.
#دودمه
بانوی محمل نشینم قبله گاهم این سر است(یادگار مادر است)
خطبه های آتشینم ذوالفقار حیدر است(یادگار مادر است)
حسین،حسین(زیبا هلال آسمان زینب)
حسین،حسین(قرآن بخوان آرام جان زینب)
وارد کوفه شده جمع اسیران ای خدا(قلب زینب غمسرا)
رأس خونین شهیدان جا گرفت بر نیزه ها(قلب زینب غمسرا)
تا صدای قاری قرآن به نیزه شد بلند(کوفه شد کرب و بلا)
مردم بی دین به استقبال زینب آمدند(کوفه شد کرب و بلا)
بر سر نیزه عجب چهره نمایان می کنی(من به قربان سرت)
محمل بی پرده ام را خوش چراغان می کنی(من به قربان سرت)
زینت دوش نبی آویزه ی دروازه شد(داغ زینب تازه شد)
رأس شه با خواهرش در کوفه هم آوازه شد(داغ زینب تازه شد)
آفتاب سر تو از افق نیزه دمید(یا شهید ابن شهید)
خون تازه ز سر و محمل زینب بچکید(یا شهید ابن شهید)
با ادب باشید هان ای ناقه ها ای سنگ ها(کوفیان بی وفا)
تا بخوانم خطبه ای هم قافیه با سنگ ها(کوفیان بی وفا)
صوت قرآن تو بر نیزه ربوده دل من(ای همه حاصل من)
ای هلالم شده ای قبله گه محفل من(ای همه حاصل من)
#کوفه
#اسارت
#بعد_از_شهادت_امام_حسین
.
.
#امام_حسین
#مناجات_محرمی
هرچند پیر و خسته دل و ناتوان شدیم
نام حسین آمد و از نو، جوان شدیم
گفتند کربلا وطن ماست بر زمین
شکر خدا که هموطن آسمان شدیم
چون فرش پادری دم مجلس نشستهایم
پاخوردهایم و آخر عمری گران شدیم
هر غم که دیدهایم فدای غم حسین
عمری به داغ کرببلا امتحان شدیم
باید گریست خط به خط عمر رفته را
جز او اگر برای کسی روضهخوان شدیم
.
.
#امام_حسین
#مناجات_محرمی
اینکه هنوز پشت درم، اینکه سائلم
یعنی بزرگواری تو هست شاملم
چشمات گرفت چشم مرا در مقام اشک
ناقابلم اگرچه، نشستی مقابلم
آنقدر در اتاق خودم روضه خواندهام
گاهی حسین میشنوم از وسائلم
من با دلم چقدر برای تو سوختم
دلخوش به این امید، بیایی به محفلم
گفتم به عشقِ اُم بنین بعد مُردنم
هر هفته شنبه روضه بگیرند منزلم
محکم اگر برای تو بر سینه میزنم
مشغول گردگیری آئینهی دلم
قبلهنمای قلب من اصلاً به سمت توست
یومیه پنج مرتبه سوی تو مایلم
هرچه برای توست، برایم مقدس است
من عاشق علامت و طبل و شمایلم
**
ای کاش ماجرای گلویت دروغ بود
دنبال یک نشانه میان مقاتلم
از بس برای تشنگیات گریه کردهام
از روضهی گرسنگیات حیف غافلم
.
#شور
#پیام_کیانی
با خاطرات کربلا گریم می گیره
با دیدن عکسش آقا گریه ام می گیره
بارون می باره یاد ایوونت می افتم
می گیره قلبم بی هوا گریه ام می گیره
اباعبدالله
دلتنگیامو بغض صدامو
می بینی و بازم منو راهم نمی دی
دادم قسم به پهلوی مادر شنیدی
ای آبروی عالم حسین جان
خیلی خرابه حالم حسین جان
آخر ضریحت رو توی آغوش می گیرم
آقای روضه ام بین روضه ام می میرم
مثل سگ کهف که نگفتم تا بمونه
حتی اگه تحویل نگیری من نمی رم
آروم جونم ای مهربونم
دلواپس امروز و فردامی حسین جان
تو سختیهاا تنها تو باهامی حسین جان
ای عاشقان آیید تا عاشق بمانید
یک فاتحه بر سید ذاکر بخوانید
ای آنکه سر بر زانوی ارباب داری
ما را دعا کن ای که عشق ناب داری
در شور و شینم عبد حسینم
عبد حسینو کلب زینب ایها الناس
چون بر سر و سینه زنم با اسم عباس
ای آبروی عالم حسین جان
خیلی خرابه حالم حسین جان
#امام_حسین التماس
تنت بابا کجا مونده. که با سراومدی اینجا
خرابه شد چراغانی. زروی چون مهت بابا
اگرچه هرکجا بودم. توراجان وتوجانانم
ولی امشب سرت بابا. بودبرروی دامانم
چه مهمانی. چه میزبانی. چگونه من کنمازتو.پذبرایی
بین حالم تو احوالم که شد باتوتماشایی
پدر جانم پدرجانم
شده خاکستری مویت چراای نازنین بابا
مگرکنج تنور بودی که گشتی اینچنین بابا
ببین بابا مرا یکدم سه ساله دخترت هستم
تومی گفتی به من هردم. شبیه مادرت هستم
ببین رویم چوبازویم شده چون مادرت نیلی
ببین بابا من از اعدا به هرجا خورده ام سیلی
پدرجانم.....
نمانده طاقتی درتن دگرسیرم ازاین دنیا
ببربا خود مرا امشب. ببین افتاده ام ازپا
برایم شدسپر عمه زاوشرمنده ام بابا
منم مدیون ایثارش. اگرمن زنده ام بابا
فراقم را سحر امدزدنیا دیده را بستم
مراباخودببر بابا. ببین بار سفر بستم
سبک بنی فاطمه
خوش اومدی خوش اومدی
بابای خوب ومهربون
توروخدا دیگه نرو
یه امشبو پیشم بمون
بگوبه من تنت کجاست
چراکه با سر اومدی
حالا که اومدی چرا
با دیده تر اومدی
کجا بودی ای نازنین
زماچرا تودور بودی
موهات شده خاکستری
انگاری توتنور بودی
چر ا لبت کبودشده
خشک شده رولب تو خون
بشکنه دستای یزید
زده تورا با خیزرون
موی سرتو خاکی و
لبت کبود ونیلیه
منم بابا روصورتم
نشان وجای سیلیه
یادت میاد وقتی که تو
چادرمیذاشتی روسرم
بهم می گفتی نازنین
تویی شبیه مادرم
سه ساله دخترم ولی
محنت و غم کشیده ام
شدم شبیه مادرت
حالا که قد خمیده ام
منت بذاربه دخترت
وقتی میخوای بری سفر
منو دیگه جا نذاری
دراین سفر منو ببر
شمه ای ازغم منو
طاهر نوشته بی ریا
داره امید یارش باشی
بابا به فردای جزا
─┅══༅࿇༅❃﷽❃༅࿇༅══┅─
*#زمزمه_نوحه*
*#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها*
*#سبک: دامن کشان رفتی،،،*
بابای خـــوب من ببـین حــال زارم (3)
از پا مـــن افتادم خــزان شد بهارم (3)
بگـــو ای هست من کجــا بودی
چـــرا ز ما تو جـــدا بودی(3)
به لب رسیده جان من _پدر جان ای پدر
رفته ز کـــف توان من _پـدر جان ای پدر
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
سـر تـا بـه پـا دردم _تن من کبـــوده (3)
جـرم و خطای من پدرجان چه بوده(3)
ندارم طاقتی دگــر بابا
شدم دل سیروخسته از دنیا،(از این دنیا)
میخوای بـری بازم سفر پدر جــــانم پدر
منـو به هـمــــراهت ببر پدرجـــــانم پدر
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
حــــالا شــــــدم بابا دگـرمثل زهرا (3)
سه سـاله دخترم که افتـــــادم از پا (3)
اگر عمـــه زینب نبود بابا
سه سـاله تومرده بود بابا _ بابا بابا(2)
مــرا رها کـــن از محن پدر جـــانم پدر
بگـو به من دمی سخن پدر جـــانم پدر
*شعر:طاهرکاشانی*
https://t.me/zakerinkashan
┄──┅═❧═┅──┄
─┅═ ࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═┅─
.
#نوحه
#زمینه #پنجم_صفر
#حضرت_رقیه
#سبک_تسبیحات_حضرت_زهرا
شد خرابه
قــتـلگـاه نوگـــل زهـــــــرا
دخــتر ســــه ســـــاله مولا
با ســــــر بریـــــــده بابا
الله اکبر زین همــــــه بلا
الله اکبر زین ظلـــم وجــفا
الله اکبر با جـســــم کـبــود
دختری سه ساله شــده فدا
*((مولاتی مولاتی رقیه جان))*
دختری که
قامتــش خمـیــده از مـاتم
رزق و رزویش شداشک غم
خورده از عدو کتک هـر دم
الله اکبر از طفل حـــــزیـن
الله اکبر از زجـر لعــــــیـن
الله اکبر زآن لحـظـه ای که
می کشید اونوبر روی زمین
*((مولاتی مولاتی رقیه جان))*
می زنم بر
از داغـش به سینه و بر سر
خــون ریـــزد ز دیـدگان تر
که گشــتـه بســـان گل پرپر
الله اکـبر کـــه اربابــمــــــه
الله اکـبر تاب و تـبـمـــــــه
الله اکـبر نام خــوشـگلـش
ذکر جـاری بـر روی لبمــــه
*((مولاتی مولاتی رقیه جان))*
#طاهر_کاشانی ✍
.
.
#حضرت_زینب علیهاالسلام
#کاروان_اسرا
#غزل #اسارت
.
حال ما در غم عظمای تو دیدن دارد
در غمِ تشنگیات اشک چکیدن دارد
تو بخوان باز بخوان باز که از لبهایت
صوت قرآن به روی نیزه شنیدن دارد
چقدر بوی دل و موی پریشان آورد
از سر نیزه نسیمی که وزیدن دارد
خیزران بر لب تو میزند آتش بر دل
میکشم آه که این آه کشیدن دارد
گاه گاه از دل آشفتۀ خود میپرسم
غنچهای خشک که پرپر شده، چیدن دارد؟
عید قربان شده و نوبت تو شد اما
خنجر این بار چرا قصد بریدن دارد؟
کاروان تو کجا و من خسته اما
دل من هم به خدا شوق رسیدن دارد
📝#سیدمحمدرضا_شرافت✍
#محرم
.
هدایت شده از امام حسین ع
.
#نوحه
#هفده_محرم
دَم های سینه زنی به مناسبت هفتم شهادت امام حسین علیه السلام
هفتمین روز قتل شه کرب و بلاست
خون، دل فاطمه حضرت خیرالنساست
آجرک اللّه، بقیةاللّه (2)
کاروان عازم کوفه وشام بلاست
رأس پاک حسین بر سر نی از جفاست
آجرک اللّه،بقیةاللّه (2)
**** ****** *
شد هفتمین روز عزایِ حسین
جان جهانی به فدای حسین
شاه دین فدا شد دشمنش فنا شد
آه و واویلاست شیون و غوغاست
جسم حسین مانده به کرب وبلا
سرش رود به سوی شامِِ بلا
میرود آسمان نالهء کودکان
آه و واویلاست شیون غوغاست
قافله سالار زنان زینب است
امام سجاد به تاب وتب است
میرود آسمان ناله کودکان
آه و واویلاست شیون و غوغاست
شد هفتم شهادت شاه دین
حضرت زهرا به جنان شد غمین
بانگ وا غربتا میرود تا سما
آه و واویلاست شیون و غوغاست
زینب روان به سوی شام بلاست
ناله طفلان و زنان تا سماست
بانگ وا غربتا میرود تا سما
آه و واویلاست شیون و غوغاست
سید سجاد به غم مبتلاست
زنجیر کین بر گردنش از جفاست
بانگ وا غربتا میرود تا سما
آه و واویلاست شیون و غوغاست
*
زینب اسیر فرقهء بی حیاست
مقابلش رأس شه کربلاست
بانگ وا غربتا میرود تا سما
آه و واویلاست شیون و غوغاست
*
شال غزا به گردن مصطفی ست
مهدی دین در غم و صاحَب غزاست
بانگ وا غربتا میرود تا سما
آه و واویلاست شیون و غوغاست
**** ****** *
من حسینیم شهید راه کرب وبلا
سر وجان میدهم در ره دین خدا
این بود شعارم باشد افتخارم
هیهات هیهات من الذله
زیر با ستم نمیکنم زندگی
سر وجان میدهم در ره آزادگی
این بُوَد شعارم باشد افتخارم
هیهات هیهات منا الذله
**|
جسم حسین مانده به کرب وبلا
زینب رود به سوی شام بلا
مرامش همین است پیامش چنین است
هیهات هیهات منا الذله
ما پیرو سرور دین حسینیم
همچون حسین ذلت نمی پذیریم
مرام ما چنین است پیام ما همین است
هیهات هیهات مناالذله
**
شد هفتم سلطان دین شاه شهیدان
زینب اسیر فرقهء بی دین وایمان
ناله کودکان؛میرود آسمان
آه واویلاست؛شیون وغوغاست
جسم حسین مانده به کرب بلا
رأس شریفش برسر نیزه ها
بانک واغربتا؛میرودتاسما
آه واویلاست؛شیون وغوغاست
تقدیمی:حاج مرشدعلی طریقت
#شب_هفتم_امام
#شب_هفت_امام
#شب_هفتم_شهدای_کربلا
*
.
#نوحه
#هفده_محرم
#هفتمین_شب_شهادت
#امام_حسین
-----------
هفت آسمان را در غم نوشتند
از بهر زینب ماتم نوشتند
دیده خونبار است - زینب عزادار است
بهر حسین خود - مشتاق دیدار است
ای حسین جانم حسین حسین جانم
رأسی که یاران لبریز نور است
گاهی به نی ، گه کنج تنور است
خواهری امشب - دارد فغان بر لب
ریزد به دامانش - از چشم او کوکب
ای حسین جانم حسین حسین جانم
گفتا غم خود با این عبارت
رأس تو بر نی من در اسارت
بین اسیران را - چشمان گریان را
زن های در ماتم - طفلان نالان را
ای حسین جانم حسین حسین جانم
بنگر تو بر ما ای پور زهرا
دشمن به ما زد زخم زبان ها
ای مرا جانان - خورشید جاویدان
ما را عدو برده - در گوشه ی زندان
ای حسین جانم حسین حسین جانم
**
١۴٠١ / ۵ / ٢١
#حاج_محمود_تاری ✍
#سبک_عجب_رسمیه
مکشابه سبک زیر خوانده میشود
..