eitaa logo
امام حسین ع
18.4هزار دنبال‌کننده
397 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. از نفس‌از نوا افتادم / کُنج‌مطموره‌هاافتادم منوازبس‌شکنجه‌دادن/  دیگه‌ازدست‌وپاافتادم نمیتونم‌بلندشم‌از جام /  غُل‌وزنجیره‌به‌دست‌وپام از‌عدوبسکه‌سیلی‌خوردم/ دیگه‌سویی‌نداره‌چشمام شبیه‌مادرم/ زخمیه‌پیکرم /عَبامه بسترم امان امان امان وارث‌کربلام/ شبیه‌عمه‌هام/ کبوده‌سرتاپام امان امان امان سیّدناالمظلوم/ سیّدناالشهید/ سیدناالغریب آقام آقام آقام ------------------------------------------------- صورتم‌مثل‌گُل‌پژمُرده/ خاطرم‌شدمُدام‌آزُرده کی‌دیده‌روزه‌داری‌جُزمن/ جای‌افطاری‌سیلی‌خُورده غم‌ودردوبلا پیرم‌کرد/ اونکه‌گفت‌ناسزا‌پیرم‌کرد شاهدم‌قطره‌های‌اشکام/ روضه‌ی‌کربلا‌پیرم‌کرد منو یهودیا/ میزدن‌از جفا/ با تازیانه ها خدا خدا خدا جدّمو بی‌هوا /زدن‌حرامیا /بانیزه ازقفا خدا خدا خدا سیّدناالمظلوم/ سیّدناالشهید/ سیدناالغریب آقام آقام آقام ------------------------------------------------- تو دلِ‌قتلگاه‌غوغابود /سر رویِ‌زانوی‌ِزهرابود زیر بارون تیرونیزه/ یه‌تن بی‌رمق پیدابود آه‌زینب‌به‌آسمان‌میرفت/ شمر‌می‌آمد‌وسنان‌میرفت بدنش‌مانده‌بوددرگودال/ سراوبرسر سنان میرفت یه‌عدّه‌اومدن/ توفکرغارتن /شدعریان‌بدن حسین حسین حسین عزیزِ‌ مادرم /تشنه‌ی پرپرم /شهید بی‌سرم حسین حسین حسین سیّدناالمظلوم سیّدناالشهید سیدناالغریب آقام آقام آقام ------------------------------------------------- ✍ 👇
. بند اول: گوشه ی زندان/ تنهای تنها/ غریبم و یاری ندارم نه دخترم هست/ نه پسری که/ سر روی پای اون بزارم یه کاری کرده زنجیر * رمق نمونده توو پام انقد منو زدن که * شکسته استخونام هر شب - بارون غم - از چشمای - دیوار و در - می باره هر وقت - که اسم ما-در منو - روی زبون - میاره بند دوم: شبیه یوسف/ قعر یه چاهم/ پر از غمه دل صبورم آروم نمی شن/ این نانجیبا/ تا نکنن زنده به گورم برای گریه کردن * دلم پُر از بهانه ست افطار هر شب من * سیلی و تازیانه ست روزم - تیره شده - فرقی ندا-ره واسه من - روز و شب زیرِ - لگد فقط - با گریه فر-یاد می زنم - یا زینب ۲ ✍ 👇
. رضاجان الهی بمیرم برا غربتت که تو زندان کفن کردی باباتو آخر با چشمای گریان   آقاجان رضا‌جان تک‌وتنها‌غُسلش‌دادی‌وقتی‌باحال‌خسته چقدرسوختی‌بادیدن ساق‌پای شکسته   آقاجان غُل و زنجیرا گریه کردن   همراهت برا خونِ زخمای‌تاز‌ه‌ش یامظلوم گمونم دیدی بین مَردُم   زهرا رو اومد واسه تشییع‌ جنازه‌ش یامظلوم ((رضاجان))۸ رضاجان بازم‌شُکرخداروکه‌هنگام تشییعش‌همرات نبودن‌ببینن‌غُل‌وزنجیرا رو خواهرهات  آقاجان رضاجان کسی‌هتک‌حُرمت‌نکرد از نَوامیسِت اون روز نخندیدبه‌اشکت‌کسی‌بعدازاین‌داغ‌جانسوز  آقاجان نشد بسته دستای بی‌بی معصومه نزد تازیانه کسی به این بانو نبردن دیگه خواهراتو   تو بازار نزد هیچکی با کعب نیزه بر پهلو ((رضاجان))۸ کی‌دیده؟__تن یک امام و روی تخته‌‌پاره بیارن به‌عمد اونو یک‌جای پُر‌رفت‌و آمدبزارن   واویلا درسته__سه‌روزمونده نعش آقامون روی‌جسرِبغداد ولی رو تنش ذره‌ای نور آفتاب نیافتاد   یازهرا ولی جدشون بعد از اینکه   عریان شد سه‌روز و دو شب رو زمین موند  واویلا بمیرم روی رمل داغ   صحرا بود حرارت تنش رو می سوزوند  واویلا ((حسین جان))۸ ✍ .👇
. کی میدونه چقدَر غریبم... همه از غربت من بی خبرن خونواده سال ها منتظـــرن برا تنهــایی من خون جگرن کی میدونه چقدَر غریبم... تـــو دلــــم یه دُنِیــــا دردِ دله گاهی در بین نمـــاز و نافلـــه کمی صحبت می کنم باسلسه آشنای من.... تـــــو مدارا کن با دست و پای من با تو خیلی سخته سجده های من به شمـــاره افتــــــاد نفســــای من سلسله رحمی به حال زارم من که جز تو آشنــــا ندارم گردنم رو ساعتی رها کن بتونم به سجده سر بذارم واویلا...علی الغریب کی میدونه چقدَر غریبم.... کشیدن از مدینه منو به زور موندم از تموم خونواده دور چی بگم از این سیه چالِ نَمور کی میدونه چقدَر غریبم... از کدوم اذیت و آزار بگم؟ غصه ها به کدوم یار بگم؟ درد دل با در و دیوار بگم ای در و دیوار... مونس من باشید تو شبـــای تار شبـایی که هستــم تاسحر بیدار همراهم باشید تا لحظه‌ی افطار شمــــاکه همدم این اسیــرید حاجت غریب و می پذیرید؟ کمکــــم کنید غروب و راهِ..... سنـدیِ بن شاهک و بگیــــرید کی میدونه چقدَر غریبم... حالم از شکنجه ها زار شده مثل مادرم چشام تار شده اینجا مثل در و دیوار شده کی میدونه چقدَر غریبم... جای سیلی روی چشم تَرَمه شبـــا تـازیـانه دور و بَـــرَمه اینا یادگاریِ  مادرمه بی هوا میزد... من به سجده بودم بی حیا میزد من و بیـنِ ذکـــرِ  رَبَّنـــــــا میزد مادرم رو حرف ناروا میزد وای از این سفره‌ی ظالمانه این پذیراییِ  وحشیانه مونده روی سر و صورت من جای سیلی  جای تازیانه واویلا...علی الغریب واعطشا بکربلا 👇
. حضرت موسی بن جعفر علیه السلام به آیات خدا زنجیر بستند به دستان دعا زنجیر بستند چرا تابوت او سنگین نباشد پر پروانه را زنجیر بستند .......... . پرواز دل است و صحن روح افزایش دارد چه صفایی حرم زیبایش بغداد چگونه یاد مشهد نکنیم با دیدن گنبد و کبوترهایش .......... . اگر چه بسته در زنجیر دستم به یاد مادرم در خود شکستم در و دیوارِ زندانم گواه است که گریانِ در و دیوار هستم ......... . دل او از سقیفه شعله ور شد دو دست بسته اش ارث از پدر شد تنش بر تخته ی در روضه می‌خواند که او هم کشته ی دیوار و در شد ✍ ............ . دودمه و شهادت موسی بن جعفر امام کاظم(علیه السلام)... ۱- دودمه موسم ماتم شده برگرد امید شیعیان العجل صاحب زمان حق زندانی بغداد ای شَه آزادگان العجل صاحب زمان جان من آمد به لب دیگر در این قعر سجون من غریبم من غریب زیر ضرب تازیانه پیکرم شد غرق خون من غریبم من غریب لحظه های آخرم دارم زِ سینه ناله ها ای رضا جانم بیا در سیاه چالم، تنم میسوزد از زهر جفا ای رضا جانم بیا باب حاجات منی موسی بن جعفر الدخیل یابن الحیدر الدخیل گویمت مولای من تا روز محشر الدخیل یابن الحیدر الدخیل ای که هستی بر علی و فاطمه تو نور عین ای امیر کاظمین حق زهرا قسمتم کن طوف شش گوش حسین ای امیر کاظمین ۲- دَم پاره عالم شده ماتم سرا واویلا موسی بن جعفر شد فدا واویلا بغداد امشب همچو کربلا شد رَختِ سیَه بر پیکر رضا شد شد سهم کاظم در غمِ اسارت قعر سجون و سیلی و جسارت از بسکه تازیانه خورده کاظم بر پیکرش نمانده جای سالم ای کاظم آل نبی فدایت دست گدایی منو عطایت ای باب حاجات همه دخیلک ای نور چشم فاطمه دخیلک من که گدای کاظم و حسینم مجنون کربلا و کاظمینم ای باب حاجت از شما میخواهم برگ برات کربلا میخواهم -دو بیتی... وقتی که به ما سوز و نوا را دادید بین دودمه حاجت ما را دادید هم سینه زدیم و جان به ما بخشیدید هم برگ برات کربلا را دادید .
نوحه؛ مدیون لطف تو ایران ما.mp3
3.93M
علیه‌السلام 🔹مدیون لطف تو ایران ما🔹 آسمان تشنۀ نجوایت کنج زندان شده دنیایت اشک چشمت شده تسکینت گشته سجاده‌ات مأوایت چشمت روشنی بر عالم بخشید فِی قَعر سُجون، نورت می‌تابید از محنت سوخت، جسم و جانت افطار تو شد اشک چشمانت ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ توبه بر لب نگهبان برگشت کافر آمد مسلمان برگشت از شکوهت زن رقاصه از حضور تو گریان برگشت عطر تو نماند در زندان محصور کی گم می‌شود در تاریکی نور زنجیر غم، دستت را بست بال پرواز تو اما باز است ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ بر سرم سایۀ دستانت در دلم چشمۀ احسانت باب حاجات عالم! باشد، جان من نذر فرزندانت شد میعاد این دل‌های مشتاق مشهد، کاظمین، قم، شاهِچراغ بر دست تو، چشمان ما مدیون لطف تو ایران ما شاعر: نغمه‌پرداز:
واحد؛ باب الحوائج.mp3
1.32M
علیه‌السلام 🔹باب الحوائج🔹 با سجدۀ تو هر سحر، روشن شده زندان غم با تو داره عطر بهشت، حتی سیاه‌چال ستم پر و بال روح تو اسیر نشد بین قفس چه دلای مرده‌ای رو زنده کردی هر نفس ای دست تو مشکل‌گشا، باب الحوائج حتی تو زندان بلا، باب الحوائج ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ شبی که زنجیر ستم، به پای تو خون گریه کرد چشمای آسمون تا صبح، برای تو خون گریه کرد تو قنوت نمازت مگه چی خواستی از خدا؟ که آخر با چشم بارونی شدی حاجت‌روا دلتنگی خیلی این روزا، موسی بن جعفر برای دیدن رضا، موسی بن جعفر ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ حتی تن پاک تو هم، شد روضه‌خون کربلا مونده سه روز روی زمین، جسم مطهرت آقا به فدای پیکری که مونده بود بی‌پیرهن پیکری که شد با خاک و خون و بوریا کفن ای کشتۀ دور از وطن، غریب مادر ای یوسف بی‌پیرهن، غریب مادر شاعر و نغمه‌پرداز:
زمینه؛ وای از این دوری.mp3
1.31M
علیه‌السلام 🔹وای از این دوری🔹 من مدینه و تو بغدادی، وای از این دوری پر کشیده از دلم شادی، سخته مهجوری از چشام افتاده آزادی، وقتی محصوری وای از این دوری کی تموم می‌شه این، روزای پر غم من خدا رو به تو، باز قسم می‌دم دم می‌گیرم مثه، شیعه‌هات من هم «یا باب الحوائج، یا موسی بن جعفر» ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ نیستی و بی تو برام دنیا، مثلِ زندونه زل زدم به در تا که بابا، باز بیای خونه داداشم تو گریه‌هاش تنها، از تو می‌خونه از تو می‌خونه می‌خونم با رضا، زیر نور ماه با همه طعنه‌ها، بین اشک و آه از غمی آشنا، از غمی جانکاه ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ منم و ماه میون چاه، چه شب سردی جز غم تو یا عزیزالله، چه غم و دردی؟ «اُمّ داوود» می‌خونم با آه، تا که برگردی تا که برگردی می‌کشم از دل آه، آه عالمگیر ماه من بین چاه، مونده بی‌تقصیر بی کس و بی پناه، در غل و زنجیر شاعر: نغمه‌پرداز:
. ۸۹۵ در این زندان ندارد روز، فرقی با شب تارم ز دوری ات رضا جانم گره افتاده در کارم تمام آرزوی من، بوَد این آرزوی من که من این لحظه‌ی آخر، ز رویت بوسه بردارم بیا از ره رضا جانم، ببین ای نور چشمانم دو چشمم سوی در مانده، که تو آیی به دیدارم منی که آسمانها تکیه بر دستان من دارد تماشا کن دو سه روز است که محتاج دیوارم به چه روزی فتادم روزه بودم دشمنم آمد مرا با تازیانه می‌دهد هر روز افطارم ز بس که گوشه‌ی زندان به من سیلی زده دشمن می‌افتی یاد مادر گر ببینی رنگ رخسارم مرا سیلی زدن اما نخورده دخترم سیلی اگر که زار می‌گریم فقط در فکر بازارم مرا آزارها دادند تنم را برنگرداندند به چه روزی فتادم من، منی که بر همه یارم به چه روزی فتادم تازه، نعل تازه اینجا نیست بخود پیچیده ام اما به تن یک پیرهن دارم شنیدم جد مظلومم به روی خاک عریان بود شنیدم دست و پا می‌زد، از این روضه است بیمارم ✍ .
4_5823452917201374420.mp3
23.08M
🎶 🎧 میخوام یکم روضه بخونم برات 🎤 📆 جمعه ۶ اسفند ماه ۱۴۰۰ - ایام شهادت امام موسی کاظم(س)
. با موضوع شهادت حضرت موسی بن جعفر علیهماالسلام ای دلشکسته در دل صحرا ،امامنا عمری اسیر ِ غربت عظمی' ،امامنا می دانم از گناه من ِ شیعه خسته ای روز وشب از سیاهی قلبم شکسته ای بنگر گرفته حال و هوای تمام شهر تنها ظهور توست امان از بلای دهر این روزها که از غم شیعه مکدّری صاحب عزای حضرت موسی بن جعفری پیش ضریح حضرت معصومه و رضا برپا نموده ای تو کجا مجلس عزا یا کاظمین رفته ای و پیش غربتش جاری شده ست اشک تو بر روی تربتش می نالی از مصیبت دستان بسته اش در بین کُند و سلسله،ساق شکسته اش هر روز و شب شده تن مجروحش آشنا با ضرب تازیانه ی سندی بی حیا آخر دوای جدّ تو زهر جفا شده از شرّ ظلم و کینه ی هارون رها شده از چه امام ِ رافضی اش خوانده دشمنش آثار کند و سلسه ها مانده بر تنش آقا به حقّ کشته ی قَعر ِ سُجون بیا از بند ظلم،شیعه ی خود را رها نما ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .................. . علیه السلام با عج امان از ظلم هارون ستم کردار مهدی جان که از بیداد او خون شد دل اخیار مهدی جان برو در شهر بغداد و بگو بر سندی شاهک که بر زندانیش کمتر کند آزار مهدی جان برای این که راحت جان به جانانش کند تسلیم غل و زنجیر را از گردنش بردار مهدی جان ندیده دیده گیتی به عالم روزه داری را که با سیلی کند جای غذا افطار مهدی جان علیه_السلام علیه_السلام .................. . به موسی بن جعفر علیه السلام: تجلی داده ای با هر دعایت روح عرفان را فضیلت داده القابت تجلی‌گاه انسان را تورا باب الحوائج! کاظم آل عبا خواندم عبا بر سر کشیدی جان ببخشی جسم بی جان را؟ رسول الله را وقتی در آن لحظه پدر خواندی کشیدی بر فضیلت های هارون خط بطلان را پر و بال قنوتت را شکنجه داد با زنجیر ولی نفرین نکردی در دعای خود نگهبان را تو با این بردباری ها به اصحابت نشان دادی برای کظم غیظ خود مصادیقی فراوان را "شترها هم نباید خدمت ظالم کنند"، آری تو روشن کرده ای با این سخن تکلیف صفوان را اشداء علی الکفارُ کظم غیظ را با هم نشان دادی چنین توصیه های ناب قرآن را اگر چه ماه محبوسی و فی قعر السجون بودی ولی روشن کند نامت در و دیوار زندان را ✍ .
Shahadat Emam Kazem 1384 Sibsorkhi [Mohjat_Net].mp3
2.11M
خسته ام از این همه غم از شب تار جدایی ای تمام دلخوشی ام ای رضاجانم کجایی لحظه ی آخر بیا ای نور چشمان تر من کن نظاره ای رضاجان غرقِ در خون پیکر من یابن الزهرا نور عینی نور چشمان حسینی گرچه در زندان هارونم اگر در کاظمینم از همینجا زائر شش گوشه ی جدم حسینم در دلم دارم تمنا بعد از این رنجی که بردم کاش میشد مثل جدم سرجدا جان میسپردم یابن الزهرا نور عینی نور چشمان حسینی کاش این جسم مرا بر خاک غم ها میکشیدن کاش مانند عمویم دست من را میبریدن کاش تا روز ازل از غصه جان بر لب نمایم بی کفن بر خاک غم من هم سه روز و شب بمانم یابن الزهرا نور عینی نور چشمان حسینی شعله ور از آتش غم در شب تنهایی ام من غرقه ی دریای اشکم کشته شد شیدایی ام من من که با اشک دو دیده سوده ی الماس سُفتم کنج تنهایی نشستم با حبیبم راز گفتم من که عمری کنج زندان ناله ی دلگیر دارم روی جسمم صد اثر از حلقه ی زنجیر دارم کس ندارد از دل زارم خبر یا رب غریبم همرهم دارم نشان از سلسله بر تن حبیبم یابن الزهرا نور عینی نور چشمان حسینی تاب کرده طاقتم را غصه های بی کرانه گاه ضرب سیلی و گه ضربه های تازیانه هر کجا زد دشمنم با تازیانه بر سر من زنده میشد پیش چشمم خاطرات مادر من یابن الزهرا نور عینی نور چشمان حسینی یک نفر میزد مرا اما چه گویم زین همه سوز مادر من با چهل تن در کشاکش بود آن روز صد بهارم بر خزان آمد نگار من نیامد چشم من مانده به ره اما قرار من نیامد یابن الزهرا نور عینی نور چشمان حسینی 🎤 شهادت .
. علیه السلام بند1⃣ مأمور غم شدن درد و تبت باهم همرنگ شدن دیگه اشک و لبت باهم یک روزنه به روز تو این سیاهی نیست فرقی نمیکنه روز و شبت باهم زخم پلکت چشم نیمه واتو بسته دست زنجیر راه نفسهاتو بسته یک سلسله چند ساله که پاتو بسته تا مغز استخون تو روضه میسوزه نقل مقتل اگه ذی الساق المرضوضه بند2⃣ زندون دلش گرفت با یاد یک عبا مظلومی تو رو سرداده یک عبا هرکی ندونه که مشغول سجده ای میگه روی زمین افتاده یک عبا حالت یک عمر، پهلو زد به حال مادر بودی یاد صارت کَالخیال مادر روضه ی تو شد زبون حال مادر تو اوج مرثیه شاعر نیمه جونه نقل مقتل اگه فی قعر السجونه بند3⃣ هرگز به این عزا عادت نمیشه کرد با عالم این غمو قسمت نمیشه کرد روی یه تخته در چارتا غلام سیاه از این وداع سرد صحبت نمیشه کرد وقت تشییع یک عده ناسزا گفتن جای تکبیر حرفای ناروا گفتن به حبل الله امام گمراها گفتن پایان روضه هات معمولا اینطوره نقل مقتل اگه مقبور بالجوره شعر و سبک: ✍ انجمن تکیه نوکری مشهد 👇
. علیه السلام بند اول: کنجِ زندانِ بلا شد اسیر اَبَ الرِضا سِندیِ نامردِ پست میزد او را بی هوا میزد او را بی حیا با تازیانه و لگد روز و شب او میشِنید زخمِ زبان و حرفِ بد آه و واویلا از جسارت ها قلبِ او میسوخت از اهانت ها آه و واویلا حضرت کاظم 🏴🏴🏴🏴 بند دوم: غصه و ماتم کشید از غم و مِحنت خمید همچو زهرا مادرش از زمانه دل برید درغل و زنجیرِ زندان، یاد داغ کربلا گریه میکرد بر غم زینب، بر آن شامِ بلا از اسارت شد عاقبت آزاد کربلا گشته وادیِ بغداد آه و واویلا حضرت کاظم 🏴🏴🏴🏴 بند سوم: (زبان حال) زخمیه بال و پرم غرق خون، پا تا سرم صبح و شب گریه کنِ شاه عریان پیکرم میزند آتش به جانم آن دمی که بی پناه دست و پا میزد به روی خاک داغ قتلگاه نامرتب شد پیکرش ای وای ناله سر میداد مادرش ای وای آه و واویلا حضرت کاظم ✍️به قلم: (یاحسین) .👇
. علیه السلام بند اول: غریبمو توی زندونم رسیده به لب هام جونم از درد و غمام روز و شب خَلِّصنی یا رب میخونم این شده عمریه تقدیرم اسیره غل و زنجیرم اینقده شکنجم دادن دیگه میدونم میمیرم دیگه خدایا نا ندارم جایی توی دنیا ندارم دل تنگم برا خونوادم ساحلمو دریا ندارم وای دلم، میسوزه تمومه بدنم وای دلم، جاری شده سم توی تنم مظلوممو موسی بن جعفرم من مظلوممو غریب مادرم من 🏴🏴🏴🏴 بند دوم: رسیده لحظه های آخر افتادم به روی بستر از شرره زهر میخونم کجایی مادر وای مادر خیلی خرابه حال و روزم نگامو به در میدوزم میگم رضا جانم بابا کجایی دارم میسوزم از بس که تو زندون زدنم درد میکنه کلِّ بدنم شکسته همه استخونام هِی خون میاد از تو دهنم وای دلم، خون میباره این چشمِ ترم وای دلم، آه ای خدایا وای جیگرم مظلوممو موسی بن جعفرم من مظلوممو غریب مادرم من 🏴🏴🏴🏴🏴 بند سوم: این دمِ آخری میبارم یه غمی تو سینه دارم با گریه میگم یا حسین روضشو به یاد میارم یه سری بالای نیزه ها یه پیکری توی صحرا جلو چشای خواهرش ذره ذره شد واویلا ندادن امون به پیرَنِش با هر چی که بود میزدنش یکی با سنگ و یکی عصا یکی با نیزه تو دهنش وای دلم، میده یاده جدم عذابم وای دلم، میسوزمو خیلی بی تابم وای حسین ای غریب هر دو عالمین ✍️به قلم: (یاحسین) 👇
. علیه السلام بند اول: امان از زندون امان از هارون بمیرم آقا که بودی دلخون شکنجه میدادن تو رو آقا یه عده رذل و پستِ بی حیا می بستن درها رو به روی تو از روی ظلم و کینه و جفا واااای میزدن چه بی امون تازیانه، خیزرون شد لب و تنت آقا خونی و چه ناتوون وااااای ( موسی بن جعفر واویلا ۳) بند دوم: (زبان حال) خدایا پیرم از دنیا سیرم چه غریبونه دارم میمیرم با بی رحمی دائم میزدنم دریای زخم روی بدنم لحظه ی آخر گریه میکنم واسه داغِ جد بی کفنم واااای شعله وره خیمه ها مونده زیر مرکبا پیر مردی اومد و میزدش با یک عصا وااااای ای وای ای وای ای وای ای وای ✍️به قلم: (یاحسین) .👇
. (ع) __________________ ای روح مـــلکه کائـــنـــات/  یا باب الحوائج من قربون اون بچـــه هات/ یا باب الحوائج میمیره معصـــومه بـــرات /یا باب الحوائج دل دادیم به دست رضات/ یا باب الحوائج قسم به دختـــرت//به روح مادرت دستـــمو ول نکن//تا نـــرم از درت خیلی دوست دارم// نمیشه باورت آرزومه بیام// یه شب به محضرت دانای غیور،شیطان زتو دور راوی ظـــهور، ایـــها الکاظم ای روح حیات،عالی درجات جونم به فدات، ایها الکاظم (نوکرتم،شاه کاظمین/اُنظُر اِلَیّ،بحق الحسین) ______________ گرد و خاک صحنت شفام/یا باب الحوائج حـــکـــم طـــلا داره بـــرام/ یا باب الحوائج تا تر میشه واســـت چشام/ یا باب الحوائج مـــادرت میـــکـــنه دعـــام/ یا باب الحوائج تـــو راه چـــاره‌ای//جـــان دوبـــاره‌ای تو کهکشان عشـــق//تو تک ستاره ای هر کی گدات بشه// میشه یه کاره ای مـــیدی حوائـــج و //  با یه اشاره ای سلطان سخا، ای روح دعا یا ابا الرضا، ایـــها الکاظم نـــور ازلــی، هفتمین ولی از سُلبِ علی، ایها الکاظم (نوکرتم،شاه کاظمین/اُنظُر اِلَیّ،بحق الحسین) ______________ نمــیــرم از رو بـــام تــو / یا باب الحوائج دوعالـــم زیـــره گـــام تو/ یا باب الحوائج عالـــم گـــیره پیـــغام تو/ یا باب الحوائج مُحِیّیَ المَوتیٰ ست نام تو/یا باب الحوائج ذکـــر تـــو اعـــظـــم //دلـــبر فـــاطــمه ســـفره روضـــتون// بـــه دردا مـرحمه بیـــاو راهـــی کــن // دسته جَم و همه یه شب به کاظمین//یه شب به علقمه سلطان کرم، سایت به سرم دنیامــه حـــرم، ایها الکاظم ای محشرعشق،ای گوهرعشق ای دلــبــر عشــق، ایها الکاظم (نوکرتم،شاه کاظمین/اُنظُر اِلَیّ،بحق الحسین) ______________ شعرونغمه:الاحقر ✍ .👇
زمینه؛ وای از این دوری.mp3
1.31M
علیه‌السلام 🔹وای از این دوری🔹 من مدینه و تو بغدادی، وای از این دوری پر کشیده از دلم شادی، سخته مهجوری از چشام افتاده آزادی، وقتی محصوری وای از این دوری کی تموم می‌شه این، روزای پر غم من خدا رو به تو، باز قسم می‌دم دم می‌گیرم مثه، شیعه‌هات من هم «یا باب الحوائج، یا موسی بن جعفر» ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ نیستی و بی تو برام دنیا، مثلِ زندونه زل زدم به در تا که بابا، باز بیای خونه داداشم تو گریه‌هاش تنها، از تو می‌خونه از تو می‌خونه می‌خونم با رضا، زیر نور ماه با همه طعنه‌ها، بین اشک و آه از غمی آشنا، از غمی جانکاه ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ منم و ماه میون چاه، چه شب سردی جز غم تو یا عزیزالله، چه غم و دردی؟ «اُمّ داوود» می‌خونم با آه، تا که برگردی تا که برگردی می‌کشم از دل آه، آه عالمگیر ماه من بین چاه، مونده بی‌تقصیر بی کس و بی پناه، در غل و زنجیر شاعر: نغمه‌پرداز:
واحد؛ باب الحوائج.mp3
1.32M
علیه‌السلام 🔹باب الحوائج🔹 با سجدۀ تو هر سحر، روشن شده زندان غم با تو داره عطر بهشت، حتی سیاه‌چال ستم پر و بال روح تو اسیر نشد بین قفس چه دلای مرده‌ای رو زنده کردی هر نفس ای دست تو مشکل‌گشا، باب الحوائج حتی تو زندان بلا، باب الحوائج ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ شبی که زنجیر ستم، به پای تو خون گریه کرد چشمای آسمون تا صبح، برای تو خون گریه کرد تو قنوت نمازت مگه چی خواستی از خدا؟ که آخر با چشم بارونی شدی حاجت‌روا دلتنگی خیلی این روزا، موسی بن جعفر برای دیدن رضا، موسی بن جعفر ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ حتی تن پاک تو هم، شد روضه‌خون کربلا مونده سه روز روی زمین، جسم مطهرت آقا به فدای پیکری که مونده بود بی‌پیرهن پیکری که شد با خاک و خون و بوریا کفن ای کشتۀ دور از وطن، غریب مادر ای یوسف بی‌پیرهن، غریب مادر شاعر و نغمه‌پرداز:
زمینه؛ خلصنی یا الله.mp3
2.26M
علیه‌السلام 🔹خلّصنِی یا الله🔹 لبریز اشک و آهم ای تنها تکیه‌گاهم تو این همه رنج و غصه تویی تنها پناهم با قلبی پر از اندوه و غم تو رو صدا زدم با اشکام خدایا دم‌به‌دم تو رو صدا زدم با این حال و روز مضطرم تو رو صدا زدم یا رب دلم تنگه یا رب دلم خونه حال دل من رو کی جز تو می‌دونه؟ «خَلّصنِی یا الله» ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ قلبم بی‌تاب و خسته از غم در خون نشسته داغِ دوری از عزیزام دل منو شکسته از تو این سیاه‌چال ستم صدامو می‌شنوی دارم شکوه‌ها از دشمنم صدامو می‌شنوی یا رب، نَجِّنِی، یا ذَالکَرم صدامو می‌شنوی این دستای بسته داره حکایت‌ها از کینۀ هارون دارم شکایت‌ها «خَلّصنِی یا الله» شاعر: نغمه‌پرداز:
شور؛ باب الحوائج عالم.mp3
1.62M
علیه‌السلام 🔹باب الحوائج عالم🔹 نور خدا تویی مولا روح دعا تویی مولا باب الحوائج عالم مشکل‌گشا تویی مولا اسمت گره‌گشاست، باب الحوائجی عشق تو پر بهاست، باب الحوائجی صحنت بهشت ماست، باب الحوائجی کاظمینت بهشت برینه قبلۀ آسمون و زمینه وعده‌مون با شما اربعینه «یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ آقای ما تویی مولا مأوای ما تویی مولا نیلِ جهان پر آشوبه موسای ما تویی مولا ای جانِ مصطفی، موسی بن جعفری جانِ جهان ما، موسی بن جعفری عشقِ امام رضا، موسی بن جعفری قبلۀ دل‌ها باب‌المراده لطف تو حاجت ما رو داده کاظمین - کربلا، باز پیاده... «یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر» شاعر: نغمه‌پرداز:
واحد؛ مناجات شبانه.mp3
2.4M
علیه‌السلام 🔹مناجات شبانه🔹 دو چشم خیس باران کنج زندان گُلی سر در گریبان کنج زندان دخیلِ استخوانش گشته زنجیر رسیده بر لبش جان کنج زندان به غربت گرچه خو کرده‌ست نفس‌هایش پر از درد است به اَبرو خم نیاورده‌ست شده زندان پر از عطر مناجاتش نگهبان شد مسلمان کراماتش «غریب آقا، غریب آقا، غریب آقا» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دلش رنجیده از جور زمانه لبش گرم مناجات شبانه خیالی مانده از جسم نحیفش امان از طعنه‌های تازیانه خدا از نورش پیدا بود غمش زندان دنیا بود دعایش مثل زهرا بود غریبانه نگهبان را دعا می‌کرد کتک می‌خورد و مادر را صدا می‌کرد «غریب آقا، غریب آقا، غریب آقا» شاعر: .
. |⇦•عطر حرم دل..... و توسل ویژۀ شهادت باب الحوائج حضرت علیه السلام اجرا شده ۱۴۰۱به نفسِ حاج محمود کریمی ●━━━━━━─────── عطرِ حرمِ دلِ، امشب کاظمینیه پر می‌کشم تا ضریحِ تو از این حسینیه یه گوشه چشم تو دلیل پرواز شد تا اسمتو بردم، گره باز شد؛ اعجاز شد نگا به چشم ترم کن بیا و امشب کرم کن امام رضایی‌ترم کن می‌کشه دلم پر مثه کبوتر می‌زنه صدا «دخیل یا موسی‌‌بن‌‌جعفر» ای اون‌که امام ابوابُ‌الحوائجی برای تو سینه می‌زنم با دست مُلتَجی دلی که بی‌تاب امام کاظم شد با خیل عشاقش، ملازم شد؛ عازم شد حتماً خودش سفره‌داره غلامی که خونه‌زاده تو و رضا و جواده سلوک الی‌الله طی مدارج به برکت نور تو «یا باب‌الحوائج» راهی می‌شه قلبم از آفاقِ کاظمین تا حرمِ ساقی حسین تا بین‌ُالحرمین هم شمع اصحابه هم شیر پیکاره کعبه‌ی سیاره؛ علمداره؛ کرّاره قطره به قطره دلارو بردی به دریا ابالفضل یا سیّدی یا ابالفضل دخیلِ ضریحه ساقی لشکر می‌خونم ای حسین! ای غریب مادر! .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
امام حسین ع
. |⇦•شکر خدا که شیعیان... #قسمت_اول #روضه شهادت حضرت امام موسی بن جعفر علیه السلام اجرا شده ۱۴۰۱به
. موسی ابن جعفر علیه السلام و ۱۴۰۱به نفسِ حاج احمد حسینخانی ●━━━━━━─────── *وقتی خبر دادن: یا حضرت معصومه! باباتون رو کشتن، دیدن بی بی افتاد رو زمین،رمق از زانوهاش رفت، زیر بغلای دختر موسی بن جعفر رو گرفتن، اما "لا یوم کیومک یا اباعبدالله" دلا بسوزه به حال اون دختر نازدانه ای که توی خرابه سر باباش رو براش آوُردن، شروع کرد به گریه کردن، بابا! حالا فهمیدم اون موقع چوب خیزاران اون نانجیب به کجا میخورد، به لب و دندان تو می‌زد... دخترت برات بمیره بابا...* ساقت شکسته بود اما سینه ات را در زیر پای سرخ یک لشکر ندیدند خدا را شکر مردم حنجرت را درگیر با کُندی باخنجر ندیدند *دم در زندان عده ی زیادی اومدن، یکی میگفت من برا آقام کفن آوردم، یکی تاج گل آورده بود، یکی قربانی آوُرده، اما یه مرتبه دیدن در زندان باز شد، چهارتا حمال بدن امام کاظم رو غریبانه بیرون آوُردن، اما به هر حال بدن آقای ما رو با احترام به خاک سپردن، کفن کردن، نماز خوندن، اما کربلا..." أَلسَّلامُ عَلَى الْمَدْفُونینَ بِلا أَکْفان" سلام بدن هایی که بدون کفن به خاک سپرده شدن... ای حسین!...* به صحرا، سپردم که با خاک بپوشونه داداش تنت رو بمیرم که بردن جلو چشم من پیرهنت رو واویلا تا حالا از این خونواده زنی رو نبردن اسارت الهی می مُردم نمیدیدم اینقدر جسارت به آتیش کشیدن حرم رو یا مظلوم نبودی شکستن سرم رو یا مظلوم ندیدی چشای ترم رو با غیرت! شلوغی دور و برم رو یا مظلوم! حسین جان! حسین جان!... به یاد لبت یک شبم خواب راحت نداشتم شبی که می رفتم برات کاسه ی آب گذاشتم، واویلا حسین جان! تو بودی و گودال و ریگ و تنت زیر نیزه خدا حافظی کردی با زینبت زیر نیزه یا مظلوم *خدايا! به سوز دل امام رضا و حضرت معصومه، ظهور امام زمان ما برسان، کربلای این جمع امضا بفرما، این جمع رو به کربلا برسان،به موسی بن جعفر مریض هامون رو شفا بده، به موسی بن جعفر باران رحمتت رو بر سر ما نازل بفرما...* .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
4_5943054437701389108.mp3
5.63M
علیه السلام شعر و ملودی: حسین بیدگلی✍🎼 با نوای: مجتبی عبدالهی🎤 دل من تنگه برای حرمی که دو تا گنبد طلایی داره غم و غُصه میره از قلب کسی که توی حرم، قدم میزاره این حرم ِ با صفا، قلبِ منو حیرون میکنه حال و هوای حرم، عاشقا رو مجنون میکنه روضه ی امام رضا، پیش ِ تو دلو خون میکنه دل شد هوایی، کرب و بلایی آقا داری عجب حرم ِ با صفایی دنیا رو میدم، آقا خدایی آقا داری عجب حرم ِ با صفایی ای جانم، موسی بن جعفر۲ __ دستمو میگیری هر جا که باشم آقا من عُمری گرفتار ِ توام عمری سایه ی سرم معصومته همه هستیمو بدهکار ِ توام من به شما روو زدم، اشک منو باز جاری کنی مثل همه نوکرا، باز برای من کاری کنی دست ِ منو دامنت، آقا میشه منو یاری کنی ای دُرّ و گوهر، موسی بن جعفر شان و مقام تو ز دو عالم فراتر ای پور ِ زهرا، ای عشق حیدر شان و مقام تو ز دو عالم فراتر ای جانم، موسی بن جعفر۲