.
#زمزمه
#حضرت_زهرا
#فاطمیه
ای قد کمان من ، جوان من
مکن از غم داغ خود پیرم
ای یار بیمارم ، طرفدارم ،
به خدا ز فراقت می میرم
یاس خوشبوی من - تو هستی پرستوی من
مرو نیمه شب از لانه
ای سپاه حیدر - تو هستی پناه حیدر
تو مرو شبانه از خانه
چشم خود را بسته ای تو - مگر از من خسته ای تو
ای شمع شام تارم ، من سر به زانو دارم
مشگل گشایم اما ، خورده گره بر کارم
زهرا مرو زهرا
**
زهرا زهرا زهرا ، گل طاها
ز چه رنگ تو چون ارغوان است
ای لاله چیده ، قد خمیده
به خدا که علی بی نشان است
کوثر قرآنم - تویی مادر طفلانم
تو دگر دلم را مسوزان
یار هجده ساله - دلم خون شده چون لاله
تو ز چشم من رو مگردان
کردهای افسرده حالم - بسکه گفتی کن حلالم
بر من نظاره کردی ، از من کناره کردی
کشتی مرا تو از بس ، بر من اشاره کردی
زهرا مرو زهرا
#سید_محسن_حسینی
.👇
هدایت شده از امام حسین ع
.
زبانحال #امام_زمان (عج)
****
ماه عالم آرا – كن مرا تماشا
اي عزيز زهرا – بگو چرا از من جدايي
روز من سياه است – سينه پر ز آه است
چشم من براه است – شايد كه تو از در ، درآيي
به گيسويت قسم به گيسويت اسيرم
ترسم نديده روي ماهت را ببينم
يابن الحسن يابن الحسن بگو كجايي
/./././
يار دلربايم – مشعر و منايم
مروه و صفايم – نشسته ام بر سر راهت
همه آرزويم – همه آبرويم
من به جستجويم – شايد ببينم روي ماهت
اي يوسف زهرا بيا بر سر بازار
من با كلاف جان ترا هستم خريدار
يابن الحسن يابن الحسن بگو كجايي
/./././
مــــاه پــاره گويد – گاهواره گويد
شيروخواره گويد – بيا بيا مهدي زهرا
زمــزمــه بگويد – فـاطـمـه بگويد
علقمه بگويد – بيا بيا مهدي زهرا
از گوشه ويرانه آيد آه و ناله
چشم انتظارت مانده زهراي سه ساله
يابن الحسن يابن الحسن بگو كجايي
/./././
شمع شام تارم – برده اي قرارم
جز تو كس ندارم – اي دلربا اي بي قرينه
اي تو مقتدايم – يار آشنايم
تو بگو برايم – از كوچه تنگ مدينه
آنجـا كه از ياس علي برگ و بر افتاد
آنجــا كه زهرا مادرت پشت در افتاد
يابن الحسن يابن الحسن بگو كجايي
شاعر : #سید_محسن_حسینی✍
👇
هدایت شده از محتوای تبلیغی نورالزهرا
* برگرد ای توسل شب زنده دار ها
پایان بده به گریه ی چشم انتظار ها
از یک خروش ناله ی عشاق کوی تو
حاجت روا شوند هزاران هزار ها
* یک بار نیز پشت سرت را نگاه کن
دل بسته این پیاده به لطف سوارها
* از درد بی حساب فقط داد می زنم
آیا نمی رسند به تو این هوارها
دیگر برای تو صدقه رد نمی کنم
بیهوده نیست این که گره خورده کارها
یکبار هم مسیر دلم سوی تو نبود
اما مسیر تو به من افتاد بار ها
* شب ها بدون آمدنت صبح می شوند
بر گرد ای توسل شب زنده دار ها
این دست ها به لطف تو ظرف گدایی اند
یا ایها العزیز تمام ندارهاااا
......................
غبار فرش عزا و گدای زهرایم...
همیشه سایه نشین عطای زهرایم.
به فاطمیه قسم رزق ما ز سفره ی اوست
که فاطمی ام و تحت لوای زهرایم
صفای مجلس او را به خلد نفروشم
جلا گرفته ی بزم عزای زهرایم..
مریض عشق ،طبیب و دوا نمیخواهد
شفاگرفته ی دارالشفای زهرایم
به درگهی که همه انبیا پناه برند
دلم خوش است که گویم گدای زهرایم
به بوی فاطمه شهر مدینه زنده بود
کنار قبر نبی در هوای زهرایم
صفا و شور محرم ز فاطمیه بود
اگر محرمی ام از دعای زهرایم
همیشه نغمه و شعر و شعارم این باشد
غبار کوی علی ، خاک پای زهرایم
.....................
می خواهم از مدینه خداحافظی کنم
از میخ و زخم سینه خداحافظی کنم
از مردم مدینه از این شهر خسته ام
از روزگار و مردمشان چشم بسته ام
مشکل شده است حل شدن مشکلات من
باید که چاره کرد به عجل وفات من
از حال و روز تب زده ام تاب رفته است
از چشمهای خسته من خواب رفته است
سه ماه و نیم مرگ شده آرزوی من
پایین نرفته آب خوشی از گلوی من
سه ماه و نیم دست به پهلو گرفته ام
از همسر غریب خودم رو گرفته ام
سه ماه و نیم سوختم و ساختم فقط
روزی هزار مرتبه جان باختم فقط
سه ماه و نیم پیکر افتاده می برم
خود را کشان کشان سر سجاده می برم
خود را برای پر زدن آماده کرده ام
جوشن نوشته ام کفن آماده کرده ام
میخواهم از حبیب خداحافظی کنم
از حیدر غریب خداحافظی کنم
خیلی شکسته پر شده ام الوداع علی
آماده سفر شده ام الوداع علی
نه سال سایه ات به سرم بود یاعلی
نام تو ذکر هر سحرم بود یاعلی
نه سال عشق ما دو نفر بی غروب بود
در خانه تو زندگی من چه خوب بود
نه سال در کنار تو من غم نداشتم
چیزی میان زندگی ام کم نداشتم
نه سال بی قرار خلوص تو بوده ام
خانوم خانه تو ، عروس تو بوده ام
من را ببخش می روم و میگذارمت
ای پاره پاره دل به خدا می سپارمت
من خویش را روانه سوی قبر میکنم
اما براى تو طلب صبر میکنم
شرمنده ام که غسل من افتاد گردنت
آرام کردن حسن افتاد گردنت
امشب به بازویم که رسیدی حلال کن
بر زخم پهلویم که رسیدی حلال کن
با دیدن کبودی رویم صبور باش
دیدی اگر که سوخته مویم صبور باش
با استخوان شکسته مواجه شدی ببخش
با خون لخته بسته مواجه شدی ببخش
مرهم به زخم آتش هیزم بده مرا
اصلا به جای غسل تیمم بده مرا
بالی که سوخته است وبال تو میشود
اندوه فاطمه همه مال تو میشود
من را ببخش زحمت تابوت می کشی
خود را کنار من روی زانوت می کشی
آهسته بر جنازه زهرا نماز کن
وقت وداع ، بند کفن را تو باز کن
آرام ، زینب و حسنم را صدا بزن
با گریه طفل بی کفنم را صدا بزن
بالا سر جنازه ام از کربلا بگو
از تشنگی و خنجر و از بوریا بگو
آتش بزن به روضه خود عالمین را
از جای من ببوس گلوی حسین را
.......................
بیتابی نکن فدای چشمات
دستم رو بگیر بازم تو دستات
ای درد و بلات به جون زهرا
چه بیقراری
سر روی زانوت میزاری
بعد من یاری نداری
غصه نخور خدا رو داری
برا تو گریونم
برا تو میمیرم
علی حلالم کن
دیگه دارم میرم
گفتی که ببین تاریکه خونه
گفتم که خدا کنارمونه
هرچی که خدا بخواد همونه
یادت بمونه
تابوتم رو مخفیونه
از خونه ببر شبونه
به اون مزار بینشونه
دل من خسته برا دلت خونه
خدا خودش با من برا تو گریونه
برا تو گریونم
برا تو میمیرم
علی حلالم کن
دیگه دارم میرم
هدایت شده از متن مداحی
28200_13971027184714_2713623.mp3
2.71M
آقا سلام روضه مادر شروع شد
آقا سلام، روضه مادر شروع شد
باران اشک های مکرر شروع شد
آقا اجازه هست بخوانم برایتان
این اتفاق از دم یک در شروع شد
تا ریشه های چادر خاکی مادرت
آتش گرفت،روضه معجر شروع شد
فریادهای مادر پهلو شکسته ات
تا شد فشار در دو برابر شروع شد
این ماجرا رسید به آنجا که نیمه شب
بی اختیار گریه حیدر شروع شد
وقتی رسید قصه به اینجای شعر من
ایام خانه داری دختر شروع شد ...
دختر رسید تا خود آن لحظه ای که ظهر
یک ماجرا به قافیه سر شروع شد
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
شعرفراق امام زمان
کلیدحل مشکلها کجایی.
الاای یوسف زهراکجایی.
همه سردرگم دنیای خویشن.
توای روشنگردنیاکجایی...
نمی دانم کجایی درچه حالی.
غریب وخسته وتنهاکجایی.
شب غم هاست ای مولای خوبان..
گمانم درنجف یاکربلایی.
کسی درانتظارت نیست آقا.
بیایابن الحسن آقاکجایی.
بیاباهم بگرییم بهر مادر.
بیاکه رفت آن زهرای اطهر.
بیاکه زینب است نالان وخسته.
بیادلهایمان امشب شکسته.
بیامهدی نگاهی ازوفاکن..
به جان مادرت حاجت رواکن....
اباصالح اباصالح کجایی..
بگوآقای من پس کی میایی..
👆👆👆👆
2652-1637823330760.mp3
1.28M
.
#زمزمه
#حضرت_زهرا
(به سبک شمع شام تارم)
--
گل ارغوانم ، یار قد کمانم ، بی تو بی نشانم
مرو مرو فاطمه جانم
ای تمام هستم ، من ز پا نشستم ، می روی ز دستم
ای جان من ،من نیمه جانم
ای کشتی شکسته ام پهلو گرفتی
کشتی مرا از بس که از من رو گرفتی
زهرای من زهرای من خدانگهدار
**
ای گل پیمبر ، با دو دیده ی تر ، در کنار بستر
سر بر سر زانو بگیرم
ای بنفشه رویم ، من به گفتگویم ، باشد آرزویم
از بعد تو من هم بمیرم
برمن اگر نظاره هم نمی کنی تو
دیگر چرا اشاره هم نمی کنی تو
زهرای من زهرای من خدانگهدار
**
شمع شام تارم ، بی تو کس ندارم ، بی تو بیقرارم
بی تو سلام بی جوابم
می روی شبانه ، از چه بی نشانه ، می روی زخانه
تو می کنی خانه خرابم
ای یار بیمار علی خدانگهدار
تنها طرفدار علی خدانگهدار
زهرایمن زهرای من خدانگهدار
شاعر : #سید_محسن_حسینی✍
هدایت شده از مفلحون
چه رویی چه ماهی چه نوری چه راهی - حاجمحمود کریمی.mp3
24.21M
🔊 #صوتی | #شور
📝 چه رویی چه ماهی چه نوری...
👤 حاجمحمود #کریمی
◾ #حضرت_ابالفضل
📌 #فاطمیه ؛ ۱۴۰۱
🆔https://eitaa.com/moflehoon
4_5850564348501561252.mp3
24.21M
🔊 #زمینه #حضرت_عباس
📝 چه رویی چه ماهی چه نوری...
👤 حاجمحمود #کریمی
◾️ #حضرت_اباالفضل
📌 #فاطمیه ؛ ۱۴۰۱