eitaa logo
جمهوری/ محمد صادق شهبازی
3.3هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
771 ویدیو
58 فایل
بازخوانی انقلاب مردم
مشاهده در ایتا
دانلود
م. کریمی بنده چند تجربه جدید داشتم که گفتنش می‌تونه برای دفعات بعدی مفید باشه؛ چندتای اولی نقده و چندتای بعدی خاطره: ۱. اقدام به تبلیغات میدانی در مناطق و روستاها می‌تونه جدی‌تر دنبال بشه و باید اعضای ستادها رو بیشتر به این سمت بکشونیم. ۲. در تبلیغات میدانی و ایستادن در میادین پرتردد، بیشترین محتوایی که وجود داشت تا به مردم بدیم، یکسری عکس و پوستر شعاری بود. درحالی‌که بهتر بود تراکت‌های کوتاه و اقناعی بیشتر چاپ بشن. اون شب‌نامه‌ای که روز آخر تبلیغات تهیه شده بود عالی بود؛ از اون جنس محتوا بیشتر نیاز داریم. پوستر عکس و شعار فقط به درد زدن به در و دیوار ستاد می‌خوره، نه تبلیغ میدانی. توی تبلیغ میدانی باید جدا از صحبت خودمون، محتوای اقناعی به طرف مقابل بدیم که متاسفانه خیلی کم‌رنگ‌تر از عکس‌های بزرگ و پوسترهای شعاری بود. ۳. بنده همون روزهای اولی که لینک‌های ثبت‌نام در ستاد در کانال‌ها ارائه شد، ثبت‌نام کردم ولی چندین روز بعد سراغ بنده اومدند و لینک گروه ارائه شد و کارها شروع شد. یکی از دلایل این‌که دیر شروع کردیم و از رقیب عقب موندیم، جدای از درگیری‌های درون‌گفتمانی، همین تعلل ستاد بود. ۴. در تبلیغات این دوره فهمیدم خیلی از ماها، به اشتباه فکر می‌کنیم اکت‌های مناظره‌ای کاندیداها تعیین‌کننده رییس‌جمهوره و عملا با این تفکر به شعور مردم اهانت می‌کنیم. درحالی‌که این‌طور نیست؛ مردم اگر ۹۲ به روحانی رای دادن، به‌خاطر تیکه «گازانبری» نبود؛ مردم از تورم سنگین ۹۰-۹۲ خسته بودن و به جریان مقابل ما رای دادن. این انتخابات هم همین بود، جدای از آراء قومیتی، بنده که در روستای حاشیه کرج، باقرشهر، نازی‌آباد و شهرستان خودمون تبلیغ کردم؛ مدام با این چالش روبرو بودم که اگر شماها خوب بودید، چرا باز هم گرونی‌ها توی دولتتون ادامه داشت؟! پس چالش اصلی ما این بود. ۵. به‌نظرم این انتخابات نشون داد این حرف که «کار باید از کف صحنه اصلاح بشه» شدنیه‌. همیشه وقتی صحبت‌های تمدنی درمورد مردمی‌شدن همه‌چیز رو در زمان ظهور می‌شنیدم، فکر می‌کردم خیلی باهاش فاصله داریم و حتی حزب‌اللهی‌های الان هم پای کار این شکل اداره جامعه نیستن؛ ولی این انتخابات نشون داد که شدنیه. تبلیغات میدانی رو با وجود عدم حضور جدی خیلی از خواص مذهبی، خود مردم سر دست گرفتن و ۱۴ میلیون رای جمع شد. ۶. اول؛ توی محله نازی‌آباد وقتی تقریبا از تبلیغ خسته شده بودم؛ رفتم ایستگاه اتوبوس تا برگردم به سرکارم. خسته بودم و به‌جای صندلی، روی زمین نشستم. یه مرد حدودا ۵۰-۶۰ ساله کنارم نشسته بود. گفت چی دستته؟ گفتم تراکت تبلیغاتی آقای جلیلی. توضیح دادم براش و ازش خواستم رای بده. با یه حال ناامیدی گفت «تو رو که دیدم جوون خوبی هستی و این‌جوری برای یه نفر میدویی، بهش رای میدم.» یه کم دیگه صحبت کردیم و یه جمله جالب گفت: «من درواقع به خود تو دارم رأی میدم.» (نقل به مضمون). این بهم نشون داد مردم اگر صرفا تلاش واقعی ما رو ببینن، شور و انگیزه میگیرن؛ شاید انزوا و خستگی ما خیلی وقتا باعث کناره‌گیری مردم مستضعف از انتخابات میشه. ۷. دوم؛ بعضی اقوام ما هستن توی شهرستان که کلا باهاشون سر مسائل اساسی نظام بحث داریم. توی فتنه ۱۴۰۱ هم طرفدار ززآ بودن. با یه حالت ناامیدی رفتم سراغشون تا جلیلی رو تبلیغ کنم. در کمال تعجب دیدم که گفتن آره ما خودمون می‌خوایم بهش رای بدیم! خیلی برام عجیب بود! این نشون میده توی شهرستان‌ها مردم عادی و مستضعف اگر آدم مستقل و بی‌ریا ببینن، علی‌رغم اینهمه دروغ و تخریب، بازم سمتش میرن؛ حتی اگر دچار شبهه‌ها شده باشن. فقط باید ماها همتمون رو توی معرفی این اشخاص بیشتر کنیم؛ همین. بیشترین مشارکت جمهوری اسلامی زمان ۸۸ بود که احمدی‌نژاد با تکیه بر رای همین مستضعفین و شهرستانی‌ها و روستایی‌ها بیشترین رای ریاست‌جمهوری تاریخ جمهوری اسلامی رو آورد.