eitaa logo
امام حسین ع
18.3هزار دنبال‌کننده
397 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
1. صادق آل رسول.mp3
7.83M
( علیه السلام ) 🎤 صادق آل زهرا فرزند مرتضایم کُنج غربت انیسِ سوز زهرِ جفایم ز فرط پیری ، کمرم خمیده ز پا نشستم ، نفسم بُریده دگر زمانِ ، اَجلم رسیده آه ، وا غربتا وا غربتا عمری برمن گذشت و یک روزِ خوش ندیدم با این زانویِ لرزان پشتِ مَرکب دویدم سِرشک غربت همه دم فشاندم ز کوچه خود را به زمین کِشاندم به یاد آن شب ز رقیه خواندم آه ، وا غربتا وا غربتا ( تکرار بند اول ) تار و پود مرا با چنگال غم دریدند حتی سجاده را از زیر پایم کشیدند در آن شب تلخ که پُر از بلا بود حریم من در دلِ شعله ها بود دلم به یاد غم کربلا بود آه ، وا غربتا وا غربتا ( تکرار بند اول )
. با خدا جا در دل اهل ولا دارد حسین هر طرف روی آوری صد کربلا دارد حسین ما به دشت کربلا از او مزاری دیده ایم در دل هر شیعه یک صحن و سرا دارد حسین قتلگاهش کعبه و آب فراتش زمزم است بلکه صد زمزم روان در چشم ما دارد حسین این شنیدی هست قرآن زینت هر خانه ای جا چو قرآن در تمام خانه ها دارد حسین جای قرآن و حسین در سینه ی پیغمبر است بلکه جا بر روی دوش مصطفی دارد حسین تشنه لب شد کشته و جاری ز چشم شیعیان تا قیامت چشمه ی آب بقا دارد حسین در هجوم نیزه ها حق را عبادت می کند به چه خوش در موج خون حال دعا دارد حسین شمر را در قتلگه قول شفاعت می دهد تا چه حد آقایی و لطف و عطا دارد حسین زیر چوب خیزران آوای قرآن بشنود گفتگو با دوست در طشت طلا دارد حسین قتلگاهش مروه و سعیش چهل منزل تمام بین طشت زر صفایی با صفا دارد حسین ذره ای از تربتش درد دو عالم را دواست بهر درد عالم خلقت دوا دارد حسین ✍ .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. اگه قهری بامن باشه رفاقت که سرجاشه یه کم بیشتر عزیزمن حواست به منم باشه میگن هفت ثانیه بعدازمرگ همه خاطرات رو میبینم مطمئنم توی اون لحظه صحن کربلات رو میبینم میگن هفت ثانیه بعدازمرگ همه خاطرات رو میبینم روح من زائر تو میشه باز روضه هاتو میبینم مرور میکنم چه جوری سینه زدم تو روضه هات مرور میکنم چه جوری لطمه زدم تو کربلات آقای من آقای من،آقای من آقای من من هرجا که زمین خوردم به لب اسمتو آوردم تو دادی آبرو عباس ولی من آبرو بردم کاشکی اون لحظه که میمیرم پیرهن سیاه تنم باشه میگن اربابم حسین میادش کاش کنارش حسن هم باشه میگن هفت ثانیه بعدازمرگ میبینم تمام احوال رو من یه جا هنوز دلم گیره میبینم روضه ی گودال رو مرور میکنم چه جوری نیزه زدن به گردنت مرور میکنم چه جوری تا قتلگاه کشیدنت آقای من آقای من،آقای من آقای من شعروسبک کربلائی محسن داداشی 👇
. |⇦•یا مروج العاشورا... و توسل شهادت _امام_صادق علیه السلام اجرا شده سال ۱۴۰۱به نفس کربلایی محمد حسین حدادیان ●━━━━━━─────── یا مُرَوِّجَ العاشورا یا شِیخُ الائِمه مولا السَلامُ علیکَ یا اباعبدالله آرزوی حسینیاست دیدنِ گنبد بقیع کِی میشه سینه بزنیم تو صحن مرقد بقیع تو با اینکه کَرَم داری نه ضریح و عَلَم داری من بمیرم برا غربت تو از امامزاده ها آقا مگه تو چیزی کم داری من بمیرم برا غربت تو «مظلوم غریب آقا مسموم غریب آقا» یا مُرَوِّجَ العاشورا یا شِیخُ الائِمه مولا السَلامُ علیکَ یا اباعبدالله گفتی که با عشق شما دین ما میخوره محک گریه کنِ امام حسین رَحِم اللّهُ دَمْئَتَک صدقه سره تو آقا میشه روضه هامون برپا بانی روضه ی کرب و بلا میشه گریه کنه جدت یه روزی همه ی دنیا بانی روضه ی کرب و بلا گفتی با شور و شین نوحوا علی الحسین یا مُرَوِّجَ العاشورا یا شِیخُ الائِمه مولا السَلامُ علیکَ یا اباعبدالله آقا! اگرچه سه دفعه روی تو شمشیر کشیدن خدا رو شکر که بچه هات سرِ بریده ندیدن ولی آقا چهل منزل دیده خواهری از محمل رأس برادرشو همه جا «به نیزه دار گفتم بچه داری؟ کمی آرام طفلم خواب رفته» یه سه ساله که ترسیده با چشای خودش دیده رأس بریده و تشت طلا فریاد زدم. چوب بالا رفت داد زدم جلو چشم زن و بچه اش با خیزران اینقدر به لب و دندانش زدند.. ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
14010305eheyat-hadadian-zamine.mp3
3.52M
|⇦•یا مروج العاشورا... و توسل ویژهٔ شهادت امام صادق علیه السلام اجرا شده سال ۱۴۰۱ به نفس کربلایی محمدحسین حدادیان
. وقتِ ناله ست و آهِ طوفانی فرصتِ گریه های بارانی وقتِ تکرارِ چند جمله شده باز بر بیتِ وحی حمله شده خاطراتِ هجوم تازه شدند واردِ خانه بی اجازه شدند باز دیوار و در، سپس آتش ریخت بر هم کسی مناجاتش دود و آتش دوباره شعله کشید وسطِ کوچه کارِ قبله کشید وای از اِزدحام، در کوچه شد قنوتِ امام، در کوچه قلبِ دین را دوباره افسردند رهبری را ز خانه می‌بردند سَرورِ شیعه در اسارت شد سخت دشمن پیِ جسارت شد باز در ریسمان، دو دستِ ولی است صادقِ فاطمه، شبیهِ علی است شد دوباره امامِمان بی یار بی عبا، بی عمامه، بی دستار روضه تکرار شد دوباره چرا؟ او پیاده، عدو سواره چرا؟ پیرِ هفتاد ساله، جا می‌ماند پا برهنه، سه ساله را می‌خواند گرچه، اُمُ الائمه را خوانده زیرِ سمّ ستور کِی مانده اهلِ بیتش به سرزنان، اما کس نزد تازیانه بر آنها هتکِ حرمت ز او فراوان شد لیک آخر، رها ز عدوان شد بود اگر ناله ی حزینه ی او نَنِشستند روی سینه ی او نَرُبودند کهنه پیرهنش نشده هیچ نیزه در دهنش □ □ □ بود اما شبیهِ جدِ غریب بی مددکار و بی معین و حبیب با وجودیکه بود گِرداگِرد پای درسش، هزارها شاگرد هیچکس یاری اَش به او نرسید در گرفتاری اَش به او نرسید آنهمه گفته بود، از تاریخ از غمِ زخمِ سینه و سرِ میخ گفته بود از امامِ کَت بسته از تهاجم، به مادری خسته گفته بود از سقیفه و شورا از علی، تا امامِ عاشورا گفته بود از حرامیانِ سخیف از نظر، بر مخدراتِ شریف گفته بود از غمِ پس از گودال از خیام و ربودنِ خلخال باز هم ماند این ولی تنها مثلِ مظلومِ دین علی تنها □ □ □ عبرت امروز هم همانگون است کربلا، کربلای گردونَ است چرخِ گردون، رسانده نوبتِ ما کربلا هست و درسِ عبرتِ ما بشنو از مکتبِ سلیمانی حرف حق از لبِ سلیمانی ای عزیزان من، حرم اینجاست دوستان! اَرضِ محترم اینجاست این زمین در خودش حرم دارد این حرم صاحبِ کرم دارد این دیار از شلمچه تا به دمشق صد هزاران شهید داده ز عشق طاعت از رهبرِ جمارانی هست تا سید خراسانی نگذارید او شود تنها در میانِ هجومِ دشمن ها امتحانی سترگ در پیش است پس جهادی بزرگ در پیش است جبهه را میتوان به دست و زبان یار باشیم تا امامِ زمان تا ظهور این جهاد، تمرین است درسِ عبرت ز روضه شیرین است همه جا غرقِ روضه باید شد تا سفیر حسین، شاید شد خطی از انتظار باید داد روضه را انتشار باید داد یارِ مهدی ببین که چون گِریَد همچو او جای اشک، خون گِریَد ایکه گویی حسین نعم الامیر زینبِ او هنوز مانده اسیر ✍ .
. یارب خون میگرید شهر مدینه صدیقه ی کبری زند به سینه شد کشته صادق     از زهر جانکاه یا صاحب الزمان  آجرک الله رئیس مذهب را با قلب خسته پای برهنه و با دست بسته قاتل میبرد     سوی قتلگاه یا صاحب الزمان آجرک الله آتش زبانه زد از خانه ی او میلرزد از ستم  دردانه ی او با یاد زهرا     از دل کشد آه یا صاحب الزمان آجرک الله 👇
. حالا دارم می‌فهمم، آتیش در یعنی‌چی حالا دارم می‌فهمم، سوختن پر یعنی‌چی حالا دارم می‌فهمم، تُو کوچه‌های غربت حمله به یک خونه با، چهل‌نفر یعنی‌چی نفس نمونده تا بگم، یه دریا گریه هم کمه خدا می‌دونه چی گذشت، تُو کوچه‌ها به فاطمه وای از حال مادرم، وای از چشمای ترم من هم بین کوچه‌ها، ارث از علی می‌برم ................................................ حالا دارم می‌بینم، گرد و غبار و دودو حالا دارم می‌بینم، شعله‌های نمرودو حالا دارم می‌بینم، چیزی رو که مادر دید با دست بسته حیدر، جلوی مردم بود و یکی نگفت تُو کوچه‌ها، بذار عبا به تن کنه میون شهر کسی نبود، فکری به حال من کنه وای از تنهاموندنم، وای از روضه‌خوندنم با پاهای بی‌رمق، تا کوچه کشوندنم ................................................ حالا دیگه حس کردم، عطش رو تُو اوج تب حالا دیگه حس کردم، درد و بلا رو امشب حالا دیگه حس کردم، جلوی چندتا بچه چرا همش خون بارید، چشای عمه‌م زینب تُو کربلا خمیده شد، کسی که مثل حیدره آخه یکی رو نیزه‌ها، سر حسینو می‌بَره وای از ماجرای نی، وای از روضه‌های نی سنگ می‌خورد به بچه‌ها، هِی از لابه‌لای نی ✍ .👇
. سینه ام سوزد از آتش زهر جفا مادرم فاطمه به دیدن من بیا مصحف ناطقم حجت صادقم من غریبم   من غریبم .......... طائر قدسم و لانه ام آتش گرفت چون تو ای مادرم خانه ام آتش گرفت بین آن شعله ها میزنم من صدا من غریبم     من غریبم .......... نیمه شب دست بسته ای خدا بی گناه قاتلم میبرد مرا سوی قتلگاه رهبر مذهبم جان شده بر لبم من غریبم     من غریبم .👇
. باز دوباره دری میسوزه کوچه ای پُر شده از نامرد پیره مردی غریب افتاده نانجیبی دِلش رو خون کرد بی یار و یاوره غریب و مضطره وارث درد و غصه های حیدره آتیش زدن به در امون زِ درده سر شدن یه عده ای به خونَش حمله ور ----------------- مدینه غرق سوز و آهه آسمونش به رنگ تاره شعله ها گُر گرفته انگار داره بازم بَلا می باره آقامونو دارَن از خونه می بَرن دستاشو بستن و توو کوچه می کِشن با ظلم بی حساب میدن بهش عذاب با تازیوونه پیره مرد و می زَنَن -------------- بی عبا و عمامه ای وای اُفتاده یاد جَدش حیدر بی قراره میون کوچه واسه ی روضه های مادر اون مادری که سوخت بال و پری که سوخت به زیر دست و پاها پیکری که سوخت اون پسری که سوخت میخ دری که سوخت میون هُرم شعله چادری که سوخت ------------------- دیگه جونش رسیده بر لب پا برهنه به پشت مرکب نانجیبا میدن آزارِش زنده شد داغ عمه زینب نداره التیام مصیبتای شام اونا که اومدن برای ازدحام اونا که رقصیدن اوناکه خندیدن بُردن مخدرات و مجلس حرام ---------------------- .👇
2. طائر بهشتی.mp3
5.28M
( علیه السلام ) آن طائر بهشتی تنها در آشیانه چون شمع در دل شب می سوخت عاشقانه سوزش شرار سینه ذکرش ترانه ی دل آهش به اوج افلاک اشکش به رخ روانه کی دیده زاهدی را وقت عبادت شب با دست بسته دشمن بیرون بَرَد ز خانه ( آه و واویلا ) تکرار او با کُهولت سن با قامت خمیده این با قساوت قلب در دست تازیانه کاهیده بُد تن او کز بهر کُشتن او منصور ، لحظه لحظه بگرفت از او بهانه آن زاده ی پیمبر ارثیّه اش ز حیدر این بود کز سرایش آتش کِشد زبانه ( آه و واویلا ) تکرار هر چند خانه اش سوخت از دود و شعله افروخت دیگر نخورد یارش سیلی در آستانه آوُخ که کُشت منصور او را به زَهر و انگور دردا که گشت خاموش آن گریه ی شبانه هفتاد سالِ عمرش هفتاد سال غم بود هر لحظه دید بیداد از فتنه ی زمانه ( آه و واویلا ) تکرار آن عزّت رفیعش آن غربت بقیعش جز تلّ خاک نبوَد از قبر او نشانه فردا اگر چه در خاک مدفون شد آن تنِ پاک تا روزِ حشر باشد این نور جاودانه ... ( آه و واویلا ) تکرار ✍ پیشنهاد:
3. صوتی طائر بهشتی.mp3
4.23M
( علیه السلام ) آن طائر بهشتی ( واویلا ، واویلا ) تنها در آشیانه ( واویلا ، واویلا ) چون شمع در دل شب می سوخت عاشقانه ( واویلا ، واویلا ) سوزش شرار سینه ( واویلا ، واویلا ) ذکرش ترانه ی دل ( واویلا ، واویلا ) آهش به اوج افلاک اشکش به رخ روانه ( واویلا ، واویلا ) کی دیده زاهدی را ( واویلا ، واویلا ) وقت عبادت شب ( واویلا ، واویلا ) با دست بسته دشمن ( واویلا ، واویلا ) بیرون بَرَد ز خانه ( واویلا ، واویلا ) او با کُهولت سن ( واویلا ، واویلا ) با قامت خمیده ( واویلا ، واویلا ) این با قساوت قلب ( واویلا ، واویلا ) در دست تازیانه ( واویلا ، واویلا ) آن زاده ی پیمبر ارثیّه اش ز حیدر ( واویلا ، واویلا ) این بود کز سرایش ( واویلا ، واویلا ) آتش کِشد زبانه ( واویلا ، واویلا ) هر چند خانه اش سوخت ( واویلا ، واویلا ) از دود و شعله افروخت ( واویلا ، واویلا ) دیگر نخورد یارش ( واویلا ، واویلا ) سیلی در آستانه ( واویلا ، واویلا ) آن عزّت رفیعش ( واویلا ، واویلا ) آن غربت بقیعش ( واویلا ، واویلا ) جز تلّ خاک نبوَد ( واویلا ، واویلا ) از قبر او نشانه ( واویلا ، واویلا )
2. طائر بهشتی.mp3
5.87M
حاج 🎤 🎤 آن طائر بهشتی تنها در آشیانه چون شمع در دل شب می سوخت عاشقانه کی دیده زاهدی را وقت عبادت شب با دست بسته دشمن بیرون بَرَد ز خانه این با کُهولت سن با قامت خمیده او با قساوت قلب در دست تازیانه به پای *خس چو گلی زار و خسته افتادم به دست خصم دنی دست بسته افتادم چو تازیانه ی ابن ربیع را دیدم به یاد مادرِ پهلو شکسته افتادم به مثل بید میلرزند طفلان منِ نالان چون میکشند ز خانه برون وحشیانه ام آن بی حیا سواره و من با تنی ضعیف پای برهنه جانب مصلخ روانه ام تندی کند که تند برو در بر امیر کندی اگر کنم بزند تازیانه ام *خس = خس و خاشاک
. - پیش من وصف رخ نیلی زهرا نکنید نزد مجنون سخن از ظلم به لیلا نکنید گر چه بگذشته اگر از سر من آب ولی نیمه شب هیچ دری را به لگد وا نکنید **** شبانه دشمنانم چون رسیدند غریبی ام چو در کاشانه دیدند میان کوچه با پای برهنه مرا هم مثل جدم می کشیدند **** در آن ساعت که با پای برهنه پیاده پشت مرکب می دویدم بیاد راه شام و عمه خود ز دیده خون دلها می چکیدم **** به پای خس چو گلی زار و خسته افتادم به دست خصم دنی دست بسته افتادم چو تازیانه ی ابن ربیع را دیدم به یاد مادر پهلو شکسته افتادم ................ . ز بس فرزندت از منصور محنت دید ای مادر دل از قید حیات خویشتن ببرید ای مادر ستمهائی که من دیدم زمصنور ستم گستر به عالم گو کجا کافر ز کافر دیده ای مادر اگر میخواست ماموری برد نزدش مرآن شب چرا ابن ربیع پست را بگزید ای مادر بدو گفتم بده مهلت بخوانم من نمازم را ولی آن بی حیا حرف مرا نشیند ای مادر چو آن جانی بدان صورت مرا از خانه بیرون برد تن طفلان من چون بید می لرزید ای مادر مرا بر سر هوای مملکت داری نمی باشد خود از من بارها این نکته را بشنیده ای ای مادر مرا ای کاش می کشت راحت می دشم دیگر چرا هر دم به قتلم می کند تهدید ای مادر
انتشارات تخصصی کتاب های آموزش مداحی در نمایشگاه بین المللی کتاب، با افتخار شما را به بازدید از کتاب های منتشر شده دعوت می نماید: مصلی تهران تا ۳۰ اردیبهشت هر روز از ۹صبح تا ۸ شب شبستان مصلی، راهروی۲۴، غرفه۲۳ باتشکر انتشارات طاماه دکترمجیدطاهری
. یا مهدی ... افسوس که دلداده ی دلبر نشدم من آنچه که تو می خواستی آخر نشدم من اخلاص نباشد عملم نور ندارد چون ظلمت محضم که منور نشدم من پرونده ی اعمال مرا دیده نگاهت ... بدتر شده ام وای که بهتر نشدم من من از همه دل کنده ام و دل به تو بستم نومید از این خانه و این در نشدم من با گریه ی در روضه بشویم دل خود را جز گریه به هیچ آب مطهر نشدم من جز روضه و در لحظه ی بارانِ دو چشمم یک ثانیه هم با تو برابر نشدم من من خاک کف پای غلامان تو هستم هم رتبه ی با حضرت قنبر نشدم من یک عمر علی گفته ام و باز بگویم دلخسته از این قند مکرر نشدم من *** من گریه کن مجلس پر فیض حسینم هرچند از عشق معطر نشدم من هرگز نخورم غصه دنیای دنی را جز پای غم شاه مُکَدَّر نشدم من فریاد زد ارباب دو عالم : ولدی آه با گریه حریف غم اکبر نشدم من پنجشنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۲ https://eitaa.com/emame3vom/78415 .
. 🏴 علیه السلام و روضه کربلا 🏴بند اول هوایی شده باز دلامون توو ماتمه امام صادق امشبو زائره بقیعیم با پرچمه امام صادق هوایی شده باز دلامون با کرمه امام صادق غمی نداریم روز محشر با علمه امام صادق میباره چشمام،برا تو امشب فدات بشه جون من ای رئیس مکتب تو مثه دریا،منم چو قطره شدم با نیم نگاهت آقا شیعه مذهب میخونه واست،این دل عاشق تا با دعات پُر بشه ظرفم از حقایق میبری دل از،من این دقایق با یه حدیث که زینتشه قال صادق کلامت آقا روح بخشه یه گوهره که میدرخشه به دلهای ما نور میبخشه یا مولا،حضرت صادق 🏴بند دوم دوباره میبینه مدینه نامردی و تو این زمونه آتیشو بین در خونه یه عده رو با تازیونه دوباره میبینه مدینه عده ای نا اَهلو که پستن قلب یه آقارو شکستن مثل علی دستاشو بستن داره میبینه،یه پیرمرد و نیمه ی شب از تو خونش بیرون آوردن جلو چشای،اهل و عیالش از روی خاکا اونو پا برهنه بردن داره میبینه،آقای مارو با طعنه و خنده چقدر دادنش آزار از کوچه ای که،مادر زمین خورد ردش میکردن و آقام میمُرد هزار بار با چشم تر زمین میخورد و یاد مادر زمین میخورد و آقا با سر زمین میخورد و واویلا،ای غریب آقا 🏴بند سوم آقای ما بانیه روضه اس روضه ی جدش که غریبه با لبای تشنه به زیر چکمه های یه نانجیبه آقای ما بانیه روضه اس روضه ی اون سر بریده به روی نیزه رفته پیش خواهری که بلا کشیده تو قتلگاهه،حضرت زهرا میبینه که چجور سرش میریزن اعدا نفس نمونده برای مولا کشوندنش با پیکر خونی رو خاکا به روی تله،زینب کبری صدای آهشه پیچیده توی صحرا چه سرزمین ، بدیه اینجا تو رفتی و جهنمه تموم دنیا چی دیده مادرش ای وای بریده شد سرش ای وای زخمیه پیکرش ای وای ای وای از،غم اربابم ۱۴۰۲/۰۲/۲۳ ✍️🎶امیرحسین سلطانی ✍️مجید آقاجانی .👇👇