eitaa logo
English 4U
3.7هزار دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.8هزار ویدیو
219 فایل
اینجا مهارت های زبان تو تقویت کن🤩 هشتگ ها"🧡↶ https://eitaa.com/English_4U/14914 ارتباط با مدیر"❤️↶ @daddymustafa تبادل و تبلیغ"💛↶ @allears گروه چت"💙↶ https://eitaa.com/joinchat/3765043281C1f70b55b1b
مشاهده در ایتا
دانلود
Mama was in the garden. "What are you doing?" Johnny asked. She said she was planting roses. Roses are flowers. They are very pretty. They are usually red. Roses have thorns. His mama said, "Thorns will stick you. Be careful around thorns." Johnny went to the front yard. His dog Rex was waiting for him. Johnny picked up a stick and threw it. Rex chased the stick. He brought the stick back. Johnny ran around the house. Rex chased him. Johnny ran through the garden. Rex ran through the garden. Mom yelled at Johnny and Rex. She told them to play somewhere else. She told them to stay out of the garden. Johnny apologized to his mom. He went to the garage and got his bike. He went for a bike ride. Rex ran next to the bike. 🍀@English_4U🍀
@English_4U.mp3
2.35M
Don’t Lose Hope - Humans Are Good امیدت را از دست نده - انسان ها خوب هستند ✨↻𝑗𝑜𝑖𝑛↷✨ ┏⊰✾✿✾⊱━━─━┓ @English_4U💛 ┗━─━━⊰✾✿✾⊱┛
Derek Simmons was enjoying a beautiful day at the beach with his family when he noticed something odd. A group of people near the pier were pointing at something in the water. He and his wife thought it was just another shark, but they walked toward the commotion anyway. As it turned out, it wasn’t a shark. It was something much more dangerous. درک سیمونز داشت در ساحل همراه با خانواده اش از روزی زیبا لذت می برد که متوجه چیز عجیب و غریبی شد. گروهی از مردم در نزدیکی اسکله به چیزی در آب اشاره می کردند. او و همسرش فکر کردند که باز هم سر و کله یک کوسه دیگر پیدا شده است، اما به هر حال به سوی جمعیت به راه افتادند. آنطور که پیدا بود، کوسه ای در کار نبود. چیزی بسیار خطرناکتر بود. ✨↻𝑗𝑜𝑖𝑛↷✨ ┏⊰✾✿✾⊱━━─━┓ @English_4U💛 ┗━─━━⊰✾✿✾⊱┛
The lifeguards had already finished work, so it was up to Derek. He had to think fast. The nine were getting tired and would soon be lost at sea and possibly drowned. He gathered as many people as he could on the beach and got them to hold hands in a line. Soon, he had a human chain of more than 80 people. It reached about 100 yards from the beach into the ocean. گارد نجات ساحلی تعطیل کرده بود، بنابراین درک باید کاری می کرد. او باید سریع راه چاره ای پیدا می کرد. آن نُه نفر داشتند خسته می شدند و به زودی در دریا گم شده و احتمالا غرق می شدند. او تا جایی که می توانست افرادی را که در ساحل بودند جمع کرد تا در یک خط دست به دست هم بدهند.آنها خیلی زود یک زنجیر انسانی بیش از 80 نفر تشکیل دادند. این زنجیره تا حدود 100 یارد در داخل اقیانوس می رسید.
Some famous philosophers have said that humans are selfish by nature. They believed that even when a person does something that appears to be selfless, there is always an ulterior motive. But according to recent psychology experiments, when making snap decisions, people’s first instincts are to be cooperative and helpful, not selfish. Only when we have time to think and deliberate, do we become selfish. برخی از فیلسوفان معروف گفته اند که انسان بالفطره خودخواه است. آنها معتقد بودند حتی زمانی که فردی کاری به ظاهر فداکارانه انجام می دهد، همیشه انگیزه ای درونی دارد. اما با توجه به آزمایشات روانشناسی اخیر، اولین غریزه افراد هنگام اتخاذ تصمیمهای فوری و ناگهانی، همکاری و مفید واقع شدن است و نه خودخواه بودن. تنها زمانی که وقت کافی برای فکر و تعمق داشته باشیم، خودخواه می شویم.
Nine people were caught in a riptide. That group included a family of six with two small boys and a grandmother, as well as three would-be rescuers who got pulled in while trying to help. They were trying to swim to safety but the current was too strong and they were being pulled away. نه نفر در یک گرآب گرفتار شده بودند. این گروه یک خانواده شش نفره از دو پسر بچه و یک مادربزرگ و نیز سه نجات غریقی تشکیل می شد که هنگام تلاش برای کمک به آنها به داخل کشیده شده بودند. آنها در حال تلاش برای رسیدن به محل ایمن بودند اما جریان خیلی قوی بود و آنها از ساحل به طرف دریا کشیده می شدند.
Derek and his wife, Jessica, went out beyond the chain on their body boards and began towing the exhausted swimmers to people in the chain. The 67-year-old grandmother had a heart attack in the water and appeared to have died by the time they got to her, but the human chain pulled her back to shore too. درک و همسرش، جسیکا، بیرون از زنجیره روی تخته های موج سواری خود شروع به یدک کشیدن شناگران خسته به طرف زنجیره انسانی کردند. مادربزرگ 67 ساله در آب دچار حمله قلبی شده بود و ظاهرا زمانی که آنها به او رسیدند مُرده بود، اما زنجیره انسانی او را نیز به سمت ساحل کشید.
After about an hour, all nine were passed back along the chain to safety. Even the grandmother survived, saying that she had a vision of her late husband and it wasn’t her time yet. Complete strangers were on the beach hugging and high-fiving. It was a beautiful end to a stressful day at the beach. پس از حدود یک ساعت، هر نه نفردر طول زنجیره به ساحل امن منتقل شدند. حتی مادر بزرگ هم زنده ماند و گفت که رویای شوهر مرحومش را دیده بود و هنوز وقت مرگش نشده بود. افراد کاملا غریبه در ساحل یکدیگر را در آغوش گرفتند و کف دستهایشان را به نشان موفقیت بر هم می زدند (بزن قدش) و شادی می کردند. این پایانی زیبا برای روزی پر اضطراب در ساحل بود.
Derek Simmons and the 80 rescuers he gathered certainly had little time to think when they put their lives at risk to save the lives of strangers. Derek later said, “It was a wave of humanity that brings some things back into focus, that maybe we haven’t lost all hope in this world.” درک سیمونز و 80 ناجی که او جمع کرده بود وقتسی جانشان را به خطر انداختند تا جان غریبه ها را نجات دهند، زمان چندانی برای فکر کردن نداشتند. درک بعدا گفت: “این موجی از انسانیت است که موجب می شود به بعضی چیزها توجه کنیم تا در این دنیا همه ی امیدمان را از دست ندهیم. ✨↻𝑗𝑜𝑖𝑛↷✨ ┏⊰✾✿✾⊱━━─━┓ @English_4U💛 ┗━─━━⊰✾✿✾⊱┛
صفت و قید حواس تان باشد که از صفت ها و قید ها به درستی استفاده کنید. صفت ها اشخاص یا چیز ها را توصیف، شناسایی و کیفیت شان را مشخص می کنند و معمولا قبل از یک اسم می آیند . اگر اسم جمع باشد، صفت تغییر نمی کند. قید ها هم افعال، صفت ها و سایر قید ها را تعریف می کنند و معمولا بعد از فعل می آیند. He’s a slow driver. او راننده کندی است. (صفت) He drives slowly. او به آرامی رانندگی می کند. (قید) 🍀@English_4U🍀
اکثر قید ها با افزودن -ly به یک صفت مثل مثال بالا تبدیل می شوند، اما چند قید بی قاعده هستند که از این قاعده تبعیت نمی کنند . مثل: fast (صفت)– fast (قید) سریع – به سرعت hard (صفت)– hard (قید) سخت – به دشواری good (صفت)– well (قید) خوب – به خوبی کاربرد آخری در جمله به این صورت است: Your English is good. انگلیسی تو خوب است You speak English well تو انگلیسی را به خوبی صحبت می کنی 🍀@English_4U🍀