eitaa logo
امام محله ستایشگر
182 دنبال‌کننده
205 عکس
216 ویدیو
109 فایل
هنر یك شیوة بیان است. یك شیوة ادا كردن است. تنها این شیوة بیان از هر تبیین دیگر رساتر،‌ دقیق‌تر، نافذتر و ماندگارتر است. امام خامنه ای جهت ارتباط با ادمین کانال با آیدی زیر در ارتباط باشید 🆔 @Karim6
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم (ع) «اَمیری حُسَینٌ وَ نِعمَ اَلاَمیر» به نام خداوند یار آفرین همان‌ خالقِ‌ شاهکار آفرین خدایی‌که‌هنگام‌ِخَلق‌ِحُسین به‌خود‌گفته‌صدهاهزارآفرین به نام سمیع و علیم و بصیر اَمیری حُسَینٌ وَ نِعمَ اَلاَمیر زمین‌روشن‌وآسمان‌روشن‌است کران‌تا‌کران‌کهکشان‌روشن‌است بنازم به رخسار ماهی کز او دل‌وچشم‌کرّوبیان روشن‌است خودش نور و نورش سراج‌ُالمُنیر اَمیری حُسَینٌ وَ نِعمَ اَلاَمیر فقط حُول‌وحُوش‌ خیابان او بُوَد خطّ سِیرِ مُحبّان او و در کربلا بیش از هر شبی شب سوّم ماه شعبان او هوا‌دلکش‌است‌وفضا‌دلپذیر اَمیری حُسَینٌ وَ نِعمَ اَلاَمیر گِرِه‌خُورده‌دلهای ما باحسین شعاری نداریم جز یاحسین و ما سالیانی‌ست فهمیده‌ایم رفیقی نداریم الّا حسین به دام رفاقت مرا کرد اسیر اَمیری حُسَینٌ وَ نِعمَ اَلاَمیر به‌قارون‌بگویید بر خود مَناز که‌محروم‌هستی‌از این‌امتیاز نکرده نصیب تو حُبّ‌الحسین خداوند روزی‌دِهِ بی‌نیاز حسینی‌نباشی؛فقیر‌ی‌فقیر اَمیری حُسَینٌ وَ نِعمَ اَلاَمیر چگونه سِپارم دلم را به غیر؟ مگر دیده‌ام کم از این خانه خِیر به آنانکه در او فنا گشتنه اند به‌فُطرُس به‌شُؤذَب به‌حُرّ و زُهیر کسی‌نیست مانند او دستگیر اَمیری حُسَینٌ وَ نِعمَ اَلاَمیر به حقّ حسین و خدای حسین بهشت از زیر لوای حسین یکی از علامات ایمان ماست همین گریه‌کردن برای حسین مرا گریه‌کرده‌ست روشن‌ضمیر اَمیری حُسَینٌ وَ نِعمَ اَلاَمیر شدم باتو اهل تَغزُّل حسین به‌اسم تو کردم تَوسُّل‌حسین خداوند خیر مرا خواسته که‌درقلبم‌ اُفتاده‌حُبُّ‌الحُسین چه لطفی خدا کرده بر این حقیر اَمیری حُسَینٌ وَ نِعمَ اَلاَمیر به‌عرش‌ِخدا گوشواره حسین نبی مرکب است و سواره حسین از این‌رو که از خُونَت اسلامِ ناب گرفته حیاتِ دوباره؛ حسین به تو می‌رسد آخرِ این‌ مسیر اَمیری حُسَینٌ وَ نِعمَ اَلاَمیر بجُز تو کسی وِتر مُوتُور نیست بجُز تو کسی سِرِّ مستور نیست بگو لَن‌ تَرانی به زوّار خویش که سِیرِ جمالِ تو مِیسُور نیست تو وجه خدایی؛ نداری نظیر اَمیری حُسَینٌ وَ نِعمَ اَلاَمیر دل آموخت از گردش روزگار فقط‌می‌شود با تو شد ماندگار شد آویزه‌ی گوش من این کلام که خود کرده‌ای روزیِ سازگار “حسینی‌بمان‌وحسینی‌بمیر” اَمیری حُسَینٌ وَ نِعمَ اَلاَمیر منم بنده‌ی زَرخَریدت حُسین یکی از هزاران مُریدت حُسین به فرق دو تای علی اکبرت به‌حلقوم طفل شَهیدت حُسین امان از عذابم بده یامُجیر اَمیری حُسَینٌ وَ نِعمَ اَلاَمیر محمدقاسمی 🌐@dorenabhydar
بسم الله الرحمن الرحیم شاعر:  علی‌اکبر لطیفیان فرزند داماد ما (برای ولادت امام سجاد علیه‌السلام) بنا نیست امروز افسرده باشیم پس از چند شب باز پژمرده باشیم مگر می‌شود نور را دیده باشیم؟ ولی دل به خورشید نسپرده باشیم بنا بود ما را سر پا ببینند اگر بارها هم زمین خورده باشیم سه شب در به در بین کوچه نشستیم که سهمی از این سفره‌ها برده باشیم محال است ما را از آقا بگیرند محال است حتی اگر مرده باشیم اسیرم به گیسوی بالا نشینی فدای گرفتاری این چنینی تو شهر غریبی مسافر نداری شب پنجم ماه، زائر نداری در این چند شب بال‌ها کربلایند بمیرم برایت مهاجر نداری نبینم برای تو شعری نگفتند مبادا بگویند شاعر نداری تو چهارم مسیر به سمت خدایی تو چهارم مسیری که عابر نداری در این روزها که تو تنهاترینی در این روزها که تو زائر نداری مرا زائر بی‌قرار تو کردند دلم را چراغ مزار تو کردند بنا شد اگر سائلی نان بگیرد چه خوب است که از کریمان بگیرد بنا شد اگر شاه نوکر بگیرد چه بهتر که از نسل سلمان بگیرد علی خواست تا که برای حسینش زنی در بلندای ایمان بگیرد تمام زمین و زمان را که می‌گشت بنا شد عروسی از ایران بگیرد اسیری شهبانوی ما می‌ارزد که این خاک بوی «حسین جان» بگیرد تو آقاترینی و سجاد مایی تو شاهی و فرزند داماد مایی خدا باز تصویر مولا کشیده برای حسینش، علی آفریده تو از بس که غرق حضور خدایی برای عبادت تو را برگزیده هر آن کس که دیده تو را صبح یا شب سر سفره‌های مناجات دیده ترحم کن ای آسمان محبت! به این قطره‌های چکیده چکیده چه می‌خواهم از تو که داده نباشی به اندازه کافی از تو رسیده همین که گدای تو هستیم کافی ست ابوحمزه‌های تو هستیم کافی ست بخوان تا ابوحمزه ایمان بگیرد بخوان آدمی بوی انسان بگیرد بخوان: «ابکی – ابکی – لنفسی - لقبری... دل مرده ما کمی جان بگیرد ...و یا غافر الذنبُ یا قابل التوب الهی تصدق عَلَیَّ بعفوک انا لا انسی ایادیک عندی الهی تصدق علیّ بعفوک الهی و ربی علیک رجائی الهی تصدق علیّ بعفوک...» لباس مناجات را هر که باید شب پنجم ماه شعبان بگیرد تو هستی دلیل مسلمانی ما نجات پر و بال زندانی ما به جز عالم سائلی عالمی نیست به غیر از کریمی تو حاتمی نیست بر این خشک‌ها تا که باران ببارد به غیر از غلام تو صاحب دمی نیست خدا از سرم سایه‌ات را نگیرد جز این هر چه را هم بگیرد غمی نیست چهل سال بر سر در خانه تو به جز پرچم کربلا پرچمی نیست تو یعقوبی و پلک مجروح داری چهل سال گریه، زمان کمی نیست چهل سال گریه، چهل سال ناله چهل سال گریه برای سه ساله... 🌐@dorenabhydar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم دل که شد خرسند چیز دیگری ست چهره با لبخند چیز دیگری ست تا که کام عشق را شیرین کنی بوسه ای چون قند چیز دیگری ست من اسیر تیغ ابرویم ولی آنچه دل را کَند چیز دیگری ست حرف بسیار است، اما موی دوست موقع سوگند چیز دیگری ست نخل، تنها هم ثمر دارد ولی میوه ی پیوند چیز دیگری ست نیست فرقی بین فرزندان ولی اولین فرزند چیز دیگری ست اولین دلبند ارباب آمده علت لبخند ارباب آمده رود نه از راه دریا آمده آسمان نه عرش اعلا آمده من نوشتم ماه امشب سر زده تو بگو خورشید فردا آمده طاق کسری بر خودش لرزید و گفت باز پیغمبر به دنیا آمده «چون که صد آمد نود هم پیش ماست» پس بگو امشب مسیحا آمده خواب او را هم نمی بیند کسی بسکه او مانند رؤیا آمده آی مجنون کوری چشم حسود کف بزن فرزند لیلا آمده حُسن دلخواه بنی هاشم رسید دومین ماه بنی هاشم رسید آن که از نامش دوا برداشته نسخه ی خود را به جا برداشته من یقین دارم که خاک کربلا از مزار او شفا برداشته نه فقط حُسنش حجاز و کوفه را سرزمین شام را برداشته تیر مژگانش خطا هرگز نکرد چون کمانش را خدا برداشته در رگ او خون مولا می دود از عموی خود وفا برداشته کمتر از یک لشکر آید در مصاف دشمن او را هوا برداشته در دل لشکر زده در کربلا کوفه را بانگ عزا برداشته ای علمدارِ علمدار حسین نیست مدح تو بجز کار حسین بی تو هر قدّیس شیطان می‌شود با تو نصرانی مسلمان می‌شود روز محشر با پیمبر برنخیز بِینتان جبریل حیران می‌شود معتقد هستم که با چشم تو هم عالم ایجاد سلمان می‌شود گوشه چشمت نه لبی هم تر کنی هر ستون انگور باران می‌شود میوه ی عمر پدر آهسته تر دارد اربابم هراسان می‌شود گفت در پشت سرت بابای تو ای به قربان قد و بالای تو 🌐@dorenabhydar
بسم الله الرحمن الرحیم علیه السلام ای خداجلوه و نبی‌مرآت مرتضی‌خصلت و حسین‌صفات انبیا در جلال تو شده محو اولیا بر جمال تو همه مات... ز تو نازد همیشه حلم و رضا به تو بالد هماره صوم و صلات نام حق را ز عزم توست بقا باغ دین را ز خون توست حیات جان اهل صلات قربانت اَشهَدُ اَنّ قَد اَقَمتَ صلات... از تو آنی دلم جدا نشود با توام با تو، در حیات و ممات مدح تو در زبان آل رسول بهترین سوره، خوش‌ترین آیات... دین حق را بقا، ز مکتب توست اَوَلَسنا عَلَی الحق از لب توست... به جلال نبی به ذات خدا که تویی آفتاب برج هُدی... نعت تو بر زبان دشمن و دوست مدح تو ذکر اهل ارض و سما ناخلف‌زادۀ ابوسفیان که دلش بود پر ز بغض شما کرد روزی سؤال از یاران که خلافت که را بود اولی همه از بیم جان خود گفتند: کاین جلال و شرف تو راست سزا گفت نه، باللّه این مقام بُوَد حق فرزند یوسف زهرا... همچو ختم رُسُل به خلق حَسَن همچو آل ثقف به رخ زیبا هم سخاوت ز دست او جاری هم شجاعت ز تیغ او پیدا گفت فضل تو دشمنت؛ «اَلفَضل، هِیَ ما تَشهَدُ بِهِ الاَعدا»... دین حق را بقا، ز مکتب توست اَوَلَسنا عَلَی الحق از لب توست... ای به نام خوش تو، احیا دل ای که دل با تو و تویی با دل همچو زندان ز مقدم یوسف با صفای تو شد مصفا دل... دل ز دست پدر بری آن‌سان که برد از رسول، زهرا، دل... با چنین حُسن احمدی زیبد که بری از علی اعلا، دل حرم خاص توست از رفعت چون خداوند حق تعالی، دل جُسته بر درگهت توسّل، جان یافته از رخت تجلّا، دل... حق به خون تو تا ابد زنده‌ست از محبّت چنان‌که احیا دل دین حق را بقا، ز مکتب توست اَوَلَسنا عَلَی الحق از لب توست شاعر/ غلامرضا سازگار 🌐@dorenabhydar
بسم الله الرحمن الرحیم علیه السلام پیغمبرانه بود ظهوری که داشتی خورشید بود جلوۀ طوری که داشتی هر شب نصیب سفرۀ شهر مدینه شد در کنج خانه، نان تنوری که داشتی شب‌زنده‌دار بودی و ذوب خدا شدی در بندگی گذشت حضوری که داشتی... خلقاً و منطقاً همه مثل رسول بود در کوچه‌های شهر، عبوری که داشتی این آفتاب توست که خورشیدمان شده! یا که پیمبر است دوباره جوان شده؟ مردی رسیده تا که پر از دلبرش کنند مانند خاک آمده تا که زَرَش کنند... او خواب دیده بود مسلمان شده همین او آمده مدینه مسلمان‌ترش کنند در خانۀ حسین اگر اکبری نبود امکان نداشت زائر پیغمبرش کنند پیغمبر و زیارت او را بهانه کرد تا که اسیر زلف علی اکبرش کنند آن عده‌ای خوش‌اند که حیران تو شدند مُسلم اگر شدند مسلمان تو شدند چشم تو ماه و تابش ماهت پیمبری‌ست روی سپید و خال سیاهت پیمبری‌ست گفتار و آفرینش و خُلق عظیم تو لحظه به لحظه، گاه به گاهت پیمبری‌ست... باید دوید پشت سر ردّ پای تو یعنی تویی همیشه که راهت پیمبری‌ست نامت علی‌ست جلوه رویت محمدی‌ست نامت علی‌ست طرز نگاهت پیمبری‌ست تو صاحب جلال علی و پیمبری آیینه جمال علی و پیمبری ای آفتاب روشن شب‌های کربلا پیغمبر دوبارۀ صحرای کربلا ای از تمام عالمیان برگزیده‌تر نوح و خلیل و آدم و موسای کربلا آب فرات و علقمه و گنبد حسین یا تل زینبیه و هر جای کربلا... ...هر چند دیدنی‌ست ولی دیدنی‌تر است پایین پای مرقد آقای کربلا نزدیک‌تر به محضر آقاست جای تو پایین پایی و همه پایین پای تو... شاعر/ علی اکبر لطیفیان 🌐@dorenabhydar
بسم الله الرحمن الرحیم علیه السلام ای که در سورۀ تبسم خود لطف «وَالشَّمس» و «وَالقَمَر» داری نوری از آفتاب روشن‌تر، رویی از ماه خوب‌تر داری تو کدامین گلی که دیدن تو، صلواتی محمدی دارد چقدر بر بهشت چهرهٔ خود رنگ و بوی پیامبر داری هجرتت از مدینه شد آغاز مکه هم شاهد سلوک تو بود کربلا، کوفه، شام حیران‌اند، تا کجاها سر سفر داری باوری سرخ بود و جاری شد «اَوَلَسْنا عَلَی الحَق» از لب تو چه غرور آفرین و بشکوه است مقصدی که تو در نظر داری با لب تشنه بودی و می‌سوخت در تب کربلا پر جبریل وقت معراج شد چه معراجی، ای که از زخم بال و پر داری از میان تمام اهل جهان، عرشِ پایینِ پا نصیب تو شد عشق می‌داند و ادب که چقدر شوق پابوسی پدر داری شوق پابوسی تو را داریم، حسرت آن ضریح شش‌گوشه گوشه‌چشمی، عنایتی، لطفی، تو که از حال ما خبر داری در مدیح تو از مدایح تو، یا علی هرچه بیشتر گفتیم با نگاهی پر از عطش دیدیم حُسن ناگفته بیشتر داری شاعر/ سیدمحمدجواد شرافت 🌐@dorenabhydar
بسم الله الرحمن الرحیم 🔺رباعی بر آینه ی حضرت طاها صلوات بر نور دل زاده زهرا صلوات شاد است دل حسین و کل عالم بر روی علی اکبر لیلا صلوات ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ آئینه ی طلعت پیمبر آمد این است نبی و یا که حیدر آمد با دسته ی گل برو به دیدار حسین تبریک بگو علی اکبر آمد 🌐@dorenabhydar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم الفضل ما شهدت به الاعداء" فخر آن است که دشمن بگوید، حالا اگر بخواهی اولین فرزند امام حسین علیه‌السلام را بهتر بشناسی کافی است از زبان معاویه(علیه العنه) بشنوی که در وصف او سخن‌سرایی می‌کند. ابوالفرج اصفهانی از مغیره روایت کرد: روزی معاویه بن ابی سفیان به اطرافیان و هم نشینان خود گفت: به نظر شما سزاوارترین و شایسته ترین فرد امت به امر خلافت کیست؟ اطرافیان گفتند: جز تو کسی را سزاوارتر به امر خلافت نمی شناسیم! معاویه گفت: این چنین نیست. "اولی الناس بهذاالامرعلی بن الحسین بن علی جده رسول الله و ضیه شجاعه بنی هاشم و سخاه بنی امیه ورهو ثقیف" شایسته ترین افراد برای امر حکومت علی اکبر فرزند امام حسین علیه‌السلام است که جدش رسول خدا(ص) است و در شجاعت بنی هاشم سخاوت بنی امیه و زیبایی قبیله ثقیف را در خود جمع کرده است. (مقاتل الطالبيين، ص 78) 🌐@dorenabhydar
بسم الله الرحمن الرحیم زيارت نامه ايشان عبارت است از: صلي الله عليك و علي عترتك و اهل بيتك و آبائك و ابنائك. همچنين سفارش امام صادق(ع) به ابو حمزه ثمالي كه فرمود: چون به قبر حضرت رسيدي، ضع خدك علي القبر! و قل: صلي الله عليك يا ابا الحسن! كه با توجه به اين فراز، ايشان فرزندي به نام حسن داشته است. به علاوه بنا بر برخي روايات، نظير روايت «احمد بن نصر بزنطي»، حضرت علي اكبر(ع)، ام ولد (كنيز) داشته است و از او صاحب فرزند بوده است. هرچند برخي از علماي انساب تصريح كرده اند كه از آن بزرگوار اولادي نمانده و نسل امام حسين(ع) تنها از طريق امام چهارم حضرت سجاد(ع) ادامه پيدا كرده است. 🌐@dorenabhydar