eitaa logo
نوشته‌های انقلابی
1.4هزار دنبال‌کننده
332 عکس
103 ویدیو
16 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔖 نظارت، قدمی در مسیر تمدن‌سازی [١]. از جمله زمینه‌های مشارکت مردم در حکومت اسلامی و کارآمدترین شیوه‌ی تعامل اجتماعی، بحث نظارتِ دائم نسبت به عملکرد حکومت و حاکمان آن از سوی مردم است؛ زیرا همچنان که انسان‌ها با رعایت اصول «صحیح زیستن» و رعایت اصول «بهداشتی» از آفت و بیماری در امان‌اند، یک جامعه نیز برای متمدن شدن و متمدن ماندن محتاج رعایت اصولی است تا دچار اختلال و افول نشود. یکی از این اصولِ محافظ و تداوم بخش و تعالی‌بخشِ نظام ارزشی، «نظارت اجتماعی» می‌باشد. در اهمیت موضوع نظارت اجتماعی همین بس که آن را یکی از عناصر ارزیابی و شاخص موفقیت یک تمدن می‌دانند. [۲]. مشارکت اجتماعی در حکومت اسلامی، هم جزء حقوق مردم است و هم جزء تکالیف آن‌ها؛ چراکه حضور آنان را در جامعه حضوری فعال و جدی می‌خواهد نه تشریفاتی. از سوی دیگر این امر تکلیفی بر عهده تک‌تک آحاد جامعه است نه گروه و قشر خاص، که این نوع نگاه سبب تأکید بر کمال دقت و اهتمام مردم در امر نظارت خواهد بود. [٣]. در دین مبین اسلام نظارت اجتماعی به فریضۂ امر به معروف و نهی از منکر نیز تعبیر شده است و نه‌تنها در شمار اهداف دین؛ بلکه از ارکان اساسی دین است که ضامن اجرای باقی اصول به حساب می‌آید و با توجه به اهمیت این فریضه در اسلام، انجام صحیح آن ارتباط مستقیمی با شناخت صحیح افراد از این امر مهم دارد. پس ارتقاء سطح آگاهی‌های افراد از مسائل جامعه و احکام و قوانین اسلام از لوازم ضروری آن خواهد بود؛ چراکه به عنوان مثال گاهی افراد چیزی را منکر می‌شمارند که منکر نیست یا در تشخیص معروف دچار خطا می‌شوند. بدین ترتیب باید دانست، ثمرۂ چنین مشارکتی، هم ترغیب جامعه در کارآمدی آن خواهد بود و هم باعث رشد خود افراد خواهد شد. [۴]. آنچه در این موضوع بسیار حائز اهمیت است، توجه به این نکته می‌باشد که «امر کردن» ، «خواهش» و «استدعا کردن» نیست‌؛ در کلمۂ «امر» مفهوم «علو» یا «استعلا» نهفته است؛ یعنی کسی که امر می‌کند باید یا بر مأمور برتری داشته باشد یا خود را در چنین مقامی قرار دهد. رهبر معظم انقلاب نیز نظام امر به معروف و نهی از منکر را یکی از مهم‌ترین نقاط افتراق و وجوه تمایز نظام اسلامی با نظام کمونیستی عنوان نموده، ویژگی‌هایی برای این نظام برشمردند؛ از آن جمله این بود که «امر و نهی» باید به حالت «استعلایی» باشد. شیوه امر و نهی شیوه خواهش و تقاضا و تضرّع نیست.(بیانات در دیدار با کارگزاران نظام، ١٣٧٩/۴/١٩) ‌[۵]. بخش اعظم بسیاری از ناکارآمدی‌ها در جوامع از فقدان چنین امری نشأت می‌گیرد؛ یعنی بی‌مسئولیتی افراد جامعه نسبت به خودشان و نسبت به حکومت، که این منش، نتیجه‌ای جز عدم ترقی، پیشرفت و ایجاد یأس، ناامیدی از حل مشکلات و سستی در مبارزه با تخلفات و منکرات نخواهد داشت. به‌طور مسلم چنین جامعه‌ای روی متمدن شدن به خود نخواهد دید. ‌‌[۶]. حال این سوال مطرح می‌شود که آیا نظارت اجتماعی، توسط مردم باید در شکل و قالب و تحت شرایط ویژه‌ای صورت بگیرد؟ پاسخ این است که نظارت مردمی که یکی از اقسام نظارت بر جامعه است، به سه شکل اول) نصیحت حاکمان و کارگزاران، دوم) انتقاد از حاکمان و کارگران سوم) امر به معروف و نهی از منکر است؛ اما باید توجه داشت که در جامعه اسلامی، به‌واسطۂ حکومت فقیه، امر به معروف و نهی از منکر، تا مرز لسانی صورت می‌گیرد و بُعد عملی آن نیز مربوط به دستگاه قضا است. در واقع فقهای ما معتقدند در بخش نظری، اعتراضات آمرانه نیاز به یک عزم ملی دارد و در عمل که تنبیه در نظر گرفته می‌شود، باید کار را به دستگاه قضا واگذار کرد. [٧].با توجه به شرايط مطرح شده برای تحقق این امر، یکی از وظایف اساسی حکومت اسلامی فراهم ساختن بستر عمل به آن است تا مردم جامعه اسلامی بتوانند با عمل به این تکلیف از حقوق خود در برابر حکومت و صاحب منصبان دفاع کنند. نقش حکومت در این زمینه به این ترتیب است:(یک) اهتمام حاکمان به استفاده از نظرات صاحب نظران (دو) رفع موانع ارتباطی میان مردم و حاکمان (سه) ایجاد فرصت برای کسب اطلاع و گزارش از وضعیت جامعه (چهار) ایجاد فضای آزاد و صمیمی برای منتقدان (۵) عقل و سعه‌صدر (۶) جذب خیرخواهان و دفع چاپلوسان(٧) اثربخشی قاطع به نظارت‌ها. ‌‌[٨]. در نظام سياسی، مهمترین عرصۂ نظارت، نظارت بر حاکمان است؛ زیرا اثرات زیانبارِ ناشی از ترک آن به مراتب بیشتر از عرصه‌های نظارتی دیگر است. بنابراین آنچه می‌توان نتیجه گرفت این است که اگر مردم مسئولیت نظارت و مطالبه‌گری بر حق را در خود زنده نگه دارند و بر سطح آگاهی خود بیافزایند و از طرف دیگر حکومت اسلامی در ایجاد بستر مناسب برای احقاق آن بکوشد و برای ترقی سطح آگاهی مردم تلاش کند می‌توان به برداشتن قدمی بلند در مسیر تمدن‌سازی امیدوار بود. ✍زينب نجیب @enqelabi_nevesht 📌 کانال نوشته‌های انقلابی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔖 برکت، در حرکت است. [۱]. ما معتقدیم که خلقت این جهان به سوی هدفی بوده است. بر اساس همین سنّت الهی، همه ما انسان‌ها نیز اهدافی را در زندگی تعریف کرده‌ایم و به سمت آنها روان هستیم. آنچه در سیر به هدف مهم می‌نماید، «تحرک و حرکت» است که هیچ‌گاه نباید متوقف شود و در هر حال باید به سوی مقصد تلاش کرد. [۲]. درست است که حرکت به سوی هدف و آرمان‌های در نظر گرفته شده، از «بی‌تحرکی و سکون» بهتر است اما این مسیر بدون مانع و آسیب قابل پیش‌بینی نیست. پیروز آن کسی است که با بهره‌گیری از خِرد و به کارگیری حوصله، موانع را یکی پس از دیگری کنار بزند و راه را برخود باز کند و بازنده کسی که آسیب‌ها، او را در «راه» متزلزل و در «نقطه» متوقف کند. [۳]. نظام جمهوری اسلامی ایران از همان ابتدا، در پی تحقق آرمان‌های انقلاب خویش بود. هرچند که دشمنان پُرکین و منافقان همراه، همیشه در صدد قلع و قمع نهال نوپای انقلاب در این نظام مستحکم بودند؛ کم‌تحرکی و ناپختگی مسئولان و کمبود امکانات نیز مزید بر علت بود. با این وجود، مسئولان، دولت و ملّت دوشادوش هم این نهال را آبیاری کردند و در سرما و گرمای حوادث از آن محافظت نمودند. اینک که این نهال به هیبت درخت تنومندی درآمده است، باز هم همین مسئولان، دولت و ملّت هستند که راه دشوارتری را در پیش دارند، چراکه، هم باید پاسدار حرمت خون‌های ریخته‌شده به پای این «نهال عزیز» باشند، و هم برای تحقق دیگر آرمان‌هایش، با قدرت تلاش کنند. [۴]. از آنجایی که هر خیزشی، لغزشی و زمین خوردنی دارد؛ طبیعی است که در مسیر انقلاب، گاه توقف و گاه عقب ماندن پیش بیاید، اما آن چیزی را که نباید از نگاه دور داشت این است که این «سکندری خوردن»‌ها، «لغزش پیداکردن»ها، «خسته شدن»ها و «عقب ماندن»ها نباید در ما وحشت ایجاد کند(در دیدار نخبگان؛ ۱۳مهر۱۳۹۰). [۵]. بنابراین، در مسیر پیشرفت و پیشروی به سوی مقصد باید آسیب‌ها و موانع را در نظر گرفت، انتقادها و عیوب را با گوش جان شنید و از انتقادها برای اصلاح و بازسازی مسیر بهره برد. مبادا ترس از انتقاد ما را از حرکت باز دارد. باید سستی یا خستگی در همراهیِ همراهان را با «دستِ عطوفت» برطرف کرد و همواره چشم به قلّه داشت و تا رسیدن به آن «بی‌چشم‌برهم‌زدنی» بر حرکت تعلّل نکرد. ✍ راضیه شعبان @enqelabi_nevesht 📌 کانال نوشته‌های انقلابی
🔖 رمز ماندگاری انقلاب اسلامی [۱]. با اندک تأملی در تاریخ اسلام اصلی‌ترین عامل تضعیف ارزش‌ها و رسوخ ناهنجاری‌هاى اجتماعى سهل‌انگارى حاکمان جامعه اسلامى در حفاظت از ارزش‌هاى اسلامى و اغماض بى‌رویه آنها در مقابل جرایم آشکارى بود که در جامعه رخ مى‌داد. این امر از آغازین سال‌هاى رحلت پیامبر(صلی الله علیه و آله) اسلام آغاز شد؛ اگر حکومت‌هاى پس از پیامبر(صلی الله علیه و آله) به‌جاى تساهل و اغماض افراط‌گونه در مقابل گسترش ضدارزش‌ها، ثروت‌هاى هنگفت به‌دست آمده از فتوحات را صرف تربیت و آگاهى و توسعه اخلاقى جامعه اسلامى مى‌کردند و در مقابل هتک ارزش‌ها بى‌توجه نبوده و عکس‌العمل شدید نشان مى‌دادند، ما شاهد انحلال نظام سیاسى اسلام نبودیم. [۲]. بر اثر این رویکرد حاکمان اسلامى، ارزش‌ها در جامعه کاملا متحول شد، الگوهاى رفتارى مردم تغییر کرد و نوعى بحران اجتماعى و جابه‌جایى هنجارها با ناهنجاری‌ها رخ نمود. و توصیف امام معصومِ حاکم شدهِ در جامعه آن روز بر تأسف و تأثر هر بیدار دلی می‌فزاید که وضعیت ناهنجار جامعه متحول شده آن زمان را جریانى بسیار قوى از دنیا گرایان و مترفان مقدس‌نما در کنار متحجران خشکِ‌ مقدس که اتفاقا توسط همان دنیاگرایان تقویت مى‌شدند، به‌دست گرفته و به عنوان مظهرِ دین خدا شهرت مى‌یافتند. «گروهى آشکارا علیه دین شمشیر مى‌کشیدند و گروهى دین را وسیله تجارت دنیا قرار داده و برخى نیز به دلیل دسترسى نداشتن به قدرت، به قناعت و زهد تظاهر مى‌کردند»(نهج‌البلاغه خطبه۳). [۳]. آری! این جریان غمبار قرن‌ها انسان‌ها را در بندِ اسارت کشاند و درگذرِ زمان این زخم عمیق‌تر شد و عاشورا زاییده همین جریان است اما عصر ما شد عصر شکوفایی عقل‌هایی که با دم‌مسیحایی امام خمینی(رحمت‌الله علیه) سلاله پاک پیامبر(صلی الله علیه و آله)) و شاگردِ مکتب امیرمومنان که فرموده بود حقِ هدایت و تربیت جامعه به گردن امام جامعه است(نهج‌البلاغه خطبه۳۴). بندها گسسته شد و انقلابی برخاسته از ایمان و غیرت دینی شکل گرفت( بیانات رهبری ۱۳۹۸/۱۱/۱۹ ). [۴]. با انقلاب اسلامی انسان‌ها فرصتی دوباره یافتند تا با محک ایمان و غیرت دینی از آرمان‌های انقلاب پاسداری کنند. غیرت دینی همواره به عنوان شاخصه‌ی بارز اهل ایمان و سرمایه‌ی انسانی معرفی شده است که در تحکیم احکام اسلام موثر است. غیرت دینی ‌یعنی مسئولیت‌پذیری در دفاع از دین و برپا نگاه‌ داشتن تعالیم‌دینی، به‌معنی دفاع از ارزش‌ها و اصول مبانی مکتبی و ارکان و پایه‌های اساسی دینی است که اگر کم‌رنگ شود، دین کم‌فروغ می‌شود. اگر غیرت دینی مورد محافظت قرار نگیرد؛ بنیان دین فروریخته و چراغ دین در جامعه خاموش می‌شود. [۵]. امروز رگه‌هایی از کم‌رنگ شدن این دو کلیدواژه دیده می‌شود؛ زیرا دست‌هایی در کار است تا جوانان تشنه حقیقت را به نشستن و قعود در منجلاب نفسانیات و رفاه و مادیات تشویق کند، امروز دشمن به‌دنبال تضعیف غیرت دینی در جامعه است. نقشه‌ی اساسی دشمن تردیدافکنی در ایمان مردم و در عزم راسخ آنهاست. باید این فرمان ولی جامعه را در خاطره ها زنده کرد که «دشمن به دنبال تردیدافکنی در ایمان وغیرت دینی مردم است و این امر می‌تواند قدرت تهاجمی و حتی دفاعی جمهوری‌اسلامی را از میان ببرد؛ لذا توطئه می‌کند» (بیانات در تاریخ ۱۳۹۸/۱٠/۱۸). [۶]. آری آنچه به این انقلاب قوام و هویت بخشیده و آن را از گزند بدخواهان رهانیده عامل تداوم آن نیز خواهد بود نگذاریم بر ایمان و غیرت دینی‌مان گرد بی‌تفاوتی بنشیند که آغاز تحجر از همین جاست انقلاب زنده است و زاینده؛ زیرا خون ایمان در رگ‌هایش جریان دارد و موطن تزریق آن احیاگر است. انقلاب غیورپرور است و انسان غیور، احیاگر دین خداست. ✍نرگس پیرایی @enqelabi_nevesht 📌 کانال نوشته‌های انقلابی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔖 فرهنگ نام [۱]. اسلام انتخاب نام نیکو را ‌از مهم‌‌ترین حقوق فرزندان بر والدین برشمرده است، از این رو اولین مسئله‌ای که می‌توان در مورد نام مناسب در اسلام بررسی کرد، این‌است که چرا امروزه انتخاب نام فرزند از مسیر صحیح خود فاصله گرفته ‌است؟ در پاسخ به این سوال عواملی که باعث شده اسم فرزند از مسیر صحیح خود فاصله بگیرد، مانند‌:‌ چشم و هم‌چشمی‌، تقلید از فرهنگ ‌بیگانه و افرادی ‌که اسم غربی بر آن‌ها نهاده شده‌است، ممکن ‌است عشق به وطن کمتری نسبت به سایر هموطنان خود داشته‌ و ‌یک فرهنگ ‌بیگانه را بر خود احساس کنند.از آن ‌جایی که نام‌ مناسب اولین و ماندگارترین هدیه از سوی پدر و مادر است، نشانی از اظهار محبت والدین به فرزند می‌باشد. [۲]. نام هر شخص ‌علاوه بر اینکه علامتی برای او‌است و باعث تمایز و تشخیص او از ‌دیگران می‌شود؛ انتخاب صحیح آن ‌می‌تواند تاثیر تربیتی و روانی زیادی بر‌اوداشته باشد و همواره در شخصیت فردی و اجتماعی‌اش موثر است. [۳]. در تعالیم اخلاقی اسلام باید از نام‌های استفاده شود که نشان از هویت اعتقادی دارند و الهام‌بخش و امید‌آفرین و حامل ‌پیام و فرهنگ اصیل انسانی و اسلامی می‌باشند و اسم باید در حد شخصیت صاحب آن بوده و متناسب با تمام دوران زندگی او‌باشد. [۴]. در روایات آمده است، استفاده از نام‌های پادشاهان ظالم و فراعنه و دشمنان اهل بیت «علیهم السلام» و اسمهای بی‌‌محتوا‌ که موجب هتک حیثیت فرد می‌گردد و یادآور قهر و غضب‌ و ستم و ظلم ‌باشد یا دلالت بر صفاتی ‌بنماید که مخصوص خداوند ‌است و نسبت به دیگران کذب‌‌ و برخلاف خضوع و بندگی‌است، مکروه ‌‌است. [۵]. نام زشت و سبک، اسباب ‌روحی و آزردگی خاطر آن ‌را فراهم می کند و او را در معرض استهزا و تحقیر دیگران قرار می‌دهد؛ بنابراین نام‌های زشت و ناشایست باعث سرافکندگی فرد می‌گردد. [۶]. در نتیجه، نام زیبا برای فرزندان شناسنامه فرهنگی و اعتقادی پدر و مادر است؛ نام نیکوی فرزند، گواه سلیقه سالم خانواده و دوراندیشی و سلامت و حسن انتخاب آنان‌است؛ از این‌رو نشان‌دهنده طرز تفکر خانواده و آرمان‌ها و الگوهای مورد علاقه آنان می‌باشد. ✍ لیلا کورش‌فرد @enqelabi_nevesht 📌 کانال نوشته‌های انقلابی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔖 مروری بر شبهه‌ها‌ی فریبنده [۱]. از آنجایی‌که‌ عرصۂ دیپلماسی ما هم مثل بسیاری از مسائل دیگر در معر‌ض نقدها و نظریه‌های عوامانه و غیر‌عوامانه است و به نوعی هرکسی با هر اندیشه و سوادی خود را موظف می‌داند که در مسائل ریز و درشت سیاسی، چه‌ در سطوح کلان و چه در موارد غیر آن، رای و نظر خود را ارائه دهد، بنابراین جمهوری اسلامی همیشه مورد هجوم تحلیل‌ها و اظهارنظرهای مغرضانه قرار گرفته و پیوسته دچار چالش‌هایی در این زمینه شده است. [۲]. گذشته از این که مردم باید دیدگاه سیاسی داشته باشند و نسبت به شرایط جامعه آگاه بوده و بی‌تفاوت نباشند؛ اما از همان اوائل انقلاب تاکنون، با هر اتفاقی، ما با موجی از انتقادهای منصفانه و گاهی به شدت غیرمنصفانه روبرو بوده‌ایم که متاسفانه باعث شده تا هر از گاهی، جامعه جوّی متشنج و اعتراض‌آمیز پیدا کند. یکی از مسائلی که معمولاً به آن پرداخته می‌شود و البته پشتوانه‌ی نفوذ هم در آن بسیار پررنگ است، مسئلۂ رابطه‌ با استکبار جهانی یعنی آمریکا می‌باشد و اگر انسان با دقت بیشتری به موضوع نگاه کند، حتماً دست‌های پشت پردۂ خودباختگان به آمریکا را مشاهده خواهد کرد که از هر ترفندی استفاده می‌کنند تا جمهوری اسلامی را به سمت مذاکره و تعامل با آمریکا بکشانند. [۳]. اما چرا رهبر معظم انقلاب فرمودند؛ من به مذاکره با آمریکا خوشبین نیستم؛ مگر نه اینکه کشورهای دیگری هم در جهان وجود دارند که ظالمانه عمل می‌کنند و رویۂ عادلانه‌ای در پیش ندارند؟ البته سیاست‌های راهبردی جمهوری اسلامی در تمام دوران انقلاب، حاکی از تلاش و مبارزه با غاصبان و زورگویان منطقه و جهان بوده است و کشورهایی مانند چین و کره شمالی و... گرچه در مواردی ظالمانه و غیرعادلانه رفتار می‌کنند؛ اما مادامی که در پی تهدید و تحمیل سیاست‌های خود بر ما نیستند، قابل تحمل‌ترند. اگر بخواهیم توطئه‌ها و اقدامات خصمانۂ آمریکا نسبت به جمهوری اسلامی ایران را مورد بررسی قرار دهیم، طومار بلندی را دربرمی‌گیرد. هرچند این خوی استکباری مسبوق به سابقۂ طولانی است و به سال‌های سلطنت منحوس پهلوی برمی‌گردد؛ اما قصد داریم که یک نگاه اجمالی به این مسئله داشته باشیم که، واقعاً چرا باید به امریکا نه بگوییم. [۴] یکی از اولویت‌های استکباری آمریکا، از آغاز پیروزی انقلاب اسلامی، مبارزه با اسلام ناب و موج انقلاب اسلامی بوده است. از آنجایی که مواضع اصولی جمهوری اسلامی ایران، سیاست‌های سلطه در دنیا را تهدید می‌کند. بنابراین‌، جریان استکباری در مقابل آن به مبارزه و دشمنی برخاسته است. هیچ کشوری به اندازۂ آمریکا از در دشمنی با ما در نیامده است. آمریکا با هر کشوری که از قلمرو او خارج شده و مسیر رشد را می‌پیماید، مخالف است. به خاطر خوی استکباری‌اش از پذیرفتن استقلال کشورهای زیرسلطۂ خود سرباز می‌زند و ظالمانه در برابر آنها می‌ایستد. آمریکا نه تنها دشمن ماست؛ بلکه درصدد تغییر نظام و تغییر اعتقادات ما نیز است. آمریکا هدفی جز بی‌هویت کردن ملت‌های تحت سلطۂ خود ندارد. آمریکا در حقیقت، فقط دشمن ایران نیست؛ بلکه اصلِ دشمنیِ او، با ولایت فقیه و جریان دشمن‌ستیز اسلام ناب محمدی است. [۵]. رهبر معظم انقلاب بار‌ها فرموده‌اند:این یک تصور غلطی است که خیال کنیم می‌توانیم بنشینیم و با آمریکایی‌ها مذاکره و مصالحه کنیم. مصالحه با آمریکا یعنی از خود گذشتن و کوتاه آمدن و طبق روش و رویۂ آنها حرکت کردن است. ما درصدد قهر با دنیا نیستیم؛ بلکه بالعکس به دنبال تعامل با تمام جهان هستیم؛ اما این تعامل نباید ما را زیر یوغ استعمارگران ببرد و بردۂ آنها سازد. سیاست راهبردی ایران، در رابطه با برقراری ارتباط و تفاهم با سایر کشورهای جهان، در درجۂ اول بر پایۂ صدور انقلاب و فرهنگ اسلامی به کشورهای دیگر است. شعار انقلاب اسلامی از همان اول نه شرقی، نه غربی بوده است. ما نه زیر بار سلطۂ غرب می‌رویم و نه تن به جیره‌خواری شرق می‌دهیم. جمهوری اسلامی ایران با هر کشوری که قصد تهاجم و سلطه‌گری نداشته باشد، رابطه خواهد داشت؛ اما تاریخ چهل سالۂ انقلاب و نیز دوران قبل از آن به خوبی به ما نشان داده است که آمریکا نمی‌خواهد از موضع استکباری خود کوتاه بیاید و خوی برتری در تمام سیاست‌های او به وضوح دیده می‌شود. نه تنها آمریکا بلکه هر کشور دیگری که چنین رویه‌ای را در پیش بگیرد، قابل تعامل نیست. [۶]. آمریکا مصداق آیۂ شریفه است: «وَلَن تَرضیٰ عَنکَ الیَهودُ ولَا النَصاریٰ حتی تَتَبع ملتهم»(سورهٔ بقره،آیهٔ۱۲۰). یهود و نصاری هرگز از مسلمانان راضی نمی‌شوند، مگر اینکه مسلمانان تابع مرام و مسلک آنها شوند. این یک اصل است که آمریکا هرگز از جمهوری اسلامی ایران راضی نمی‌شود؛ مگر اینکه دربست و به‌طور مطلق دست در دست او بگذارد و تمام شرایط او را بپذیرد و از او تبعیت نماید. ✍ فاطمه بختیاری @enqelabi_nevesht 📌 کانال نوشته‌های انقلابی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔖 حمزه الگوی تاریخ‌ساز 📌. چرایی نیاز بشریت برای داشتن الگو و اسوه برای حیات طیبه انسان مخلوق خالق بی‌همتا، فرزند آدم(علیه السلام)، به اذن خداوند در این کره خاکی قرار گرفت؛ تا زندگی جدیدش را در پهنه این دنیای فانی، با آزمون‌های پی‌ درپی سپری کرده و هر فتنه وآزمونی، قدمی برای رسیدن به حیات طیبه و زندگی الهی باشد، در این چالش‌های دنیوی و دست و پنجه نرم کردن با بد و خوب روزگار، که هر کدام صیقلی برای روح و جلا دادن گوهر وجود انسان است؛ تا او را از حضیض زندگی دنیایی، به عزت زندگی اخروی رهنمون شود و اینجاست که نیاز مبرم و حیاتی به الگوهای وارسته را می‌طلبد، نمونۂ بارز و برجسته‌ای، که در پیمودن صراط حق، آن را عزتمندانه پیموده و از مسیر حق و حقیقت، نه گامی پیشی گرفته و نه گامی پا پس کشیده‌اند؛ و صادقانه از جاده پر پیچ و خم دنیا به سلامت عبور کرده و به سرای امن الهی فرود آمدند، ایشان، مصداق این آیه هستند: «مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا؛ در میان مسلمانان، راد مردانی هستند که بر سر عهدشان با خدا، برای فرارکردن ازمیدان جنگ، صادقانه ایستادند، برخی‌شان شهید شدند؛ وبرخی منتظر شهادت‌اند، اینان به هیچ وجه تغییر عقیده ندادند.»(سوره ۳۳: الأحزاب آیه ۲۳). اگر نباشند، این اسوه‌های تاریخ و چراغ‌های هدایت و تربیت یافتگان تبار الهی و خاندان کرامت و اگر نباشد، کورسوی نور ستارگان وام گرفته از خورشید ولایت و نبیند بشریت نمونه رستگارشدگان طریق حقیقت را، چگونه از دنیای تاریک منیت‌ها، دست کشیده و در پی رستگاران راه پیموده، ره بپیماید؛ و چه زیبا جلوه دادند، پا در جای پای «ولی» گذاشتن را وچه زیبا درخشیدند در طریق بندگی و تاریخ ثابت کرد؛ زیبایی با حق بودن و زشتی با باطل بودن را! [۱]. درمیان ستارگان برجسته، که تاریخ کم به خود دیده است، می‌توان به حمزه سیدالشهدا عموی پیامبرو برادر رضایی ایشان، که از شجاع ترین و قویترین مردان قریش بود، اشاره کرد که بعد از شهادت، حضرت رسول(صلی الله علیه و آله) هفتاد و دو مرتبه بر پیکر مطهرش نماز خواندند. ابن مسعود می‌گوید: ندیدم پیامبر بر کسی گریه کند، آن‌گونه که با شدت در شهادت عمویش حمزه اشک می‌ریخت؛ بدن حمزه را به طرف قبله قرار داد، پس کنارآن قرار گرفته و با صدای بلند گریه گریست؛ تا حالت غش به آن حضرت دست داد.(ذخایر العقبی ص۱۸۱). [۲]. یکی از کارهای بزرگ این است که، چه شد و چه خصوصیتی بود که این شخصیت را، در این حد عظمت بخشید.(مراسم بزرگداشت حمزه ۵ بهمن ۱۴۰۰). حضرت رسول(صلی الله علیه و آله) فرمودند:«در ستون عرش نوشته شده حمزه شیر خدا و شیر رسول خدا و سالار شهیدان است و فضائل بی‌شماری از زبان اهل بیت(علیهم السلام) در وصف آن جناب بیان شده است که نشان از جایگاه و مقام این اسوه تاریخ در پیشگاه اهل بیت و بارگاه قدس احدیت دارد. دلیل عزتمندی و جایگاه والای این شهید بزرگوار، قرار گرفتن در صف بزرگ‌ترین مدافعان مکتب توحیدی و حامیان راستین پیامبر بود؛ زمانی که به حضرت رسول ایمان آوردند، حضرت تحت فشار و اهانت مشرکان بودند، ایشان در حمایت از حضرت رسول(صلی الله علیه و آله) در مقابل مشرکان ایستاده و اهانت به حضرت را برنمی‌تافتند و زمانی که به مدینه هجرت کردند، به‌عنوان فرمانده لشکر در جنگ بدر، بسیاری از مشرکان را از دم تیغ گذراندند؛ که سبب کینه‌توزی هند همسر ابوسفیان شد و به دستور او، حمزه را به شهادت رساندند و به طرز فجیعی او را مثله کردند. حضرت رسول(صلی الله علیه و آله) بعد از شهادت، لقب ایشان را سیدالشهدا نام نهادند. 📝 ادامه دارد... ✍ طاهره اسدی @enqelabi_nevesht 📌 کانال نوشته‌های انقلابی
نوشته‌های انقلابی
#یادداشت #حضرت_حمزه 🔖 حمزه الگوی تاریخ‌ساز 📌. چرایی نیاز بشری
📝 در ادامه... [۳]. از موارد دیگری که، می‌توان به آن اشاره کرد، وجود نازنین حضرت صدیقه طاهره(سلام الله علیها) است، که از پشم تسبیحی تابیده بودند، بعد از شهادت حضرت حمزه، از تربت مطهر ایشان تسبیح درست کرده و با این کار مقام والای‌ حضرت حمزه را نشان دادند. حرکت ایشان حرکتی سیاسی اجتماعی بود، و زیارت قبر مطهر حمزه توسط صدیقه طاهره(سلام الله علیها) هر جمعه، جدای از جنبه عاطفی و عبادی جنبه سیاسی نیزداشت. طی گذشت زمان و بیشتر جلوه گر شدن جایگاه این شهید بزرگوار، امویان تمام تلاش خود را برای به فراموشی سپردن حضرت حمزه و سرپوش گذاشتن بر فضائل او کردند؛ تا قبروی را که نماد مظلومیت و دفاع جانانه از اسلام و نیز نمادی از جنایات امیه بود، از میان ببرند؛ و لکه ننگ جنایات هولناک و مثله کردن او را، از پیشانی عاملان آن پاک کرده، و بزدایند؛ ولی تلاش آنها نتیجه معکوس داشت و در نیرنگ خود شکست خوردند؛ زیرا خواست خدا چیز دیگری بود، آیا غیر از این است که، حمزه از تربیت یافتگان مکتب توحیدی و از تبار صالحان و برگزیدگان عالم است؟! [۴]. این یکی از کارهاست، آن وقت این ها الگو بشود برای ماها، که هم خودمان و هم دیگران ازآن استفاده کنیم. دو مورد از این عناصر مهم تشکیل‌دهندۂ شخصیت او، یکی عزم راسخ است، و یکی قدرت شناخت، که اینها را هم می‌توانیم ترویج کنیم. عزم راسخ، گاهی اوقات انسان از یک چیزی مطلع است، یک چیزی را قبول دارد و اعتقاد هم دارد، منتها به خاطر ضعف نفس برطبق آن عمل نمی‌کند، اراده قوی و عزم راسخ اینجا یک عنصر تعیین‌کننده است که این آدم، با عزم راسخ عمل کند.(همایش بین‌المللی حمزه ۵بهمن ۱۴۰۰). عزم راسخ، همان ثبات قدم در اهداف و باورهاست. وَ لَقَدْ عَهِدْنا الى‌ آدَمَ مِنْ قَبْلُ فَنَسِىَ وَلَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْماً؛ با فضیلت‌ترین توشه‌های انسانی این است که، انسان عزم و اراده‌ای داشته باشد که، راه خدا را انتخاب و در آن راه حرکت کند، البته این راه دشوار است؛ اما با عزم راسخ انسانی آسان می‌شود و اینها چیزهایی است که اسلام به ما درس داده است.(بیانات در دیدار کارگزاران نظام ۲ مهر۱۳۸۲). قدرت شناخت، همان بصیرت و تشخیص حق از باطل است. امیرالمومنین «علیه السلام» فرموده بودند: لٰایُعْرَفُ الْحَقَّ بِالرِّجٰالْ؛ با چهره‌ها نمی‌شود حق را تشخیص داد، یک چهره موجه محترم است، مورد قبول است، مورد تکریم است، اما او نمی‌تواند شاخص حق باشد، گاهی چهره موجهی مثل بعضی از صحابه پیغمبر، راه را عوضی می‌روند، اشتباه می‌کنند، باید حق را شناخت، باید راه را تشخیص داد، تا بفهمیم این شخص حق است یا باطل، هرکه از این راه رفت حق است، هر کس از راه حق نرفت مردود است، حق را باید شناخت. (بیانات در دیدار بسیجیان استان قم ۲ آبان ۱۳۸۹). این دو وجه در حضرت حمزه، او را ممتاز و شاخص کرده است، اگر خواص جامعه همت کنند برای تولید چنین شخصیت‌هایی هر یک از این‌ها خواهد توانست جامعه را در مواقع حساس، نجات بدهد. شخصیت‌هایی را درست کنیم که این شخصیت‌ها خودشان مصداق باشند برای معارف الهی، معارف اسلامی و احکام اسلامی، اگریک چنین شخصیت‌هایی درست بشوند، آن وقت دیگر تشکیل تمدن اسلامی یک چیز قطعی خواهد بود؛ یعنی دیگرمورد تردید نخواهد بود. (همایش بین المللی حمزه سید الشهدا ۵بهمن ۱۴۰۰) ✍ طاهره اسدی @enqelabi_nevesht 📌 کانال نوشته‌های انقلابی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔖 اخلاص، نماد انقلابی‌گری 📌. انقلاب‌ اسلامی به تعبیر امام‌خمینی(رحمت‌الله) یک تحفه ‌الهی است. چنین نعمتی پیوسته باید به ما یادآوری شود و دربارۂ ‌آن سخنان و محافل فراوانی شکل ‌بگیرد و مسیر‌ صحیح آن بازشناسی و ارزش‌هایش حفظ ‌شود، و نیز هدف انقلاب ‌اسلامی، احیای تمدن ‌اسلامی است که با اصول و جهان‌بینی الهی ‌خود به پیشرفت، که هدف بنیادین جوامع ‌بشری است، برسد. در انقلاب‌ اسلامی، تجربه نشان ‌داده که پیشرفت و موفقیت‌ها زمانی رقم خورده که به انقلاب ‌اسلامی و ارزش‌های آن توجه بیشتری شده و پایبندی بیشتری نسبت به آن‌ها رقم خورده است. شاید هیچ دلیلی گویا‌تر از سخن رهبرانقلاب نباشد که«هر جا انقلابی عمل کردیم پیش رفتیم.». انقلابی ‌بودن و انقلابی ‌عمل ‌کردن شاخصه‌هایی دارد که در بیانات رهبر انقلاب هویداست.(بیانات رهبر انقلاب در مراسم سالگرد رحلت امام‌خمینی، ۱۴ خرداد ۱۳۹۵)؛ امّا آنچه به نظر مهم و ضروری می‌رسد، توجه و پرداختن ویژه به شاخص مهم و اساسی «اخلاص» است. [۱]. «اخلاص» یعنی خالص ‌کردن و ناب ‌کردن نیّت، به عبارتی یعنی «رعایت‌کردن وظیفه خدایی و دخالت ندادن منافع شخصی و گروهی و انگیزه‌های مادّی در کار». در نگاه رهبر انقلاب اخلاص یعنی این‌که انسان، کار را برای خدا و به عشق انجام وظیفه انجام می‌دهد. انسان برای هوای‌ نفس، برای رسیدن به مال، به مقام، نام ‌نیک، قضاوت‌ تاریخ، برای انگیزه‌های نفسانی برای اشباع صفت حسد، طمع، حرص، زیاده‌طلبی و افزون‌طلبی، کار نکند. کار را برای رضا خدا و محض انجام وظیفه بکند. این معنای اخلاص است، این چنین کاری پیش می‌رود. این‌گونه کاری مثل شمشیر ‌برنده، هر مانعی را از سر راه برمی‌دارد. امام به این سلاح مجهز بود. بارها گفت من نسبت به نزدیک‌ترین نزدیکان خود هم، اگر قدمی بر خلاف حق بردارند، اغماض نمی‌کنم؛ همین‌طور هم بود. در مواقع حساس نشان داد که آنچه برای او مطرح است، انجام وظیفه است، در آشکار، در خلوت، در کار‌های ‌بزرگ و کار‌های ‌کوچک، این را نشان داد. این‌که ما تکلیف را بشناسیم و برای خاطر تکلیفمان کار را انجام بدهیم؛ ملاحظات دیگر را مخلوط نکنیم، به دنبال نام و نشان نباشیم. لذا بر اساس این تعریف، انسانی که اخلاص دارد، برای او«هدف» مهم است. «شخص» و «من» و«خودی» برای انسان با اخلاص اهمّیتی ندارد، اخلاص را دارد، اعتماد به خدا را هم دارد. می‌داند که خدای ‌متعال حتماً این هدف را غالب و پیروز خواهد کرد. [۲]. نقطه مقابل اخلاص، این است که انسان برای انگیزه‌های شخصی، خودگرایی یا انگیزه‌های مادّی یا حتّی انگیزه‌های معنوی بی‌ارزش کار کند. بعضی از انگیزه‌ها، صرفاً ملموس نیستند؛ اما کم ارزشند، مثلاً پیدا کردن وجاهت در چشم ‌مردم، مادّی به معنای خاصّ نیست؛ لیکن یک چیز کم‌ارزش است که بعضی به خاطر این انگیزه‌ها کاری انجام می‌دهند که با انگیزه الهی منطبق نیست. این طبعاً نقطه مقابل اخلاص است. بنابراین هر چه که انسان انگیزه‌های خودش را از حالت خودپرستی و خودخواهی دورتر و والاتر کند، این می‌شود، «اخلاص». [۳]. در روایات اسلامی آثار مهمّی برای اخلاص بیان شده است که در این مجال به یکی از آن ها اشاره می شود، و آن این‌که امام‌علی(علیهالسلام) می‌فرمایند:«فی إخلاصُ النِّیّاتِ نَجاحُ الاُمورِ» یعنی در اخلاص، نیّت، پیروزی در کارها است.(غررالحکم و دررالکلم، ۴۷۹ ح ۶۷) مشخص است که هرقدر نیّت خالص‌تر باشد، به باطن کارها اهمیّت بیشتری داده می‌شود تا به ظاهر کار، و به تعبیر دیگر، محکم‌کاری در حدّاعلی خواهدبود، به همین دلیل پیروزی در کار تضمین خواهد شد. و بالعکس اگر نیّت آلوده به ریا باشد، به ظاهر بیشتر از باطن اهمیّت داده می‌شود و کارها و برنامه‌ها تو خالی می‌گردد و همین امر سبب شکست است. فردی که برای خدا کار می‌کند به هر نتیجه‌ای که برسد برای او پیروزی است؛ زیرا وظیفه و تکلیف خود را انجام داده است، برای مثال قیام سیدالشهداء(علیه‌السلام) با وجود شکست ظاهری در اوج قله پیروزی قرار‌ دارد. بنابراین اگر عمل همراه با اخلاص باشد، شکست در آن معنا ندارد و برعکس اگر اخلاص نباشد در صورت پیروزی و موفقیت ظاهری، در باطن امر شکست خواهد بود. 📝 ادامه دارد... ✍ ربابه ناظمی @enqelabi_nevesht 📌 کانال نوشته‌های انقلابی
نوشته‌های انقلابی
#یادداشت #انقلابی‌گری 🔖 اخلاص، نماد انقلابی‌گری 📌. انقلاب‌ اسلامی به تعبیر امام‌خمینی(رحمت‌الله)
📝 در ادامه... [۴]. رهبر انقلاب، مهم‌ترین ویژگی سردار سلیمانی را در «اخلاص» می‌دانند. شهید قاسم‌ سلیمانی، همه وجودش را برای انقلاب در طبق اخلاص گذاشت و برای تعالی دین‌ خدا و ترویج مکتب‌ائمه(علیه السلام) و عملی ‌کردن فرامین انقلاب ‌اسلامی با اخلاص ویژه به‌عنوان یک شخصیت کم‌نظیر مجاهدت کرد. شاخص انقلابی‌گری به عمل خالصانه افراد بستگی دارد. اخلاص در کار، موفقیت‌ها را بیشتر می‌کند. یکی از ویژگی بارز سردار سلیمانی همین بود که روز به روز بر موفقیت‌هایش افزوده می‌شد و نه‌تنها در بین مردم ایران، بلکه در قلب مردم جهان ‌اسلام جای داشت. دشمنان هم از اخلاص و عمل ‌انقلابی شهید سلیمانی وحشت داشتند. امام‌علی(علیه السلام) در خطبه ‌پنجاه‌وششم نهج البلاغه می‌فرمایند: خالصانه و مخلصانه با کسان و نزدیکان خود می‌ایستادیم و برای خدا مبارزه می‌کردیم. وقتی در راه خدا با اخلاص و صادقانه عمل‌ کردیم و خدای متعال این را از ما دید، دشمن ما را ، سرکوب کرد و ما را پیروز نمود. بعد می‌فرماید: اگر این‌طور نبود، این کار ها نمی‌شد، یک شاخه ایمان سبز نمی‌شد و یک پایة دین سرِ‌پا نمی‌ماند. [۵]. پس مهم‌تر از انقلابی ‌بودن، انقلابی ‌ماندن است و اگر بخواهیم انقلابی‌ بمانیم، بی‌تردید به شاخص‌های انقلابی‌گری باید توجّه ویژه داشت که اصلی‌ترین آن، «اخلاص» است. اخلاص روح عمل یک فرد انقلابی است. بدون اخلاص، فرد انقلابی کالبدی بیش نیست. عمل‌خالصانه، انقلاب را پیش می‌برد و روز به روز جریان ‌انقلاب را شفّاف، فعّال، با نشاط و ماندگار می‌کند و نیز در جوانان ‌انقلابی، روح جدیدی را می‌دمد تا با انگیزه مضاعف مسیر انقلاب را طی کنند. با اخلاص، خودمحوری‌ها و خودپرستی‌ها بر کنار می‌رود و ثروت‌اندوزی برای‌ خود، و دست‌درازی به این‌جا و آنجا ممنوع خواهد ‌شد. بنابر‌این وقتی نیّت در کار‌ها خالص شود، رحمت ‌الهی و هدایت‌ الهی از همه‌ طرف به‌سوی ‌ما سرازیر می‌شود، مخلصانه کارکردن، مایۂ نجات است و خدای ‌متعال به‌کار بااخلاص برکت می‌دهد و این قانون الهی است. ✍ ربابه ناظمی @enqelabi_nevesht 📌 کانال نوشته‌های انقلابی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔖 تحول‌خواهی در تعارض با فسیل‌زدگی [۱]. در شکل‌گیری انقلاب اسلامی، جوانانی مسلمان، انقلابی و علاقه‌مند، با ایمانی برخاسته از شور و هیجان و احساسات، وارد میدان شدند؛ ولی با دگرگون شدن فضا و شرایط زمان، تغییر کردند؛ چراکه «پایه‌‌های فکری» و «پایه‌های ایمانی»‌شان، «پایه‌های متین و مستحکم» و دارای «پشتوانه‌های عقلانی محکم» و «استدلال محکمی» نبود. بعد از این‌که مدتی گذشت و از سنین جوانی، مقداری عبور کردند، تبدیل شدند به همان «فسیل»‌هایی که اصلا انقلاب علیه آن «فسیل‌»ها بود. بنابراین اینگونه احساسات و هیجانات، پایدار و ماندگار نیستند، مگر مبتنی بر «عقلانیت و استدلال» باشند. [۲]. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، در بخشی از سخنرانی خود به مناسبت سی و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی(رحمت‌الله)، در مورد اینگونه افراد فرمودند: «برخی افراد به دلیل توقعاتی که از انقلاب داشتند و می‌خواستند پست و منصب به آن‌ها داده شود یا این‌که در موقعیت‌هایی که بودند، باقی بمانند، اما منصبی به آن‌ها داده نشد، از انقلاب برگشتند و «فسیل» شدند». علت اشاره رهبر معظم انقلاب به کلمه «فسیل»، بخاطر «بی‌خاصیتی» و «کهنه و قدیمی بودن» و «نخ‌نما» شدن و «مانده در گذشته» بودن اینگونه افراد است. به تعبیر ایشان برخی افراد برخلاف امام(رضوان الله علیه) که «تحول‌آفرین» بودند، دچار تحول معکوس و منفی شدند. البته این افراد نمی‌توانند روند تحولی کشور را تغییر بدهند، بلکه تنها از گردونه انقلاب خارج شدند. این عده، چه از «روحانیت» باشند و چه از «کسوت‌»های دیگر، به دلیل اینکه از انقلاب «ریزش»کردند و «روحیه انقلابی‌گری» را از دست دادند، «فسیل» شدند و دیگر در جامعه «بی‌خاصیت» تلقی می‌شوند. این «فسیل»ها از ابتدا «مبانی ایمانی» قوی نداشتند و «کج فکر» بودند. [۳]. امام خامنه‌ای در ادامه سخنرانی به موضوع لزوم «تحول‌خواهی» در نظام اسلامی پرداختند و به ابعاد گوناگون جریان «تحول‌خواهی» و لوازم ضروری یک حرکت «تحول‌خواهانه» اشاره کردند. در بین عناصری که مقام معظم رهبری به شرح آن پرداختند، تاکید بر «پشتوانه معرفتی» سهم ویژه‌ای داشت. ایشان هشدار دادند تاریخ انقلاب ثابت کرده هر جریان «تحول‌خواهی» که «پایه مستحکم معرفتی» نداشته باشد، در نهایت به عقبگرد و «استحاله ماهوی» ختم می‌شود. ایشان در بخشی از بیانات‌شان فرمودند: «امام هم هر کاری که در زمینه‌ تحولات انجام دادند، متکی بر همین «حرکت اسلامی» و «مبانی معرفتی اسلام» بود و امام در چارچوب آن حرکت کردند».(در دیدار تلویزیونی با مردم،۱۴خرداد۱۳۹۹). [۴]. برای ایجاد «تحول»؛ چنانچه «پشتوانه‌ فکری»‌ وجود نداشته باشد، این تحول انسان، غلط خواهد بود و احتمالا انسان قدم را نابجا برمی‌دارد، بعد هم درست پافشاری نمی‌کند؛ یعنی ثبات قدم در این حالت تحولی نخواهد داشت. بنابراین انقلاب اسلامی در واقع یک عده «فسیل‌»های کج‌رو را کنار زد. بعضی از جوان‌های انقلابی دیروز هم، بعد از آنکه وارد مرحله‌های گوناگون زندگی و عبور از سال‌های جوانی شدند، در واقع، بعضی ها نزدیک و یا تبدیل شدند، به چیزی شبیه آن «فسیل»‌ها. در بررسی برخی «ابعاد معرفتی» به عنوان پشتوانه یک حرکت «تحول‌خواهانه»، حرکتی که به تعبیر رهبر معظم انقلاب در نهایت به انقلاب علیه «فسیل‌»ها بینجامد، نه این‌که خود تبدیل به یک «فسیل» دیگر شود. 📝 ادامه دارد... ✍ مخدره چمن‌خواه @enqelabi_nevesht 📌 کانال نوشته‌های انقلابی
نوشته‌های انقلابی
#یادداشت #تحول 🔖 تحول‌خواهی در تعارض با فسیل‌زدگی [۱]. در شکل‌گیری
📝 در ادامه... [۵]. امام خمینی هم تحول‌خواه بود و هم تحول‌ساز؛ آن هم تحولی مبتنی بر عقلانیت اسلامی. ممکن است خیلی‌ها اهل حرف زدن از «تحول» باشند؛ اما اهل هزینه دادن برای تحقق آن نیستند. مثل خیلی از روشنفکرها. ولی امام خمینی(رضوان الله علیه) اینگونه نبود؛ هم «تحول‌خواه» بود و هم برای تحولی که می‌خواست، حاضر بود هزینه بدهد. این از مهم‌ترین شاخصه‌ها و یکی از مؤلفه‌های مکتب امام یا به تعبیری «منظومه فکری و اندیشه» ایشان است؛ چراکه هر اندیشه و مکتبی اگر عنصر «تحول» را در نظر نگیرد، دچار رکود و سکون می‌شود. «تحول‌خواهی» لازمه مکتبی است که می‌خواهد زنده و پویا باشد. بی‌توجهی به «تحول‌خواهی» موجب عقب‌گرد می‌شود، از همین رو است که جریانی که تحول را نادیده بگیرد، بی‌شک به دام «انحطاط» می‌افتد. بنابراین «تحول‌خواهی» اگر بخواهد ماندگار باشد، باید «پشتوانه معرفتی» داشته باشد، اگر نه «تحول‌خواهی» مبتنی بر هیجانات، شاید به گرفتن رأی بینجامد، اما پایدار نیست. و به تغییر ماندگاری نمی‌انجامد. «تحول‌خواهی»‌هایی که در طول تاریخ جریان‌ساز و اثرگذار بودند، هرکدام دارای یک نظام فکری و نوع خاصی از «عقلانیت» است. [۶]. اساس اندیشه و دغدغه شهید مطهری هم بر همین پایه «عقلانیت» استوار بوده است. اندیشه ایشان این بوده است که اسلام ۱۴۰۰ سال پیش چگونه می‌تواند پاسخگوی نیازهای بشریت در عصر حاضر باشد؟ ایشان این نظر را مطرح می‌کند که ما در مجموعه معارف اسلامی یک‌سری ثابتات داریم، یک سری متغیرات. مثلا در آیه «اعدوا لهم ما استطعتم من قوه»(آیه ۶۰ سوره انفال). مسلمانان را دعوت به افزایش قدرت در برابر دشمن می‌کند و تأکید بر این مسئله است که اسب‌های زین کرده را برای ترساندن دشمن فراهم کنند. در این آیه اصل افزایش قدرت نظامی و اصل «مجهز شدن» به «ابزار نظامی» برای ترساندن دشمن یک «اصل ثابت» است؛ اما فراهم کردن اسب زین کرده یک «اصل متغیر» است که با گذشت زمان تغییر می‌کند. بر اساس همین مثال، هر فرد و جریانی که وارد گردونه «تحول‌خواهی» می‌شود باید با شناخت ثابتات و براساس ثابتات دست به تغییر متغیرات بزند. توجه داشته باشید که دست به تغییر زدن، هم تغییر ثابتات و هم متغیرات، نامش «ولنگاری» است، از آن طرف «حفظ» و «ثابت نگه داشتن» ثابتات و متغیرات توامان با هم، نامش تحجر است. اما «حفظ» ثابتات و «تغییر» متغیرات نامش «تحول» است و «انقلابی‌گری». «تحول» چیزی در میانه ولنگاری و تحجر است. متأسفانه بسیاری از مدیران ما به دنبال حفظ وضع موجود هستند و از تغییر می‌ترسند، در حالی که یک مدیر انقلابی کسی است که مدام در پی برهم زدن وضع موجود برای رسیدن به وضع مطلوب است، آن هم بر اساس ثابتات. [۷]. در نتیجه کسانی که بر اثر ارتباط با «مبانی دینی» علامه طباطبایی، علامه مصباح و کتاب‌های شهید مطهری، «مبانی فکری»شان درست بود، قرص و محکم ایستادند. بنابراین «تقویت مبانی معرفتی» برای نیروهای انقلابی جوان خیلی مهم است، چون در غیر این صورت آسیب «انحراف فکری» به وجود می آید. بر این اساس باید گفت که یکی از اشکال‌های جبهه «انقلاب فرهنگی» این بود که برخی از نیروهای آن، بیشتر جذب «شعارها و احساسات» شدند تا اندیشه‌ها و فکرها»ی انقلاب. اینان، «عمق اعتقادی اندک» و «تظاهر انقلابی» زیاد داشتند. از این رو، «ناپایدار» بودند و «غربال» شدند. انقلاب در طول چهل و سه، «ریزش»هایی داشته است، ولی «رویش»ها بر «ریزش»ها غالب بوده است. «فسیل»های انقلاب جزو «ریزش»های انقلاب بودند و از گردونه خارج شدند. ✍ مخدره چمن‌خواه @enqelabi_nevesht 📌 کانال نوشته‌های انقلابی
🔻گزارشِ عملکردِ قرارگاه جهادی شهید حاج قاسم سلیمانی از مهر ۱۴۰۰ تا تیر ۱۴۰۱ (حدود ۹ ماه) 🔸قرارگاهی در خدمتِ مردم 🔹قرارگاهی برای محرومیت‌زدایی ◀️ مبلغِ هزینه‌کرد: یک میلیارد و صد و سی میلیون و هفتصد و هشتاد و سه هزار و نهصد و هفتاد و پنج تومان (۱۱۳۰۷۸۳۹۷۵) بخشی از مواردِ هزینه‌کرد: ۱. درمانی (کمک هزینه برای رفع نازایی، هزینۀ انجام زایمان، عمل قلب، تهیه دارو، انجام آزمایش‌های پزشکی و...) ۲. اشتغال‌زایی (تهیه دارِ پارچه‌بافی) ۳. اعطای وام ۴. تهیۀ جهیزیه، سیسمونی و لوازم خانگی ۵. کمک هزینۀ ودیعه مسکن و اجاره‌بها ۶. کمک هزینۀ تعمیر مسکن ۷. تهیۀ بسته‌های معیشتی و فرهنگی ۸. کمک به برگزاری مراسم‌های دینی ۹. اطعام گسترده در ایام غدیر ۱۰. تهیه وسایل سرمایشی و یخچال برای بیمارستان‌های کم‌برخوردار ۱۱. تهیۀ تلفن همراه جهت انجام تکالیف آموزشی دانش آموزان ۱۲. تهیۀ منبع آب برای مناطقی که با کمبود آب مواجه هستند. ۱۳. تهیۀ آرد برای پخت نان در روستاها و... ▫️این قرارگاه، وابسته به مجموعۀ تبیین منظومۀ فکری رهبری می‌باشد. فعالیت‌های این قرارگاه در عرصۀ محرومیت‌زدایی است. دریافت کمک‌های نقدی🔻 6273817010167124 بانک سپه(انصار سابق) _ به نام گروه جهادی شهید حاج‌قاسم سلیمانی ▫️قرارگاه جهادی شهید حاج قاسم سلیمانی (وابسته به مجموعۀ تبیین منظومۀ فکری رهبری)🔻 https://eitaa.com/joinchat/1321533478C79e2104caf
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔖 حجّ، ترکیب سیاست و معنویت 📌. حجّ، در لغت به معنای قصد آمده است. حجِّ بیت‌الله‌الحرام یعنی قصد خانۂ خدا را داشتن برای انجام مناسک و حاجّ به معنای کسی است که مقصد و مقصودش زیارت خانه‌ی خدا باشد.حجّ، فرمان خدای بزرگ، سنت دیرین آدم(علیه السلام)، راه و رسم حضرت ابراهیم(علیه السّلام) و میعادگاه انسان و خدا است. حجّ، مبارزه با شیطان و خودپرستی و اعلام برائت از مشرکین است. نماز خواندن در پشت مقام ابراهیم(عَلَیهِ‌السّلام)، تکرار ِهاجر‌وار ِسعیِ صفا و مروه و هماهنگی با فرشتگان عرش الهی، بخشی از محتوای عمیق انسان‌ساز حج می‌باشد. حج، نوعی جهاد و بزرگترین و جاودانه‌ترین تبلور عبادت انسان‌هاست و کانون آشنایی و ارتباطات امت بزرگ اسلامی، اردوگاه آزادگی و خودسازی و آیین دیرین همه پیام‌آوران خداست و کعبه اولین پرستشگاه خدا بر کرۂ خاکی می‌باشد. 📌. درحج چه اسراری نهفته است؟ [۱]. یکی از اسرار اعمال و مناسک حج، تمرین تواضع و اخلاص، متخلّق ‌شدن به اخلاق الهی، نمایش وحدت و عزت امت اسلامی، هم‌زیستی، ارتباط نزدیک با برادران دینی و همدلی و تبادل نظر با آنهاست. از این رو زائر بیت‌الله‌الحرام باید به همۂ مهمانان خانه‌ی خدا با هر ملّیت و مذهب که باشند، با چشم عزت و برادری بنگرد و با برخورد مودت‌آمیز رفتار کند و با اقتدا به پیشوایان دینی خود مایه‌ی عزت و زینت اسلام  باشد و اختلاف در مذهب نباید موجب بدبینی و تشتت گردد، باید تمام مسلمانان در برابر دشمنان قرآن و انسانیت یَدِ واحده باشند و از عظمت و عزت قرآن و اسلام دفاع کنند.«یکی از مهمترین مسائل در حجّ، همزیستی است، افرادی که با هم هیچ آشنایی ندارند، با فرهنگ‌های مختلف، از جاهای مختلف، رنگ‌های مختلف، زبان مختلف، این‌ها با هم‌دیگر باید همزیستی کنند.»(دیداربا کارگزاران حج ،۱۸خرداد۱۴۰۱). [۲].اعمال حجّ از بزرگترین واجبات سیاسی- عبادی اسلام است که اگر با آگاهی، بینش و همراه با اخلاص و قصد قربت انجام پذیرد، سرنوشت افراد و جوامع اسلامی را دگرگون می‌سازد و شیطانِ هوس را از درون و شیطان بزرگ را از سرزمین‌های اسلامی فراری می‌دهد. حجّ از فروعِ پرفروغِ دین و پرچم برافراشته‌ی اسلام است. ایام حج فرصت کوتاهی است تا از تنگنای کوته‌بینی، خودمحوری، غفلت و دنیا‌زدگی، آزاد شویم. حج نمونۂ بارز ساده‌زیستی است. «احرام، مظهر ساده‌زیستی است، در احرام هیچ چیز زیادی وجود ندارد، فقط بدن شما را می‌پوشاند. می‌خواهد بگوید که این کار را یاد بگیرید که می‌شود، ساده‌زیستی کرد و باید ساده‌زیستی را ترویج داد. بسیاری از بدبختی‌ها و مشکلات عالَم به‌خاطر زیاده‌خواهی‌ها، اشرافی‌گری‌ها، تجمل‌پرستی‌ها و مانند اینهاست، این هم یک تعلیم سبک زندگی است.»(دیدار با کارگزاران حجّ،۱۸خرداد۱۴۰۱). [۳].حج، دارای آثار و فواید فراوانی می‌باشد که بعضی از آن‌ها عبارتند از: مهمانی خدا شدن، پاک شدن از گناهان، شروع زندگی از نو، تقویت اراده و غلبه بر هوای نفس، خلق و خوی الهی پیدا‌کردن و اصلاح ایمان، فهم بیشتر احکام و مسائل دین، آشنایی با مشکلات جهان اسلام، طرح ایجاد اخوّت اسلامی و آشناسازی مسلمانان با اسلام ناب محمدی‌.(وسایل الشیعه،ج ۸) همۂ این آثار و فواید  برای کسب بهشت و رضوان الهی می‌باشد و هدف از این سفر معنوی، سیر و سلوک و انتقال روح انسانی از حالات ظلمانی به حالات نورانی است.«اگر بتوانیم در زمینه حج، از تدبّر لازم برخوردار شویم، آن وقت می‌فهمیم که بهره‌مندی‌های انسان از حجّ چقدر است و این بهره‌مندی‌ها چه گسترۂ عظیمی از زندگی بشر را شامل می‌شود.»(دیداربا کارگزاران حجّ،۱۸خرداد۱۴۰۱). [۴]. حج، تنها عبادتی است که تمام عبادت‌ها را در برمی‌گیرد. حکمت عبودیت در حجّ به کمال می‌رسد؛ حجّ، عفو گناهکاران، آزمون انسان‌ها، جهاد ضعفاء، لبیک گفتن به دعوت ابراهیم خلیل(علیه السلام) و دیدار با خدا است. زائر خانۂ خدا باریافته به درگاه الهی و مهمان خداست و به‌عنوان مهمان بر خدا وارد می‌شود و می‌توان تعابیر زیر را برای حج‌گزار به‌کاربرد: مهمان خدا(ضیف‌الله)، باریافتۂ خدا(وفد‌الله) و در ضمان الهی(ضمان‌الله). حجّ، آثار و منافع بی‌شماری در پی دارد و قرآن به این حقیقت خبر داده است: «وَاَذِّن فِی‌النّاسِ بِالحَجِّ یاتوکَ رِجالاً وَ عَلی کُلِّ ضامِرِ یاتینَ مِن کُلِّ فَجِّ عَمیقِ. لِیَشهَدوا مَنافِعَ لَهُم: مردم را به حج فراخوان تا پیاده و سواره بر شتران لاغر از راه‌های دور به سوی تو آیند تا سودهایی که برای آن‌ها هست، بنگرند.»(حجّ/۲۷و۲۸). 📝 ادامه دارد... ✍ مرضیه عاصی @enqelabi_nevesht 📌 کانال نوشته‌های انقلابی
نوشته‌های انقلابی
#یادداشت #حج_ابراهیمی 🔖 حجّ، ترکیب سیاست و معنویت 📌.
📝 در ادامه... [۵]. کعبه مقدس‌ترین و محترم‌ترین خانه‌های روی زمین است و خداوند به آن عنایت ویژه داشته و دارد. خداوند از هر چیزی، بهترین را برمی‌گزیند، از زمین، کعبه را برگزید. هیچ منزلی روی زمین محبوب‌تر از کعبه نیست، پس هتک حرمت آن جایز نبوده، بیرون راندن کسی که به آنجا پناه برده هم جایز نمی‌باشد که ستون دین و بنیاد بقای شریعت محمدی است، چنان که خدا می‌فرماید:«جَعَلَ اللّهُ الکَعبَهَ البَیتَ الحَرامَ قیاماً لِلنّاسِ: خدا کعبه را خانه‌ی حرمت‌دار و مایۂ قوام کار مردم قرارداد.(مائده/۹۷) یعنی حج، ستون زندگی بشر است و امام صادق(علیه‌السّلام) نیز فرموده است:«لایَزالُ الدّینُ قائِماً ما قامَتِ الکَعبَهِ، مادامی که کعبه پابرجا است، دین پایدار خواهد بود». پس سعی کنیم برای برقراری دین از کعبه به نحو احسن محافظت کنیم و در هیچ شرایطی اطراف کعبه را خالی نگذاریم‌. [۶]. نماز پشت مقام ابراهیم(علیه السلام) نماز با تعهد به ولایت و نماز پشت سر ابراهیم(عَلَیهِ‌السّلام) است. مقام ابراهیم(عَلَیه‌ِالسّلام) جای پای مردی است که در تاریخ بشریت حماسه‌های جاوید آفرید. او که خانۂ توحید را تجدیدبنا کرد و در این هنگام پای خود را بر روی این سنگ تاریخی گذارد و با قلبی سرشار از ایمان، خدایان دروغین را شکست، بت‌ها را فرو ریخت و با ارادۂ پولادین از آزمون‌های سخت، سربلند بیرون آمد. برای توحید، جان خویش را تقدیم نمود. او در کنار مقام نبوت به درجۂ رفیع امامت نائل آمد. نماز را باید پشت سنگی به جا آورد که جای پای توحید و امامت است، تکه سنگی که از روزگاران کار و تلاش، از صخره‌ای بی‌آب‌وعلف، از ناله‌های هاجر و اسماعیل و از جوشش آب زمزم خاطره‌ها دارد. [۷]. حاجی همین که قربانی‌اش را سر برید و نیت خویش را در این عمل خالص کرد، از نفسانیّت و حیوانیت رها شده، روح خویش را به ملا اعلی متصل کرده است. قربانی، کالبد تاریک حیوانیت را از روح انسان خارج می‌کند و باعث آزادی روح شده، انسان را به مشاهدۂ انوار قدسی می‌رساند. در واقع، قربانی عمل به سنت حضرت ابراهیم(علیه السلام) است، پیامبری که نفس خویش را در مسلخ عشق کشت و به ذبح فرزند خویش اقدام نمود و خداوند آن‌گاه که صداقت پدر و فرزند را دید، قربانی را فدیۂ آن قرار داد. آدمی برای وصول به کمال، راهی جز مبارزه با نفس خویش ندارد. او باید هواهای نفسانی را بشناسد و از آن‌ها تبعیت نکند و آنها را زیر پای سلوک له کند. پیام قربانی، امتثال امر الهی است و نفس خویش را باید فدا کرد. غلبه بر هواهای نفسانی و کشتن درون از رازهای قربانی کردن است. بنابراین حجّ، صحنه‌ی اتحاد عظیم امت اسلامی بر گرد محور توحید و برائت از مشرکین، نفی و طرد همۂ بت‌ها است. حج بی برائت، بی وحدت، بی‌تحرک و قیام، حجی که از آن تهدید کفر و شرک برنخیزد، حجّ نیست و روح و معنای حجّ را فاقد است. پس چون ایام زیارت به زودی سپری می‌گردد، باید با برنامه‌ریزی منظم، بهترین استفاده از اوقات شبانه روز خود را کرد و به جای وقت‌گذرانی برای کارهای بی‌نتیجه یا کم‌نتیجه، بیش‌ترین وقت خود را صرف شناخت احکام، آداب و اسرار حج نمود و تنها به مقدار و کمیت اعمال و عبادات خود اکتفا نکرده، بیشتر به کیفیت آن بپردازیم؛ زیرا اگر یک دعا، زیارت یا نماز از روی معرفت و اخلاص باشد، موجب شکستن دل و تحول درونی انسان می‌شود و منجر به نجات از عذاب الهی و دست یافتن به بهشت جاوید خواهد شد.    ✍ مرضیه عاصی @enqelabi_nevesht 📌 کانال نوشته‌های انقلابی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔖سلام بر «قربان» و درود بر «قربانی» 🔹سلام بر «ابراهیم خلیل‌الله» که آزمودهٔ «آزمون بزرگ الهی» شد و سلام بر سلالهٔ پاکِ «اسماعیل‌ ذبیح‌الله»؛ که چون جدش آزموده‌شد، اما نه‌تنها به‌جای ذبح غنچه‌اش فدیه‌ای نگرفت، بلکه این قربانی آنچنان‌ مقبولِ درگهِ حق شد، که قطره قطرهٔ خونش را ملائکه به عرش رساندند، تا قیامت برپا نشود. 🔹حسین جان! چه «عارفانه» گذراندی «لیلهٔ قَدر» را و چه‌ باشکوه‌ سردادی، نوای «عرفه» را در سرزمین میقات، که حاصل این‌همه عاشقی و تهجدت، «وصال ‌به‌ معشوق و قربان ‌شدن» است. اکنون که راهیِ قربانگاه شدی، چگونه شکوفه ‌زدی، که «شمیمِ شکوفه‌های رنگارنگت» عالَمی را مست و حِیران کرده‌است، که این‌چنین مسیر عِطر تو را کوچه‌ به ‌کوچه نَفَس می‌کشند تا... 🔹آری! مسیر ِعشق به تو، از «بارگاه غدیر» می‌گذرد؛ چر‌اکه «غدیر»، «محلِ تبلورِ ذاتِ علیِ اعلاست»؛ همو که با نفس‌هایش تو را لایقِ قربانی‌ کرده ‌است و مرا این‌چنین «شیدایِ قربان» و اینک این «کعبه» است که مرا می‌خواند که گِرد «امامت» طواف کنم، نه دورِ او، که «کعبه خود به دورِ امام طواف می‌کند و طوافِ بی‌امام، دوری است باطل». 🔹آری‌! خوب یادم هست، پیمانِ نخستین بعد از ندایِ‌ دعوت ِ‌فطرت، که «أَلَسْتُ بِرَبِّکُم» به «قالوا بَلی لَبَیْک ‌اَلّلهُمَّ‌ لَبَیک» ختم ‌نشده، که «لَبَیک»، «ترنّمِ روحِ شیعه» است؛ آنگاه که در عهدِ اَزَل «حُبِّ عَلی و اولادش» آنچنان ظرفِ وجودش را لبریز از عشقِ مولا کرده که با هر نفسی صدا می‌زند، «عَلیٌ حُبُّه جُنَّه، قَسیمُ‌ النّارِ و الْجَنَّه». و حال ‌اینک، روز «قربان» است و «موعد قربانی» و «حسین که امامِ من است و وَلِی ِّ‌ابْنِ وَلّی»، طواف عشق رها‌ کرده، با «عِطرِ گلاب و سیب» عاشقانش را به سرزمین کرب‌وبلا می‌‌خواند، تا «ذبح عظیم» باشد. 🔹حسین جانم! بگو چه عهدی بسته‌ای در میقات، که خود لایقِ «خونِ خدا» گشته‌ای و ندای «هَل مِن ناصِرت» را تا صبحٍ ظهور منجی، در گوش زمین و زمان طنین‌انداز خواهد کرد، که عاشقان ‌ِحَریمِ حَرَمت، به‌ امیدِ وصلِ تو شب و روز دستِ اَدَب بر سینه، ندا سر دهند که: «صَلَی اللّه عَلَیک یا اَباعَبدالله» ✍ آمنه عسکری منفرد @enqelabi_nevesht 📌 کانال نوشته‌های انقلابی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا