Har Kas ye Shab Jome (320).mp3
2.37M
#حجت الاسلام سعید شحیطاط
🎶 شب جمعه شب زیارتی امام حسین «ع»
🔰🔰🔰🔰♦️♦️♦️♦️🔰🔰🔰🔰
هرکس یه شب جمعه، بین الحرمین باشه
باید همه عمرش هم، دل تنگ حسین باشه
لطفت می مونه یادم ،
تو شلوغی ها راهم واکردی
نزدیک تو ایستادم،
آقاجونم حسین
بوسه به ضریح دادم
توام ایستادی مارو نگاه کردی
پایین پات افتاده ام
آقاجونم حسین
هرشب اگه می خونم،
شب جمعه کرب و بلات رو برم
چون اون شب رو دوست دارم
آقا جونم حسین
از وقتی که برگشتم،
یه نفس توی حال هوای حرم
دلتنگ علمدارم آقاجونم حسین
لبیک اباعبدالله
🌐@emame_setayesh
ااسلام علیک یا مسلم بن عقیل ایها السفیر الشهید علیه السلام.
گر چه ای یار، اسیر کف اغیار توام
نی گرفتار عدو بلکه گرفتار توام
نام تو وِردِ زبانم به سر دار شده ست
تو علی هستی و من میثم تمّار توام
می زند خصم مرا طعنه ولی غافل از آن
بر سرم نیست هوایی که هوادار توام
دستم از پشت اگر بسته، دگر قطع نشد
فکر انگشت تو و دست علمدار توام
گر شکافی لب من خورده دگر چوب نخورد
در غم چوب یزید و لب خونبار توام
دشمنم آب دهد لیک ننوشم هرگز
گرچه لب تشنه ولی تشنۀ دیدار توام
شاعر:👆
علی انسانی
شب اولی محرم بریم محضر اون اقای که پیغمبر علیه السلام سفارشش ر کرده بودند، در کتاب امالی در مجلس بیست و هفتم با سلسله سند روایتی خودش، نقل می کند که امیرالمؤمنین(ع) به پیامبر اسلام عرضه داشت:
(یا رَسولَ ا لله إنَّکَ لَتُحِبُ عَقیلً) شما به عقیل علاقه مند هستید؟ پیغمبر فرمود: (ای وَالله) به خدا قسم به عقیل علاقه مندم. (إنِّی لَاُحِبُّهُ حُبَّین) من دو محبت به عقیل دارم. (حُبَّ لَه و حُبَّ لِحُبّ لِِأبی طالِبٍ لَه) یکی این که خود عقیل را دوست دارم و یکی این که عقیل محبوب پدرش حضرت ابوطالب بود، (وَ إنَّ وَلَدَهُ لَمقتولٌ فی مَحَبَّةِ وَلَدِک) علی جان، فرزند عقیل در راه عشق و محبت فرزند تو حسین، شهید می شود. (فَتَدمَعُ عَلَیهِ عُیونُ المُؤمنین) خیلی عجیب است که پیغمبر از نشانه های مؤمن را گریه ی بر مسلم ابن عقیل بیان می کنند. بر او چشم همه ی اهل ایمان اشک می ریزد. (وَ تُصَلی عَلَیهِم مَلائِکةُ المُقَرَّبون) و فرشتگان مقرب پروردگار بر فرزند عقیل، مسلم، صلوات و درود می فرستند.
(ثُمُّ بَکاء رَسولُ الله (ص)حَتّی جَرَت دُموعُهُ عَلی خَدِّه) با نام بردن از حضرت مسلم، پیغمبر اکرم گریه کردند تا جایی که اشک های مبارک پیغمبر (ص) برای مصیبت مسلم بر صورتشان جاری شد.
بسم الله هم ناله بشدیم با پیغمبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم، وقتی وحشیانه حضرت مسلم علیه السلام رو دستگیر کردند بردند بالای دارالعماره که سر از تنش جدا کنند از بالای دارالعماره زبان حال حضرت مسلم علیه السلام رو بخونم👇
((((شعر زمزمه برای پرورش روضه:با سبکی که راحت میتونید بخونید و زیاد نیاز به تقلید هم نداره فقط قسمت های آخر هر مصراع را کمی میکشید وکمی تحریر میدید 👇فقط آروم باید خوند تا قشنگ در بیاد ان شاءالله، البته میشه با گام بالا هم خوند)))
کوفه میا که کوفی نامرده
به اشک دختر تو میخنده
یه روز میاد حسین (ع) زبونم لال
دستای زینب (س) تو می بنده
میا به کوفه ۲
شهری پر از دروغ و نیرنگه
روبوم خونه ها پر از سنگه
یه جمله سر بسته میگم آقا
راه عبور از کوچه ها تنگه
میا به کوفه ۲
لشکر کوفی پیه جنجاله
صحبت شون غارت خلخاله
بعد تو وُ کشتن ...
ناله بزن به قصد فرج امام زمان عج سه مرتبه یا حسین (ع)
شعر پایانی👇
پیام آخر مسلم(ع) برای تو این است
گذشته كار ز كارم میا به كوفه حسین(ع)
به گریه گفت "وفائی" ز مسلم بن عقیل(ع)
به درد و غصه دچارم میا به كوفه حسین(ع)
#شب_اول_شعر_حضرت_مسلم_ع
#شب_اول_شعر_زمزمه_حضرت_مسلم_ع
#شب_اول_مقتل_حضرت_مسلم_ع
#شب_اول_شعر_پایانی
#حجت الاسلام والمسلمین محسنی
#فیش شماره 1حضرت مسلم بن عقیل علیهماالسلام
بسم الله الرحمن الرحیم
#فیش_روضه_عاشورا (۲)
♦️ حضرت زهرا سلام الله علیها یه شب فرمود زینب جان بیا کارت دارم.
زینب اومد، گفت برو برام اون بقچه ها رو بیار. رفت آورد
وقتی بقچه رو باز کرد دید چند کفنه
حضرت فرمود
یک کفن برا منه اینو بده بابات
یک کفن برای باباته ، شب ۲۱رمضان به دردت می خوره.
یک کفن برا داداشت حسن علیه السلام تو مدینه به دردت می خوره.
حالا زینب داره نگاه میکنه، انگار خوشحال شده... لااقل نیستم داغ برادرم حسین رو ببینم..
هنوز زینب تو فکره ، یکدفعه دید مادر یه پیراهنی داد گفت اینم بده داداشت حسین روز عاشورا .... انگار عالم رو سر زینب خراب شد
یعنی من عاشورا باید کنار داداشم باشم، پیراهنی که مادر وصیت کرده رو به برادر بدم
چیه این پیراهن کهنه؟؟؟
♦️امیر المومنین علیه السلام فرمودند:«حضرت یعقوب به این لباس متوسل شد تا یوسف را دید، حضرت یونس در دل ماهی با توسل به این پیراهن نجات یافت، حضرت سلیمان با توسل به این پیراهن انگشتری خودش رو پیدا کرد.»
بالاتر بگم زمانی که امیرالمؤمنین (ع) را دست بسته به مسجد بردند حضرت زهرا (س) فرمود اگر رهایش نکنید این پیراهن را بر سر میاندازم و نفرین خواهم کرد و امیرالمؤنین (ع) را نجات داد.
این پیراهن توسط حضرت فاطمه (س) به حضرت زینب (س) سپرده شد و فرمود روزگاری وارد واقعه سختی میشوید و هر زمان برادرت حسین او را طلب کرد بدان که وقت شهادت اوست.
حالا عاشورا رسید.
وقتشه عقیله بنی هاشم به وصیت مادر عمل کنه. کهنه پیراهن رو آورد به برادر داد، اما به همین پیراهن کهنه هم رحم نکردند
__________
صلی الله علیک یا ابا عبدالله
السلام علیک ایها المرمل بالدماء
السلام علی الاجساد العاریات
___________
مگر به کربلا کفن بغیر بوریا نبود
مگر حسین فاطمه عزیز مصطفی نبود
مگر کسی که کشته شد تنش برهنه میکنند
مگر که کهنه پیروهن به پیکرش روا نبود
___________
مثل فردا روزی زینب بیاد تو گودی قتلگاه، هی نگاه کنه، برادر کجایی ؟؟؟
آخه یه نفر رو یا به سر می شناسند یا به تن می شناسند یا به لباس ....
یا صاحب الزمان آجرک الله
سر که از بدن جدا شده
تن که رفته زیر سم مرکب ها
کهنه پیراهنش رو به غارت بردن...
بی بی زینب هی نگاه بکنه
گلی گم کرده ام، می جویم او را
به هر گل می رسم می بویم او را
گل من یک نشانی در بدن داشت
یکی پیراهن کهنه به تن داشت
______
هم ناله با زینب کبری یا حسین
#حجت الاسلام محمد حسین قنبری
🌐@dorenabhydar