.
📋 به نام نامی حیدر قلم به دست شدم
#زمینه
#مدح_امام_علی (ع)
حاج سیدرضا نریمانی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به نام نامی حیدر قلم به دست شدم
علی شراب طهور است، من که مست شدم
تبارکَ و تعالیٰ ز نیست هست شدم
خداپرست شدم تا علی پرست شدم
میان این دو پرستش هنوز حیرانم
گهی به سجدهام این میکشد گهی آنم
به عجز خم شو و زانو بزن در این درگاه
بگو که أشهَدُ أَنّ عَلیاً ولیَّالله
*شاعر : #عباس_شاه_زیدی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.👇
.
📋 ای بهترین سلام، سلام علی الحسین
#شور #امام_حسین
حاج سید رضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ای بهترین سلام، سَّلامٌ عَلَی الْحُسَیْن
زیباترین کلام، سَّلامٌ عَلَی الْحُسَیْن
تسبیح صبح و شام، سَّلامٌ عَلَی الْحُسَیْن
سَّلامٌ عَلَی الْحُسَیْن، سَّلامٌ عَلَی الْحُسَیْن
دوسِت دارم
سایهی تو همیشه رو سَرَمه
هرجا که اسم تو بیاد، حَرَمه
از ته دل میگم که عاشقتم
به معنی واقعیه کلمه
«ای دلدارم، ابی عبدالله، ابی عبدالله، ابی عبدالله
دوسِت دارم، ابی عبدالله، ابی عبدالله، ابی عبدالله»
شد ذکرِ هر شبم، سَّلامٌ عَلَی الْحُسَیْن
همواره بر لَبَم، سَّلامٌ عَلَی الْحُسَیْن
از مِی لَبالَبَم، سَّلامٌ عَلَی الْحُسَیْن
سَّلامٌ عَلَی الْحُسَیْن، سَّلامٌ عَلَی الْحُسَیْن
اربابِ من
نوکریت از دعای مادرمه
دلم دَخیله پرچم و عَلَمه
از ته دل میگم که عاشقتم
به معنی واقعیه کلمه
ای عشق ناب، ابی عبدالله، ابی عبدالله، ابی عبدالله
دُرِّ نایاب، ابی عبدالله، ابی عبدالله، ابی عبدالله
«ای دلدارم، ابی عبدالله، ابی عبدالله، ابی عبدالله
دوسِت دارم، ابی عبدالله، ابی عبدالله، ابی عبدالله»
رمزِ جُنونِ ما، سَّلامٌ عَلَی الْحُسَیْن
ذکرِ حسینیا، سَّلامٌ عَلَی الْحُسَیْن
ما سَرخوشیم با، سَّلامٌ عَلَی الْحُسَیْن
سَّلامٌ عَلَی الْحُسَیْن، سَّلامٌ عَلَی الْحُسَیْن
مولای من
کارِ تو جود و بخشش و کَرَمه
حتی گدا پیشِ تو محترمه
از ته دل میگم که عاشقتم
به معنی واقعیه کلمه
«ذکرِ خاتم، ای حسن جانم، ای حسن جانم، ای حسن جانم
نقشِ پرچم، ای حسن جانم، ای حسن جانم، ای حسن جانم»
شاعر: #علیرضا_محمدی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
https://eitaa.com/emame3vom/87621
.👇
.
◼️ مراسم عزاداری حضرت زهرا سلام الله علیها - شب دوم #فاطمیه
📆 یک شنبه ۱۹ آذر ماه ۱۴۰۲
🔷 با نوای :
👈 کربلایی قاسمعلی محسنی
👈 حاج #سید_رضا_نریمانی
🔊 #سخنرانی حجت الاسلام سعیدی
🔊 بخش اول #مناجات l کوه بودم بلند و با عظمت
🔊 بخش دوم #روضه l اشک ستارگان می ریخت بین دیوار و در خبر ها بود
🔊 بخش سوم #زمزمه l به حالم ببارو ببین روزگارو
🔊 بخش چهارم #پیش_زمینه l لماذا سميت الزهراء
🔊 بخش پنجم #زمینه l مگه این خونه نبود خونه ای که جبرئیل می رسید احترام می کرد
🔊 بخش ششم #شور l أمنا زهرا مولانا علی
🔊 بخش هفتم #شور l حی لا یموت تو نجف خدا نشسته روبروت
🔊 بخش هشتم #شور l به عشق پاک و مقدست اعتقاد دارم
🔊 بخش نهم | بیان قسمتی از #کتاب حقیقت عظیم
👇👇👇👇👇👇👇👇
4_6032781028978855847.mp3
16.66M
📋 کوه بودم، بلند و با عظمت
#مناجات
#سبک_روضه
#روضه_حضرت_زهرا
کوه بودم، بلند و باعظمت
روی دامان دشت جایم بود
قد کشیدم ز خاک تا افلاک
ابرها، فرش زیر پایم بود
شب که چشم ستاره روشن بود
نور مهتاب، دل ز من میبرد
صبح، چون آفتاب سر میزد
اولین پرتوش به من میخورد
دفتر وحی حق که روز به روز
جلوهاش سبز و سبزتر بادا
در بیان شکوه من، دارد
آیۀ «وَٱلۡجِبَالَ أَوۡتَادٗا»
سینهام را اگر که بشکافند
لعل و الماسِ دیدنی دارم
از گذشتِ زمان و «دَحْوُ الْأرْض»
خاطراتی شنیدنی دارم...
صبح یک روز چشم وا کردم
ضربهی تیشه بود گوشخراش
تخته سنگی شدم جدا از کوه
افتادم به دست سنگتراش
پُتک سنگین و تیشهی پولاد
سهم من از تمام هستی شد
حُکم تقدیر و سرنوشت این بود
نام من «آسیای دستی» شد
گرچه از بازگشت خویش به کوه
پس از آن روزگار نهی شدم
این سعادت ولی نصیبم شد
که جهیز عروس وحی شدم
گوشهی خانهای مرا بردند
که حضور بهشت آنجا بود
برترین سرپناه روی زمین
بهترین سرنوشت آنجا بود
دستی از جنس یاس و نیلوفر
شد در آن خانه آسیاگردان
گرچه سنگم، ولی دلم میخواست
جان او را شَوَم بلاگردان
هر زمان گِرد خویش چرخیدم
میشنیدم تلاوت قرآن
روح سنگین و سخت من کمکم
تازه شد از طراوت قرآن
راز خوشبختی مرا چه کسی
جز خداوند دادگر داند
کی گمان داشتم مرا روزی
جبرئیل امین بگرداند
به مقامی رسیدهام که چنین
بوسهگاه فرشتگان شدهام
مثل رکن و مقام کعبه عزیز
در نگاه فرشتگان شدهام
بارها شد که با خودم گفتم:
ای که داری به کار نان دستی!
کاش هرگز ز خاطرت نرود
وامدار چه خانهای هستی؟
شاعر : استاد شفق
4_6032781028978855848.mp3
6.24M
👆
خانه آسمانی خورشید
خانه روشن ستاره و ماه
خانه وحی، خانه قرآن
خانه إِنَّما یُریدُ اللَّه
از همین خانه تا ابد جاریست
چشمهی فیض، چشمهی احسان
سایبانِ معطّرِ این جاست
سورهی هَلْ أَتَىٰ عَلَى الْإِنْسَان
آسیابم ولی یقین دارم
که پناهندهام به سایۀ نور
سرنوشت مرا دگرگون کرد
اَشکِ زهرا و ذکر آیهی نور
یاس یاسین که با دعای پدر
آیهی نور بود تنپوشش
داشت دستی به دستهی دستاس
دست دیگر گلی در آغوشش
در محیطی که هر وجب خاکش
فخر بر آفتاب و ماه کند
آرزو میکنم که گاه به من
دختر کوچکی نگاه کند
گرچه از بازتاب گردش من
نان این خانه برقرار شدهست
شرمسارم از اینکه میبینم
دستِ زهرا جریحهدار شدهست
رفت خورشید وحی و آمد شب
سَر نَزَد از ستاره سوسویی
صبح از کوچهی بنیهاشم
شد بلند آتش و هیاهویی
تا بدانم چه اتّفاق افتاد
تا ببینم هر آنچه بوده درست
دل به دریا زدم به خود گفتم:
«چشمها را دوباره باید شست»
دیدم آن روز صبح منظرهای
که به خود مثل بید لرزیدم
آتشم زد شَرار دل وقتی
شعلهها را به چشم خود دیدم
در همان آستانهای کز عرش
قدسیان را به آن نظرها بود
اَشکِ چشمِ ستارگان میریخت
بینِ دیوار و در خبرها بود
من به حسرت نگاه میکردم
باغ گل را میان آتش و دود
جز خدا هیچکس نمیداند
که چه آمد به روز یاس کبود
با همان دست عافیتپرور
که پرستاری پدر میکرد
از امام زمان خود یاری
در هیاهوی پشتِ دَر میکرد
هیزم آوردن، آتش افروزی
سهم هر رهگذر نبود ای کاش
خبر ناشنیده بسیار است
خبر میخ در نبود ای کاش
دست خورشید را که میبستند
شرح این ماجرا کبابم کرد
آنچه پشت در اتّفاق افتاد
سنگم امّا ز غصّه آبم کرد
#استاد_شفق
4_6032781028978855850.mp3
14.52M
🔊 بخش سوم #زمزمه l به حالم ببارو ببین روزگارو
📋 بحالم ببارو
ببین روزگارو
#زمزمه
#زمزمه_امام_حسین
#روضه_حضرت_زهرا (س)
#روضه_امام_حسین (ع)
حاج سید رضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به حالم ببار و
ببین روزگار و
مَکُش ذوالفقار و
نرو فاطمه
تو تنهام نذار و
نرو فاطمه
پُر از زخمه پهلوت
در افتاده بود روت
رسید کار به تابوت
نرو فاطمه
همه مات و مبهوت
نرو فاطمه
خونهی سوخته
تکیه به دیوار زدی با
شونهی سوخته
روی کبود بدتره یا
گونهی سوخته
گونهی سوخته
یه شهر و امامش
نکردن سلامش
عَدو با غلامش
تو رو میزدن
با تیغ و نیامش
تو رو میزدن
تو جون میدی از درد
میگفتم که برگرد
مغیره کمک کرد
تو رو میزدن
دیدم چهل تا نامرد
تو رو میزدن
حرف از غلافه
چند وقته که از مالیات
قنفذ معافه
بازوت شکست و
چندتا ضربه زد اضافه
عمر تو کم شد
این که به آب لب نزدی
دردِ دلم شد
غذا نخوردی
سفره دست نخورده جمع شد
چه بغضی شکوندی
چقد تشنه موندی
چقد روضه خوندی
با موی حسین
دلم رو سوزوندی
با موی حسین
چه درد آشنایی
تو فکرِ کجایی
الان کربلایی
دَمِ قتلگاه
با زینب دوتایی
دم قتلگاه
ای یارِ سوخته
نیزهی داغ بدتره یا
مسمارِ سوخته
مقتل شده
حرف از در و
دیوار سوخته
گلوی پاره
روضه نمیخواد
این تنی که سر نداره
اومدی که نگن حسین
مادر نداره
#محمد_اسدالهی ✍
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.
4_6032781028978855851.mp3
11.23M
📋 لماذا سمیت زهراء باالزهرا نمیدانم
#زمینه #حضرت_زهرا #فاطمیه
حاج سید رضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
لِماذا سُمّیَت زهراءُ بِاالزّهرا، نمیدانم
شب قدر است او یا لَیلَةُ الاَسری نمیدانم
رموز کاف و ها و یا و عین و صاد را حتی
اگر دانسته باشم، راز أَعْطَيْنَا نمیدانم
من از إنسیّه و حوریّه میفهمم عباراتی
ولی معنایی از إِنْسِیَّةُ الحَوراء نمیدانم
امامان "حُجَّةُ اللّهِ عَلىٰ خَلْقِهِاند"، سَلَّمنا
"وَ زهرا يا حُجَّةَ اللّهِ عَلَيْنا" را نمیدانم
کنار خانهی "لا تَرْفَعُوا أَصْواتَكُمْ" یارب
دلیل اینهمه بَلوا و غوغا را نمیدانم
*شاعر: #مهدی_جهاندار ✍
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.
4_6032781028978855853.mp3
23.64M
شاعر : علیرضا محمدی
📋 مگه این خونه نبود خونه ای که
#زمینه
حاج سید رضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مگه این خونه نبود خونهای که
جبرئیل میرسید احترام میکرد
شنیدم هر دفعه پیغمبر از این
دَرِ خونه رد میشد سلام میکرد
اما یه روزم توو همین خونه بود
چهل نفر رَد شدن از همین در
دَر روی یاسِ علی افتاده بود
دَری که میسوخت شده بود شعلهور
خونه پُر از دوده
توو آتیشِ نمروده
یاسِ علی میسوزه
جُرمش مگه چی بوده؟!
« دَر داره میسوزه
کوثر داره میسوزه
محسن توی آغوشه
مادر داره میسوزه»
مگه چندتا خونه رو آتیش زدن
که مدینه رو گرفته بوی دود
مگه این خونه نبود خونهی وحی
مگه فاطمه توو این خونه نبود
پشتِ دَرِ خونه پُر از هیزمه
توو کوچه جمعیتی از مَردُمه
یکی داره با پا به دَر میزنه
صدای زهرا توو هیاهو گُمه
« دَر داره میسوزه
کوثر داره میسوزه
محسن توی آغوشه
مادر داره میسوزه»
مگه زهرا همه دلخوشیش به اون
پسری که توی راه داره نبود
چرا تابوت علی داشت درست میکرد
مگه این چوب واسه گهواره نبود
کسی نگفت چرا؟! چی شد که زهرا
توو اون شلوغی فضه رو صدا زد
روایتِ که مادر ما رو کُشت
ضربهای که قنفذ بیحیا زد
خون میره از پهلوش
مَجروحه چرا بازوش
زهرا جلو چشمای
حیدر میره هی از هوش
« دَر داره میسوزه
کوثر داره میسوزه
محسن توی آغوشه
مادر داره میسوزه»
*شاعر: #علیرضا_محمدی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.
Fadaeian_Shahadat Hazrat Zahra 14020919_07.mp3
11.08M
#شور #امام_علی
حی لایموت تو نجف خدا نشسته روبروت
به علیٍ میگه زهرا تو قنوت حی لایموت
بزرگ دو دنیا علیِ همه قطره دریا علیِ
برای ما قند مکرر صد و ده دفعه یا علیِ
علیِ علیِ یل خیبر علیِ شه محشر علیِ علیِ
علیِ علیِ امیرالمومنینم فقط حیدر علیِ علیِ
****
شاه نجف زندگیمه اسدللهِ نجف
راه مستقیممه راه نجف شاه نجف
جان جان جانا علیِ امیر توانا علیِ
اگر اُمُنا فاطمه است پس تا محشر اَبانا علیِ
علیِ علیِ شه دلدل سواره یه دنیا در مدار علیِ
علیِ علیِ تو میدون خون دشمن حلال ذوالفقار علیِ
.
شاعر : #امیر_طلاجوران✍
#سبک_ای_صنما
4_6032781028978855863.mp3
21.44M
بعشق پاک و مقدست ۱۴۰۲
📋 به عشق پاک و مقدست اعتقاد دارم
#شور #شور_امام_حسین
حاج سید رضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به عشق پاک و مقدست اعتقاد دارم
به حس دیرین عاشقی اعتماد دارم
تو مهربونی، از اون زمونی
که ثانیههای زندگیم و به یاد دارم
تو عشق لایزالی، مثل بارون زلالی
هر کی عاشقت بشه برام عزیزه
اسمت شیرینه لابُد، که هرکی نوکرت شد
شیرینیِ عُمرش و به پات میریزه
ای آبروی عالم، ای اشرف اولاد آدم
ای حسِّ خوب حالم، من به نگاه تو دل دادم
« حبیبی حسین، حبیبی حسین
حبیبی حسین، حبیبی حسین»
گرفتی از من منو، به قلبم ثبات دادی
به مردهای مثل من مَجال حیات دادی
میون توبه، چقد به موقع
من و لبِ پَرتگاه دنیا نجات دادی
ای عشق آسمونی، بیمنّت مهربونی
قولام و به روم نیاوردی یه بارم
خوبا دورِ تو جمعن، پروانه گِرد شمعن
میدونم لیاقت تو رو ندارم
ای عشق علیه السلام، ای آرزوی هر صبح و شام
من اونقد میرم میام، تا لایقت بشن این چشمام
ای آبروی عالم، ای اشرف اولاد آدم
ای حسِّ خوب حالم، من به نگاه تو دل دادم
« حبیبی حسین، حبیبی حسین
حبیبی حسین، حبیبی حسین»
*شاعر: #محمد_رضا_رضایی ✍
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.
Sh 2 Fatemieh 2 - Masjed Beheshti [Shoor 2] 7.mp3
14.43M
به عشق پاک و مقدست ۱۴۰۱
.
#زمینه_سنتی
#فاطمیه_۱۴۰۲
#سبک_میگذرد_کاروان
بر در کاشانه ام،آتش کین شعله زد
بین همین کوچه شد،چادر زهرا لگد
یار مرا میزدن،پیش نگاه ترم
بعد تو پاشیده شد،هینمه ی لشکرم
داغ تو مانده بر سینه م
دلگیر از شهر مدینه م
یاسم شده،رنگ خزان ،ای وای من
فاطمه جان،با من بمان، جان حسن
یافاطمه...
......
از ستم دشمنان،نیلی شده پیکرت
گریه برایت کند،زینب غم پرورت
سینه ات آزرده شد،از شرر میخ در
روح تو زخمی شد و،جسم تو شد مختصر
خون ریزد از زیر معجرت
رحمی کن بر حال حیدرت
زهرای من،با رفتنت،پیرم مکن
ای هم نفس،از زندگی ،سیرم مکن
یافاطمه ...
.........
اشک حسین و حسن،برده ز کف طاقتم
خم شده از داغ تو،فاطمه جان قامتم
این دم آخر کنی،گریه بر آن بی کفن
گریه بر آن کشته ی، زخمیه بی پیرُهن
عصر روز دهم فاطمه
وعده ی من باتو علقمه
بر لب آب،تشنه سرش،را میبُرن
گهواره ی،شیرخواره اش،را میبَرن
جانم حسین...
اللهم عجل لولیک الفرج
#فاطمیه_۱۴۰۲
#هاشم_محمدی_آرا ✍
.
.
#امام_زمان
#زمینه
#سربند #پیش_زمینه
#فاطمیه
الهی بِدَمِالمحسن
الهی بِدَمِالزهرا
الهی که همین جمعه
بیاد منتقم زهرا
یابنفاطمه .... به همون مادر بی حرم بیا
یابنفاطمه ... به غریبی علی قسم بیا
اللهم عجل لولیک الفرج
https://eitaa.com/emame3vom/87636
.
#حضرت_زهرا
#زمینه
#کوچه_بنی_هاشم
به خاطر حسن مادر
برای دل من مادر
چقدر گریه چقدر ناله
یه لبخندی بزن مادر
خواهش میکنم ... پاشو و صفا به خونمون بده
خواهش میکنم ... صورتت رو به حسن نشون بده
وااماه وااماه
.....
کسی نمیدونه اما
حسن میدونه ای مادر
رو صورتت جای دستِ
کدوم ملعونه ای مادر
دستش بشکنه ... تو رو پیش چشمای حسن میزد
دستش بشکنه ... کاش یه دونه سیلیم به من میزد
وااماه وااماه
.....
یادم نمیره با چشمی
که هم پرخونه هم تاره
تو دنبال حسن بودی
منم دنبال گوشواره
ای وای مادرم ... با یه سیلی گوشوارت دوتا شده
ای وای مادرم ... چرا اون صورتتم سیا شده
وااماه وااماه
#فاطمیه
.👇
امام حسین ع
. #زمینه_سنتی #فاطمیه_۱۴۰۲ #سبک_میگذرد_کاروان بر در کاشانه ام،آتش کین شعله زد بین همین کوچه شد،چ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.
#امام_زمان
تو از سوز دل و از غربت حیدر خبر داری؟
تـو از تنهایــی اولاد پیغمبــر خبـر داری؟
تو هم چون نور در صلب حسین بن علی بودی
تـو از سـوز دل صدیقۀ اطهـر خبـر داری؟
اگر چه کرد پنهان راز خود را از علی، زهرا
تـو تنهـا از مـدال سینۀ مـادر خبر داری
عموی کوچک تو قاتل خـود را ندیـد اما
تو خود از آنچه پیش آمد به پشت در، خبر داری
تو می دانی علی با چاه کوفه شب چه ها می گفت
تـو از ناگفتـه غم هـای دلِ حیـدر خبـر داری
تو اشک خجلت عباس را در علقمـه دیدی
تو از آن کشتۀ بی چشم و دست و سر خبر داری
تو بـا جد غریب خـود بـه دشت کربـلا بـودی
تو از قلب وی و داغ علی اکبـر خبـر داری
تو روی شانۀ خورشید دیدی ماه کوچک را
تو از پیکان و ذبح حنجر اصغـر خبـر داری
تـو دیـدی عمـه ات زینب، کنـار قتلگاه آمد
تو از بوسیدن آن نازنین حنجر خبـر داری
تو می دانی که «میثم» از فراقت سوزد و سازد
تو از این بندۀ بی دست و پا بهتر خبر داری
#حاج_غلامرضا_سازگار ✍
.
.
|⇦•برای غربت مادر...
#سینه_زنی وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده ۱۴۰۱ به نفس حاج اسلام میرزایی
●━━━━━━───────
برای غربتِ مادر بی قرار و مضطرم
دوباره اومدم بینِ روضه های مادرم
دلم گرفته از تلخیه مدینه و غماش
غم یه کوچه و اون مرد غریب و روضه هاش
ای وای از غم و مصیبتاش
روضه ی مادر جون به لبم کرده
روضه ی مادر پر از غم و درده
روضه ی مادر روضه ی مسماره
روضه ی مادر هجوم نامرده
«آه وای مادر وای مادر..»
ــــــــــــــــــ
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#حاج_اسلام_میرزایی
#فاطمیه #حضرت_زهرا
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇
YEKNET.IR - zamine 2 - fatemie2 1401 - eslam mirzaei.mp3
2.51M
|⇦برای غربت مادر.....
#سینه_زنی وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده ۱۴۰۱ به نفس حاج اسلام میرزایی
●━━━━━━───────
بر گلستان ولایت تاختن
غنچه را با لاله پرپر ساختن
غنچه زیر خار و خس افتاده بود
باغبان هم از نفس افتاده بود
کاش از قلبم به قبرش راه داشت
کاش زهرا هم زیارتگاه داشت
* با استعاره و تشبیه مصیبت را به زیبایی ترسیم کرده
.
❖ ﷽ ❖
#زمینه| #حضرت_زهرا سلام الله علیها
🔸#حرف_دل_حیدر_شده_پر_آه
🎼|کربلایی امیر طلاجوران
📝|کربلایی سیدمجتبی حسینی
🗓|سه شنبه ۱۵ آذر ۱۴۰۲
—————————————
☆بند اول☆
حرف دل حیدر شده پر آه ، فاطمه جان
عمر زندگیمون شده کوتاه ، فاطمه جان
بی تو علی سر میبره تو چاه ، فاطمه جان
فکر نمیکردم که یه روز
فاطمه از پیشم بره
از قاتلش نمیگذرم
خدام ازش نمیگذره
یه کاری کرده که دیگه زهرام نمیخنده
یه کاری کرده که دیگه دنیام نمیخنده
یه کاری کرده که غم عالم سرم ریخته
یه کاری کرده که دیگه اوضام به هم ریخته
[ نرو زهرا نرو زهرا ]
☆بند دوم☆
توی خونه جات خالیه بانوم ، فاطمه جان
رفتی تو همه قوت زانوم ، فاطمه جان
رفتی و نگفتی درده پهلوم ، فاطمه جان
چشم همه به گریه ی
تو بوده هر شبانه روز
می خوای بری ولی بدون
منم پیشت میام یه روز
کاری ازم بر نیومد آخر حلالم کن
جلوی بابات منو تو محشر حلالم کن
کاش نمی دیدی دستمو بستن حلالم کن
بازو وُ پهلوی تو بشکستن حلالم کن
[ نرو زهرا نرو زهرا ]
☆بند سوم☆
داره میده زندگی عذابم ، فاطمه جان
بعد از تو دیگه خونه خرابم ، فاطمه جان
یادت باشه که بیای به خوابم، فاطمه جان
کاش نمی رفتی فاطمه
می گیرم هی بهونتو
حالا بگو چیکار کنم
با زندگی بدونِ تو
وِردِ زبونم شده هی میگم حلالم کن
سر میبرم تو چاه و هی میگم حلالم کن
نگفتی از کبودیه صورت حلالم کن
از اینکه زود شکسته شد چهرت حلالم کن
[ نرو زهرا نرو زهرا ]
✿اَلَّلهُمَّ عَجِّل لِوَلیِڪــَ الفَرَج✿
.👇👇👇