eitaa logo
امام حسین ع
17.7هزار دنبال‌کننده
397 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
امام حسین ع
. #شب_ششم_محرم #محرم_۱۴۰۳ #شب_ششم #واحد_شلاقی بند1️⃣ حبیب من همیشه بوده لطف تو نصیب من به غیر تو
. بند1⃣ تا سایه‌ی علم رو سرمونه اسیر فتنه و بلا نمی‌شیم حتی اگر که سرمون جداشه ما از امام حسین جدا نمی‌شیم یه امام حسین داریم که به غمش دلا اسیره یه امام حسین داریم که همدم شاه و فقیره یه امام حسین داریم که دست دشمنم میگیره هرکسی تو مسیر ارباب افتاد واسه همیشه غصه رو برد از یاد زندگی‌ و آخرتش شد آباد امام حسین خیلی دوست دارم من بند2⃣ تا سایه‌ی علم رو سرمونه تو زندگی راه خطا نمیریم واسه فرارِ از گرفتاری ها هیچ جا به غیر کربلا نمیریم یه امام حسین داریم که تربتش دوای درده یه امام حسین داریم که گرمیِ دلای سرده یه امام حسین داریم که عالمو دیوونه کرده گریه براش خیلی فضیلت داره گریه کنش خیلی سعادت داره روز جزا حق شفاعت داره امام حسین خیلی دوسِت دارم من بند3⃣ تا سایه‌ی علم رو سرمونه دلو به غیر پرچمش نمیدیم شادی عالمو به ما ببخشن یه قطره از اشک غمش نمیدیم یه امام حسین داریم که قبله‌ی اهل نیازه یه امام حسین داریم که آغوشش‌ همیشه بازه یه امام حسین داریم که نیم نگاهش چاره سازه هر کسی که شور محرم داره هر کسی یک قدم براش برداره تو روز محشر نمیشه آواره امام حسین خیلی دوسِت دارم من شعر و سبک: انجمن تکیه نوکری مشهد 👇
امام حسین ع
. #شور_امام_حسن #محرم_۱۴۰۳ #شب_ششم #شور بند1⃣ شیرینی شهد عسل یا حسن حی علی خیرالعمل یا حسن حاتم ت
. بند1⃣ درسته کوله بار معصیت نذاشت مثه بریر تو بشم فقط همینو از خدا میخوام که عاقبت به خیر تو بشم یا اباعبدالله تویی دوای همه دردا اباعبدالله نوکر تو نذاری تنها اباعبدلله همه هستی نوکری حسین بد و خوبمونو با هم میخری حسین دلخوشم به این که یه اربعین دوباره مارو حرم می‌بری حسین اباعبدالله اباعبدالله اباعبدالله بند2⃣ حال دلم دور از حریم تو خدا می دونه که چقد بده خودت می‌دونی چند وقته که گریه کنت حرم نیومده نور اباعبدالله می خونم از گهواره تا گور اباعبدالله سلام میدم به حرم از دور اباعبدالله حرم توئه قبله‌گاه من توی سختیای زندگی پناه من عشق بی قرین حالمو ببین یه نگاهی کن به این روی سیاه من اباعبدالله اباعبدالله اباعبدالله بند3⃣ اینجوری تو روایت اومده هرکی ببینه داغ کربلا بفهمه چی تو این زیارته میمیره از فراق کربلا شاه اباعبدالله تا حرم تو زیاده راه اباعبدالله میکشم از دل تنگم آه اباعبدالله حرمت فقط چاره ساز من دعای همیشه ی بعد نماز من کربلا همه احتیاجمه بیا دست رد نزن به این نیاز من اباعبدالله اباعبدالله اباعبدالله شعر و سبک: انجمن تکیه نوکری مشهد 👇
امام حسین ع
. اگه فیفا برای ما روز عاشورا بازی بندازه ما تمکین میکنیم ولی اگه صدا و سیما بجهت محدودیت های زمانی
. بالاخره ساعت مناظره پنجم تغییر کرد تا جشن ۱۰ کیلومتری غدیر هم برای مردم تسهیل شود.
. یا علیه السلام ▪️بنداول▪️ دلم افتاده توی دام حسین بن علی بسکه بخشنده و خوشنامه حسین بن علی وقتی مردم روی سنگ قبرم اینو حک کنید من یه نوکرم که آقامه حسین بن علی اشک روضه ش درمونمه کرب و بلاش سامونمه هم دینمه هم جونمه عشق حسین تو خونمه من که گرفتار حسین بن علیم خادم دربار حسین بن علیم طالب دیدار بهشتن همه و من طالب دیدار حسین بن علیم حسین بن علی ▪️بنددوم▪️ من کیم بی سر و سامان حسین بن علی خاک نعلین غلامان حسین بن علی سر اولاد من و ایل و تبارم همگی به فدای سر یاران حسین بن علی زیباترین رویای من روشنی شبهای من دنیای من عقبای من آقا حسین آقای من من ز مریدان حسین بن علیم ریزه خور خوان حسین بن علیم لحظه ای از دامن شاهم نکشم دست دست به دامان حسین بن علیم حسین ابن علی .👇
317.8K
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شب عید قربان شب عید قربان است رحمت چنان باران است عید قربان و عید عنایات است عید دعا و عشق و مناجات است جشن تبارک امشب مبارک۲ جشنی به پا امشب شد ذکر همه یا رب شد مرکز این جشن بیابان مناست نور تابد از آسمان وقت دعاست جشن تبارک امشب مبارک۲ امشب وقت دعا شد جشن شادی به پا شد امشب بگو درد دلت با خدا تا که شوی نزد حق حاجت روا جشن تبارک امشب مبارک۲ عالم دارالامان است لطف حق بیکران است عید خلوت با خدای مهربان رحمت او بر سر ما سایبان جشن تبارک امشب مبارک۲ عید مومنین آمد ذکری دلنشین آمد ای عاشقان روز عید قربان است لطف خالق یکتا بیکران است جشن تبارک امشب مبارک۲ @yaghubianreza
242.2K
. وَ سِلاحُهُ الْبُکاءُ .... با عج ، در ----------- تا به کی از غم هجران تو من گریه کنم یا که از چهره ی پنهان تو من گریه کنم عرفه آمد و دریاب مرا ای همه نور تا کنار رخ تابان تو من گریه کنم معرفت نیست اگر بی تو بخوانم عرفه کاش می شد که به دامان تو من گریه کنم به منِ خاک نشین هم نظرت افتاده ست باید از این همه احسان تو من گریه کنم تو بخوان آیه ی قرآن ، تو بخوان آیه ی نور تا که با نغمه ی قرآن تو من گریه کنم باید از لعل تو بشنید دعای عرفه تا که با ناله ی سوزان تو من گریه کنم این تویی باغ گل افشان و منم ابرِ بهار بی رخ باغ گل افشان تو من گریه کنم ای که تو طالب خون شهدایی بازآ تا به گلهای شهیدان تو من گریه کنم ای که بر جدّ غریبت همه دم گریه کنی کاش چون دیده ی گریان تو من گریه کنم دل من خون شود از موی پریشان شده ات بر چنین مویِ پریشان تو من گریه کنم بر تنِ بی سرِ فرزند علی آه کِشم یا که بر عمّه ی نالان تو من گریه کنم مثل «یاسر» شده ام خسته و دلتنگ ببین از فراق رخ رخشان تو من گریه کنم ** محمود تاری «یاسر» .............. با امام زمان (عج) در دعای عرفه ----------- سلام ای ماه پنهان از نظرها سلام ای آفتابِ رهگذرها شکسته از فراقت قامت ما نشسته خاک هجرانت به سرها کنون از آتش هجران رویت فتاده بر دل یاران شررها نه تنها روزها می نالم از هجر که چون شمعی بسوزم در سحرها بیا ای مِهر عالمتابِ هستی که خون شد از فراق تو جگرها ز پا افتاده ایم ای دوست بنگر خمید از بار هجرانت کمرها بیا بگذر ز یاران خطا کار که دیدیم از خطاها بس ضررها بیا در محفل دلدادگانت بیا در بزم اُنس دیده ترها بیا ای مَرهَم خونین جگرها بیا ای صاحب فتح و ظفرها هوای وصل تو داریم امّا شکسته از فراقت بال و پرها ز مادرها ببین آوای ماتم پسر دادند در راهت پدرها نمی پوشد دعا رَخت اجابت ندارد ناله بی رویت اثرها ز بس گفتیم اگر ... ، امّا ندانم به پایان کی رسد امّا اگرها حسین بن علی راهی شد ای وای دوباره بسته شد بار سفرها خبر آمد ز مکّه می رود او بسوزد جان ما از این خبرها به راه افتاده اکنون کاروانش رود این کاروان سمت خطرها رود در کربلای بی قراران که قربانی کند آنجا پسرها همانجایی که از تیغ شقاوت به روی نیزه خواهد رفت سرها تمام جان نثاران حسینی گرفتند از شهادت ها ثمرها ز بس جان را فدای یار کردند فتاد از دست شان آخر سپرها بگو "یاسر" که تنها از وصالش به کام دل رسد شهد و شکرها oo محمود تاری "یاسر" .
. و هجران یار آمده ام شکسته دل تا که خدا خدا کنم هرچه گناه و جرم را از دل خود جدا کنم ناله ی من شده فزون می روم از خودم برون رو به خدا برم کنون بر همه من دعا کنم از گل خود ، بهار خود می طلبم قرار خود من که به یاد یار خود با گل خود صفا کنم ای عرفه ببین مرا بی گل خود غمین مرا با غم وی قرین مرا من که ورا صدا کنم این من و روی ماه او منتظر نگاه او آمده ام به راه او هستی خود فدا کنم چشم کبود خویش را بود و نبود خویش را مس وجود خویش را با نگهش طلا کنم پرده ز رخ کشیدنش وقت سحر دمیدنش من به هوای دیدنش طایر دل رها کنم گرچه فتاده ام به چاه گشته دو چشم من سیاه آمده ام به اشک و آه تا مگرش رضا کنم با کرم دوباره اش یک نظر و اشاره اش تا که کنم نظاره اش دیده ی بسته وا کنم آمده ام بسوی او دیده و دل چو روی او از عرفات کوی او راهی نینوا کنم داده به دل زمینه را عطر گل مدینه را تا که حریم سینه را کوفه و کربلا کنم حال سرشک نم نم و شیون و ناله در غم و گریه برای ماتم و غربت لاله ها کنم «یاسر» دل شکسته را در غم گل نشسته را ز قید تن گسسته را لایق این عطا کنم ** «یاسر»✍ .
. گربردل ما نور امیدی برسد برقفل دل بسته کلیدی برسد ای کاش که در دعای روز عرفه ازصاحب ما به ما نویدی برسد ✍ .
مهمانی عرفه آمده و بار دگر مهمانی است ابر رحمت به سر خلق خدا بارانی است پرتو مهر تو افتاده به روی دل خلق آسمان عرفات تو زبس نورانی است حاجیان در عرفات تو همه جمع شدند حال آن خسته دلان در عرفه عرفانی است ای خطا پوش بپوشان گنهم را و ببخش حال این بنده ی شرمنده شده بحرانی است شاهد و ناظر من بر تو پناهنده شدم از گناهان بزرگی که همه پنهانی است چه کنم گر ندهی توشه ی راهم ای دوست راه سخت است و مسیر ره من طولانی است نشد امسا ل که در کرب وبلا گریه کنم باز هم قسمت من جای حرم حیرانی است در دعای عرفه مژده ی عفوی بفرست به حسینی که کلامش همگی قرآنی است سرو سامان بده ما را به ظهور مهدی ز فراقش همه را بی سر وبی سامانی است همه ی کار«وفایی» است گدایی از تو ای کارت ز ازل تا به ابد سلطانی است .
. آمده و باز صدایم کردی میهمان حرم جود وسخایم کردی فرصت دیگری آمد که مرا عفوکنی تا ببخشی گنهم را تو صدایم کردی دل ما را به سوی خویش کشیدی یارب باز از پنجه این نفس رهایم کردی تا نیارم به سوی هیچ کسی روی نیاز بر در رحمت و امید گدایم کردی کرمت هیچ مرا فرصت گفتار نداد هرچه می خواستم ای دوست عطایم کردی حالم ازحال دعای عرفه بخشیدی با چنین حال تو راهی منایم کردی گفتی اوّل نظرت هست به زوارحسین عاشق و شیفته کرب و بلایم کردی چون سبکبال شدم تا حرم کرب و بلا همره و هم سفر پیک صبایم کردی کربلا گفتم و فریاد زجانم برخاست شکرلله که چنین غرق نوایم کردی همره زمزم اشکی که مرا بخشیدی حاجی کعبه ایمان و وفایم کردی گر مشرف نشدم کعبه و حج و عرفات راهی مشهد و حج فقرایم کردی شکرلله دراین روز پر از رحمت و فیض میهمان حرم قدس رضایم کردی کاش گویی ولی عصر دعایم کرده است جز امامم ز همه غیر جدایم کردی چون«وفایی»تو مراعشق و سعادت دادی تا که مشغول مناجات و دعایم کردی ✍ .
. ای نگار عرفاتی لک لبیک حسین چشمه ی آب حیاتی لک لبیک حسین خط پیشانی تو مظهر وجه الهی بس که مستغرق ذاتی لک لبیک حسین ز ازل بندگی ام نوکری خانه ی توست حقاً ارباب صفاتی لک لبیک حسین بین توفان گنه غرق شدم کاری کن ای که کشتی نجاتی لک لبیک حسین کاش سر تا به قدم گریه شوم آب شوم تو قتیل العبراتی لک لبیک حسین باز از قافله ی کرب و بلا جا ماندم کن عطا برگ براتی لک لبیک حسین 🎼 .................... . پیر دنیا شدم، ایّام جوانی که گذشت وقف دلدار نشد عمر گرانی که گذشت سرِ سجاده‌ی تسلیم نیاورد مرا این‌ همه حیّ علیٰ‌های اذانی که گذشت غافل از اینکه فقط چشم تو رزّاق من است همه‌ی عمر پِی لقمه‌ی نانی که گذشت چشمِ امید به روز عرفه دوخته‌ام گَر نبخشیده‌ای ام در رمضانی که گذشت صاحبِ العَصر سر وعده‌ی خود بود ولی ما سر وعده نبودیم زمانی که گذشت بعد هر "وَ انظُر اِلَینا" به منِ بی سر و پا نظر انداخت به چشمِ نگرانی که گذشت زِ خرابات گذشت و ثمرش را دیدی گشت سرسبز زِ هر جا و مکانی که گذشت رَد شد از کوچه‌ی ما باز نفهمیدیم کیست مرد نورانی بی نام و نشانی که گذشت روضه برپا شد و صاحب نفسی گفت به من مادرش بود همین سَروِ کمانی که گذشت هر زمان جانب آن شاه سلامی کردم برد تا کرب و بَلا نامه‌رسانی که گذشت مجلس روضه بهشت است ولی غافل بود روضه خوان نیز از این باغ جنانی که گذشت . .👇
. با تَضرع ایستاد و رو به رویش حرف زد با خدای خویش از راز مگویش حرف زد دست بر زیر محاسن برد و گفتا: پیشکش از خطوط صورت و زیر گلویش حرف زد هر بلایی بود را روز ازل با جان خرید جان چه قابل، جان به کف از آبرویش حرف زد از گلستانش ،جوانش از هر آن چه داشت گفت از گل شش ماهه ی خوش رنگ و بویش حرف زد هق هق مولای ما آن دشت را شرمنده کرد از علی اکبر و از خُلق و خویش حرف زد در مناجاتش گریزی زد میان قتلگاه از همان سینه که می آیند رویش حرف زد سينه ی خود را برای سُمِّ مركب ها گذاشت لحظه ای كه از جنايات عدويش حرف زد ماجرا را دید تا آن جا که بین راه شام دختر آمد پای نیزه با عمویش حرف زد: با عمو می گفت این جا هستی و ما را زدند؟ از لبش از گونه اش از تار مویش حرف زد یاد ضرب سنگ ها و خون پیشانیش بود وقتی از نوع نماز و از وضويش حرف زد شرح داد و شرح داد و شرح داد و شرح داد از تمام ماجرا و مو به مويش حرف زد ✍ .
امام حسین ع
. یه عده؛ آش و با جاش دارن میخورن بعد یارو فیلمِ مجلس رو پخش کرده که بگه دختر پزشکیان توی فلان شرک
. پزشکیان چون مسلط به نهج البلاغه است ، برای حرفاش از کلام امیرالمؤمنین شاهد می آورد. اما خصومتِ دوستان را ببین که چگونه تفسیرش میکنند: دوست انقلابی دو آتیشه نوشته: معاویه باید بیاد پیش شما جماعتِ منافقِ قرآن به نیزه کن درس پس بده! ....... جهت عبرت رجوع شود 👇 https://eitaa.com/emame3vom/99537 .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
، شبکه آموزش از ساعت ۱۶ و از حرم مطهر حضرت معصومه (س) با نوای حاج سیدمهدی دعای عرفه را پخش می‌کند
. ‍ 🎤 تحلیل علیه السلام (ع) : پرورش روضه❗️ 👇 درماتم تو آل پیمبر گریستند چشم بتول و احمد و حیدر گریستند عباس و عون قاسم و اکبر گریستند در موج خون دو بسمل بی سر گریتند آخه دوتا پسراشم کشتن. اون یکی می گفت داداشم امانته اول منو بکش. مادرم اونو به من سپرده. این یکی می گفت من طاقت داغ برادر ندارم. اول منو بکش... در هر دری به یاد تو فریاد و آه بود حتی حسین یاد تو در قتلگاه بود بردختر تو چون خبر قتل تو رسید اشک از دو دیده ریخت و آه از جگر کشید آن داغ دیده قصه ی قتل تو را شنید دیگر سر بریده میان طبق ندید هرچند ریخت خون دل از دیده ی ترش زینب گرفت در بر خود همچو مادرش شاعر گفت ای دسته گل زیبایم من از امروز تورا بابایم دختر کوچک من خواهر توست خواهر غم زده ام مادر توست روز عاشورا هروقت سکینه میخواست بیاد برا وداع هی چشمش به این دختر می خورد خجالت می کشید. تا اینکه حسین رفت سوار مرکب شد دیدند هی میخواد راه بیفته اسب سر بلند نمیکنه یه نگاه کرد دید دختر به پای اسب افتاده... جلو دختر شهید روم نشد نوازشم کنی. بابا جان دیگه دختر مسلم نیست بیا پایین. من که میدونم بعد تو میخوان منو بزنن. بابا یه جوری دختر مسلمُ نوازش کردی تا حالا منُ اونجور نوازش نکردی... 🔽 💠پرورش روضه❗️: اگر عین مطالب مندرج در کتابها را بخواهیم برای مستمع بگوییم مثل این است که آشپزی، مواد خام و ناپخته ی غذایی را جلوی میهمان بگذارد. 💥مداح بایستی محتوای اولیه ای را که از منابع استخراج می کند، پرورش دهد بعد به مستمع ارائه نماید. در روضه این فایل این موضوع بخوبی دیده می شود. در روضه قبل از بیان ماوقع روضه وداع، به «خجالت کشیدن حضرت سکینه(س) از دختر حضرت مسلم(ع)» اشاره می شود. حرکت نکردن ذوالجناح اینگونه بیان می شود: «دیدند هی میخواد راه بیفته اسب سر بلند نمیکنه یه نگاه کرد دید دختر به پای اسب افتاده...» سخن حضرت سکینه اینگونه تعبیر می شود که: «جلو دختر شهید روم نشد نوازشم کنی» «بابا جان دیگه دختر مسلم نیست بیا پایین» ماجراهای بعد از شهادت سیدالشهداء(ع) از زبان حضرت سکینه(س) اینگونه بیان می شود: «من که میدونم بعد تو میخوان منو بزنن» «بابا یه جوری دختر مسلمُ نوازش کردی تا حالا منُ اونجور نوازش نکردی...» 💥اگر دقت کنید فاصله بین آنچه در متن کتابها آمده با آنچه که در بیان آقای حدادیان پرورش پیدا کرده بسیار زیاد است. بیان در قالبی که محتوا را برای مخاطب مجسم می کند، استفاده از عباراتی که بیشترین تأثیر را در آن مفهوم دارد، توجه به حساسیتهای مخاطب و مواردی از این قبیل، دست به دست هم می دهد و مضمون خام را پرورش یافته به مستمع ارائه می نماید. .👇