eitaa logo
انگاشت | مارکت علوم انسانی (نسل زد)
111 دنبال‌کننده
298 عکس
109 ویدیو
11 فایل
جایی از نسل زد برای گفتن از مسائل فرهنگی،نقداجتماعی،علمی،ادبی و خلاصه روایتی از تجربه زندگی! 👤[ایده های یک #دهه_هشتادی]: @Mojshik کست باکس: https://castbox.fm/va/6100095 شنوتو: https://shenoto.com/channel/podcast/Engasht آیدی تلگرام و سروش: engasht_ir@
مشاهده در ایتا
دانلود
مقاله📃 از جمله پیامد های انقلاب صنعتی تخصص گرایی در فراگیری علوم بود. در این وضعیت علوم طبیعی از فلسفه استقلال یافتند. دانش های محاسباتی در امتداد خود فنون را درشاخه های مهندسی و تکنیکی سامان دادند. ریاضیات و فیزیک از هم جدا شدند. شیمی نیز در قالب مدرن به دانش های مختلفی هیئت یافت. محصول تطور فلسفه نیز اتیان دانش های انسانی humanities از جمله روانشناسی، اقتصاد و غیره شد. در اواخر دهه هشتاد و شروع دهه نود میلادی اطلاعات جایگزین صنعت در محوریت عصر جدید شد. رشد وب، تلوزیون و فناوری های دیجیتال بار اصلی اين انقلاب را به دوش کشیدند. علوم طبیعی به لزوم فهم مبانی الهیاتی و فلسفی خود برآمدند. دانش های انسانی نیز از ساختار تجویزی به توصیفی عقبگرد کردند. نتیجه آنکه با سقوط دولت رفاه در دکترین ریگان_تاچر از کنترل امواج معضلات اجتماعی_ اقتصادی از دست متولیان علوم انسانی درآمد. راه درمان این امر در توجه به اندیشکده ها صورت گرفت. از حدود سال ۲۰۱۰ شبکه های اجتماعی در وضعیت نو پدیدی قرار گرفتند. دیگر اطلاعات به صورت خام و با تحلیلی اولیه به کاربران نمی رسید. شبکه ها موجب عرضه داده های مختلفی نه به صورت محدود بلکه با اشتراکی چند ملیتی شدند. فیسبوک، یوتیوب و غیره بر خلاف ایمیل و وبلاگ و غیره خاصیت انتقال بینا انسانی در روابطی نامحدود داشتند. در این زمان اطلاعات به صورت هدفمند و در سطح مختلف بدست کاربران می رسید. در اینجا هر کاربر خود خبرنگار، عکاس، راوی و در نتیجه رسانه بود. اکنون زمانه جریان اطلاعات؛ (شناخت) نام گرفت. جریان اطلاعات به نحوی هوشمند به کاربر عرضه می شود. هوشندی در اینجا یعنی شبکه خاصیت فرمان پذیری از پشتیبان آن بواسطه کد نویسی های سرور را دارد. همین امر نحوه دریافت اطلاعات را برای هر کاربر منحصر به فرد می سازد. جریان اطلاعات عصر شناخت انفجاری از موضوعات و سپس دانش های مرتبط بدان هاست. جوامع به داد و ستد فرهنگی، علمی و فکری مشغول اند. حاکمیت ها مورد تمرکز تحلیل و اتصال بسیاری از جریان های اطلاعت به یکدیگر اند. اینگونه رکن فرمان دهی ملت ها در بدست گیری شناخت آن ملت هاست. شناخت با مقوله نهاد های متولی آن نسبت دارد. نهاد های علم در سطح و شاخه های گوناگون، جریان اطلاعات را در طبقه نخبگانی و از آن به عرف های خاص و عام جامعه متعین می سازند. این امر به نهاد های علم در ساختار های قرن ۱۹ و ۲۰ به تخصص گرایی روی آوردند. محصول این امر تزریق مجزای معارف به جامعه و نحوه اعمال قدرت سیاسی بود. اکنون با در هم تنیدگی جوامع و نیاز های آنان دولت ها نیز روی به پیچیدگی بروکراتیک آوردند. جریان اطلاعات در این عصر میان نهاد علم، قدرت و جامعه نیاز به در هم تنیدگی دارد. چنین صورتی از ترکیب هوشمند شناخت ها برای اداره جامعه، تشکیل روابط و رفع نیاز های آن را شناخت میان رشته ای می گویند. نهاد دانش نیز در باز تعریف خود به آموزش و تولید میان رشته ای می پردازد. (۱)
نهاد مولد دانش میان رشته ای نیاز به نقشه علمی دارد. در نقشه علمی [جدا از مباحث مطرح در آن] علوم در رکن انسان، مبداء و طبیعت تقسیم می گردند. سپس در بافت تار مانندی حلزونی شکل، موضوعات علوم اصلی و فرعی مشخص می شوند. هر دانش در نقشه علمی با دو مفهوم مرکز و پیرامون سر و کار دارد. دانش مرکز موضوع اصلی در یک علم خاص است. دانش های پیرامون نیز در اصل خروجی هایی از دیگر علوم اند که به موضوع دانش مرکزی ربط پیدا کرده اند. محل ربط هر دانش مرکز با دانش مرکزی دیگر مهد دانشی پیرامونی است. در ادامه خود این دانش های پیرامونی نیز در نسبت با هم خود مرکزی تلقی شده به تحقق دانش های پیرامونی طبقه دوم، سوم و غیره می انجامند. همان طور که گفتیم اندیشکده ها واسطه نهاد علم و نهاد های اداره جوامع اند. اما تخصص گرایی در بهترین صورت چینش متخصصینی در چند رشته را ایجاد می کند که قادر به خروجی مشترک نیستند. آنچه که در نهاد علم و سپس اندیشکده ها لازم است ربط شناخت های به ظاهر مجزا با هم است. با استمداد از نقشه علمی، دانش های پیرامونی، نقطه ربط دانشمندان و اندیشمندان حوزه های مختلف در خروجی مشترک برای رفع نیاز جامعه و دولت اند‌. اکنون سیر بحث به چرایی لزوم تولد دانش های میان رشته ای پرداخت. جریان هوشمند اطلاعات همان تبیین نقطه ثقل عصر جدید و نیاز هایش بود. در مرحله بعد وضع تخصص گرای نهاد های علم و اندیشکده ها و نیاز های در هم تنیده جوامع و نهاد متولی کنترل آنها، ناهمگونی این دو کفه ترازو را نشان داد. راه برون رفت از این وضع نگاه چند بعدی به این شبکه نیاز در مقام موضوع دانش است. این شبکه در نتیجه موضوعیت خود به ظهور دانش های میان رشته ای ختم می شود. ترسیم نقشه علمی و نسبت سازی موضوعات مجزای علوم با هم به بافتار پیچیده ای از دانش های مرکز و پیرامون می رسد. این امر چونان روش تفکری کلید تعین علوم میان رشته ایست. (۲) @engasht_ir
فهرست مقالات و یادداشت های منتشر شده در کانال: مجموعه متن ها با هشتک: @engasht_it