطمه پارهٔ تنِ منه ـ یکی هم امام رضاست ◀️ بگم یا امام رضا ـ تو خراسان چه کردند با امام رضا ـ امام رضا رو زهر دادن اباصلت میگه دیدم آقا اومد داره میره تو حجره ـ صدا زد اباصلت بیا فرشای حجره رو جمع کن ـ میخوام مثل جد غریبم حسین رو خاکا جون بدم ـ اباصلت میگه فرشا رو جمع کردم ـ اما دل تو دلم نیست ـ هر بار می رفتم یه نگاش میکردم میدیدم داره بخودش می پیچه ـ هی میگه (جگرم سوخت)٣ اباصلت میگه.....میگه دیدم آقا چشمش به دَره ـ این آرزوی هر پدریه دوست لحظهٔ آخر سرش به دامن عزیزش باشه ـ امام رضا منتظره کی جوادش میاد ⏸ اگه میخوای امام رضا امروز جوابت بده بگو یا امام رضا ـ به جوونیّه جوادت منم جوون دارم ـ آقا گرفتارم ـ به جوونیّه جوادت بهر امیدی اومدم امروز نزار دست خالی برگردم ⏺ میگه یه مرتبه دیدم یه آقایی حیاطِ خیلی شباهت به امام رضا داره ـ(اینجا میتونید روضه رو طولانی تر کنید) میوهٔ دل امام رضا اومد ـ وارد حجره امام رضا شد ـ امام رضا تا چشمش به جوادش افتاد دیدن آروم آروم از جا بلند شد ـ جوادشو بغل گرفت ما بین دو چشم جوادشو بوسه زد ـ سر امام رضا تو بغل جوادش بود از دنیا رفت ⏸ اما اگه ناله داری دلتو ببرم کربلا آی کربلائیا ـ آی ناله دارا تو کربلا بر عکس شد حسین اومد کنار بدن ارباً اربای علی اکبر صدا زد..... تو ستارهٔ سحر منی ...(باباعلی اکبرم) تو ستارهٔ سحر منی /تو که پارهٔ جگر منی /ولدی علی ولدی علی / ای نور بصرم ولدی علی / آخر پدرم ولدی علی....... بقیه اش رو هر چی دوست دارد اضافه کنید ⏪ بر سر تربت لیلا نبرید نام علی ⏪ بگذارید جوان مُرده قراری گیرد ⏪ نو جوان مُرده خبر از دل لیلا دارد ⏪ به خدا مادر اکبر چه سحر ها دارد ناله داری به سوز دل ابی عبدالله ناله بزن بگو یا حسین التماس دعا ⏪ هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)⏩
. 🍂 🎋 ✨برحسن سبط مصطفی صلوات ✨به گل باغ مرتضی صلوات ✨به جگر گوشهٔ حبیبهٔ حق ✨به گل روی مجتبی صلوات 💥💥ا_حجة_الله_علی_خلقه_یاسیدنا... 🌾مرغ دل من گشته گرفتار بقیع 🌾قربان بقیعُ اشک زُوّار بقیع 🌾شبها که در بقیع را میبندند 🌾من گریه کنم به پشت دیوار بقیع ⬅️دلها را ببریم مدینه کنار قبرستان بقیع.... کنار اون قبری که بی شمع و چراغه... زائر نداره.... بارگاه ندارد ....آقام غریبه... غریبه... غریبه.... رسول خدا فرمود : به قدری حسنم مظلومه که ملائکه و مرغان آسمان برا حسنم گریه می کند ..... فرمود هر کس برا حسنم گریه کنه فردای قیامت کور محشر نمیشه.... ↙️حالا چشم سرتو ببند، چسم دلتو باز کن بریم مدینه... 🔹 دلم میخواد یه شب مدینه باشم 🔹زائر آن شکسته سینه باشم 🔹 دلم میخواد یه شب بقیع بشینم 🔹 آخ قبر غریبِ حسنو ببینم 🌐 اما بگم چه کردند با این امام مظلوم تو مدینه ... آی حاجت دارا...آی جوون دارا... آی ناله دارا.... ⬅️ آقا روزه بود موقع افطار همسرش جعده رو صدا زد آب طلبید... تا آبُ نوشید فرمود انا لله و انا الیه راجعون..... 🌐 هر مردی از دردی داشته باشه تو خونه به اول کسی که میگه همسرشه،،، اما من بمیرم امام مجتبی تو خونش هم غریب بود محرم نداشت.... آخ حالا که مادر ندارم همسرم دشمنمه،،، صدا زد کنیزا برید به خواهرم زینب بگین بیاد... 💥... 💥.... ⬅️دلا بسوزه برا اون لحظه ای که... تا خبر به زینب دادن، زینب بیا بی برادر شدی.... الهی نبینه داغ برادرُ... الهی نبینی اونچه که زینب دید... (اومد کنار بستر برادر.... شروع کرد گریه کردن) زینب بمیره حسنشو تو بستر نبینه... امان امان.. صدا زد زینب جان گریه نکن خواهر،، برو حسینمو خبر کن... یه وقت دیدن زینب داره تو کوچه های بنی هاشم میدوه..... صدامیزنه عباسم بیا... عون بیا... جعفر بیا.. آخ حسینم بیا (چه خبر شده خواهر) آخ بیاید حسنم داره جون می ده... (الهی این لحظه رو نبینی به خدا خیلی سخته) ⬅️ همه اومدن کنار بستر امام حسن همه دارن گریه میکنن همه دارن ناله می‌کنند .... امام حسین تا برادرو تو اون حال دید شروع کرد گریه کردن... ⬇️ امام حسن یه لحظه چشم شو باز کرد، دید امام حسین داره گریه می کنه.... صدا زد حسین جان داداش،،، چرا گریه می کنی،،، شاید گقته باشه... داداش تو رو به این حال می بینم گریه می کنم.... دارم میبینم بی برادر میشم گریه می کنم.... داغ بی برادری برام سنگینه دارم گریه می کنم... یه وقت صدا زد حسین جان داداش.... گریه نکن داداش.... گریه نکن حسین جان.. 💥عالم برا حسین گریه کنه حسین گریه نکنه... ⬅️(داداش اگرچه منو با زهر مسموم کردند اما حسین جان تو خونه خودم هستم دارم جون میدم،،، الان آب طلب کنم بهم شیر تعارف می کنند... همه کنار بسترم جمعند خواهرم هستش، برادرم هستش،،، اما حسین جان 💥💥 حسین جان روزی میاد روز عاشورا.... دشمن دورت حلقه میزنه حسین جان... داداش لب تشنه شهیدت می کنند... سر تو بالای نی میبرن.... امان امان ⬅️ یه مرتبه صدا زد خواهرم زینب... خواهر طشتی برام بیار خواهر.. میگن اینجا بی‌بی خوشحال شد .. گفت الان حسنم زهرو بر میگردونه... حالش بهتر میشه... اما یه وقت نگاه کنه ببینه پاره های جگر برادر.... ⚫️حسنم بس که ز غم ناله نمود 🔴طشت را پر زِ گُل لاله نمود ☑️اما ای روزگار چه کردی با دل زینب.... دو تا طشت نشون زینب دادی... یه طشت تو مدینه پاره های جگر برادرش حسن..... یه طشتم توی شام، سر بریده حسیــــــــن.... 🔘از دو طشت آمد نوای شور و شین 🔘گاه از طشت حسن گاه از حسین 🔘اندر اینجا قلب زینب خسته بود 🔘وندر آنجا دست زینب بسته بود 🔘از دو لبهای حسن خون میچکید 🔘خورد لبهای حسین چوب یزید 🔆هر چقدر ناله داری به سوز جگر ابی عبدالله ناله بزن سه مرتبه بگو یا حســــــــین ⬇️هنگام نشر حذف نشه لطفا⬇️ ♻️هدیه محضر خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)♻️ .
. 🖤 💔 🌾آخ دلم تنگ و غم بسیار دارم 🌾من امروز با ابالفضل کار دارم 🌾من امروز از ابالفضل توشه گیرم 🌾وای زیارت کردن شش گوشه گیرم2 ⬅️امروز بریم در خانه ابالفضل، همون ابالفضلی که باب الحوائجه... دست توسل بزنیم به بی دست کربلا.... اگه حاجت مندی بسم الله... اگه گرفتاری بسم الله... اگه مریض داری بسم الله ...اگه جوون داری بسم الله..... ⏪نمیدونم با چه نیتی اومدی تو مجلس بخدا عباس مشکل گشاست... مشکل گشایی میکنه... عباس درد بی درمونو دوا میکنه... (دشتی) ✨الا ای یارو دلدارم ابالفضل ✨شدم خسته ز افکارم ابالفضل ✨گرفتارم مدد باب الحوائج ✨گره افتاده در کارم ابالفضل ⬅️متوکل عباسی دستور داده بود، هر کی میخواد بره کربلا، باید دست راستسو از بدن جدا کنند تا بره کربلا.. مردم صف میکشیدن ، دست راستشونو میدادن تا برن کربلارو ببینن آی حسینیا... آی کربلائیا... خبر دادن متوکل یه پیرزنیه تو صف ایستاده اما دست راستی نداره، آقا میخواد دست چپشو بده بره کربلا.... میگه پارسال اومدم، دست راستمو دادم ، رفتم کربلا... امروز میخوام دست چپمم بدم برم یه بار دیگه کربلا رو ببینم ،،،، حرم امام حسینو ببینم،،،، (الهی حسرتش به دلت نمونه) صدا زد دست چپم رو بگیرین بزارین برم یه بار دیگه حرم عباسُ ببینم یا ابالفضل3 متوکل دستور داد برین دست چپشم جدا کنید بدنشو بندازید تو شریعه فرات... دستشو از بدن جدا کردند...بدنشو انداختن تو شریعه فرات... (سوز/اوج) هی این بدن پایین میرفت بالا می اومد.. هی میگفت یا ابالفضل3 آقا جون من اومدم دستمو بدم بیام حرم،،، اما آقا ببین با من چه کردند،، آقا جان تو که دستگیر بیچاره هایی... تو که امید ناامیدایی... آقا دستمو بگیر.. آقا به دادم برس... میگه تا نامش رو بردم، دیدم یه آقایی صدا میزنه... مادر .......ای مادر...... من عباسم مادر..... اومدم دستتو بگیرم مادر..... چرا؟... صدا زد آخه من خودم دست خالی از شریعه برگشتم... امیدم ناامید شد... هر کی در خونم بیاد نمیزارم دست خالی برگرده... امان امان3 آی حاجت دارا ...جوون دارا....آی ناله دارا میدونی آقا کی امیدش ناامید شد... ای مشک تو لااقل وفا داری کن من دست ندارم تو مرا یاری کن (چرا) آخه من وعده آب تو به اصغر دادم یک جرعه برای او نگهداری کن ✅خدا به حق اون آقایی که کربلا امیدشو ناامید کردند امید کسی ناامید نکن... ⬅️امروز ابالفضل رو قسم بده به جان مادرش ام البنین ... کدوم مادر رو میگم... همون مادری که میگن می اومد تو قبرستان بقیع 4صورت قبر با انگشتاش میکشید مینشست کنار قبرا ناله میکرد گریه میکرد (میگن طوری ام البنین گریه میکرد دوست و دشمن برا ام البنین گریه میکردند...چی میگفت ام البنین.....) (مادر دیدی حوون تز دست داده باشه چطور گریه میکنه) هی مشت به سینه میکوبه میگه مادر آتش گرفتم سوختم مادر..... ای مادر ...ای مادر .....ای مادر ⏪میگفت مادر ابالفضلم مادر ... مادر نبودم کربلا مادر... اما برام خبر آوردن با تیر به چشم نازنینت زدن مادر... مادر نبودم کربلا اما برام خبر آوردن با عمود آهن به فرق نازنینت زدن مادر... (ناله میکرد گریه میکرد) یه وقت دیدن صدای ناله ام البنین عوض شد (فرود) گفت مادر ابالفضلم مادر...... مادر من برا تو گریه نمیکنم مادر .... (اوج) مادر من برا اون حسینی گریه میکنم که مادر نداره..... (دشتی حالت سینه زنی) 🔅مسلمانان حسین مادر ندارد 🔅غریب است و کسی بر سر ندارد 🔅ز جور ساربان بی مروت 🔅دگر انگشت و انگشتر ندارد ........حسین جانم حسین، جانم حسین جانم .........جانم حسین جانم، جانم حسین جان سینه زنی.... 💔هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)💔
◾شهادت ◾امام حسن مجتبی(ع) بازاین‌چه‌غربت‌است که در عرش‌جاشدست صاحب عزای شور عزا مصطفی شدست مرثیه خوان ذکر حسن جان شده خدا پشت فلک ز شورعزایش دو تا شدست (هرکس برای خویش پناهی گزیده است) پشت و پناه امت دین مجتبی شدست در بین خانه همسر او قاتلش ولی درخانه شورحسین‌جان به‌پاشدست شهر مدینه شاهد غمهای مجتبی است در بین کوچه شادی عالم عزا شدست فرزند ارشد علی و فاطمه حسن هرکس به سویش آمده حاجت روا شدست در بین کوچه تا که غرورش شکسته شد کشته میان خانه به زهر جفا شدست @emame3vom ✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺 💢قائم آل محمد منتقم خون حسین علیه السلام : ♦️ابوحمزه ثمالى میگويد: از امام محمد باقر علیه السلام پرسیدم: اى پسر رسول خدا! مگر شما همگى قائم به حق نيستيد؟ فرمودند: آرى. عرض كردم: پس چرا خصوص حضرت قائم (امام زمان علیه السلام)را به اين نام خوانده اند؟ ♦️امام باقر علیه السلام فرمودند: هنگامى كه جدّم امام حسين (عليه السلام) كشته شد، فرشتگان گريستند و ضجّه زده و به درگاه الهى ناليده و گفتند: اى خدا و اى سرور ما! آيا از كسى كه برگزيده, و فرزند برگزيده و بهترين خلق تو را كشته، غافل هستى؟ خداى عزوجل به ايشان وحى فرمود: اى ملائكه من! آرام باشيد. قسم به عزت و جلال خودم، از قاتلين او انتقام خواهم گرفت؛ اگر چه پس از گذشت مدتی طولانی باشد. ♦️سپس خدای متعال امامانی را كه از فرزندان امام حسين (عليه السلام) هستند، به ملائکه نشان داد. آنها مسرور و خوشحال شدند. در بين آن ائمه، يكى از آنها ايستاده (قائم) بود و نماز میخواند. خدای متعال فرمود: با اين قائم از قاتلين سیدالشهدا انتقام خواهم گرفت. 📚 علل الشرایع جلد 1 صفحه 160 @emame3vom
💠🏴💠🏴💠🏴💠🏴💠🏴💠 زهرا به خانه و ملک الموت پشت در از بهر قبض روح شریف پیامبر از هیچ کس نکرده طلب اذن و ای عجب بی اذن فاطمه ننهد پای پیش تر با آن که بود داغ پدر سخت، فاطمه در باز کرد و اشک فرو ریخت از بصر یک چشم او به سوی اجل چشم دیگرش محو نگاه آخر خود بود بر پدر اشک حسن چکیده به رخسار مصطفی روی حسین بر روی قلب پیامبر دیگر نداشت جان که کند هر دو را سوار بر روی دوش خویش به هر کوی و هر گذر زد بوسه ها به حلق حسین و لب حسن از جان و دل گرفت چو جان هر دو را به بر هر لحظه یاد کرد به افسوس و اشک و آه گاهی ز طشت و گاه ز گودال قتلگاه @emame3vom 🌺
📿 🌷 ✅ تقدیم به کسانی که سعادت داشتند و اربعین به پابوس آقا امام حسین علیه السلام رفتند . دعوت خون خدا یادش بخیر خواب و رویاهایمان یادش بخیر گرچه ایوان نجف پُر نقش بود غربت مولایمان یادش بخیر پا پیاده از نجف تا آنهمه شور و صفا یادش بخیر پرچم و سربند زرد یا حسین تیرهای بین راه یادش بخیر تا حسین مانده فقط یک یاحسین انتظار و اشک و آه یادش بخیر گنبد سقای دشت کربلا کشته ی راه خدا یادش بخیر روبرویم آن ضریح پر ز نور هیبت شش گوشه را یادش بخیر برمشامم میرسد بوی حرم آرزوی نینوا یادش بخیر قلب ما در کربلا جا مانده است و کربلا یادش بخیر
🎼 🔘🔘9⃣2⃣8⃣🔘🔘 ☑️بنداول دارم جون میدم/کجایی ای خواهرم دارم جون میدم/خواهرغم پرورم دارم جون میدم/جگرم وای جگرم دارم جون میدم دارم جون میدم/ از شرار زهر کین دارم جون میدم/با دله زار و حزین دارم جون میدم/می‌خورم روی زمین دارم جون میدم از کینه و جفای همسرم داره میسوزه کل پیکرم حس میکنم این دم آخری داره میاد صدای مادرم ای غریب مدینه ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄• ☑️بنددوم بمیرم اقا اسیر بلاشدی بمیرم اقا ازغصه تو تا شدی برای مادر تو کوچه عصا شدی بمیرم اقا توی خردسالی شدی از زندگی سیر توی خردسالی شدی تو یه روزه پیر توی خردسالی می کشید قلبه تو تیر توی خردسالی تو کودکی پیرشدی ای آقا وقتی دیدی نامرد بی حیا به روی مادرت به قصدکشت کشیده زد توکوچه بی هوا ای غریب مدینه ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄• ☑️بندسوم تو دیدی اقا چهل نفر داد کشیدن تو دیدی اقا پشت در تا رسیدن تو دیدی اقا باباتو غریب دیدن‌ تو دیدی اقا تو دیدی اقا اتیش و هیزم و دود تو دیدی اقا قوم بد تر از یهود تو دیدی اقا دست و بازوی کبود تو دیدی اقا دنیا خراب شده روی سرت دیدی که افتاده برابرت با سینه ی مجروح و غرق خون به پشت درب خونه مادرت ای غریب مدینه ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄• ☑️بندچهارم به پیش عباس شده تیربارون تنت به پیش عباس پره خون شد کفنت به پیش عباس پاره شد پیرهنت .... می خوندی روضه /لحظه ی آخر و می خوندی روضه /از غمای مادر و برای زینب /روضه ی برادر و ..... با این غریبیت ای آقام حسن می خوندی با مصیبت و محن با دله خون و زار و مضطرت لایوم کیومک حسین من السلام علی سیدالشهدا «ع» 💠💠💠9⃣2⃣8⃣💠💠💠 ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄•