#یادداشت
#حضرت_حمزه
🔖 حمزه الگوی تاریخساز
📌. چرایی نیاز بشریت برای داشتن الگو و اسوه برای حیات طیبه انسان مخلوق خالق بیهمتا، فرزند آدم(علیه السلام)، به اذن خداوند در این کره خاکی قرار گرفت؛ تا زندگی جدیدش را در پهنه این دنیای فانی، با آزمونهای پی درپی سپری کرده و هر فتنه وآزمونی، قدمی برای رسیدن به حیات طیبه و زندگی الهی باشد، در این چالشهای دنیوی و دست و پنجه نرم کردن با بد و خوب روزگار، که هر کدام صیقلی برای روح و جلا دادن گوهر وجود انسان است؛ تا او را از حضیض زندگی دنیایی، به عزت زندگی اخروی رهنمون شود و اینجاست که نیاز مبرم و حیاتی به الگوهای وارسته را میطلبد، نمونۂ بارز و برجستهای، که در پیمودن صراط حق، آن را عزتمندانه پیموده و از مسیر حق و حقیقت، نه گامی پیشی گرفته و نه گامی پا پس کشیدهاند؛ و صادقانه از جاده پر پیچ و خم دنیا به سلامت عبور کرده و به سرای امن الهی فرود آمدند، ایشان، مصداق این آیه هستند: «مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا؛ در میان مسلمانان، راد مردانی هستند که بر سر عهدشان با خدا، برای فرارکردن ازمیدان جنگ، صادقانه ایستادند، برخیشان شهید شدند؛ وبرخی منتظر شهادتاند، اینان به هیچ وجه تغییر عقیده ندادند.»(سوره ۳۳: الأحزاب آیه ۲۳). اگر نباشند، این اسوههای تاریخ و چراغهای هدایت و تربیت یافتگان تبار الهی و خاندان کرامت و اگر نباشد، کورسوی نور ستارگان وام گرفته از خورشید ولایت و نبیند بشریت نمونه رستگارشدگان طریق حقیقت را، چگونه از دنیای تاریک منیتها، دست کشیده و در پی رستگاران راه پیموده، ره بپیماید؛ و چه زیبا جلوه دادند، پا در جای پای «ولی» گذاشتن را وچه زیبا درخشیدند در طریق بندگی و تاریخ ثابت کرد؛ زیبایی با حق بودن و زشتی با باطل بودن را!
[۱]. درمیان ستارگان برجسته، که تاریخ کم به خود دیده است، میتوان به حمزه سیدالشهدا عموی پیامبرو برادر رضایی ایشان، که از شجاع ترین و قویترین مردان قریش بود، اشاره کرد که بعد از شهادت، حضرت رسول(صلی الله علیه و آله) هفتاد و دو مرتبه بر پیکر مطهرش نماز خواندند. ابن مسعود میگوید: ندیدم پیامبر بر کسی گریه کند، آنگونه که با شدت در شهادت عمویش حمزه اشک میریخت؛ بدن حمزه را به طرف قبله قرار داد، پس کنارآن قرار گرفته و با صدای بلند گریه گریست؛ تا حالت غش به آن حضرت دست داد.(ذخایر العقبی ص۱۸۱).
[۲]. یکی از کارهای بزرگ این است که، چه شد و چه خصوصیتی بود که این شخصیت را، در این حد عظمت بخشید.(مراسم بزرگداشت حمزه ۵ بهمن ۱۴۰۰). حضرت رسول(صلی الله علیه و آله) فرمودند:«در ستون عرش نوشته شده حمزه شیر خدا و شیر رسول خدا و سالار شهیدان است و فضائل بیشماری از زبان اهل بیت(علیهم السلام) در وصف آن جناب بیان شده است که نشان از جایگاه و مقام این اسوه تاریخ در پیشگاه اهل بیت و بارگاه قدس احدیت دارد. دلیل عزتمندی و جایگاه والای این شهید بزرگوار، قرار گرفتن در صف بزرگترین مدافعان مکتب توحیدی و حامیان راستین پیامبر بود؛ زمانی که به حضرت رسول ایمان آوردند، حضرت تحت فشار و اهانت مشرکان بودند، ایشان در حمایت از حضرت رسول(صلی الله علیه و آله) در مقابل مشرکان ایستاده و اهانت به حضرت را برنمیتافتند و زمانی که به مدینه هجرت کردند، بهعنوان فرمانده لشکر در جنگ بدر، بسیاری از مشرکان را از دم تیغ گذراندند؛ که سبب کینهتوزی هند همسر ابوسفیان شد و به دستور او، حمزه را به شهادت رساندند و به طرز فجیعی او را مثله کردند. حضرت رسول(صلی الله علیه و آله) بعد از شهادت، لقب ایشان را سیدالشهدا نام نهادند.
📝 ادامه دارد...
✍ طاهره اسدی
@enqelabi_nevesht
📌 کانال نوشتههای انقلابی
نوشتههای انقلابی
#یادداشت #حضرت_حمزه 🔖 حمزه الگوی تاریخساز 📌. چرایی نیاز بشری
📝 در ادامه...
[۳]. از موارد دیگری که، میتوان به آن اشاره کرد، وجود نازنین حضرت صدیقه طاهره(سلام الله علیها) است، که از پشم تسبیحی تابیده بودند، بعد از شهادت حضرت حمزه، از تربت مطهر ایشان تسبیح درست کرده و با این کار مقام والای حضرت حمزه را نشان دادند. حرکت ایشان حرکتی سیاسی اجتماعی بود، و زیارت قبر مطهر حمزه توسط صدیقه طاهره(سلام الله علیها) هر جمعه، جدای از جنبه عاطفی و عبادی جنبه سیاسی نیزداشت. طی گذشت زمان و بیشتر جلوه گر شدن جایگاه این شهید بزرگوار، امویان تمام تلاش خود را برای به فراموشی سپردن حضرت حمزه و سرپوش گذاشتن بر فضائل او کردند؛ تا قبروی را که نماد مظلومیت و دفاع جانانه از اسلام و نیز نمادی از جنایات امیه بود، از میان ببرند؛ و لکه ننگ جنایات هولناک و مثله کردن او را، از پیشانی عاملان آن پاک کرده، و بزدایند؛ ولی تلاش آنها نتیجه معکوس داشت و در نیرنگ خود شکست خوردند؛ زیرا خواست خدا چیز دیگری بود، آیا غیر از این است که، حمزه از تربیت یافتگان مکتب توحیدی و از تبار صالحان و برگزیدگان عالم است؟!
[۴]. این یکی از کارهاست، آن وقت این ها الگو بشود برای ماها، که هم خودمان و هم دیگران ازآن استفاده کنیم. دو مورد از این عناصر مهم تشکیلدهندۂ شخصیت او، یکی عزم راسخ است، و یکی قدرت شناخت، که اینها را هم میتوانیم ترویج کنیم. عزم راسخ، گاهی اوقات انسان از یک چیزی مطلع است، یک چیزی را قبول دارد و اعتقاد هم دارد، منتها به خاطر ضعف نفس برطبق آن عمل نمیکند، اراده قوی و عزم راسخ اینجا یک عنصر تعیینکننده است که این آدم، با عزم راسخ عمل کند.(همایش بینالمللی حمزه ۵بهمن ۱۴۰۰). عزم راسخ، همان ثبات قدم در اهداف و باورهاست. وَ لَقَدْ عَهِدْنا الى آدَمَ مِنْ قَبْلُ فَنَسِىَ وَلَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْماً؛ با فضیلتترین توشههای انسانی این است که، انسان عزم و ارادهای داشته باشد که، راه خدا را انتخاب و در آن راه حرکت کند، البته این راه دشوار است؛ اما با عزم راسخ انسانی آسان میشود و اینها چیزهایی است که اسلام به ما درس داده است.(بیانات در دیدار کارگزاران نظام ۲ مهر۱۳۸۲). قدرت شناخت، همان بصیرت و تشخیص حق از باطل است. امیرالمومنین «علیه السلام» فرموده بودند: لٰایُعْرَفُ الْحَقَّ بِالرِّجٰالْ؛ با چهرهها نمیشود حق را تشخیص داد، یک چهره موجه محترم است، مورد قبول است، مورد تکریم است، اما او نمیتواند شاخص حق باشد، گاهی چهره موجهی مثل بعضی از صحابه پیغمبر، راه را عوضی میروند، اشتباه میکنند، باید حق را شناخت، باید راه را تشخیص داد، تا بفهمیم این شخص حق است یا باطل، هرکه از این راه رفت حق است، هر کس از راه حق نرفت مردود است، حق را باید شناخت. (بیانات در دیدار بسیجیان استان قم ۲ آبان ۱۳۸۹). این دو وجه در حضرت حمزه، او را ممتاز و شاخص کرده است، اگر خواص جامعه همت کنند برای تولید چنین شخصیتهایی هر یک از اینها خواهد توانست جامعه را در مواقع حساس، نجات بدهد. شخصیتهایی را درست کنیم که این شخصیتها خودشان مصداق باشند برای معارف الهی، معارف اسلامی و احکام اسلامی، اگریک چنین شخصیتهایی درست بشوند، آن وقت دیگر تشکیل تمدن اسلامی یک چیز قطعی خواهد بود؛ یعنی دیگرمورد تردید نخواهد بود. (همایش بین المللی حمزه سید الشهدا ۵بهمن ۱۴۰۰)
✍ طاهره اسدی
@enqelabi_nevesht
📌 کانال نوشتههای انقلابی
#یادداشت
#انقلابیگری
🔖 اخلاص، نماد انقلابیگری
📌. انقلاب اسلامی به تعبیر امامخمینی(رحمتالله) یک تحفه الهی است. چنین نعمتی پیوسته باید به ما یادآوری شود و دربارۂ آن سخنان و محافل فراوانی شکل بگیرد و مسیر صحیح آن بازشناسی و ارزشهایش حفظ شود، و نیز هدف انقلاب اسلامی، احیای تمدن اسلامی است که با اصول و جهانبینی الهی خود به پیشرفت، که هدف بنیادین جوامع بشری است، برسد. در انقلاب اسلامی، تجربه نشان داده که پیشرفت و موفقیتها زمانی رقم خورده که به انقلاب اسلامی و ارزشهای آن توجه بیشتری شده و پایبندی بیشتری نسبت به آنها رقم خورده است. شاید هیچ دلیلی گویاتر از سخن رهبرانقلاب نباشد که«هر جا انقلابی عمل کردیم پیش رفتیم.». انقلابی بودن و انقلابی عمل کردن شاخصههایی دارد که در بیانات رهبر انقلاب هویداست.(بیانات رهبر انقلاب در مراسم سالگرد رحلت امامخمینی، ۱۴ خرداد ۱۳۹۵)؛ امّا آنچه به نظر مهم و ضروری میرسد، توجه و پرداختن ویژه به شاخص مهم و اساسی «اخلاص» است.
[۱]. «اخلاص» یعنی خالص کردن و ناب کردن نیّت، به عبارتی یعنی «رعایتکردن وظیفه خدایی و دخالت ندادن منافع شخصی و گروهی و انگیزههای مادّی در کار». در نگاه رهبر انقلاب اخلاص یعنی اینکه انسان، کار را برای خدا و به عشق انجام وظیفه انجام میدهد. انسان برای هوای نفس، برای رسیدن به مال، به مقام، نام نیک، قضاوت تاریخ، برای انگیزههای نفسانی برای اشباع صفت حسد، طمع، حرص، زیادهطلبی و افزونطلبی، کار نکند. کار را برای رضا خدا و محض انجام وظیفه بکند. این معنای اخلاص است، این چنین کاری پیش میرود. اینگونه کاری مثل شمشیر برنده، هر مانعی را از سر راه برمیدارد. امام به این سلاح مجهز بود. بارها گفت من نسبت به نزدیکترین نزدیکان خود هم، اگر قدمی بر خلاف حق بردارند، اغماض نمیکنم؛ همینطور هم بود. در مواقع حساس نشان داد که آنچه برای او مطرح است، انجام وظیفه است، در آشکار، در خلوت، در کارهای بزرگ و کارهای کوچک، این را نشان داد. اینکه ما تکلیف را بشناسیم و برای خاطر تکلیفمان کار را انجام بدهیم؛ ملاحظات دیگر را مخلوط نکنیم، به دنبال نام و نشان نباشیم. لذا بر اساس این تعریف، انسانی که اخلاص دارد، برای او«هدف» مهم است. «شخص» و «من» و«خودی» برای انسان با اخلاص اهمّیتی ندارد، اخلاص را دارد، اعتماد به خدا را هم دارد. میداند که خدای متعال حتماً این هدف را غالب و پیروز خواهد کرد.
[۲]. نقطه مقابل اخلاص، این است که انسان برای انگیزههای شخصی، خودگرایی یا انگیزههای مادّی یا حتّی انگیزههای معنوی بیارزش کار کند. بعضی از انگیزهها، صرفاً ملموس نیستند؛ اما کم ارزشند، مثلاً پیدا کردن وجاهت در چشم مردم، مادّی به معنای خاصّ نیست؛ لیکن یک چیز کمارزش است که بعضی به خاطر این انگیزهها کاری انجام میدهند که با انگیزه الهی منطبق نیست. این طبعاً نقطه مقابل اخلاص است. بنابراین هر چه که انسان انگیزههای خودش را از حالت خودپرستی و خودخواهی دورتر و والاتر کند، این میشود، «اخلاص».
[۳]. در روایات اسلامی آثار مهمّی برای اخلاص بیان شده است که در این مجال به یکی از آن ها اشاره می شود، و آن اینکه امامعلی(علیهالسلام) میفرمایند:«فی إخلاصُ النِّیّاتِ نَجاحُ الاُمورِ» یعنی در اخلاص، نیّت، پیروزی در کارها است.(غررالحکم و دررالکلم، ۴۷۹ ح ۶۷) مشخص است که هرقدر نیّت خالصتر باشد، به باطن کارها اهمیّت بیشتری داده میشود تا به ظاهر کار، و به تعبیر دیگر، محکمکاری در حدّاعلی خواهدبود، به همین دلیل پیروزی در کار تضمین خواهد شد. و بالعکس اگر نیّت آلوده به ریا باشد، به ظاهر بیشتر از باطن اهمیّت داده میشود و کارها و برنامهها تو خالی میگردد و همین امر سبب شکست است. فردی که برای خدا کار میکند به هر نتیجهای که برسد برای او پیروزی است؛ زیرا وظیفه و تکلیف خود را انجام داده است، برای مثال قیام سیدالشهداء(علیهالسلام) با وجود شکست ظاهری در اوج قله پیروزی قرار دارد. بنابراین اگر عمل همراه با اخلاص باشد، شکست در آن معنا ندارد و برعکس اگر اخلاص نباشد در صورت پیروزی و موفقیت ظاهری، در باطن امر شکست خواهد بود.
📝 ادامه دارد...
✍ ربابه ناظمی
@enqelabi_nevesht
📌 کانال نوشتههای انقلابی
نوشتههای انقلابی
#یادداشت #انقلابیگری 🔖 اخلاص، نماد انقلابیگری 📌. انقلاب اسلامی به تعبیر امامخمینی(رحمتالله)
📝 در ادامه...
[۴]. رهبر انقلاب، مهمترین ویژگی سردار سلیمانی را در «اخلاص» میدانند. شهید قاسم سلیمانی، همه وجودش را برای انقلاب در طبق اخلاص گذاشت و برای تعالی دین خدا و ترویج مکتبائمه(علیه السلام) و عملی کردن فرامین انقلاب اسلامی با اخلاص ویژه بهعنوان یک شخصیت کمنظیر مجاهدت کرد. شاخص انقلابیگری به عمل خالصانه افراد بستگی دارد. اخلاص در کار، موفقیتها را بیشتر میکند. یکی از ویژگی بارز سردار سلیمانی همین بود که روز به روز بر موفقیتهایش افزوده میشد و نهتنها در بین مردم ایران، بلکه در قلب مردم جهان اسلام جای داشت. دشمنان هم از اخلاص و عمل انقلابی شهید سلیمانی وحشت داشتند. امامعلی(علیه السلام) در خطبه پنجاهوششم نهج البلاغه میفرمایند: خالصانه و مخلصانه با کسان و نزدیکان خود میایستادیم و برای خدا مبارزه میکردیم. وقتی در راه خدا با اخلاص و صادقانه عمل کردیم و خدای متعال این را از ما دید، دشمن ما را ، سرکوب کرد و ما را پیروز نمود. بعد میفرماید: اگر اینطور نبود، این کار ها نمیشد، یک شاخه ایمان سبز نمیشد و یک پایة دین سرِپا نمیماند.
[۵]. پس مهمتر از انقلابی بودن، انقلابی ماندن است و اگر بخواهیم انقلابی بمانیم، بیتردید به شاخصهای انقلابیگری باید توجّه ویژه داشت که اصلیترین آن، «اخلاص» است. اخلاص روح عمل یک فرد انقلابی است. بدون اخلاص، فرد انقلابی کالبدی بیش نیست. عملخالصانه، انقلاب را پیش میبرد و روز به روز جریان انقلاب را شفّاف، فعّال، با نشاط و ماندگار میکند و نیز در جوانان انقلابی، روح جدیدی را میدمد تا با انگیزه مضاعف مسیر انقلاب را طی کنند. با اخلاص، خودمحوریها و خودپرستیها بر کنار میرود و ثروتاندوزی برای خود، و دستدرازی به اینجا و آنجا ممنوع خواهد شد. بنابراین وقتی نیّت در کارها خالص شود، رحمت الهی و هدایت الهی از همه طرف بهسوی ما سرازیر میشود، مخلصانه کارکردن، مایۂ نجات است و خدای متعال بهکار بااخلاص برکت میدهد و این قانون الهی است.
✍ ربابه ناظمی
@enqelabi_nevesht
📌 کانال نوشتههای انقلابی
#یادداشت
#تحول
🔖 تحولخواهی در تعارض با فسیلزدگی
[۱]. در شکلگیری انقلاب اسلامی، جوانانی مسلمان، انقلابی و علاقهمند، با ایمانی برخاسته از شور و هیجان و احساسات، وارد میدان شدند؛ ولی با دگرگون شدن فضا و شرایط زمان، تغییر کردند؛ چراکه «پایههای فکری» و «پایههای ایمانی»شان، «پایههای متین و مستحکم» و دارای «پشتوانههای عقلانی محکم» و «استدلال محکمی» نبود. بعد از اینکه مدتی گذشت و از سنین جوانی، مقداری عبور کردند، تبدیل شدند به همان «فسیل»هایی که اصلا انقلاب علیه آن «فسیل»ها بود. بنابراین اینگونه احساسات و هیجانات، پایدار و ماندگار نیستند، مگر مبتنی بر «عقلانیت و استدلال» باشند.
[۲]. حضرت آیتالله خامنهای، در بخشی از سخنرانی خود به مناسبت سی و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی(رحمتالله)، در مورد اینگونه افراد فرمودند: «برخی افراد به دلیل توقعاتی که از انقلاب داشتند و میخواستند پست و منصب به آنها داده شود یا اینکه در موقعیتهایی که بودند، باقی بمانند، اما منصبی به آنها داده نشد، از انقلاب برگشتند و «فسیل» شدند». علت اشاره رهبر معظم انقلاب به کلمه «فسیل»، بخاطر «بیخاصیتی» و «کهنه و قدیمی بودن» و «نخنما» شدن و «مانده در گذشته» بودن اینگونه افراد است. به تعبیر ایشان برخی افراد برخلاف امام(رضوان الله علیه) که «تحولآفرین» بودند، دچار تحول معکوس و منفی شدند. البته این افراد نمیتوانند روند تحولی کشور را تغییر بدهند، بلکه تنها از گردونه انقلاب خارج شدند. این عده، چه از «روحانیت» باشند و چه از «کسوت»های دیگر، به دلیل اینکه از انقلاب «ریزش»کردند و «روحیه انقلابیگری» را از دست دادند، «فسیل» شدند و دیگر در جامعه «بیخاصیت» تلقی میشوند. این «فسیل»ها از ابتدا «مبانی ایمانی» قوی نداشتند و «کج فکر» بودند.
[۳]. امام خامنهای در ادامه سخنرانی به موضوع لزوم «تحولخواهی» در نظام اسلامی پرداختند و به ابعاد گوناگون جریان «تحولخواهی» و لوازم ضروری یک حرکت «تحولخواهانه» اشاره کردند. در بین عناصری که مقام معظم رهبری به شرح آن پرداختند، تاکید بر «پشتوانه معرفتی» سهم ویژهای داشت. ایشان هشدار دادند تاریخ انقلاب ثابت کرده هر جریان «تحولخواهی» که «پایه مستحکم معرفتی» نداشته باشد، در نهایت به عقبگرد و «استحاله ماهوی» ختم میشود. ایشان در بخشی از بیاناتشان فرمودند: «امام هم هر کاری که در زمینه تحولات انجام دادند، متکی بر همین «حرکت اسلامی» و «مبانی معرفتی اسلام» بود و امام در چارچوب آن حرکت کردند».(در دیدار تلویزیونی با مردم،۱۴خرداد۱۳۹۹).
[۴]. برای ایجاد «تحول»؛ چنانچه «پشتوانه فکری» وجود نداشته باشد، این تحول انسان، غلط خواهد بود و احتمالا انسان قدم را نابجا برمیدارد، بعد هم درست پافشاری نمیکند؛ یعنی ثبات قدم در این حالت تحولی نخواهد داشت. بنابراین انقلاب اسلامی در واقع یک عده «فسیل»های کجرو را کنار زد. بعضی از جوانهای انقلابی دیروز هم، بعد از آنکه وارد مرحلههای گوناگون زندگی و عبور از سالهای جوانی شدند، در واقع، بعضی ها نزدیک و یا تبدیل شدند، به چیزی شبیه آن «فسیل»ها. در بررسی برخی «ابعاد معرفتی» به عنوان پشتوانه یک حرکت «تحولخواهانه»، حرکتی که به تعبیر رهبر معظم انقلاب در نهایت به انقلاب علیه «فسیل»ها بینجامد، نه اینکه خود تبدیل به یک «فسیل» دیگر شود.
📝 ادامه دارد...
✍ مخدره چمنخواه
@enqelabi_nevesht
📌 کانال نوشتههای انقلابی
نوشتههای انقلابی
#یادداشت #تحول 🔖 تحولخواهی در تعارض با فسیلزدگی [۱]. در شکلگیری
📝 در ادامه...
[۵]. امام خمینی هم تحولخواه بود و هم تحولساز؛ آن هم تحولی مبتنی بر عقلانیت اسلامی. ممکن است خیلیها اهل حرف زدن از «تحول» باشند؛ اما اهل هزینه دادن برای تحقق آن نیستند. مثل خیلی از روشنفکرها. ولی امام خمینی(رضوان الله علیه) اینگونه نبود؛ هم «تحولخواه» بود و هم برای تحولی که میخواست، حاضر بود هزینه بدهد. این از مهمترین شاخصهها و یکی از مؤلفههای مکتب امام یا به تعبیری «منظومه فکری و اندیشه» ایشان است؛ چراکه هر اندیشه و مکتبی اگر عنصر «تحول» را در نظر نگیرد، دچار رکود و سکون میشود. «تحولخواهی» لازمه مکتبی است که میخواهد زنده و پویا باشد. بیتوجهی به «تحولخواهی» موجب عقبگرد میشود، از همین رو است که جریانی که تحول را نادیده بگیرد، بیشک به دام «انحطاط» میافتد. بنابراین «تحولخواهی» اگر بخواهد ماندگار باشد، باید «پشتوانه معرفتی» داشته باشد، اگر نه «تحولخواهی» مبتنی بر هیجانات، شاید به گرفتن رأی بینجامد، اما پایدار نیست. و به تغییر ماندگاری نمیانجامد. «تحولخواهی»هایی که در طول تاریخ جریانساز و اثرگذار بودند، هرکدام دارای یک نظام فکری و نوع خاصی از «عقلانیت» است.
[۶]. اساس اندیشه و دغدغه شهید مطهری هم بر همین پایه «عقلانیت» استوار بوده است. اندیشه ایشان این بوده است که اسلام ۱۴۰۰ سال پیش چگونه میتواند پاسخگوی نیازهای بشریت در عصر حاضر باشد؟ ایشان این نظر را مطرح میکند که ما در مجموعه معارف اسلامی یکسری ثابتات داریم، یک سری متغیرات. مثلا در آیه «اعدوا لهم ما استطعتم من قوه»(آیه ۶۰ سوره انفال). مسلمانان را دعوت به افزایش قدرت در برابر دشمن میکند و تأکید بر این مسئله است که اسبهای زین کرده را برای ترساندن دشمن فراهم کنند. در این آیه اصل افزایش قدرت نظامی و اصل «مجهز شدن» به «ابزار نظامی» برای ترساندن دشمن یک «اصل ثابت» است؛ اما فراهم کردن اسب زین کرده یک «اصل متغیر» است که با گذشت زمان تغییر میکند. بر اساس همین مثال، هر فرد و جریانی که وارد گردونه «تحولخواهی» میشود باید با شناخت ثابتات و براساس ثابتات دست به تغییر متغیرات بزند. توجه داشته باشید که دست به تغییر زدن، هم تغییر ثابتات و هم متغیرات، نامش «ولنگاری» است، از آن طرف «حفظ» و «ثابت نگه داشتن» ثابتات و متغیرات توامان با هم، نامش تحجر است. اما «حفظ» ثابتات و «تغییر» متغیرات نامش «تحول» است و «انقلابیگری». «تحول» چیزی در میانه ولنگاری و تحجر است. متأسفانه بسیاری از مدیران ما به دنبال حفظ وضع موجود هستند و از تغییر میترسند، در حالی که یک مدیر انقلابی کسی است که مدام در پی برهم زدن وضع موجود برای رسیدن به وضع مطلوب است، آن هم بر اساس ثابتات.
[۷]. در نتیجه کسانی که بر اثر ارتباط با «مبانی دینی» علامه طباطبایی، علامه مصباح و کتابهای شهید مطهری، «مبانی فکری»شان درست بود، قرص و محکم ایستادند. بنابراین «تقویت مبانی معرفتی» برای نیروهای انقلابی جوان خیلی مهم است، چون در غیر این صورت آسیب «انحراف فکری» به وجود می آید. بر این اساس باید گفت که یکی از اشکالهای جبهه «انقلاب فرهنگی» این بود که برخی از نیروهای آن، بیشتر جذب «شعارها و احساسات» شدند تا اندیشهها و فکرها»ی انقلاب. اینان، «عمق اعتقادی اندک» و «تظاهر انقلابی» زیاد داشتند. از این رو، «ناپایدار» بودند و «غربال» شدند. انقلاب در طول چهل و سه، «ریزش»هایی داشته است، ولی «رویش»ها بر «ریزش»ها غالب بوده است. «فسیل»های انقلاب جزو «ریزش»های انقلاب بودند و از گردونه خارج شدند.
✍ مخدره چمنخواه
@enqelabi_nevesht
📌 کانال نوشتههای انقلابی
هدایت شده از قرارگاهجهادیشهیدحاجقاسمسلیمانی
🔻گزارشِ عملکردِ قرارگاه جهادی شهید حاج قاسم سلیمانی از مهر ۱۴۰۰ تا تیر ۱۴۰۱ (حدود ۹ ماه)
🔸قرارگاهی در خدمتِ مردم
🔹قرارگاهی برای محرومیتزدایی
◀️ مبلغِ هزینهکرد: یک میلیارد و صد و سی میلیون و هفتصد و هشتاد و سه هزار و نهصد و هفتاد و پنج تومان (۱۱۳۰۷۸۳۹۷۵)
بخشی از مواردِ هزینهکرد:
۱. درمانی (کمک هزینه برای رفع نازایی، هزینۀ انجام زایمان، عمل قلب، تهیه دارو، انجام آزمایشهای پزشکی و...)
۲. اشتغالزایی (تهیه دارِ پارچهبافی)
۳. اعطای وام
۴. تهیۀ جهیزیه، سیسمونی و لوازم خانگی
۵. کمک هزینۀ ودیعه مسکن و اجارهبها
۶. کمک هزینۀ تعمیر مسکن
۷. تهیۀ بستههای معیشتی و فرهنگی
۸. کمک به برگزاری مراسمهای دینی
۹. اطعام گسترده در ایام غدیر
۱۰. تهیه وسایل سرمایشی و یخچال برای بیمارستانهای کمبرخوردار
۱۱. تهیۀ تلفن همراه جهت انجام تکالیف آموزشی دانش آموزان
۱۲. تهیۀ منبع آب برای مناطقی که با کمبود آب مواجه هستند.
۱۳. تهیۀ آرد برای پخت نان در روستاها
و...
▫️این قرارگاه، وابسته به مجموعۀ تبیین منظومۀ فکری رهبری میباشد. فعالیتهای این قرارگاه در عرصۀ محرومیتزدایی است.
دریافت کمکهای نقدی🔻
6273817010167124
بانک سپه(انصار سابق) _ به نام گروه جهادی شهید حاجقاسم سلیمانی
▫️قرارگاه جهادی شهید حاج قاسم سلیمانی (وابسته به مجموعۀ تبیین منظومۀ فکری رهبری)🔻
https://eitaa.com/joinchat/1321533478C79e2104caf
#یادداشت
#حج_ابراهیمی
🔖 حجّ، ترکیب سیاست و معنویت
📌. حجّ، در لغت به معنای قصد آمده است. حجِّ بیتاللهالحرام یعنی قصد خانۂ خدا را داشتن برای انجام مناسک و حاجّ به معنای کسی است که مقصد و مقصودش زیارت خانهی خدا باشد.حجّ، فرمان خدای بزرگ، سنت دیرین آدم(علیه السلام)، راه و رسم حضرت ابراهیم(علیه السّلام) و میعادگاه انسان و خدا است. حجّ، مبارزه با شیطان و خودپرستی و اعلام برائت از مشرکین است. نماز خواندن در پشت مقام ابراهیم(عَلَیهِالسّلام)، تکرار ِهاجروار ِسعیِ صفا و مروه و هماهنگی با فرشتگان عرش الهی، بخشی از محتوای عمیق انسانساز حج میباشد. حج، نوعی جهاد و بزرگترین و جاودانهترین تبلور عبادت انسانهاست و کانون آشنایی و ارتباطات امت بزرگ اسلامی، اردوگاه آزادگی و خودسازی و آیین دیرین همه پیامآوران خداست و کعبه اولین پرستشگاه خدا بر کرۂ خاکی میباشد.
📌. درحج چه اسراری نهفته است؟
[۱]. یکی از اسرار اعمال و مناسک حج، تمرین تواضع و اخلاص، متخلّق شدن به اخلاق الهی، نمایش وحدت و عزت امت اسلامی، همزیستی، ارتباط نزدیک با برادران دینی و همدلی و تبادل نظر با آنهاست. از این رو زائر بیتاللهالحرام باید به همۂ مهمانان خانهی خدا با هر ملّیت و مذهب که باشند، با چشم عزت و برادری بنگرد و با برخورد مودتآمیز رفتار کند و با اقتدا به پیشوایان دینی خود مایهی عزت و زینت اسلام باشد و اختلاف در مذهب نباید موجب بدبینی و تشتت گردد، باید تمام مسلمانان در برابر دشمنان قرآن و انسانیت یَدِ واحده باشند و از عظمت و عزت قرآن و اسلام دفاع کنند.«یکی از مهمترین مسائل در حجّ، همزیستی است، افرادی که با هم هیچ آشنایی ندارند، با فرهنگهای مختلف، از جاهای مختلف، رنگهای مختلف، زبان مختلف، اینها با همدیگر باید همزیستی کنند.»(دیداربا کارگزاران حج ،۱۸خرداد۱۴۰۱).
[۲].اعمال حجّ از بزرگترین واجبات سیاسی- عبادی اسلام است که اگر با آگاهی، بینش و همراه با اخلاص و قصد قربت انجام پذیرد، سرنوشت افراد و جوامع اسلامی را دگرگون میسازد و شیطانِ هوس را از درون و شیطان بزرگ را از سرزمینهای اسلامی فراری میدهد. حجّ از فروعِ پرفروغِ دین و پرچم برافراشتهی اسلام است. ایام حج فرصت کوتاهی است تا از تنگنای کوتهبینی، خودمحوری، غفلت و دنیازدگی، آزاد شویم. حج نمونۂ بارز سادهزیستی است. «احرام، مظهر سادهزیستی است، در احرام هیچ چیز زیادی وجود ندارد، فقط بدن شما را میپوشاند. میخواهد بگوید که این کار را یاد بگیرید که میشود، سادهزیستی کرد و باید سادهزیستی را ترویج داد. بسیاری از بدبختیها و مشکلات عالَم بهخاطر زیادهخواهیها، اشرافیگریها، تجملپرستیها و مانند اینهاست، این هم یک تعلیم سبک زندگی است.»(دیدار با کارگزاران حجّ،۱۸خرداد۱۴۰۱).
[۳].حج، دارای آثار و فواید فراوانی میباشد که بعضی از آنها عبارتند از: مهمانی خدا شدن، پاک شدن از گناهان، شروع زندگی از نو، تقویت اراده و غلبه بر هوای نفس، خلق و خوی الهی پیداکردن و اصلاح ایمان، فهم بیشتر احکام و مسائل دین، آشنایی با مشکلات جهان اسلام، طرح ایجاد اخوّت اسلامی و آشناسازی مسلمانان با اسلام ناب محمدی.(وسایل الشیعه،ج ۸) همۂ این آثار و فواید برای کسب بهشت و رضوان الهی میباشد و هدف از این سفر معنوی، سیر و سلوک و انتقال روح انسانی از حالات ظلمانی به حالات نورانی است.«اگر بتوانیم در زمینه حج، از تدبّر لازم برخوردار شویم، آن وقت میفهمیم که بهرهمندیهای انسان از حجّ چقدر است و این بهرهمندیها چه گسترۂ عظیمی از زندگی بشر را شامل میشود.»(دیداربا کارگزاران حجّ،۱۸خرداد۱۴۰۱).
[۴]. حج، تنها عبادتی است که تمام عبادتها را در برمیگیرد. حکمت عبودیت در حجّ به کمال میرسد؛ حجّ، عفو گناهکاران، آزمون انسانها، جهاد ضعفاء، لبیک گفتن به دعوت ابراهیم خلیل(علیه السلام) و دیدار با خدا است. زائر خانۂ خدا باریافته به درگاه الهی و مهمان خداست و بهعنوان مهمان بر خدا وارد میشود و میتوان تعابیر زیر را برای حجگزار بهکاربرد: مهمان خدا(ضیفالله)، باریافتۂ خدا(وفدالله) و در ضمان الهی(ضمانالله). حجّ، آثار و منافع بیشماری در پی دارد و قرآن به این حقیقت خبر داده است: «وَاَذِّن فِیالنّاسِ بِالحَجِّ یاتوکَ رِجالاً وَ عَلی کُلِّ ضامِرِ یاتینَ مِن کُلِّ فَجِّ عَمیقِ. لِیَشهَدوا مَنافِعَ لَهُم: مردم را به حج فراخوان تا پیاده و سواره بر شتران لاغر از راههای دور به سوی تو آیند تا سودهایی که برای آنها هست، بنگرند.»(حجّ/۲۷و۲۸).
📝 ادامه دارد...
✍ مرضیه عاصی
@enqelabi_nevesht
📌 کانال نوشتههای انقلابی
نوشتههای انقلابی
#یادداشت #حج_ابراهیمی 🔖 حجّ، ترکیب سیاست و معنویت 📌.
📝 در ادامه...
[۵]. کعبه مقدسترین و محترمترین خانههای روی زمین است و خداوند به آن عنایت ویژه داشته و دارد. خداوند از هر چیزی، بهترین را برمیگزیند، از زمین، کعبه را برگزید. هیچ منزلی روی زمین محبوبتر از کعبه نیست، پس هتک حرمت آن جایز نبوده، بیرون راندن کسی که به آنجا پناه برده هم جایز نمیباشد که ستون دین و بنیاد بقای شریعت محمدی است، چنان که خدا میفرماید:«جَعَلَ اللّهُ الکَعبَهَ البَیتَ الحَرامَ قیاماً لِلنّاسِ: خدا کعبه را خانهی حرمتدار و مایۂ قوام کار مردم قرارداد.(مائده/۹۷) یعنی حج، ستون زندگی بشر است و امام صادق(علیهالسّلام) نیز فرموده است:«لایَزالُ الدّینُ قائِماً ما قامَتِ الکَعبَهِ، مادامی که کعبه پابرجا است، دین پایدار خواهد بود». پس سعی کنیم برای برقراری دین از کعبه به نحو احسن محافظت کنیم و در هیچ شرایطی اطراف کعبه را خالی نگذاریم.
[۶]. نماز پشت مقام ابراهیم(علیه السلام) نماز با تعهد به ولایت و نماز پشت سر ابراهیم(عَلَیهِالسّلام) است. مقام ابراهیم(عَلَیهِالسّلام) جای پای مردی است که در تاریخ بشریت حماسههای جاوید آفرید. او که خانۂ توحید را تجدیدبنا کرد و در این هنگام پای خود را بر روی این سنگ تاریخی گذارد و با قلبی سرشار از ایمان، خدایان دروغین را شکست، بتها را فرو ریخت و با ارادۂ پولادین از آزمونهای سخت، سربلند بیرون آمد. برای توحید، جان خویش را تقدیم نمود. او در کنار مقام نبوت به درجۂ رفیع امامت نائل آمد. نماز را باید پشت سنگی به جا آورد که جای پای توحید و امامت است، تکه سنگی که از روزگاران کار و تلاش، از صخرهای بیآبوعلف، از نالههای هاجر و اسماعیل و از جوشش آب زمزم خاطرهها دارد.
[۷]. حاجی همین که قربانیاش را سر برید و نیت خویش را در این عمل خالص کرد، از نفسانیّت و حیوانیت رها شده، روح خویش را به ملا اعلی متصل کرده است. قربانی، کالبد تاریک حیوانیت را از روح انسان خارج میکند و باعث آزادی روح شده، انسان را به مشاهدۂ انوار قدسی میرساند. در واقع، قربانی عمل به سنت حضرت ابراهیم(علیه السلام) است، پیامبری که نفس خویش را در مسلخ عشق کشت و به ذبح فرزند خویش اقدام نمود و خداوند آنگاه که صداقت پدر و فرزند را دید، قربانی را فدیۂ آن قرار داد. آدمی برای وصول به کمال، راهی جز مبارزه با نفس خویش ندارد. او باید هواهای نفسانی را بشناسد و از آنها تبعیت نکند و آنها را زیر پای سلوک له کند. پیام قربانی، امتثال امر الهی است و نفس خویش را باید فدا کرد. غلبه بر هواهای نفسانی و کشتن درون از رازهای قربانی کردن است.
بنابراین حجّ، صحنهی اتحاد عظیم امت اسلامی بر گرد محور توحید و برائت از مشرکین، نفی و طرد همۂ بتها است. حج بی برائت، بی وحدت، بیتحرک و قیام، حجی که از آن تهدید کفر و شرک برنخیزد، حجّ نیست و روح و معنای حجّ را فاقد است. پس چون ایام زیارت به زودی سپری میگردد، باید با برنامهریزی منظم، بهترین استفاده از اوقات شبانه روز خود را کرد و به جای وقتگذرانی برای کارهای بینتیجه یا کمنتیجه، بیشترین وقت خود را صرف شناخت احکام، آداب و اسرار حج نمود و تنها به مقدار و کمیت اعمال و عبادات خود اکتفا نکرده، بیشتر به کیفیت آن بپردازیم؛ زیرا اگر یک دعا، زیارت یا نماز از روی معرفت و اخلاص باشد، موجب شکستن دل و تحول درونی انسان میشود و منجر به نجات از عذاب الهی و دست یافتن به بهشت جاوید خواهد شد.
✍ مرضیه عاصی
@enqelabi_nevesht
📌 کانال نوشتههای انقلابی
#یادداشت
#حج_ابراهیمی
🔖سلام بر «قربان» و درود بر «قربانی»
🔹سلام بر «ابراهیم خلیلالله» که آزمودهٔ «آزمون بزرگ الهی» شد و سلام بر سلالهٔ پاکِ «اسماعیل ذبیحالله»؛ که چون جدش آزمودهشد، اما نهتنها بهجای ذبح غنچهاش فدیهای نگرفت، بلکه این قربانی آنچنان مقبولِ درگهِ حق شد، که قطره قطرهٔ خونش را ملائکه به عرش رساندند، تا قیامت برپا نشود.
🔹حسین جان! چه «عارفانه» گذراندی «لیلهٔ قَدر» را و چه باشکوه سردادی، نوای «عرفه» را در سرزمین میقات، که حاصل اینهمه عاشقی و تهجدت، «وصال به معشوق و قربان شدن» است. اکنون که راهیِ قربانگاه شدی، چگونه شکوفه زدی، که «شمیمِ شکوفههای رنگارنگت» عالَمی را مست و حِیران کردهاست، که اینچنین مسیر عِطر تو را کوچه به کوچه نَفَس میکشند تا...
🔹آری! مسیر ِعشق به تو، از «بارگاه غدیر» میگذرد؛ چراکه «غدیر»، «محلِ تبلورِ ذاتِ علیِ اعلاست»؛ همو که با نفسهایش تو را لایقِ قربانی کرده است و مرا اینچنین «شیدایِ قربان» و اینک این «کعبه» است که مرا میخواند که گِرد «امامت» طواف کنم، نه دورِ او، که «کعبه خود به دورِ امام طواف میکند و طوافِ بیامام، دوری است باطل».
🔹آری! خوب یادم هست، پیمانِ نخستین بعد از ندایِ دعوت ِفطرت، که «أَلَسْتُ بِرَبِّکُم» به «قالوا بَلی لَبَیْک اَلّلهُمَّ لَبَیک» ختم نشده، که «لَبَیک»، «ترنّمِ روحِ شیعه» است؛ آنگاه که در عهدِ اَزَل «حُبِّ عَلی و اولادش» آنچنان ظرفِ وجودش را لبریز از عشقِ مولا کرده که با هر نفسی صدا میزند، «عَلیٌ حُبُّه جُنَّه، قَسیمُ النّارِ و الْجَنَّه». و حال اینک، روز «قربان» است و «موعد قربانی» و «حسین که امامِ من است و وَلِی ِّابْنِ وَلّی»، طواف عشق رها کرده، با «عِطرِ گلاب و سیب» عاشقانش را به سرزمین کربوبلا میخواند، تا «ذبح عظیم» باشد.
🔹حسین جانم! بگو چه عهدی بستهای در میقات، که خود لایقِ «خونِ خدا» گشتهای و ندای «هَل مِن ناصِرت» را تا صبحٍ ظهور منجی، در گوش زمین و زمان طنینانداز خواهد کرد، که عاشقان ِحَریمِ حَرَمت، به امیدِ وصلِ تو شب و روز دستِ اَدَب بر سینه، ندا سر دهند که:
«صَلَی اللّه عَلَیک یا اَباعَبدالله»
✍ آمنه عسکری منفرد
@enqelabi_nevesht
📌 کانال نوشتههای انقلابی
#یادداشت
#نفوذ
🔖 «نفوذ» مرگبارتر از اسلحه
[۱]. نهال باریک انقلاب اسلامی از همان ابتدای نشاء در معرض حوادث، گزندها، طوفانها و تندیهایی قرار گرفت. آنچه را که از پس حوادث طبیعی و طوفانها بر او رفت، میشد به انباشت کمبودها و کمی امکانات مرتبط دانست و چاره کرد؛ اما گاه این تندیها و گزندها از سوی دوستان ما و از روی نادانی، یا از سوی منافقان و منحرفان و از روی عقده، یا از سوی مخالفان اسلام و دشمنان و از روی عمد و کینه وارد میشود که در این صورت چون هجمه غیرطبیعی، عامدانه و کینمدارانه است باید چارهای بینقص، عاقلانه و کارگشا اندیشید. در اینجا ضروری مینماید برای احقاق و اثبات حقّ جمهوری اسلامی ایران، نقاب از چهره دشمنان او برداشت و آنها را شناخت و شناساند.
[۲]. انقلاب اسلامی همواره در کنار همه دوستیهای ناب و همراهان یکرو، دوستانی را در کنار خود دیده است که گاه به دلیل نادانی، گاه به دلیل «ضعف در مبانی فکری و معرفتی» و گاه به دلیل «گرایش و علاقه یافتن به تجملات و تشریفات»، هر از گاهی با زبان یا عمل خود نیشها و ضربههایی بر پیکر انقلاب میزنند که شاید بتوان تصریح کرد که از نیش و کین دشمن دردآورتر است. این «دوستان نادان» را باید مانند سایه دنبالهگیری کرد، چراکه هر لحظه ممکن است سنگی در چاه آب ملّت بیندازند که حتی دشمن در خواب چنین نتواند کرد.
[۳]. پیش از انقلاب مبارزینی بودند که در کنار دیگر انقلابیون، سرنگونی رژیم شاه را خواهان و در پیروزی انقلاب نیز مؤثر بودند اما بعدها در صف نخستین دشمنان انقلاب قرار گرفتند، چراکه میپنداشتند حکومت متعلّق به آنها خواهد شد. آنان از همان ابتدا در مقابل امام و حکومت اسلامی قد عَلَم کردند، به صدام پناهنده شدند و در کنار او با هموطنان خود جنگیدند و بعد زیر پرچم آمریکا درآمدند. اینان همان «منافقین» هستند. منافقین به دلیل «ضعف در مبانی معرفتی و اعتقادی»، «غرور ناشی از نادانی به یافتههای ذهنی خود» و «تمسّک به ظواهر دین» در مسیر انحراف افتادند. آنان اینک چشم به کارهای دشمن دارند و مترصد فرصتی تا به نظام ضربه بزنند، میان مسئولان و مردم و میان مسئولان با هم اختلاف ایجاد کنند و جوانان را از دین دور و رابطهشان را با نظام قطع کنند.
[۴]. از طرف دیگر، در داخل کشور «منافقانی» هستند که با «اظهارات/موضعگیری/تبلیغات»ِ خود دشمن خارجی را امیدوار میکنند. آنان «ترسو»، «کنارهگزین» و «عافیتطلب» هستند؛ وقتی ملت در شدائد و سختیها قرار میگیرند، از آنان هیچ خبری نیست اما آنگاه که میدان خطری ندارد، زبانشان بر مومنان دراز است»(در دیدار مردم آمل؛ ۲۱ خرداد ۱۳۷۷). از آن سو، افرادی را داریم که مخالف نظام هستند اما در عمل، تحرّکی علیه نظام و انقلاب ندارند. بنابراین، «از آنجایی که تحمل شنیدن حرف مخالف در جمهوری اسلامی بالاست»(در دیدار مدیران مطبوعات کشور؛ ۳ فروردین ۱۳۷۵)، میان افراد معتقد و مخالف نظام، در حقوق شهروندی تفاوتی نیست(در دیدار اعضای مجلس خبرگان؛ ۱۵ شهریور ۱۳۸).
[۵]. سرسختتر از همه، آمریکا به سرکردگی استکبار همواره دشمنی آشکاری با ایران داشته است که این دشمنی حتی به پیش از انقلاب نیز برمیگردد. آمریکا در سال ۱۳۳۲، با کودتای ۲۸ مرداد، دولت ملّی ایران را ساقط و دولت فاسد و وابسته خود را جایگزین کرد. به این ترتیب، تا انقلاب ۱۳۵۷، بر نیروهای مسلح، نفت، سیاست و فرهنگ کشور تسلّط کامل داشت. پس از انقلاب نیز این دشمنی را با «تهدید/تحریم/بدگویی/مشکلتراشی/نفوذ» ادامه داد. در حال حاضر، مهمترین سلاح آمریکا در این دشمنی «نفوذ» است. او تلاش میکند تا با نفوذ به مراکز حسّاس و تصمیمگیر و نیز تغییر فرهنگ، در عزم ملّی تزلزل و در میان ملّت و دولت تفرقه ایجاد کند. محاسبات تصمیمگیران را دستکاری و حضور و ارتباط با آمریکا را حلّال مشکلات قلمداد کند. این از سلاحهای نظامی، خطرناکتر است.
📝 مطلب ادامه دارد...
✍ راضیه شعبان
@enqelabi_nevesht
📌 کانال نوشتههای انقلابی
نوشتههای انقلابی
#یادداشت #نفوذ 🔖 «نفوذ» مرگبارتر از اسلحه [۱]. نهال باریک انقلاب اسلامی از همان ابتدای نشاء در معر
📝 در ادامه مطلب...
[۶]. امروز جبهه عظیم فکری و فرهنگی در مقابل ایران صفآرایی کرده است که همه آنها با سلاح «نفوذ» در زیر یوغ دشمن گرد آمدهاند و دانسته و ندانسته برای دشمن کار میکنند. دشمن میداند که دیگر جنگ نظامی و تحریم، قابلیت بازدارنگی ندارد و اینک به دنبال تغییر ذهنیّتها و هوسها و در یک کلام «نفوذ فکری و فرهنگی» است تا از این طریق همراهانی را در داخل برای خود فراهم آورد تا هر جا که نیاز بود «بیدردسر» و «بیهزینه» از او حمایت کنند. به این ترتیب، ایران همواره مظلوم بوده اما ضعیف نه و در مقابل همه توطئهها، چه در جنگ، چه در فتنهها و چه در هزار خیانت دیگر، با اقتدار مثل کوه، استوار ایستاده و قویتر شده است. اکنون دشمن و بهطور ویژه آمریکا، برای مذاکره با ایران اصرار میکند؛ چراکه او نیاز خود را در ایران میبیند. از آن سو، این ایران بود که در این سالها از مذاکره امتناع میورزید تا راه نفوذ دشمن را ببندد و بر جهانیان بنمایاند که در دنیا ملّتی مقتدر و مستقل وجود دارد که قدرت غاصبانه، طاغوتی و دیکتاتوری آمریکا را قبول نمیکند و اگر روزی پشت میز مذاکره با او نشست، هرگز زیر بار زور نخواهد رفت؛ چراکه آنان مصداق این آیه هستند:
«کَیفَ وَ إن یَظهَروا عَلَیکُم لا یَرقَبوا فیکُم إلّا وَ لا ذِمَّهً یَرضَونَکُم بِأفواهِم وَ تَأبی قًلوبًهًم وَ اَکثرهًم فاسِقون»
چگونه(پیمان مشرکان ارزش دارد) در حالی که اگر بر شما غالب شوند، نه ملاحظه خویشاوندی با شما را میکنند و نه پیمان شما را. شما را با زبان خود خشنود میکنند ولی دلهایشان ابا دارند؛ و بیشتر آنها فرمانبردار نیستند(سوره توبه، آیه ۸).
✍ راضیه شعبان
@enqelabi_nevesht
📌 کانال نوشتههای انقلابی
#یادداشت
#غدیر
🔖 و اینک «پیغامِ غدیر»...
🕊 وقتی حضرت ِحقّ مُقَدَر کرد، که قَدر دهد بشر را به مقام «خلیفه الهی» در زمین، پس پلی به آسمان زد و «مُحمّد» را خلق کرد؛ تا کهکشانِ هستِ عالَمِ اِمکان را به نیستیِ زمین، راه باشد و به رسالتش مبعوث کرد تا نورِ الهی عالمگیر شود. پس آنگاه که «محمّد»؛ واسطه ٔفیض شد زمین را، تا «چشمهٔکوثر» سیراب کند خاکِ فرش و ملکوتِ عرش را؛ پیغامِ حضرتِ حق بلند شد و «ولایت ِساقیِ حوضِ کوثر» را بشارت آورد و فرمود:
🕊 هان ایمحمّد!
«بَلٍّغ ما أُنزِلَ اِلَیکَ مِن رَبِّک وَ اِن لَمْتَفعَل فَما بَلَّغتَ رِسالَتَه»؛ اکنون که خاکیانِ فرش، راهِ صعودِ به آسمان را پیمودهاند، برای اِکمال ِهدایت و اِتمام ِنعمت، شاهراهِ هدایت را به آسمان، اتصال ابدی بخشیدیم تا «حضرت علیِاعلا»، نقطهٔ وصلِ مُلک و مَلکوت باشد و «علیّ»، «ولیّ» گردد. پس به حکمِ حضرتش، دستِ ولیّ را تا «مَلکوت ِاعلی» بالا بُرد تا همگان بدانند که، «ولیّ» بعد از «نبیّ» شاهراهِ اتصال است، فَرشیان را به عَرش...
🕊 و اکنون که اَنوارِ «شمس» در خورشید و قَمَر در «قُرصِ قمر» پیداست، «غدیر» را «قَدری» پیداشد تا زینپس، راهِ زمین و آسمان یکی باشد تا اَهلِ زمین را هم، دَستی به دامانِ حضرتِ آسمان برسد...
🕊 آری، این است قَدرِ «غدیر» و این است پیامِ غدیر که «مَن ڪُنتُ مَولاه فَهذا علےٌ مَولاه»...
✍ آمنه عسکریمنفرد
@enqelabi_nevesht
📌 کانال نوشتههای انقلابی
بسم الله الرحمن الرحیم
✨ن وَالْقَلَم و ما یَسْطُرُون✨
🍃 رهبر معظم انقلاب:
«مباهله؛ صحنه تمایز حق و باطل»
کانال نوشتههای انقلابی🔻
https://eitaa.com/enqelabi_nevesht
#یادداشت
🔖 پلی برای وحدت
[١] «غدیر»، پلی است بین بعثت و مهدویت. یعنی؛ غدیر در امتداد بعثت است و مهدویت در امتداد غدیر. چرا که فلسفهی هرسه واقعه، یکی است. به عبارتی، به همان دلیل و حکمتی که محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله) ٢٧ رجب سال ۴٠ عام الفیل در کوه نور به پیامبری مبعوث شد، امیرالمؤمنین، علی(علیه السّلام) نیز در ١٨ ذی الحجه، سال ١٠ هجری در خم به امامت منصوب گشت و امروز به همان دلیل و منطق، منتظران مهدی موعود(عجل الله تعالی فرجه الشریف) پس از سالها غیبت امامشان، ظهور حضرت را به انتظار نشستهاند. حال مسئله این است که آن امر مشترک چیست که این وقایع شکوهمند اسلامی را مانند دانههای تسبیح به هم متصل میکند؟
[٢] آن امر مشترک، چیزی نیست جز حکومت. در واقع، سعادت بشر در گرو تشکیل بهترین حکومتهاست. غایت بهترین حکومت بر پایۂ بهترین، باشکوهترین و باعظمتترین تمدنهاست. پیامبر نیز با هدف ایجاد تمدن اسلامی مبعوث شد و برای تأمین آن هجرت کرد، سپس آن را به طول ده سال پایه گذاری کرد و باید امیرالمؤمنین علی(علیه السّلام) و فرزندانش، یکی پس از دیگری ادامه دهندهی چنین تمدنی میشدند که تاریخ به گونهای دیگر ورق خورد. رهبر معظم انقلاب میفرمایند:«مسألهی غدیر و تعیین امیرالمؤمنین (علیهالصلاةوالسلام) بهعنوان ولی امر امت اسلامی از سوی پیامبر مکرم اسلام(صلی الله علیه و آله) یک حادثۂ بسیار بزرگ و پرمعناست؛ در حقیقت دخالت نبی مکرم در امر «مدیریت جامعه» است. معنای این حرکت این است که اسلام به مسألۂ مدیریت جامعه به چشم اهمیت نگاه میکنند. (بیانات در دیدار مردم پاکدشت۱۳۸۳/۱۱/۱۰)
ایشان نیز میفرمایند: این پایهها را پیغمبر اسلام بنیانگذاری کرد و برای حفاظت از آن، مسألۂ وصایت و نیابت را قرار داد؛ اما تخلف شد. اگر تخلف نمیشد، چیز دیگری پیش میآمد. «غدیر» این است. در طول دوران دویستوپنجاه سالهی زندگی ائمه(علیهمالسلام) -که عمر دوران ظهور ائمه از بعد از رحلت پیغمبر تا زمان وفات حضرت عسکری، دویستوپنجاه سال است- هر وقت ائمه توانستهاند و خودشان را آماده کردهاند تا به همان مسیری که پیغمبر پیشبینی کرده بود، برگردند؛ اما خوب، نشده است.(بیانات در دیدار اساتید و دانشجویان دانشگاه امام صادق ۱۳۸۴/۱۰/۲٩)
[٣] از طرف دیگر اگر ما معتقد باشیم که شعار، فلسفه و غایت اسلام که در «بعثت، غدیر و مهدویت» موج میزند چیزی نیست جز پ«لااله الا الله»، و اگر معنای آن «نفی هرگونه سلطهگری و سلطهپذیری» است؛ بنابراین چنین شعاری، تنها با تشکیل حکومتی محقق خواهد شد که آرمانش «نفی سلطهگری و سلطهپذیری» باشد و هویت افراد جامعه نیز تحت این شعار شکل گیرد. و روح حاکم بر تمام قوانین و مبانی رفتاری آن، چه در سیاست داخلی و چه در سیاست خارجی، تنها همین شعار توحیدی باشد.
[۴] حال، آیا انقلاب اسلامی ایران، با شعار و فلسفهای به غیر از این شعار و فلسفه شکل گرفتهاست؟
آیا نمیتوان باور داشت که انقلاب اسلامی ایران در امتداد همان «بعثت، غدیر و مهدویت» است؟
آیا ایستادگی پایِ همین آرمانِ انقلاب، ما را جزء غدیریون قرار نمیدهد؟
و یک سؤال دیگر این که:
اگر مسئلۂ غدیر، مسئلۂ بهترین حکومت است، و اگر مسئلۂ بشر، رسیدن به بهترین حکومت، آیا نمیتوان معتقد بود که غدیر «وحدت آفرینترین» حادثه در طول تاریخ بشریت است؟ و نهتنها نمیتواند عاملی برای اختلاف بین مسلمانان باشد بلکه بهترین بهانه و دلیل برای ایجاد وحدت بین همهی انسانها در این کره خاکی ست.
آری! درد مشترک وحدتآفرین است، امروز درد بشر رسیدن به حکومتی ست که سعادت، آرامش و امنیت آن را تضمین کند. لذا برداشتن هر قدمی برای از بین بردن این درد، دایرهی حلقۂ برادریمان را گستردهتر میکند. بنابراین پای آرمانهای انقلابت بایست و غدیری بمان تا همانند غدیریانِ سال ده هجری، دست در دست مولایمان بیعت تازه کنیم .
✍زینب نجیب
@enqelabi_nevesht
📌 کانال نوشتههای انقلابی
#یادداشت
#حجاب_و_عفاف
🔖 غارتگرانِ حیا
🔹این سخن که پیگیری وضع حجاب، منجر به دوگانهسازیِ مردم میشود؛ ادعایی بسیار اشتباه است. در این ادعا فرض بر آن است که تعداد قابل توجهی از مردم ایران، مخالفِ حجاب هستند؛ در حالی که واقعیتهای میدانی خلاف آن را نشان میدهد. در درگیری اخیرِ فردی با برخی گرایشهای کمونیستی با یک خانم محجبه در اتوبوس، نشان داده شد که مردم از طرز برخورد موجود مبهوت و متحیر مانده بودهاند. از سوی دیگر، مردم ایران، آنچنان دل در گروی انقلاب و اسلام دارند که بارها هویتِ دینی خود را در تشییع پیکر حاج قاسم سلیمانی و سرود سلام فرمانده و جشن غدیر نشان دادهاند.
🔹اما، بدخواهانِ این مرز و بوم، به این اقدامات و چهارشنبههای کذایی، امید بستهاند که از سویی اقلیتی هنجارشکن را با قوۀ جبهۀ سایبری خود در فضای ولِ مجازی اکثریت نشان دهند تا موجب خطای محاسباتی مسئولان در جنگ ادراکی شوند و از سوی دیگر، با قبحزدایی و مظلومنمایی، آنها را به اکثریت تبدیل کنند. نمونههای استفاده از این روش در اعصار مختلف، بسیار است؛ تبدیل کردن تایلند و فلیپین به قطبهای توریسم جنسی، تسخیر اندلس، به زیر کشیدن انقلاب الجزایر و... از این موارد است.
🌑 غارتگرانِ حیا، همواره سعی بر وارونۀسازی واقعیتها دارند و میخواهند ملت ایران را ملتی معارض و دینگریز نشان دهند و با ایجاد خطای محاسباتی در لایۀ تصمیمگیران، اباحیگری را گسترش دهند؛ چراکه وقتی هوس به جای ارضاء، تهییج و تحریک شود؛ عقل که در نسبت عکس با هوس است؛ ضایع میشود و دیوارهای مقاومتِ فرهنگی فرو میریزد و ملتی سلطۀپذیر برای ارائه منابع خود به سلطۀگر آماده خواهد بود. ملتی که زنان آن در منجلاب خودآرایی و خودنمایی و مردانش در منجلاب تنوعطلبیِ خسرو پرویزی، فرصتی برای فکرکردن نخواهند داشت.
✍ نساءالعلیه خلیلی
@enqelabi_nevesht
📌 کانال نوشتههای انقلابی