eitaa logo
نوشته‌های انقلابی
1.4هزار دنبال‌کننده
332 عکس
103 ویدیو
16 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم 🔖 روزِ حقارتِ ماندگار آمریکا [۱]. روز ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ خورشیدی، دولت حاکم ایران توسط کودتایی نظامی با رهبری سرلشکر فضل‌الله زاهدی با درخواست مستقیم بریتانیا سرنگون شد. در این کودتا دخالت مستقیم افسران اطلاعاتی آمریکا و نفرات لجستیک سفارت آمریکا و حمایت دولت ایالات متحده آمریکا نیز دخیل بودند. کودتا ضددولت مصدق پس از آن امکان‌پذیر شد که ابتدا دولت آمریکا طی عملیاتی به نام «عملیات آژاکس» ایران را در آشوب و هرج‌ و مرجی فروبرد که راه را برای سقوط مصدق هموار کرد.  [۲]. تقریباً چهار ماه از کودتای ۲۸ مرداد و اختناق سرکوبِ عجیب همه نیروها گذشته بود که زمزمه‌هایی از ورود «نیکسون»، معاون رئیس جمهور آمریکا به ایران شنیده شد. سال ۱۳۳۲ یعنی ۲۵ سال قبل از پیروزی انقلاب اسلامی؛ آن روزها دانشجویان معترض به کودتای ۲۸ مرداد و معترض به آمریکا، به عنوان اعلام اعتراض به ورودِ «نیکسون» که «عامل کودتای ۲۸ مرداد» بود، در روز ۱۶ آذر در محیط دانشگاه تهران اعتصاب و تظاهرات می‌کنند و سرکوب می‌شوند. در این ماجرا سه نفر هم کشته می‌شوند. «این دانشجوها، «دانشجوهای ضد نیکسون»، «ضد سلطه» و «ضد آمریکا» بودند.»(بیانات رهبر انقلاب، ۲۴ آذر ۸۷). اگرچه این اعتراضات در ظاهر به جایی نرسید، اما این تحرکات ضد سلطه و ضد آمریکا، تحقیر بزرگی برای آنها به همراه داشت، چرا که اولین فریاد «مرگ بر آمریکا» از همان زمان و قبل از ظهور انقلاب در ایران رخ داد. البته پس از آن هم تا سال ۱۳۴۲ که «نهضت روحانیت» در کشور شکل گرفت، جنبش دانشجویی کم و بیش تحرکاتی داشت، اما هربار به شدت سرکوب می‌شد. از سال ۴۲ تا قبل از پیروزی انقلاب در سال ۵۷، دانشجویان همراه و هم‌دوش علما، روحانیون و انقلابیون حرکت می‌کردند. «تسخیر لانه‌ی جاسوسی» در سال ۵۸ نیز به دست «دانشجویانِ مبارزِ خطِ امام» صورت گرفت. جنبشی که امام خمینی «رحمت الله علیه» آن را «انقلابی بزرگتر از انقلاب سال ۵۷ نامیدند. زیرا در انقلاب ۵۷، مردم شاه را از کشور بیرون کردند، اما در تسخیر لانه‌ی جاسوسی، مردم و دانشجویان آمریکا را از ایران بیرون کردند.» (بیانات رهبر انقلاب ۱۱ آبان۹۰). با شروع دفاع مقدس در سال۵۹ حضور دانشجویان در جبهه‌های دفاع مقدس نیز بسیار چشمگیر بود. حضور شهدای گرانقدر دانشجو؛ چون «شهید علم‌الهدی» و «شهید قدوسی» و نیروهای مخلص دانشجوی «عملیات فتح‌المبین»، «عملیات محمد رسول الله»(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله)، همه مایه‌ی فخر و مباهات این نظام و گواه حضور همیشه در صحنه‌ی دانشجوی خط امام در تمام این سالها، برای حفظ تمامیت و استقلال ایران عزیز است و نشان از حقارت آمریکا در چشم فرهیختگان این مرز و بوم دارد. [۳]. آری! نگاه حقیقی به «جنبش دانشجویی»، یک «جنبش ضد فساد»، «ضداشرافی‌گری»، «ضد حاکمیت تجمل‌گرایانه و زورگویانه» و «ضد گرایش‌های انحرافی» است. دانشجویان این مرز و بوم، حتی قبل از پیروزی انقلاب اسلامی هم با «ایجاد فضای فکری مدیریت شده»، «گفتمان ساز» و «حرکت‌آفرین» بودند. این چهره‌ی دانشجویان حقیقت‌جوی ایران عزیز و مقتدر است. دانشجوی استکبار ستیزی که «امیدوار به رسیدن به آرمانهای بزرگ» و «موتور حرکت جامعه» است، «بازوی مطالبه‌گری» ، «پیگیری‌کننده» و هشداردهنده برای کشور و نظام اسلامی است و امروز یکی از وظایف جدی جریان دانشجویی در کشور، دستیابی به حوزه‌ی فن‌آوری، علمی و تبدیل آن به حوزه ثروت است که باید با جدیت برای آن برنامه‌ریزی شود و دانشجو با یک نگاه جهادی به آن دست پیدا کند، چراکه «دانش، آشکارترین وسیله‌ی عزت و قدرت است» و یکی از مهمترین رسالت‌های دانشجو را تعیین می‌کند‌. ✍ آمنه عسکری‌منفرد @enqelabi_nevesht کانال نوشته‌های انقلابی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم‌الله‌‌الرحمن‌الرحیم 🔖 نقش امید در صحنه جنگ رسانه‌ای [۱]. «امروز یک جریانی در داخل کشور و خارج کشور وجود دارد برای دمیدن روح یاس به جای دمیدن روح امید، یک شرط اساسی برای پیشرفت عبارت است از امید».(بیانات در دیدار استادان و نخبگان دانشگاه‌ها ۸ خرداد ۹۸). مشکلات نباید ما را متوقف و ناامید کند، زیرا ناامیدی، مانند سَمّی است که به انسان تزریق می‌شود و او را زمین‌گیر می‌کند. امروز مسئله‌ی «امید» یکی از نقاط محوری در حرکت رو به جلوی ملت ایران است. در نگاه رهبر انقلاب، «امید، بزرگترین قوّه محرّکه انسان است». امید به موفقیت، هر انسانی را به حرکت وادار می‌کند، ولی امروز دشمنانِ ما سعی می‌کنند افق آینده را تیره و تار نشان دهند و جوانان را ناامید کنند. توطئه‌ای که میدان اصلی ظهورش «جنگ رسانه‌ای و تبلیغاتی» است. [۲]. دشمن امروز در قالب جنگ رسانه‌ای با لحنی دوستانه، امّا مزوّرانه، دست چُدنی خود را زیر دستکش مخملی به سوی ملت ایران دراز کرده‌ است. دشمنی که درخت تناور انقلاب را با چهل‌و‌اندی سال بالندگی در مقابل خود می‌بیند، تمام توان خود را به خدمت گرفته تا آینده انقلاب را در نظر ما، خصوصاً جوانان تیره‌وتار نشان دهد و بذر ناامیدی را در دل ما بپاشد.در این صورت، ما برای حضور در صحنه‌ جنگ،  نیازمند شناخت و هوشیاری نسبت به دشمن هستیم. «هوشیاری نسبت به اقدامات دشمن و آرایش جنگی او در عرصه‌ رسانه»،  شناخت صحیح و دقیق نسبت به جوانب این جنگ» و «هوشمندی برای مقابله و جلوگیری از تحقق اهداف دشمن در جنگ رسانه‌ای»، به صورت مکرر در هشدارها و توصیه‌های سالهای اخیر رهبر انقلاب مطرح شده است. [۳]. بسیار خطرناک است که فضای تبلیغاتی کشور، فضایی باشد که مردم را، دچار «اضطراب» یا «دچار یأس و ناامیدی» کند. دشمن القا می‌کند که نظام اسلامی ناتوان است و باعث ناامیدی می‌شود.از طرفی ارائه‌ تصویری مخدوش و منفور از نقاط قوّت ما می‌کند. دشمن درصدد آن است که ما از نقاط قوّت خودمان صرف‌نظر کنیم و از عناصر اقتدار ملّی خودمان دست برداریم تا راحت‌تر بتواند بر کشور ما و آینده‌ ما مسلّط بشود، به همین خاطر، نقاط قوّت نظام اسلامی و ملت ایران را به‌عنوان نقاط چالش‌آفرین معرفی می‌کند، برای اینکه ملّت ایران را نسبت به آنها "دلسرد" کند. تبلیغات گسترده و متراکم دشمن علیه توانمندی‌ها و دانش هسته‌ای، اقتدار موشکی و عدالت‌خواهی جمهوری اسلامی با همین هدف صورت می‌گیرد. در نگاه کلان‌تر، دشمن به دنبال آن است که «احساس بُن‌بست» را به مردم تزریق کند، در حالی خودش به بن‌بست رسیده است. [۴]. یکی از نقاط امید ما، «فرسودگی تمدن غرب» است. امروز تمدّن غربی در حال زوال است، حتّی خود اندیشمندان غربی هم این را احساس کرده‌اند و بر زبان می‌آورند. «تمدّن غربی و مادّی در مقابل ما قرار دارد و رو به فرسودگی است و این یکی از نقاط امیدبخش ما است.»( بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان، ۱ خرداد ۹۸). ایشان با اشاره به تجربیات موفق ملت ایران و دستاوردهای مهم نظام اسلامی در عرصه‌های گوناگون، همواره بر عوامل امیدبخشِ حقیقی تأکید کرده‌اند: «شهدای کشور، کسانی هستند که به ماها یاد دادند باید امیدوار بود»؛ یعنی رزمندگان ما در شرایطی وارد میدان رزم شدند که واقعاً به حسب محاسبات عادّی هیچ امیدی به پیروزی نبود، ولی در نهایت، دفاع مقدّس، به عزّت جمهوری اسلامی تمام شد، این امید را رزمندگان به ما دادند؛ یعنی در همه‌ی شرایط،  باید به نصرت الهی امیدوار باشیم و این امید را در دلها تقویت کنیم. [۵]. ما نباید دچار ناامیدی بشویم، چون خدا می‌فرماید «لا تَایئَسوا مِن رَوحِ اللهِ اِنَّه لا یَایئَسُ مِن رَوحِ اللهِ اِلَّا القَومُ الکافِرون»: از رحمت خدا مایوس نشوید که فقط کافران از رحمت خدا مایوس می‌شوند.( ۸۷/ یوسف) پس ما که کافر نیستیم، چرا باید مأیوس باشیم؟ «ما امیدواریم که بتوانیم بینی این قدرتهای مستکبر را به خاک بمالیم و می‌توانیم این کار را بکنیم، امیدواریم، تلاش کنیم، همّت کنیم، بخواهیم، به خدا توکّل کنیم، از خدا بخواهیم، می‌شود.»(بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری،۲۳اسفند ۹۷) گاهی انسان با توجّه به توانایی‌های دشمن مایوس می‌شود و درنتیجه دست به هیچ اقدامی نمی‌زند؛ در صورتی که انسان باید با توکّل بر خدا و امیدوارانه وارد میدان بشود. ✍ مرضیه عاصی @enqelabi_nevesht کانال نوشته‌های انقلابی
نوشته‌های انقلابی
#یادداشت #جنگِ‌نرمِ‌سخت بسم‌الله‌‌الرحمن‌الرحیم 🔖 نقش امید در صحنه جنگ رسانه‌ای [۱]. «امروز یک جر
📝 در ادامه مطلب... [۶]. «شما جوانان باید پیش‌گام در شکستن این محاصره‌ی تبلیغاتی باشید. در خود و دیگران نهال امید به آینده را پرورش دهید. ترس و نومیدی را از خود و دیگران برانید. این نخستین و ریشه‌ای‌ترین جهاد شما است.»(بیانیه گام دوم انقلاب، خطاب به ملت ایران۲۲ بهمن ۹۷) ما باید امید و نگاه خوش‌بینانه به آینده داشته باشیم. بدون این نگاه، هیچ گامی نمی‌توان برداشت.  سیاست تبلیغی و رسانه‌ای دشمن و فعّال‌ترین برنامه‌های آن، مأیوس‌سازی مردم و حتّی مسئولان و مدیران ما از آینده است. خبرهای دروغ، تحلیل‌های مغرضانه، وارونه‌ نشان دادن واقعیّتها، پنهان کردن جلوه‌های امیدبخش، بزرگ کردن ضعف‌ها و کوچک نشان دادن یا انکار پیشرفت‌های بزرگ، برنامه‌‌ی همیشگی هزاران رسانه‌ی صوتی و تصویری و اینترنتی دشمنان ماست؛ و البتّه دنباله‌های آنان در داخل کشور نیز قابل مشاهده‌ هستند که با سوءاستفاده از آزادی‌ در خدمت دشمن حرکت می‌کنند. ✍ مرضیه عاصی @enqelabi_nevesht کانال نوشته‌های انقلابی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️ نماهنگ | صبح سه‌شنبه 🎤 حاج مهدی رسولی (سلام‌الله‌علیها) ┅─═ 🇮🇷 ═─┅ کانال سه‌شنبه‌های امید و پیشرفت🔻 https://eitaa.com/omid_pishraft
بسم الله الرحمن الرحیم 🔖 آری! فاطمه، فاطمه است. 🕊 اگر روزی ابعاد شخصیت حضرت فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) برای ذهن‌های ساده و چشم‌های کوته‌بین انسان‌ها آشکار می‌گشت، ضمیرِ روشن و فطرتِ الهی، قطعاً گواهی می‌داد که او سرور همه‌ی زنانِ عالم است؛ چراکه «فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) فجرِ درخشانی است که از گریبان او، خورشید امامت، ولایت و نبوت درخشیده است. آسمان بلند و رفیعی است که در آغوش آن، ستاره‌های فروزان ولایت قرارگرفته است.»(بیانات رهبر انقلاب، ۳۰ مهر ۷۶ ). 🕊 بانویی که در ۱۸ سالگی به درجه‌ی والایی از مقام طهارت، مقامات معنوی، عرفانی و حکمت می‌رسد. با قدرتِ تحلیلِ مسائلِ سیاسی و آینده‌نگری، قدرت برخورد با عظیم‌ترین مسائل زمان خود را دارد. فاطمه مادر حسنین (علیهما‌السلام) است، آنها که سید و بزرگ اهل بهشت هستند و در دامان پاکیزه‌ی مادری تربیت شدند که به عنوان «اسوه» مطرح می‌شود. «فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) با آن عظمت و جلالت، در محیط خانه و در طول دوران زندگی زناشویی، علی (علیه‌السلام) را به خشم نیاورده و حتی یک بار هم سرپیچی نکرده. در محیط خانه یک همسر و یک زن است، آنگونه که اسلام می‌گوید.» (بیانات رهبر انقلاب، ۲۵ آذر ۷۶). 🕊 نکته‌ی مهم در زندگی معمولی این بزرگوار، جمع بین زندگی یک زنِ مسلمان در رفتارش با شوهر و فرزندان و انجام وظایفش در خانه از یک طرف و وظایف یک انسانِ مجاهدِ غیورِ و خستگی‌ناپذیر در برخوردش با حوادث سیاسی مهم، بعد از رحلت رسول‌اکرم (صلی‌الله‌علیه) از طرف دیگر است. او به مسجد می‌آید، سخنرانی و موضع‌گیری و دفاع می‌کند، حرف می‌زند. یک جهادگر به تمام معنا و خستگی‌ناپذیر و محنت‌پذیر است. همچنین ایشان یک عابد شب‌زنده‌دار، قیام‌کننده‌ی لله، خاضع و خاشع برای پروردگار است. در محراب عبادت، این زن جوان مانند اولیای‌کهن الهی، با خدا راز و نیاز و عبادت می‌کند. جمع کردن این ابعاد در وجود یک انسان، نقطه‌ی درخشانِ زندگی فاطمه‌ی زهرا (سلام‌الله‌علیها) است. «بعضی گمان می‌کنند انسان عابد، متضرّع و اهل دعا و ذکر، نمی‌تواند یک انسان سیاسی باشد؛ یا بعضی خیال می‌کنند کسی که اهل سیاست است - چه زن و چه مرد - و در میدان جهاد فی‌سبیل‌الله حضور فعال دارد؛ اگر زن است، نمی‌تواند یک زنِ خانه با وظایف مادری و همسری و کدبانویی باشد و اگر مرد است، نمی‌تواند یک مردِ خانه و دکان و زندگی باشد. خیال می‌کنند اینها باهم منافات دارد. در حالی که از نظر اسلام، این امور نه تنها منافات و ضدیت ندارد، بلکه شخصیتِ انسانِ کامل را می‌سازد.» (بیانات رهبر انقلاب، ۲۲ آذر ۶۷). 🕊 آری! فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) از جهت «خردمندی»، «فرزانگی»، «عقل و معرفت»  الگو و سرمشق است. از بُعد «عبادت و مجاهدت»، «حضور در صحنه‌ی تصمیم‌گیری‌های عظیم اجتماعی»، «خانه‌داری»، «همسرداری»، «تربیت فرزندان صالح»، سرمشق و الگو است. زیرا زندگی این بانوی بزرگ اسلام نشان می‌دهد که زنِ مسلمان، برای ورود در صحنه‌ی سیاست و میدان کار و تلاش و نیز ایفای نقش فعال در جامعه، همراه با تحصیل، عبادت، همسرداری و تربیت، می‌تواند پیرو فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) باشد. اکنون مضمون جملات معروف دکتر شریعتی در مورد این بانوی بزرگوار معنی پیدا می‌کند، آنجا که قلم چنین نگاشت؛ «فاطمه، فاطمه نیست؛ چون دختر خدیجه‌ی کبراست، چون همسر و هم‌سنگ علی (علیه‌السلام) است، چون دختر پیامبر عظیم‌الشأن اسلام است، مادر حسنین و مادر زینب کبرا است. «این‌ها همه هست و این‌ همه، فاطمه نیست.» آری! با وجود این همه فضیلت، کاملترین وصف برای نشان‌دادن ابعادِ وجودِ این بانوی بزرگوار اسلام این است؛ «فاطمه، فاطمه است.» ✍ آمنه عسکری‌ منفرد @enqelabi_nevesht کانال نوشته‌های انقلابی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم 🔖 زنِ حقیقی، دلباخته انقلاِبِ اسلامی 📌. در جلسهٔ یک روزِ پاییزی، جوِّ آرامی حاکم‌ بود، هر‌کس در مورد وقایع اخیر و اغتشاشات، نظر‌می‌داد؛ از مهسا امینی، گرانی و نداشتن شغلِ جوان‌ها تا آزادی. سخنران هم، با حوصله گوش‌می‌داد. ناگهان صدای بلند و مقتدرانه‌ای، توجّه همه را به خود جلب‌کرد. برگشتم نگاهش کردم خانمی بود حدوداً چهل ساله با موها‌یی بیرون آمده و مانتویی با آستین‌های کوتاه، چه با‌صلابت صحبت می‌کرد! گفت:« این وضعیت پوششِ من است حجاب درست و حسابی‌ام ندارم شالم همیشه وسطِ سَرم، همسرم هم، سپاهی و نظامی نیست که بگی به این دلیل این حرف‌ها رو می‌زنم. در همهٔ این سال‌ها کسی از طرفِ نظام به خاطرِ حجاب به من چیزی نگفت؛ ما زن‌ها در ایران بیشتر از هر‌جای دیگه آزادیم، بیشتر از اونی که فکرش رو بکنید آزادیم ولی ما نمی‌تونیم بی‌حیا باشیم؛ آزادیم امّا بی‌حیایی و هرزگی تو خونِ ما زنانِ ایرانی نیست؛ ما هیچ وقت نمی‌پسندیم که مملکتِ ما به این وضع دچار بشه». یادِ صحبت‌های آیت‌الله خامنه‌ای افتادم: « خانم‌هایی بودند که در عرف معمولی به آن‌ها می‌گویند« خانم بد‌حجاب» ؛ اشک هم از چشمش دارد می‌ریزد. حالا چه کار‌کنیم؟ ردش کنید؟ مصلحت است؟ حق است؟ نه، دل، متعلق به این جبهه است جان، دلباختهٔ به این اهداف و آرمان‌هاست. او یک نقصی دارد. مگر من نقصی ندارم؟ نقصِ او ظاهر است، نقصِ این حقیر باطن است. نمی‌بینید « گفتا شیخا هر آنچه گویی هستم/ آیا تو چنان که می‌نمایی هستی؟» ما یک نقص داریم، او هم یک نقص دارد با این نگاه و با این روحیه برخورد کنید». (آیة الله خامنه‌‌ای، ۱۹مهر۱۳۹۷). صدایش را کمی بلند‌تر کرد و گفت: «خانم‌ها ماهواره رو از خانه‌هاتون جمع کنید، بچه‌هاتون رو نَنِشونید پای ماهواره؛ مراقبِ بچه‌هاتون باشید. دشمن داره با این پیام‌‌رسان‌ها، ماهواره و بازی‌های کامپیوتری خانواده‌ها رو از هم می‌پاشونه». در این میان هر‌کس نظری می‌داد. یکی می‌گفت:«ماهواره نباشه دیگه چیزی نیست که نگاه کنیم تلویزیون ایران هم که فقط پیام بازرگانیه». گروه موافق و مخالف نظر می‌دادند. این بار از بیکاری گفت:«در کشور ما فرصت‌های شغلی زیاده ولی عدّه‌ای تمایل به این کارها ندارند». با گفتنِ این حرف همهمه شروع شد می‌گفتند:«نفست از جای گرم بلند میشه با این حقوق‌ها میشه زندگی کرد؟ کارمون شده فقط تأمینِ خُرد و خوراک‌مون، به مسافرت هم نمی‌رسیم. لابد، حقوق‌تون خیلی خوبه که، اینطوری حرف می‌زنی». او ادامه داد: «همسرم مکانیک است وضعیت من هم مثلِ شماست؛ مشکل اینجاست که ما خرج‌های اضافه داریم؛ چیز‌هایی رو می‌خریم که لازم نیست؛ تحت تأثیر تبلیغاتِ ماهواره و فضای مجازی، درست خرج نمی‌کنیم، پس‌انداز نمی‌کنیم برنامه‌ریزی نداریم، تحصیل‌کرده‌های ما فقط دنبالِ کار‌های دولتی‌اند؛ تن به هر کاری نمی‌دهند وگرنه کار زیاده». در این لحظه سخنران هم برای تأیید حرف این خانم خاطره‌ای را نقل کردند و از مضرّاتِ استفادهٔ رهای ماهواره و فضای مجازی برای فرزندان گفتند. زمان به اتمام می‌رسید. در میانِ حرف‌های موافقین و مخالفین، حرف‌های آن خانم بی‌حجاب، که در مقابلِ هجمه‌های قابل رؤیت و غیر‌قابلِ‌ رؤیت در دنیا از سوی دشمنان این‌گونه مقاوم بود، نور امیدی بود برای جهاد تبیین بیشتر؛ برای در میدان بودن. برای حرف‌های حسابی که زد تشویقش کردیم و به او دست مریزاد گفتیم. جملهٔ آخری که گفت، این بود: «نترسید حرف‌تون رو بزنید از انقلاب و کشورتون دفاع کنید». به راستی روحِ عزت ملّی در زنان کشور ما زنده است. و گفتمانِ اسلام دربارهٔ زنِ ایرانی، زنِ حقیقی‌ مؤمنی است که در زنان نجیبِ کشورِ ما متجلّی است. ✍ فاطمه مباشرامینی @enqelabi_nevesht کانال نوشته‌های انقلابی
14001105_42677_192k.mp3
4.04M
🔹هیئت، کانون جهاد است؛ جهاد فی‌سبیل‌الله، جهاد در راه احیای مکتب اهل‌بیت، مکتب امام حسین (علیه السّلام)، مکتب شهادت... هیئت، محلّ جهاد تبیین است. ▪️بیانات در دیدار مداحان اهل‌بیت علیهم‌السلام ۱۴۰۰/۱۱/۰۳ ‌••※[🔹∷∷※∷∷🔹]※•• @khamenei_voice @t_manzome_f_r
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از اسماعیل فخریان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امام زمان چه کسانی را برای حکومتش گزینش می‌کند؟ 🗣 حجت‌الاسلام والمسلمین فخریان 📆 شب اول فاطمیه اول ۱۴۴۴ ه.ق 📍هیأت‌میثاق‌ با شهدا، یاسوج @fakhrian_ir
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم 🔖 دختری‌ام ۱ 📌. در یک خلوت مادر دختری، سوار بر ارابه‌ی خاطرات شیرین مادر، به سال‌هایی دور سفر کردیم. سال‌هایی که دخترکی بوده و ساکن زمانه‌ای که نمی‌دانسته به این زودی اینقدر متحول خواهد‌شد. مادرم می‌گفت آن‌روزها در آبادی محل زندگی ما مدرسه‌ای نبود و من برای درس‌خواندن، پاییز و زمستان و بهار را به منزل مادربزرگم در شهر می‌رفتم. عاشق درس و مدرسه و یادگیری چیزهای جدید بودم. تمام کارهای منزل مادربزرگ را با عشق و سرعتِ تمام انجام می‌دادم تا زودتر به نوشتن و خواندن بپردازم. بماند که چون از لحاظ مالی ضعیف بودیم و قدرت خرید دفتر به تعداد دلخواه نداشتیم، برای نوشتن مشق جدید باید مشق‌های قبلی را پاک می‌کردم اما همین‌کار کسالت‌بار را با تمامِ ذوق انجام می‌دادم تا اینکه کلاس پنجم تمام شد و برای تابستان به آبادی و منزل پدری برگشتم. به امید این که دوباره ماه مهر فرا برسد و به شهر برگردم و به کلاس بالاتر بروم. اواخر شهریور شد، اما حرفی از رفتن نبود. هرچه که بیشتر به مهر نزدیک می‌شدیم، غوغای درونم بیشتر می‌شد تا اینکه بالاخره دل به دریا زده و خجالت را کنار گذاشتم و نزد مادرم رفتم و گفتم:«ننه! بابا من را کی به شهر می‌برد؟» مادرم گفت:«برای چه؟» گفتم:«نزدیک مدرسه است، مگر هر سال همین موقع به شهر نمی‌رفتم؟» مادرم گفت:«باشد! به پدرت می‌گویم.» اما سردی چهار ماهِ سردِ سال، از همین چهار کلمه‌ی مادر بر جانم لرزه انداخت. مثل همیشه نزدیک غروب، پدر خسته و کوفته از کار پرمشقت و کم‌سود رعیتی در زمین ارباب به خانه آمد. من هم به عنوان دختر بزرگ خانه و گل سرسبد بابا با چای و شام گرم از او پذیرایی کردم. وقتی داشت برای خواب آماده می‌شد به مادرم سوال صبح را یادآور شدم. مادرم با مکث و بی‌میلی تمام به پدرم خواسته‌ام را گفت. پدر اخمی غلیظ در‌هم‌کشید و قاطعانه گفت:«دختر بیشتر از این درس نمی‌خواند. همین که خط نوشتن و خواندن یاد گرفتی کافیست. دیگر حرفش را نشنوم.» با بغضی سنگین و دل‌شکسته و سری پرسوال به بستر خواب رفتم. بعد از نماز صبح و صبحانه، پدر را با ظرف ناهار راهی زمین ارباب کردم و سراغ مادرم رفتم. ننه! پاشو؛ توروخدا پاشو. چرا دیشب به بابا حرفی نزدی؟ چرا چیزی نگفتی؟ مادرم گفت:«دختر! جواب همین بود که شنیدی.» کلی گریه و زاری و التماس کردم. دلیل آوردم، شاهد آوردم، قسم دادم که ننه من عاشق درس و مدرسه‌ام اما افاقه نکرد. نطقم بسته شد و با بغضی دل‌گیر مشغول کارهای روزمره شدم. در سن ۱۱ سالگی کدبانویی بودم. مادرم از شهر و خانه و زندگی شهری به روستا آمده بود. با گذشت چند سال و به‌دنیاآوردن چند فرزند، هنوز هم خوی شهری داشت و علاقه‌ای به کار سخت در منزل روستایی نداشت. برای همین از چهارسالگی خانه‌داری را به طور رسمی شروع کرده بودم. نمی‌دانم من که برای مدرسه به شهر می‌رفتم مادرم با امور خانه چه می‌کرد؟ بعد از صبحانه مادر به بیرون از منزل رفت. قبل از نماز ظهر به خانه برگشت اما تنها نبود و آسید مرتضی بزرگ و ریش‌سفید آبادی هم همراه مادر وارد منزل شد. مادرم مرا صدا زد و گفت:«بیا آسید مرتضی با تو کار دارند.» سلامی لرزان و ترسان و خجل کردم. آسید مرتضی که همیشه عرق‌چین سبزی برسرداشت و عبای قهوه‌ای بر شانه و اخمی درهم کشیده، این بار با اخمی مضاعف رو به من کرد و با صلابت گفت:«دختر جان مادرت حرف‌هایی برایم زد، نشنوم دیگر از این خانه حرف مدرسه بیرون بیاید،درس و مدرسه‌ای که فرنگی‌ها به ما یاد بدهند و با عقاید و سلیقه‌ی آنها کار کند برای دخترهای دسته‌گل ما خوب نیست؛ والسلام. حالا بپر یک چای تمیز بیاور.» از هیبت و صولت آسید مرتضی چنان رعشه‌‌ای بر بدنم افتاده‌بود که تا چند لحظه میز سماور را پیدا نمی‌کردم، نه که پیدا نکنم، می‌دیدم و نمی‌دیدمش. ایشان مرد مومنی بودند و همیشه مردم آبادی را در بزنگاه‌های خطرناک بیم می‌دادند. خیلی با اقدامات ضددینی رژیم مخالفت می‌کردند و هیچ ترسی هم از ساواک و... نداشتند. ریزودرشت مردم آبادی هم دل‌باخته‌ی ایشان بودند. خلاصه هر طور بود خودم را جمع کرده و برایش چای بردم. لب پله‌ی حیاط کوچک خانه نشسته‌بود و نمی‌دانم چطور داغ‌داغ چای را نوشید و رفت. بعد از بسته‌شدن در خانه مادر گفت:«شنیدی! دیگر ادامه نمی‌دهی.» تسلیم شدم اما قانع نه. ✍ فاطمه مهدوی @enqelabi_nevesht کانال نوشته‌های انقلابی
نوشته‌های انقلابی
#یادداشت #جنگِ‌نرمِ‌سخت بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم 🔖 دختری‌ام ۱ 📌. در یک خلوت مادر دختری، سوار بر ارا
📝 در ادامه مطلب... سرم پر شده‌بود از چراهای مختلف اما بدون هیچ مقاومت دیگری پذیرفتم و مهر امسال را با جمع‌کردن برگ‌های خشک درخت موی داخل حیاط شروع کردم. برگ‌های خشک اگر از سوالات من بیشتر نبود کمتر هم نبود. سوال‌هایی که فقط یک جواب برای آنها شنیده می‌شد: عیب است، زشت است، رسم نیست. اصلا مگر ما خودمان چه کمبود و نقصی داریم که فرنگی‌ها باید به ما مدرسه‌داری یاد بدهند؟؟ چند سالی گذشت و نوبت خواهران کوچک‌تر شد. گمان‌داشتم آنها هم مثل من پنج سال را بخوانند و خانه‌نشین شوند اما همانطور که توقع دیگران در قبال امر خانه‌داری از من با آنان فرق می‌کرد، شرایط درس و تحصیل آنان هم فرق کرد. آبادی کوچک ما هم با خواهر و برادرانم قد کشید و بزرگتر شد و حتی دارای مدرسه. خواهرها و برادرها دیگر مجبور نبودند به شهر و منزل مادربزرگ بروند. صبح از منزل به مدرسه رفته و ظهر به خانه می‌آمدند. برخلاف تصور من پایان سال پنجم شروع دلتنگی نبود برایشان. سال ششم، دبیرستان و... ای وای! چقدر همه چیز تغییر کرد، لباس‌های فرم زیبا و دامن‌های کوتاه. هر روز باید من و مادر موهای خواهرها را شانه کرده بافته و بسیار تمیز و آراسته می‌کردیمشان. تنها چیز آشنا آمدن دوباره‌ی آسید مرتضی بود به حیاط منزل خانه اما این بار تکیده و پریشان. راستی پدر هم دیگر روی زمین ارباب کشاورزی نمی‌کرد. ارباب زمین‌هایش را به کارخانه تبدیل کرده‌بود و پدر شده‌بود کارگر کارخانه‌ی ریخته‌گری. آسید مرتضی بر سر پدر فریاد کشید که این چه ننگی است که شما مردم دارید بدان تن می‌دهید؟ چرا دخترانتان را به این کافرخانه‌ها می‌فرستید؟ خجالت نمی‌کشید دخترانتان را سروپابرهنه کرده‌اید؟ پدر آهی پرسوز کشید و گفت:«به خدا که دلم رضا نیست ولی چه کنم که مدرسه قانون دارد و این ورپریده‌ها هم گوش به حرف نمی‌دهند.» بعد از کمی بحث آسید مرتضی با قهر و غضب از خانه بیرون رفت و پدر هم سرافکنده بدرقه‌اش نمود. وقتی به حیات برگشت تمام غرور شکسته‌اش را با فریاد بر سر ما خالی‌کرد اما چه سود که فقط من می‌سوختم برای غم‌هایش. خواهرها و برادرها اما پیروزانه و باسکوت او را نگاه می‌کردند به امید چند دقیقه بعد که آرام‌می‌شود و یادش می‌رود. اما یقین دارم که یادش نرفت. همه‌ی آن دردها چین شد روی پیشانیش، خطوطی زیر چشمان پرحزنش و مویی سپید بر تارکش. پدرم مردی زحمت‌کش و مظلوم بود و فکر‌کنم اینقدر زحمت سیرکردن شکممان و پوشاندمان خسته‌اش کرده‌بود که دیگر نایی برای مقاومت در‌ برابر خواسته‌های بچه‌ها را نداشت. کاش خواهر‌ و‌ برادرم حال آن‌روز پدر را می‌فهمیدند و نمک بر زخم‌هایش نمی‌شدند. من هم یادم نرفت نه سوال‌هایم و نه بغض‌هایم. بزرگترین سوالی که در ذهنم شناور بود این‌بود که پس کی می‌شود که فضای امنی در سرزمین ما باشد تا خانواده‌ها بتوانند با خیال راحت دخترکانشان را برای درس خواندن و تحصیل به آنجا بفرستند. سایه‌ی امنی که تیشه به ریشه‌ی اعتقادات آنها نزند، حجاب از سر ناموسشان بر ندارد، رشته‌های با خون دل بافته‌شده‌ی آنان را پنبه نکند، فرزند شیر پاک خورده‌ی رعیت‌زاده‌ی معصوم کمونیسم و مجاهد خلق و منافق بیرون نیاید. تا اینکه رسید روزی که تمام این آه‌ها و حسرت‌ها و ناله‌های پدران و مادران زحمت‌کش هوار‌ شد بر سر جامعه‌ی آن روز. آمد آن شیرمردی که می‌گفت هر آنچه که سال‌ها زخم شده‌بود بر سینه‌ی مردان و زنان این مرز‌و‌بوم. آمد اویی که عطر سخنانش مرهم بود بر زخم‌های کهنه. تیشه‌ای داشت به عظمت ریشه‌کن‌کردن جور و تبعیض و فساد و شد آنچه همه در انتظارش بودند. با او شدنی شد رویاهای ناشدنی. روح آمد بر‌تن پدران خسته‌ی سرزمین، نیرو آمد در بازوان کوفته و تنومندشان. رنگ دوید در صورت مادران و صدا آمد به حنجر خسته و ساکتشان. اصلا خون تازه دمید در رگ‌های حیاتشان و با راهنمایی‌ها و رهبری امام بزرگوار بت جهل و فساد و تجمل و غرب‌زدگی را شکستند و نقطه‌ی پایانی نهادند بر ماجرای وادادگی. حالا این اعتماد‌به‌نفس و آزادگی بود که جای وابستگی و خمودگی را گرفته‌بود. حالا دیگر مادر شده بودم و هر روز حسرت کهنه‌ی در سینه‌ام را با اکسیر مهر مادری تبدیل می‌کردم به چای شیرین و با عشق به کام فرزندانم می‌ریختم و با دعایی از عمق جان راهی مدرسه می‌کردمشان. دخترم خوشحالم که تو طعم آن غم‌ها را نچشیدی. عزیزم بعد از آن اتفاق بزرگ دخترها خیلی عزیز شدند. دخترها در همه‌ی خانه‌ها جایگاهی ویژه پیدا کردند و به حقوق حقه‌ی خود رسیدند. اصلا انگار همه پدر‌و‌مادرها دختری‌تر شدند و من هم با افتخار به تو پاره‌تن می‌گویم که یک مادر دختری‌ام. ✍ فاطمه مهدوی @enqelabi_nevesht کانال نوشته‌های انقلابی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم 🔖 دوران شکوفایی 📌. روزها و ماه‌هاست، از طرف اطرافیان، دوستان و آشنایان، به تکرار می‌شنوم، و می‌گویند: شما که طرف‌دار انقلاب هستید؛ سنگ این انقلاب را به سینه می‌زنید، به ما بگویید در ۴۳ گذشته چه گُلی به سر مردم زده‌است؟ و در ادامه می‌گویند: کشور ما یک کشور عقب مانده است؛ زمان پهلوی خیلی بهتر بود؛ از شنیدنِ این سخنان خیلی نارحت شدم. حرفی برای گفتن نداشتم. با خودم تصمیم گرفتم، با تحقیقات به نتیجه‌ بهتر‌ی دست پیدا کنم. بعد از بررسی‌های پی‌در‌پی به آمار‌جهانی، دست یافتم، این آمار جهانی می‌گوید؛ در دوره‌ی پهلوی از نظر صنعت، رتبه‌ی ۶۴ جهان را داشتیم؛ و اما پس از انقلاب، در رتبه‌ی ۱۹ جهان هستیم. همچنین در روزگار پهلوی از نظر نظامی کاملاً وابسته به آمریکا بودیم، خوش‌بختانه، در دوران بعد از انقلاب رتبه‌ی۶ در جهان را به دست آورده‌ایم. در دوران پهلوی، از نظر پزشکی رتبه‌ی ۴۳ جهان را داشتیم؛ و اما هم‌اکنون رتبه‌ی ۱۰ جهانی هستیم. در دوران، پهلوی کشاورزی رتبه‌ی۳۰ در جهان بود، و اما پس از انقلاب، رتبه‌ی ۱۰ در جهان را به دست آورده‌ایم. در مسئله‌ی ورزش، زمان پهلوی رتبه‌ی ۷۰ در جهان بودیم، در حال حاضر رتبه‌ی۱۳ جهان را داریم. و امّا مسئله‌ی هوافضا، در عصر پهلوی خبری از این موضوع نبود، ولی هم‌اکنون رتبه‌ی ۸ در جهان هستیم. در زمان پهلوی هیچ آثاری از نانوتکنولوژی نبود، اما هم‌اکنون رتبه‌ی ۳ در جهان را داریم. از نظر زیر‌دریایی در روزگار پهلوی به آمریکا وابسته بودیم، ولی در حال حاضر رتبه‌ی ۶ در جهان را به خود اختصاص داده‌ایم؛ در دوران پهلوی، از نظر اختراعات رتبه‌‌ی ۹۵ بودیم، در حال حاضر رتبه‌ی ۲ در جهان را به دست آورده‌ایم. دوره‌ی پهلوی هیچ خبری از تولید علم نبود، به لطف خدا در حال حاضر رتبه‌ی ۴ در جهان را به خود اختصاص‌ داده‌ایم. بعد از اینکه، به این اطلاعات دست پیدا کردم، به ایرانی بودنم افتخار کردم. 📌. در همین حال بودم، که ناخواسته، تصاویرهای متعدد‌ی، در پیش چشمانم به نمایش درآمدند. اگر ۸ سال، جنگ‌ تحمیلی و یا ترور دانشمندان و نخبگا‌نمان نبود، و همین‌طور، سخت‌ترین تحريم‌ها توسط دشمنانِ جنایت کارِ داخلی و خارجی، صورت نمی‌‌گرفت، چقدر سرعت پیشرفتمان بیشتر می‌شد. با این شرایط حالا حرف برای گفتن داشتم، امّا چه فایده، بهانه‌هایشان تمامی نداشت، آنقدر تحریف و دروغ‌های فضای مجازی و شبکه‌های ماهواره‌ای در فکر و ذهنشان نفوذ کرده، صدای من به گوششان نمی‌رسد. می‌گویند: اگر در روزگار پهلوی هم که بود، با گذشت، زمان همین می‌شود. یاد سخنان رهبر انقلاب آیت‌الله خامنه‌ای، در ۲۸ بهمن ۱۴۰۰ افتادم، که می‌فرمایند: ما در این سال‌های بعد از انقلاب، از لحاظ پیشرفت علمی، از همه‌ی دنیا جلوتر بودیم، این قضاوت(مرکز بین‌المللی) است؛ یعنی سرعت ما و شتاب پیشرفت علمی ما چندین برابر متوسط جهان است، که حالا بعضی گفته‌اند(دَه برابر) بعضی گفته‌‌اند:(سیزده برابر...) دانش برای کشور توانایی می‌آورد، اقتدار می‌آورد. به امید آن‌که در سایه‌ی، ایران قوی به تمام آرمان‌های، انقلاب‌اسلامی دست پیدا کنیم. ان‌شاالله. ✍ خدیجه دادخواه @enqelabi_nevesht کانال نوشته‌های انقلابی
بسم الله الرحمن الرحیم 🔖 هسته‌ی مقاومت انقلاب فرهنگی جامعه [۱]. مسجد تنها نهادی است که از آغاز تأسیس تاکنون، مرکز و محور تحولات عظیمی در جامعه‌ی اسلامی بوده و جایگاهی است که نقش عمده‌ای در تربیت فرد و بازسازی اجتماع و حاکم کردن دین بر جامعه دارد. از آن‌جا که از ابتدای استقرار حکومت نبوی در مدینه، مسجد «قلب تپنده جامعه اسلامی» به شمار می‌رود، می‌توان ادعا کرد خشت اول تشکیل جامعه اسلامی از صدر اسلام بوده‌است. با انزال وحی بر قلب پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه) تعریف جدیدی از دین‌داری توسط ایشان ارائه شد و جامعه‌ی نوینی براساس شریعت اسلامی پایه‌گذاری شد و مسجد به‌ عنوان «محور» این حرکت انتخاب شد. «همراهی دین با سیاست»، «دنیا و آخرت»، «مردم باوری» و «خداباوری»، در این نهاد اجتماعی و اجرایی سامان گرفت و آنجا را به «نقطه‌ی تعامل»، «توسعه»، «مودت»، «محبت» و «انس و اخوت در بین امت مسلمان» تبدیل کرد. جایی که در آن به تعمیق ایمان، اعتقاد، اخلاص و ایثار به جامعه و توسعه مبانی سیاسی و اسلامی پرداخته می‌شود. [۲]. انقلاب اسلامی ایران هم در راستای «به‌فعلیت رساندنِ اهداف پیامبران الهی» در جامعه اسلامی و به سمتِ «تحققِ تمدنِ نوینِ اسلامی» در حرکت است و برای رسیدن به اهداف عالی خود نیازمندِ تمسک به «ظرفیت‌های بی‌شمارِ» مسجد می‌باشد.در باب اهمیت و جایگاه مسجد روایات بسیار زیادی نیز وارد شده که با بررسی آن‌ها می‌توان نقش محوری مسجد را در «شخصیت‌سازی فردی» و با عنوان «منشائی برای تغییرات و حرکت‌های اجتماعی» دریافت. از طرفی مسجد باید عامل پیدایشِ وحدت، صفا و صمیمیت دل‌های نمازگزاران باشد که دراین‌میان، نقش «امام جماعت محله» برای «سازمان‌دهیِ» این امور در مساجد، بسیار مهم خواهد بود. امام‌خمینی (رحمت الله علیه) در سخنرانی‌ها و پیام‌هایشان، مردم و به‌ویژه «جوانان» را به حضور در مسجد و اجتماعات مذهبی فرامی‌خواندند و آن‌جا را محلی برای رفع گرفتاری‌های اجتماعی مسلمین و پیش‌بُردن نهضت اسلامی می‌دانستند. رهبر انقلاب نیز همیشه، ضمن تأکید بر نقشِ عبادی مساجد، آن را «کانون انقلاب و حل مشکلات جامعه‌ی اسلامی» می‌دانند که باید به‌عنوان «پایگاه اداره اجتماع و حکومت اسلامی»، در محله‌ها «فعالیت‌های حرکت‌ساز و جریان‌آفرین انقلابی» داشته باشند. [۳]. در عصر حاضر که از آن به «دهکده‌ی جهانی» یاد می‌شود، نقش فعالیت فرهنگی، تبلیغی مساجد و ارتباط عظیم آن با تحولات شگرف حاصل از ارتباطات، در این مقطع حساس تاریخی مسئولیت بسیار مهمی را بر دوش مسلمانان، علما، خطیبان و عناصر فرهنگی نهاده است. از طرفی هم نباید مرعوب این تحولاتِ شگرف ارتباطات شد. در این‌ میان «بازسازی انقلاب فرهنگی جامعه و ماندگار کردن فرهنگ اسلامی» نیاز به تلاش روزافزون دارد و از آن‌جا که مسجد، «نقطه‌ی‌ ارتباطی و رسانه‌ای سنتی» در جوامع اسلامی است، نباید نادیده گرفته شود. رسانه‌ی مسجد، با «ارتباط حضوری با مخاطبان» و با «سازمان‌دهی حرکت‌های اجتماعی» و «ایفای نقش ارتباطی»، جایگاه ویژه‌ای در بازسازیِ انقلابی فرهنگی جامعه دارد. درست همان‌طور که در دوران انقلاب اسلامی، مسجد حلقه‌ی واسط بین مردم و رهبری بود و نقش ارتباطی ایفا می‌کرد، امروز نیز امام محله باید به‌ عنوان «حلقه‌ی واسط و رابطی»، «ارتباط تشکیلاتی» بین مردم محل و اهداف فرهنگی انقلاب را «بازسازی و سامان‌دهی» کند. زیرا به فرموده‌ی رهبر انقلاب، جوان امروز از جوانان اول انقلاب و دوران جنگ اگر جلوتر نباشند، عقب‌تر نیستند. زیرا با وجودِ همه‌ی ابزارهای تبلیغی که با شگردهای گوناگون به‌دنبال فروریختن پایه‌های ایمان جوانان مؤمن هستند، آن‌ها ایستاده‌اند. پس این خیل عظیم جوانان مؤمن جزء «معجزات انقلاب» هستند و نیاز به هادی و راهنمایی از جنس خودشان دارند. در این‌جا نقش امام جماعت محله این است که با استفاده از ظرفیت جوانان تربیت شده‌ی این مکتب و پایگاه مسجد محل به «زنده نگاه داشتن و تقویت و تزریق حس مسئولیت‌پذیری افراد محله؛ نسبت به حوادثِ جامعه، به آینده، به دشمن‌شناسی، تقویت ایثار و وجدان کاری و انضباط، تعاون اجتماعی، سازگاری اجتماعی محله پرداخت. همچنین در زمینه‌ی اقتصادی با پرهیز دادن مردم از اسراف، اصلاح الگوی مصرف و روحیه‌ی قناعت را فرهنگ‌سازی کند. در حقیقت؛ او باید با «نگاه مدبرانه» و «زنده نگه‌داشتن اندیشه‌های امامین انقلاب»، روحیه انسجام و اتحاد اسلامی، قرآنی را در جامعه‌ی کوچکِ محله تزریق کنند. « هوشیاری دائم، شناخت دقیق ضعف‌های فرهنگی در عرصه‌هایی نظیر اجتماع، سیاست، خانواده، سبک زندگی و دیگر عرصه‌ها و ترویج گزاره‌های صحیح فرهنگی، از الزامات اساسی مهندسی فرهنگی کشور است. » (بیانات رهبر، ۱۶آذر ۱۴۰۱) ✍ آمنه عسکری‌منفرد @enqelabi_nevesht کانال نوشته‌های انقلابی
نوشته‌های انقلابی
#یادداشت #جنگِ‌نرمِ‌سخت بسم الله الرحمن الرحیم 🔖 هسته‌ی مقاومت انقلاب فرهنگی جامعه [۱]. مسجد تنها
📝 در ادامه مطلب... [۴]. یکی از راهکارهای عملی در جهت تحقق اهداف فوق، این است که ارتباط و تعامل تنگاتنگ و مؤثری بین امام جماعت هر محله با اعضای شورای همان محل برقرار شود، تا ضمن بررسی مقتضیات محلی و شناسایی نقاط قوت و ضعف آن، برای پیشبرد سریع برنامه‌های اجتماعی، اقتصادی، عمرانی، بهداشتی، فرهنگی، آموزشی و سایر امور رفاهی از طریق همکاری مردم با مسجد و شورای محله حاصل شود. تجربه‌ی هشت سال دفاع مقدس نشان داد که ظرفیت مسجد، علاوه بر تربیت نیروی مقاوم برای جنگ، جایگاه مناسبی برای تعامل اجتماعی مسلمانان و مشارکت آنان در رفع نارسایی‌های اجتماعی است. این مهم نیازمند قانونی در جهت «دارا بودن قدرت اجراییِ» ائمه جماعات مساجد، در جهت رفع مشکلات و آسیب‌های اجتماعی محله‌ها است که برای تحقق آن ائمه جماعات می‌توانند از ظرفیت جوانان تربیت شده در مکتب بسیج مساجد یاری بگیرند، تا از این طریق قدم‌های بزرگی برای بازسازی انقلابی فرهنگی محله‌ها برداشته شود. در این صورت با بررسی و شناخت ظرفیت‌های هر محله توسط امام آن محله، سپس بررسی کمبودها، نیازها و نارسایی‌های اجتماعی، فرهنگی، آموزشی، بهداشتی، اقتصادی در محله‌های هر شهر، زمینه‌ی تهیه‌ی طرحها و پیشنهادهای اصلاحی و راه حل‌های کاربردی در این زمینه‌ها جهت برنامه ریزی و ارائه آن به مقامات مسئول ذیربط در شورای شهر، سپس به نمایندگان مجلس فراهم آید که در نهایت «بازسازی انقلابی فرهنگ جامعه» را به دنبال خواهد داشت. آری! مساجد ما باید «هسته‌ی مقاومتِ انقلابِ فرهنگیِ جامعه» باشند که از آن تریبون، «صدای عدالت‌خواهی در سایه‌ی پیشرفت انقلاب اسلامی» بلند شود. ✍ آمنه عسکری‌منفرد @enqelabi_nevesht کانال نوشته‌های انقلابی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اعدام‌های رحمت 📹 اعدام‌هایی که در اسـلام است، اعدام‌های رحمـت است؛ یک حـد از حدود الهـی وقتی که واقع بشـود، یک جامعه اصـلاح می‌شود... (رحمةالله ‌علیه) @enqelabi_nevesht کانال نوشته‌های انقلابی
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم 🔖 طغیانِ مترفین و انحطاطِ جامعه 📌. شناخت مترفين و رفتارهاي آنان در طول تاريخ و اينكه همه آنها با انبيا مخالفت كردند و به خشم خداي متعال دچار شدند، در شرايط كنوني، ضروري است. قرآن در گزارشي درباره سيره عملي مترفین مي‌فرمايد: «وَ ما أَرْسَلْنا فِي قَرْيَةٍ مِنْ نَذِيرٍ إِلاَّ قالَ مُتْرَفُوها إِنَّا بِما أُرْسِلْتُمْ بِهِ كافِرُونَ؛ و ما در هيچ شهر و دياري، پيامبري بيم‌دهنده نفرستاديم مگر اينكه مترفين آنها گفتند: ما به آنچه فرستاده شده‌ايد، كافريم.» (سبا: ۳۴) بنابراين، كار مترفين در گذشته، مخالفت با حق و هاديان به حقيقت بوده است كه امروزه نيز اين خطر وجود دارد و اگر استكبار جهاني با مسلمانان و رهبران ديني به ستيزه‌جويي برخاسته‌ است، به اين دليل است كه آنها را مانع دست‌یابی به خواسته‌های منحط خود مي‌بينند. بنابراین شناخت ویژگی‌های شخصیتی مترفین، پیامدها و عواملی که منجر به اتراف می‌شود برای عبرت‌آموزی از سرنوشت دنيا و آخرت مترفین، ضروري است. [۱]. از جمله عوامل مهم و تعیین‌کننده در پیدایش جامعه دو قطبی، روحیه ثروت طلبی و اشرافی‌گری است مترفین در قرآن به معنی کسانی است که مست و مغرور به نعمت شده، طغیان کرده‌اند؛ زیرا حالت استغنا و احساس بی‌نیازی یکی از مهم‌ترین علل و عوامل طغیانگری نسبت به قانون و هنجارها است. خداوند تعالی در آیات ۶ و ۷ سوره علق می‌فرماید: «كَلَّا إِنَّ الْإِنْسَانَ لَيَطْغَى أَنْ رَآهُ اسْتَغْنَى؛ حقا كه انسان سركشى می‌كند همين كه خود را بى‌نياز پندارد و احساس غنا و بی‌نیازی به او دست دهد.» از مصدایق آن می‌توان به ثروتمندان مستکبر و خودخواه اشاره کرد؛ آنهایی که با قیام انبیاء به دوران خودکامگیشان پایان داده می‌شد و منافع نامشروعشان به خطر می‌افتاد و مستضعفان از چنگال آنها رهایی می‌یافتند و به همین دلیل با انواع حیله‌ها و بهانه‌ها، به تحمیق مردم می‌پرداختند و امروزه نیز بیشترین فساد دنیا از همین «مترفین» سر چشمه می‌گیرد. اتراف از نظر اقتصادی عامل رکود، از نظر اجتماعی عامل فساد و از نظر سیاسی باعث تفرقه می‏گردد. [۲]. موارد بسیاری شخصیت مترفین را شکل می‌دهد که به ذکر مواردی از مهم‌ترین آن اکتفا می‌کنیم. انکارکننده توحید و معاد (سوره مومنون آیه۳۳)، لجاجت و پافشاری در نپذیرفتن حق و مخالفت با جریان‌های برخاسته از عقل و وحی (سوره واقعه، آیات ۴۵ و۴۶)، ظلم و جرم (هود،آیه۱۱۶)، ناسپاسی؛ مترفین اهل شکرگذاری نیستند. بر همین اساس نه نعمت را در جای مناسب آن استفاده می‌کنند و نه شاکر خدایی هستند که این نعمت‌ها را در اختیارشان گذاشته است. (نحل، آیه ۱۱۲)، اسراف (انبیاء، آیات ۹ تا ۱۳)، اضلال؛ مترفین نه تنها خود گمراه هستند بلکه عامل گمراهی دیگرانی می‌شوند که از ایشان و شیوه زندگی آنان پیروی و اطاعت می‌کنند. (یونس، آیه ۸۸)، اتهام زنی به اهل حق (مومنون، آیات ۶۴ تا ۷۰)، تکاثرگرایی (کهف، ایات ۳۲ و ۳۴)، جهاد‌گریزی؛ رفاه‌زدگی و زندگی در ناز و نعمت، مترفین را از حضور در جهاد باز می‌دارد و آنان حاضر به مشارکت در عرصه‌های سخت جهادی نیستند. (توبه، آیات ۶۳ و ۹۳)، حق‌ناپذیری (اسراء، آیه ۱۶؛ سباء، آیات ۳۴ و ۳۵)، فسق و نابهنجاری؛ مترفین گرفتار فسق و رفتارهای اجتماعی نابهنجار و آشکار هستند و از هنجارشکنی ابایی ندارند.(اسراء، آیه ۱۶)، ۳. بی‌توجهی به محرومان و خودداری از مشارکت در کارهای خیر؛ روشن است که زندگی اشرافی، نیازمند ثروت هنگفتی است تا پاسخ‌گوی اسراف‌ها و مصرف‌های افراطی اشرافان باشد. از سوی دیگر، لذت‌جویی لجام‌گسیخته و تجمل‌گرایی در زندگی، روحیه‌ی مسئولیت‌پذیری و عواطف انسانی را سخت تضعیف یا نابود می‌سازد. در نتیجه، اشراف‌ها نه توجهی به محرومان و نیازمندان خواهند داشت و نه مشارکتی در کارهای خیر. از این رو، قرآن کریم آنان را بازدارندگان کارهای خیرمعرفی می‌کند. (قلم، ۶۸)، حزن و اندوه واقعی؛ مترفین هر چند به ظاهر گرفتار خوشی و خوشگذرانی هستند، ولی این به معنای خوشبختی و آرامش نیست؛ زیرا خدا آنان را به اندوه و حزن واقعی دچار می‌کند. (انعام، آیه ۴۴)، حسرت و پشیمانی (انعام، آیه ۴۴). ✍ زینب هاشم‌زاده @enqelabi_nevesht کانال نوشته‌های انقلابی
نوشته‌های انقلابی
#یادداشت #جنگِ‌نرمِ‌سخت بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم 🔖 طغیانِ مترفین و انحطاطِ جامعه 📌. شناخت مترفين و
📝 در ادامه مطلب... [۳]. یکی از مهم‌ترین عواقب اتراف، انهدام تمدّن‌ها و فرهنگ‌هاست؛ رفاه‌زدگی و زندگی اتراف‏گونه و درغلتیدن به دام دنیا، سقوط و نابودی جامعه‏ها را در پی داشته و دارد. ثروتمندان مترَف کسانی هستند که هم خود نابود می‏شوند و هم دیگران را نابود می‏کنند؛ نسل را تباه ساخته و جامعه را به حضیض بردگی اقتصادی و بی‏حالی و سستی، عقب‌ماندگی می‏کشانند که نتیجه‏اش نابودی و تباهی عقل و قلب و دین است که در این صورت انسان به شخصیّتی خیالی و متوهم تبدیل می‌شود؛ سلب آزادی در تفکر نسبت به سایر افراد جامعه نتیجه دورشدن انسان از مسیر تعقل و خردورزی است که آنها را اسیر و گرفتار در دام خود، به آنها تحمیل می‏کنند که تمام جهت‏گیری‏هایشان در دایره نفع شخصی خود باشد و هرگز به فکر مصالح عموم مردم، و ایثار اجتماعی نیفتند. قرآن مجید نیز در هشداری به پیروان خود می‏فرماید: «وانفقوا فی سبیل اللّه‏ ولاتلقوا بایدیکم الی التهلکة» (بقره،۱۹۵) از ثروت خود در راه خدا انفاق کنید و با دستهای خود، خود را به هلاکت و نابودی نیفکنید.کدام ملت نازپرورده بر دشمن غلبه کرده است؟ کدام ثروتمند خوشگذران در راه حقّ فداکاری نموده است؟ [۴]. اتراف يعنى طغيان در «سوء استفاده» از نعمت و مى‌توان گفت مترف جنبه «منفى» و «طاغوتى» دارد. اما اسراف به معنای خروج از حد اعتدال در «مصرف» یا «مصرف‌گرایی» است و به طور مطلق به زیاده‌روی در هر کاری اسراف مى‌گويند. نکته قابل توجه این است که گاهی اسراف به نحوه استعمال در «كميّت و اندازه» اطلاق می‌شود و گاهى به «كيفيّت» در استعمال اطلاق می‌شود چنانكه انسان همان اندازه معمول را در «خلاف مصلحت» خرج كند. شایان ذکر است که لزوما اسراف‌کاران، مترفین و ثروتمندانِ طغیانگر نیستند اما یکی از پیامدهای اتراف، رواجِ فرهنگِ «مصرف‌زدگی» و «تبذیر» می‌باشد یعنی اسراف را نیز به دنبال دارد. اسراف و بی‌توجهی به میانه‌روی، موجب فقر، بلا و بیچارگی‌های دیگر می‌شود. مصرف‌گرایی و نداشتن روحیه قناعت و میانه‌روی، پیامدهای خطرناکی از جمله «تضعیف» روحیه مبارزه و دفاع در مقابل «بیگانگان» شده و مانعی در مقاومت اسلامی است. استقامت انسان و ملت از مراقبت سرچشمه گرفته و باعث هدایت و پیشرفت انسان در دنیا و آخرت می شود. اسراف هم با تمام مصادیقش بر دل و گوش وچشم انسان مهر زده و آنهارا کور و کر می‌سازد و با ضعیف‌کردن اراده افراد باعث از بین‌بردن اراده یک ملّت شده و مقاومت افراد جامعه را در برابر بیگانگان می‌کاهد. انسان، گاه با فقر و فشارهای اقتصادی که از بطن طبیعت می‌جوشد، روبه‌رو می‌شود و گاه با فقرهای مصنوعی که دشمن برای جامعه آگاه و تلاشگر ایجاد می‌کند، تا چنین جامعه‌ای را از مبارزه بازدارد و تسلیم استعمار و استبداد کند، دست و پنجه نرم می‌کند. در این میان، انسان های «خودساخته» و «متعادل»، تسلیم و سست نمی‌شوند، ولی افراد اسراف‌کار، طاقت و توان خود را از دست می‌دهند و شکست می‌خورند. [۵]. ویروس اشرافی‌گری و سرمایه‌داری بلای اصلی «اقتصاد مقاومتی» است. و اساساً از معانی آیات قرآن کریم و آموزه‌های ائمه معصومین(علیهم‌السلام) چنین تفهیم می‌شود که آفت تمدن اسلامی و سرآغاز شکسن و اضمحلال امت اسلامی تمایل مردم و مسئولین به اشرافی‌گری است. هم‌چنانکه قرآن کریم به صراحت می‌فرماید:«وَ إِذَا أَرَدْنَا أَن نهُّلِکَ قَرْیَةً أَمَرْنَا مُترفِیهَا فَفَسَقُواْ؛ هر گاه که بخواهیم جامعه‌ای را نابود کنیم، به مترفین و اشراف آنان وسعت می‌دهیم، تا در آنجا فساد کنند. (اسراء/۱۶) [۶]. از نظر قرآن برخی از افراد جامعه دنبال مترفین بی‌درد و بی‌خیال می‌روند و با آنان همراهی و همکاری می‌کنند. این افراد که تحت اطاعت مترفین به فساد و هنجارشکنی رو می‌آورند، عاملی در گسترش فرهنگ زشت و نابهنجار مترفین در جامعه بوده و باید در دنیا و آخرت کیفر کردارهای زشت خود را ببینند. خدا به اطاعت کنندگان از مترفین هشدار می‌دهد که اگر دست از این اطاعت بر ندارند، روزی می‌رسد که فریادهای استغاثه آنان به جایی نمی‌رسد و باید عذاب دوزخ را تحمل کنند. (مومنون، آیه 64) انسان متفکر و اندیشمند، همه سخن‌ها و برداشت‌ها و فهم‌ها و درک‌ها را مطالعه می‌کند و از بهترین آنها با «عقل» و «منطق» پیروی می‌کند. اگرچه کار فکری و عملی کار سختی است و به راحتیِ تقلید کورکورانه همراه با تعصب نیست اما باید بدانیم که کف‌های روی آب عمری «کوتاه» دارند و آنچه اصالت دارد بستر و جریان آب است که جاری است. فردای قیامت خدا از کسانی که عقل را تعطیل کرده و دنبال این و آن راه افتاده و از پدران فکری و سیاسی و مذهبی و نژادی و قومی و بدون تعقل پیروی می‌کنند بازخواست شدیدتری می‌کند و ادله آنها را در پیروی غیرعقلانی نمی‌پذیرد. ✍ زینب هاشم‌زاده @enqelabi_nevesht کانال نوشته‌های انقلابی
هدایت شده از رسانه انقلاب اسلامی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✔️ جانِ من و جانِ همه شهیدانِ ما، ارزش فدا شدن در راه این ملت را دارد... ▪️«جان فدا»؛ شعار سومین سالگرد شهادت سردار سلیمانی کانال رسانه انقلاب اسلامی🔻 @rasaneh_enqelab •┈••✾•🍃🌺🍃•✾••┈• @t_manzome_f_r کانال تبیین منظومه فکری رهبری🔺
🔖 قهرمان‌ترین جهادگر... 📌. جنگ‌ها قهراً اتفاقِ ناخوشایندی برای جامعه‌ی بشری هستند. به‌صورت هیچ انسانی، از بروز جنگ خوشحال نمی‌شود. چه جنگ بین حق و باطل و چه جنگ بین باطل و باطل باشد. اما تاریخ ثابت نموده‌است که، هر جنگی در درونِ خود، فارغ از اینکه پیروز یا شکست خورده‌ی آن میدان بوده‌ای، بستری از فرصت‌ها و تجربه‌های عمیقی را می‌سازد که این بستر، هم از جهت معرفتی و هم از جهت کنش‌گری، راه‌های پیشرفتِ بشریت را به دنبال خود دارد. از این رو توجهِ خردمندانه به باطن هر جنگی، می‌تواند دستاوردهای بی‌نظیری را برای جامعه‌ی بشری، در تمام زمان‌ها و مکان‌ها داشته باشد، اما شروطی هم دارد که یکی از شروط اساسیِ آن، روایتی صحیح و ماندگار از تمامِ ابعادِ آن جنگ است. 📌. یکی از دستاوردهای زیبا و موثر در جنگ‌ها قهرمان سازی است. انسان‌هایی که در جریانِ عادیِ زندگی خود یک فرد کاملا معمولی بوده‌اند و مانند دیگران در کنجی از جامعه‌ی خویش به زندگی مشغول بوده‌اند، در شرایطِ خاص و اتفاقاتی که در جنگ رخ می‌دهد، شخصیتی جدید و غیرقابل پیش‌بینی از خود بروز می‌دهند و استعدادی از استعدادهای نهان شده در باطنِ وجودشان را به نحوی کامل به عرصه‌ی ظهور می‌رسانند. با الگو شدنِ این شخصیت‌های بروز‌یافته و بررسیِ رفتار و عملکرد آنها، به معرفت‌ها و عبرت‌های بسیاری دست خواهیم یافت، که درنتیجه ما را به کنش‌گری صحیح در اتفاقات زمان خودمان می‌رساند. چنانچه سال‌هاست که جنگ حق و باطل در کربلا و روز‌ِ عاشورا یک استراتژی مهم برای مسلمانان و به خصوص شیعیان شده، برای دفاع از حق و برپایی عدالت و ظلم ستیزی. این جنگ دردناک و پرثمر، قهرمان‌های بی بدیلی ساخت، که یکی از آنها که از جامعه‌ی زنان است، شخصیت حضرت زینب کبری (سلام‌الله‌علیها) است. 📌. رهبر معظم انقلاب در این باره فرمودند: «زینب کبری(سلام‌‌الله‌‌علیها) توانست به همه‌ی تاریخ و همه‌ی جهان نشان بدهد ظرفیّت روحی و عقلی عظیمِ جنس زن را؛ این خیلی مهم است. به کوری چشم آن کسانی که چه در آن زمان، چه در دوره‌ی ما هر کدام به نحوی جنس زن را تحقیر می‌کردند و می‌کنند، زینب کبریٰ توانست نشان بدهد علوّ مرتبه‌ی زن و عظمت قدرت روحی زن را. ... [مثلا] همین غربی‌ها دارند زن را به شکل خطرناکی تحقیر می‌کنند. این بزرگوار، زینب کبری(سلام‌الله‌علیها)، دو نکته را نشان داد: یک نکته اینکه زن می‌تواند اقیانوس عظیمی باشد از صبر و تحمّل؛ دوّم اینکه زن می‌تواند قلّه‌ی بلندی باشد از خردمندی و تدبیر؛ اینها را عملاً زینب کبریٰ (سلام الله علیها) نشان داد؛ نه فقط به آن عدّه‌ای که در کوفه و شام بودند؛ به تاریخ نشان داد، به همه‌ی بشر نشان داد.»(بیانات در دیدار پرستاران و خانواده شهدای سلامت ۲۱ آذر ۱۴۰۰). نتیجه‌ی کاری که حضرت زینب کبری(سلام‌الله‌علیها) کرد، روایت صحیح و ماندگار از قیامِ عاشورا بود. این بزرگوار جهاد تبیین را، جهاد روایت را راه انداخت؛ نگذاشت و فرصت نداد که روایت دشمن از حادثه غلبه پیدا کند؛ کاری کرد که روایت او بر افکار عمومی غلبه پیدا کند. حالا تا امروز روایت زینب کبری(سلام‌الله‌علیها) از حادثه‌ی عاشورا در تاریخ مانده، اما در همان زمان هم تأثیر گذاشت در شام، در کوفه، در مجموعه‌ی سالهای حکومت اموی و منتهی شد به ساقط شدن حکومت اموی، که این همان عبرتی است که گفتیم تا آخر دنیا به عنوانِ یک دستاورد از بطنِ یک جنگ، برای جامعه بشری می‌ماند. پس ما هم باید با روایت صحیح از مبارزاتِ انقلابی قبل از انقلاب و دفاع مقدس و جنگ ترکیبیِ امروز قهرمانِ زمانِ خود باشیم. ✍ مریم‌ درفکی @enqelabi_nevesht کانال نوشته‌های انقلابی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از نوشته‌های انقلابی
بسم الله الرحمن الرحیم ✨ن وَالْقَلَم و ما یَسْطُرُون✨ 🌷⚠فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَمَنْ تَابَ مَعَكَ وَلَا تَطْغَوْا ۚ إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِير⚠🌷 سورة هود، الآية ١١٢ «پس تو چنان که مأموری استقامت و پایداری کن و کسی که با همراهی تو به خدا رجوع کند نیز پایدار باشد، و (هیچ از حدود الهی) تجاوز نکنید که خدا به هر چه شما می‌کنید بصیر و داناست.» به کانال نوشته‌های انقلابی بپیوندید🔻 https://eitaa.com/enqelabi_nevesht