#یادداشت #جنگِ‌نرمِ‌سخت به نام خدا 🔖 برای... 📌چرا انقلاب و برای چه؟ چرا در این مسیر، تحمل این‌همه سختی؟ چرا با گذشت این‌همه سال باز هم دشمنی با جمهوری اسلامی؟ چرا و چرا و چرا؟ پی بردن به پاسخ این پرسش‌ها کار سخت و دشواری نیست، با کمی همت و تلاش و بررسی و مرور آرمان‌های انقلاب، می‌توان به جواب آنها رسید. می‌شود به طور خلاصه اینگونه نوشت، انقلاب؛ برای آزادی از چنگال طاغوت؛ برای حاکمیت دین‌اللهی؛ برای نجات از ذلت و وابستگی و عقب‌ماندگی؛ برای برقراری آزادی براساس معیارهای دینی و اسلامی؛ برای استقلال در تصمیم‌گیری؛ برای گسترش عدالت؛ برای تحقق مردم‌سالاری دینی؛ برای عزت و خودباوری هر ایرانی و هر مسلمانی؛ برای رشد و تعالی زنان و مردان ایرانی؛ برای اخلاق و معنویت؛ برای مقابله و مبارزه با استکبار و سلطه‌طلبان جهانی؛ برای اتحاد دنیای اسلام؛ برای زمینه‌سازی ظهور؛ برای تشکیل تمدن اسلامی؛برای... 📌در حقیقت آن‌چه سبب تداوم دشمنی سلطه‌جویان با انقلاب اسلامی شده‌است، روند رو به رشدِ دست‌یابی به این آرمان‌هاست. به‌عنوان مثال در‌گذشته و پیش از انقلاب اسلامی، روح خودباوری در ملت ایران از بین رفته بود؛ یا بهتر‌است بگوییم حاکمان دست‌نشانده و روشنفکران غرب‌زده موجب از بین رفتن این حس و روحیه شده‌بودند؛ اما این امام خمینی(رحمة‌الله‌علیه) بود که این عنصر سازنده را در ملت عزیز ایران زنده کرد و همین مورد به تنهایی برای عداوت و استمرار دشمنی استکبار با ایران اسلامی کافی است. 📌البته شاید گفته شود آیا در طی این سال‌ها، همه‌ی این موارد محقق شده‌است؟ حقیقت آن است که، هرچند موارد بیان‌شده به صورت تمام و کمال برآورده نشده‌اند؛ اما باید این را در نظر گرفت که با همه کمی‌ها و کاستی‌ها، در این مسیر در حال حرکت و رو به رشد هستیم؛ اگر جایی دچار کمبود و خللی‌است، ناشی «از رویگردانی مسئولان از این ارزش‌های دینی بوده و نه از پایبندیِ به آن‌ها و کوشش برای تحقق آن‌ها». «بی‌شک فاصله‌ی میان باید‌ها و واقعیت‌ها، همواره وجدان‌های آرمان‌خواه را عذاب داده و می‌دهد؛ اما این، فاصله‌ای طی‌شدنی‌است و در چهل سال گذشته در مواردی بارها طی‌شده‌است و بی شک در آینده، با حضور نسلِ جوانِ مؤمن و دانا و پرانگیزه، با قدرت بیشتر طی‌خواهد ‌شد».(۲۲/بهمن/۹۷ بیانیه‌ی گام دوم انقلاب) ✍ فاطمه صفرپوریان @enqelabi_nevesht کانال نوشته‌های انقلابی

#یادداشت #جنگِ‌نرمِ‌سخت بسم الله الرحمن الرحیم 🔖زن در غرب [۱]. «زن در تعریف غالباً شرقی یک عنصر در حاشیه و بی‌نقش در تاریخ سازی و در تعریف غالباً غربی به‌مثابه موجودی که جنسیت او بر انسانیتش می‌چربد و ابزاری جنسی برای مردان و در خدمت سرمایه‌داری جدید است معرفی می‌شد.» (بیانات رهبر انقلاب، ۱۶ اسفند ۹۱). آنچه امروز دستگاههای سیاسی غرب آن را ترویج می‌کنند، همان «جاهلیتی» است که بعثت پیامبراکرم برای زدودن آن فرهنگ از محیط زندگی بشر به‌‌وجودآمده است. امروز نشانه‌های همان «جاهلیت در تمدن رایج فاسد غربی» مشاهده می‌شود، که همان «بی‌عدالتی، تبعیض و نادیده گرفتن کرامت انسانی  و مهم جلوه دادن مسائل و نیازهای جنسی» است، این در حالی است که از نگاه اسلام زن و مرد از لحاظ «ارزش‌های انسانی» برابرند: «اِنَّ المُسلِمینَ وَالمُسلِماتِ وَالمُؤمِنینَ وَالمُؤمِنٰتِ وَالقٰنِتینَ وَالقانِتٰتِ وَالصٰدِقینَ وَالصّادِقٰات» (سوره احزاب آیه۳۵). و براین اساس وظایف مشترکی نیز به‌عهده آنهاست، مانند وظیفه «امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر، خدمت، جهاد فی‌سبیل‌الله». اما از آن جهت که خلقت زن و مرد براساس وظایف خاصی که به‌عهده آنها گذاشته شده متفاوت و متناسب است، ابزار خاصی هم بر انجام این وظایف برای آنها قرارداده شده است. زن به‌عنوان لطیف‌ترین مخلوق هستی، صاحبِ َرَحِم است و به‌همین دلیل ترکیب ساختمانی جسمی و روحی ویژه‌ای دارد، که متناسب با وظیفه‌ی مادری است و مرد نیز به تناسب خلقتش دارای تواناییها و وظایف ویژه خود می‌باشد. «بر‌اساس این نگاه ویژه‌ اسلام و نظام جمهوری اسلامی به زن، ما به منطق، روش و سبک زندگی غربی معترض هستیم و معتقدیم آنها به زن ظلم می‌کنند.»(بیانات رهبر انقلاب، ۱۵ بهمن ۹۹).  [۲]. یکی از نشانه‌های جاهلیت اولی «تَبَرُج زنان» است و امروز یکی از عمده‌ترین مظاهر تمدن غربی همین «تبرج» است. قرآن کریم خطاب به همسران مکرم پیامبر می‌فرماید: «وَ قَرنَ فی بُیوتِکُنَّ و لا تَبَرُجْنَ تَبَرُج الجاهِلِیَة» (سوره احزاب، آیه۳۳) «بر مبنای این آیه «تبرج» همان «جاهلیت» است، منتها جاهلیتی که توانسته خود را «با سلاح تبلیغات مدرن» مجهز کرده، حقایق را بپوشاند.» (بیانات رهبر انقلاب، ۶ خرداد ۹۳). در دوران انقلاب صنعتی «زن غربی» وقتی به بهانه «به‌دست آوردن حق برابری با مردان و آزادی» و «به هدف جلوه‌گری»، از محیط خانه به خیابان‌ها کشیده‌‌شد؛ درحقیقت وسیله‌ای برای سودجویی طبقه ایلومیناتی قرار گرفت. آنها به جهت «استفاده‌ ابزاری از زن» و «به‌دست آوردن سود بیشتر»، به بهره‌برداری از زن پرداختند؛ چنانکه در اروپایی که زن حتی حق مالکیت نداشته و مایملک مرد و شوهرش محسوب می‌شد و حتی بعد از شروع دموکراسی غربی، «حق رأی» نیز نداشت، با وقوع انقلاب صنعتی و افزایش کارخانجات به‌ یکباره دارای حقوقی شد که در حقیقت «زمینه بردگی» او را فراهم کرد. سرمایه‌داران غربی براساس پیروی از سیاست مادی و اقتصادی خود، زن را به‌عنوان «نیروی کار ارزان» به‌کار گرفتند، تا در سایه «بهره‌کشی از او» و به «بهانه اهدای آزادی و برابری حقوق»، چشم هرزه‌آلوده مرد را بهره‌مند کنند و زمینه را برای اطفای شهوت فراهم آورند. گناه بزرگی که تمدن غرب درمورد جنس زن مرتکب شده، این است که «جلوه‌گری» را به‌عنوان یک «حق» و «خصوصیت حتمی و لازم زن»، معرفی کرده و آن را نقطه مقابل «اسارت» معرفی کرده است. [۳]. «اگر بخواهیم نسبت‌ به مسأله‌ی زن، نگاه سالم، منطقی و دقیقی ارائه کنیم، باید در درجه اول «ذهن را از تفکرات غلط غربی از جمله عنوان برابری جنسی پاک کرده، آنگاه با نگاه انسانی و با رعایت عدالت، انسانها را از لحاظ ساخت طبیعی، چه جسمی و چه عاطفی را به دو نوع زن و مرد تقسیم کرده و براساس منطق عقلایی، نقش‌ها و وظایف هر یک را معین کنیم. نگاه اسلام نسبت‌ به زن و مرد؛ نگاه انسان است در مسئله انسانیت، سیر مقامات معنوی، استعدادهای فراوان فکری و علمی هیچ تفاوتی نیست، اما قالب‌ها دو قالب است.» (بیانات رهبر انقلاب، ۳۰فروردین۹۱). [۴]. (جیمی کارتر) یکی از رؤسای جمهور گذشته آمریکا، در کتابی بنام «تقاضایی برای اقدام» به «نقض حقوق بشر و تجاوزات وحشتناک علیه زنان» پرداخته، می‌گوید: « هرساله صدهزار دختر به‌عنوان برده در آمریکا فروخته می‌شود، جایی‌که یک صاحب روسپی‌خانه می‌تواند دختری را که معمولاً اهل آمریکای لاتین یا آفریقا است، با قیمتی برابر یک هزار دلار خریداری کند.» وی همچنین در مورد تجاوزات جنسی که در محوطه‌های کالج‌ها رخ می‌دهد اشاره می‌کند و می‌گوید: «از هر بیست وپنج تجاوز، فقط یک مورد گزارش شده و تنها یک درصد از متجاوزان جنسی در آمریکا محاکمه می‌شوند.» ✍ آمنه عسکری منفرد @enqelabi_nevesht کانال نوشته‌های انقلابی

📝 ادامه‌ی یادداشت... 📌امروز هم بسیاری از سلبریتی‌های آمریکایی از جمله بازیگران هالیوودی و یا خواننده‌هایی که ظاهراً «جایزه‌های نوبل» و «زن برتر سال» را دریافت کرده‌اند؛ ضمن ابراز پشیمانی از راه‌رفته و بیان تجربیات تلخ خود در این زمینه، عمر خود را تباه شده» می‌نامند. این همان «زوال تمدن تاریخی غرب» است که به‌تدریج اتفاق افتاده و امروز دنیای غرب را در سراشیبی افول و سقوط قرار داده است.  ✍ آمنه عسکری منفرد @enqelabi_nevesht کانال نوشته‌های انقلابی

#یادداشت #جنگِ‌نرمِ‌سخت 🔖 آمریکای منزوی در نظم جدید جهانی [۱]. سال‌ها پیش، بوشِ پدر، رئیس‌جمهور اسبق آمریکا اذعان داشت؛ امروز دنیای نظم نوین جهانی، نظم تک‌قطبی آمریکاست یعنی؛ آمریکا در رأس دنیا قرار دارد و از این‌ پس سبک‌زندگی، ارزش‌ها و فرهنگ آمریکایی بر دنیا حاکم خواهد شد. از این سخن تنها بیست‌وچند سال است که می‌گذرد اما دنیای نظم نوین جهانی، دیگر نه‌تنها نظم تک‌قطبی آمریکا نیست بلکه ما شاهد آنیم که آمریکا روزبه‌روز ضعیف‌تر شده و در سیاست‌های داخلی و خارجی و اقتصاد و امنیت با مشکلات بسیاری دست‌وپنجه نرم می‌کند این در حالی است که توانایی مواجهه با بسیاری از این مشکلات را ندارد. از طرفی باید توجه داشت قدرت همیشه به معنای اقتدار نیست و اگر آمریکا هنوز در برخی ابعاد مانند تولید ناخالص داخلی بالاترین رتبه را در دنیا دارد و در نظر بعضی قدرتمند است می‌تواند دقیقا در همان نقطه بدون اقتدار باشد و بنابراین نتواند به همان میزان ایفای مدیریت و سلطه نماید. [۲]. در این میان افرادی اغلب تحت تأثیر امپراتوری‌های رسانه‌ای که در چنگ آمریکا و هم‌پیمانانش است تصوری غیرواقعی از توانایی‌های آمریکا و برخی دیگر از قدرت‌های جهانی دارند و آمریکا را هم‌چنان ابرقدرت دانسته و در برابر بسیاری از این نظرات موضع‌گیری می‌کنند. درصورتی‌که واقعیت‌ها را نباید در بستر فضای مجازی دورافتاده از حقیقت جستجو کرد که این فضا به‌طورقطع در سیطره‌ی آن‌هاست و بنابراین چه در وصف توانایی‌های خود و چه در وصف ناتوانی جبهه مقابل بزرگنمایی می‌کنند. شاید اگر بتوان واقعیتِ ضعف و افول آمریکا را از منابع و آمار رسمی و اذعان صاحب‌نظران برجسته‌ی سیاسی خود آن‌ها جویا شد و شنید برای بسیاری باورپذیرتر باشد. [۳]. چامسکی، اندیشمند و نظریه‌پرداز مشهور آمریکایی نخستین نشانه‌های افول هژمونی آمریکا را در حالی اعلام کرد که بوش پسر در راستای معرفی «تروریسم سازمان‌یافته» به‌عنوان دشمن جدید آمریکا حمله به عراق و افغانستان را آغاز کرد. این تحلیل‌گر آمریکاییف بعد از آن، مقالات متعددی درباره افول آمریکا نوشت. او همچنین معتقد بود شاید آمریکا در چهره‌ی یک دموکراسی معرفی شود اما در حقیقت او به کشور سرمایه‌داران تبدیل‌شده که این خود نظام سوداگرایانه‌ی شرکت‌هایی است که خودکامگی و غیرپاسخگوبودن از خصلت‌های ذاتی آن‌هاست. این شرکت‌ها کنترل زیادی بر نظام اقتصادی سیاسی، فرهنگی و اجتماعی دارند که این خود به‌تنهایی عاقبت خوشی نخواهد داشت. [۴]. تدگالن کارپنتر، استاد دانشگاه و عضو اندیشکده کاتو برای اولین بار از اصطلاحی به نام «افول موریانه‌ای» برای اشاره به زوال تدریجی قدرت آمریکا به دلیل برافروختن جنگ‌های متعدد و عقب افتادن از رقبایش اشاره کرد. این اصطلاح بعداً در مقاله‌ای توسط «کریستوفر لین»، استاد دانشگاه تگزاس مورداستفاده قرار گرفت. [۵]. ترامپ در سال ۲۰۱۶ به‌عنوان نخستین سیاستمدار در سطح اول قدرت، به افول آمریکا اعتراف کرد و شعارش چنین بود: «آمریکا را دوباره باعظمت کنیم». به‌طورقطع رأی مردم به شخصی با این عقیده نوعی اعتراف دسته‌جمعی جامعه‌ی آمریکایی به افول آمریکاست. ✍ زینب نجیب @enqelabi_nevesht کانال نوشته‌های انقلابی

📝ادامه مطلب... [۶]. یکی از زمینه‌های تحقیقات جیمز پتراس استاد و عضو هیئت‌علمی دانشگاه بیرمنگام، نقش لابی صهیونیسم در سیاست خارجی آمریکا است. او در کتاب خود به نام «صهیونیسم، نظامی‌گری و افول قدرت آمریکا» دقیقا همین سیاست‌های تحمیل‌شده را عامل و موجب زوال قدرت آمریکا می‌داند. [۷]. دیوید رانی استاد دانشگاه ایلینوی دریکی از کتاب‌هایش به نام "بی‌نظمی جدید جهانی، افول قدرت آمریکا" به بحران ارزش‌ها در آمریکا و در سراسر تاریخ سرمایه‌داری اشاره دارد و معتقد است نظم نوین جهانیِ بوشِ پسر روی یک‌خانه پوشالی بناشده بود . آلفرد مک کوی، رابات پاتنیک و بسیاری از تحلیلگران دیگر نیز با تحلیل‌های اقتصادی خود نظام آمریکایی را در حال فروپاشی می‌دانند. [۸]. در کنار تمام تحلیل‌های مطرح‌شده امروز ما نیز شاهد رئیس‌جمهوری در ایالات‌متحده‌ی آمریکا هستیم که با نمود یافتن مشکلات فیزیکی و سلامتی‌اش و از طرف دیگر اقدامات جنجالی او نظیر حواس‌پرتی‌ها و گاهی دست دادن به افراد خیالی که حاکی از زوال مغز اوست جلوه‌ای از سستی و پیری و زوال قدرت آمریکا را به نمایش می‌گذارد. [۹]. از نمودهای عینی دیگرِ افول موقعیت آمریکا بنابر منابع خبری «us news» سرخوردگی شدید مردم این کشور از بحران‌های متعدد سیاسی، اجتماعی و اقتصادی آمریکا است. با وقوع شیوع ویروس کرونا و آغاز جنگ اوکراین و ایجاد تورم فزاینده در اقتصاد این نارضایتی‌ها نیز چهره‌ی جدید ترس به خود گرفته است. از طرفی چند برابر شدن میزان تیراندازی‌های دسته‌جمعی در آمریکا و کشته شدن غیرنظامیان و افزایش خشونت‌های مرتبط با نژادپرستی و تشدید قطبی‌گرایی سیاسی و اجتماعی بر طبل افول آمریکا می‌کوبد. [۱۰]. آنچه حائز اهمیت است باور به این سخنان و پذیرفتن سیر نزولی قدرت و اقتدار آمریکاست. هرچند سال‌هاست که رهبر معظم انقلاب بارها و بارها به این روند متذکر شده و موشکافانه به تبیین همه‌ی ابعاد آن پرداخته است و در آخرین دیدار خود نیز باز بر ذره‌ذره آب شدن آمریکا تأکید فرمودند. این‌یکی از وظایف ماست که با تبیین دقیق این زاویه از نظم نوین جهانی قدمی در روند صعودی آن به سمت تمدن نوین اسلامی برداریم. ✍زینب نجیب @enqelabi_nevesht کانال نوشته‌های انقلابی

#یادداشت #جنگِ‌نرمِ‌سخت 🔖 هضم شدن در جزئیات یا کلان‌نگری؟ 📌. چگونه وقایع را تحلیل کنیم که به خطا نرویم؟ آیا من با دیدن یک حادثه و حتی ده حادثه بدون دانستن علت‌ها و انگیزه‌های عاملان حوادث، عاملین اصلی یا فرعی، بدون دانستن نتایج حوادث می توانم به عمق قضایا پی ببرم؟ چه چیزی می‌تواند در داشتن شناخت درست و منطبق بر حقیقت به من کمک کند؟ خیلی از ما وقتی اغتشاشات اخیر به اسم مرگ مشکوک مهسا امینی شروع شد، با نظر کردن در جزئیات و افراد و حوادث ظاهری منعکس شده در رسانه ها، سریع احساس اولیه خود را مبنای موضع‌گیری خود در این باره قرار دادیم و تا چندی بر اساس همان حس اولیه، حوادث بعدی را تحلیل کردیم. بعد از مدتی شک کردیم که نکند حس اولیه اشتباه بوده و قضایای دیگری هم در کار است که من نمی دانم یا حداقل برایم کمرنگ بوده ولی شاید لازم است بیشتر به آنها فکر کنم. 📌. یکی از نیازمندی‌های قطعی ما برای زندگی در دنیای پیچیده امروزی که تقابل تفکرها و جریان‌ها در همه جای عالم سرعت بسیار زیادی پیدا کرده، تحلیل حوادث اجتماعی در عمق تاریخ زندگی بشر است؛ اینکه همه وقایع و اتفاقات را ذیل تقابل تاریخی جبهه الهی و جبهه غیرالهی ببینیم و درگیر جزئیات حوادث نشویم زیرا جزئیات رنگ عمل ناقص انسانها را دارد؛ تطابق کامل عمل هر انسان الهی با الله، زمانی است که انسانِ کامل باشد و تطابق کامل عمل هر انسان غیرالهی با شیطان، زمانی است که شیطان مجسم باشد. در حالی که ما اکثرا انسان های خاکستری هستیم که مجموعه‌ای از نقاط الهی و غیر‌الهی را در خود جمع کرده ایم. پس نگاه کردن به جزییات عمل افراد نمی‌تواند راهنمای ما برای پیدا کردن حقیقت باشد. چون جزئیات کاملا قابلیت گمراه‌کنندگی را دارند. 📌. پس چگونه گرفتار جزئیات نشویم؟ جواب، داشتن نگاه کلان است؛ نگاه کلان، قدرت تحلیل مسائل در حوادث مختلف را به ما می دهد و به ما این امکان را می‌دهد که از لایه های عمیق ایدئولوژیک به سطح محصولات سبک زندگی منتقل بشویم و این مسیر را ببینیم. برای داشتن نگاه کلان، توجه به سیر تاریخی حوادث و گستره‌ی وقوع آنها در تاریخ و کیفیت وقوع آنها اهمیت پیدا می کند! لذا اگر بدون اتکاء به نگاهی همین‌قدر کلان و تنها با نگاه جزء نگر به وقایع، تقابل تاریخی موجود بین دو جبهه الهی و غیر‌الهی نادیده گرفته شود قطعا با امپراطوری رسانه ای غرب، که تلاش دارد انسان ها جزئی‌نگر و بدون اتصال به پیشینه و هویت تاریخی و تمدنی خود تربیت شوند، حوزه شناختی افراد تحت تأثیر قرار خواهد گرفت؛ رهبر معظم انقلاب زمانی فرمودند: «به مسائل جهانی و مسائل منطقه‌ای و از جمله مسائل کشورمان، باید نگاه کلان و جامع داشته باشیم؛ این نگاه کلان، به ما معرفت و بصیرتی را عطا می‌کند که اولاً موقعیت خودمان را، جایگاه خودمان را، ایستگاه خودمان را در وضع کنونی بازیابی کنیم و بفهمیم در چه وضعی قرار داریم؛ بعد هم به ما تعلیم می‌دهد که برای آینده چه باید بکنیم.» (بیانات ۱۳/۶/۹۳) 📌. با نگاه جزئی به حوادث اجتماعی-سیاسی و بسنده کردن به رفع شبهات ریز، کلان‌نگری اتفاق نمی‌افتد. هرچند رفع شبهاتی که موریانه وار ذهن ها را می خورد کار بجایی است، ولی نباید دستمان خالی از سیر تاریخی فتنه‌ها و گستره‌ی درگیری‌ها باشد و گرنه امکان خطا زیاد است. وقتی پدیده ها را در عرصه ی درگیری تمدنی ببینیم بهتر می‌توانیم تحلیل کنیم و کمتر فریبِ فضاسازی‌های رسانه‌ای را می‌خوریم. تقابل حق و باطل که از خلقت انسان آغاز شده، آنجا که شیطان از سجده بر آدم سرباز زد و نتوانست مقام ملکوتی انسان را بپذیرد، پس تلاش کرد او را بفریبد. حضرت آدم نیز فریب وعده شیطان را خورد و به زمین هبوط کرد، همچنان در طول تاریخ ادامه داشته و امروز بصورت تقابل تمدنی مطرح می‌شود؛ تقابلی پیچیده از لایه‌های عمیق ایدئولوژیک تا لایه سطح زندگی؛ لذا در این تقابل تمدنی وقوع حوادث اجتماعی و فتنه‌های پی در پی دور از انتظار نیست فقط باید به کلان‌نگری مجهز باشیم. و من الله التوفیق ✍ کتابی @enqelabi_nevesht کانال نوشته‌های انقلابی

#یادداشت #جنگِ‌نرمِ‌سخت بسم الله الرحمن الرحیم                                                        🔖 دانش‌آموزِ بصیرِ امروز، آینده‌سازِ فردا                                                                      📌. معجزه قرن ما، رهبر حکیمی است  که به نوجوانان فرمود:«بچه‌های عزیز من، شما نسلی هستید که خواهید توانست با فائق شدن بر ترفندهای دشمن و عبور از موانع و سختی‌ها، این کشور را به نقطه اوج و به آرمان‌های اسلامی و آرزوهای بزرگ ملت برسانید» او متوجه بود که برایشان شرط «دشمن‌شناسی» هم گذاشت. این که نمی‌توان دهه هشتادی‌ها را بدون «حاج قاسم» و دهه نودی‌ها را بدون «سلام فرمانده» شناخت‌، شاید حکمتش رسالت بزرگی باشد که بر دوش این نسل گذاشته شده و قرار است کار بزرگ را اینان به سرانجام برسانند. [۱]. امروز هم نیروهای انقلابی و دانش آموز تحلیلگر باید لانه های جاسوسی نامرئی دشمنان را شناسایی و تصرف کنند. دیگر یک بنا ویک گروه نیستند، امروز دشمنان ما، از طریق فضای مجازی هزاران لانه جاسوسی نامرئی بنا کرده‌اند و از طریق این فضای مسموم و ولنگار رسانه می‌خواهند جوانان ما را دین‌زده و خانواده‌گریز و مردم‌ستیز بار آورند، پس تصرف این لانه‌ها، هزاران برابر مشکلتر است. باید همه با تکیه بر مبانی اعتقادی محکم و استوار و با اطاعت از ولی امر مسلمین لانه‌ها را شناسایی و تصرف نماییم تا در صحرای تفت دیده کفر و نفاق و بی‌ثباتی گم نشویم. [۲]. باید مضامین اسناد لانۀ جاسوسی را در کتاب‌های درسی بیاوریم. این‌ها نشان می‌دهد که آمریکایی‌ها در این مدتی که در ایران حضور داشتند یعنی از سال حدود مثلاً ۲۹-۲۸  اینها چه کارهایی در ایران کردند، چه توطئه‌هایی، چه خباثت‌ها و خیانت‌ها و جنایت‌هایی انجام دادند. [۳]. ما یک فرهنگ تازه می‌خواهیم، یک فرهنگ متحول، که حالا از اول بچه های ما را بار بیاورند. به یک فرهنگ انسانی، اسلامی، استقلالی نیازداریم که مال خودمان باشد و فرزندمان بیاموزد «من خودم هستم که سرنوشت خود و کشورم را می‌توانم دست بگیرم و بسازم». دائم در گوش او، نجوا نشود که فرنگ و فرنگی. همه‌چیز اروپایی و آمریکایی، همه‌چیز باید از آنجا باشد، باید وابسته باشیم. اخلاقمان هم باید وابسته باشد تا ارزش پیداکند؛ آزادیمان هم باید آزادی غربی باشد. نه، حتی اگر زمان مدیدی هم طول بکشد ما یک فرهنگ مستقل، نه یک فرهنگ استعماری که آنها برای ما دیکته کنند را خواهانیم. تا دانشجوی این کشور با افتخار و امید درس بخواند و داعیه خدمت به وطن و هموطن و هم‌خون خودش را داشته باشد نه سر و سرً‌‌ مهاجرت و وطن‌فروشی و بیگانه‌پرستی. [۴]. اغتشاشات را اگر ریشه‌یابی کنیم خواهیم فهمید علت‌العلل در کجاست، وقتی سیستم اموزشی، کتاب ضددینی و ضدانقلابی را تبدیل می‌کند به کتاب مصوب آموزشی، از دانشجوی از همه‌جا بی‌خبر، انتظار انقلابی ماندن را داریم؟ با این همه بی‌عدالتی و بی‌تفاوتی نسبت به فکرهای تحول‌آفرین و پیشرفت‌ساز چه انتظاری می‌رود؟ دشمن سفره‌ای به وسعت تمام دنیا پهن کرده تا مغزهای فعال را شناسایی کند و سپس آنها را مختل و یا به نفع خود از کشور فراری داده و آنها را در اختیار و تحت تسلط خود درآورد و به اسم رفاه  و آینده سازی بزرگترین ضربات روحی و جسمی را به عزیزان و خانواده‌های آنها و کشور عزیزمان ایران وارد کند. 📙 وقتی کتاب‌ها و آموزش در حوزه و دانشگاه در تراز انقلاب اسلامی نباشد و توسط نفوذیها و نادانهای کاسب، به جای مقابله با جنگ نرم  و مقابله با لیبرالیسم حاکم بر دنیا تبدیل می‌شود، به هموارکنندۀ راه دشمن و همراه با جنگ نرم اجنبی عمل می‌کند، چه می‌شود گفت؟ به واقع، راه اصلی برای نجات کشور، پاکسازی این مرز و بوم از مزدوران نفوذی در هر لباس و فرمی که می‌خواهد باشد، لازم و ضروری است. [۵]. برای پیشرفت، تحول نیاز است. تحول در عرصه‌های فکری، علمی، زندگی، معنوی با زیربنای اعتقاد به اسلام ناب محمدی، نه فرهنگ تاریخ گذشته و منحط مادی غرب. قله‌ها را می‌شود فتح کرد، با معنویت، دنیا تبدیل به دنیای انسانی می‌شود. دنیای امروز دنیای جنگلی است. علم و تمدن و ثروت با معنویت ممزوج شود، دنیا انسانی می‌شود و ما از این پیچ‌وخمها می‌گذریم و به بزرگراهی می‌رسیم که ما را به ظهور امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) و شروع زندگی واقعی می‌رساند. مشکل دنیای امروز مخصوصا غرب قطع اعتقاد و التزام به خداست، که مبدا و مقصد هستی است، اگر مشکل از مبداء حل شود بسیاری مسائل حل می‌شود. ✍ شهلا امیرواقفی @enqelabi_nevesht کانال نوشته‌های انقلابی

#یادداشت #جنگِ‌نرمِ‌سخت بسم الله الرحمن الرحیم 🔖 بین دوراهیِ سرنوشت‌ساز 🔹افرادی وجود دارند برایشان مهم نیست که درچه جامعه ویا حکومتی زندگی می‌کنند، اما به دنبال آرامش، امنیت، استقلال، آزادی، هستند، یک بررسی انجام دهیم تا بهتر‌ین نتيجه را به دست آوریم. دو راه در پیش رو داریم. یا باید وجود خداوند را قبول داشته باشیم و یا برعکس، سخن ما با افرادی است که وجود خداوند را قبول دارند و تقوا پیشه می‌کنند. این باور را دارند که عالم را خداوند قادر آفریده و همه‌ی جهان از آن خداست؛ از انسان‌ گرفته تا موجودات عالم را خداوند خلق کرده، چون خالق خداوند است، و انسان‌ها یکی از مخلوقات اوست، به این نتیجه می‌رسیم که خود خداوند بهتر میداند چه نوع زندگی برای انسان مضر است و یا مفید. پروردگار عالم به دلیل آشنایی کامل روحی و جسمی، باطن و ظاهر انسان، بعد از خلق شدن بشر، برای بهتر زندگی کردن، برنامه‌ی زندگی را توسط نمایندگانش،(انبیاء و اولیاء و در غیبت امام‌، ولایت فقیه) حکومت خداوند را بر روی زمین عملی کنند و راهنمای‌ بشریت باشند، تا در مسیر زندگی به گمراهی کشیده نشوند، با الگو‌پذیری از فرستادهایش و پیمودن راهشان، هم زندگی دنیوی و هم زندگی اخروی را بهشتی کنند؛ این یعنی رسیدن به(آرامش، امنیت، استقلال، آزادی، خودباوری...) فقط‌ و فقط در حکومت الله میسر می‌باشد. 🔹جای سؤال است، وقتی همه‌ی عالم از آن خداست، چرا حکومت‌ اسلامی که همان حکومت الله است، در جهان توسط نمایندگانش صورت نگیرد، تا انسان‌ها به کمال و عزتی که پروردگار فرموده دست یابند. اما راه دوم بندگی غیرخدا یعنی تبعیت کردن از غیر خدا(شیاطین و طاغوتیان) که دشمنان خداوند و فرستاده‌هایش هستند، پشت به احکام پروردگار کرده، بنده‌ی هوای نفس شده که در نهایت(زیاده‌خواه، جاه‌طلب ، تجمل‌گرا، ظلم در حق‌ ضعفا...) برای رسیدن به اهداف خود دست به‌ هر جنایتی زده همچون(جنگ‌افروزیها علیه مردم مظلوم) تا به منافع خود دست پیدا کنند که همان سلطه‌جویی بر کشورهاست، و اما حکومت اسلامی برای دفاع از مردم مظلوم و رسیدن‌ به (عدالت، مبارزه با ظلم و استکبار کرده، تن به سلطه‌ی غیرخداوند نداد) به همین دلیل شیاطین و طاغوتیان منافع خود‌ را در خطر دیده از هر نوع(ابزار و نیرنگی) برای از بین بردن حکومتی اسلامی، که همان حکومت الله است استفاده کرده، موانع در مسیر خود‌ را کنار زده؛ تا بتوانند مردم جهان را تحت سلطه‌ی خود قرار دهند، بندگان خداوند را به‌ بردگی، و نعمتهایش را که از آن مردم است، را به انحصار خود درآورده. خودتان قضاوت کنید در چنین جامعه‌ای می‌شود به‌طور کامل به معنویت دست یافت؟ آمار جهانی نشان می‌دهد افزایش تولد کودکان نامشروع در غرب و اروپا بسیار افزایش یافته، و تبدیل به بحران شده. آمار خودکوشی‌ها بر اثر ناامیدی و رسیدن‌ به پوچی، خشونت علیه زنان رو به افزایش است. این نتیجه‌ی زندگی در حکومت غیر اسلامی. 🔹اگر بخواهیم به تکامل و رشد معنوی دست یابیم و یا یک زندگی پر از آرامش داشته باشیم، باید در حکومت اسلامی زندگی کنیم. برای به دست آوردن حکومت اسلامی، باید پیرو راه(انبیاء و اولیاء خداوند و در غیبت امام، ولایت فقیه) باشیم. اگر هم در حکومت اسلامی زندگی می‌کنید، با اتحاد و امید به خداوند، با مقاومت کردن در برابر دشمنان، حفظش‌ کرد. در غیر این صورت نمی‌شود گفت هم با معاویه هستم و هم با علی یا اینکه میانه حرکت می‌کنم، باید تکلیف خود را روشن کرد، یا با علی باش و یا با معاویه انتظار این را داشته باشیم که در حکومت‌ اسلامی به هیچ عنوان ضعف وجود نداشته باشد، غیرممکن است، حتی در حکومت حضرت‌ علی علیه السلام هم که عدل‌ علی زبان‌زد خاص وعام بود، اشخاصی در حکومت به نام(طلحه و زبیر) مسئوليت داشتند، که حتی‌ در صحنه‌های نبرد با کفار در رکاب حضرت رسول اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وسلم) حضور داشتند. اما زمانی‌که در حکومت‌ حضرت علی علیه السلام قرار گرفتند، به فکر سهم‌خواهی برآمدند. می‌توان نتیجه گرفت، حتی در حکومت‌ الله که همان حکومت اسلامی‌است مشکلات وجود دارد و باید برای رفعش جمیع مؤمنين و مسلمین با همبستگی و اتحادداشتن و با اتکاء‌‌ به و عدیه اللهی در تلاش‌ برآیند. 📌. به فرموده‌ی حضرت علی(علیه السلام):«دوری گزیدن از جدایی، وحدت داشتن، یکپارچگی و مستحکم باشند، یک‌ زبان بشوند برای نشر حقایق اسلام برای کوبیدن به مغزودهان بدخواهان و بدگویان». ✍ خدیجه دادخواه @enqelabi_nevesht کانال نوشته‌های انقلابی

بسم الله الرحمن الرحیم ✨ن وَالْقَلَم و ما یَسْطُرُون✨ #جهاد_تبیین #فریضه #فوری #قطعی #منظومه_فکری_رهبری به کانال نوشته‌های انقلابی بپیوندید🔻 https://eitaa.com/enqelabi_nevesht