eitaa logo
انگاشت | مارکت علوم انسانی (نسل زد)
135 دنبال‌کننده
284 عکس
108 ویدیو
11 فایل
جایی از نسل زد برای گفتن از مسائل فرهنگی،نقداجتماعی،علمی،ادبی و خلاصه روایتی از تجربه زندگی! 👤[ایده های یک #دهه_هشتادی]: @Mojshik کست باکس: https://castbox.fm/va/6100095 شنوتو: https://shenoto.com/channel/podcast/Engasht آیدی تلگرام و سروش: engasht_ir@
مشاهده در ایتا
دانلود
✒ از جمله اشکالات ترجمه مباحث علوم انسانی؛ یکسان انگاری social با جامعه و متضاد آن با فرد است. از اساس آنچه که در علوم انسانی غرب به اجتماع می شناسیم و در نسبت با آن علوم اجتماعی را مدون می یابیم از نوعی نارسایی مفهومی آسیب دیده است. اصل دعوا در علوم اجتماعی آن است که انسان ها بر اساس نیاز ها با هم شراکت می کنند تا به رفع متقابل آن نیاز ها دست یابند. در سوی دیگر نیز برخی مسائل انسان هست که بدور از حوزه اشتراک است. با این تلقی آن علومی که کنش انسان را به مثابه روابط پدیده های انسانی در رفع نیاز های مبتنی بر شراکت برسی می کند را علوم اشتراکی می نامند. در اینجا تمام پارادایم های مشهور در این علوم نیز به همین نظام معنایی اعتبار می شود. با این حساب ما در وام گیری اندیشه های غرب؛ از آنجا که مبتنی بر جهانبینی مان نزاع بر فرد و اجتماع داریم نمی توانیم به همگونی صرف این دو گونه از کنش شناسی مدعی شویم. @enegasht_ir
✒ از دیگر از اشتباهات ترجمان روشنفکران نسل اول در علوم معادل گیری civil، خصوصا در عبارت civil society به معنی جامعه مدنی است. civil به مفهوم شهر دلالت نمی کند. معادل مدینه یا شهر police بوده که ریشه یونانی دارد. ما قانون، ضابطه، یا قانون مندی را برمی گزینیم که‌ این با استعمالات متون علوم اجتماعی غرب همسان است. در نتیجه ترکیب این عبارت در مفهوم آن به محیط اشتراکی قانونمند درک ما را از دلالت صحیح آن و تضاد آن با جامعه مدنی بهتر می کند. با چنین دقتی دیگر می توان از رسالت نا همگون اندیشه علوم انسانی غربی ما مفروضات وحیانی مقدم بر درک سیاسی ما و لزوم استقلال‌ در تولید معطوف به بوم این قبیل دانش ها سخن گفت. @enegasht_ir
✒ ملت در حوزه اجتماع یا اشتراک انسانی معطوف به اصل است. اصلی که ضامن وحدت انسانی تحت دولتی است که از دل آن بر آمده و اداره آن افراد انسانی را مد نظر دارد. ملت در نگاه دین متوقف بر آیین الهی است. اما در تلقی غربی از سویه مدرنش، عبارت است از ارزش های انسانی که انسان را مدار و همان اصل حاکم بر اشتراک سیاسی شهری (و مفهوم شهروندی) می داند. اما در هر دو تعبیر سویه های مشترکی رخ نمایانده. مهم ترین این وجوه تشابه در جهان جدید، اساس تشکیل جماعت ذیل عنوان کشور، بر پايه نظام معنایی حاکم بر آن وحدت انسانی است. خواه آن اصل ارزش های وحیانی باشد یا مفاهیم انسان مدار. تمامی تنظیمات پدیدار های انسانی خرد و کلان همگی بر همین مبانی قوه ظهور یافتند. بدین ترتیب، تمام قرائت ها از ملیت؛ در دایره علوم اجتماعی و پارادایم های آن، روابط درون مللی و سلوک تاریخی جوامع از این جهت گویی متفق اند. @enegasht_ir