eitaa logo
امام حسین ع
21.9هزار دنبال‌کننده
414 عکس
2.1هزار ویدیو
2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. پدر امیر مومنان فرمودند خدا رحمت کنه انسانی را که بداند از کجا آمده در کجا قرار گرفته و به کجا میرود –خدا رحمت کنه مرحوم آقای .....،چقدر زیبا و چقدر لطیف خدا بدون آنکه دل بنده ای امتی قبلیه ای رو بدرد بیاره ،در سوره الرحمن میگه کل من علیها فان ،خانواده ......مرگ مال باباتون نیست –مرگ مال یه قوم و قبیله ای نیست ،آیه بعدش میفرماید و یبقی ربک ذوالجلال والاکرام ،هیچکی باقی نمی مونه جز ذات اقدس الهی ،فلذا مرحوم آقای ....هم ازین پدیده مرگ مستثنی نبوده،هیچکی باقی نمی مونه –سوره مبارکه اعراف و منافقون دوتا آیه مضومنش مثل همه فرقی نمیکنه خدا میفرماید:بنده ی من کجا میخوای بری تو این کره ی زمین یا هرکجا که مرگ دامانت رو نگیره –میفرماد اجل انسان فرا برسه ثانیه ای و لحظه ای تاخیر و پس و پیش نداره –حالا بگو فلانی مریضه بهترین اطبا روز هم جمع بشن با تجهیزات پزشکی بالا بخوان مداوایش کنند –چقدر میتونن؟صد سال؟دویست سال؟میفرماید علم به یه جاهایی میرسه که عقل بشر هم ظرفیت اونو نداره –الانم بعضی از فرزندان شما میگن پدر مادر شما زمان گذشته و قدیم با نبود امکانات چطور زندگی کردید ؟دوست سال دیگه فرزندانمون به ما میخندند میگن اون زمان شما چطوری زندگی کردید ؟همین طور که بریم جلوتر زندگی پیچیده تر میشه –علم به خیلی جاها میرسه –اما یدونه علم هستش نزد خدا باقی مانده هیچکسی ازش خبری نداره میفرمایند اگر بشر میدانست که فلان ساعت فلان جا اینطوری میخوام بمیرم ،هیچکی باقی نمی موند لحظه شنیدن دق میکردند و میمردند –میفرماید علم مرگ نزد خداست حتی پیغمبر خدا هم –قابض الارواح امدند اجازه گرفته فلان ساعت چه جوری پیغمبر خدا هم می رود-مرحوم اقای ......ازین پدیده مستثنی نبوده هیچکسی نیست –وقتی آدم یه نگاه تو این قبرستان میکنه –میگن قبرستان که آدم قدم میزاره –ته دل آدم خالی میشه –چرا؟انسان حالت گریانی(بکاء)پیدا میکنه چون بهترین فرزندان ما ،زیر خروارها خاک آرمیدند یه روزی مرحوم آقای ......جوان بود و زندگی داشت برو بیایی داشت –یه روزی خونواده ای داشت ید و بیضایی داشت –اما همه چیز دنیا رو برا اهل دنیا گذاشت و رفت ... کاروان در کاروان رفتند و از یاران ما عاقبت ما هم پی این کاروان خواهیم رفت یادگاران این پدر –تا این جای مجلس برا مهمونای آقای .......-چهره هایی رو میبینم که از مناطق مختلف تشریف اوردند با قدومشون مرحم به دل عزیزان داغدیده شدند –یه مقداری هم زبانحال بخونم شاید عقده دلی دارند –اشک بریزند برا باباشون –اینو مریض دارا میدونن –بیمار دارا میدونن خدا نکنه پدر خانه مریض باشه –تمام اهل خانه بیمار و ملول میشن یه پا بیمارستان یه پا خونه –یه پا سرکار -یه پا کنار بستر –بین خوف و رجا قرار میگیرند حال بابامون چی شد؟فرزندان بزرگوار ......،خواهران –دختران داغدیده دومادای بزرگوار –عروس خانومای داغدیده –آی همسر داغدار برادران خدا بشما صبر بده –فرزندان بزرگوارش بی بابایی سخته؟نه؟چند روزه الان با زبان بی زبانی میگی بابا بخدا خونه بی تو صفایی نداره –بابا دیگه رختخواب مریضی ات رو جمع کردیم بابا –دیگه راحت شدی بابا –دیگه ازین پهلو به اون پهلو ناله نمیزنی –ای دنیا –هر که داغ بابا دیده از حال و روز بچه های مرحوم .......باخبره –ای بابا چند روزه رفتی و صفا و شادی از خونه ی ما بردی –بابا بیا که خونمون غریبه –الهی لحظه احتضار پدری رو بجه هاش نبینن –امان ازون لحظه ای که این بدن رو اوردند رو به قبله گذاشتند این بچه ها اومدند کنار بابا ای بابا –ارام ارام –خیره خیره –یه جایی رو نگاه میکنه –من نمیدونم کنار بابا بودید یا نه ؟ (این این اشعار مخصوص گیلانی هاست تی خانه د تاسیانه جان بابا پرنده پر بزه از آشیانه آخ روزگار آخ بابا همه گفتید جودایی خیلی سخته آی ننستیم که اجور می سر نوشته آخ بابا تی مهربانی که مره یاد أیه دوری توو هیچ مره باور نیه )))) بزارید بگم به عالم که یتیمی پر درده یتیما با من بخونید اون که رفت بر نمیگرده بابا جونم باباجونم من برات روضه میخونم چند روزه تورو ندیدم نام تو ورد زبونم از درو دیوار خونه بی تو بوی غم میباره چحوری برم بخونه خونمون صفا نداره روی قلب من نوشته که چه ها بهت گذشته واسه ما دادی جوونی بخدا جات تو بهشته دل من دریای خونه اشک من چه لاله گونه چه کنم چه چاره سازم کی تو این دنیا میمونه خانواده مرحوم .....چه مردمان با صفایی داریم –تا شنیدند باباتون از دنیا رفته گفتند این خانواده غصه دارند –اومدند که مرحمی زه زخم دل شما باشن یا اباعبدالله ....◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️ .
. يک سال گذشت(تقديم به اولين سالگرد فوت پدرم) در غم دوريت اشک ريختم با خاطراتت جاري شدم از گذر زمان گذشته... روان شدم به سويت... توبا لبخندي که هميشه داشتي مرا خواندي به سويت... تولد محبتم از بيکران محبت تو قطره ام در درياي محبتت... تو که صفاي دلت همه ي راز محبتم دوريت مي کند بي طاقتم... چشمانم به يادت هميشه مهمان اشک اشکي که مي ريخت از صورتم... يک سال گذشت...... صد سال است در خيالم گرمي آغوشت ونبودنت........ چقدر باتو هستم و بي تو غمنامه ام همه در سوگ تو شور عشقم به ياد عشق تو شادمانه به ياد خنده هاي تو کودکانه به ياد نوازش پرمهر تو تنهايي به ياد دور بودن از تو چقدر تنهايم......... با اين همه محبت اطرافم... هيچ محبتي ندارد بوي محبت تو... تو که هميشه وصل مي خواستي پس چرا تنهايم گذاشتي.... کلامت در زمانم جاري است... تو مي گويي:::: هيچ وقت نخواهم خواست تنهايت روحم در پرواز سبزي روحت جاري تا ابديت.......... 6-3-87 سالگرد فوت پدر عزيزم سعيد مطوري(شمع شبستان)
حضرت ام البنین س ----------------------- مدینه من امِّ بنین هستم عباسِ من باشد همه هستم بر تارِ مویش دلِ خود بستم امون از این غم 2 از آهِ خود سوزاندمش هر شب دورِ حسین گرداندمش هرشب غلامِ زینب خواندمش هرشب امون از این غم 2 شب تا سحر بودم به لالائی گفتم سخن از مشک و سقائی امون امون امون امون ای دل2 ~~~~~~~ در علقمه یاسِ مرا دیدند با نیزه ها هر برگِ او چیدند وقتی که چیدند همه خندیدند امون از این غم2 شنیده ام فرقش دو تا کردند شنیده ام دستش جدا کردند ای وایِ من با او چه ها کردند امون از این غم 2 حسینِ فاطمه ز غم تا شد پایِ عدو به خیمه ها وا شد امون امون امون امون ای دل2 سید محسن حسینی
‍ فاطمیه صحبت های آخرِ بی بی،با مولا بیمارم و من جز تو پرستار ندارم جز ناله پیوسته دگر کار ندارم ای باغ وبهارم - شد فصل خزانم من می روم امشب - با قد کمانم مظلوم علی جان - مظلوم علی جان از حادثه کوچه به کس لب نگوشدم بین درو دیوار دعاگوی تو بودم ای من به فدای - چشمان تر تو تاهستم علی جان - هستم سپر تو مظلوم علی جان - مظلوم علی جان سوزانده مرا اشک غریبانه ات ای یار تو شمعی و من سوخته پروانه ات ای یار گرچه همه سوزم - گرچه همه دردم تا لحظه آخر - دور تو بگردم مظلوم علی جان - مظلوم علی جان بیمار تو را سجده آخر بود امشب با دست خودم شانه زدم بر سر زینب پرگشته مشامم - از بوی حسینم من بوسه بگیرم - از روی  حسینم مظلوم علی جان - مظلوم علی جان سید محسن حسینی .
، ‍ وداع علی ع با فاطمه س ای مسیحا نفَسِ من بی تو من نفس ندارم ای همه دارو ندارم. من بجز تو کس ندارم عمرِ من دعا کن عمرم. بی تو طولانی نباشه سر بزانویم= تو را گویم = به اشکم آتشِ دل بنشانم یاسِ صد برگم= جوانمرگم= دعا کن بعدِ تو زنده نمانم ای جوانِ من= کمانِ من= چرا پیشِ منِ تنهانماندی سورهء کوثر = گلِ پرپر= تماشا کن به چه روزم نشاندی سید محسن حسینی .
درشهادت امام جعفر صادق (ع) . . باتدی سراسر بو گون عالمیان ماتمه آغلوری عرش برین شور دوشوب عالمه سسلوری ایوای اوغول فاطمه جناتیده غصه و درد و بکا یوز گتیروب خاتمه . بو غمده آغلور نه آسمان عاشقلر قلبی بیت الحزان . آه و واویلا وا صادقا ... . شرح بیان ایلورم درد و غم و محنتون اهل جفا پوزدولار حالینی اول حضرتون داد و امان جوریدن مظلم منصوریدن ایلوب امامه روا برهم ایدوب حالتون . بو غمده آغلور نه آسمان عاشقلر قلبی بیت الحزان . آه و واویلا وا صادقا ... . . ایلوب اثر زهر کین الدن آلوب اختیار صادق آل عبا قلبینه دوشدی شرار حجت خالق نئجه حسرتیله جان ویروب شهد شهادت ایچوب اولوی عجب کامکار . بو غمده آغلور نه آسمان عاشقلر قلبی بیت الحزان . آه و واویلا وا صادقا ... . . عاقبت اولدی شهید صابر و فاضل امام جدینه ملحق اولوب سید والا مقام اهل و عیالی گلوب همت ایدوب دفنینه خاک بقیعده یاتوب اولسون او قبره سلام . بو غمده آغلور نه آسمان عاشقلر قلبی بیت الحزان . آه و واویلا وا صادقا ... . به . جسمی نه مجروح اولوب نه سویولوب جامه سی نه بویانوب قانینه باشداکی عمامه سی گونلر ایوینده قالوب جسم حسین شهید خیمه سی غارت اولوب سخت اولوب هنگامه سی . ایستی قوملار اوستونده یاتوب اهل و عیالین گوزدن آتوب . آه و واویلا وا حسرتا یا حسین مظلوم کربلا . موعد هجر اولدی تا کوچ ایلسون کاروان جمله عیال حسین مضطر و ناله کنان بیر نچه عریان دوه حاضر ایدوب اهل کین میندیلر اطفالیلر ناقیه آغلوللا قان . کاروان کوفیه یوللانوب زینبون قوللاری باغلانوب . آه و واویلا وا حسرتا یا حسین مظلوم کربلا سسلدی زینب حسین دور بیزی پیشواز ایله باشسیز عیالین یول اوستونده سرافراز ایله سسلیورم بس ندن زینبه سس ویرموسن دور یارالی ویر اذان شوریله اعجاز ایله . کاروان کوفیه یوللانوب زینبون قوللاری باغلانوب . آه و واویلا وا حسرتا یا حسین مظلوم کربلا . . هر نقدر عمری وار (زلفی) اولار نوحه گر سینه ده تا وار نفس شوریله روضه دییر روحی اولوبدور عجین آل علی بزمینه ورد ایلییر بو سوزی اشکین عذاره الر . کاروان کوفیه یوللانوب زینبون قوللاری باغلانوب . آه و واویلا وا حسرتا یا حسین مظلوم کربلا . .
خیلی هوای کربلا را دوست دارم اشک و مناجات و دعا را دوست دارم این حالت خوبِ بکا را دوست دارم من دین خود را از رسول الله دارم زهرا، علی و مجتبی را دوست دارم مشهد، حرم، پائین پا، صحن گهرشاد این گنبد و گلدسته ها را دوست دارم از تو چه پنهان باز دلتنگ حسینم خیلی هوای کربلا را دوست دارم آرام کنج دنج روضه می نشینم هیئت، محرّم، روضه ها را دوست دارم بالا نیاوردم سرم را تا ببینی این گریه های بی صدا را دوست دارم گریان دستّ بسته ی زینب بیا ... آه من گریه کردن با شما را دوست دارم وحید محمدی .
. تک بیت باید برای سوختنِ دل تلاش کرد پروانه نیست آنکه تقلا نمی‌کند .. .
. السَّلامُ عَلَیْکُمْ یا خُزّانَ عِلْمِ اللّهِ اَلسَّلامُ ... 🔹 داغ تو آب کرده دل سنگ خاره را هم جنس روضه کرده هُشام و زُراره را سوگ تو، صبح صادق دامان فاطمه خاموش کرده نور هزاران ستاره را دارد برای زخم دلت گریه میکند زهری که بسته بر روی تو راه چاره را دارد نفس نفس زدنت شرح می دهد پای پیاده و دل سنگ سواره را قنفذ دوباره آمده فریاد میکشد آورده است بر در خانه شراره را در بین روضه واژه ی "قنفذ" تو را شکست باید دوباره گریه کنی این اشاره را از قطره های اشک تو مرثیه میچکد باید نوشت متن لهوفی دوباره را از شرحه شرحه ی جگر تو نوشته اند شرح مصیبت بدن پاره پاره را از عصر روز گریه، ز غارت سخن بگو از خاتمی که گریه کند گوشواره را محسن حنیفی ع علیه السلام .
علیه السلام 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ منسبِ ذرّیه خیرالنّسا را داشتی صادقانه سیره شیرِ خدا را داشتی در تمام عمر، غیر از مسجد و درس و حدیث حضرتِ شیخ الائمه! تو کجا را داشتی؟! شد حسینیّه تمام خانه ات؛ با جان و دل روضه میخواندی و داغ کربلا را داشتی هم محرّم، هم تمام ماه های سال را یاد جدّت بودی و حال عزا را داشتی اشک، جاری میشد از چشمانِ تو بی اختیار داغ سقّا و غم «أدرک أخا» را داشتی عدّه ای نامرد با پایِ پرهنه بردَنت در گلویت آه و بغض بیصدا را داشتی جان سپردی کنج بستر، پیکرت غارت نشد خوب شد انگشتر و بر تن عبا را داشتی! .
344.6K
علیه السلام 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ لحظه های آخر من - سوزد از پا تا سر من از شرار زهر کینه کوه غم عمری کشیدم - طعنه از دشمن شنیدم شاهدم شهر مدینه ای مدینه نیمه شب - دیده‌ای دنبال مرکب تا که از دشمن چه دیدم او سواره من پیاده - پیش چشم خانواده دست بسته می‌دویدم مادر / رسیده ارث غربت تو بر پسر مادر / از آتش کین خانه‌ام شد شعله ‌ور مادر / با دیدن آتش روان از دیده شد مادر / اشکم به یاد ماجرای پشت در جانم - فدای تو // گریم - برای تو // مادر - که چه کشیدی پیش - چشم علی // خوردی - کتک ولی // دنبا-ل حق دویدی واویلا از این همه غریبی (۳) 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ محرم رازم مدینه - آگهی از آه سینه وز دل لبریز دردم دیده‌ای در اوج غربت - هر زمان با هر مصیبت یاد جدم گریه کردم دیده‌ای با چشم خونبار - یاد عباس علمدار ندبه کردم روضه خواندم یاد قاسم یاد اکبر - یاد اصغر یاس پرپر اشک از دیده فشاندم عمری / روضه کربلا شده حواله‌ ام آه‌ ای / مدینه دیدی اشک و آه و ناله ام گاهی / گریم به مظلومی عمه زینبم گاهی / گریان به یاد عمه سه ساله‌ام غرق - مصیبتم // گشته - عبادتم // اشک - عزای جدم هرجا - با هر غمی // دارم - محرمی // گریم برای جدم واویلا از این همه غریبی (۳) .
همان دستی که آتش زد گل و گلزار حیدر را دوباره شعله‌اش سوزاند ، باغ یاس دیگر را اگر چه روبروی چشم‌هاشان پیرمردی بود ولی آغاز می‌کردند ، جنگی نابرابر را هوای شهر ، دودآلود شد یکبار دیگر هم و این دود از نفس انداخت ، در جنت پیمبر را خلیل الله ، بین آتش نمرودها می‌سوخت نباید اینچنین می‌شد ؛ عوض کردند ، باور را تنش مانند اسپند از شرار شعله‌ها می‌سوخت چه اسپندی ؛ که از داغِ غمش سوزاند مجمر را صدایش را کسی نشنید ، حتی آن همه شاگرد چه باید گفت ، این شاگردهای ظاهرا کَر را ؟! همین‌هایی که می‌بستند ، دست پیرمردی را میان کوچه‌ها بستند ، دست شیر خیبر را و این آتش بیاران جهنم ؛ از همان‌هایند ... که بین شعله‌های جهل ، سوزاندند مادر را همین دستی که اینجا می‌کشید از خشم ، شمشیری کشید از بغض ، روی حنجری خشکیده خنجر را ولی اینجا غلافش کرد و جسمی هم نشد زخمی بُرید اما میان قتلگاه کربلا سر را ... 🔸شاعر: ای اشک چشم ما همه وقف عزای تو دل‌های دوستان همه صحن و سرای تو چشمم سوی مدینه دلم جانب بقیع گرم زیارت حرم با صفای تو از لحظه‌ای که خاک لحد بر تو چیده شد خاک بقیع نه!دل ما گشت جای تو آیا در بقیع شبی باز می‌شود تا در کنار قبر تو گریم برای تو؟ بردند دست‌بسته تو را سوی قتلگاه با آنکه بود عرش خدا جای پای تو ای صد مسیح زندۀ ذکر شبانه‌ات خاموش شد چگونه صدای دعای تو آخر ز زهر کین جگرت پاره پاره شد ای پاره‌های دل، گُل بزم عزای تو تشییع شد چو پیکر پاک تو تا بقیع می‌کرد گریه ختم رسل در قفای تو چون شمع، آب شد بدنت از شرار زهر ای جان عالمی همه بادا فدای تو تنها نه «میثم»...از غم و اندوه و غربتت آگه کسی نگشت به غیر از خدای تو 🔸شاعر: