eitaa logo
امام حسین ع
19.3هزار دنبال‌کننده
399 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
recording-20230330-000121.mp3
3.87M
(ع) بند اول یه وقت نگی غصه داری/سر اومده بی قراری شب حسن اومد از راه/برا آقات کم نذاری از پا قدمش/سبزه دل دشت و دمن فرش قدمش/برگ گلای یاسمن کُل کائنات/به شوق خندش تا سحر دم به دم میگن /حسن حسن حسن حسن راز حیات عالمو/رمزنجات آدمه نیمه ماه اومدوشد/ماه علی و فاطمه سلام الله علی کریم آل الله بند دوم نمیپرسه از کجایی/نمیگه شاهی گدایی میگه بیا پای سفرم/چقد کریمه خدایی با آب وضوش/برکه رو دریا میکنه لبخند حسن/دردو مداوا میکنه هرچی که میخوای/بگو غمت نباشه چون یک نیمه نگاش/ صد گِرَه رو وا میکنه تو سفره ی کرامتش/جزامی هم سهیم شده ماه رمضون به برکت/اسم حسن کریم شده *(ماه خدا به برکتش/رمضان الکریم شده) سلام الله علی کریم آل الله بند سوم برا هر کی مونده تو راه/یا افتاده تو دل چاه حسن بهترین وسیله‌س/برای سیر الی الله هر دو عالمن/مات مقام مجتبی محشر میکنه /بردن نام مجتبی میخوای که خدا/نگات کنه شبای قدر باید که نگات/کنه امام مجتبی(ع) صوم و صلات و عشقمو/ مقدساتم حسنه حسینه کشتیِ نجات/راه نجاتم حسنه سلام الله علی کریم آل الله
شور امام حسن ع.mp3
2.95M
با بهار اومدی، خوش به حال بهار اسم تو اومده، خوبه فال بهار تو طلوع نفس، رو لب هر گلی تو نباشی فقط، یک خیاله بهار تویی که دریا سرگردون موج نگاته طراوتی که حتی بارون خاطرخواته قبله‌نما چشمش دنبال رد پاته تویی که زهرا مادرت و حیدر باباته ذکر «یا حسن» شده با هر نفسم عجین امشب اومدم بگم: دوسِت، دارم، فقط، همین ................ سبزی هر بهار، از نخ شالته حال من مست این، حَوِّل احوالته با عبور تو عشق، می‌وزه رو زمین می‌ری و یک جهان، دل به دنبالته تو رو بگیرن از این دنیا چی می‌مونه؟ نگاه تو داره افلاکو می‌چرخونه واسه‌ی جسم عالم اسم زیبات جونه همه تو دنیا مهمونن و تو صاحبخونه یه امشبه رو پای حرفای دلم بشین حرف دل من اینه: دوسِت، دارم، فقط، همین .................... شور دین «یا حسین»، نور دین «یا حسن» جان به این «یا حسین»، جان به این «یا حسن» بین من تا حسین، یک نفس فاصله‌ست به حسین می‌رسم، با همین «یا حسن» پرچم زیباتو که می‌ندازم رو دوشم آسمونارو انگار که دارم می‌پوشم به شوق دیدار تو از پا تا سر چشمم به شوق آغوشت از سر تا پا آغوشم امشب اومدم توی جشن تو برای این که از تهِ دل بگم: دوسِت، دارم، فقط، همین شاعرونغمه پرداز
. ای مهربان بانوی پیغمبر خدیجه ای محو خلق و خوی پیغمبر خدیجه ای قدرت بازوی پیغمبر خدیجه ای قوت زانوی پیغمبر خدیجه مداح تو پیغمبر و زهرا و حیدر تو کیستی بانو!؟ هزار الله اکبر در اول وصفت زبان از پای افتاد در مدح تو عقلم به جایی قد نمی‌داد مثل تو در اسلام الهی بیشتر باد سلمان، ابوذر، مالک و عمار و مقداد مدیون تو هستند دینداری‌ِّشان را از نان تو دارند نام جاودان را مدح تو را باید که پیغمبر بگوید یا غیر او صدیقۀ اطهر بگوید شاعر چرا گوید؟ چرا ابتر بگوید؟ شاعر دگر خاموش تا حیدر بگوید ای مادر حوریۀ دنیا! خدیجه! زهرا در آغوش تو شد زهرا؛ خدیجه! وقتی رسول‌الله در میدان جنگ است، در پشت جبهه یاوریِّ تو قشنگ است گفتی به ما دنیای بی اسلام، ننگ است دل بی علی دل نیست آری تکه‌سنگ است ثروت اگر که خرج دین باشد می‌ارزد وقف امیرالمؤمنین باشد می‌ارزد اسلام اگر بعد از هزار و چارصد سال امروز بیش از هر زمان دارد پر و بال امروز اگر داریم حبّ احمد و آل امروز اگر از ترس، کافر می‌شود لال امروز اگر تدبیر دشمن بی‌نتیجه‌ست از لطف نام حیدر و نان خدیجه‌ست درد رسول‌الله را تسکین تو بودی در عاشقی هم قابل تحسین تو بودی بیداری اسلام را تضمین تو بودی الگوی زهرا در دفاع از دین تو بودی ایثار کردی فاطمه ایثارگر شد وقتی برای جان مولایش سپر شد زهرا در آتش سوخت تا حیدر بماند تا فتنه‌های دشمنان ابتر بماند در شعله‌ور شد، محسن و مادر... بماند مرثیۀ مکشوف میخ در بماند اف بر تو ای دنیا که هستم از تو خسته دستان حیدر بسته شد، زهرا شکسته زهرا به زینب داد درس استقامت تا او شود الگوی صبرِ در مصیبت اما امان از لحظه‌های تلخ غارت زینب تک و تنهاست؛ آن هم در اسارت یک دست بر سر داشت تا معجر نیفتد دست دگر بر ناقه تا دختر نیفتد ✍ .
319.4K
سختی کشیدی و به رو نیاوردی هیچ وقت طعنه شنیدی اما... سیلی نخوردی هیچ وقت اما بمیرم... واسه عزیزت هم سیلی خورد ، هم حرف بد شنید تو کوچه اما بمیرم... واسه عزیزت اینقد بگم... جونش به لب رسید تو کوچه وای از دوشنبه .... .............…..........….............. گریون شدی و غرقِ محن شدی خدیجه کفن برات رسیدُ... کفن شدی خدیجه اما بمیرم... واسه حسینت کفن براش از خاک و خون آماده کردن اما بمیرم... واسه حسینت نعلای تازه بد سوءاستفاده کردن آقای مظلوم...
زمینه وفات حضرت خدیجه (س).mp3
2.67M
وفات حضرت خدیجه(س) ای دریای حیا اقیانوس کرم با دعای مادرونت منو دریاب مادرم ای بانوی مهرو مهتاب گنجینه ی دُرّ نایاب مدیون توئیم تا ابد ای مادر بزرگ ارباب تنها عشق خونه ی پیمبر خیلی عزت داری تو قبیله وقتی الگوی فاطمه باشی پس قطعا زینب میشه عقیله "یا مولاتی حضرت خدیجه" ------------------------------------------- ای صاحب احترام یا امُّ المومنین پای دینِ خدا بودی با امیرالمومنین اما خیلی بی‌قراری وقتی دم احتضاری با گریه میگی به زهرا چشم از علی برنداری پای دین بودن هزینه داره هرجوری میتونی با علی باش راهت رو میبندن اما زهرا تا جون داری تو راه ولی باش "یا مولاتی حضرت خدیجه ------------------------------------------- روضه میخونی و میری تا کربلا دم آخر بی‌قراری برای این ماجرا وای از ماجرای خنجر وقتی برسه به حنجر وای از سرای رو نیزه وای از بدنای بی سر اما این روضه ادامه داره دارن نعلای تازه میبندن چشم اولاد فاطمه گریون اما شمر و حرمله میخندن محمدجواد صادقی یوسف زندیه
امام حسین ع
. تقارن #بهار_طبیعت با #بهار_قرآن بهار در بهار شد، بهارِ من نیامدی 😭 .
. به چشم روشنی شام تار منتظرم به صبح - آن قسم آشکار- منتظرم بیا که عید بیاید به خانه‌ی دل ما حضور سبز تو را ای بهار منتظرم اگرچه دیر شده با گذشت اینهمه سال به حکم مطلق پروردگار منتظرم تورا نخواستم آنگونه‌ای که باید خواست شبیه مردم اهل شعار منتظرم زمانه می‌گذرد نا امید ؛ اما من به رغم خستگی روزگار - منتظرم هنوز آمدنت آرزوی عقربه هاست به دیرپایی این انتظار منتظرم تو را ندارم و از هرکسی ندار ترم کجاست آن کرم بی‌شمار ؟ منتظرم میان روضه هوای مدینه پیچیده به خاک چادر آن بی مزار منتظرم ✍ .
. شاعر: عباس کی منش (مشفق کاشانی) بهار آمد بهار من نیامد گل آمد گل عذار من نیامد برآوردند سر از شاخ، گل ها گلی بر شاخسارمن نیامد چراغ لاله روشن شد به صحرا چراغ شام تار من نیامد جهان را انتظار آمد به پایان به پایان انتظار من نیامد همه یاران کنار از غم گرفتند چرا شادی کنار من نیامد چه پیش آمد در این صحرا که عمری گذشت و شهسوار من نیامد سر از خواب گران برداشت عالم سبک رفتار، یار من نیامد به کار دوست طی شد روزگارم دریغ از من به کار من نیامد .
Misaq-Haftegi970204[04].mp3
7.33M
حاج میثم مطیعی بهار آمد بهار من نیامد.... گل آمد،گلعذار من نیامد....
. مجتبی صمدی شهاب✍ هرجوری بود خدایا به مهمونیت رسیدم با همه روسیاهی ماه رمضونو  دیدم دادی اجازه تا که صدات کنم دوباره بنده تو جز گناه ره توشه ای نداره پیش تو از خجالت ببین که سر بزیرم اگه منو نبخشی باید برم بمیرم خدا چقدر کریمی گناهامو  پوشوندی با همه نالایقی م به مهمونیت  رسوندی دوستت دارم خدایا با فطرت و غریزی وای  آگه این ماه بره گناهامو نریزی من تو رو می خونم با شرار آه سردم عمرم  تموم شد و من بندگی ت نکردم کجا برم از اینجا هیچ کسی رام نمیده جز در خونه تو هیچ کسی  جام نمیده خوب میدونم دلم رو به غیر تو سپردم شرمنده ام هزار  بار من آبروت بردم صدبار  میون  دنیا تا که شدم گرفتار با بی مرامی محض کردم خدا رو انکار شدم تو امتحان معرفتت  رفوزه حقشه  بنده ت اگه توی آتیش  بسوزه خوب میدونم هزار بار توبه هامو شکستم هرچی باشه دوباره  در خونت نشستم اگه چه تو مسیرت پاهامو  کج گذاشتم خودت میدونی  با تو من دشمنی نداشتم فناشده جوونیم اینو خودم میدونم یه کاری کن همیشه بنده تو بمونم با یاد قبر تاریک در هول و در هراسم وای اگه این زودی ها کفن بشه لباسم دل شکسته من ساده  و کاگلیه برگ برنده من محبت علیه .
. شاعر: غلامرضا شکوهی به درگهت چو غبار اوفتاده می آیم اراده نیست مرا بی اراده می آیم برآستان تو ای آستین معجزه ریز به روی دست دلم را نهاده می آیم چنان غبار به پیشت ز اشتیاق حضور گهی سواره و گاهی پیاده می آیم کسی چنین که تو دستم گرفته ای نگرفت چو ذره دست به خورشید داده می آیم اگر چه بر همه در می گشایی اما من فقط به خاطر روی گشاده می آیم حضور قامت شمعم زکارگاه وجود به پاس حرمت تو ایستاده می آیم کبوترم که به منقار سجده محتاجم چه دانه داده مرا یا نداده می آیم .
. راهیان را که همسفر شده ام با شهیدان رفیق تر شده ام شور و حالم شلمچه ای شده است ماه و سالم شلمچه ای شده است از عطای ولای احمد و آل میروم تا محول الاحوال میبرم از شلمچه این سوغات ذکر و شب زنده داری و حسنات من که عطر شهید را دارم ای خدا از گناه بیزارم همنوا با ملائک و شهدا یک سفر یک گریز کرب و بلا آه شاهی ز صدر زین افتاد صورت ماه بر زمین افتاد وای از آن سینه ای که سنگین شد آن محاسن بخون چه رنگین شد خواهری داشت صحنه را میدید دختری نازدانه میگیریید مادری یابُنَیَّ بر لب داشت مادرانه دعا به زینب داشت ✍ .
. ما حلقه اگر بر در مقصود زدیم از بندگی حضرت معبود زدیم این الفت ما به دوست امروزی نیست یک عمر دم از مهدی موعود زدیم ............ . فردا که کند ظهور انوار جلی روشن گردد عدالت لم یزلی در راسته بازار شفاعت نرود قلبی که نخورده سکّۀ نام علی .
. ضيافت الله بـا سوز دل و نـالـه و بـا آه بيــا بـا شـرم حضـور و دل آگــاه بيا اكنون كه خدا سفرة رحمت چيده است ای بنده ، سـوي ضيــافت الله بيا ✍ .
. یک روز تشنه مانده ام و رفته ام ز تــاب یادم رسیـد تشنگــی کودک ربــــاب   افطـــار شد ، روی لبــــم بود زمزمـــــه "کودک چقدر می خورد از نهر آب ، آب" .
. کودک چقدر می خورد از ظرف آب ،آب آه از لبان تشنه شش ماهه رباب از آب هم مضایقه کردند کوفیان بستند نهر علقمه با سرعت وشتاب ای نازدانه اصغر بی شیر وبی غذا لالا فدای حنجره ات اندکی بخواب خشکیده بود جوی لبان تکیده اش شرم وسکوت ووحشت وبیم واضطراب در بین دستهای تمنایی پدر چون پیچک جوانه زده خورد پیچ وتاب ای کاش آفتاب نتابیده بود نور بر سینه تراب که تا بشکفد سراب قنداقه را بلند چو بنمود سوی خلق یک آسمان سوال شد یک دشت بی جواب گفتا نه آب جرعه ای شبنم نثار گل هر کس عطا نمود برد اجرت وثواب اما چه سود حنجر ماهی دریده گشت از تیر آن پلید همان زاده شراب سلطان چو دید حنجر خونین غنچه را آتش گرفت زآن همه ظلم بی حساب پاشید سوی عرش خدا قطره قطره خون بهر گواه روز جزا پور بو تراب ✍ .
نامه ی امام رضا علیه السلام به شما
. 🔸شعر ﴿ماه رمضان﴾ 🌸ما بچه‌هایِ مؤمن 🌱پایانِ ماهِ شعبان 🌸فکرِ هلالِ ماهیم 🌱با عشق و یادِ قرآن 🌼🍃 🌸پیدا که میشود ماه 🌱تبریکمان بلند است 🌸در ماهِ روزه‌ «تقوا» 🌱زیبا و دلپسند است 🌸🍃 🌸گوید خدا دراین ماه 🌱مهمانِ خوبِ ما باش 🌸از بندِ هر خطایی 🌱آزاد و هم رها باش 🌼🍃 🌸قرآن بخوان که ازآن 🌱لذت بری فراوان 🌸هرآیه‌اش ثوابی 🌱دارد چو ختمِ قرآن 🌸🍃 🌸به‌به که فکر و ذهنت 🌱در چشمه سارِ قرآن 🌸پاک‌ است و از توخوشنود 🌱پروردگار رحمان شاعر : _آتشی✍ تقوا : یعنی خودداری از هرکار زشت و ناپسند ختمِ قرآن : یعنی خواندن تمام قرآن ازآغاز سوره‌ی حمد تا آخر سوره‌ی ناس .
. 🔹ماه خدا🔹 آمده ماه خدا ماه خوب رمضان چه صفایی دارد خانهٔ کوچکمان من و ماه و مادر تا سحر بیداریم در بهار قرآن میهمانی داریم همه جا پیچیده بوی یاس و یاسین یک فرشته با ما می‌فرستد آمین دست‌هایم افطار بوی گل می‌گیرند کینه‌ها، زشتی‌ها در دلم می‌میرند کاش می‌شد هر شب میهمانی باشد مثل این ماه دلم آسمانی باشد ✍ .
. مناجات با خدا به خواب غفلت اگر مانده ام سحرها را ولی صدا زده ای عبد بی سر و پا را بیا همین شب اول بگو که بخشیدی بیا همین شب اول قبول کن ما را گناه پشتِ گناه آمد و زمینم زد چنان که برده ز یادم مسیر دریا را به گریه ی سحری کاش عادتم بدهی کمی به من بچشان لذت تماشا را اسیر غفلتم و مرگ رفته از یادم بگو چه کار کنم قبر و هول آنجا را به آبروی علی... آبروی ما نرود به زیر پرچم اوئیم صبحِ فردا را به عشق شاه نجف عاقبت به خیر شویم اگر علی بزند پای نامه امضا را به غیر روضه به جایی نمی برم راهی رها نمی کنم این تکیه گاه و مأوا را نگیر از من بیچاره کنج هیئت را نگیر از من دل مرده این مسیحا را ــــــــــــــــــــــــــ کفن برای تو پیدا نشد عزیزالله حصیر شد کفن شاه... کارِ دنیا را!!! ۲۱ اسفند ۱۴٠۲
. بیا ببین دلِ غمگینِ بی شکیبا را بیا و گرم کُن از چهره‌ات شبِ ما را "من و جُدا شدن از کویِ تو خدا نکند" که بی حرم چه کُنَم غصه‌های فردا را خیالِ کربُبلایت مرا هوایی کرد بگیر بالِ مرا تا ببینم آنجا را به موجِ سینه زنانت قسم به نامِ تواَم که بُرده گریه‌یِ ما آبرویِ دریا را گدایِ هر شبم وُ کاسه گردم وُ ندهم به یک نگاهِ کریمانه‌ات دو دنیا را مرا بِبَر.... بِچِشَم زیرِ پا مغیلان را مرا بِبَر.... که ببینم به نیزه سرها را خدا کند که بیایی شبی به روضه‌یِ ما شنیده‌ام که به سَر سَرزَدی کلیسا را خوشا به پنجه‌ی راهب که شانه‌ات میزد به آنکه بُرد دلِ راهبانِ ترسا را به پیر‌مردِ غریبی که شُست گیسویت گرفت از سر و رویِ تو خاکِ صحرا را خوشا به بزم عزاخانه‌اش که تا دَمِ صبح شنید پیشِ سرَت روضه‌هایِ زهرا را چرا بُرید سرت را به رویِ دامنِ من چرا نشاند به خون این دو چشمِ زیبا را چگونه سنگ شکسته جبین و دندانت؟ چگونه زخم تَرَک داده رویِ لبها را؟ به رویِ نیزه سَرَت بود و خیمه‌ها میسوخت رسید شعله و زلفِ تو در هوا میسوخت (حسن لطفی)✍ .
. من و جدا شدن از کوی تو خدا نکند خدا هر آنچه کند از توام جدا نکند صفای دل توئی و دل زهر چه داشت صفا صفا ندارد اگر با غمت صفا نکند جواب ناله دلهای خسته بر لب تو است که را صدا کند آن کو تو را صدا نکند هزار مرتبه حیف از نماز مرده بر او که زنده ماند و جان در رهت فدا نکند رضا مباد خدا از کسی که در همه عمر تو را به قطره اشکی زخود رضا نکند رهایی همه عالم بود به دست کسی که هر چه بر سرش آید تو را رها نکند کشیدم از دو جهان آستین که دولت عشق مرا به جز در این آستان گدا نکند کسی که خاتم خود را دهد به دشمن خود چگونه از کرم خود نگه به ما نکند گذشت عمر و اجل پر زند به دور سرم بمیرم و نروم کربلا خدا نکند تو درد داده ای و تو طبیب درد منی به جز تو درد مرا هیچکس دوا نکند هزار مرتبه «میثم» اگر رود سردار به جز علی و به جز آل را ثنا نکند ✍ .
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
یا ستار پرده پوشی کردی مثل هر بار خوب و بد یا مولا درهم بردار ای یار ای یار یار ببخش به علی سیدالابرار ببخش به ابالفضلِ علمدار ببخش تو رو به گریه و آهم تووی روضه های در و دیوار ببخش یارب یارب، به مولانا حسن یارب یارب، به شاه بی کفن اِغفِر لی، بعلی بعلی بعلی یا رحمان من دوسِت دارم ای ربِّ سبحان بغلم کن توو این ماه غفران ای جان ای جان جان ببخش منو به خون شهیدان ببخش منو به حرمت قرآن ببخش منو به ضامن آهو رضا منو به خواهر سلطان ببخش عفواً عفواً، به صاحب الزمان عفواً عفواً، تو رو رقیه جان اغفر لی، بعلی بعلی بعلی ایشالا ریشه کن میشه ظلم از این دنیا شب میشه روز این صهیونیستا مولا مولا یاس میاد اونی که منجی دنیاس میاد وارث غیرت عباس میاد اونی که منتقم کوچه و چادر خاکی زهراس میاد عجل عجل، بثامن الحجج عجل عجل، لمولانا الفرج اغفر لی، بعلی بعلی بعلی ✍ ۲۱ اسفند ۱۴٠۲