eitaa logo
امام حسین ع
19.4هزار دنبال‌کننده
401 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
کار و بار دو جهان ریخت بهم غوغا شد چشم زهرا و علی بعدِ شما دریا شد رفتی و خنده به کاشانه ی تو گشت حرام رختِ مشکیِ یتیمی به تن زهرا شد عهد و پیمان غدیرت به فراموشی رفت حُکم بر خانه نشینیِ علی امضا شد بعدِ تو حرمت کاشانه ی حق حفظ نشد پای اولاد حرامی به حریمت وا شد دخترت پشتِ در و... آتش و دود و مسمار... خوب فرمانِ مودت به خدا اجرا شد خبر پر زدن فاطمه حیدر را کشت چند باری به زمین خورد علی تا پا شد روضه ها هست، بمانند... ولی عاشورا تشنه لب شاه غریبی که تک و تنها شد از بلندی فرس تا به زمین خورد شنید صحبت از غارت معجر ز سر زن ها شد زینتِ دوش شما بود ولی کرب و بلا منزلش خار و خس بادیه و صحرا شد داد زد زینب کبری: به روی سینه نرو... گوش قاتل نشنید و قد مادر تا شد سر او تا که جدا شد زره اش را بردند زره اش هیچ... سرِ پیرهنش دعوا شد هرچه زینب پی انگشتر او گشت، نبود عاقبت دست کسی خاتم او پیدا شد اجرِ پیغمبری ات بود که مردم دادند ظلم هایی که پس از تو به ذَوِی القُربی شد
. ای در هوای ماتم تو عرش، سوگوار ای در غم تو چشم سماوات، اشکبار اسلام در مصیبت تو می شود یتیم دین در فراق روی تو بی تاب، بیقرار ما را در اوج گنبد خضرای خود ببر تا روی گنبدت بنشینیم چون غبار هرگز ز یاد حضرت زهرا نمی رود چشمی که شد ز ماتم تو ابر نوبهار رفتی و از مدینه ی تو رفت دلخوشی کوچید مرغ عشق و محبت از آن دیار سر زد پس از تو ای به همه خلق مهربان از امت تو آنچه نمی رفت انتظار هرچند از تو غیر محبت ندیده بود اما به اهل بیت تو بد کرد روزگار گلچین رسید و بعد تو خشکید پشت در یاسی که مانده بود ز باغ تو یادگار گر می گرفت آتش کینه به خانه و می رفت سمت پهلوی گل دست های خار آن دست که به بازوی زهرا قلاف زد انداخت دور گردن مولا طناب دار در بین کوچه باز همان دست آمد و دیوار کوچه خون شد و افتاد گوشوار
. دعا كنید شب گریه‌آورش نرسد و جانِ او به لبانِ مطهرش نرسد هنوز هم كه جوادش نیامده از راه دعا كنید نفس‌های آخرش نرسد بدون سرفه‌ی خونین جگر نمی‌ریزد دعا كنید كه زخمی به حنجرش نرسد هزار شكر كه معصومه با برادر نیست وگرنه داشت دعایی كه خواهرش نرسد چنان به رویِ زمین می‌خورَد قدم به قدم گمان كنم كه به حجره به بسترش نرسد نفس‌نفس‌زدنش سخت‌تر شده ای داد خداكند كه صدایش به مادرش نرسد جوادش عاقبت آمد... گریز روضه رسید پسر رسید كه روضه به آخرش نرسد.... *** حسین بر سرِ زانو، جوانش اُفتاده نمی‌شود نزند داد، بر سرش نرسد بغل كشیده تنش را ولی زمین می‌ریخت به خیمه‌گاه گمانم كه اكبرش نرسد چقدر هلهله دارند ارازلِ كوفه دعا كنید كه ای كاش خواهرش نرسد علی كه رفت عمو رفت دختری ترسید دوید آتشِ خیمه به پیكرش نرسد دوید عمه كه پیش از سنان به او برسد كه دست‌هایِ حرامی به معجرش نرسد
تسلیت به فاطمه معصومه یگانه بانوی قم ! کوکب امام رضا فدای گریه ات ای زینب امام رضا چگونه عرض کنم تسلیت به محضر تو شهید شد وسط حجره ای برادر تو آهای فاطمه قم ! سرت سلامت باد برادرت وسط کوچه ها زمین افتاد میان حجره نشسته تو را صدا بزند هزار شکر ندیدی که دست و پا بزند نشد که سایه به آن سایه سرت بدهی نبودی آب به دست برادرت بدهی نبودی آه که پایین پاش گریه کنی میان حجره بیایی براش گریه کنی چقدر عرض ادب خیل مرد و زن کردند قسم به تو که عزیز تو را کفن کردند * امان ز خواهر سلطان کربلا ؛ زینب رسید پیش سلیمان کربلا ؛ زینب رسید و دید که انگشتر برادر نیست به غیر شمر کسی بر سر برادر نیست نشد که سایه بر آن سایه سرش بدهد نشد که آب به دست برادرش بدهد برادری که شده عالمی پریشانش کنار دیده خواهر شکست دندانش چقدر عرض جسارت بر آن بدن کردند عزیز فاطمه را نعلها کفن کردند
. کار تو، همه مهر و وفا بود، رضا جان پاداش تو، کی زهر جفا بود، رضا جان آن لحظه که پرپر زدی و آه کشیدی معصومۀ مظلومه، کجا بود رضا جان بر دیدنت آمد چو جوادت ز مدینه سوز جگرش، یا ابتا بود رضا جان تنها نه جگر، شمع‌صفت شد بدنت آب کی قتل تو اینگونه روا بود، رضا جان تو ناله زدی، در وسط حجره و زهرا بالای سرت نوحه‌سرا بود رضا جان یک چشم تو در راه، به دیدار جوادت چشم دگرت کرب و بلا بود، رضا جان جان دادی و راحت شدی از زخم زبان‌ها این زهر، برای تو شفا بود رضا جان از آتش این زهر، تن و جان تو می‌سوخت اما به لبت، ذکر خدا بود رضا جان روزی که نبودیم در این عالم خاکی در سینۀ ما، سوز شما بود رضا جان از خویش مران «میثم» افتاده ز پا را عمری درِ این خانه گدا بود رضا جان
4_6014633830080578389.mp3
11.43M
به تو سلام میدم درمون دردامی... به تو سلام میدم تویی که آقامی... 🎤 🎧 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 ✅ @emame3vom 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
چون در لحدم نكير و منكر ديدند يك يك همه اعضای مرا بوئيدند ديدند ز من بوی مي آيد از آمدن خويش خجل گرديدند...
4_507224140030149153.ogg
447.3K
این حسین کيست که درقلب همه جا دارد این  همه عاشق دیوانه  و شیدا دارد این حسین کيست که نام کرمش در دو سرا این چنین پیش خدا رتبهٔ اعلا دارد این حسین کيست که از کشتن او چشم خدا اشک خون از حرم عالم بالا دارد این حسین کيست که در قتلگه کربُبَلا رقص او در بر شمشیر تماشا دارد این حسین کيست همان زینت دامان نبی ازلب پاک نبی بوسهٔ زیبا دارد این حسین کيست که در سلسلهٔ عرش خدا این همه از غم این داغ مُعَزّا مقدمه مجلس یحیی طالبی #فارسی @emame3vom
متن شعر روضه شب اربعین حضرت سیدالشهدا علیه السلام - حاج منصور ارضی: سرخاک تو بی خبر آمدم عزادارمو خون جگر آمدم درست است بی بال و پرآمدم به شوق تو اما به سر آمدم سرآمد غم هجر ،دوری بس است صبوری صبوری صبوری بس است رسیدم که با یار صحبت کنم شه بی سرم را زیارت کنم نگاهم کنی و نگاهت کنم اگر اذن دادی شکایت کنم به نیزار قلبم جزآتش نبود سفر رفتی ای یار، رسمش نبود تو رفتی و دنیا به من بد گذشت وهرلحظه هرجا به من بدگذشت در این روز و شبها به من بدگذشت خلاصه که آقا به من بد گذشت نگو گریه کافیست، صبرت کجاست؟ عزیز دلم سنگ قبرت کجاست؟ چهل روز یاد تنت سوختم به یاد زمین خوردنت سوختم ز داغ به نی رفتنت سوختم و با کهنه پیراهنت سوختم همینکه دلم سمت گودال رفت دوباره زغم زینب از حال رفت خبر داری اصلا که حیران شدم؟ چو موی تو بر نی پریشان شدم؟ پدر مادر این یتیمان شدم به من شمر خندید گریان شدم قدم از فراغ تو خم شد حسین لباس اسارت تنم شد حسین چه آمد سر خواهرت بین راه. نشستم به پای سرت بین راه شدم یک تنه لشگرت بین راه دویدم پی دخترت بین راه زمین خورد و از قافله بازماند ز سنگینی سلسله باز ماند نبودی و اشکم سرازیر شد پرو بال من گیر زنجیر شد حرم کوچه در کوچه تحقیر شد ازین غصه ها خواهرت پیر شد غریبانه ماه شبت سنگ خورد به پیشانی زینبت سنگ خورد من از شهر کوفه چه ها دیده ام غمی بدتراز کربلا دیده ام عجب لطفی از آشنا دیده ام به گوشت رسیده که را دیده ام؟ کنیز قدیمی من ایستاد به من نان و خرمای خیرات داد گذشتیم از شهر در ازدحام میان حرامی،خطر،ازدحام نه یکجا که در هرگذر ازدحام مرا نیمه جان کرد اگر ازدحام نگاه همه سوی ما خیره بود به ذریه مصطفی خیره بود نمیگویم از شام،نامش بد است شلوغی هر پشت بامش بد است سلامش بد است انتقامش بد است محل یهود انتقامش بد است نمیپرسی از حال و احوال من تورا جان عباس حرفی بزن بگو حق زینب که آزار نیست. پریشان شدن پیش انظار نیست عبور از هیاهوی بازار نیست سزاوار گل خنده ی خار نیست دراین شهر غوغای پوشیه بود ولی دست من جای پوشیه بود خبر داری از ضعف دردانه ها؟ بوی نان که می آمد از خانه ها؟ کبودی شلاق بر شانه ها؟ پذیرای ما بود ویرانه ها همه دست بسته به پیش عوام بدون تو رفتیم بزم حرام شراب و شراب و شراب و شراب نگاه حزین رباب و شراب دل سنگ چوب و عذاب و شراب سرت بود در پیچ و تاب و شراب.. فرود آمد و ناگهان خون چکید خودم دیدم از خیزران خون چکید ز داغ سرت مادرت گریه کرد به اشک دوچشم ترت گریه کرد به بی تابی خواهرت گریه کرد چقدر از غمت دخترت گریه کرد به او حق بده غم مریضش کند کسی خواست آنجا کنیزش کند
🍂 🎋 ✨برحسن سبط مصطفی صلوات ✨به گل باغ مرتضی صلوات ✨به جگر گوشهٔ حبیبهٔ حق ✨به گل روی مجتبی صلوات 💥💥ا_حجة_الله_علی_خلقه_یاسیدنا... 🌾مرغ دل من گشته گرفتار بقیع 🌾قربان بقیعُ اشک زُوّار بقیع 🌾شبها که در بقیع را میبندند 🌾من گریه کنم به پشت دیوار بقیع ⬅️دلها را ببریم مدینه کنار قبرستان بقیع.... کنار اون قبری که بی شمع و چراغه... زائر نداره.... بارگاه ندارد ....آقام غریبه... غریبه... غریبه.... رسول خدا فرمود : به قدری حسنم مظلومه که ملائکه و مرغان آسمان برا حسنم گریه می کند ..... فرمود هر کس برا حسنم گریه کنه فردای قیامت کور محشر نمیشه.... ↙️حالا چشم سرتو ببند، چسم دلتو باز کن بریم مدینه... 🔹 دلم میخواد یه شب مدینه باشم 🔹زائر آن شکسته سینه باشم 🔹 دلم میخواد یه شب بقیع بشینم 🔹 آخ قبر غریبِ حسنو ببینم 🌐 اما بگم چه کردند با این امام مظلوم تو مدینه ... آی حاجت دارا...آی جوون دارا... آی ناله دارا.... ⬅️ آقا روزه بود موقع افطار همسرش جعده رو صدا زد آب طلبید... تا آبُ نوشید فرمود انا لله و انا الیه راجعون..... 🌐 هر مردی از دردی داشته باشه تو خونه به اول کسی که میگه همسرشه،،، اما من بمیرم امام مجتبی تو خونش هم غریب بود محرم نداشت.... آخ حالا که مادر ندارم همسرم دشمنمه،،، صدا زد کنیزا برید به خواهرم زینب بگین بیاد... 💥... 💥.... ⬅️دلا بسوزه برا اون لحظه ای که... تا خبر به زینب دادن، زینب بیا بی برادر شدی.... الهی نبینه داغ برادرُ... الهی نبینی اونچه که زینب دید... (اومد کنار بستر برادر.... شروع کرد گریه کردن) زینب بمیره حسنشو تو بستر نبینه... امان امان.. صدا زد زینب جان گریه نکن خواهر،، برو حسینمو خبر کن... یه وقت دیدن زینب داره تو کوچه های بنی هاشم میدوه..... صدامیزنه عباسم بیا... عون بیا... جعفر بیا.. آخ حسینم بیا (چه خبر شده خواهر) آخ بیاید حسنم داره جون می ده... (الهی این لحظه رو نبینی به خدا خیلی سخته) ⬅️ همه اومدن کنار بستر امام حسن همه دارن گریه میکنن همه دارن ناله می‌کنند .... امام حسین تا برادرو تو اون حال دید شروع کرد گریه کردن... ⬇️ امام حسن یه لحظه چشم شو باز کرد، دید امام حسین داره گریه می کنه.... صدا زد حسین جان داداش،،، چرا گریه می کنی،،، شاید گقته باشه... داداش تو رو به این حال می بینم گریه می کنم.... دارم میبینم بی برادر میشم گریه می کنم.... داغ بی برادری برام سنگینه دارم گریه می کنم... یه وقت صدا زد حسین جان داداش.... گریه نکن داداش.... گریه نکن حسین جان.. 💥عالم برا حسین گریه کنه حسین گریه نکنه... ⬅️(داداش اگرچه منو با زهر مسموم کردند اما حسین جان تو خونه خودم هستم دارم جون میدم،،، الان آب طلب کنم بهم شیر تعارف می کنند... همه کنار بسترم جمعند خواهرم هستش، برادرم هستش،،، اما حسین جان 💥💥 حسین جان روزی میاد روز عاشورا.... دشمن دورت حلقه میزنه حسین جان... داداش لب تشنه شهیدت می کنند... سر تو بالای نی میبرن.... امان امان ⬅️ یه مرتبه صدا زد خواهرم زینب... خواهر طشتی برام بیار خواهر.. میگن اینجا بی‌بی خوشحال شد .. گفت الان حسنم زهرو بر میگردونه... حالش بهتر میشه... اما یه وقت نگاه کنه ببینه پاره های جگر برادر.... ⚫️حسنم بس که ز غم ناله نمود 🔴طشت را پر زِ گُل لاله نمود ☑️اما ای روزگار چه کردی با دل زینب.... دو تا طشت نشون زینب دادی... یه طشت تو مدینه پاره های جگر برادرش حسن..... یه طشتم توی شام، سر بریده حسیــــــــن.... 🔘از دو طشت آمد نوای شور و شین 🔘گاه از طشت حسن گاه از حسین 🔘اندر اینجا قلب زینب خسته بود 🔘وندر آنجا دست زینب بسته بود 🔘از دو لبهای حسن خون میچکید 🔘خورد لبهای حسین چوب یزید 🔆هر چقدر ناله داری به سوز جگر ابی عبدالله ناله بزن سه مرتبه بگو یا حســــــــین
‍ شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام سبک شور کربلای حسین طاهری 🎤🎤🎤 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ اینجا سنگ مزار خاکه تا چشم کار میکنه درده دل خیلی ساله که خونه که میگه خاک غم سرده بقیع تو رویا دیدم که آباد شدی بقیع دیدم که صاحب گوهرشاد شدی بقیع دیدم که کلی زائره تو حرم بقیع چه فکرا دارم برات تو سرم میترسم عمر من سر بیاد نشه تعبیر بشه این رویا من از خدا برای امام حسن گنبد طلا میخوام میترسم آخرقبر مادرم رو نبینه این چشمام چی میشه من ببینم که زائر قبر مادرم زهرام امون از این غریبی امون از عمر کوتاه وارث خون زهرا یه روز میرسه از راه ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ چشمای آسمون خیسه از قلب سنگیه دنیا رسم این روزگار زخمه اینجا غربت شده معنا چرا حتی یه سایبون نداری بقیع چرا یه زائرم نداری تو این شبا یه روز اینجا پر از عاشق و دلداه میشه یه روز اینجا میشه شبیه مشهدالرضا یه روز میاد که صحن امام حسن سفره ی کرم بازه یه روز میاد آقامون میون صحن تو روضه میندازه یه حسی میگه نزدیکه روزی که میرسه گل زهرا برا بقیع یه صحن و یه گنبد و بارگاهی میسازه ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ امام_حسن_مجتبی_علیه السلام 〰〰〰〰〰〰〰〰
تله پیچیدگی در چیست ؟ بسیاری از افراد، با این اعتقاد که "اگه از کلمات با کلاس استفاده کنم یعنی باسوادترم" در تله استفاده از واژه های پیچیده می افتند. در این صورت صحبتشون ممکنه با کلاس باشه اما قابل درک و به یاد موندنی نیست. لطفاً همین الان یکی از شعرها یا ضرب المثل هایی رو که حفظید به یاد بیارید. به احتمال زیاد از واژه ها و عبارت های ساده در اونها استفاده شده. سادگی در کلام باعث میشه صحبت شما دل نشین تر و به یاد ماندنی تر باشه و البته راحت تر درک بشه. من هم سعی کردم در این نوشته خیلی ساده و راحت با شما صحبت کنم. پس تله پیچیدگی، یعنی استفاده از واژه ها و اصلاحات دشوار و پیچیده و به اصطلاح با کلاس پس از کلمات سخت خودداری کن. 🕳🕳🕳🕳🕳 @emame3vom
🔴 امتحان شدن شیعیان در آخرالزمان 🔹امام صادق علیه السلام، درباره شدت فتنه‌های زمان غیبت می‌فرماید: «وَ اللَّهِ لَتُمَحَّصُن؛َّ وَ اللَّهِ لَتُمَیَّزُنَّ؛ وَ اللَّهِ لَتُغَرْبَلُنَّ؛ حَتَّى لَا یَبْقَى مِنْکُمْ إِلَّا الْأَنْدَر» - به خدا سوگند شما خالص می شوید؛ - به خدا سوگند شما از یکدیگر جدا می‌شوید؛ - به خدا سوگند شما غربال خواهید شد؛ - تا اینکه از شما شیعیان باقی نمی‌ماند جز گروه بسیار کم و نادر. 🔹در این میان کسانی نجات خواهند یافت که: ١- خود را در زمان غیبت به امام زمان عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف نزدیک و نزدیک تر کنند؛ ٢- خود را از رذایل اخلاقی پاک کنند و به صفات حسنه نیکو گردانند(تزکیه نفس کنند). ٣- شناخت امام زمان -عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف- و دعای فراوان برای فرج ایشان، تنها راه نجات در این دوران پر از فتنه است. (بحارالانوار، ج ۵ ، صفحه۲۱۶) @emame3vom
📕📔📗📙 ع 📚 مقتل امام حسین ع تألیف شیخ صدوق ره 📖📚 ابن شهر آشوب از ابن عباس روایت کرده است که: «هند ( هند جگرخوار ) از عایشه خواهش کرد که تعبیر خوابی که دیده بود از پیغمبر صلی الله علیه و آله بپرسد. پیغمبر صلی الله علیه و آله فرمود: او را بگوی که خواب خویش بیان کند. هند گفت: دیدم گویی خورشید بالای سر من طالع شده است و ماه از اندام من بیرون آمد و گویی ستاره ای سیاه از ماه جدا گشته و بر خورشید کوچک که از خورشید اولین جدا شده بود حمله کرد و آن را فرود برد، پس افق تاریک شد، آنگاه دیدم چند ستاره در آسمان حرکت میکنند و ستارگان سیاه در زمینند، آن گاه ستارگان سیاه از همه جا آفاق زمین را فروگرفته اند . 🖤 پس چشم پیغمبر صلی الله علیه و آله از اشک پر شد و دو بار فرمود: ای هند بیرون برو! ای دشمن خدای که اندوه مرا تازه کردی و خبر مرگ دوستان را به من دادی! پس چون هند بیرون رفت پیامبر ص فرمود : خدایا لعنت کن او را و نسل او را! 🥀 از تعبیر خواب پرسیدند، فرمود: اما آن ماه معاویه مفتون فاسق منکر خدای تعالی است، و آن تاریکی که میگوید و ستاره سیاهی که دید از آن ماه جدا میشود و بر آن خورشید کوچک که از خورشید اول جدا شده بود حمله کرد و آن را فروبرد و سیاه شد، پس تعبیر این واقعه آن است که پسر من حسین علیه السلام را پسر معاویه میکشد، پس آفتاب سیاه میشود و افق تاریک میگردد . اما آن ستاره های سیاه که زمین را از هر جا فروگرفته اند پس آنان بنی امیه اند». ╔═ 🍁 🌻════⚘ 🌾═╗ 🆔 @emame3vom ╚═ 🦋⚘════ ⚖☀️ ═╝
✨﷽✨ 💠شمش طلا و معجزه امام صادق (ع)! ✍گروهي از اصحاب امام صادق عليه السلام خدمت حضرت نشسته بودند كه ايشان فرمودند: خزانه هاي زمين و كليدهايش در نزد ماست، اگر با يكي از دو پاي خود به زمين اشاره كنم، هر آينه زمين آنچه را از طلا و گنج ها در خود پنهان داشته، بيرون خواهد ريخت! بعد، با پايشان خطي بر زمين كشيدند. زمين شكافته شد، حضرت دست برده قطعه طلايي را كه يك وجب طول داشت، بيرون آوردند . سپس فرمودند:خوب در شكاف زمين بنگريد! اصحاب چون نگريستند، قطعاتي از طلا را ديدند كه روي هم انباشته شده و مانند خورشيد مي درخشيدند. يكي از اصحاب ايشان عرض كرد: يابن رسول الله! خداوند تبارك و تعالي اين گونه به شما از مال دنيا عطا كرده، و حال آنكه شيعيان و دوستان شما اين چنين تهيدست و نيازمند باشن؟ 💥حضرت در جواب فرمودند:براي ما و شيعيان ما خداوند دنيا و آخرت را جمع نموده است(کنایه از بی ارزشی مال دنیا) ولايت ما خاندان اهلبيت بزرگترين سرمايه است، سرانجام ما و دوستانمان داخل بهشت خواهيم شد و دشمنانمان راهي دوزخ خواهند گشت! 📚بحار، ج ۱۰۴، ص۳۷
✍امام صادق علیه السلام فرمود: در تورات نوشته شده است: ‌ ای فرزند آدم! مرا عبادت کن تا دلت را پر از بی نیازی کنم و تو را به نیازهایت واگذار نکنم. [در این صورت] بر من است که نیاز تو را برآورده سازم و دلت را از خوف خودم آکنده سازم و اگر مرا عبادت نکنی دلت را مشغول دنیا می کنم و نیاز تو را برآورده نمی کنم و تو را به خواسته هایت واگذار می کنم. 📚کافی، ج۲، ص۸۳ ‌ ‌‌‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
✨﷽✨ 💠تو گناه را ترک کن، خدا تربیتت می کند💠 ✍مرحوم شیخ رجبعلی خیاط می گوید: «در ایّام جوانی دختری رعنا و زیبا از بستگان، دلباخته مَنْ شد و سرانجام در خانه ای خلوت مرا به دام انداخت، با خود گفتم: «رجبعلی! خدا می تواند تو را خیلی امتحان کند، بیا یک بار تو خدا را امتحان کن! و از این حرام آماده و لذّت بخش به خاطر خدا صرف نظر کن. سپس به خداوند عرضه داشتم: «خدایا! من این گناه را برای تو ترک می کنم، تو هم مرا برای خودت تربیت کن!» آن گاه یوسف گونه پا به فرار می گذارد و نتیجه این ترک گناه، باز شدن دیده برزخی او می شود؛ به گونه ای که آنچه را که دیگران نمی دیدند و نمی شنیدند، می بیند و می شنود و برخی اسرار برای او کشف می شود 📚کیمیای محبت، محمدی ری شهری، دار الحدیث، چاپ سوم، ص۷۹
. مستمندیم ، نگاهِ کرمت ما را بس از فراوانیِ جودِ تو کمت ما را بس نسلِ اشکیم و بدهکارِ دعای زهرا شادمانیم ، غمِ مُحترمت ما را بس سر به پای تو نهادیم و سرافراز شدیم قدمی نِه ، که غبار قدمت ما را بس عزّتِ نامِ تو ما را سر پا داشت حسین که همین نوحه ی جانسوزُ دمت ما را بس میزبان فاطمه باشد چه نیازی به جنان لحظه ای گریه به زیرِ عَلَمت ما را بس تا خدا را به زیارت بنشینیم حسین سحرِ یک شبِ جمعه حرمت ما را بس غرقِ در زخم ، ببین مرهمِ اشک آوردیم صله ی مادرِ تو ، این نِعَمَت ما را بس عرش لرزید بخود ، کیست تحمّل بکند به زمین خوردنِ آن قدِ خمت ما را بس تا بمیریم برای ، غم ِ ناموس ِ خدا گریه ی روز و شبِ منتقمت ما را بس... نوكر نوشت : یک اربعين گذشته و زينب رسيده است بالای تربتی ڪہ خودش آرميده است يا ايها الغريــب سلام ای بــرادرم ای يوسفی‌کہ گرگ تنت را دريده است السلام علی قلب زینب الصبور .
🔶ما پس از زیارت اربعین، در آغاز یک «زندگیِ نو» هستیم 📌«نو شدن و شروع تازه» بعد از زیارت کربلا باید یک «رسم» شود؛ مثل رسم آغاز سال نو 🔰 ما پس از زیارت اربعین و بازگشت از کربلا، در آغاز یک زندگیِ نو هستیم، چون طبق روایات، به زائر امام‌حسین(ع) فرموده‌اند: آنچه در گذشته بود، بخشیده شد، عمل خودت را از سر بگیر، و زندگیِ تازه‌ای آغاز کن (کامل‌الزیارات/132) اما در بین ما رسم نیست که مسئلۀ مغفرت کامل در زیارت امام‌حسین(ع) را خیلی جدّی بگیریم. 🔻این باید در بین ما تبدیل به یک رسم بشود که بگوییم «من تازه از کربلا آمده‌ام و تصمیم گرفته‌ام دیگر غیبت نکنم، نمازم را درست کنم و... الان که همۀ گناهان گذشته‌ام پاک شده است، چرا دوباره پرونده‌ام را خراب کنم؟!» 🔻همان‌طور که در آغاز سال شمسی «نو شدن» یک رسم است، بعد از زیارت امام‌حسین(ع) هم باید این «نو شدن و شروع تازه» یک رسم بشود. 🔻باید به زائران اباعبدالله(ع) تبریک بگوییم به‌خاطر اینکه زندگیِ تازه‌ای را شروع کرده‌اند. حتی می‌شود به زائرانی که از کربلا برمی‌گردند، یک پیامک-شبیه پیامک‌های تبلیغاتی- بزنند و بگویند: «زندگیِ تازۀ شما مبارک باشد، در این شروع نو برای زندگی‌تان، چه برنامه‌هایی دارید؟» 🔻بنده اگر جای خبرنگارانی بودم که موقع بازگشت زائران از کربلا، با آنها مصاحبه می‌کنند، این سؤال را هم از زائران می‌پرسیدم: «شما در این زندگیِ تازه‌ای که آغاز کرده‌اید، چه برنامه‌ها و نقشه‌هایی دارید؟» 👤علیرضا پناهیان @emame3vom 👈
✨﷽✨ 💢کنترل زبان و خشم، اولین شرط رسیدن به درجات معنوی ✍ آیت الله فاطمی نیا: تا خودت پاکیزه نباشی، پاکیزه بهت نمی دهند. ظرفی که برای آب خوردن انتخاب می کنی باید پاک باشد. اگر من ظرف باطنم آلوده باشد، این توقع درستی نیست که از خدا پاکیزه بخواهم. حالا چه کار کنیم در قدم اول باطنمان پاک شود؟ با خودت قرار بگذار به کسی پرخاش نکنی. ما زیارت می رویم، نماز جماعت می خوانیم، ماه رمضان روزه می گیریم، پس چه می شود که توفیق نداریم و پیشرفت نمی کنیم؟ وقتی بررسی کنیم می بینیم ریشه تمام مشکلات زبان است. با حرف کسی را می زنیم یا غضب و پرخاش می کنیم. آیت الله بهاءالدینی می فرمودند: پرخاش برکات زندگی را می برد. کسی به خواجه نصیر نامه نوشته بود. اول نامه خطاب به خواجه نصیر گفته بود: ایها الکلب، یا ایها الکلب ابن کلب (ای سگ، یا ای سگ فرزند سگ) فلان مسأله علمی چه طور است؟ 💥خواجه نصیر هم در جواب نوشته بود كه جواب مساله این است و در آخر نامه نوشت: اما صحبت تو درباره سگ؛ سگ حیوانی است که چهاردست و پا راه می رود و بدنش از پشم پوشیده است. من دوپا هستم و آن طور نیستم و... والسلام. تمام! نه پرخاشی نه غضبی! ما بودیم حداقل می نوشتیم خودتی! پس باید اول باطنمان پاکیزه شود تا رشد کنیم.. @emame3vom
سلام(بخوانیدوارسال کنید): چشم وا كرده شدم دست به دامان حسن مادر افکند مرا در یم احسان حسن روزی از دست علی خوردم و از خوان حسن از همان روز شدم بي سر و سامان حسن بر جبینم بنويسيد مسلمان حسن دل خود را سر هر بام هوایی نکنم طلب عشق ز هر بي سر و پايي نكنم رو به هر قبله و هر قبله نمايي نكنم پيش هر سفره كه پهن است گدايي نكنم نان هر سفره حرام است به جز نان حسن چه مقامی و چه نامی چه مرامی دارد چقدر لطف به بیمار جذامي دارد خنده در پاسخ آن سائل شامي دارد وه که ارباب دو عالم چه امامی دارد همه اينها غزلي هست به ديوان حسن آنکه نامش شده احلی من عسل كيست حسن آنكه بخشندگيش گشته مثل كيست حسن معني حي علي خير العمل كيست حسن مرد نام آور پيكار جمل كيست حسن شتر سرخ زمین خورد ز طوفان حسن ارث مظلومیت از غربت بابا دارد قد خم ،سینه ی خون ،دیده ی دریا دارد جگری سوخته از زخم زبانها دارد گر بگوییم غریب الغربا جا دارد خون شد از یاد غمش قلب محبان حسن زهر آمد به سراغش جگرش ريخت به هم جگرش ريخت به هم بال و پرش ريخت به هم زينبش آمد و چشمان ترش ريخت به هم همه ي خاطره ها در نظرش ريخت به هم دل پريشان شده از حال پريشان حسن چقدر سخت گذشته است به او در کوچه چه مراعات نظیریست حسن ،در ، کوچه باز هم خاطره ی گریه و مادر کوچه قاتل جان حسن می شود آخر کوچه کوچه عمریست که آورده به لب جان حسن (چشم نامرد به ناموس علي تا افتاد) وای بر من زد و بر صورت گل جا افتاد ناگهان روی زمین حضرت زهرا افتاد خواست تا پا بشود باز هم اما افتاد شعله ي آه كشد سينه ي سوزان حسن
زمینه سربند هر شب با چاووش روضه ها حیِ علی کربلا دوباره سینه زنم یا سیدالشهدا السلام ُ علي ساكن كربلا صلي الله عليكَ مصباح الهدي به ياد غم هاي تو سينه مي زنم نوكر شاه شهيد بي كفنم سلام ما به محرم به روضه های هر شب سلام ما به حسین و به ناله های زینب همه زندگی ام فدات الهی بمیرم برات وای وای وای جانم حسین حسین حسین ۲ عشق تو روح تنم دیوانه ی تو منم تا زنده ام ز شما محاله دل بکنم پای تو می مونم تا پا جونم حسین می نویسم اسمت و با خونم حسین با خجالت درِ خونتُ باز زدم نمی اری تو به روم که چقد بدم دوباره امده بر در گدایتان ارباب سلام ای همه هستی فدایتان ارباب تموم غمِ کربلا خلاصش شده این نوا وای وای وای ای تشنه لب حسین حسین حسین ۳ دوباره مادر تو روضه خونه سر تو می کشتنت جلوی چشمای خواهرِ تو الا صلي عليكَ مليكَ السما هذا حسنٌ مرملُ بالدما محزوزُ الرأسِ من القفا يا حسين رفته سرت به روي نيزه ها حسين سری به نیزه بلند است و در برابر زینب خدا کند که نباشد سر برادر زینب می خورد توی گودال زمین فنادا به صوت الحزین وای وای وای ای بی کفن حسین حسین حسین