eitaa logo
انگاشت | مارکت علوم انسانی (نسل زد)
112 دنبال‌کننده
298 عکس
109 ویدیو
11 فایل
جایی از نسل زد برای گفتن از مسائل فرهنگی،نقداجتماعی،علمی،ادبی و خلاصه روایتی از تجربه زندگی! 👤[ایده های یک #دهه_هشتادی]: @Mojshik کست باکس: https://castbox.fm/va/6100095 شنوتو: https://shenoto.com/channel/podcast/Engasht آیدی تلگرام و سروش: engasht_ir@
مشاهده در ایتا
دانلود
مقاله📃 در نیمه قرن دوم بیستم و شروع نهضت های آزادی بخش در قرن انقلاب ها، نگاهی نو در خداشناسی مسیحیت در کشور های لاتین، آفریقایی و دیگر ملل جهان سوم و گروه های فمينيستی متنی بر تلقی کاتولیک صورت گرفت. این نگاه با قرائت های نوین از کتاب مقدس، به تجدید نظر در نوع رابطه مذهب و سیاست، دین جامعه و.... پرداخت. این نگاه با اصولی چون تقدم عمل بر اندیشه، تغییر نه تفسیر جهان، تحقق عدالت علیه ستم به نفع خداوند، نجات الهی در بستر امر سیاسی، گناه پنداری ظلم سیاسی و ساختار های استبدادی و محقق در سه شاخصه الاهیات سیاه، لاتین و فمينيستی به مبارزه با خوانش های سنتی و حکومت های توتالیتار و امپریالیستی و اصلاحات سیاسی_ اجتماعی پرداخت. این خوانش و امتداد های اجتماعی آن به تشکیل شورای دوم واتیکان و مواضع دیگر اصحاب کلیسا در برابر این خوانش به نام الاهیات رهایی بخش مسیحی انجامید. در همان زمان در نیمه دوم ۱۹۶۰ و نیمه اول ۱۹۷۰ نگاه های مجدد دینی در ایران با ظهور افرادی چون مطهری، شریعتی، بهشتی و... طبق انقلاب اسلامی امام خمینی با اخذ اندیشه سیاسی ولایت فقیه به تلاش های احیای دینی و مبارزه با ظلم و تحقق جامعه آرمانی مهدوی پرداخت. این واقعه که در ۱۹۷۹ به پیروزی دین مداران علیه سلطنت دست نشانده غرب گرا و تشکیل جمهوری اسلامی انجامید؛ توجهات بسیاری در متفکران شرق و غرب را به خود جلب کرد. حتی اشخاصی چون لئوناردو بوف الاهی دان پرکار نیکاراگوئه ای، صریحا به تلازم دیالوگ میان اسلام و مسیحیت [با گرایش های مبارزاتی دینی علیه ظلم] اشاره کرد. با این حال پرسشی میان اسلام پژوهان غرب و شرق و اندیشمندان ایرانی ایجاد شد که آیا به گونه ای می توان از قرائتی رهایی طلبانه در الاهیات اسلامی سخن گفت؟ ما با تعریف شیعه به عنوان الاهیات رهایی بخش به پاسخ گویی می پردازیم. (۱) @enegasht_ir
مقاله📃 ادامه.... لازمه پاسخ گویی در مقام رد یا قبول الاهیات رهایی بخش توضیح اصطلاح، بیان اصول و امتداد های اجتماعی این خوانش است. رهایی طلبی در اصطلاح نجات خود و دیگران از هر گونه استکبار عامل و ساختار ستم و تحقق انسان توحیدی است. این الاهیات مبتنی بر آگاهی بر رهایی بخشی و انگیزه بخشی موافق آن آگاهی، فرصت سازی و اقدام معطوف به آگاهی مذکور به ظهور در متن خارج می انجامد. اما فرض در کیفیت آگاهی بر اساس این اصول است: توحید در تمام شئون، تفسیر آدم و عالم و تغییر آن معطوف به غایت فهم شده از آن تفسیر، تقدم اندیشه بر عمل، ربوبیت تامه خداوند در خلقت و احاطه وی بر تمام هستی، شریان عدالت الهی در نظام احسن آفرینش و غلبه نهایی خیر بر شر، تحقق عدالت توسط انسان توحیدی در جهت غایت انسانی علیه ظلم، آرمان ولایت الهی و حکومت صالحان (معصومین روات نائب از ایشان)، نجات انسان در بستر توحید در امر سیاسی، گناه پنداری ظلم فردی تا شئون سیاسی_ اجتماعی و ساختار های سرکوب گر بر آمده از آن، اطلاق دین در نسبتش با سیاست و تعریف سیاست در امتداد حیات دینی، تقوا محوری در ارزش گذاری انسان و نفی هرگونه سیستم طبقاتی و جنسیتی برساخته سوداگران، تحدید رفتار های انسانی در دایره حقوق و تکالیف الهی با فهم نسبت دو سویه انسان و پروردگار. موجّه بر این فروض است که می توان دست به خوانی رهایی بخش از الاهیات؛ با تعمیق در تراث دینی و مواجهه انتقادی با هم‌تراز کاتولیکی اش زده، این شاخه را در ادامه خداشناسی اسلامی به حساب آورد. (۲) @enegasht_ir
مقاله📃 ادامه..... قرائت رهایی بخش از اسلام، با نگاهی که به انسان مسلمان عرضه داشته او را به سمت حرکت های رهایی بخش سوق می دهد. این خوانش مبتنی بر غایت انسان_ یعنی بُعد توحیدی اش_ بودن او را معنا یابی کرده و در همان جهت سعی بر نجات وی از وضع موجود به وضع مطلوب دارد؛ چرا که اساس هرگونه آرمان خواهی در همان وضع مطلوبی است که بر تارک اندیشه او می درخشد. او با تلقی که از مطلوب خود دارد در برابر ظلم سر به زیر نمی آورد. حال این ظلم به هر نحوی که می خواهد باشد خواه ظلم عامل و خواه ظلم ساختار. انسان معتقد به نجات و رهایی، شان الهی انسان و رضایت و مرضیت شارع را از هر چیزی بالاتر می انگارد. این دقیقا همان توجیهی است که انسان را از نهیلیسم سایه افکنده بر مارکسیسم و روزمرگی (ابزودیسم) ناشی از لیبرالیسم دور می کند. انسان رهایی طلب آموخته که معنایی در زندگی خود دارد که با هیچ فلسفه و ایدئولوژی مادی و سکولاری قابل جمع نیست. با این حساب این معنا او را از رکود در آورده، وادار به حرکت معطوف به معنای خود می کند که با تحقق عدل و زمینه رشد هر انسان و نفی ظلمه؛ رَهنمای سیر صیرورت ابدی در حقیقت مقوم آدم و عالم می شود. (۳) @enegasht_ir
مقاله📃 ادامه..... پرسش از سابقه تاریخی این مبانی مفروض و جوانه های آن در جهان اسلام؛ نقطه ثقل پذیرش این امتداد الاهیاتی است. ما در مبانی مذکور با برشمردن توحید تامه الهی، ولایت الهی (امامت) و عدل می توانیم فرق یا گرایش های های پسا پیامبر (صل الله) از اسلام را که تطابق با این اصول دارند را به این مفهوم تفسیر کنیم. تخصیص مدنظر با زدودن نگاه های کلامی عامه؛ شیعه را در این حیث معتبر کرده و وجهه رهایی بخشی آن مکاتب را فرو می‌کاهد. در تطور تاریخی شیعه بر واگرایی از ظلمه و تعمیق اجتماعی_ سیاسی خود با اصالت انگاری خوانش خاصه از صدر اسلام تا کنون، بی شک شیعه عاشورا را نماد نجات بخشی انسان در سلوک حیات توحیدی اش می داند. شهادت سبط نبوی و سیر وقایع پیش و پس از عاشورا، رجعتی در پای فشاری بر ارزش های سال های دعوت رسول گرامی بود. حادثه کربلا در ظاهر هر چند که به قتال فجیع امام و اصحاب و غلبه حکومت جبار انجامید اما شریان عدالت خواهی نهضت حسینی؛ سلسله حرکت های مجانسی را رقم زد که در کمتر از سده ای پایه های ملک عربی بنی امیه را فروپاشید. (۴) @enegasht_ir
مقاله📃 ادامه..... شیعه اما در تطور تاریخی اش هر چند با فراز و فرود های بسیاری در متن جهان اسلام رو به رو شد اما ضلع دیگر حماسی این قرائت _مهدویت_ او را در روند آرمانی خاصی منحصر داشت. مهدویت گویی کار ناتمام پیشوایان مقدس در عاشوراست. فرصتی که هر آن با مهیا شدن شرایطش، خواهان سرکشی بر فرمانروایی مستکبران است. همین اندیشه در برون رفت نهضت امام خمینی از سلطه طاغوت داخلی و سران مشرقین رخ نمود. این را حتی از دعای نمادین رهروان قیام اسلامی نیز می‌توان فهمید: خدایا، خدایا، تا انقلاب مهدی از نهضت خمینی محافظت بفرما... . عاشورا و مهدویت، علیرغم مفاهیم موَلَّد خاص خودشان دو نحو از حرکت انسان توحیدی را تشخص داده اند. کنش پیوسته با مبانی، دو گونه رفع تکلیف را در نفی باطل از برائت قلبی و ظهور عملی اش مشروع می داند. رهایی انسان از اغوا در اصل چیزی جز رفع مانع در رشد [توحیدی] وی نیست. اینکه انسان نصرت یابد یا جام شهادت سر کشد هیچ کدام خارج از فیض قدسی نبوده بلکه صورتی از کمال را رقم می زند. حتی می توان گفت که هر کدام دو نقطه از درجات مبارزه الهی است و در هر حرکت نجات بخش، سیاقی از هر نوع در این مدار صفر تا صدی بروز دارد. با این حساب به هیچ وجه، اخراج، تبعید، شماتت و البته پیروزی های مقطعی نبایست که رهزن منطق و دل اقامه گر آن معروف گردد بالعكس، باید شکلی از تحقق آن معروف در بستر حیات طیّبه فردی_ اجتماعی تلقی گردد. (۵) @enegasht_ir
انگاشت | مارکت علوم انسانی (نسل زد)
مقاله📃 ادامه..... شیعه اما در تطور تاریخی اش هر چند با فراز و فرود های بسیاری در متن جهان اسلام ر
مقاله📃 ادامه..... نتیجه بنا بر آنچه تا کنون بیان داشتیم شیعه، تنها فرقه ای است که قدرت هضم، انتقاد و بومی سازی این گرایش الاهیاتی را داراست. ترسیم مبانی و پرداخت های الاهیاتی عملی در تحقق حرکت های نجات گرایانه می تواند در مقابل رخوت هزاره سوم مفهوم آرمان گرایی و انقلاب را احیا کند. هر چند سر انجام خروش رهایی بخش شیعی ممکن است در ظاهر به شکست مختوم گردد اما، همان الاهیات ناظر بر چنین حرکت هایی می تواند مقاومت را نوعی سلوک تلقی کند که مطابق با تکوین غایی خلقت آدمیان است. (۶) @enegasht_ir
فهرست مقالات و یادداشت های منتشر شده در کانال: مجموعه متن ها با هشتک: @engasht_it