eitaa logo
انگاشت | مارکت علوم انسانی (نسل زد)
126 دنبال‌کننده
287 عکس
109 ویدیو
11 فایل
جایی از نسل زد برای گفتن از مسائل فرهنگی،نقداجتماعی،علمی،ادبی و خلاصه روایتی از تجربه زندگی! 👤[ایده های یک #دهه_هشتادی]: @Mojshik کست باکس: https://castbox.fm/va/6100095 شنوتو: https://shenoto.com/channel/podcast/Engasht آیدی تلگرام و سروش: engasht_ir@
مشاهده در ایتا
دانلود
انگاشت | مارکت علوم انسانی (نسل زد)
تشييع جنازه فرزند شهید یاسوجی که به علت #فقر خود سوزی کرد با حضور مسئولین! اگر تا ۱۰ سال دیگر نامی
🔶️اینگونه تناقض ها طنز تلخ این روز های است. 🔷️مطمئنا امام زمانی در کار است که در طوفان حوادث امت را رها نکرده و از خیلی از مدعیان پای کار تر است. 🔶️آنچه که ما را مصمم تر می کند نه نالیدن که کردن است. با قلم، با جان و با هر کاری که در توانمان است. 🔷️ما از درد ها نمی نالیم. سخن می گوییم تا با علم به سوال به جواب نیز علم پیدا کنیم. @enegasht_ir
هدایت شده از فلسفه دین اسلامی
احیای متافیزیک و فلسفه در محیط‌های علمی.mp3
45.43M
💥نشست احیای متافیزیک و فلسفه در محیط های علمی 🎤ارائه دهنده: پروفسور 👤دبیرعلمی: دکتر سید جواد میر خلیلی 🏢پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی کانال فلسفه دین اسلامی https://t.me/Islamic_Philosophy_of_Religion
آفت علم غرور است. غرور عاملی است که را از مسیرش باز می دارد و بدان چه کم و بیش آموخته گمراهش می کند. این که من و شما می نویسیم نه از ما که از سفره نعمت خدا است. این علم روزی ماست که باید زکاتش را بدهیم که به هیچ وجه با غرور نمی سازد. غرور جایی هست که فکر می کنیم چرخش و قلم سیاهی کاغذ از ماست که نه؛ هموست که قلم بدست ما می چرخاند و اگر بخواهد؛ خود دست و قلم از چرخش باز می دارد. یادآوری مسیر و صاحب مسیر، بن را از دل عالم می زداید و در هر مرحله از رشد و پیشرفت در راه میوه را جانشین آفت می کند.
انگاشت | مارکت علوم انسانی (نسل زد)
آفت علم غرور است. غرور عاملی است که #عالم را از مسیرش باز می دارد و بدان چه کم و بیش آموخته گمراهش
💠دعای من در این شبهای مبارک برای شما و خودم؛ کنار رفتن حجاب از قلب مان و توجه بیش از پیش به مشکات هدایت معرفت است. 💠ان شاءالله که بنده باشیم. @enegasht_ir
✒ از جمله اشکالات ترجمه مباحث علوم انسانی؛ یکسان انگاری social با جامعه و متضاد آن با فرد است. از اساس آنچه که در علوم انسانی غرب به اجتماع می شناسیم و در نسبت با آن علوم اجتماعی را مدون می یابیم از نوعی نارسایی مفهومی آسیب دیده است. اصل دعوا در علوم اجتماعی آن است که انسان ها بر اساس نیاز ها با هم شراکت می کنند تا به رفع متقابل آن نیاز ها دست یابند. در سوی دیگر نیز برخی مسائل انسان هست که بدور از حوزه اشتراک است. با این تلقی آن علومی که کنش انسان را به مثابه روابط پدیده های انسانی در رفع نیاز های مبتنی بر شراکت برسی می کند را علوم اشتراکی می نامند. در اینجا تمام پارادایم های مشهور در این علوم نیز به همین نظام معنایی اعتبار می شود. با این حساب ما در وام گیری اندیشه های غرب؛ از آنجا که مبتنی بر جهانبینی مان نزاع بر فرد و اجتماع داریم نمی توانیم به همگونی صرف این دو گونه از کنش شناسی مدعی شویم. @enegasht_ir
از جمله بیانات آیت الله احمد عابدی در آسیب شناسی حوزه های علمیه: ضعف ادبیات [عرب] کارایی حوزه را کم کرده است. @enegasht_ir
انگاشت | مارکت علوم انسانی (نسل زد)
از جمله بیانات آیت الله احمد عابدی در آسیب شناسی حوزه های علمیه: ضعف ادبیات [عرب] کارایی حوزه را کم
یادداشت📃 از مسائلی که طلاب در حوزه علمیه بدان کم توجهند ادبیات عرب است. بسیاری فکر می‌کنند که این درس منطبق بر نیازهای آنها نبوده و عملاً ربطی به رسالت طلبگی شان ندارد لذا از کنار آن آسان گذشته ولی در روند علم آموزی و خروجی دهی؛ همواره ضعف ادبیات عرب را در پژوهش های خود موثر می بینند. به طور کلی باید گفت که تمامی علوم انسانی و دانش های زیر مجموعه آن متکی به سه زبان هست، لاتین عربی و عبری. کسی در غرب و شرق بر قله های دانش عالی_ انسانی می نشیند که در یکی از این سه زبان مسلط باشد. این‌ها دقیقاً سه زبان پایه دین بزرگ ابراهیمی یعنی اسلام مسیحیت و یهودیت اند. هر خوانش انسان شناسانه که از آن تلقی خاصی از کنش های انسانی فهم شود متکی به نوعی الاهیات بوده که کلید اخذ آن زبان آن الهیات است. در مجامع علوم عالی_ انسانی جهان و مخصوصا مد نظر ما ایران، هیچ کس به صرف دانستن انگلیسی و استفاده از ترجمه ها و متون دست دوم فارسی نمی تواند داعیه نظریه پردازی داشته باشد. قریب به اتفاق متون فلسفی، فقهی، حدیثی_تاریخی و.... اصلا خود کتاب مقدس ما قرآن؛ به زبان عربی می باشد. اگر کسی بدون تسلط به زبان دین بخواهد خود را اسلام شناس بخواند باید بدین پرسش پاسخ دهد که چگونه وقتی‌ نمی تواند متون دین را بفهمد از آن معارف استخراج کرده و اضهار نظر قطعی می نماید؟ درست که در نوع آموزش حوزه علمیه گرفتار آسیب است اما عدم اهتمام به این دانش عملا بنیان حوزه علمیه فهم دین را بر باد می دهد چه رسد به مدعیانش. خلاصه آنکه ادبیات کلید دانش دین و نظریه پردازی و تحقق امتداد های اجتماعی آن است. با یاد گیری و آموزش درست ادبیات عرب است که نسل های آینده حوزه علمیه توان تعمق در منابع، بهره گیری و تشکیل چرخه معرفت معطوف به دین و دیالوگ یافته هاشان با عموم را دارند. @enegasht_ir
مقاله📃 در نیمه قرن دوم بیستم و شروع نهضت های آزادی بخش در قرن انقلاب ها، نگاهی نو در خداشناسی مسیحیت در کشور های لاتین، آفریقایی و دیگر ملل جهان سوم و گروه های فمينيستی متنی بر تلقی کاتولیک صورت گرفت. این نگاه با قرائت های نوین از کتاب مقدس، به تجدید نظر در نوع رابطه مذهب و سیاست، دین جامعه و.... پرداخت. این نگاه با اصولی چون تقدم عمل بر اندیشه، تغییر نه تفسیر جهان، تحقق عدالت علیه ستم به نفع خداوند، نجات الهی در بستر امر سیاسی، گناه پنداری ظلم سیاسی و ساختار های استبدادی و محقق در سه شاخصه الاهیات سیاه، لاتین و فمينيستی به مبارزه با خوانش های سنتی و حکومت های توتالیتار و امپریالیستی و اصلاحات سیاسی_ اجتماعی پرداخت. این خوانش و امتداد های اجتماعی آن به تشکیل شورای دوم واتیکان و مواضع دیگر اصحاب کلیسا در برابر این خوانش به نام الاهیات رهایی بخش مسیحی انجامید. در همان زمان در نیمه دوم ۱۹۶۰ و نیمه اول ۱۹۷۰ نگاه های مجدد دینی در ایران با ظهور افرادی چون مطهری، شریعتی، بهشتی و... طبق انقلاب اسلامی امام خمینی با اخذ اندیشه سیاسی ولایت فقیه به تلاش های احیای دینی و مبارزه با ظلم و تحقق جامعه آرمانی مهدوی پرداخت. این واقعه که در ۱۹۷۹ به پیروزی دین مداران علیه سلطنت دست نشانده غرب گرا و تشکیل جمهوری اسلامی انجامید؛ توجهات بسیاری در متفکران شرق و غرب را به خود جلب کرد. حتی اشخاصی چون لئوناردو بوف الاهی دان پرکار نیکاراگوئه ای، صریحا به تلازم دیالوگ میان اسلام و مسیحیت [با گرایش های مبارزاتی دینی علیه ظلم] اشاره کرد. با این حال پرسشی میان اسلام پژوهان غرب و شرق و اندیشمندان ایرانی ایجاد شد که آیا به گونه ای می توان از قرائتی رهایی طلبانه در الاهیات اسلامی سخن گفت؟ ما با تعریف شیعه به عنوان الاهیات رهایی بخش به پاسخ گویی می پردازیم. (۱) @enegasht_ir
بدون شرح از تدبیر لیبرال ها