#یادداشت
#جهادِ_فرزندآوری
#جمعیت
🔖 ✨بِأَيِّ ذَنبٍ قُتِلَتْ✨
«به کدامین گناه کشته شدند؟!»
📌. آیهای که آشناست کلامی که واضح است بیانی که رسا است؛ اما چرا به این آیه توجه نکردهایم که برای ما ناآشنا شد؟
گویی این کلام برای ما نامفهوم است، نشنیدهایم، و یا اگر شنیدهایم بیتفاوت از کنار آن رد شدهایم. اخیرا کلیپی در فضای مجازی منتشر شد که قلب هر بینندهای با دیدن آن مغموم گردید. بیننده، کیسه زبالۂ حاوی نوزاد یک روزه را مشاهده نمود که توسط شهروندی از سطل زباله بیرون کشیده شده بود. نوزاد بیگناه و بیپناهی که بهدست پدر و مادری ناآگاه رها شده بود.
📌. رفتار این والدین مانند رفتار انسانهای عصر جاهلیت است که فرزندان خود را از ترس فقر به کام مرگ می بردند. «فرزندان خودتان را از ترس فقر نکشید، ما آنها را و شما را روزی میدهیم، مسلما کشتن آنها گناه بزرگی است». مطابق با آیه ۳۱ سوره اسراء، اعراب در زمان جاهلیت، نه تنها دختران را زنده به گور میکردند؛ بلکه پسران را نیز از ترس فقر و تنگدستی به قتل میرساندند. متاسفانه این عمل قبیح در عصر و زمان ما هم رخ میدهد؛ بهطوریکه که عدهای به خاطر وضع اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی و...، حاضر میشوند، فرزندشان را به کام مرگ ببرند و دستانشان را با سقط جنین به گناه آلوده نمایند. البته لازم به ذکر است، کشور ما در خصوص سقط جنین آمار بالایی را به خود اختصاص داده است.
📌. رهبر معظم انقلاب در تاریخ ۱۳۹۲/۲/۱۱ در جمع مداحان در خصوص فرزندآوری فرمودند: «فرزندآوری یک مجاهدت بزرگ و یک هنر است که خداوند صبر، عاطفه و ابزارِ پرورش را به زن عطا نموده، اینها نباید به دست فراموشی سپرده شود. تربیت فرزند بهدست مادر، مثل تربیت در کلاس درس نیست، با رفتار و گفتار و عاطفه و نوازش است، با لالایی خواندن است، و با زندگی کردن است. هرچه زن صالحتر، عاقلتر، هوشمندتر باشد؛ این تربیت بهتر خواهد شد.» یکی از دعاهای پیامبران و ائمه(علیهم السلام) از خداوند متعال، تقاضای فرزند بود. هنگامی که حضرت زکریا(علیه السلام) حضرت مریم را در محراب عبادت دید، از خداوند تقاضای فرزند صالح نمود. حضرت ابراهیم(علیه السلام) نیز در دعای خود فرمودند: «خدایا از صالحان به من فرزندی عطا کن.»
📌. در دنیای امروز چه اتفاقی افتاده است، که عدهای حاضر میشوند با دستان خود زمینه کشتن فرزندشان را فراهم آورند؟ خداوند در سوره مائده آیه ۳۲ میفرماید: هرکس شخصی را به قتل برساند مانند آن است که همه مردم را به قتل رسانیده؛ آیا این آیه را نشنیده و یا در آن تامل نکردهاند؟ انسان را چه شده است که حاضر به قتل فرزندش میشود؟ براساس کدام مبانی اخلاقی، فرزند یک روزه را در میان زباله میگذارد تا نفس کشیدن را فراموش کند؟ تفاوت میان انسان جاهلی با مدرن امروز در چیست؟ قتل، قتل است و قاتل تنها خود را میبیند.
✍آمنه شکوری
@enqelabi_nevesht
📌 کانال نوشتههای انقلابی
هدایت شده از نوشتههای انقلابی
بسم الله الرحمن الرحیم
✨ن و الْقَلَم و ما یَسْطُرُون✨
یادداشتهای بچه انقلابیها را از اینجا بخوانید🔻
https://eitaa.com/enqelabi_nevesht
#یادداشت
#شهید_سلیمانی
🔖 دافعه حاج قاسم، رسواکننده معاویۀ زمان
📌. امروزه «جنایتکاران آمریکایی» و در رأس آنها «مزدورانِ فارسی زبانِ وطن فروش»، در حالی که دستانشان به خون هزاران انسان بیگناه آلوده است، آزادانه به فعالیت پرداخته و نظریههای حقوق بشرشان گوش فلک را کر کرده است، اما در عین حال، حاج قاسم سلیمانی که با طرحی هوشمندانه، هستۀ مقاومت را در کشورهای عراق، سوریه و...، بنیان نهاد و دستان شیطان صفتان را از منطقه کوتاه کرد، «تروریسم» میخوانند اما متوجه نیستند که با این عملشان، نقاب از چهره منحوس خود برداشته و رسوایی بزرگی دامنشان را گرفته است.
[۱]. شخصیتهای بزرگواری که هم جاذبۀ قوی دارند و هم دافعۀ قوی، افرادی هستند که در راه عقیده و مسلک خود فعالیت میکنند، گروههایی را به عنوان محبوب، جذب و گروههایی را هم از خود دفع میکنند؛ هم دوستسازند و هم دشمنساز، هم موافقپرور و هم مخالفپرور. این بستگی دارد به اینکه پایگاههای مثبت و پایگاههای منفی در روح آنها تا چه اندازه نیرومند شده است. البته این قوت مراتبی دارد، تا به جایی میرسد که دوستانِ مجذوب، جان را فدا میکنند و در راه او از خود میگذرند و دشمنان هم آنقدر سرسخت میشوند که از هر دسیسهای برای نابودی او دریغ نمیکنند. این شخصیتهای بزرگوار تا آنجا قوت مییابند که حتی بعد از مرگشان قرنها جذب و دفعشان در روحها کارگر واقع میشود و سطح وسیعی را اشغال میکند. حضرت علی(علیهالسلام) از مردانی است که هم جاذبه دارد و هم دافعه، و جاذبه و دافعه او سخت نیرومند است. دوستانی دارد فداکار و با گذشت که جان دادن در راه او را آرمان و افتخار میشمارند. از مرگ حضرت علی (علیهالسلام) سالیان بلکه قرونی گذشت اما این جاذبه همچنان دلها را به سوی خویش معطوف میسازد. در دوران زندگیش خداپرستانی فداکار و بیطمع، مردمی عادل و خدمتگذار، گرد محور وجودش چرخیدند و در دوران خلافت معاویه جمعیتهای زیادی به جرم دوستی او در سختترین شکنجهها قرار گرفتند؛ اما تا پای جان ایستادند. سایر شخصیتهای جهان با مرگشان همه چیزها میمیرد و با جسمشان در زیر خاکها پنهان میگردد؛ اما مردانِ حقیقت، خود میمیرند؛ ولی «مکتب» و «مسلکشان» با گذشت قرنها استوارتر میگردد. جنگ احزاب از بزرگترین و سرنوشتسازترین جنگهای مسلمانان با مشرکان بود. نقطۀ کانونی غزوه خندق، نبرد امیرالمومنین (علیهالسلام) با عمرو بن عبدود است؛ نبردی که پیامبر گرامی اسلام (صلیاللهعلیهوآله) آن را با تعبیر مصاف «تمامی اسلام» در برابر «تمامی کفر» توصیف کردند. این تعبیر پیامبر (صلاللهعلیهوآله) به وضوح شخصیت کمال یافته حضرت علی(علیهالسلام) را آشکار میکند، شخصیتی که نشاندهندۀ دافعهای در برابر نهایت کفر دارد.
📝 ادامه دارد...
✍ زینب هاشمزاده
@enqelabi_nevesht
📌 کانال نوشتههای انقلابی
نوشتههای انقلابی
#یادداشت #شهید_سلیمانی 🔖 دافعه حاج قاسم، رسواکننده معاویۀ زمان 📌. امروزه «جنایتکاران آمریکایی» و
📝 در ادامه...
[۲]. حاج قاسم سلیمانی از افرادی بود که هم جاذبۀ فوق العادهای داشت و هم دافعه نسبت به دشمنان، لذا استخوان در گلو و خار در چشم آنان بود. جاذبۀ او نیز چند بعدی بوده؛ هم سطح وسیعی از «جمعیتهای بشر» را فرا گرفته و تحت نفوذ خویش قرار داده است و در هر قارهای از قارهها، حتی خود آمریکا اثر نفوذ آنها را مشاهده می کنیم، و هم «بعد زمان» را فرا خواهد گرفت؛ یعنی مخصوص یک زمان و یک عصر باقی نخواهد ماند؛ بلکه قرنهای متمادی در کمال اقتدار بوده وتا اعماق روح بشر، خصوصاً مجاهدان و مستضعفان ریشه دوانده و بر قلبها حکومت خواهد نمود؛ اما «طراحانِ عملیاتِ مهندسی شده ترور ایشان»، چه کسانی بودند؟ دافعۀ حاج قاسم تا کجا رسید که تبدیل به کابوسی وحشتناک برای «آمریکای ابرقدرت» شده بود؟ حاج قاسم کدام نقشهها و برنامههای استعماریِ آمریکا را نقش بر آب کرده بود و کدامین محاسباتِ استکباریشان را بر هم زده بود که جناب ترامپ اینگونه از ترور بزدلانه ایشان ابراز خوشحالی کرده و به طور علنی سعی در ثبت کردن این عملیات به اسم خودش داشت؟ «دولت آمریکا دزدانه و بزدلانه او را ترور کرد، درمیدان روبهروی جنگ با او مواجه نشدند خودشان هم اعتراف کردند؛ این کار مایۀ روسیاهی آمریکا شد؛ در این منطقه تا قبل از این حادثه، اینجور کار مخصوص رژیم صهیونیستی بود که افراد را ترور کند، رهبر حماس را ترور کردند و گفتند ما ترور کردیم، رهبر جهاد را ترور کردند، گفتند ما ترور کردیم؛ آمریکاییها در عراق، در افغانستان و...، جاهای دیگر هر چه توانستهاند، آدم کشتهاند، ترور کردهاند منتهی اعتراف نمیکردند که ترور کردیم؛ اما اینجا رئیس جمهور آمریکا به زبان خودش، اعتراف میکند. خدای متعال میزند پشت گردن افراد که خودشان اعتراف کنند؛ اعتراف کردند که ما تروریست هستیم، رسوایی از این بالاتر چه میشود»؟(بیانات مقام معظم رهبری درخطبههای نماز جمعه تهران، ۲۷دی۱۳۹۸) «نمونهای از تدبیر و شجاعت او -شهید سلیمانی- که این را دشمنانِ او خوب میدانند این بود که با کمکهایی که به ملّتهای منطقه کرد، توانست همۀ نقشههای نامشروع آمریکا در منطقۀ غرب آسیا را خنثی کند. او توانست در مقابل همۀ نقشههایی که با «پول»، با «تشکیلات تبلیغاتیِ وسیع آمریکایی»، با «تواناییهای دیپلماسیِ آمریکایی»، «زورگوییهایی» که آمریکاییها روی سیاستمدارانِ دنیا بخصوص کشورهای ضعیف دارند، تهیّه شده بود قد علَم کند و این نقشهها را در این منطقۀ غرب آسیا خنثی کند».(بیانات مقام معظم رهبری در دیدار مردم قم، ۱۸دی۱۳۹۸)
[۳]. آیا حاج قاسم به خودی خود به این مرتبت رسید یا پرورشیافته مکتبی بود که آرمانهای این مکتب به معنای تمام و کمال در جانش رسوخ کرده بود؟ بنابراین بهتر است بگوییم کینه و نفرت آمریکا از یک شخص نبود؛ بلکه کینه او از مکتبی بود که حاج قاسم و امثال آن فارغالتحصیلان این مکتب هستند و این همان مکتب انبیاء و معصومین(علیهالسلام) است که امام راحل احیاءکنندۀ آن در عصر حاضر میباشد و کسی که معنای آن را میفهمد و ذوب در آن میشود، در نهایت به فلاح و رستگاری میرسد. «فزت و رب الکعبه»، (بحارالانوار ج۴۱، ص۲)
📝 ادامه دارد...
✍ زینب هاشمزاده
@enqelabi_nevesht
📌 کانال نوشتههای انقلابی
نوشتههای انقلابی
📝 در ادامه... [۲]. حاج قاسم سلیمانی از افرادی بود که هم جاذبۀ فوق العادهای داشت و هم دافعه نسبت به
📝 در ادامه...
[۴]. چگونه جهان غربِ مدعیِ حقوق بشر، کشته شدن یک «سربازِ اشغالگرِ اسرائیلی» را بهانهای کافی برای حمایت از آن رژیم جعلی و منفور در کشتار کودکان و غیرنظامیان بیگناه غزه میداند؛ لیکن امروز دستبسته و لبدوخته، به نظاره این جنایات نشسته و گویی باور نمیکند که چنین اژدهایی را پرورانده؟ سوال اینجاست که این ائتلاف تصنعی به رهبری آمریکا که خود، مسبب مسلح شدن بیحد و حصر این جنایتکاران شد، حال «سرلشکر، سردار سپهبد شهید قاسم سلیمانی» را تروریسم میخوانند؟ اساسا دشمن کار خود را با «دوگانهسازیها» پیش میبرد امروزه هم به دلیل اینکه حاج قاسم، اسرائیل خونخوار و کودککش را به رسمیت نشناخته و مانع پیش رفت در اهدافشان شده و با نیروی ایمان و اخلاصِ برگرفته از مکتب امام و با یاری خداوند توانست دست داعش را از منطقه کوتاه کند، با ایجاد دوگانه «تروریسم»، سعی در تحریف چهره حاج قاسم دارند. مواردی از این قبیل در تاریخ بسیارزیاد است که به ذکر یک نمونه اکتفا میکنیم. پس از استقرار حکومت حضرت علی(علیهالسلام) دومین جنگ داخلی که توسط قاسطان بر ایشان تحمیل شد، لشکرکشی معاویه در صفین بود. معاویه به دلیل اعمال فاسد خود و چپاول حقوق مردم احتمال میداد که حضرت، وی را از حکومت شام برکنار کند از طرفی هوس خلافت نیز در سر داشت. از این رو، برای به دست گرفتن برگههای برنده سیاسی و اجتماعی حکومت، راضی به کشته شدن عثمان در کوفه شد بهصورت عمدی به یاری عثمان در شکستن حلقه محاصره وی نشتافت تا با قتل وی، آن حضرت را مسؤول اصلی قتل خلیفه معرفی کند و این موضوع را دستاویز شروع فتنهای جدید علیه حضرت قرار دهد، بنابراین معاویه از عاملان اصلی در قتل عثمان بود؛ چراکه میتوانست در پاسخ کمک خواستن عثمان از او، هرچه سریعتر نیروهای خود را بر خط کرده و بفرستد؛ اما میبینیم که او با طمع رسیدن به قدرت، در نهایت پستی و ذلت فتنهای را که به پا کرده بود، قصد داشت با نام حضرت به پایان رساند. امام علی(علیهالسلام) در نامههای بسیاری که به معاویه نوشت، او را به شدت توبیخ کرده و بیان میدارد که معاویه خود در قتل عثمان شریک بوده، حال چگونه خونخواهی او میکند؟ امروزه هم استکبارجهانی و راس آن آمریکا خونریزیها و تجاوزگریهایی که با طمع «قدرت» اعمال میکند، قصد دارند طی «داستان پردازییِ عوامفریبانه» تمام ظلم و ستمها، جنایتها و کشتارهای خود را با نام حاج قاسم تمام کنند اما باید بدانند دسیسههایشان همچون توطئههای قبل آنها سرنوشتی جز شكست، رسوایی و سرافكندگی به دنبال نخواهد داشت و این را تاریخ ثابت خواهد کرد؛ همانطور که امروزه هیچ نام و نشانی جز خواری و ذلت از معاویه و مسلکش باقی نمانده است. شهید سپهبد قاسم سلیمانی، امروز فقط یک فرمانده نیست؛ بلکه یک اسطوره بزرگ است؛ اسطوره در برابر ظلم و ظالم، اسوه اخلاص و کار بیمنت برای خدا، سرمشق تلاش، سادهزیستی، شجاعت، مجاهدت، خدمتگزار مردم و قهرمان مبارزه در راه آرمانها، بدون آنکه از «غیرخدا» ترسی داشته باشد. بنابراین دوگانهسازی آمریکا نه تنها ذرهای نخواهد توانست چهرۀ ایشان را تحریف کند؛ بلکه در نهایت، دامن خودشان را گرفته و در آتش قهر الهی خواهند سوخت.
✍ زینب هاشمزاده
@enqelabi_nevesht
📌 کانال نوشتههای انقلابی
#یادداشت
#فضای_مجازی
🔖 دجّالِ زمانه
❓آیا میشود فضای مجازی سالم برای فرزندانمان داشته باشیم؟!
کودکان امروز، بیشتر از هر زمان دیگری در معرض انواع بزهدیدگی و صدمات جبرانناپذیر جسمی و روانی و اجتماعی قرار گرفتهاند. همانطور که میبینیم یک ولنگاری بر فضای مجازی حاکم است، به نحوی که کودکان و بزرگترها بهطور یکسان به محتویات فضای مجازی دسترسی دارند.ظاهرا کودکان ما در اتاق خود در امنیت هستند؛ اما غافل از از اینکه به واسطه فضای مجازی، در ترسناکترین و فاسدترین فضا چرخ میزنند و هویتشان دارد شکل می گیرد. آیا در چنین شرایطی فایده دارد منِ مادر یا پدر، بخواهم سبک زندگی ایرانی_اسلامی را به او بیاموزم؟
[۱]. به گزارش گروه وبگردی خبرگذاری صدا وسیما، در دو دهه گذشته، شاهد رشد چشمگیر کاربران اینترنت و شبکههای اجتماعی بودهایم. کاربرانی که طیفهای مختلف سنی از کودکان و نوجوان گرفته تا افراد مسن را دربرمیگیرد. بهویژه که این روزها، آموزش کودکان ما به استفاده از اینترنت و حضور در فضای مجازی، وابستگی بیشتری پیدا کرده است.
❓آیا این رشدِ چشمگیر، ضرر و زیانی داشته؟ مسلما بله؛ بهویژه وقتی صحبت از کودکان کمسن و سال باشد، مضراتی مثل انزوا، افسردگی، استرس، خستگیِ مفرط، چاقی، پرخاشگریشدن، مشکلات چشمی، بلوغ زودرس جنسی و انحرافات اخلاقی و جنسی. تماشای تصاویر و ویدئوهایی که محتوای خشونتآمیز یا حاوی صحنههای جنسی هستند، پیامدهای بد و ناخوشایندی برای کودکان خواهد داشت. افرادی هستند که با اهداف پلیدی وارد فضای مجازی میشوند و برای محقق کردن این اهداف، دنبال طعمه میگردند و چه کسانی بهتر از کودکان زودباور و ساده. صفحۂ شخصیِ تقلبی درست میکنند و خود را همسن و سال کودکان جا میزنند و به مرور اعتماد کودک را جلب میکنند، قرار ملاقات میگذارند و به رفتارهای خشونتآمیز و سوءاستفاده جنسی دست میزنند، با اطلاعات شخصی نظیر حسابهای بانکی و از این دست را، از او درخواست میکنند.
[۲]. از طرفی نمیتوان تصور کرد که فرزندان ما بزرگ شوند، رشد کنند و به دانشگاه بروند وارد حوزههای مختلف شوند، اما باز با اینترنت سر و کار نداشته باشند. دنیای امروز دنیای فنآوریهای جدید است و نمیتوان از کنار آنها بیتفاوت گذشت؛ بلکه باید از روش صحیحی استفاده کرد تا بیشترین سود و استفاده حاصل آید. فضای مجازی یک دنیای رو به رشد و ݟیرقابل توقف است، بهگونهای که هم فرصتهایی در اختیار میگذارد و هم تهدیدهایی در کنارش دارد. ما باید از فرصتها، حداکثر استفاده را کنیم و از تهدیدها تا جایی که ممکن است، خویش را بر کنار داریم.
[۳]. درست است که فضای مجازی یک فرصت است تا اجازه «قطع زنجیره تواصی» و «وارونهنمایی» را به دشمن ندهند؛ ولی اکنون جنبه تهدیدش غالب است و به لغزشگاه تبدیل شدهاست و فوایدش اقلی است. پس لازم است مدیریت شود و از این ولنگاری خارج شود. رهبر انقلاب در «بیست و هشت مرداد هزارو سیصد نودو هفت»، فرمودند:«این فضا سبک زندگی ایرانی_اسلامی بهخصوص در کودکان و نوجوانان هدف قرار داده و با این«فناوریهای ارتباطی و رسانهای» همچون فضای مجازی درصدد تهیکردن انقلاب از عقبه دینی_مردمی آن است. امروز فضای مجازی در اختیار دشمن است و وسیله نفوذ فرهنگی و سلطۂ فرهنگی شده در مقابل ما باید این سلطۂ دشمن را از آنان سلب کنیم.
[۴]. همانطور که بعضی کشورها طبق فرهنگ خودشان، فضای مجازی را قبضه کردهاند؛ چرا ما این کار را نمیکنیم؟ چرا به تهدیدهای فضای مجازی توجه و اعتنا نمیکنیم. طراحی جستجوگرها در مقابل «شبکه ملی اطلاعات» که خیلی مهم است، اصلا کافی نیست. در زمینه فضای مجازی آنچه از همه مهمتر است، راهاندازی «شبکه ملی اطلاعات» است. اینکه گفته شود نباید فضای مجازی را محدود کرد، و براساس همین استدلال در زمینه راهاندازی «شبکه مجازی اطلاعات» کوتاهی شود، منطق درستی نیست.(بیانات رهبری در سوم شهریور ۱۳۹۵). کشورهایی که شبکه ملی اطلاعات ساخته و فضای مجازی را مهار کردهاند، کم نیستند؛ بهطوریکه قویترین کشورها، در این زمینه خط قرمز دارند و خیلی از بخشهای فضای مجازی اعزام شده از سوی آمریکا را کنترل می کنند؛ اما معنی کنترل کردن این نیست که مردم را از فضای مجازی، محروم کنیم! چرا باید اجازه بدهیم مضامینی که برخلاف ارزشهای ما» است، به وسیله کسانی که بدخواه ما هستند، در کشور گسترش پیدا کند؟! امروز، دشمن از «ابزار رسانه» برای «اثرگذازی بر افکار مردم» استفاده میکند. رهبری هشدار دادند تا مسئولین، راهکاری ارائه دهند و با جدیت عمل کنند تا دشمن به راحتی نتواند سلاح شیمیایی خودش را بر ضد مردم به کار ببرد.
📝 ادامه دارد...
✍ حمیده رستگار
@enqelabi_nevesht
📌 کانال نوشتههای انقلابی
نوشتههای انقلابی
#یادداشت #فضای_مجازی 🔖 دجّالِ زمانه ❓آیا میشود فضای مجازی سالم برای فرزندانمان داشته باشیم؟! کود
📝 در ادامه...
[۵]. در این راستا، دغدغهمندان عرصه فرهنگ و رسانه طرحی را به نام «طرح صیانت از فضای مجازی» را به مجلس ارائه دادند. با اجرای این طرح از فضای مجازی صیانت میشود و از این ولنگاری، خارج میشود. و در آرامش میتوانیم، این فضا را در اختیار فرزندانمون که، بزرگترین سرمایه ما هستند، قرار دهیم.
📌. درست است که صیانت از تشخص و تمایز فرهنگی، بسیار سخت و صعب شده است، اما این بدان معنی نیست که «مرزبندی» با جهان فرهنگی بیگانه، ناممکن است. کسانیکه به بهانه قوت و عظمت موج جهانگریِ غرب، هرگونه مقاومت و استقامت فرهنگی را بیهوده میدانند، برداشتی منفعلانه و سست از رویارویی فرهنگی دارند. شاید نتوانیم دیوار آهنین گرداگردِ جهان فرهنگی خود بکشیم؛ اما میتوانیم مرزبندی با جهانِ فرهنگی بیگانه داشته باشیم. شهید مقتدی صدر، (رحمتالله علیه» در آن سالها که سینما هالیود آمریکا وارد عرصه اجتماعی و زندگی مردم شد، از آن تعبیر به دجّالی کردند که در روایات به آن اشاره شده، و چه تعبیر زیبایی کردند؛ زیرا که طبق روایات مردم را به هرسویی که بخواهد، میکشاند و ماهواره و فضای مجازی هم، عقبه همین سینما هالیود است. در حال حاضر به خاطر کارشکنی بعضی از عناصر و معرفی اشتباه و مغرضانه این طرح، و تبلیغات سوء و نادرست از این طرح در فضای مجازی، این طرح هنوز به تصویب نرسیده. امیدواریم با همت پدر و مادران غیرتمند این سرزمین و مطالبهگری آنها و روشنگری بیشتر، برای عزیزانمان، این طرح تصویب شود و آینده فرزندانمان و امنیت اقتصادی خود را به امیال واهی ترجیح دهیم.
✍ حمیده رستگار
@enqelabi_nevesht
📌 کانال نوشتههای انقلابی
#یادداشت
#نظارت
#تمدنسازی
🔖 نظارت، قدمی در مسیر تمدنسازی
[١]. از جمله زمینههای مشارکت مردم در حکومت اسلامی و کارآمدترین شیوهی تعامل اجتماعی، بحث نظارتِ دائم نسبت به عملکرد حکومت و حاکمان آن از سوی مردم است؛ زیرا همچنان که انسانها با رعایت اصول «صحیح زیستن» و رعایت اصول «بهداشتی» از آفت و بیماری در اماناند، یک جامعه نیز برای متمدن شدن و متمدن ماندن محتاج رعایت اصولی است تا دچار اختلال و افول نشود. یکی از این اصولِ محافظ و تداوم بخش و تعالیبخشِ نظام ارزشی، «نظارت اجتماعی» میباشد. در اهمیت موضوع نظارت اجتماعی همین بس که آن را یکی از عناصر ارزیابی و شاخص موفقیت یک تمدن میدانند.
[۲]. مشارکت اجتماعی در حکومت اسلامی، هم جزء حقوق مردم است و هم جزء تکالیف آنها؛ چراکه حضور آنان را در جامعه حضوری فعال و جدی میخواهد نه تشریفاتی. از سوی دیگر این امر تکلیفی بر عهده تکتک آحاد جامعه است نه گروه و قشر خاص، که این نوع نگاه سبب تأکید بر کمال دقت و اهتمام مردم در امر نظارت خواهد بود.
[٣]. در دین مبین اسلام نظارت اجتماعی به فریضۂ امر به معروف و نهی از منکر نیز تعبیر شده است و نهتنها در شمار اهداف دین؛ بلکه از ارکان اساسی دین است که ضامن اجرای باقی اصول به حساب میآید و با توجه به اهمیت این فریضه در اسلام، انجام صحیح آن ارتباط مستقیمی با شناخت صحیح افراد از این امر مهم دارد. پس ارتقاء سطح آگاهیهای افراد از مسائل جامعه و احکام و قوانین اسلام از لوازم ضروری آن خواهد بود؛ چراکه به عنوان مثال گاهی افراد چیزی را منکر میشمارند که منکر نیست یا در تشخیص معروف دچار خطا میشوند. بدین ترتیب باید دانست، ثمرۂ چنین مشارکتی، هم ترغیب جامعه در کارآمدی آن خواهد بود و هم باعث رشد خود افراد خواهد شد.
[۴]. آنچه در این موضوع بسیار حائز اهمیت است، توجه به این نکته میباشد که «امر کردن» ، «خواهش» و «استدعا کردن» نیست؛ در کلمۂ «امر» مفهوم «علو» یا «استعلا» نهفته است؛ یعنی کسی که امر میکند باید یا بر مأمور برتری داشته باشد یا خود را در چنین مقامی قرار دهد. رهبر معظم انقلاب نیز نظام امر به معروف و نهی از منکر را یکی از مهمترین نقاط افتراق و وجوه تمایز نظام اسلامی با نظام کمونیستی عنوان نموده، ویژگیهایی برای این نظام برشمردند؛ از آن جمله این بود که «امر و نهی» باید به حالت «استعلایی» باشد. شیوه امر و نهی شیوه خواهش و تقاضا و تضرّع نیست.(بیانات در دیدار با کارگزاران نظام، ١٣٧٩/۴/١٩)
[۵]. بخش اعظم بسیاری از ناکارآمدیها در جوامع از فقدان چنین امری نشأت میگیرد؛ یعنی بیمسئولیتی افراد جامعه نسبت به خودشان و نسبت به حکومت، که این منش، نتیجهای جز عدم ترقی، پیشرفت و ایجاد یأس، ناامیدی از حل مشکلات و سستی در مبارزه با تخلفات و منکرات نخواهد داشت. بهطور مسلم چنین جامعهای روی متمدن شدن به خود نخواهد دید.
[۶]. حال این سوال مطرح میشود که آیا نظارت اجتماعی، توسط مردم باید در شکل و قالب و تحت شرایط ویژهای صورت بگیرد؟ پاسخ این است که نظارت مردمی که یکی از اقسام نظارت بر جامعه است، به سه شکل اول) نصیحت حاکمان و کارگزاران، دوم) انتقاد از حاکمان و کارگران سوم) امر به معروف و نهی از منکر است؛ اما باید توجه داشت که در جامعه اسلامی، بهواسطۂ حکومت فقیه، امر به معروف و نهی از منکر، تا مرز لسانی صورت میگیرد و بُعد عملی آن نیز مربوط به دستگاه قضا است. در واقع فقهای ما معتقدند در بخش نظری، اعتراضات آمرانه نیاز به یک عزم ملی دارد و در عمل که تنبیه در نظر گرفته میشود، باید کار را به دستگاه قضا واگذار کرد.
[٧].با توجه به شرايط مطرح شده برای تحقق این امر، یکی از وظایف اساسی حکومت اسلامی فراهم ساختن بستر عمل به آن است تا مردم جامعه اسلامی بتوانند با عمل به این تکلیف از حقوق خود در برابر حکومت و صاحب منصبان دفاع کنند. نقش حکومت در این زمینه به این ترتیب است:(یک) اهتمام حاکمان به استفاده از نظرات صاحب نظران (دو) رفع موانع ارتباطی میان مردم و حاکمان (سه) ایجاد فرصت برای کسب اطلاع و گزارش از وضعیت جامعه (چهار) ایجاد فضای آزاد و صمیمی برای منتقدان (۵) عقل و سعهصدر (۶) جذب خیرخواهان و دفع چاپلوسان(٧) اثربخشی قاطع به نظارتها.
[٨]. در نظام سياسی، مهمترین عرصۂ نظارت، نظارت بر حاکمان است؛ زیرا اثرات زیانبارِ ناشی از ترک آن به مراتب بیشتر از عرصههای نظارتی دیگر است.
بنابراین آنچه میتوان نتیجه گرفت این است که اگر مردم مسئولیت نظارت و مطالبهگری بر حق را در خود زنده نگه دارند و بر سطح آگاهی خود بیافزایند و از طرف دیگر حکومت اسلامی در ایجاد بستر مناسب برای احقاق آن بکوشد و برای ترقی سطح آگاهی مردم تلاش کند میتوان به برداشتن قدمی بلند در مسیر تمدنسازی امیدوار بود.
✍زينب نجیب
@enqelabi_nevesht
📌 کانال نوشتههای انقلابی
#یادداشت
#حرکت_مستمَر
🔖 برکت، در حرکت است.
[۱]. ما معتقدیم که خلقت این جهان به سوی هدفی بوده است. بر اساس همین سنّت الهی، همه ما انسانها نیز اهدافی را در زندگی تعریف کردهایم و به سمت آنها روان هستیم. آنچه در سیر به هدف مهم مینماید، «تحرک و حرکت» است که هیچگاه نباید متوقف شود و در هر حال باید به سوی مقصد تلاش کرد.
[۲]. درست است که حرکت به سوی هدف و آرمانهای در نظر گرفته شده، از «بیتحرکی و سکون» بهتر است اما این مسیر بدون مانع و آسیب قابل پیشبینی نیست. پیروز آن کسی است که با بهرهگیری از خِرد و به کارگیری حوصله، موانع را یکی پس از دیگری کنار بزند و راه را برخود باز کند و بازنده کسی که آسیبها، او را در «راه» متزلزل و در «نقطه» متوقف کند.
[۳]. نظام جمهوری اسلامی ایران از همان ابتدا، در پی تحقق آرمانهای انقلاب خویش بود. هرچند که دشمنان پُرکین و منافقان همراه، همیشه در صدد قلع و قمع نهال نوپای انقلاب در این نظام مستحکم بودند؛ کمتحرکی و ناپختگی مسئولان و کمبود امکانات نیز مزید بر علت بود. با این وجود، مسئولان، دولت و ملّت دوشادوش هم این نهال را آبیاری کردند و در سرما و گرمای حوادث از آن محافظت نمودند. اینک که این نهال به هیبت درخت تنومندی درآمده است، باز هم همین مسئولان، دولت و ملّت هستند که راه دشوارتری را در پیش دارند، چراکه، هم باید پاسدار حرمت خونهای ریختهشده به پای این «نهال عزیز» باشند، و هم برای تحقق دیگر آرمانهایش، با قدرت تلاش کنند.
[۴]. از آنجایی که هر خیزشی، لغزشی و زمین خوردنی دارد؛ طبیعی است که در مسیر انقلاب، گاه توقف و گاه عقب ماندن پیش بیاید، اما آن چیزی را که نباید از نگاه دور داشت این است که این «سکندری خوردن»ها، «لغزش پیداکردن»ها، «خسته شدن»ها و «عقب ماندن»ها نباید در ما وحشت ایجاد کند(در دیدار نخبگان؛ ۱۳مهر۱۳۹۰).
[۵]. بنابراین، در مسیر پیشرفت و پیشروی به سوی مقصد باید آسیبها و موانع را در نظر گرفت، انتقادها و عیوب را با گوش جان شنید و از انتقادها برای اصلاح و بازسازی مسیر بهره برد. مبادا ترس از انتقاد ما را از حرکت باز دارد. باید سستی یا خستگی در همراهیِ همراهان را با «دستِ عطوفت» برطرف کرد و همواره چشم به قلّه داشت و تا رسیدن به آن «بیچشمبرهمزدنی» بر حرکت تعلّل نکرد.
✍ راضیه شعبان
@enqelabi_nevesht
📌 کانال نوشتههای انقلابی
#یادداشت
#هویتِ_انقلاب
🔖 رمز ماندگاری انقلاب اسلامی
[۱]. با اندک تأملی در تاریخ اسلام اصلیترین عامل تضعیف ارزشها و رسوخ ناهنجاریهاى اجتماعى سهلانگارى حاکمان جامعه اسلامى در حفاظت از ارزشهاى اسلامى و اغماض بىرویه آنها در مقابل جرایم آشکارى بود که در جامعه رخ مىداد. این امر از آغازین سالهاى رحلت پیامبر(صلی الله علیه و آله) اسلام آغاز شد؛ اگر حکومتهاى پس از پیامبر(صلی الله علیه و آله) بهجاى تساهل و اغماض افراطگونه در مقابل گسترش ضدارزشها، ثروتهاى هنگفت بهدست آمده از فتوحات را صرف تربیت و آگاهى و توسعه اخلاقى جامعه اسلامى مىکردند و در مقابل هتک ارزشها بىتوجه نبوده و عکسالعمل شدید نشان مىدادند، ما شاهد انحلال نظام سیاسى اسلام نبودیم.
[۲]. بر اثر این رویکرد حاکمان اسلامى، ارزشها در جامعه کاملا متحول شد، الگوهاى رفتارى مردم تغییر کرد و نوعى بحران اجتماعى و جابهجایى هنجارها با ناهنجاریها رخ نمود. و توصیف امام معصومِ حاکم شدهِ در جامعه آن روز بر تأسف و تأثر هر بیدار دلی میفزاید که وضعیت ناهنجار جامعه متحول شده آن زمان را جریانى بسیار قوى از دنیا گرایان و مترفان مقدسنما در کنار متحجران خشکِ مقدس که اتفاقا توسط همان دنیاگرایان تقویت مىشدند، بهدست گرفته و به عنوان مظهرِ دین خدا شهرت مىیافتند. «گروهى آشکارا علیه دین شمشیر مىکشیدند و گروهى دین را وسیله تجارت دنیا قرار داده و برخى نیز به دلیل دسترسى نداشتن به قدرت، به قناعت و زهد تظاهر مىکردند»(نهجالبلاغه خطبه۳).
[۳]. آری! این جریان غمبار قرنها انسانها را در بندِ اسارت کشاند و درگذرِ زمان این زخم عمیقتر شد و عاشورا زاییده همین جریان است اما عصر ما شد عصر شکوفایی عقلهایی که با دممسیحایی امام خمینی(رحمتالله علیه) سلاله پاک پیامبر(صلی الله علیه و آله)) و شاگردِ مکتب امیرمومنان که فرموده بود حقِ هدایت و تربیت جامعه به گردن امام جامعه است(نهجالبلاغه خطبه۳۴). بندها گسسته شد و انقلابی برخاسته از ایمان و غیرت دینی شکل گرفت( بیانات رهبری ۱۳۹۸/۱۱/۱۹ ).
[۴]. با انقلاب اسلامی انسانها فرصتی دوباره یافتند تا با محک ایمان و غیرت دینی از آرمانهای انقلاب پاسداری کنند. غیرت دینی همواره به عنوان شاخصهی بارز اهل ایمان و سرمایهی انسانی معرفی شده است که در تحکیم احکام اسلام موثر است. غیرت دینی یعنی مسئولیتپذیری در دفاع از دین و برپا نگاه داشتن تعالیمدینی، بهمعنی دفاع از ارزشها و اصول مبانی مکتبی و ارکان و پایههای اساسی دینی است که اگر کمرنگ شود، دین کمفروغ میشود. اگر غیرت دینی مورد محافظت قرار نگیرد؛ بنیان دین فروریخته و چراغ دین در جامعه خاموش میشود.
[۵]. امروز رگههایی از کمرنگ شدن این دو کلیدواژه دیده میشود؛ زیرا دستهایی در کار است تا جوانان تشنه حقیقت را به نشستن و قعود در منجلاب نفسانیات و رفاه و مادیات تشویق کند، امروز دشمن بهدنبال تضعیف غیرت دینی در جامعه است. نقشهی اساسی دشمن تردیدافکنی در ایمان مردم و در عزم راسخ آنهاست. باید این فرمان ولی جامعه را در خاطره ها زنده کرد که «دشمن به دنبال تردیدافکنی در ایمان وغیرت دینی مردم است و این امر میتواند قدرت تهاجمی و حتی دفاعی جمهوریاسلامی را از میان ببرد؛ لذا توطئه میکند» (بیانات در تاریخ ۱۳۹۸/۱٠/۱۸).
[۶]. آری آنچه به این انقلاب قوام و هویت بخشیده و آن را از گزند بدخواهان رهانیده عامل تداوم آن نیز خواهد بود نگذاریم بر ایمان و غیرت دینیمان گرد بیتفاوتی بنشیند که آغاز تحجر از همین جاست انقلاب زنده است و زاینده؛ زیرا خون ایمان در رگهایش جریان دارد و موطن تزریق آن احیاگر است. انقلاب غیورپرور است و انسان غیور، احیاگر دین خداست.
✍نرگس پیرایی
@enqelabi_nevesht
📌 کانال نوشتههای انقلابی
#یادداشت
#فرهنگ
🔖 فرهنگ نام
[۱]. اسلام انتخاب نام نیکو را از مهمترین حقوق فرزندان بر والدین برشمرده است، از این رو اولین مسئلهای که میتوان در مورد نام مناسب در اسلام بررسی کرد، ایناست که چرا امروزه انتخاب نام فرزند از مسیر صحیح خود فاصله گرفته است؟ در پاسخ به این سوال عواملی که باعث شده اسم فرزند از مسیر صحیح خود فاصله بگیرد، مانند: چشم و همچشمی، تقلید از فرهنگ بیگانه و افرادی که اسم غربی بر آنها نهاده شدهاست، ممکن است عشق به وطن کمتری نسبت به سایر هموطنان خود داشته و یک فرهنگ بیگانه را بر خود احساس کنند.از آن جایی که نام مناسب اولین و ماندگارترین هدیه از سوی پدر و مادر است، نشانی از اظهار محبت والدین به فرزند میباشد.
[۲]. نام هر شخص علاوه بر اینکه علامتی برای اواست و باعث تمایز و تشخیص او از دیگران میشود؛ انتخاب صحیح آن میتواند تاثیر تربیتی و روانی زیادی براوداشته باشد و همواره در شخصیت فردی و اجتماعیاش موثر است.
[۳]. در تعالیم اخلاقی اسلام باید از نامهای استفاده شود که نشان از هویت اعتقادی دارند و الهامبخش و امیدآفرین و حامل پیام و فرهنگ اصیل انسانی و اسلامی میباشند و اسم باید در حد شخصیت صاحب آن بوده و متناسب با تمام دوران زندگی اوباشد.
[۴]. در روایات آمده است، استفاده از نامهای پادشاهان ظالم و فراعنه و دشمنان اهل بیت «علیهم السلام» و اسمهای بیمحتوا که موجب هتک حیثیت فرد میگردد و یادآور قهر و غضب و ستم و ظلم باشد یا دلالت بر صفاتی بنماید که مخصوص خداوند است و نسبت به دیگران کذب و برخلاف خضوع و بندگیاست، مکروه است.
[۵]. نام زشت و سبک، اسباب روحی و آزردگی خاطر آن را فراهم می کند و او را در معرض استهزا و تحقیر دیگران قرار میدهد؛ بنابراین نامهای زشت و ناشایست باعث سرافکندگی فرد میگردد.
[۶]. در نتیجه، نام زیبا برای فرزندان شناسنامه فرهنگی و اعتقادی پدر و مادر است؛ نام نیکوی فرزند، گواه سلیقه سالم خانواده و دوراندیشی و سلامت و حسن انتخاب آناناست؛ از اینرو نشاندهنده طرز تفکر خانواده و آرمانها و الگوهای مورد علاقه آنان میباشد.
✍ لیلا کورشفرد
@enqelabi_nevesht
📌 کانال نوشتههای انقلابی
#یادداشت
#دشمنشناسی
🔖 مروری بر شبهههای فریبنده
[۱]. از آنجاییکه عرصۂ دیپلماسی ما هم مثل بسیاری از مسائل دیگر در معرض نقدها و نظریههای عوامانه و غیرعوامانه است و به نوعی هرکسی با هر اندیشه و سوادی خود را موظف میداند که در مسائل ریز و درشت سیاسی، چه در سطوح کلان و چه در موارد غیر آن، رای و نظر خود را ارائه دهد، بنابراین جمهوری اسلامی همیشه مورد هجوم تحلیلها و اظهارنظرهای مغرضانه قرار گرفته و پیوسته دچار چالشهایی در این زمینه شده است.
[۲]. گذشته از این که مردم باید دیدگاه سیاسی داشته باشند و نسبت به شرایط جامعه آگاه بوده و بیتفاوت نباشند؛ اما از همان اوائل انقلاب تاکنون، با هر اتفاقی، ما با موجی از انتقادهای منصفانه و گاهی به شدت غیرمنصفانه روبرو بودهایم که متاسفانه باعث شده تا هر از گاهی، جامعه جوّی متشنج و اعتراضآمیز پیدا کند. یکی از مسائلی که معمولاً به آن پرداخته میشود و البته پشتوانهی نفوذ هم در آن بسیار پررنگ است، مسئلۂ رابطه با استکبار جهانی یعنی آمریکا میباشد و اگر انسان با دقت بیشتری به موضوع نگاه کند، حتماً دستهای پشت پردۂ خودباختگان به آمریکا را مشاهده خواهد کرد که از هر ترفندی استفاده میکنند تا جمهوری اسلامی را به سمت مذاکره و تعامل با آمریکا بکشانند.
[۳]. اما چرا رهبر معظم انقلاب فرمودند؛ من به مذاکره با آمریکا خوشبین نیستم؛ مگر نه اینکه کشورهای دیگری هم در جهان وجود دارند که ظالمانه عمل میکنند و رویۂ عادلانهای در پیش ندارند؟ البته سیاستهای راهبردی جمهوری اسلامی در تمام دوران انقلاب، حاکی از تلاش و مبارزه با غاصبان و زورگویان منطقه و جهان بوده است و کشورهایی مانند چین و کره شمالی و... گرچه در مواردی ظالمانه و غیرعادلانه رفتار میکنند؛ اما مادامی که در پی تهدید و تحمیل سیاستهای خود بر ما نیستند، قابل تحملترند. اگر بخواهیم توطئهها و اقدامات خصمانۂ آمریکا نسبت به جمهوری اسلامی ایران را مورد بررسی قرار دهیم، طومار بلندی را دربرمیگیرد. هرچند این خوی استکباری مسبوق به سابقۂ طولانی است و به سالهای سلطنت منحوس پهلوی برمیگردد؛ اما قصد داریم که یک نگاه اجمالی به این مسئله داشته باشیم که، واقعاً چرا باید به امریکا نه بگوییم.
[۴] یکی از اولویتهای استکباری آمریکا، از آغاز پیروزی انقلاب اسلامی، مبارزه با اسلام ناب و موج انقلاب اسلامی بوده است. از آنجایی که مواضع اصولی جمهوری اسلامی ایران، سیاستهای سلطه در دنیا را تهدید میکند. بنابراین، جریان استکباری در مقابل آن به مبارزه و دشمنی برخاسته است. هیچ کشوری به اندازۂ آمریکا از در دشمنی با ما در نیامده است.
آمریکا با هر کشوری که از قلمرو او خارج شده و مسیر رشد را میپیماید، مخالف است. به خاطر خوی استکباریاش از پذیرفتن استقلال کشورهای زیرسلطۂ خود سرباز میزند و ظالمانه در برابر آنها میایستد. آمریکا نه تنها دشمن ماست؛ بلکه درصدد تغییر نظام و تغییر اعتقادات ما نیز است. آمریکا هدفی جز بیهویت کردن ملتهای تحت سلطۂ خود ندارد. آمریکا در حقیقت، فقط دشمن ایران نیست؛ بلکه اصلِ دشمنیِ او، با ولایت فقیه و جریان دشمنستیز اسلام ناب محمدی است.
[۵]. رهبر معظم انقلاب بارها فرمودهاند:این یک تصور غلطی است که خیال کنیم میتوانیم بنشینیم و با آمریکاییها مذاکره و مصالحه کنیم. مصالحه با آمریکا یعنی از خود گذشتن و کوتاه آمدن و طبق روش و رویۂ آنها حرکت کردن است. ما درصدد قهر با دنیا نیستیم؛ بلکه بالعکس به دنبال تعامل با تمام جهان هستیم؛ اما این تعامل نباید ما را زیر یوغ استعمارگران ببرد و بردۂ آنها سازد. سیاست راهبردی ایران، در رابطه با برقراری ارتباط و تفاهم با سایر کشورهای جهان، در درجۂ اول بر پایۂ صدور انقلاب و فرهنگ اسلامی به کشورهای دیگر است. شعار انقلاب اسلامی از همان اول نه شرقی، نه غربی بوده است. ما نه زیر بار سلطۂ غرب میرویم و نه تن به جیرهخواری شرق میدهیم. جمهوری اسلامی ایران با هر کشوری که قصد تهاجم و سلطهگری نداشته باشد، رابطه خواهد داشت؛ اما تاریخ چهل سالۂ انقلاب و نیز دوران قبل از آن به خوبی به ما نشان داده است که آمریکا نمیخواهد از موضع استکباری خود کوتاه بیاید و خوی برتری در تمام سیاستهای او به وضوح دیده میشود. نه تنها آمریکا بلکه هر کشور دیگری که چنین رویهای را در پیش بگیرد، قابل تعامل نیست.
[۶]. آمریکا مصداق آیۂ شریفه است: «وَلَن تَرضیٰ عَنکَ الیَهودُ ولَا النَصاریٰ حتی تَتَبع ملتهم»(سورهٔ بقره،آیهٔ۱۲۰). یهود و نصاری هرگز از مسلمانان راضی نمیشوند، مگر اینکه مسلمانان تابع مرام و مسلک آنها شوند. این یک اصل است که آمریکا هرگز از جمهوری اسلامی ایران راضی نمیشود؛ مگر اینکه دربست و بهطور مطلق دست در دست او بگذارد و تمام شرایط او را بپذیرد و از او تبعیت نماید.
✍ فاطمه بختیاری
@enqelabi_nevesht
📌 کانال نوشتههای انقلابی
#یادداشت
#حضرت_حمزه
🔖 حمزه الگوی تاریخساز
📌. چرایی نیاز بشریت برای داشتن الگو و اسوه برای حیات طیبه انسان مخلوق خالق بیهمتا، فرزند آدم(علیه السلام)، به اذن خداوند در این کره خاکی قرار گرفت؛ تا زندگی جدیدش را در پهنه این دنیای فانی، با آزمونهای پی درپی سپری کرده و هر فتنه وآزمونی، قدمی برای رسیدن به حیات طیبه و زندگی الهی باشد، در این چالشهای دنیوی و دست و پنجه نرم کردن با بد و خوب روزگار، که هر کدام صیقلی برای روح و جلا دادن گوهر وجود انسان است؛ تا او را از حضیض زندگی دنیایی، به عزت زندگی اخروی رهنمون شود و اینجاست که نیاز مبرم و حیاتی به الگوهای وارسته را میطلبد، نمونۂ بارز و برجستهای، که در پیمودن صراط حق، آن را عزتمندانه پیموده و از مسیر حق و حقیقت، نه گامی پیشی گرفته و نه گامی پا پس کشیدهاند؛ و صادقانه از جاده پر پیچ و خم دنیا به سلامت عبور کرده و به سرای امن الهی فرود آمدند، ایشان، مصداق این آیه هستند: «مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا؛ در میان مسلمانان، راد مردانی هستند که بر سر عهدشان با خدا، برای فرارکردن ازمیدان جنگ، صادقانه ایستادند، برخیشان شهید شدند؛ وبرخی منتظر شهادتاند، اینان به هیچ وجه تغییر عقیده ندادند.»(سوره ۳۳: الأحزاب آیه ۲۳). اگر نباشند، این اسوههای تاریخ و چراغهای هدایت و تربیت یافتگان تبار الهی و خاندان کرامت و اگر نباشد، کورسوی نور ستارگان وام گرفته از خورشید ولایت و نبیند بشریت نمونه رستگارشدگان طریق حقیقت را، چگونه از دنیای تاریک منیتها، دست کشیده و در پی رستگاران راه پیموده، ره بپیماید؛ و چه زیبا جلوه دادند، پا در جای پای «ولی» گذاشتن را وچه زیبا درخشیدند در طریق بندگی و تاریخ ثابت کرد؛ زیبایی با حق بودن و زشتی با باطل بودن را!
[۱]. درمیان ستارگان برجسته، که تاریخ کم به خود دیده است، میتوان به حمزه سیدالشهدا عموی پیامبرو برادر رضایی ایشان، که از شجاع ترین و قویترین مردان قریش بود، اشاره کرد که بعد از شهادت، حضرت رسول(صلی الله علیه و آله) هفتاد و دو مرتبه بر پیکر مطهرش نماز خواندند. ابن مسعود میگوید: ندیدم پیامبر بر کسی گریه کند، آنگونه که با شدت در شهادت عمویش حمزه اشک میریخت؛ بدن حمزه را به طرف قبله قرار داد، پس کنارآن قرار گرفته و با صدای بلند گریه گریست؛ تا حالت غش به آن حضرت دست داد.(ذخایر العقبی ص۱۸۱).
[۲]. یکی از کارهای بزرگ این است که، چه شد و چه خصوصیتی بود که این شخصیت را، در این حد عظمت بخشید.(مراسم بزرگداشت حمزه ۵ بهمن ۱۴۰۰). حضرت رسول(صلی الله علیه و آله) فرمودند:«در ستون عرش نوشته شده حمزه شیر خدا و شیر رسول خدا و سالار شهیدان است و فضائل بیشماری از زبان اهل بیت(علیهم السلام) در وصف آن جناب بیان شده است که نشان از جایگاه و مقام این اسوه تاریخ در پیشگاه اهل بیت و بارگاه قدس احدیت دارد. دلیل عزتمندی و جایگاه والای این شهید بزرگوار، قرار گرفتن در صف بزرگترین مدافعان مکتب توحیدی و حامیان راستین پیامبر بود؛ زمانی که به حضرت رسول ایمان آوردند، حضرت تحت فشار و اهانت مشرکان بودند، ایشان در حمایت از حضرت رسول(صلی الله علیه و آله) در مقابل مشرکان ایستاده و اهانت به حضرت را برنمیتافتند و زمانی که به مدینه هجرت کردند، بهعنوان فرمانده لشکر در جنگ بدر، بسیاری از مشرکان را از دم تیغ گذراندند؛ که سبب کینهتوزی هند همسر ابوسفیان شد و به دستور او، حمزه را به شهادت رساندند و به طرز فجیعی او را مثله کردند. حضرت رسول(صلی الله علیه و آله) بعد از شهادت، لقب ایشان را سیدالشهدا نام نهادند.
📝 ادامه دارد...
✍ طاهره اسدی
@enqelabi_nevesht
📌 کانال نوشتههای انقلابی
نوشتههای انقلابی
#یادداشت #حضرت_حمزه 🔖 حمزه الگوی تاریخساز 📌. چرایی نیاز بشری
📝 در ادامه...
[۳]. از موارد دیگری که، میتوان به آن اشاره کرد، وجود نازنین حضرت صدیقه طاهره(سلام الله علیها) است، که از پشم تسبیحی تابیده بودند، بعد از شهادت حضرت حمزه، از تربت مطهر ایشان تسبیح درست کرده و با این کار مقام والای حضرت حمزه را نشان دادند. حرکت ایشان حرکتی سیاسی اجتماعی بود، و زیارت قبر مطهر حمزه توسط صدیقه طاهره(سلام الله علیها) هر جمعه، جدای از جنبه عاطفی و عبادی جنبه سیاسی نیزداشت. طی گذشت زمان و بیشتر جلوه گر شدن جایگاه این شهید بزرگوار، امویان تمام تلاش خود را برای به فراموشی سپردن حضرت حمزه و سرپوش گذاشتن بر فضائل او کردند؛ تا قبروی را که نماد مظلومیت و دفاع جانانه از اسلام و نیز نمادی از جنایات امیه بود، از میان ببرند؛ و لکه ننگ جنایات هولناک و مثله کردن او را، از پیشانی عاملان آن پاک کرده، و بزدایند؛ ولی تلاش آنها نتیجه معکوس داشت و در نیرنگ خود شکست خوردند؛ زیرا خواست خدا چیز دیگری بود، آیا غیر از این است که، حمزه از تربیت یافتگان مکتب توحیدی و از تبار صالحان و برگزیدگان عالم است؟!
[۴]. این یکی از کارهاست، آن وقت این ها الگو بشود برای ماها، که هم خودمان و هم دیگران ازآن استفاده کنیم. دو مورد از این عناصر مهم تشکیلدهندۂ شخصیت او، یکی عزم راسخ است، و یکی قدرت شناخت، که اینها را هم میتوانیم ترویج کنیم. عزم راسخ، گاهی اوقات انسان از یک چیزی مطلع است، یک چیزی را قبول دارد و اعتقاد هم دارد، منتها به خاطر ضعف نفس برطبق آن عمل نمیکند، اراده قوی و عزم راسخ اینجا یک عنصر تعیینکننده است که این آدم، با عزم راسخ عمل کند.(همایش بینالمللی حمزه ۵بهمن ۱۴۰۰). عزم راسخ، همان ثبات قدم در اهداف و باورهاست. وَ لَقَدْ عَهِدْنا الى آدَمَ مِنْ قَبْلُ فَنَسِىَ وَلَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْماً؛ با فضیلتترین توشههای انسانی این است که، انسان عزم و ارادهای داشته باشد که، راه خدا را انتخاب و در آن راه حرکت کند، البته این راه دشوار است؛ اما با عزم راسخ انسانی آسان میشود و اینها چیزهایی است که اسلام به ما درس داده است.(بیانات در دیدار کارگزاران نظام ۲ مهر۱۳۸۲). قدرت شناخت، همان بصیرت و تشخیص حق از باطل است. امیرالمومنین «علیه السلام» فرموده بودند: لٰایُعْرَفُ الْحَقَّ بِالرِّجٰالْ؛ با چهرهها نمیشود حق را تشخیص داد، یک چهره موجه محترم است، مورد قبول است، مورد تکریم است، اما او نمیتواند شاخص حق باشد، گاهی چهره موجهی مثل بعضی از صحابه پیغمبر، راه را عوضی میروند، اشتباه میکنند، باید حق را شناخت، باید راه را تشخیص داد، تا بفهمیم این شخص حق است یا باطل، هرکه از این راه رفت حق است، هر کس از راه حق نرفت مردود است، حق را باید شناخت. (بیانات در دیدار بسیجیان استان قم ۲ آبان ۱۳۸۹). این دو وجه در حضرت حمزه، او را ممتاز و شاخص کرده است، اگر خواص جامعه همت کنند برای تولید چنین شخصیتهایی هر یک از اینها خواهد توانست جامعه را در مواقع حساس، نجات بدهد. شخصیتهایی را درست کنیم که این شخصیتها خودشان مصداق باشند برای معارف الهی، معارف اسلامی و احکام اسلامی، اگریک چنین شخصیتهایی درست بشوند، آن وقت دیگر تشکیل تمدن اسلامی یک چیز قطعی خواهد بود؛ یعنی دیگرمورد تردید نخواهد بود. (همایش بین المللی حمزه سید الشهدا ۵بهمن ۱۴۰۰)
✍ طاهره اسدی
@enqelabi_nevesht
📌 کانال نوشتههای انقلابی
#یادداشت
#انقلابیگری
🔖 اخلاص، نماد انقلابیگری
📌. انقلاب اسلامی به تعبیر امامخمینی(رحمتالله) یک تحفه الهی است. چنین نعمتی پیوسته باید به ما یادآوری شود و دربارۂ آن سخنان و محافل فراوانی شکل بگیرد و مسیر صحیح آن بازشناسی و ارزشهایش حفظ شود، و نیز هدف انقلاب اسلامی، احیای تمدن اسلامی است که با اصول و جهانبینی الهی خود به پیشرفت، که هدف بنیادین جوامع بشری است، برسد. در انقلاب اسلامی، تجربه نشان داده که پیشرفت و موفقیتها زمانی رقم خورده که به انقلاب اسلامی و ارزشهای آن توجه بیشتری شده و پایبندی بیشتری نسبت به آنها رقم خورده است. شاید هیچ دلیلی گویاتر از سخن رهبرانقلاب نباشد که«هر جا انقلابی عمل کردیم پیش رفتیم.». انقلابی بودن و انقلابی عمل کردن شاخصههایی دارد که در بیانات رهبر انقلاب هویداست.(بیانات رهبر انقلاب در مراسم سالگرد رحلت امامخمینی، ۱۴ خرداد ۱۳۹۵)؛ امّا آنچه به نظر مهم و ضروری میرسد، توجه و پرداختن ویژه به شاخص مهم و اساسی «اخلاص» است.
[۱]. «اخلاص» یعنی خالص کردن و ناب کردن نیّت، به عبارتی یعنی «رعایتکردن وظیفه خدایی و دخالت ندادن منافع شخصی و گروهی و انگیزههای مادّی در کار». در نگاه رهبر انقلاب اخلاص یعنی اینکه انسان، کار را برای خدا و به عشق انجام وظیفه انجام میدهد. انسان برای هوای نفس، برای رسیدن به مال، به مقام، نام نیک، قضاوت تاریخ، برای انگیزههای نفسانی برای اشباع صفت حسد، طمع، حرص، زیادهطلبی و افزونطلبی، کار نکند. کار را برای رضا خدا و محض انجام وظیفه بکند. این معنای اخلاص است، این چنین کاری پیش میرود. اینگونه کاری مثل شمشیر برنده، هر مانعی را از سر راه برمیدارد. امام به این سلاح مجهز بود. بارها گفت من نسبت به نزدیکترین نزدیکان خود هم، اگر قدمی بر خلاف حق بردارند، اغماض نمیکنم؛ همینطور هم بود. در مواقع حساس نشان داد که آنچه برای او مطرح است، انجام وظیفه است، در آشکار، در خلوت، در کارهای بزرگ و کارهای کوچک، این را نشان داد. اینکه ما تکلیف را بشناسیم و برای خاطر تکلیفمان کار را انجام بدهیم؛ ملاحظات دیگر را مخلوط نکنیم، به دنبال نام و نشان نباشیم. لذا بر اساس این تعریف، انسانی که اخلاص دارد، برای او«هدف» مهم است. «شخص» و «من» و«خودی» برای انسان با اخلاص اهمّیتی ندارد، اخلاص را دارد، اعتماد به خدا را هم دارد. میداند که خدای متعال حتماً این هدف را غالب و پیروز خواهد کرد.
[۲]. نقطه مقابل اخلاص، این است که انسان برای انگیزههای شخصی، خودگرایی یا انگیزههای مادّی یا حتّی انگیزههای معنوی بیارزش کار کند. بعضی از انگیزهها، صرفاً ملموس نیستند؛ اما کم ارزشند، مثلاً پیدا کردن وجاهت در چشم مردم، مادّی به معنای خاصّ نیست؛ لیکن یک چیز کمارزش است که بعضی به خاطر این انگیزهها کاری انجام میدهند که با انگیزه الهی منطبق نیست. این طبعاً نقطه مقابل اخلاص است. بنابراین هر چه که انسان انگیزههای خودش را از حالت خودپرستی و خودخواهی دورتر و والاتر کند، این میشود، «اخلاص».
[۳]. در روایات اسلامی آثار مهمّی برای اخلاص بیان شده است که در این مجال به یکی از آن ها اشاره می شود، و آن اینکه امامعلی(علیهالسلام) میفرمایند:«فی إخلاصُ النِّیّاتِ نَجاحُ الاُمورِ» یعنی در اخلاص، نیّت، پیروزی در کارها است.(غررالحکم و دررالکلم، ۴۷۹ ح ۶۷) مشخص است که هرقدر نیّت خالصتر باشد، به باطن کارها اهمیّت بیشتری داده میشود تا به ظاهر کار، و به تعبیر دیگر، محکمکاری در حدّاعلی خواهدبود، به همین دلیل پیروزی در کار تضمین خواهد شد. و بالعکس اگر نیّت آلوده به ریا باشد، به ظاهر بیشتر از باطن اهمیّت داده میشود و کارها و برنامهها تو خالی میگردد و همین امر سبب شکست است. فردی که برای خدا کار میکند به هر نتیجهای که برسد برای او پیروزی است؛ زیرا وظیفه و تکلیف خود را انجام داده است، برای مثال قیام سیدالشهداء(علیهالسلام) با وجود شکست ظاهری در اوج قله پیروزی قرار دارد. بنابراین اگر عمل همراه با اخلاص باشد، شکست در آن معنا ندارد و برعکس اگر اخلاص نباشد در صورت پیروزی و موفقیت ظاهری، در باطن امر شکست خواهد بود.
📝 ادامه دارد...
✍ ربابه ناظمی
@enqelabi_nevesht
📌 کانال نوشتههای انقلابی
نوشتههای انقلابی
#یادداشت #انقلابیگری 🔖 اخلاص، نماد انقلابیگری 📌. انقلاب اسلامی به تعبیر امامخمینی(رحمتالله)
📝 در ادامه...
[۴]. رهبر انقلاب، مهمترین ویژگی سردار سلیمانی را در «اخلاص» میدانند. شهید قاسم سلیمانی، همه وجودش را برای انقلاب در طبق اخلاص گذاشت و برای تعالی دین خدا و ترویج مکتبائمه(علیه السلام) و عملی کردن فرامین انقلاب اسلامی با اخلاص ویژه بهعنوان یک شخصیت کمنظیر مجاهدت کرد. شاخص انقلابیگری به عمل خالصانه افراد بستگی دارد. اخلاص در کار، موفقیتها را بیشتر میکند. یکی از ویژگی بارز سردار سلیمانی همین بود که روز به روز بر موفقیتهایش افزوده میشد و نهتنها در بین مردم ایران، بلکه در قلب مردم جهان اسلام جای داشت. دشمنان هم از اخلاص و عمل انقلابی شهید سلیمانی وحشت داشتند. امامعلی(علیه السلام) در خطبه پنجاهوششم نهج البلاغه میفرمایند: خالصانه و مخلصانه با کسان و نزدیکان خود میایستادیم و برای خدا مبارزه میکردیم. وقتی در راه خدا با اخلاص و صادقانه عمل کردیم و خدای متعال این را از ما دید، دشمن ما را ، سرکوب کرد و ما را پیروز نمود. بعد میفرماید: اگر اینطور نبود، این کار ها نمیشد، یک شاخه ایمان سبز نمیشد و یک پایة دین سرِپا نمیماند.
[۵]. پس مهمتر از انقلابی بودن، انقلابی ماندن است و اگر بخواهیم انقلابی بمانیم، بیتردید به شاخصهای انقلابیگری باید توجّه ویژه داشت که اصلیترین آن، «اخلاص» است. اخلاص روح عمل یک فرد انقلابی است. بدون اخلاص، فرد انقلابی کالبدی بیش نیست. عملخالصانه، انقلاب را پیش میبرد و روز به روز جریان انقلاب را شفّاف، فعّال، با نشاط و ماندگار میکند و نیز در جوانان انقلابی، روح جدیدی را میدمد تا با انگیزه مضاعف مسیر انقلاب را طی کنند. با اخلاص، خودمحوریها و خودپرستیها بر کنار میرود و ثروتاندوزی برای خود، و دستدرازی به اینجا و آنجا ممنوع خواهد شد. بنابراین وقتی نیّت در کارها خالص شود، رحمت الهی و هدایت الهی از همه طرف بهسوی ما سرازیر میشود، مخلصانه کارکردن، مایۂ نجات است و خدای متعال بهکار بااخلاص برکت میدهد و این قانون الهی است.
✍ ربابه ناظمی
@enqelabi_nevesht
📌 کانال نوشتههای انقلابی