eitaa logo
Emamezamaan
1.3هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
975 ویدیو
361 فایل
اشعار و سرودها و نوحه های امام زمانی @Yaghoubian1349
مشاهده در ایتا
دانلود
. 🔊 سوزناک (ع) و شهید حاج (ره) ⭕ متن:برو ای دل من... 🎙️ کربلایی 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 برو ای دل من، کربلای حسین شده‌ قاسم سلیمانی فدای حسین بوده گریه‌کنِ، روضه‌های حسین کم نذاشت تا آخرین نفس برای حسین زنده شد به‌خدا، یاد ماه حرم شد اباالفضلی‌ترین شهید راه حرم بوده مثل عمو، پاسبان حرم روح پاک‌شِ پیش مدافعان حرم تویی مرد خدا، ای مطیع ولی مرحبا به مالک اشتر سید علی دنیا بی‌تو برا، ما چه عالمیه خالیه به‌خدا جات شبای فاطمه سینه میزنم‌و، گرم تاب و تبم یا رضا و فبک للحسین روی لبم رفتی ای عاشق، با وفای حسین گریه میکنم به‌جای تو برای حسین گفتی تو دل خون، یاد خون خدا السلام علیک یا سید الشهدا اربا اربا شدی، دل گرفته عزا مثل اربابت حسین تنت میخواست بوریا خواستی مثل حسین، به خدا برسی ولی انگشترتو دیگه نبرده کسی روی نیزه نرفت، تشنه لب سر تو کی اسیر شده مثه رقیه دختر تو نفسم اگه باز، ‌به گلو برسه کاری میکنم صدامم به عمو برسه که بیاد به حساب، عدو برسه آتیش دامنم نزدیکه‌‌ به مو برسه حسین، حسین... سید الشهدا یا مقطع الاعضاء مونده روی زمین، پیکر تو رها السلام علی من دفن اهل قُرا خواهرت اگه نیست، رفته شام بلا ریگ و رمل بیابون برات گرفتن عزا همه منتظرن، مادرش برسه کاش صدای برادر به خواهرش برسه دست قاتل اگه، به سرش برسه آخ خدا به داد موی دخترش برسه 👇
هدایت شده از نبض"
محمد بن حسن بن فروخ صفار (۱)، از روات حدیث و از یاران نزدیک امام عسگری (ع) در کتاب مشهور بصائر الدرجات (حدیث ۳۹۵ ج ۱) از امام صادق (ع) به نقل از رسول خدا (ص) آورده است: (در کوه‌های تِهامَه) مردی که قامتش چون نخل، بلند بود، نزد رسول خدا (ص) آمد. درود فرستاد و حضرتش جواب فرمود. آنگاه، پیامبر (ص) فرمود: همچون جنیان سخن می‌گویی! کیستی ای بنده خدا؟ پاسخ گفت: من هام بن هیم بن لاقیس بن ابلیس هستم. حضرت فرمود: بین تو و ابلیس، حدفاصلی جز دو پدر نیست؟ گفت: چنین است ای رسول خدا (ص). حضرت فرمود: بر تو چه رفته است؟ گفت: روزگارم را به بیهودگی گذراندم مگر اندکی را. من روزی که قابیل، هابیل را کشت نوجوانی بودم که می‌توانستم سخن بگویم. اعتصام به حبل الهی نداشتم، در بیشه می‌گشتم و از تپّه‌ها بالا می‌رفتم و مردم را به قطع رحم با خویشاوندان و مال حرام دعوت می‌نمودم. پیامبر (ص) فرمود: چه بد سیره‌ای است روش پیری که در سنین کهنسالی به اندیشه می‌نشیند و جوانی که در سنین جوانیش در آرزوها و خیال‌پردازی، روزگار می‌گذراند. آن جن گفت: من توبه کرده‌ام. فرمود: به دست چه کسی؟ به دست نوح (ع) وقتی همراه نوح (ع) در کشتی بودم و او را به دلیل دعایی که برای قوم خویش می‌نمود، سرزنش کردم. چندانکه گریست و مرا به گریه افکند. پس از آن با هود (ع)، و پیروانش، در مسجد بودم و او را نیز به جهت دعایی که برای قومش نمود، ملامت کردم. و همینطور با الیاس در شن‌زارها. و با ابراهیم (ع) آنگاه که قومش با او نیرنگ کردند و حضرتش را در آتش افکندند. من در میانه منجنیق و آتش بودم که خداوند آتش را بر آن حضرت سرد و سلامت ساخت. با یوسف (ع) بودم آنگاه که برادرانش به وی حسادت ورزیدند و او را در چاهی افکندند. من او را به ژرفای چاه بردم و بدو غذا می‌دادم و بسان یک رفیق با او رفتار می‌نمودم. بعد از آن، در زندان نیز یار و انیس وی بودم تا این‌که خداوند وی را از آنجا رهایی بخشید. من، همراه با موسی (ع) بودم. آن‌حضرت بخشی از تورات را به من آموخت و فرمود: اگر در زمان حضرت عیسی زنده بودی، سلام مرا بدو برسان. من نیز عیسی (ع) را ملاقات کردم و سلام موسی (ع) را به ایشان رساندم. و همراه آن حضرت بودم و او بخشی از انجیل را به من آموخت و فرمود: اگر در دوران محمّد (ص) بودی سلام مرا به ایشان ابلاغ کن. پس ای رسول خدا! عیسی بر تو سلام می‌رساند. رسول خدا (ص) فرمود: درود خدا بر عیسی، روح خدا و کلمه او و همه پیامبران الهی تا زمانی که آسمان‌ها و زمین پا برجایند. و بر تو نیز سلام ای هام! که سلام آنان را به من رساندی. چنانچه حاجتی داری، بگو! هام گفت: خواسته‌ام این است که خداوند تو را برای امّتت حفظ کند و آنان را برای تو صالح گرداند و بدان‌ها در حق وصی بعد از تو، استقامت بخشد چرا که امت‌های پیشین به خاطر سرپیچی از اوصیای الهی به هلاکت رسیدند. ای رسول خدا! می‌خواهم که سوره‌هایی از قرآن به من تعلیم دهی تا در نمازم بخوانم. حضرتش به علی (ع) فرمود: به او یاد بده و با وی مدارا کن! هام گفت: ای رسول خدا! این کیست که مرا بدو می‌سپاری؟ به ما جنّیان امر شده که جز با پیامبر یا جانشین پیامبر، هم‌سخن نشویم. رسول خدا (ص) فرمود: ای هام! در کتاب، چه کسی را وصی «آدم» یافتید؟ - «شیث» فرزند آدم را. - جانشین «نوح» که بود؟ - «سام بن نوح». - جانشین «هود» که بود؟ - «یوحنا بن حنان» پسر عموی هود. - وصی و جانشین «ابراهیم» که بود؟ - «اسماعیل و جانشین اسماعیل، اسحاق». - جانشین «موسی» که بود؟ - «یوشع بن نون». جانشین «عیسی» که بود؟ - «شمعون بن حمون صفا» پسر عموی مریم. - از چه رو اینان جانشینان پیامبران هستند. - چون در دنیا زاهدترین مردم بودند و راغب‌ترین آنان به آخرت. - در کتاب، جانشین «محمّد» را چه کسی یافتی؟ - در تورات، نامش «إلیاست.» آنگاه حضرت فرمود: این «إلیاست» او علی جانشین و برادر من است، او زاهدترین مردم نسبت به دنیا و راغب‌ترینشان نسبت به خداوند در آخرت است. هام بر علی (ع) سلام کرد و گفت: ای رسول خدا! آیا نام دیگری هم دارد؟ فرمود: آری، «حیدر». آنگاه، پس علی (ع) سوره‌هایی از قرآن را بدو آموخت. هام گفت: ای علی! ای جانشین پیامبر (ص)! آیا آنچه از قرآن به من آموختی برای نمازم کافی است؟ فرمود: آری. اندک قرآن، بسیار است. (این گذشت تا اینکه) یک بار دیگر هام آمد و بر رسول خدا (ص) سلام داد و خداحافظی کرد و برگشت. و دیگر پیامبر (ص) را ندید تا اینکه حضرتش درگذشت. (:
هدایت شده از نبض"
از برخی روایات چنین استفاده می‌شود که بیشتر شیاطین جنّی از فرزندان خود ابلیس هستند؛ و از میان فرزندان او تنها یکی ایمان آورده که نام او «هام بن هیم بن لاقیس بن ابلیس» است.[1] ایمان این فرد هم در منابع شیعی و هم در منابع اهل سنت گزارش شده است. در چندین روایت، با اندک اختلافی در نقل،[2] درباره هام بن هیم ماجرایی وارد شده است که در برخی منابع اسلامی به تناسب بحث –به ویژه در ذیل آیه شریفه «وَ الْجَانَّ خَلَقْناهُ مِنْ قَبْلُ مِنْ نارِ السَّمُوم»[3]-، این جریان را آورده‌اند. در اینجا یکی از این روایات که دارای سلسله سند است، نقل می‌شود.
هدایت شده از محرم۱۴۰۰
شمن را متفرق کرد.[۴۵۷][۴۵۸] ← شهادت علمدار مرحوم مجلسی کیفیت شهادت حضرت را چنین بیان می‌کند: آن‌گاه که عباس (علیه‌السلام) تنهایی برادر را مشاهده نمود، نزد وی آمد و از او اجازه خواست تا به میدان رود. امام فرمود: تو پرچمدارم هستی و اگر بروی لشکرم از هم پاشیده می‌شود. عرض کرد: سینه‌ام تنگ شده و از زندگی سیر شده‌ام و می‌خواهم از این منافقین انتقام خود را باز ستانم. امام (علیه‌السلام) فرمود: پس مقداری آب برای این کودکان تهیه نما. عباس به سوی دشمن آمد و هر چه آنان را پند و‌ اندرز داد سودی نبخشید. نزد برادر بازگشت و او را آگاه ساخت. در این هنگام شنید که کودکان فریادِ العَطَش سر دادند. مشک را برداشت و بر اسب سوار شد و راهی فرات گردید. چهار هزار تن موکّلین فرات او را محاصره و تیرباران کردند. وارد فرات شد ... و مشک را پر از آب کرد. آن را بر شانه راست خود قرار داد و به سوی خیمه‌ها روانه گردید. دشمن راه را بر او بست و از هر سو او را محاصره کرد. در گرماگرم نبرد و تلاش حضرت عباس (علیه‌السّلام) برای رساندن آب به خیام، یکی از یزیدیان به نام زید بن ورقاء جهنی، [۴۵۹][۴۶۰][۴۶۱][۴۶۲][۴۶۳] با کمک فردی دیگر به نام حکیم بن طفیل[۴۶۴][۴۶۵] ضربتی بر دست راست عباس (علیه‌السّلام) وارد کرد. حضرت عباس (علیه‌السّلام) مشک را بر شانه چپ قرار داد؛ شمشیر را به دست چپ گرفت و به آنان حمله کرده، این رجز را می‌خواند: «والله ان قطعتموا یمینی••• انّی احامی ابداً عن دینی•••و عن امام صادق الیقین•••نجل النبی الطاهر الامین؛ به خدا سوگند، اگر دست راست مرا قطع کردید، من پیوسته از دین خود و از امام راستگوی دارای یقین که نوه پیامبر پاک و امین است، دفاع می‌کنم.» عباس (علیه‌السّلام) آن قدر جنگید که بی حال و ناتوان شد. در این زمان حکیم بن طفیل که پشت نخلی کمین کرده بود؛ ضربتی بر دست چپ وی وارد کرد و آن را از تن جدا کرد. عباس (علیه‌السّلام) آن موقع این رجز را خواند: «یا نفس لاتخشی من الکفار•••و ابشری برحمة الجبّار•••مع النبی السید المختار•••قد قطعوا ببغیهم یساری•••فاصلهم یا رب حر النار؛ ‌ای نفس، از کفار نترس و در کنار پیامبر، سرور و برگزیده خدا، تو را به رحمت خدای جبار مژده باد. آنان با ستمکاری، دست چپ مرا قطع کردند؛ پروردگارا، آنان را به آتش (دوزخ) وارد کن.» آنگاه عباس (علیه‌السلام) مشک را به دندان گرفت تیری آمد و به مشک اصابت نمود و آب مشک ریخت. تیری دیگر بر سینه مبارکش اصابت کرد. سپس از اسب واژگون شد و امام حسین (علیه‌السلام) را صدا زد: «یا اخا ادرک اخاک؛ ‌ای برادر، برادرت را دریاب.» قبل از آمدن امام حسین (علیه‌السلام) آن ملعون جلو آمد و با عمودی آهنین ضربتی بر فرق مبارکش زد. (فقتله الملعون بعمود من الحدید)[۴۶۶][۴۶۷][۴۶۸] حضرت عباس (علیه‌السّلام) بر اثر تیرها و ضربات دیگر دشمن زخم‌های شدیدی برداشته بود و دیگر توان حرکت نداشت [۴۶۹][۴۷۰][۴۷۱] و بدین‌گونه پس از کشتن گروهی از دشمن، به شهادت رسید.[۴۷۲][۴۷۳] ← امام بر نعش برادر چون امام حسین (علیه‌السّلام)، برادرش عباس را در کنار فرات بر زمین دید، به شدت گریه کرد[۴۷۴] و با حالت انکسار فرمود: «الآن انکسر ظهری و قلت حیلتی؛ اکنون کمرم شکست و رشتهٔ تدبیرم گسسته شد.» [۴۷۵][۴۷۶][۴۷۷] در زیارت ناحیه مقدسه از عباس بن علی (علیه‌السّلام) چنین یاد شده است: «السَّلامُ عَلی ابی‌ الْفَضْلِ العَبَّاسِ بْنِ اَمیرِالْمُؤمنینَ المُواسی اَخاهُ بِنَفْسِهِ، اَلآخِذُ لِغَدِهِ مِنْ اَمْسِهِ، الْفادی‌ لَهُ الواقی‌ السَّاعی‌ اِلَیْهِ بِمائِه، الْمَقطُوعَةِ یَداه؛ سلام بر ابوالفضل العباس فرزند امیرالمؤمنین (علیه‌السلام)؛ آن‌که در راه برادر از جان خود گذشت. همو که از دیروز برای فردای خود برداشت و پیش فرستاد. خود را فدا و سپر قرار داد و تلاش بسیار در رساندن‌ آب نمود و دستانش جدا گردید.» [۴۷۸] روضه شب و روز دهم [ویرایش] شب عاشورا شامگاه نهمین روز از ماه محرم است. در مجالس عزاداری در شب عاشورا، وقایعی که در این شب در خیمه‌گاه امام حسین رخ داده است و وقایع مربوط به شهادت سید الشهدا را بازگو می‌کنند. شب عاشورا، شب حسین بن علی (علیه‌السّلام) الگوی آزادگان جهان است. در منابع نقل شده است که امام و یارانش در طول آن شب تا سحر به نماز و دعا و استغفار مشغول بودند. [۴۷۹] ← حسین بن علی مادر سیدالشهدا (علیه‌السّلام) فاطمه زهرا بنت رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) است که قرآن کریم در آیه تطهیر به طهارت وی شهادت داده است. (اِنَّما یُریدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ اَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهیرا)[۴۸۰] وی سیده نساء العالمین، [۴۸۱][۴۸۲][۴۸۳][۴۸۴][۴۸۵] محبوب رسول الله[۴۸۶][۴۸۷][۴۸۸] و اولین کسی است که به اذن الهی داخل در بهشت می‌شود. [۴۸۹][۴۹۰][۴۹۱][۴۹۲][۴۹۳] و پدرش علی بن ابی‌طالب، اولین ایمان‌آورنده به رسول الله[۴۹۴][۴۹۵] حضرت امیر مؤم
هدایت شده از اطلاعات‌عمومی‌بویژه‌مذهبی
است که در فرازهای گوناگون تاریخ نقل شده است. همچنین استدلال‌های عمیق فقهی فاطمه (س) در جریان فدک، به روشنی بر احاطه حضرت زهرا (س) بر سراسر قرآن کریم و شرایع اسلامی دلالت می‌نماید. برخی از فعالیت‌های اجتماعی حضرت فاطمه زهرا (س) مرجعیت علمی اصحاب بیان احکام شرعی برای بانوان مددکاری و پرستاری از مجروحان جنگ‌ها علامه سید جعفر مرتضی عاملی درخصوص مرجعیت حضرت زهرا (س) می‌نویسد: «تاکیدهای مکرر و مداوم پیامبر اکرم (ص) در گفتار و رفتار، به علاوه مقام و موقعیت حضرت زهرا (س) سبب شد تا ایشان مورد مراجعه مردم باشند و از درجه و موقعیت خاصی برخوردار گردند. چنانکه منزل ایشان پایگاه و پناهگاهی برای کسان زیادی بود که به آنجا رفت و آمد می‌کردند. علاوه بر زنان همسایه، دیگر بانوان مدینه نیز به آن حضرت مراجعه کرده و به منزلش رفت و آمد داشتند.» شهادت حضرت زهرا (س) در مورد تاریخ شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) چند روایت وجود دارد که بنا بر روایتی ۷۵ روز پس از رحلت پیامبر اسلام (ص) در ۱۳ جمادی الاولی (که نظر اهل سنت نیز بر همین تاریخ است) و به روایت مشهورتری ۹۵ روز پس از رحلت پیامبر اسلام (ص) مطابق با روز سه شنبه سوم جمادی الثانی در سال یازدهم هجری -در حالی که ۱۸ سال بیشتر از عمر مبارکشان نمی‌گذشت- است. در «کشف الغمه» و غیر آن روایت کرده‌اند که، چون وفات حضرت زهرا (س) نزدیک شد، اسماء بنت عمیس را فرمود که آبی بیاور که من وضو بسازم، پس وضو ساخت و به روایتی غسل کرد نیکوترین غسل‌ها و بوی خوش طلبید و خود را خوشبو گردانید و جامه‌های نو طلبید و پوشید و فرمود که "ای اسماء جبرئیل در وقت وفات پدرم چهل درهم کافور آورد از بهشت، حضرت آن را سه قسمت کرد یک حصه برای خود گذاشت و یکی از برای من و یکی از برای علی (ع)، آن کافور را بیاور که مرا به آن حنوط کنند."، چون کافور را آورد فرمود که نزدیک سر من بگذار پس پای خود را به قبله کرد و خوابید و جامه بر روی خود کشید و فرمود که "ای اسماء ساعتی صبر کن بعد از آن مرا بخوان اگر جواب نگویم علی (ع) را طلب کن، بدان که من به پدر خود ملحق گردیده‌ام"، اسماء ساعتی انتظار کشید بعد از آن، آن حضرت را ندا کرد و صدایی نشنید، پس گفت:‌ ای دختر مصطفی، ای دختر بهترین فرزندان آدم، ای دختر بهترین کسی که بر روی زمین راه رفته است، ای دختر آن کسی که درشب معراج به مرتبه «قابَ قَوْسَین اَوْ اَدْنی» رسیده است، چون جواب نشنید جامه را از روی مبارکش برداشت دید که مرغ روحش به ریاض جنّات پرواز کرده است پس بر روی آن حضرت افتاد آن حضرت را می‌بوسید و می‌گفت: چون به خدمت حضرت رسول (ص) برسی سلام اسماء بنت عمیس را به آن حضرت برسان؛ در این حال حضرت امام حسن و امام حسین (علیهما السلام) تشریف آوردند. در روایت دیگر است که اسماء گریبان خود را چاک زد و از نزد فاطمه (ع) بیرون شد، حسنین (علیهما السلام) او را ملاقات کردند فرمودند:‌ ای اسماء، مادر ما کجا است؟ اسماء سکوت کرد، آن دوبزرگوار داخل بیت شدند و دیدند که مادرشان خوابیده است، حضرت امام حسین (ع) نزدیک شد و حرکت داد آن حضرت را دید که از دنیا رفته است «فَقالَ یا اَخا آجَرَ اللّه فی الْوالِدَة؛ گفت:‌ ای برادر؛ خدا اَجر دهد تو را در مصیبت مادر.» پس امام حسن (ع) خود را روی مادر افکند. مردم مدینه پس از آگاهی از شهادت فاطمه زهرا (س)، در اطراف خانه آن بزرگوار جمع گشتند و منتظر تشییع و تدفین فاطمه (س) بودند، اما اعلام شد که تدفین حضرت زهرا (س) به تأخیر افتاده است؛ لذا مردم پراکنده شدند. هنگامی که شب فرا رسید و چشمان مردم به خواب رفت، امام علی (ع) بنا بر وصیت فاطمه (س) و به دور از حضور افراد، به غسل بدن مطهر و رنج دیده همسر خویش پرداخت و سپس او را کفن نمود. هنگامی که از غسل دادن او فارغ شد، به امام حسن و امام حسین (علیهما السلام) که در زمان شهادت مادر هر دو کودک بودند. امر فرمود تا عده‌ای از صحابه راستین رسول خدا (ص) را که البته مورد رضایت فاطمه (س) بودند و تعدادشان از هفت نفر بیشتر نمی‌شد، خبر نمایند تا در مراسم تدفین آن بزرگوار شرکت کنند. پس از حضور صحابه، امیر المومنین (ع) بر حضرت زهرا (س) نماز گزارد و سپس در میان حزن و اندوه کودکان خردسالش که مخفیانه در فراق مادر جوان خویش گریه می‌نمودند، به تدفین فاطمه (س) پرداخت. هنگامی که تدفین حضرت فاطمه زهرا (علیها السلام) به پایان رسید، رو به سمت مزار رسول خدا (ص) نمود و گفت: سلام بر توای رسول خدا، از جانب من و از دخترت؛ آن دختری که بر تو و در کنار تو آرمیده است و در زمانی اندک به تو ملحق شده. ای رسول خدا، صبر و شکیبایی‌ام از فراق حبیبه‌ات کم شده، خودداریم در فراق او از بین رفت... ما از خداییم و بسوی او باز می‌گردیم... به زودی دخترت، تو را خبر دهد که چه سان امتت فراهم گردیدند و بر او ستم ورزیدند. سرگذشت را از او بپرس و گزارش را از او بخواه که دیری نگذشته و
بنام پدر 🍀🌺من و علی پداران این مردم هستیم... روز پدر مبارک بر تمام مردان بزرگ‌دل چه آنانی که هستند و چه رفتگان به دیار باقی...🌺🍀 🌺🌺🍀خنده هایت...🍀🌺🌺 بسیار دل‌تنگم برای خنده‌هایت در خاطرم مانده صدای خنده‌هایت طرحی صمیمانه میان صورتت بود سیمای ناز انحنای خنده‌هایت دستان گرمت بر سرم دست خدا بود دست تو همدست خدای خنده‌هایت شیرین‌تر از قند و عسل بر کام فرهاد تصویر شیرین هوای خنده‌هایت با ابتدای خنده‌هایت جان گرفتم جانم فدای انتهای خنده‌هایت بابا تو از زندان دنیا پرکشیدی مثل زلیخایم گدای خنده‌هایت یوسف که در زندان تن محبوس گشتی محتاج و دلتنگم برای خنده‌هایت... آذر 99. آدرس‌های عضویت کانال ایهام در پیام‌رسان‌های: ایتا: eitaa.com/IHAM9DEi سروش: sapp.ir/09374797573 آی‌گپ: iGap.net/IHAM88 بله: https://ble.im/iham9day
بسم الله سلام خدا بر ریشه و اصلم🌺 تقدیم به پدرم آنکه پیروی از فرمانش پیروی از فرمان خدا بود.🌺 ان‌شاءالله که حضرت حیدر امیرالمومنین علی علیه‌السلام دست‌گیر ایشانند الهی آمین شادی روحشان صلوات🌺 ((اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم واحشرنا معهم والعن اعدائهم اجمعین)) پدرم رفت ولی نام و نوایش جاری‌ست سجده‌ٔ نیمه‌شب و ذکر و دعایش جاری‌ست دل من تنگ نگاه پدرانه شده است همه شب در دل مهتاب صدایش جاری‌ست عملت مثل نبی محکم و بی‌عیب و قشنگ پدرم کار تو بسیار صفایش جاری‌ست به علی خاص ارادت تو نشان می‌دادی که محبت به یتیمانِ ...جزایش جاری‌ست به عمل درس حسینی به دلم می‌آموخت به عمل راه حسین کرب‌بلایش جاری‌ست غزلت را که تو خواندی غزلم سخت گریست پدرم رفته بهشت و به خدایش جاری‌ست تو که بابای رشید دل یوسف هستی به دعایت غزلش ساز وفایش جاری‌ست به قیامی که خروجش پدرم می‌خوانند ندبه‌ی منتظرانش به عطایش جاری‌ست سرودهٔ: ۱۳۹۷/۳/۹-ساعت: ۱۲/۵۴. آدرس‌های عضویت کانال ایهام در پیام‌رسان‌های: ایتا: eitaa.com/IHAM9DEi سروش: sapp.ir/09374797573 آی‌گپ: iGap.net/IHAM88
هدایت شده از کانال گلچین مداحی های ناب
🔊پایگاه متن نوحه 👇 🏴 🎤 🎧 ای سر بریده در خون تپیده 🎼 پاشو برادر زینبت از راه رسیده ۲ 🎶 ای یار زینب سالار زینب ۲ 🎵 قد یه دنیا درد و ماتم داره زینب ۲ ⚫️🎶 پاشو ببین که خواهر رسیده ۲ ⚫️🎵 سالار زینب یا حسین سالار زینب ۲ ⚪️🎶 بی تابم هردم دریای دردم ۲ 🎶🎵 پاشو داداش من اومدم دورت بگردم ۲ از دنیا سیرم کاشکی بمیرم ۲ ⚫️🎶 دیگه نمیشناسی منو از بسکه پیرم ۲ سالار زینب یا حسین سالار زینب ۲ ⚪️🎵 شاعر :
تو که رفته ای به آنجاَ برسان سلام ما را
ای برادر پاشو خواهرت رسیده این قدم ها از غم تو قد خمیده پاشو زینب رسیده کنارتو کنار تو آب آورده برای مزار تو مزار تو   دل خواهر شده بی قرار تو قرار تو         (ای گل پرپرم وای،پسر مادرم وای دلبر بی سرم وای ۲) جای گریه موج خون توی چشامه روی قلبم زخم خاطرات شامه (وقتی لب هات روی نیزه غزل خون شد دل خواهر برای تو پریشون شد چوب محمل شکست و پر از خون شد ۲) خسته بال و پرم وای خاکی شد چادرم وای بسته بال پرم وای،خونی معجرم     (    ای گل پرپرم وای پسر مادرم وای دلبر بی سرم وای ۲) اومدم از روز های اشک ربابه اومدم از شب های سرد خرابه پاشوداداش یه فکری به حالم کن از روزهای اسیری سوالم کن برای داغ رقیه حلالم کن  جون پر تبم وای،اومده بر لبم وای من همون زینبم وای
عاشق کماکان در مسیر اربعین است از هر کجا باشد سفیر اربعین است آه و دم مولا نباشد آدمی نیست پس آدمیت سخت، گیر اربعین است معنا ندارد حس تبعیض نژادی هرکس حسینی شد اسیر اربعین است هرکس که با پای پیاده کربلا رفت مشمول حس بی نظیر اربعین است پیروجوان،مرد و زن و کودک ندارد هرآنکه را دیدم فقیر اربعین است ما با حسینی ها برادر،خواهر هستیم این هم خودش خیرکثیر اربعین است مرد و زن عالم همه از هوش رفتند با ناله ای که در نفیر اربعین است خورشید دلـهای گرفته تا قیامت در سایه ی نعم الامیر اربعین است اُنظر الینا چشم تو لطفش خداییست هرکس که با تو باشد آقا کربلاییست : 💔 من‌ تمام‌ سال‌ را با اربعینت‌ زنده‌ام ادعایی‌ هم‌ ندارم، عاشقی‌ یعنی‌ همین سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام . @Quranahlebayt