فیش پنجم:
#مناجات_با_امام_زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
#مناجات_با_خدا
#روضه_مصائب_رسول خدا
#گریز به روضه حضرت زهرا
بسم الله الرحمن الرحیم
چشم آلوده کجا، دیدن دلدار کجا
دل سرگشته کجا وصف رخ یار کجا
سر عاشق شدنم لطف طبیبانه توست
ور نه عشق تو کجا این دل بیمار کجا
منّتی بود نهادی که خریدی ما را
رو سیه برده کجا میل خریدار کجا
هر کسی را که پسندی بشود خادم تو
خدمت شاه کجا نوکر سربار کجا
کاش در نافلهات نام مرا هم ببری
که دعای تو کجا عبد گنهکار کجا
مهر من گر که فتد در دل تو میفهمم
شهد دیدار کجا دوریِ از یار کجا
یابن الزهرا ......
یا وجیه عندالله اشفع لنا عند الله.... آبرومند خانه الهی واسطه ما شو امشب خدا رو به حجت ابن الحسن علیهالسلام قسم بده بالحجة الهی العفو.
خدا خودش گفته بیایید : آیه ۵۳ - سوره زمر
آیه قُلْ يا عِبادِيَ الَّذينَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللهِ إِنَّ اللهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَميعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحيمُ.
بگو: «اى بندگان من كه برخود اسراف و ستم كردهايد! از رحمت خداوند نوميد نشويد كه خدا همهی گناهان را مىآمرزد، زيرا او بسيار آمرزنده و مهربان است.
آنکه از فرط گنه ناله کند زار کجاست؟
آنکه ز اغیار برد شکوه بر یار کجاست؟
باز ماه رمضان آمد و بر بام فلک
می زند بانگ منادی که گنهکار کجاست؟
سفره رنگین و خدا چشم به راه من و توست
تا که معلوم شود طالب دیدار کجاست؟
بار عام است خدا را به ضیافت بشتاب
تا نگویی که در رحمت دادار کجاست؟
مرغ شب نیمهی شب دیده به ره می گوید
سوز دل ساز بود دیدهی بیدار کجاست؟
ماه رحمت بود ای ابر خطاپوش ببار
تا نگویند که آن وعده ایثار کجاست؟
حق به خوان کرمش خوب متاعی دارد
در و دیوار زند داد خریدار کجاست؟
آن خدایی که رحیم است و کریم است و غفور
گوید ای سوته دلان عاشق دلدار کجاست؟
شاعر: ژولیده نیشابوری
عَنْ أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) أَنَّهُ قَالَ: مَا فِی الْقُرْآنِ آیَهًٌْ أَوْسَعُ مِنْ یَا عِبادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا الْآیَهًَْ. وَ قِیلَ: إِنَّ هَذِهِ الْآیَهًُْ نَزَلَتْ فِی وَحْشِیٍّ قَاتِلِ حَمْزَهًَْ حِینَ أَرَادَ أَنْ یُسْلِمَ وَ خَافَ أَنْ لَا یُقْبَلَ تَوْبَتُهُ فَلَمَّا نَزَلَتِ الْآیَهًُْ أَسْلَمَ، فَقِیلَ: یَا رَسُولَ اللهِ (صلی الله علیه و آله) هَذِهِ لَهُ خَاصَّهًًْ أَمْ لِلْمُسْلِمِینَ عَامَّهًًْ؟ فَقَالَ (صلی الله علیه و آله): بَلْ لِلْمُسْلِمِینَ عَامَّهًًْ.
از امام علی (علیه السلام) نقل شده است که فرمود: «هیچ آیهای در قرآن وسیعتر از این آیه: یا عِبادِیَ الَّذینَ أَسْرَفُوا عَلی أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللهِ إِنَّ اللهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمیعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحیم نیست». و گفته شده: «این آیه دربارهی وحشی قاتل حمزه (نازل شد در آن هنگام که خواست مسلمان شود و میترسید که توبهاش پذیرفته نشود. وقتیکه این آیه نازل شد، [وحشی] مسلمان شد». گفته شد: «ای رسول خدا (صلی الله علیه و آله)! این آیه مخصوص او (وحشی) است یا شامل همهی مسلمانان میشود»؟ پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: «بلکه شامل همه مسلمانان میشود».تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۲۵۰ نورالثقلین.
حالا تصور کن رحمت عام خدا تو این ماه چند برابر میشه.پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم فرمود: (من ادرک شهر رمضان فلم یغفر له فابعده الله)(بحار الانوار، مجلسی، ج 71، ص 74.) یعنی کسی که ماه رمضان را درک کرد و امرزیده نشد ملعون است و از رحمت خدا دور است.ماه رمضان ماه رحمت و بخشش خداست
روضه:
می دانید در روایات و آیات ما چند نفر مصداق این رحمت الهی هستند یکی حضرت حجت که شیخ صدوق نقل می کند از جابر که «السلام علیک یا رحمه الله فی ارضه».
و البته پیامبر مصداق اتم رحمت و رأفت الهی است،خدا در توصيف پيامبر(ص) ميفرمايد: وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ؛ و تو را جز رحمتى براى جهانيان نفرستاديم.
حالا این پیامبری که ماییه رحمت است به خود او رحم نکردند.اشاره ای کنم و التماس دعا.
ای که با خون دلت پرورده ای اسلام را
چشم واکن که نهالت داده اکنون بارها
سنگ می خوردی و می گفتی که ایمان آورید
کس ندیده از رسولی اینچنین ایثارها
با عیادت از کسی که بارها آزرده ات
روح ایمان را دمیدی بر دل بیمارها
خم به ابرویت نیاوردی در این بیست و سه سال
بر سرت گرچه بلا بارید چون رگبارها
رفتی و داغ تو پشت دین رحمت را شکست
جان به لب شد از غمت، شهرت مدینه، بارها
آنقدر گویم پس از تو میخِ در هم خون گریست
ناله ها برخاست بعدت از در و دیوارها
اجر این پیامبر رحمت را چگونه دادند؟پیامبری که به همه مهربان بود، کاری کردند که تنها دختر رسول رحمت به پشت دربود گفتند خانه را با اهلش آتش می زنیم، صدا زد گفت من دختر رسول خدا هستم که پشت درم نانجیب گفت « وان
261.1K
#مناجات_با_خدا در #ماه_مبارک_رمضان؛ #محاوره؛ #امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
یکی میخواد صدات کنه
میخواد جوابشو بدی
بهش بگی: "سلام رفیق"
بهش بگی: "خوشاومدی"
بهش بگی: "هرچی بودی
حالا دیگه مال منی
خیلی خوبه که جز به من
رو به کسی نمیزنی"
من عارِ تو بودم خدا
ولی تو بودی یارِ من
اگه نباشه لطف تو
سیاهه روزگار من
تمومِ دورامو زدم
تا غم روی دلم نشست
کارد که به استخون رسید
یادم اومد خدایی هست
هزار دفه خوردم زمین
از بس روتو زمین زدم
از بس که قول دادم ولی
سرِ قرار نیومدم
حالام که اومدم پیشت
حقّمه راه ندی منو
میخوام که واسطه کنم
یه آقای بیکفنو
"حسین" منو فرستاده
به من نشون داده راهو
بخاطرِ آقام ببخش
این بندهی روسیاهو
از این به بعد بخاطرِ
حسین گناه نمیکنم
با گناهام نوکریمو
دیگه تباه نمیکنم
خدا اجازه هست؟... میخوام
برای بخشش گناه
دوخطی روضه بخونم
از بدنِ تُو قتلگاه
تشنهتر از حسین کیه؟
غریبتر از حسین کجاست؟
پیش چشای خواهرش
سرش بریده از قفاست
✍ #حمید_رمی
4_5895721522982555497.mp3
35.48M
بیچاره ام...
به نفس کربلایی سیدرضا نریمانی
✒️وحید محمدی
جمعه ۲۵ فروردین ۱۴۰۲
متن شعر:
بیچاره ام، دل خسته ام، زارم، نزارم
باز آمدم چون ابر بارانی ببارم
قلب سیاه و چشم خشک آورده ام من
اشکم نمی آید، گره خورده به کارم
غیر از گناه و معصیت انگار اصلا
کاری نمی آید از این چشمان تارم
حرف جدایی را نزن، دق می کنم من
من که به جز این خانه جایی را ندارم
چیزی به جز بار گنه بر شانه ام نیست
بار مرا بردار که افتاده بارم
هی قول توبه می دهم اما چه سودی
دیگر به قول خویش اطمینان ندارم
من را بسوزان اعتراضی که ندارم
نا اهلم و می دانم اصلا اهل نارم
بد جور دلتنگ غروب کربلایم
ای کاش میشد سر بر آن تربت گذارم
این روزه ها، روضه به پا کردند در من
این روزها یاد لب خشک نگارم
.....
قربان آن خواهر که پای نیزه می گفت:
حالا ببین بر ناقه ی عریان سوارم
یک روز عباسِ علی دور و برم بود
حالا به شمر و حرمله افتاده کارم
وحید محمدی
۹۹/۲/۶
#مناجات
#مناجات_با_خدا
🌐@dorenabhydar
#مناجات_با_خدا
#امام_حسین_علیه_السلام
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#شب_هشتم_ماه_مبارک_رمضان
❇️ آغاز جلسه
یا ربَّ الحسین
بحقِّ الحسین
اشفِ صدرَ الحسین
بظهورِ الحجة
حال بکاء و دیده ی گریانمان بده
بغض مدام و اشک فراوانمان بده
✳️ خوش به حال اونا که نماز شب میخونن. خوش به حالشون تو تاریکی. زمانی که همه خوابن
اینا دست به قنوت میگیرن
والله که بهترین حاله
خصوصا این شبا که برا سحری بیدار میشیم
چقد خوبه قبل از اذان صبح، نافله شب بخونیم. در خونه خدا گریه کنیم.
این چشم ها که بوی شهادت نمی دهد
چشمی شبیه چشم شهیدانمان بده
همت برای توبه و ترک گناه نیست
اما بیا و قلب پشیمانمان بده
حال خراب این دل ما را درست کن
در بین روضه حال پریشانمان بده
دلمرده ایم بس که حرم را ندیده ایم
یک یا حسین دَم بده و جانمان بده
✳️ من خیلی وقته حرمو ندیدم. یادش بخیر. وسط بین الحرمین وامیستی.
آی اونایی که کربلا رفتید
یه طرف حرم علمدار کربلاست
یه طرف دیگه حرم آقای غریب عالم حضرت اباعبدالله
ان شاء الله به زودی زود قسمت همه مون بشه
ما و پناهِ درگهِ سلطانِ عالمین
خط امان ز بار گناهانمان بده
جان مؤذن حرم، اذن زیارتِ
پائین پای حضرت جانانمان بده [١]
✳️ شب هشتم ماه مبارک رمضانه. امشب بیاید بریم در خونه جوان رعنای اباعبدالله.
آی مردم! گریه کنا!
اگه جوون از دست داده هست منو ببخشه.
سلام ما به حسین و به پاره ی جگرش
که پاره شد جگرش از شهادت پسرش
به خُلق و خو علی آیینه پیمبر بود
صدف علی و به فضل و ادب، علی گُهَرَش [٢]
✳️تا صدای علی از میدان بلند شد
اباعبدالله سراسیمه خودشو رسوند نزدیک بدن علی
یه چیزی به چشم دید که دیگه کار حسین تمام شد.
چی دید؟
دِقَم دادند جانم را گرفتند
همه تاب و توانم را گرفتند
جوانی داشتم خوش قدّ و بالا
فلک دیدی جوانم را گرفتند؟
فلک دیدی چه خاکی بر سرم شد
علی اکبر؛ علیِ اصغرم شد [۳]
چی دید اباعبدالله؟
"فَقَطَّعوهُ بِسُیوفِهِم اِرباً اِرباً" [۴]
دید جوانش رو با شمشیر قطعه قطعه کردند
یه وقت دیدند
"فَسَقَطَ الحُسَینُ مِنَ الفَرَس" [۵]
آقا با صورت به زمین افتاد
دیگه زانوهاش رمق نداشت. تو همون حالت آروم آروم خودشو کشوند کنار بدن علی. یه لحظه صحنه رو تصور کن. یه پدر اومده بالا سر جوونی که با شمشیر تیکه تیکه ش کردن. چه زبانحالی میتونه داشته باشه؟
بنا نبود که آفت به باغ ما بزند
پسر بزرگ نکردم که دست و پا بزند [۶]
یه وقت همه دیدند.
"وَ وَضَعَ خَدَّهُ عَلی خَدِّه" [۷]
دیدن حسین صورتشو گذاشته رو صورت علی
هی صدا میزنه: ولدي علی [۸]
هر جا نشستی بلند و یک صدا ناله بزن یا حسین
✅پایان جلسه
نکته این محتوا:
علامت ✳️ مخصوص جایی است که روضه خوان می تواند وسط شعر خواندن این جملات را بیان کند. این جملات در مدیریت جلسه بسیار موثر است.
پانویس:
[۱] شاعر: وحید محمدی
[۲] شاعر: مرحوم سیدرضا موید
[۳] شاعر: علیرضا خاکساری
[۴] بحار الانوار، جلد ۴۵، صفحه ۴۲
[۵] ریاض القدس، جلد ۲، صفحه ۲۲
[۶] علی اکبر لطیفیان
[۷] لهوف، سید بن طاووس، صفحه ۱۱۴
[۸] ریاض القدس، جلد ۲، صفحه ۲۲
‼️ انتشار محتوای کانال به هر گونه ای، شرعا و قانونا جایز است. ‼️
@rasaa1
🌐@dorenabhydar
#مناجات_با_خدا
#حضرت_ابالفضل_علیه_السلام
#شب_نهم_ماه_مبارک_رمضان
❇️ آغاز جلسه
یا مُقَلِّبَ القُلوبِ وَ الاَبصار
یا مُدَبِّرَ اللَّیلِ وَ النَّهار
یا مُحَوِّلَ الحَولِ وَ الاَحوال
حَوِّل حالَنا الی اَحسَنِ الحال
گذشت کن که بسی اشتباه آوردم
دلی شکسته به شوق نگاه آوردم
عذاب بدتر از این کم محلی ام بکنی
مرا ببخش که بار گناه آوردم
رجای لطف تو خوف عذاب را کم کرد
من از خودت به خود تو پناه آوردم
تو عفو کردی و من راه خویش کج کردم
رها ز چاله شدم رو به چاه آوردم
زیادی گنه من کجا و ببخش تو
کنار کوه کرم پَرِ کاه آوردم
✳️ شب آخر ساله. اگه سالی که گذشت رو مرور کنم.
خیلی گناه کردم.
خیلی اشتباه کردم.
روم نمیشه صدات بزنم.
اما چه کنم این ماه، ماه رحمت و بخششه.
خودت صدا زدی گفتی گنهکارا بیان.
منم اومدم.
میخوام یه اسمی ببرم که حسابمو پاک کنی.
قلم عفو به اعمال بدم بکشی.
بیا به حق علی بی معطلی بخرم
کنون که سجده بر این بارگاه آوردم
غلام قنبر اویم به فاطمه سوگند
ببین عجب قسمی را گواه آوردم
علی علی به لبم رو به علقمه کردم
شب نهم شده و رو به ماه آوردم
شب نهم شد ودستم دخیل بی دست است
دوباره رو به علمدار شاه آوردم[١]
✳️ شب نهم ماه مبارک
یه عرض ادبی داشته باشیم محضر نورانی آقا قمر بنی هاشم.
بین ما شیعه ها مرسومه آب که میخوریم
بعدش میگیم سلام بر حسین
اما یه چیزی بگم
هر وقت مثل همین ماه رمضون، آب دیدیم و نتونستیم بنوشیم. بگیم سلام بر ابالفضل
آخه آب توی دستاش بود و لب بهش نزد.
میدونی چرا؟
"فَذَکَرَ عَطَشَ الحُسَین و اهل بیته"
یاد تشنگی اباعبدالله و بچه هاش افتاد
شاید با خودش گفته باشه: عباس! تو آب بخوری و بقیه تشنه بمونن.
آب رو روی آب ریخت.
حرکت کرد سمت خیمه ها. راهشو بستن
شروع به جنگیدن کرد.
یه مقدار که گذشت یه نانجیبی کمین کرد. ناگهان دست راستشو از بدن جدا کرد. مشکو به دوش چپش انداخت.
دست چپش رو قطع کردن. مجبور شد مشکو به دندان بگیره.
تیرباران کردن حضرتو. دیدن پهلوونه حریفش نمیشن.
از دور با تیر میزدنش.
کمین میکردن میزدنش.
یه تیری به چشم مبارکش اصابت کرد.
یه تیر به سینه ش زدن.
یه وقت یه نانجیبی از راه رسید.
آنچنان عمود آهن به فرق مبارکش زد.
بی دستِ کربلا با صورت به زمین افتاد.
یه وقت فریاد زد: داداش به فریادم برس.
امام حسین رسید کنار بدن. اما آی اهل روضه.
این حسین، علی اکبر از دست داده، قاسم از دست داده، خواهرزاده هاش رو از دست داده. همه یارانش کشته شدند. یه عباس فقط مونده بود.
دیگه خودتون تصور کنید با چه حالی رسید کنار بدن.[٢]
چرا ای غرق خون از خاک صحرا برنمی خیزی
حسین آمد به بالینت تو از جا بر نمی خیزی
شکست از مرگ تو پشتم برادر، مرگ تو کشتم
چرا سقای من از پیش دریا بر نمی خیزی[٢]
✳️ اونقدر این بدن رو به هم ریختن.
امام حسین نتونست بدنو برگردونه به خیمه
راوی میگه دیدم حسین داره داد میزنه گریه میکنه
یه وقت ناله زد
"الآنَ اِنکَسَرَ ظَهري"
دیگه کمرم شکست
دیگه نتونست سوار اسب بشه.
افسار اسبو به دست گرفت. پیاده اومد خیمه. عمود خیمه رو کشید. یعنی دیگه عموتون بر نمیگرده.
اینجا اباعبدالله خبر شهادت ابالفضل العباس رو داد
اما امان از اون لحظه ای که مرکب بدون سوار اومد سمت خیمه ها
همه دورش رو گرفتن
اما یه نازدانه ای اومد
صدا زد: من میدونم بابامو کشتن
وقتی بابام میرفت میدون تشنه بود
فقط به من بگو بهش آب دادن یا نه؟
همه صدا بزنید یا حسین
✅پایان جلسه
نکته این محتوا:
علامت ✳️ مخصوص جایی است که روضه خوان می تواند وسط شعر خواندن این جملات را بیان کند. این جملات در مدیریت جلسه بسیار موثر است.
پانویس:
[۱] شاعر: متاسفانه نام شاعر در دسترس ما نیست.
[۲] شاعر: مرحوم سیدرضا موید
[۳] تمام متن روضه این جلسه
بحار الانوار، جلد ۴۵، صفحه ۴١ تا ۵۵
‼️ انتشار محتوای کانال به هر گونه ای، شرعا و قانونا جایز است. ‼️
@rasaa1
#مناجات_با_خدا
#شب_سیزدهم_ماه_مبارک_رمضان
#امام_حسین_علیه_السلام
❇️ آغاز جلسه
وقتی وجودِ گُل بدونِ خار ممکن نیست!
مهمانی ات بی بنده ی بَدکار ممکن نیست!
خواهم بِبَندم کوله بارِ بندگی ام را
وقتی نباشم هر سَحَر بیدار ممکن نیست!
راهِ وصالم با گُناهانم شده مَسدود
دیگر عبور از این همه دیوار ممکن نیست!
عَفوِ خُداوندی چگونه شامِلم گردد؟
تا که گُنه را می کُنم تکرار، ممکن نیست!
شرطِ قبولِ توبه تنها صِدق و اِخلاص است
اینجا فریبِ قاضیِ سَتّار ممکن نیست!
✳️ به هر کسی هم دروغ بگم، به خدا نمیتونم دروغ بگم.
چرا؟
چون "عالِمُ الغَیبِ وَالشَّهادَة است.
هر شب ماه مبارک تو دعای افتتاح میخونیم" اَنتَ تَعلَمُ ما في نَفسي"
یعنی تو از درون من با خبری، اصلا نیازی نیست لب باز کنم و حرف بزنم. خودت میدونی
کَسبِ رضای دوست، در دُنیا و در عُقبی
تا قَلبِ “مَهدی” را دَهَم آزار ممکن نیست!
✳️ اگه میخوایم توجه خدا رو جلب کنیم. باید دل حجتش رو به دست بیاریم.
از دیدنِ نامَحرَمان، دیده شُده سیراب!
حالا که چَشم آلوده شد، دیدار ممکن نیست!
تا نانِ شُبهه در میانِ سُفره ی ما هست
یادی از آقا هم دَمِ اِفطار، ممکن نیست!
موسی اگر باشی به خِضرِ راه مُحتاجی
سِیر و سُلوک اینجا بدونِ یار ممکن نیست!
اینجا مَقامِ قُرب یعنی: با علی بودن
توحیدِ ما بی حیدرِ کَرّار ممکن نیست!
حُبِّ عَلیِّ مُرتِضی در قَلبِ هَرکَس نیست
دیگر نِجاتش از عذابِ نار ممکن نیست!
اصلاً قبولِ توبه های هَر گُنَهکاری
بی اشک بَهرِ روضه ی دِلدار ممکن نیست!
حَتّی میانِ قبرمان هم اشکِ ما جاری ست
دوریِ ما از تو حسین، اِنگار ممکن نیست…![١]
✳️ ان شاء الله اباعبدالله شب اول قبر به فریادمون برسه
دوست دارم هر کی بلده با من زمزمه کنه
جانم حسین جانم حسین
ای جانِ جانانم حسین
✅پایان جلسه
نکته این محتوا:
این محتوا مناجاتی و نزدیک به محتواهای پند است.
بعضی از شب ها برای تنفس مخاطب و مستمع، نیاز است شعر بدون روضه خوانده شود؛ به این دلیل که شما تا به حال بیش از ١٠ شب رو با روضه سپری کردید.
خصوصا اینکه چنین شعری برای تنّبه و تذکر به مستمعین به کار برده میشه.
پانویس:
[١] شاعر: رضا رسول زاده
‼️ انتشار محتوای کانال به هر گونه ای، شرعا و قانونا جایز است. ‼️
@rasaa1
#مناجات_با_خدا
#شب_چهاردهم_ماه_مبارک_رمضان
#زمزمه
⁉️سبک این زمزمه: خدا مادرم را کجا میبرند
❇️ آغاز زمزمه
✳️ چشم به هم زدیم نیمی از ماه خدا گذشت.
بیاید امشب راحت با خدا حرف بریم. چند خط زمزمه بخونیم و جواب بدیم.
بند اول:
خطا کارم اما خدایا ببخش
من بینوا را خدایا ببخش
تو را جان زهرا خدایا ببخش
ببخشم خدایا خدایا ببخش
خدایا ببخش(٢)
بند دوم:
اگر که همه توبه هایم شکست
اگر رشته بندگی ام گسست
شدم پیش تو بی سر و پا و پست
ببخشم خدایا خدایا ببخش
خدایا ببخش(٢)
بند سوم:
اگر روسیاهم اگر که بدم
اگر جز درت درب دیگر زدم
گنهکارم اما ببین آمدم
ببخشم خدایا خدایاببخش
خدایا ببخش(٢)
بند چهارم:
همه خلوتم پر شد از جرم اگر
نماند آبرویی برایم دگر
از این بنده غافلت درگذر
ببخشم خدایا خدایا ببخش
خدایا ببخش(٢)
بند پنجم:
من آنم که ترد از تو او را رواست
که پیمان شکن را فراقت سزاست
هرآنچه رسد گرچه از تو به جاست
ببخشم خدایا خدایا ببخش
خدایا ببخش(٢)
بند ششم:
عطا کرده ای و خطا کرده ام
وفا کرده ای و جفا کرده ام
به جبران لطفت چه ها کرده ام
ببخشم خدایا خدایا ببخش
خدایا ببخش(٢)
بند هفتم:
اگر اعتباری ندارم دگر
در این جمعیت آبرویم مبر
سوا یا نکن یا که در هم بخر
ببخشم خدایا خدایا ببخش
خدایا ببخش(٢)
بند هشتم:
تورا جان آن کشته ی اشک و آه
تورا جان آن بی کس قتلگاه
تورا جان آن خواهر بی پناه
ببخشم خدایا خدایا ببخش
خدایا ببخش(٢)
✅ پایان زمزمه
نکته این محتوا: این شعر برای زمزمه و همراهی گرفتن از مستمع، بسیار کاربردی است.
با دقت و تمرکز تمرین کنید تا برای اجرا، تسلط کافی داشته باشید.
پیشنهاد رثاء:
١. بعد از اتمام سخنرانی این زمزمه رو شروع کنید و پس از پایان این زمزمه دعا کنید و مجلس را به پایان برسانید.
٢. اول یا وسط یا پایانش روضه نخونید.
٣. نیازی نیست که همه جلسات با روضه خوندن به پایان برسه.
۴. بعد از اینکه مخاطبتون، آخرین مرتبه گوشواره (خدایا ببخش) رو خوند، مستقیم برید سراغ دعا کردن و دیگه از جملاتی مثل همه بگید یا حسین و... استفاده نکنید.
۵. اینکه این شعر به صورت کامل تقدیم شما عزیزان میشه، به این معنا نیست که حتما از اول تا آخرش باید خونده بشه، به مستمع دقت کنید. گاهی نیازه فقط یک بند خونده بشه گاهی هم اگه مستمع حالی داشت بیشتر بخونید.
پانویس:
[١] شاعر: موسی علیمرادی
‼️ انتشار محتوای کانال به هر گونه ای، شرعا و قانونا جایز است. ‼️
👇👇👇
@rasaa1
#مناجات_با_خدا
#امیرالمومنین_علیه_السلام
#شب_هجدهم_ماه_مبارک_رمضان
#شب_جمعه
#زمزمه
❇️ آغاز جلسه
شب جمعه است بیا یاد کنیم از اموات
تا بیابیم رهی را که شود بابا نجات
بهترین راه همین است که ما هدیه کنیم
بهر آمرزش اموات، دمادم صلوات[١]
✳️ (این جملات رو بدون لحن بخونید؛ یعنی عادی صحبت کنید)
چشم به هم زدیم هجده شب گذشت.
بیشتر روزای این ماه مبارک رو گذروندیم. کمترش باقی مونده.
امشب بیاید یه کم خدا رو صدا بزنیم. مولا امیرالمومنین رو واسطه قرار بدیم. این قلوبمون آماده بشه برا شبای قدر
چند دقیقه مناجات کنیم
(از اینجا با لحن بخونید)
منم آن گناهکاری، که به سوی تو دوان است
تویی آن بزرگواری، که کریم و مهربان است
تو همیشه در فرازی، تویی آن گدانوازی
که در اوج بی نیازی، نگران بندگان است
یا الهی یا الهی(٣)
به شب سیاهِ نوری، برسان پُلِ عبوری
که دلم برای دوری، ز گناه ناتوان است
تو اگر مرا برانی، در دیگری نکوبم
که به غیر از آستانت، همهجا پر از زیان است
یا الهی یا الهی(٣)
همهعمر جز تو یارب! چه کسی رفیق من بود؟
تو امان من نباشی! چه کسی مرا امان است؟
تو خدای مرتضایی، تو همیشه با وفایی
به گدای بی نوایی، که ضعیف و ناتوان است
یا الهی یا الهی(٣)
"برو ای گدای مسکین، در خانه علی زن"
که امیر با خدا در، نجفش هم آشیان است
بگذار جای کعبه، سر خود به پای حیدر
تو اگر بهشت خواهی، نجفِ علی جنان است
علی یا علی، علی جان(٣)
✳️ شب زیارتی آقا اباعبدالله الحسینه. انبیا و اولیا زائر کربلان امشب. دلهامونو روانه ی حرم با صفاش کنیم
خوشم اینکه خاک پای، پسر ابوترابم
همه عمر سایبانم، عَلَم "حسین جان" است
به فدای آن شهیدی، که نخورد آب و جان داد
ز غمش هنوز زهرا، شب جمعه روضه خوان است[٢]
ای حسین جان ای حسین جان(٣)
نکته محتوا:
زمزمه به سبک (علی ای همای رحمت) خونده میشه که پایین همین پست قرار دادیم و میتونید استفاده کنید.
پانویس:
١. شاعر: حاج محمد محسن زاده گنجی
٢. شاعر: علی ذوالقدر
‼️ انتشار محتوای کانال به هر گونه ای، شرعا و قانونا جایز است. ‼️
👇👇👇
@rasaa1
#مناجات_با_خدا
#امیرالمومنین_علیه_السلام
#شب_نوزدهم_ماه_مبارک_رمضان
#شب_قدر
❇️ آغاز جلسه
بیا سنگینیِ بارِ گناهم را نبین امشب
مقدّر کن برایم بهترینها را همین امشب
✳️ امشب پیر و جوون، زن و مرد اومدن برا مناجات
به خونه خودت پناه آوردن. تو چندین برابر مهربان تر از پدر و مادری. یقینا امشب ردم نمیکنی. اگه میخواستی ردم کنی من امشب اینجا نبودم. خدای من. اومدم توبه کنم.
برای استجابت فرصتی بهتر نخواهم یافت
گره خوردهست إحیا با امیرالمؤمنین امشب
تمام عمر با خود، گرم جنگی تن به تن بودم
به دیدارت میآیم از جدالی سهمگین امشب
پناهِ من همین سجاده و تسبیح و قرآن است
نگاهی کن به این درماندۀ گوشهنشین امشب
شب قدر است و جا خوش کرده بغضی در گلوی من
مقدّر میشود آیا برایم اربعین امشب؟
به فردایم امیدی نیست، اکنون دستگیری کن
✳️ هیچ کدوم از ما خبر نداریم فردا زنده میمونیم یا نه
هیچ کسی از لحظات بعدش خبر نداره
خداااا
اگه امشب شب آخر عمر منم هست، پاکم کن و خاکم کن.
از گناهام بگذر.
به فردایم امیدی نیست، اکنون دستگیری کن
همین حالا، همین حالا، همین امشب، همین امشب[١]
✳️ بریم در خانه ی مولا امیرالمومنین علیه السلام
السلامُ عَلَیکَ یا امیرالمومنین
رضا_ابوذری
سلام ما به علی و نماز آخر او
به حال راز و نیاز و به دیدۀ تر او
سلام ما به علی و به عدل و ایمانش
سلام ما به رخ غرق خون و منبر او
سلام ما به سجودش که رنگ خون دارد
سلام ما به رخ غرق خونِ اطهر او
سلام ما به پریشانی حسین و حسن
سلام ما به دل پُر زآه دختر او[٢]
✳️ همین که مولا سر از سجده برداشت
ابن ملجم نانجیب شمشیر رو بر فرق سر مولا فرود آورد
عالمو بیچاره کرد
یه وقت مولا صدا زد "فُزتُ وَرَبِّ الکَعبَة" به خدای کعبه رستگار شدم.
بعدِ ضربه نوشتن
"و وَقَعَ عَلی وَجهِه"
مولا با صورت به زمین افتاد.
آی دلهای مدینه ای
یه جای دیگه هم مولا با صورت به زمین افتاد.
کجا؟ اون لحظه ای که حسنین بدو بدو اومدن تو مسجد. گفتن بابا دیگه مادر ما از دنیا رفت.
مولا ایستاده بود اما با صورت به زمین افتاد. [٣]
یکی دیگه هم بگم
شب نوزدهم ماه مبارک رمضان
آی دلای کربلایی
یه جا هم تو کربلا
کنار بدن علی اکبر
همه دیدن حسین با صورت به زمین افتاد [۴]
فرج امام زمان ناله بزن یا حسین
✅ پایان جلسه
پانویس:
١. شاعر: رضا ابوذری
٢. شاعر: سید هاشم وفایی
٣.بحار الانوار، جلد ۴٢، صفحه ٢۵٩
۴. مراجعه به جلسه شب هشتم ماه مبارک رمضان
‼️ انتشار محتوای کانال به هر گونه ای، شرعا و قانونا جایز است. ‼️
👇👇👇
@rasaa1