eitaa logo
جمهوری/ محمد صادق شهبازی
3.2هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
996 ویدیو
84 فایل
بازخوانی انقلاب مردم
مشاهده در ایتا
دانلود
3.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قسم میده دوستش رو که اسم منو بنویس من می‌خوام یکی از چشم هام را اهدا کنم به رزمنده های حزب‌الله که چشمشون رو از دست دادن https://eitaa.com/mssadeghi_ir
جنگ و مذاکره؛ و یک تجربه گران‌قیمت قسمت اول در ابتدا باید یادآور شوم که ۷ اکتبر را یک راهبرد درست و حرکت پیش دستانه و ایجابی و آفندی علیه رژیم میدانم. ایده‌ای که رژیم و طرح بزرگ آن را به گوشه رینگ برد و ضربه‌ای کاری و اساسی وارد کرد. اما رژیم چه واکنشی داشت؟ رژیم با چه منطقی جنگ خود را آغاز و تا نقطه کنونی به پیش برد؟ در این نحوه از جنگ چه عبرت‌هایی برای ما و آینده وجود دارد؟ این یادداشت به دنبال آینده مقاومت از دل یک سال و نیم گذشته میگردد. فهم درست منطق و نحوه محاسبه رژیم و حامیان وی، چشمان ما را در آینده باز و از غافلگیری جلوگیری میکند. منطق و راهبرد جنگ رژیم رژیم صهیونیستی الگویی از منطق جنگی و حذف رقیب خود ارائه داده است که میتوان با مطالعه و دقت در آن به جنگ آتی با چشمان بازتر نگاه کرد. راهبرد مرکزی: رژیم نشان داد که در جنگ خود خطوط قرمز ادعایی و اعلانی را کنار گذاشته و بی مهابا می‌جنگند تا دیوانگی و غیر قابل کنترل بودن خود را به حریف تحمیل کند و در جنگ و پسا جنگ امتیازهای لازم را کسب کند و به ثبات نزدیک شود. ۱. مرحله اصلی این منطق و راهبرد، حذف رهبران اصلی مقاومت است. تلاش صد در صدی برای حذف رهبران مقاومت و فرماندهان جهادی در غزه و لبنان نشان داد که اولین و اصلی ترین بانک اهداف رژیم آنها هستند. از منظر رژیم جنگی که آغاز میشود در نقطه‌ای پایان یا آتش بس خواهد داشت، پس چه بهتر که مهمترین سرمایه ‌های حریف را نابود کرد و چه چیزی بالاتر از رهبران مقاومت؟ از منظر رژیم مقاومت بر رهبران خود استوار است و حذف آنها به پیشبرد اهداف رژیم کمک اساسی می‌کند. ۲. در منطق رژیم ضربات سنگین و سهمگین ابتدایی، به نفع رژیم ایجاد توازن میکند، پس ضربات ابتدایی و شروع کننده جنگ می‌بایست بیشترین و قوی‌ترین ضربات را به دارایی های نظامی حریف بزند. ۳. نفوذ و ضربات غیر مترقبه راهبرد پنهانی رژیم برای پوشش ضعف جنگ رودررو است. رژیم عِده و عُده کافی برای جنگ با همه محور مقاومت را ندارد، از این روی به دنبال آن است تا با هوش و نفوذ خود (قصه پیجرها) حریف را قبل از جنگ تن به تن زمینگیر کند. در قصه پیجرها به گفته گالانت هدف عددی بین ۱۲ تا ۱۵ هزار کشته و مجروح بود که به ۳۶ شهید و حدود ۴ هزار جانباز منتهی شد. ۴. غافلگیری در هدف قراردادن اهداف ذکر شده. رژیم به دنبال هزینه گرفتن‌های ناگهانی است. بعد از غافلگیری در ۷ اکتبر و شکست مفتضحانه، رژیم تصمیم گرفت که از انفعال درآمده و بصورت آفندی و فعال بر جبهه مقاومت هجوم آورد. رژیم در بیداری و فعالیت صد در صدی بسر میبرد و از دیگر سوی در لبه پرتگاه وجودی. اینک اوست که آینده خود را تعیین میکند از این روی به دنبال اول برخیز و تو‌ بکُش است، تا نابود نشود. ۵. رژیم علاقمند به حضور آمریکا و ناتو در جنگ بزرگ و سریع با ایران است اما این ایده کمی دور بنظر میآید اما ایده نزدیک‌تر چه می تواند باشد؟ ضربه انفرادی رژیم با حمایت آمریکا و پناه بردن به آمریکا با ایجاد معادله "اوضاع میتواند از این بدتر هم باشد پس بیاییم آتش بس کنیم". منطق ضربه اساسی سپس آتش بس برای رژیم این فرصت را فراهم می‌آورد که هم از خطرات بزرگ خلاص شود هم به خود فرصت استراحت و بازیابی دهد. در نتیجه ضربه بعدی به محور مقاومت (فلسطین یا یمن یا لبنان یا عراق یا ایران) ضربه‌ای حساب نشده و غیر متوقع از قبل خواهد بود، کاملا متهورانه و با حمایت آمریکا. عبرت‌ها حرکت بعدی رژیم در یک نحوه محاسبه عجیب و غریب خواهد گنجید نه محاسبه عاقلانه و متوقع! رژیم مذاکره آمریکا را پلی برای تحمیل خواسته های خود خواهد کرد. زیرا ترامپ با یادداشت ریاست جمهوری خود عملا مذاکره را به بن بست کشانید و ایده آن را کنار گذاشت. پس ایده آمریکا برای مواجهه با ایران چه خواهد بود؟ تحریم؟ تحریم بارها و بارها تکرار شده است. آنچه تا کنون امتحان و تجربه نشده است جنگ است. جنگ همان گزینه آخر است. گزینه‌‌ی مطلوب رژیم. اگرچه این گزینه برای آمریکا بهترین نیست اما رژیم آن را میخواهد. در واقع از منظر رژیم امروز منطقه، ایده آل ترین موقعیت ایجاد جنگ علیه ایران است. هم مقاومت غزه ضربه خورده است هم مقاومت در لبنان. از منظر آنها این دو در ضعیف شده ترین حالت خود بسر میبرند و این موقعیت فوق العاده است. از طرفی سوریه نیز دیگر تهدید به حساب نمی آید و احتمالا عراق زیر فشار، یک عنصر تعیین کننده نخواهد بود. منطق رژیم ایجاب میکند از فرصت منطقه و حالت جنگی پیش آمده و حمایت ترامپ برای زدن ضربه اساسی به ایران استفاده کند. ضربه‌ای با اولویت‌های ذکر شده و سپس حرکت به سمت آتش بس. رژیم خواهان تضعیف نظام انقلابی است در مدلی مانند اتفاق لبنان. حزب الله بی رهبر، پر تلفات و زیر ساخت های آسیب دیده و آتش بس تحمیل شده. ما چه عبرتی باید بگیریم؟ و چگونه آماده شویم؟ م.ص.صادقی| ۲۳ بهمن ۱۴۰۳ https://eitaa.com/mssadeghi_ir
خنجری بود در پهلوی منطقه ما تا را سنگربانی کند. تیغ تیز این نظم، هدفی جز به یغما بردن منافع و مصالح کشورها و ملت های منطقه نداشت و ندارد. ایران و برای تامین امنیت، پیشرفت و آبادانی منطقه نیز راهی جز ایجاد نداشته و ندارند. امروز صحنه و میدان جهانی، صف بندی و تقابل دو نظم است. ما صرفا با رژیم خبیث و کودک‌کش روبرو نیستیم. ما با کشورهای جبهه نظم آمریکایی و نوچه هایشان طرفیم. ما برای فراهم آوردن امنیت، پیشرفت برای خود و منطقه‌مان، راهی جز نابودی رژیم و اخراج آمریکا از منطقه نداریم... امروز آن فرصت تاریخی جهت بروز و تمام کردن پروژه نظم آمریکایی و تثبیت نظم مقاومت است.‌ م.ص.صاد|۲۳خرداد۱۴۰۴ https://eitaa.com/mssadeghi_ir
15.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
محمد مختار استاد روابط بین الملل دانشگاه قطر، در میان اسلام‌گراها فرد مهمی است. کسی است که با ایران در محور مقاومت همراه نبوده و غالبا علیه ما موضع گرفته هر چند مواضع مثبت هم داشته است. تحلیل او از جنگ دوازده روزه ایران و رژیم صهیونی: او معتقد به شکل‌گیری موازنه جدید در منطقه و شکل گیری آتش بس از سوی رژیم و آمریکاست. "نتانیاهو پس از بیش از دو دهه تلاش برای یک حمله ویرانگر که بتواند برنامه هسته‌ای ایران را از بنیان نابود کند... در نهایت به این هدف خود دست نیافت| به نظر می‌رسد معادله جدیدی در حال شکل‌گیری است: پذیرش تلویحی ایالات متحده و اسرائیل نسبت به ایران به عنوان کشوری دارای توانایی هسته‌ای| اگر جنگنده‌های اسرائیلی در روشنایی روز حریم هوایی ایران را نقض می‌کردند، موشک‌های ایرانی هم در تاریکی شب آسمان اسرائیل را درمی‌نوردیدند| حقیقت آن است که بدون ایجاد این موازنه جدید، اسرائیل هرگز حاضر به توقف جنگ نمی‌شد و ترامپ نیز هیچ‌گاه برای پایان دادن به درگیری‌ها فشار نمی‌آورد| https://eitaa.com/mssadeghi_ir
چرا جهاد با اسرائیل، لازمهٔ پیشرفت ایران است؟ ✦ جنگ صهیونیستی_آمریکایی علیه ایران، ابعاد داخلی و خارجی دارد و ترکیبی از جنگ سخت و نرم است. هدف دشمن، بهره‌برداری از جنگ سخت برای پیروزی در جنگ نرم و توقف استقلال، هویت و پیشرفت ایران از طریق تحولات داخلی و از دست دادن توانایی‌ها و بازوهای ایران است. ایران امروز درگیر سخت‌ترین جهاد برای حفظ هویت، استقلال و منافع خویش در منطقه است. پیروزی در این نبرد، غنائم، فرصت‌ها و منافعی فراتر از تصور به‌همراه خواهد داشت چراکه با رفع موانع، پیشرفت و قدرت بالاتر به ارمغان خواهد آمد. دو مانع بزرگ پیشرفت ایران از لحاظ امنیتی_اقتصادی_سیاسی (یعنی رژیم صهیونی و آمریکا) با چنین جهادی دست‌شان از منطقه‌ی ما کوتاه خواهد شد. از طرفی رقبای منطقه‌ای ایران (ترکیه و عربستان) که منافع و امنیت خود را هَم‌سَرنوشت با نظم آمریکایی کرده‌اند نیز فرصت آزادی و هَم‌سَرنوشتی با شرق پیدا می‌کنند. این درحالی‌ است که هم‌اکنون نیز ملت‌های منطقه پیوند معنایی عمیقی با ایران دارند. ✦ طرح صهیونیستی_آمریکایی، حذف ایران به‌عنوان «مرکز ثقل معنایی» منطقه است. این طرح با سیاست تضعیف توانمندی‌ها و تحدید منافع، مسیر تحقیر بازیگری، انزوا و نرمالیزاسیونِ ایران دنبال میشود، تا هژمونِ نظم آمریکایی، سرنوشت منطقه را بطور کامل بدست گیرد. در این مصاف، آن‌که استقامت و تاب‌آوری بیش‌تری داشته باشد، پیروز است. ایران می‌تواند پیروز رقابت منطقه‌ای و مسلط کردن چارچوبِ معناییِ هَم‌سَرنوشت با نظمِ جدیدِ مقاومت باشد؛ اگر برای آن بجنگد و آن قدرت برتر و تامین دائمی منافع را بخواهد! تاریخ می‌گوید که تولد و تسلط نظم‌ها، حاصل پیروزی در جنگ‌ها بوده است ... ✦ این جنگ در بُعد داخلی نیز پیامدهای مهمی دارد؛ ما با نوع جدید و ارتقاءیافته‌ای از براندازی مواجه‌ایم. مزدوران و خائنان به‌صورت مسلح علیه اهداف و منافع ایرانِ بزرگ، به میدان آمده‌اند. قصد نابودی ارکان قدرت کشور را دارند و با ترور و جاسوسی، خود را امتداد جریان صهیونیسم در ایران معرفی می‌کنند. اگر بتوانیم از حاکمیت صهیونیست‌ها (گرگ) در لباس‌ِ میشْ جلوگیری کنیم، در یک جنگ، دو بُرد کرده‌ایم! در پساجنگ، کشور از ویروس براندازیِ داخلی، تخلیه و اَمن خواهد شد و فردای جنگ، فردای پَرشِ تاریخی و صعود به قلّه است، اگر آن‌ را بخواهیم و به الزاماتش تَن دهیم! ✦ فتنه‌ها و حوادث سال‌های گذشته، آسیب‌های اجتماعی_فرهنگی متعددی بر ما وارد ساخت؛ اما خودآگاهیِ حاصل‌شده از این جنگ و مقاومت، درحال ترمیم این آسیب‌هاست و زمینه را برای چسبندگی و همبستگی حداکثری ملت ایران حول عناصر هویتی_تاریخی خود، فراهم آورده است. این خودآگاهی، ایران را در چتر پدافند فرهنگی کارآمد قرار می‌دهد و جامعه‌ای زنده‌ و بینا می‌سازد. جنگ، تلخ است و پُرمصیبت؛ اما جهاد، شیرین است و غنائم و فرصت می‌آفریند. جهاد، ویرایش‌زننده، تحول‌آفرین و خلاقیت‌زاست. اگر خودآگاهی ملی فراگیر و غالب شود و از افکار وارداتی فاصله بگیریم، اصلاح سیاست‌های ملی و فراملی ممکن‌تر و دست‌یاب‌تر است. ✦ جنگ و مقاومت ملت ایران می‌تواند کشور را در حوزه‌های مدیریتی، حکمرانی، فناوری، امنیتی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، به‌اندازهٔ بیست تا سی سال به‌پیش بِراند. حل معضلات مزمن اقتصادی (که عمدتاً گریبان اقشار آسیب‌پذیر جامعه را می‌گیرد) نیز می‌تواند محصول این جهاد ملی ایرانیان باشد، اگر قدر آن را بدانیم و از سختی‌ها نهراسیم. ✦ اقتدار ژئوپلتیکی و تأمین منافع ایران در منطقه، با مقاومت ما و برقراری نظم جدید امکان‌پذیر می‌شود. اگر پای ساخت این نظم بایستیم و از درون دچار واهمه، خستگی و فریب نشویم، این امر دست‌یافتنی است. و اگر از جنگ و مقاومت بهراسیم، برنامه دشمن تَنزّل و تحقیر ملت ایران است. احیای روابط عادلانه در منطقه بدون حضور آمریکا و ایجاد ساختار امنیت و منافع مشترک در منطقه، امری ممکن است، به‌شرط آنکه با ذهنی دوراندیش و در قواره‌ای بزرگ، به حوادث بنگریم. ما می‌توانیم سرنوشتی مشترک و مُنتَفعْ برای همه را، در ورای این جنگ به ارمغان بیاوریم و این غنیمت را عادلانه در منطقه بگسترانیم. ✦ بذری که نهضت مقاومت با پیوند زدن سرنوشت ملت‌ها و دولت‌های منطقه کاشت، اکنون به درختی تنومند تبدیل شده و امروز زمان چیدن میوه‌هایش فرا رسیده است. نباید اجازه دهیم تفکرات استعمارزده، موقعیت ممتاز ایران را تضعیف کرده و کشور را به انزوا بکشانند. اکنون که مسیر درست طی شده به محصول نزدیک است، وظیفه داریم این هزینه‌ها را با اقدامات دُرست و جامع، به سرمایه‌ای برای و ساخت پیشرفت و امنیت بدل کنیم. ✍️ م.ص.صادقی | ۱۳ تیر ۱۴۰۴ _ ۸محرم الحرام ۱۴۴۷ @mssadeghi_ir