eitaa logo
Emamezamaan
1.3هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
975 ویدیو
361 فایل
اشعار و سرودها و نوحه های امام زمانی @Yaghoubian1349
مشاهده در ایتا
دانلود
👆 👈 همنوایی و خودباختگی یکی دیگر از زمینه های انحطاط و سقوط دین داران، خودباختگی در مقابل فرهنگ بزک شده غیر مسلمانان و سعی در تقلید از آنان است «تَری کَثِیراً مِنْهُمْ یَتَوَلَّوْنَ الَّذِینَ کَفَرُوا لَبِئْسَ ما قَدَّمَتْ لَهُمْ أَنْفُسُهُمْ أَنْ سَخِطَ اللّهُ عَلَیْهِمْ وَ فِی الْعَذابِ هُمْ خالِدُونَ» یعنی: بسیاری از آنها را می بینی که کافران را دوست می دارند؛ چه بد اعمالی از پیش برای خود فرستادند که نتیجه آن، خشم خداوند بود و در عذاب الهی جاودانه خواهند ماند. قرآن با بیان سرانجام این دوستی، اهل کتاب و همه توحیدگرایان را از تقلید کورکورانه از بیگانگان باز می دارد. حدیثی از امام باقر(ع) نقل شده است که چنین معنایی را تایید می کند: «يَتَوَلَّوْنَ اَلْمُلُوكَ اَلْجَبَّارِينَ وَ يُزَيِّنُونَ لَهُمْ أَهْوَاءَهُمْ لِيُصِيبُوا مِنْ دُنْيَاهُمْ.» یعنی: این دسته کسانی بودند که جباران را دوست می داشتند و اعمال هوس آلود آنان را در نظرشان خوب جلوه می دادند تا به آنها نزدیک شوند و از دنیایشان بهره گیرند. ۲.عواقب دور شدن از دین این بخش را با حدیثی از سیدالشهدا علیه السلام شروع میکنیم امام حسین (ع) فرمودند: «اِیّاکَ اَن تَکونَ مِمَّن یَخافُ عَلَی العِبادِ مِن ذُنوبِهِم وَ یَأمَنُ العُقُوبَةَ مِن ذَنبِهِ» بپرهیز از این که از کسانی باشی که بر مردم به خاطر گناهانشان بیمناکند، ولی خودشان از عقوبت گناهشان ایمن هستند.(۴) چندمورد از عواقب بی دینی را بر می شمریم: 👈مسلط شدن شیطان رسول خدا(ص) در حديثى فرموده اند: «اِذَا أَرَادَ اللّهُ بِعَبْدٍ شَرّاً قيِّضَ لَهُ شَيطاناً قَبْلَ مَوتِهِ بِسَنَةٍ، فَلَا يَرى حَسَناً اِلَّا قَبَّحَهُ عِنْدَهُ حَتَّى لا يَعْمَلَ بِهِ، وَ لَا يَرى قَبِيحاً اِلَّا حَسَّنَهُ حَتّى يَعْمَلَ بِهِ» هنگامى كه خداوند شرّ بنده اى را [به خاطر «غفلت» و بى خبرى از خدا] بخواهد، شيطانى را يك سال قبل از مرگ او سراغ او مى فرستد [كه همه چيز را در نظر او دگرگون مى سازد] آن گاه هيچ كار خوبى را نمى بيند، مگر اين كه آن كار در نظرش، زشت جلوه مى كند و آن را رها مى سازد و هيچ كار بدى را نمى بيند، مگر اين كه آن كار در نظرش، زيبا جلوه مى كند و آن را انجام مى دهد. 👈احساس پوچی از دیدگاه قرآن، دنیا هم در ذات خود اندک است: «متاع الدنیا قلیل» (نساء/۷۷) و هم در سنجش و مقایسه با آخرت اندک است: «فما متاع الحیوه الدنیا فی الآخره الا قلیل» (توبه/ ۳۸). دنیا از آن جهت که زودگذر و ناپایدار است در ذات خود کم است و آخرت از آن جهت که شی ابدی است در ذات خود فراوان است. روح مجرد انسان با دنیا قانع نمی‌شود و به همین خاطر کسی که افق دیدش مادی و به دور از اعتقاد به دین و آخرت باشد احساس ضیق و بن بست میکند . 👈انحطاط اخلاقی با مراجعه به آمارهای رسمی، به خوبی می‌توان دریافت که دور شدن انسان از تعالیم الهی و ترویج اباحی‌گری، نسل بشر را روز به روز از مسیر سعادت دور می‌سازد. انحطاط اخلاقی، جرم و جنایت و تجاوز اعضای جامعه به حقوق یکدیگر، از نتایج تفکر اباحی‌گری است که بسیاری از روشنفکران غربی نیز وقوع چنین بحران‌هایی را در کشورهای خود اعتراف کرده‌اند.  ➖اگر ایمان ضعیف گشته و توجه به مبدأ و معاد کم گردد، زمینه طغیان شهوات کاملا فراهم مى شود که انسان در چنین شرایطى مثل حیوان درنده اى که از قفس خارج شده باشد و هیچ گونه مانعى در برابر خود نبیند، به همه جا حمله مى کند و اگر کسى در برابرش ظاهر شود، مى درد. در این رابطه در حدیث علوى آمده است: «مَنِ اِشتَاقَ اِلَى الجَنَّةِ سَلا عَنِ الشَّهواتِ; کسى که مشتاق به بهشت (و معتقد به آن) باشد، شهوات سرکش را به فراموشى مى سپارد». گاهى نیز انسان براى بهره گیرى از شهوات بدون قید و شرط، سدّ ایمان را درهم مى شکند تا در شهوت پرستى آزاد باشد; قرآن مجید مى فرماید: «بَلْ یُریدُ الاِنسانُ لِیَفْجُرَ اَمَامَهُ ـ یَسْئَلُ اَیَّانَ یَوْمُ القیامَةِ ...بلکه انسان مى خواهد (آزاد باشد و بدون ترس از دادگاه قیامت) در تمام عمر، گناه کند; (از این رو) مى پرسد: قیامت کى خواهد بود؟!(سؤالى که نشانه انکار یا تردید است)». .
. ⚫️ روضه السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّه  حضرت قاسم (ع) آن طوری که از نقل‌ها استفاده می‌شود لم یبلغه الحُلم هنوز به حد بلوغ ظاهری نرسیده بود اما بعضی از افراد بلوغ ظاهری ندارند، از بالغ‌ها بالغ‌تر هستند. شب عاشورا امام حسین(علیه السلام) برای اصحاب صحبت کرد، قاسم آمد به عمو عرض کرد که عمو جان! أنا فیمن یقتل؟ من هم جزء شهدا هستم فردا؟ فرمود: یابن أخ،  کیف ترى الموت؟ مرگ را چگونه می‌بینی؟ گفت عموجان! «عندی أحلى من العسل»، یک وقت است انسان رسیده به دوران پیری و فرسودگی، دیگه امراض و آلام و این‌ها احاطه‌اش کرده می‌گوید راضی به مرگ هستم. انسان آن طراوتی که دارد هرگز راضی به مرگ نمی‌شود. «أحلی من العسل»، فرمود بله عزیزم تو هم کشته خواهی شد. روز عاشورا آمد صدا زد عموجان! اجازه بده بروم میدان، «استأذن و لم أذن فلم یزل الغلام یقبّل یدیه و رجلیه و یسأله الإذن حتى أذن له» افتاد روی پاهای امام حسین(علیه السلام)، نه تنها دست عمو را می‌بوسید، پای عمو را می‌بوسید تا اجازه گرفت. وقتی اجازه گرفت خب به سر این بچه سیزده ساله کلاه خُود استوار نیست، یک پارچه‌ای را امام حسین (علیه السلام)به سر این بچه بست، این عبارتی که از حمیدبن مسلم است می‌گوید که من دیدم که قاسم می‌آید سوار بر اسب است . مثل یک پارچه ماه است. می‌گویند علتش این است؛ چون پیشانی‌اش بسته شده بود، همه‌ی صورت نمایان نبود. امام حسین وقتی آمد «نظر الیه نظر آیس منه ثمّ اعتنقه و جعلا یبکیان حتی غشی علیهما» آمد دست انداخت گردن قاسم، آن‌قدر این عمو و پسرعمو گریه کردند که هر دو غش کردند، بی‌هوش شدند. سوار شد، حمیدبن مسلم می‌گوید من فراموش نمی‌کنم این آقازاده وقتی سوار بر اسب شده بود پاهایش به رکاب اسب نمی‌رسید اما وقتی آمد توی میدان دیدم دارد گریه می‌کند. گفتم خب این سپاه، سی هزار نفر سپاه مسلح، یک بچه سیزده ساله آمد توی میدان شروع کرد خودش را معرفی کردن، وقتی با این شعرها خودش را معرفی کرد فهمیدم گریه‌اش برای غربت عمویش حسین است. إن تنکرونی فأنا فرعُ الحسن          سبط النبیّ المصطفى و المؤتمن‏ هذا الحسین کالأسیر المرتهن  بین اناس لا سُقوا صوبَ المُزَن حمله کرد، شجاعانه می‌رزمید تا این‌که عمربن سعد ازدی گفت من الان داغ این جوان را به دل مادرش می‌گذارم. مادر قاسم، رَمله در کربلا بوده، مرحوم سماوی در إبصارالعین تصریح می‌کند که ایشان در کربلا بوده؛ با نیزه از پشت سر زد، قاسم روی زمین افتاد صدا زد عموجان به دادم برس! «فجاء الحسین کالصقر المنقض»‏ ابی‌عبدالله با عجله آمد ، اما وقتی رسید «وَ الْحُسَیْنَ (علیه السلام) قَائِماً عَلَى رَأْسِ الْغُلَامِ وَ الغلام یَفْحَصُ بِرِجْلِه» نگاه کردم دیدم امام حسین(علیه السلام) بالاسر قاسم ایستاده، قاسم پاها را به زمین می‌زند. ‏ وسَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَیَّ مَنقَلَبٍ ینقَلِبونَ این تن غرقه به خون مصحف پا مال من است  این عزیز دل زهرا و حسین و حسن است  اِرباً اربا شده مثل علی اکبر، پسرم  پیرهن از تن و تن پاره تر از پیرهن است  خونِ سر آب وضو، سنگِ عدو مهر نماز  اشک در دیده و خون جگرش در دهن است  زخم شمشیر کجا، جای سم اسب کجا؟  اسب ها از چه نگفتید که این قلب من است؟  کاش یک بار دگر اسم عمو را می برد  حیف کز خون دو لبش بسته، خموش از سخن است  اشک می ریزم و با دیده ی خود می نگرم  که گلم دستخوش باد خزان در چمن است  سیزده ساله ی من، ماه شب چاردهم  از چه دور بدنت این همه شمشیرزن است  بر تن پاک تو ای حجله نشین یم خون  پیرهن جامه ی خونین شده، خلعت کفن است  بزم دامادی تو دامن صحرای بلاست  خونِ رخساره حنا، شاخه ی گل زخم تن است  میثم آتش به شرار جگرت ریخته اند  آه جانسوز تو سوز دل هر مرد و زن است  ــــــــــــــــــــــــــــ 📎پی نوشتها ۱الکافی، ج ۲، ص: ۳۰۷. ۲.متقل الحسین (ع)،ج۲،ص ۳۹ ۳.تحف العقول ص۲۴۵. ۴.تحف العقول، ص ۲۴۰. 🌺 والسلام علی من اتبع الهدی 🌺 .
هدایت شده از منبرطلاب
پیام های تاریخ عاشورا(۹) [خرید زمین کربلا] [منبر کوتاه ] بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ ❇️تاریخ از امام حسین(ع) بعد از ورود به کربلا سخنان و سیره مهم در تاریخ ثبت شده است. یکی از مهم ترین سخنان آن حضرت است که فرمود:«إِنَّ النَّاسَ عَبِیدُ الدُّنْیا وَ الدِّینُ لَعْقٌ عَلَی أَلْسِنَتِهِمْ یحُوطُونَهُ مَا دَرَّتْ مَعَایشُهُمْ فَإِذَا مُحِّصُوا بِالْبَلَاءِ قَلَّ الدَّیانُونَ» به راستی که مردم بنده دنیا هستند و دین بر سر زبان آن هاست و مادام که برای معیشت آن ها باشد پیرامون آن اند و وقتی به بلا (و رنج و سختی) آزموده شوند دین داران اندک اند. 💠خرید زمین کربلا و شیخ بهایی در کشکولش آورده است که امام حسین علیه السلام وقتی که وارد زمین کربلا شد فرمان داد تا طایفه بنی اسد که مالک کربلا بودند ، حاضر شوند . پس از مذاکراتی که صورت گرفت چهار میل در چهار میل و به روایتی شش فرسخ به شصت هزار درهم از آنان خریداری کرد و سند مالکیت را حضرت عباس علیه السلام نوشت و پس از پرداخت قیمت فرمود اکنون زمین کربلا ملک من است و شما ها در این جا به زندگی خود ادامه دهید به شرط آنکه در روز دوازدهم محرم بیایید و کشته های ما را دفن نمائید و آگاه باشید که بعد ها از اطراف جهان به این مکان می آیند و سه روز آنان را پذیرائی کنید. ✅پیام ها یکی از هشدار های جدی امام حسین(ع) تعارض دین و دنیاست قرآن کریم درمورد آن می‌فرماید: «یا أیها النّاس! فَلَا تَغُرَّنَّکُمُ الْحَیَاةُ الدُّنْیَا وَلَا یَغُرَّنَّکُم بِاللَّهِ الْغَرُورُ» یعنی مواظب باشید که دنیا شما را گول نزند. باز قرآن کریم می خوانیم: «کَلَّا إِنَّ الْإِنْسَانَ لَیَطْغَی أَنْ رَآهُ اسْتَغْنَی» یعنی در رفاه و ثروتمندی و احساس بی نیازی، خطرسرکش شدن انسان در برابر خداوند و دستورات خداوند پیش می آیند. 👈البته انسان اگر از راه حلال اموالي به دست آورد و در راه حلال مصرف كند، هيچ منافاتي با ارزش هاي معنوي او ندارد. و علاقه به اموال، زن و فرزند و ديگر مظاهر دنيوي در چارچوب شرع و در حدي كه انسان را از اهداف اصلي (توحيد، مسير حق و رشد) باز ندارد از نظر اسلام مجاز مي باشد. ➖در برخی کتب تاریخ نقل شده که سیدالشهدا(ع) شب عاشورا این شعر را زمزمه میکردند يَا مَنْ بِدُنْيَاهُ اِشْتَغَلْ قَدْ غَرَّهُ طُولُ اَلْأَمَلِ اَلْمَوْتُ يَأْتِي بَغْتَةً وَ اَلْقَبْرُ صُنْدُوقُ اَلْعَمَلِ ای کسی که دنیا تورا مشغول خود ساخته و آرزوهای دراز فریبت داده است (بدان) مرگ ناگهان میرسد وقبر صندوق اعمال است ➖ خریداری زمین کربلا درس بزرگی به مؤمنان دارد که انسان باید نسبت به رعایت حقوق دیگران همیشه توجه داشته باشد و حق الناس را رعایت کند . 🌺 والسلام علی من اتبع الهدی 🌺 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
هدایت شده از منبرطلاب
پیام های تاریخ عاشورا(۱۰) [منبر کوتاه ] بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ ❇️تاریخ پس از فرود حسین (ع) در کربلا و گزارش آن به وسیله «حُرّ» به عبیدالله بن زیاد، آن حرام زاده نامه ای به این مضمون برای پیشوای آزادی نوشت: «هان ای حسین! فرودت در کربلا به من گزارش شد، امیرمؤمنان! یزید به من نوشته است که سر بر بالش ننهم و سیر نخورم تا تو را به دیدار خدای لطیف بفرستم، و یا به حکم من و او گردن نهی و دست تسلیم بالا بری!» هنگامی که نامه آن عنصر حقیر و خودکامه به دست آن نُماد جاودانه درایت و آزادگی رسید و آن را خواند، به دور افکند و فرمود: «لا أفْلَحَ قَوْمٌ اشْتَروا مَرْضاة المخْلوقِ بِسَخَطِ الخالِقِ.»گروهی که خشنودی مخلوقی ناتوان را به بهای ناخشنودی و خشم خدای توانا خریدند، رستگار و سربلند نخواهند شد. نامه رسان جواب نامه را طلبید، که آن پیکره صلابت و عزّت فرمود: «مالَهُ عِندی جوابٌ، لاِءنَّهُ قَدْ حَقَّتْ عَلَیْهِ کَلِمَةُ العَذابِ.» این نامه در خور پاسخ نیست؛ چرا که بر او عذاب خدا محقق شده است. ✅پیام ها ➖امام(ع) با این سخن کوتاه و پر معنى نشان داد که با کسانى که خشنودى بندگان طاغى و یاغى را بر خشنودى خدا مقدّم مى شمرند، هیچ سر سازش ندارد و نامه امثال ابن زیاد را که جزو این گروهند، لایق و شایسته پاسخ نمى داند، آن را مى خواند و به دور مى افکند، هر چند جان شریفش در خطر باشد. ➖افرادی که جهلشان بیشتر از عقلشان است شخصیت انعطاف ناپذیری دارند که فقط حرف خودشان را منطقی می‌دانند شما نمی‌توانید با همه تلاش تان شخص غیرمنطقی و نادان را به جاده منطق بیاورید، شما نمی‌توانید او را با زاویه دید خود آشنا کنید پس بهترین کار سکوت است. ➖ جمله امام حسین(ع) که فرمود«لاِءنَّهُ قَدْ حَقَّتْ عَلَیْهِ کَلِمَةُ العَذابِ»اشاره به مرحله از سقوط دارد که قلب انسان به حدی سیاه و تاریک شده است که هیچ امیدی به روشن شدنش نیست که در قرآن این حقیقت بیان شده است«الَّذِينَ كَفَرُوا سَوَاءٌ عَلَيْهِمْ أَأَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ خَتَمَ اللَّهُ عَلىٰ قُلوبِهِم وَعَلىٰ سَمعِهِم ۖ وَعَلىٰ أَبصارِهِم غِشاوَةٌ ۖ وَلَهُم عَذابٌ عَظيمٌ«﴿ بقره،۶و۷﴾ کسانی که کافر شدند، برای آنان تفاوت نمی‌کند که آنان را (از عذاب الهی) بترسانی یا نترسانی؛ ایمان نخواهند آورد خدا بر دلها و گوشهای آنان مهر نهاده؛ و بر چشمهایشان پرده‌ای افکنده شده؛ و عذاب بزرگی در انتظار آنهاست. ➖ آن قسمت از کلام سیدالشهدا که فرمود« آنهایی که رضایت مخلوق را با خشم خدا معامله میکنند به رستگاری و سربلندی و سعادت نمی رسند» باید برخی از افراد متدین را به این کلام توجه داد چرا که با مماشات با افرادی که این روزها تحت تأثیر جو دین ستیزانه و اخلاق گریزانه ، زیاده خواهی هایی دارند که اگر به بهانه آزادی و حق انتخاب یا هر عنوان دیگر به آنها میدان داده شود تا رضایت آنها جلب شود آسیب های غیر قابل جبرانی به دنبال خواهد داشت تا جایی که آنها اگر ظهور و بروز بیشتری پیدا کنند عرصه را بر متدینین تنگ خواهند کرد. 👈یادآوری برای عبرت مؤمنان لینک 🌺 والسلام علی من اتبع الهدی 🌺 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
🕊﷽🕊 💔 💔 3 ✨اول به مدینه مصطفی را صلوات ✨دوّم به شه نجف سلامی بکنیم ✨رُخسار علی شیر خدا را صلوات ✨زهرا که ندانیم کجا تربت اوست ✨یاد آور بهترین نسا را صلوات ✨از ما همه بر امام مسموم سلام ✨مظلوم امام مجتبی را صلوات ✨مظلوم دگر امام در خون خفته ✨افتاده به خاک کربلا را صلوات (دعای فرج) این دل همـاره دارد حال و هوای زینب امروز دلم گرفته از غصه های زینب از بین آتــــــش و دود آید صدای زینب 🍂منــــــم گـدای زینب 🍂جانم فدای زینب3 از کربلا به کوفه از شهر کوفه تا شام  بگذشت تـــــــازیانه پا جای پای زینب 🍂جــانم فدای زینب من خاک پای زینب منم گـــــــدای زینب 🍂جانم فدای زینب پیــــــــراهن حسینش از او جدا مسازید این تحفه یــــادگاری مانده برای زینب 🍂 جانم فــدای زینب.. ⬅️قربون غصه‌های دلت برم بی‌بی جان. وقتی خانم زینب کبری به دنیا اومد،جبرئیل نازل شد،، یا رسول اسمش رو زینب بزار.. یه وقت پیغمیر دید جبرئیل داره گریه میکنه. صدا زد جیرئیل چرا داری گریه میکنی.. صدا زد یا رسول الله برا مصیبت های دل زینب گریه میکنم.. آخه از آغاز زندگیش تا پایان عمرش مصیبت های زیادی رو میبینه.. هر روضه ای رو بخونی نام بی‌بی زینب میاد.. ⬅️بعد رحلت پیغمبر،، کنار بستر مادر زینبه.. داغ مادر میبینه..کنار بستر بابا زینبه..داغ بابا میبینه.. کنار بستر داداش حسن، زینبه.. پاره های جگر برادر حسنُ میبینه.. توو گودی قتلگاه زینبه.. علقمه زینبه.. اسیری زینبه.. خرابه شام زینبه.. 🖤(آخ میون همه دلها امان از دل زینب2)2 ⬅️ من بمیرم برای خانمی که4 سال بیشتر نداشت داغ مادر دید. اسما میگه، دیدم خانم فاطمه زهرا زینبُ صدا زد.. فرمود زینبم مادر.. مادر برات وصیتی دارم . کجای عالم دیدی یه مادر 18ساله،، به دختر 4 ساله وصیت کنه زینب جان. روزی میاد روز عاشورا.. مادر من نیستم کربلا، برا حسینم مادری کنم.. روز عاشورا وقتی اومد کهنه پیراهن طلب کرد.. زینیم،،عوض من زیر گلوی حسینمو ببوس.. (دشتی) 🖤(آخ میون همه دلها امون از دل زینب3) ⬅️روضه برات بخونمو التماس دعا هنده اومد پیش یزید گفت من نذر دارم نون و خرما صدقه بدم، باید ببرم به اسرا بدم. یزید میدونست اسرا کیا هستند،، گفت اگه میخوای بری باشه اما خودتو زینت کن.. تاج بزار.. رو تخت سربازا ببرنت. خودش رو زینت کرد سربازا رو تخت بردنش. همچنین که رسید بچه‌های حسین دارند می‌بینند دیدن یه زنی وارد شد شروع کرد به نان و خرما دادن.. این بچه ها هم تشنه.گرسنه. ⚫️ یه وقت سکینه دوید بچه‌ها عمه ام زینب میگه صدقه بر ما حرامه.. نان و خرماها رو از دهن بچه ها کشید بیرون زن یزید گفت.. تا اونجا که من میدونم صدقه فقط بر اولاد پیغمبر حرامه.. کی این حرفُ میزنه.. یه نگاه کرد دید یه خانم قد خمیده کنج خرابه است.. اومد کنار بی‌بی زینب نشست.. 🔘گفت خانم جان مگه شما کی هستید.. این دختر خانم میگه صدقه بر ما حرامه... بی‌بی یه نگا به هنده کرد، خانم اول بگو ببینم نذرت چیه؟؟ ⏪گفت من مریض بودم،، کسی به مادرم گفت اگه میخوای دخترت شفا بگیره،، برو تو کوچه های بنی هاشم،،خونه علی و فاطمه،، یه دختر داره زینبه،، یه پسر داره حسینه،، یه پسر داره حسنه،، بگو حسین براش دعا کنه.. خانم جان حسین برام دعا کرد.. خدا شفام داد،، مادرم منو گذاشت اونجا، کنیز خونه زینب شدم. اما یه مدتیه من از خانمم دور شدم.. ازدواج کردم از خانم دورم، هر اسیری که میاد اینجا نون و صدقه میدم که خدا خانومم رو یه بار دیگه به من نشون بده.. ⏪تا اینو گفت اشک چشم بی بی زینب آمد.. (سوز/اوج)هنده نذرت قبول باشه من زینبم.. یه وقت صدا زد خانم نه..شما زینب من نیستی. بی‌بی گفت این همه نشونی دادم چرا میگی من زینب نیستم. امروز برا زینب بلند بلند گریه کن. برا دردای دل زینب گریه کن.. برا غربتش گریه کن.. برا مظلومیت بی‌بی ناله بزن (بگمو التماس دعا) صدا زد خانم،، زینبی که من میشناختم یه نشونی داشت،، بگم؟ (دشتی) 🖤اگر تو زینبی کوپس حسینت (کوحسینت) 🖤اگر تو زینبی کوپس حسینت 🖤 اگر تو زینبی کو نور عینت بی‌بی قرمود هتده سرتو بیار بالا ⬛️ سری به نیزه بلند است در برابر زینب ⬛️خدا کند که نباشد سر برادر زینب (صدا زد چی تو زینبی؟) میگه هنده تاجُ برداشت زد زمین. این خانمم زینبه.. یه وقت بی‌بی فرمود آخ هنده جات خالی بود کربلا. 🔘او می‌دوید و من می‌دویدم 🔘او سوی مقتل من سوی قاتل 🔘او می‌نشست و من می‌نشستم 🔘او روی سینه من در مقابل 🔘او می‌کشید و من می‌کشیدم 🔘او از کمر تیغ من آه از دل 🔘او می‌برید و من می‌بریدم 🔘او ازحسین سر من از حسین دل ▪️دستتو بیار بالا بزا حضرت زهرا س این دستای خالی رو ببینه 3مرتبه بگو یا حسیــــن
سلام دیر وقت هست شرمنده ،، نوحه، ،من آب نمیخوام بگو عمو برگرده،،،همراه با صوت ،،لطف کنید ممنون میشم
ای به خون خفته کنون در بر من داده پیغام به تو دختر من گر نشد آب میسر گردد گو عمو خود به حرم برگردد حال و من چون به حرم برگردم با همان طفل برابر گردم گر بپرسد چه بگویم به جواب چون ببینید نه عمو هست نه آب
هدایت شده از مطالب ناب در منبر
◾️ شب‌های قدر، شب امام‌زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه و روضه‌ی سیدالشهدا علیه‌السلام کاش روی زبان ما غیر فرج دعا نبود دعا به غیر فرجت روی زبان ما نبود آه غریب فاطمه فدای بی‌کسی تو کاش که حرف دوری وفراق تو شها نبود هرکه سوال می‌کند به‌خاطر چه زنده‌ای به غیر شوق دیدنت حرف دگر مرا نبود پیر شدیم و قاب شد منتظرانت عکسشان حاجتشان جزفرجت به صبح جمعه‌ها نبود کجاست ندبه خوان تو که باز ندبه سر دهد بخواند این بیت بران لبی که جز تو وانبود بیا بیا که سوختم زهجر روی ماه تو چرا به غیر سوختن آخر این بیا نبود دلم پراست دلبرم نه از شما که ازخودم ببخش این شکسته را که لایق شما نبود ببخش اگر به غیر تو بفکر دیگری شدم ببخش اگر که عمر من جزگنه وخطا نبود ببخش اگر که چشم من لایق دیدنت نشد ببخش اگر عبادتم به غیر از ریا نبود ببخش جان مادرت مرا عزیز فاطمه که غیر بخشش عادت جد تو مرتضا نبود اگر که مردم ونشد ببینمت قرارمن بر سرقبرمن بیا بگو جدا زما نبود بگو که هرچه بود او گریه کن حسین بود آتش سینه اش بجز ماتم کربلا نبود به قبرشش گوشه قسم به قبرهم اگر روم ندبه کنم که جز فرج حاجت این گدا نبود صحبت کفن و دفن شد رفت دلم به کربلا مگر حسین تشنه لب عزیز مصطفا نبود تکه حصیر خانه ی اهل دهات وای من مگر به کربلا کفن به غیر بوریا نبود چه کرده‌اند اسب‌ها با تن غرق خون او که پشت و روی حضرتش مشخص ای‌خدا نبود نشد که از زمین بلند پیکرش بی‌سرش کند که با زمین یکی شده زخاکها جدا نبود چگونه در کفن تنش نهاد زین العابدین چگونه در لحد نهاد لرزه به ماسوا نبود مستحب است اینکه سر بروی خاکها نهی این تن پاره پاره را سری به تن چرا نبود خنجر کند و گردنش چه بدبریده حنجرش  کاش حسین فاطمه ذبیحا بالقفا نبود نه شانه‌ای نه گردنی نه استخوان سالمی که جای تلقین بتن مرمل دما نبود چو عمه‌اش بوسه زد او گلوی رشته رشته را که نا دگر به پیکر علی نینوا نبود گفت خداحافظ ای تشنه لب شهید من دلم بداغ ماتمت کاش که مبتلا نبود به سربیا سری بزن به اهلبیت مضطرت بگو که  جایشان پدر کنار برده‌ها نبود بزم یزید بی‌حیا ناله زنیم (روضه‌خوان) طشت طلا سرحسین جوابش این جفا نبود 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
. ◾️ شب‌ هفتم شهادت ، شب عجل‌الله‌تعالی‌فرجه و روضه‌ی سیدالشهدا علیه‌السلام کاش روی زبان ما غیر فرج دعا نبود دعا به غیر فرجت روی زبان ما نبود آه غریب فاطمه فدای بی‌کسی تو کاش که حرف دوری وفراق تو شها نبود هرکه سوال می‌کند به‌خاطر چه زنده‌ای به غیر شوق دیدنت حرف دگر مرا نبود پیر شدیم و قاب شد منتظرانت عکسشان حاجتشان جزفرجت به صبح جمعه‌ها نبود کجاست ندبه خوان تو که باز ندبه سر دهد بخواند این بیت بران لبی که جز تو وانبود بیا بیا که سوختم زهجر روی ماه تو چرا به غیر سوختن آخر این بیا نبود دلم پر است دلبرم نه از شما که ازخودم ببخش این شکسته را که لایق شما نبود ببخش اگر به غیر تو بفکر دیگری شدم ببخش اگر که عمر من جزگنه وخطا نبود ببخش اگر که چشم من لایق دیدنت نشد ببخش اگر عبادتم به غیر از ریا نبود ببخش جان مادرت مرا عزیز فاطمه که غیر بخشش عادت جد تو مرتضا نبود اگر که مردم ونشد ببینمت قرارمن بر سرقبرمن بیا بگو جدا زما نبود بگو که هرچه بود او گریه کن حسین بود آتش سینه اش بجز ماتم کربلا نبود به قبرشش گوشه قسم به قبرهم اگر روم ندبه کنم که جز فرج حاجت این گدا نبود صحبت کفن و دفن شد رفت دلم به کربلا مگر حسین تشنه لب عزیز مصطفا نبود تکه حصیر خانه ی اهل دهات وای من مگر به کربلا کفن به غیر بوریا نبود چه کرده‌اند اسب‌ها با تن غرق خون او که پشت و روی حضرتش مشخص ای‌خدا نبود نشد که از زمین بلند پیکرش بی‌سرش کند که با زمین یکی شده زخاکها جدا نبود چگونه در کفن تنش نهاد زین العابدین چگونه در لحد نهاد لرزه به ماسوا نبود مستحب است اینکه سر بروی خاکها نهی این تن پاره پاره را سری به تن چرا نبود خنجر کند و گردنش چه بد بریده حنجرش  کاش حسین فاطمه ذبیحا بالقفا نبود نه شانه‌ای نه گردنی نه استخوان سالمی که جای تلقین به تنِ مرمل دما نبود چو عمه‌اش بوسه زد او گلوی رشته رشته را که نا دگر به پیکر علیِ نینوا نبود گفت خداحافظ ای تشنه لب شهید من دلم بداغ ماتمت کاش که مبتلا نبود به سربیا سری بزن به اهلبیت مضطرت بگو که  جایشان پدر کنار برده‌ها نبود بزم یزید بی‌حیا ناله زنیم (روضه‌خوان) طشت طلا سرحسین جوابش این جفا نبود .
. سروده باقری پور بشنو از زینبِ و زندانِ کوفه - که بوده مدتی مهمان کوفه چنین مرثیه و نوحه سرائی - زبهر آن شهیدانِ خدائی بوَد امروز روزِِ هفتِ دلدار - دراين هفت روز خوردم غصّه بسيار دراين هفت روزديدم بس مصيبت - دراين هفت روز ديدم رنج وزحمت دراين هفت روز من ظلمِ فراوان - بديدم تا كنون ازقومِ عدوان دراين هفت روز ديدم تازيانه - زشمروزجردون با هر بهانه دراين هفت روزديدم گريه وآه - نديدم آب ونان زين قوم گمراه دراين هفت روز بوده گريه كارم - بجزگريه دگرراهي ندارم دراين هفت روزدربازارِكوفه - بديدم طعنه ازاغياركوفه دراين هفت روزبسكه گريه كردم - نشانش مانده دررخسارزردم سرِهركوچه وبازاررفتم - به هرجمعي كه بُد اغياررفتم عبيدالله دون درمجلسِ خويش - نموده قلبِ مارا ازستم ريش بسي زخم زبان كرده نثارم - رسيده تاكجا اين روزگارم به قلب خسته وحال پريشان - نموده جمع مارا كنجِ زندان سكينه،فاطمه،كلثوم وسجاد - ستمها ديد ازاين قومِ زنازاد چگويم من ازاين حال پريشان - حسين جانم حسين جانم حسين جان نما اي باقري كوتاه مطلب - كه نتواني بيانِ حال زينب 👇
دشتی حسین علیه السلام فدای چشم چون دریای زینب بمیرم واسه ی غمهای زینب شب هفتم سر قبر حسینش چقدر خالیه امشب جای زینب شب هفتم شده زینب کجایی سر قبر حسین خود بیایی شب هفتم کنار قبر سقا بگو ام البنین داد از جدایی یه گوشه زار و تنهایی رقیه گرفته ذکر بابایی رقیه به یاد اصغر شیرین زبونش داره میخونه لالایی رقیه بگو پس نور چشمای ترت کو بگو شبه پیمبر اکبرت کو نه حر موند و نه عبدالله و قاسم ابالفضل ،ساقی آب آورت کو شب هفتم شد و قلبم کبابه همه دنیا به چشم ما سرابه امون از داغ طفل شیرخواره که حالش از همه بدتر ربابه میسوزونه غمت از ما پر وبال چه سخته همسفر با قوم دجال تو بیداری که پیش شمر و زجرم تو خوابم میرم هرشب بین گودال شب هفتم گرفتم روضه سر امان از ناله ی پر سوز خواهر اسیر شمر بودم من اگر که نبودم مجلس ختمت برادر بنال ای دل از این غم بی شماره ندارد اسمانم یک ستاره شب هفتم شده شیون کن ای دل به یاد آن گلوی پاره پاره .
. بانوی محمل نشینم قبله گاهم این سر است(یادگار مادر است) خطبه های آتشینم ذوالفقار حیدر است(یادگار مادر است) حسین،حسین(زیبا هلال آسمان زینب) حسین،حسین(قرآن بخوان آرام جان زینب) وارد کوفه شده جمع اسیران ای خدا(قلب زینب غمسرا) رأس خونین شهیدان جا گرفت بر نیزه ها(قلب زینب غمسرا) تا صدای قاری قرآن به نیزه شد بلند(کوفه شد کرب و بلا) مردم بی دین به استقبال زینب آمدند(کوفه شد کرب و بلا) بر سر نیزه عجب چهره نمایان می کنی(من به قربان سرت) محمل بی پرده ام را خوش چراغان می کنی(من به قربان سرت) زینت دوش نبی آویزه ی دروازه شد(داغ زینب تازه شد) رأس شه با خواهرش در کوفه هم آوازه شد(داغ زینب تازه شد) آفتاب سر تو از افق نیزه دمید(یا شهید ابن شهید) خون تازه ز سر و محمل زینب بچکید(یا شهید ابن شهید) با ادب باشید هان ای ناقه ها ای سنگ ها(کوفیان بی وفا) تا بخوانم خطبه ای هم قافیه با سنگ ها(کوفیان بی وفا) صوت قرآن تو بر نیزه ربوده دل من(ای همه حاصل من) ای هلالم شده ای قبله گه محفل من(ای همه حاصل من) .