هدایت شده از اسماعیل فخریان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امام زمان چه کسانی را برای حکومتش گزینش میکند؟
🗣 حجتالاسلام والمسلمین فخریان
📆 شب اول فاطمیه اول ۱۴۴۴ ه.ق
📍هیأتمیثاق با شهدا، یاسوج
@fakhrian_ir
#یادداشت
#جنگِنرمِسخت
بسماللهالرحمنالرحیم
🔖 دختریام ۱
📌. در یک خلوت مادر دختری، سوار بر ارابهی خاطرات شیرین مادر، به سالهایی دور سفر کردیم. سالهایی که دخترکی بوده و ساکن زمانهای که نمیدانسته به این زودی اینقدر متحول خواهدشد.
مادرم میگفت آنروزها در آبادی محل زندگی ما مدرسهای نبود و من برای درسخواندن، پاییز و زمستان و بهار را به منزل مادربزرگم در شهر میرفتم. عاشق درس و مدرسه و یادگیری چیزهای جدید بودم. تمام کارهای منزل مادربزرگ را با عشق و سرعتِ تمام انجام میدادم تا زودتر به نوشتن و خواندن بپردازم. بماند که چون از لحاظ مالی ضعیف بودیم و قدرت خرید دفتر به تعداد دلخواه نداشتیم، برای نوشتن مشق جدید باید مشقهای قبلی را پاک میکردم اما همینکار کسالتبار را با تمامِ ذوق انجام میدادم تا اینکه کلاس پنجم تمام شد و برای تابستان به آبادی و منزل پدری برگشتم. به امید این که دوباره ماه مهر فرا برسد و به شهر برگردم و به کلاس بالاتر بروم.
اواخر شهریور شد، اما حرفی از رفتن نبود. هرچه که بیشتر به مهر نزدیک میشدیم، غوغای درونم بیشتر میشد تا اینکه بالاخره دل به دریا زده و خجالت را کنار گذاشتم و نزد مادرم رفتم و گفتم:«ننه! بابا من را کی به شهر میبرد؟»
مادرم گفت:«برای چه؟»
گفتم:«نزدیک مدرسه است، مگر هر سال همین موقع به شهر نمیرفتم؟»
مادرم گفت:«باشد! به پدرت میگویم.»
اما سردی چهار ماهِ سردِ سال، از همین چهار کلمهی مادر بر جانم لرزه انداخت. مثل همیشه نزدیک غروب، پدر خسته و کوفته از کار پرمشقت و کمسود رعیتی در زمین ارباب به خانه آمد. من هم به عنوان دختر بزرگ خانه و گل سرسبد بابا با چای و شام گرم از او پذیرایی کردم. وقتی داشت برای خواب آماده میشد به مادرم سوال صبح را یادآور شدم. مادرم با مکث و بیمیلی تمام به پدرم خواستهام را گفت. پدر اخمی غلیظ درهمکشید و قاطعانه گفت:«دختر بیشتر از این درس نمیخواند. همین که خط نوشتن و خواندن یاد گرفتی کافیست. دیگر حرفش را نشنوم.»
با بغضی سنگین و دلشکسته و سری پرسوال به بستر خواب رفتم. بعد از نماز صبح و صبحانه، پدر را با ظرف ناهار راهی زمین ارباب کردم و سراغ مادرم رفتم.
ننه! پاشو؛
توروخدا پاشو.
چرا دیشب به بابا حرفی نزدی؟
چرا چیزی نگفتی؟
مادرم گفت:«دختر! جواب همین بود که شنیدی.»
کلی گریه و زاری و التماس کردم. دلیل آوردم، شاهد آوردم، قسم دادم که ننه من عاشق درس و مدرسهام اما افاقه نکرد. نطقم بسته شد و با بغضی دلگیر مشغول کارهای روزمره شدم.
در سن ۱۱ سالگی کدبانویی بودم. مادرم از شهر و خانه و زندگی شهری به روستا آمده بود. با گذشت چند سال و بهدنیاآوردن چند فرزند، هنوز هم خوی شهری داشت و علاقهای به کار سخت در منزل روستایی نداشت. برای همین از چهارسالگی خانهداری را به طور رسمی شروع کرده بودم. نمیدانم من که برای مدرسه به شهر میرفتم مادرم با امور خانه چه میکرد؟
بعد از صبحانه مادر به بیرون از منزل رفت. قبل از نماز ظهر به خانه برگشت اما تنها نبود و آسید مرتضی بزرگ و ریشسفید آبادی هم همراه مادر وارد منزل شد. مادرم مرا صدا زد و گفت:«بیا آسید مرتضی با تو کار دارند.» سلامی لرزان و ترسان و خجل کردم. آسید مرتضی که همیشه عرقچین سبزی برسرداشت و عبای قهوهای بر شانه و اخمی درهم کشیده، این بار با اخمی مضاعف رو به من کرد و با صلابت گفت:«دختر جان مادرت حرفهایی برایم زد، نشنوم دیگر از این خانه حرف مدرسه بیرون بیاید،درس و مدرسهای که فرنگیها به ما یاد بدهند و با عقاید و سلیقهی آنها کار کند برای دخترهای دستهگل ما خوب نیست؛ والسلام. حالا بپر یک چای تمیز بیاور.»
از هیبت و صولت آسید مرتضی چنان رعشهای بر بدنم افتادهبود که تا چند لحظه میز سماور را پیدا نمیکردم، نه که پیدا نکنم، میدیدم و نمیدیدمش.
ایشان مرد مومنی بودند و همیشه مردم آبادی را در بزنگاههای خطرناک بیم میدادند. خیلی با اقدامات ضددینی رژیم مخالفت میکردند و هیچ ترسی هم از ساواک و... نداشتند. ریزودرشت مردم آبادی هم دلباختهی ایشان بودند. خلاصه هر طور بود خودم را جمع کرده و برایش چای بردم. لب پلهی حیاط کوچک خانه نشستهبود و نمیدانم چطور داغداغ چای را نوشید و رفت. بعد از بستهشدن در خانه مادر گفت:«شنیدی! دیگر ادامه نمیدهی.»
تسلیم شدم اما قانع نه.
✍ فاطمه مهدوی
@enqelabi_nevesht
کانال نوشتههای انقلابی
📝 در ادامه مطلب...
سرم پر شدهبود از چراهای مختلف اما بدون هیچ مقاومت دیگری پذیرفتم و مهر امسال را با جمعکردن برگهای خشک درخت موی داخل حیاط شروع کردم. برگهای خشک اگر از سوالات من بیشتر نبود کمتر هم نبود. سوالهایی که فقط یک جواب برای آنها شنیده میشد: عیب است، زشت است، رسم نیست.
اصلا مگر ما خودمان چه کمبود و نقصی داریم که فرنگیها باید به ما مدرسهداری یاد بدهند؟؟
چند سالی گذشت و نوبت خواهران کوچکتر شد. گمانداشتم آنها هم مثل من پنج سال را بخوانند و خانهنشین شوند اما همانطور که توقع دیگران در قبال امر خانهداری از من با آنان فرق میکرد، شرایط درس و تحصیل آنان هم فرق کرد. آبادی کوچک ما هم با خواهر و برادرانم قد کشید و بزرگتر شد و حتی دارای مدرسه. خواهرها و برادرها دیگر مجبور نبودند به شهر و منزل مادربزرگ بروند. صبح از منزل به مدرسه رفته و ظهر به خانه میآمدند. برخلاف تصور من پایان سال پنجم شروع دلتنگی نبود برایشان. سال ششم، دبیرستان و...
ای وای! چقدر همه چیز تغییر کرد، لباسهای فرم زیبا و دامنهای کوتاه. هر روز باید من و مادر موهای خواهرها را شانه کرده
بافته و بسیار تمیز و آراسته میکردیمشان.
تنها چیز آشنا آمدن دوبارهی آسید مرتضی بود به حیاط منزل خانه اما این بار تکیده و پریشان.
راستی پدر هم دیگر روی زمین ارباب کشاورزی نمیکرد. ارباب زمینهایش را به کارخانه تبدیل کردهبود و پدر شدهبود کارگر کارخانهی ریختهگری. آسید مرتضی بر سر پدر فریاد کشید که این چه ننگی است که شما مردم دارید بدان تن میدهید؟ چرا دخترانتان را به این کافرخانهها میفرستید؟ خجالت نمیکشید دخترانتان را سروپابرهنه کردهاید؟
پدر آهی پرسوز کشید و گفت:«به خدا که دلم رضا نیست ولی چه کنم که مدرسه قانون دارد و این ورپریدهها هم گوش به حرف نمیدهند.»
بعد از کمی بحث آسید مرتضی با قهر و غضب از خانه بیرون رفت و پدر هم سرافکنده بدرقهاش نمود. وقتی به حیات برگشت تمام غرور شکستهاش را با فریاد بر سر ما خالیکرد اما چه سود که فقط من میسوختم برای غمهایش. خواهرها و برادرها اما پیروزانه و باسکوت او را نگاه میکردند به امید چند دقیقه بعد که آراممیشود و یادش میرود.
اما یقین دارم که یادش نرفت. همهی آن دردها چین شد روی پیشانیش، خطوطی زیر چشمان پرحزنش و مویی سپید بر تارکش. پدرم مردی زحمتکش و مظلوم بود و فکرکنم اینقدر زحمت سیرکردن شکممان و پوشاندمان خستهاش کردهبود که دیگر نایی برای مقاومت در برابر خواستههای بچهها را نداشت. کاش خواهر و برادرم حال آنروز پدر را میفهمیدند و نمک بر زخمهایش نمیشدند.
من هم یادم نرفت نه سوالهایم و نه بغضهایم. بزرگترین سوالی که در ذهنم شناور بود اینبود که پس کی میشود که فضای امنی در سرزمین ما باشد تا خانوادهها بتوانند با خیال راحت دخترکانشان را برای درس خواندن و تحصیل به آنجا بفرستند. سایهی امنی که تیشه به ریشهی اعتقادات آنها نزند، حجاب از سر ناموسشان بر ندارد، رشتههای با خون دل بافتهشدهی آنان را پنبه نکند، فرزند شیر پاک خوردهی رعیتزادهی معصوم کمونیسم و مجاهد خلق و منافق بیرون نیاید.
تا اینکه رسید روزی که تمام این آهها و حسرتها و نالههای پدران و مادران زحمتکش هوار شد بر سر جامعهی آن روز.
آمد آن شیرمردی که میگفت هر آنچه که سالها زخم شدهبود بر سینهی مردان و زنان این مرزوبوم. آمد اویی که عطر سخنانش مرهم بود بر زخمهای کهنه. تیشهای داشت به عظمت ریشهکنکردن جور و تبعیض و فساد و شد آنچه همه در انتظارش بودند. با او شدنی شد رویاهای ناشدنی. روح آمد برتن پدران خستهی سرزمین، نیرو آمد در بازوان کوفته و تنومندشان. رنگ دوید در صورت مادران و صدا آمد به حنجر خسته و ساکتشان. اصلا خون تازه دمید در رگهای حیاتشان و با راهنماییها و رهبری امام بزرگوار بت جهل و فساد و تجمل و غربزدگی را شکستند و نقطهی پایانی نهادند بر ماجرای وادادگی. حالا این اعتمادبهنفس و آزادگی بود که جای وابستگی و خمودگی را گرفتهبود.
حالا دیگر مادر شده بودم و هر روز حسرت کهنهی در سینهام را با اکسیر مهر مادری تبدیل میکردم به چای شیرین و با عشق به کام فرزندانم میریختم و با دعایی از عمق جان راهی مدرسه میکردمشان.
دخترم خوشحالم که تو طعم آن غمها را نچشیدی. عزیزم بعد از آن اتفاق بزرگ دخترها خیلی عزیز شدند. دخترها در همهی خانهها جایگاهی ویژه پیدا کردند و به حقوق حقهی خود رسیدند. اصلا انگار همه پدرومادرها دختریتر شدند و من هم با افتخار به تو پارهتن میگویم که یک مادر دختریام.
✍ فاطمه مهدوی
@enqelabi_nevesht
کانال نوشتههای انقلابی
#یادداشت
#جنگِنرمِسخت
بسم الله الرحمن الرحیم
🔖 دوران شکوفایی
📌. روزها و ماههاست، از طرف اطرافیان، دوستان و آشنایان، به تکرار میشنوم، و میگویند: شما که طرفدار انقلاب هستید؛ سنگ این انقلاب را به سینه میزنید، به ما بگویید در ۴۳ گذشته چه گُلی به سر مردم زدهاست؟ و در ادامه میگویند: کشور ما یک کشور عقب مانده است؛ زمان پهلوی خیلی بهتر بود؛ از شنیدنِ این سخنان خیلی نارحت شدم. حرفی برای گفتن نداشتم. با خودم تصمیم گرفتم، با تحقیقات به نتیجه بهتری دست پیدا کنم. بعد از بررسیهای پیدرپی به آمارجهانی، دست یافتم، این آمار جهانی میگوید؛ در دورهی پهلوی از نظر صنعت، رتبهی ۶۴ جهان را داشتیم؛ و اما پس از انقلاب، در رتبهی ۱۹ جهان هستیم. همچنین در روزگار پهلوی از نظر نظامی کاملاً وابسته به آمریکا بودیم، خوشبختانه، در دوران بعد از انقلاب رتبهی۶ در جهان را به دست آوردهایم. در دوران پهلوی، از نظر پزشکی رتبهی ۴۳ جهان را داشتیم؛ و اما هماکنون رتبهی ۱۰ جهانی هستیم. در دوران، پهلوی کشاورزی رتبهی۳۰ در جهان بود، و اما پس از انقلاب، رتبهی ۱۰ در جهان را به دست آوردهایم. در مسئلهی ورزش، زمان پهلوی رتبهی ۷۰ در جهان بودیم، در حال حاضر رتبهی۱۳ جهان را داریم. و امّا مسئلهی هوافضا، در عصر پهلوی خبری از این موضوع نبود، ولی هماکنون رتبهی ۸ در جهان هستیم. در زمان پهلوی هیچ آثاری از نانوتکنولوژی نبود، اما هماکنون رتبهی ۳ در جهان را داریم. از نظر زیردریایی در روزگار پهلوی به آمریکا وابسته بودیم، ولی در حال حاضر رتبهی ۶ در جهان را به خود اختصاص دادهایم؛ در دوران پهلوی، از نظر اختراعات رتبهی ۹۵ بودیم، در حال حاضر رتبهی ۲ در جهان را به دست آوردهایم. دورهی پهلوی هیچ خبری از تولید علم نبود، به لطف خدا در حال حاضر رتبهی ۴ در جهان را به خود اختصاص دادهایم. بعد از اینکه، به این اطلاعات دست پیدا کردم، به ایرانی بودنم افتخار کردم.
📌. در همین حال بودم، که ناخواسته، تصاویرهای متعددی، در پیش چشمانم به نمایش درآمدند. اگر ۸ سال، جنگ تحمیلی و یا ترور دانشمندان و نخبگانمان نبود، و همینطور، سختترین تحريمها توسط دشمنانِ جنایت کارِ داخلی و خارجی، صورت نمیگرفت، چقدر سرعت پیشرفتمان بیشتر میشد. با این شرایط حالا حرف برای گفتن داشتم، امّا چه فایده، بهانههایشان تمامی نداشت، آنقدر تحریف و دروغهای فضای مجازی و شبکههای ماهوارهای در فکر و ذهنشان نفوذ کرده، صدای من به گوششان نمیرسد. میگویند: اگر در روزگار پهلوی هم که بود، با گذشت، زمان همین میشود. یاد سخنان رهبر انقلاب آیتالله خامنهای، در ۲۸ بهمن ۱۴۰۰ افتادم، که میفرمایند: ما در این سالهای بعد از انقلاب، از لحاظ پیشرفت علمی، از همهی دنیا جلوتر بودیم، این قضاوت(مرکز بینالمللی) است؛ یعنی سرعت ما و شتاب پیشرفت علمی ما چندین برابر متوسط جهان است، که حالا بعضی گفتهاند(دَه برابر) بعضی گفتهاند:(سیزده برابر...) دانش برای کشور توانایی میآورد، اقتدار میآورد.
به امید آنکه در سایهی، ایران قوی به تمام آرمانهای، انقلاباسلامی دست پیدا کنیم. انشاالله.
✍ خدیجه دادخواه
@enqelabi_nevesht
کانال نوشتههای انقلابی
#یادداشت
#جنگِنرمِسخت
بسم الله الرحمن الرحیم
🔖 هستهی مقاومت انقلاب فرهنگی جامعه
[۱]. مسجد تنها نهادی است که از آغاز تأسیس تاکنون، مرکز و محور تحولات عظیمی در جامعهی اسلامی بوده و جایگاهی است که نقش عمدهای در تربیت فرد و بازسازی اجتماع و حاکم کردن دین بر جامعه دارد. از آنجا که از ابتدای استقرار حکومت نبوی در مدینه، مسجد «قلب تپنده جامعه اسلامی» به شمار میرود، میتوان ادعا کرد خشت اول تشکیل جامعه اسلامی از صدر اسلام بودهاست. با انزال وحی بر قلب پیامبر اکرم (صلیاللهعلیه) تعریف جدیدی از دینداری توسط ایشان ارائه شد و جامعهی نوینی براساس شریعت اسلامی پایهگذاری شد و مسجد به عنوان «محور» این حرکت انتخاب شد. «همراهی دین با سیاست»، «دنیا و آخرت»، «مردم باوری» و «خداباوری»، در این نهاد اجتماعی و اجرایی سامان گرفت و آنجا را به «نقطهی تعامل»، «توسعه»، «مودت»، «محبت» و «انس و اخوت در بین امت مسلمان» تبدیل کرد. جایی که در آن به تعمیق ایمان، اعتقاد، اخلاص و ایثار به جامعه و توسعه مبانی سیاسی و اسلامی پرداخته میشود.
[۲]. انقلاب اسلامی ایران هم در راستای «بهفعلیت رساندنِ اهداف پیامبران الهی» در جامعه اسلامی و به سمتِ «تحققِ تمدنِ نوینِ اسلامی» در حرکت است و برای رسیدن به اهداف عالی خود نیازمندِ تمسک به «ظرفیتهای بیشمارِ» مسجد میباشد.در باب اهمیت و جایگاه مسجد روایات بسیار زیادی نیز وارد شده که با بررسی آنها میتوان نقش محوری مسجد را در «شخصیتسازی فردی» و با عنوان «منشائی برای تغییرات و حرکتهای اجتماعی» دریافت. از طرفی مسجد باید عامل پیدایشِ وحدت، صفا و صمیمیت دلهای نمازگزاران باشد که دراینمیان، نقش «امام جماعت محله» برای «سازماندهیِ» این امور در مساجد، بسیار مهم خواهد بود. امامخمینی (رحمت الله علیه) در سخنرانیها و پیامهایشان، مردم و بهویژه «جوانان» را به حضور در مسجد و اجتماعات مذهبی فرامیخواندند و آنجا را محلی برای رفع گرفتاریهای اجتماعی مسلمین و پیشبُردن نهضت اسلامی میدانستند. رهبر انقلاب نیز همیشه، ضمن تأکید بر نقشِ عبادی مساجد، آن را «کانون انقلاب و حل مشکلات جامعهی اسلامی» میدانند که باید بهعنوان «پایگاه اداره اجتماع و حکومت اسلامی»، در محلهها «فعالیتهای حرکتساز و جریانآفرین انقلابی» داشته باشند.
[۳]. در عصر حاضر که از آن به «دهکدهی جهانی» یاد میشود، نقش فعالیت فرهنگی، تبلیغی مساجد و ارتباط عظیم آن با تحولات شگرف حاصل از ارتباطات، در این مقطع حساس تاریخی مسئولیت بسیار مهمی را بر دوش مسلمانان، علما، خطیبان و عناصر فرهنگی نهاده است. از طرفی هم نباید مرعوب این تحولاتِ شگرف ارتباطات شد. در این میان «بازسازی انقلاب فرهنگی جامعه و ماندگار کردن فرهنگ اسلامی» نیاز به تلاش روزافزون دارد و از آنجا که مسجد، «نقطهی ارتباطی و رسانهای سنتی» در جوامع اسلامی است، نباید نادیده گرفته شود. رسانهی مسجد، با «ارتباط حضوری با مخاطبان» و با «سازماندهی حرکتهای اجتماعی» و «ایفای نقش ارتباطی»، جایگاه ویژهای در بازسازیِ انقلابی فرهنگی جامعه دارد. درست همانطور که در دوران انقلاب اسلامی، مسجد حلقهی واسط بین مردم و رهبری بود و نقش ارتباطی ایفا میکرد، امروز نیز امام محله باید به عنوان «حلقهی واسط و رابطی»، «ارتباط تشکیلاتی» بین مردم محل و اهداف فرهنگی انقلاب را «بازسازی و ساماندهی» کند. زیرا به فرمودهی رهبر انقلاب، جوان امروز از جوانان اول انقلاب و دوران جنگ اگر جلوتر نباشند، عقبتر نیستند. زیرا با وجودِ همهی ابزارهای تبلیغی که با شگردهای گوناگون بهدنبال فروریختن پایههای ایمان جوانان مؤمن هستند، آنها ایستادهاند. پس این خیل عظیم جوانان مؤمن جزء «معجزات انقلاب» هستند و نیاز به هادی و راهنمایی از جنس خودشان دارند. در اینجا نقش امام جماعت محله این است که با استفاده از ظرفیت جوانان تربیت شدهی این مکتب و پایگاه مسجد محل به «زنده نگاه داشتن و تقویت و تزریق حس مسئولیتپذیری افراد محله؛ نسبت به حوادثِ جامعه، به آینده، به دشمنشناسی، تقویت ایثار و وجدان کاری و انضباط، تعاون اجتماعی، سازگاری اجتماعی محله پرداخت. همچنین در زمینهی اقتصادی با پرهیز دادن مردم از اسراف، اصلاح الگوی مصرف و روحیهی قناعت را فرهنگسازی کند. در حقیقت؛ او باید با «نگاه مدبرانه» و «زنده نگهداشتن اندیشههای امامین انقلاب»، روحیه انسجام و اتحاد اسلامی، قرآنی را در جامعهی کوچکِ محله تزریق کنند. « هوشیاری دائم، شناخت دقیق ضعفهای فرهنگی در عرصههایی نظیر اجتماع، سیاست، خانواده، سبک زندگی و دیگر عرصهها و ترویج گزارههای صحیح فرهنگی، از الزامات اساسی مهندسی فرهنگی کشور است. » (بیانات رهبر، ۱۶آذر ۱۴۰۱)
✍ آمنه عسکریمنفرد
@enqelabi_nevesht
کانال نوشتههای انقلابی
📝 در ادامه مطلب...
[۴]. یکی از راهکارهای عملی در جهت تحقق اهداف فوق، این است که ارتباط و تعامل تنگاتنگ و مؤثری بین امام جماعت هر محله با اعضای شورای همان محل برقرار شود، تا ضمن بررسی مقتضیات محلی و شناسایی نقاط قوت و ضعف آن، برای پیشبرد سریع برنامههای اجتماعی، اقتصادی، عمرانی، بهداشتی، فرهنگی، آموزشی و سایر امور رفاهی از طریق همکاری مردم با مسجد و شورای محله حاصل شود. تجربهی هشت سال دفاع مقدس نشان داد که ظرفیت مسجد، علاوه بر تربیت نیروی مقاوم برای جنگ، جایگاه مناسبی برای تعامل اجتماعی مسلمانان و مشارکت آنان در رفع نارساییهای اجتماعی است. این مهم نیازمند قانونی در جهت «دارا بودن قدرت اجراییِ» ائمه جماعات مساجد، در جهت رفع مشکلات و آسیبهای اجتماعی محلهها است که برای تحقق آن ائمه جماعات میتوانند از ظرفیت جوانان تربیت شده در مکتب بسیج مساجد یاری بگیرند، تا از این طریق قدمهای بزرگی برای بازسازی انقلابی فرهنگی محلهها برداشته شود. در این صورت با بررسی و شناخت ظرفیتهای هر محله توسط امام آن محله، سپس بررسی کمبودها، نیازها و نارساییهای اجتماعی، فرهنگی، آموزشی، بهداشتی، اقتصادی در محلههای هر شهر، زمینهی تهیهی طرحها و پیشنهادهای اصلاحی و راه حلهای کاربردی در این زمینهها جهت برنامه ریزی و ارائه آن به مقامات مسئول ذیربط در شورای شهر، سپس به نمایندگان مجلس فراهم آید که در نهایت «بازسازی انقلابی فرهنگ جامعه» را به دنبال خواهد داشت.
آری! مساجد ما باید «هستهی مقاومتِ انقلابِ فرهنگیِ جامعه» باشند که از آن تریبون، «صدای عدالتخواهی در سایهی پیشرفت انقلاب اسلامی» بلند شود.
✍ آمنه عسکریمنفرد
@enqelabi_nevesht
کانال نوشتههای انقلابی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍ اعدامهای رحمت
📹 اعدامهایی که در اسـلام است، اعدامهای رحمـت است؛ یک حـد از حدود الهـی وقتی که واقع بشـود، یک جامعه اصـلاح میشود...
#جهاد_تبیین
#ملتِ_بیدار
#امام_خمینی(رحمةالله علیه)
@enqelabi_nevesht
کانال نوشتههای انقلابی
#یادداشت
#جنگِنرمِسخت
بسماللهالرحمنالرحیم
🔖 طغیانِ مترفین و انحطاطِ جامعه
📌. شناخت مترفين و رفتارهاي آنان در طول تاريخ و اينكه همه آنها با انبيا مخالفت كردند و به خشم خداي متعال دچار شدند، در شرايط كنوني، ضروري است. قرآن در گزارشي درباره سيره عملي مترفین ميفرمايد: «وَ ما أَرْسَلْنا فِي قَرْيَةٍ مِنْ نَذِيرٍ إِلاَّ قالَ مُتْرَفُوها إِنَّا بِما أُرْسِلْتُمْ بِهِ كافِرُونَ؛ و ما در هيچ شهر و دياري، پيامبري بيمدهنده نفرستاديم مگر اينكه مترفين آنها گفتند: ما به آنچه فرستاده شدهايد، كافريم.» (سبا: ۳۴) بنابراين، كار مترفين در گذشته، مخالفت با حق و هاديان به حقيقت بوده است كه امروزه نيز اين خطر وجود دارد و اگر استكبار جهاني با مسلمانان و رهبران ديني به ستيزهجويي برخاسته است، به اين دليل است كه آنها را مانع دستیابی به خواستههای منحط خود ميبينند. بنابراین شناخت ویژگیهای شخصیتی مترفین، پیامدها و عواملی که منجر به اتراف میشود برای عبرتآموزی از سرنوشت دنيا و آخرت مترفین، ضروري است.
[۱]. از جمله عوامل مهم و تعیینکننده در پیدایش جامعه دو قطبی، روحیه ثروت طلبی و اشرافیگری است مترفین در قرآن به معنی کسانی است که مست و مغرور به نعمت شده، طغیان کردهاند؛ زیرا حالت استغنا و احساس بینیازی یکی از مهمترین علل و عوامل طغیانگری نسبت به قانون و هنجارها است. خداوند تعالی در آیات ۶ و ۷ سوره علق میفرماید: «كَلَّا إِنَّ الْإِنْسَانَ لَيَطْغَى أَنْ رَآهُ اسْتَغْنَى؛ حقا كه انسان سركشى میكند همين كه خود را بىنياز پندارد و احساس غنا و بینیازی به او دست دهد.» از مصدایق آن میتوان به ثروتمندان مستکبر و خودخواه اشاره کرد؛ آنهایی که با قیام انبیاء به دوران خودکامگیشان پایان داده میشد و منافع نامشروعشان به خطر میافتاد و مستضعفان از چنگال آنها رهایی مییافتند و به همین دلیل با انواع حیلهها و بهانهها، به تحمیق مردم میپرداختند و امروزه نیز بیشترین فساد دنیا از همین «مترفین» سر چشمه میگیرد. اتراف از نظر اقتصادی عامل رکود، از نظر اجتماعی عامل فساد و از نظر سیاسی باعث تفرقه میگردد.
[۲]. موارد بسیاری شخصیت مترفین را شکل میدهد که به ذکر مواردی از مهمترین آن اکتفا میکنیم. انکارکننده توحید و معاد (سوره مومنون آیه۳۳)، لجاجت و پافشاری در نپذیرفتن حق و مخالفت با جریانهای برخاسته از عقل و وحی (سوره واقعه، آیات ۴۵ و۴۶)، ظلم و جرم (هود،آیه۱۱۶)، ناسپاسی؛ مترفین اهل شکرگذاری نیستند. بر همین اساس نه نعمت را در جای مناسب آن استفاده میکنند و نه شاکر خدایی هستند که این نعمتها را در اختیارشان گذاشته است. (نحل، آیه ۱۱۲)، اسراف (انبیاء، آیات ۹ تا ۱۳)، اضلال؛ مترفین نه تنها خود گمراه هستند بلکه عامل گمراهی دیگرانی میشوند که از ایشان و شیوه زندگی آنان پیروی و اطاعت میکنند. (یونس، آیه ۸۸)، اتهام زنی به اهل حق (مومنون، آیات ۶۴ تا ۷۰)، تکاثرگرایی (کهف، ایات ۳۲ و ۳۴)، جهادگریزی؛ رفاهزدگی و زندگی در ناز و نعمت، مترفین را از حضور در جهاد باز میدارد و آنان حاضر به مشارکت در عرصههای سخت جهادی نیستند. (توبه، آیات ۶۳ و ۹۳)، حقناپذیری (اسراء، آیه ۱۶؛ سباء، آیات ۳۴ و ۳۵)، فسق و نابهنجاری؛ مترفین گرفتار فسق و رفتارهای اجتماعی نابهنجار و آشکار هستند و از هنجارشکنی ابایی ندارند.(اسراء، آیه ۱۶)، ۳. بیتوجهی به محرومان و خودداری از مشارکت در کارهای خیر؛ روشن است که زندگی اشرافی، نیازمند ثروت هنگفتی است تا پاسخگوی اسرافها و مصرفهای افراطی اشرافان باشد. از سوی دیگر، لذتجویی لجامگسیخته و تجملگرایی در زندگی، روحیهی مسئولیتپذیری و عواطف انسانی را سخت تضعیف یا نابود میسازد. در نتیجه، اشرافها نه توجهی به محرومان و نیازمندان خواهند داشت و نه مشارکتی در کارهای خیر. از این رو، قرآن کریم آنان را بازدارندگان کارهای خیرمعرفی میکند. (قلم، ۶۸)، حزن و اندوه واقعی؛ مترفین هر چند به ظاهر گرفتار خوشی و خوشگذرانی هستند، ولی این به معنای خوشبختی و آرامش نیست؛ زیرا خدا آنان را به اندوه و حزن واقعی دچار میکند. (انعام، آیه ۴۴)، حسرت و پشیمانی (انعام، آیه ۴۴).
✍ زینب هاشمزاده
@enqelabi_nevesht
کانال نوشتههای انقلابی
📝 در ادامه مطلب...
[۳]. یکی از مهمترین عواقب اتراف، انهدام تمدّنها و فرهنگهاست؛ رفاهزدگی و زندگی اترافگونه و درغلتیدن به دام دنیا، سقوط و نابودی جامعهها را در پی داشته و دارد. ثروتمندان مترَف کسانی هستند که هم خود نابود میشوند و هم دیگران را نابود میکنند؛ نسل را تباه ساخته و جامعه را به حضیض بردگی اقتصادی و بیحالی و سستی، عقبماندگی میکشانند که نتیجهاش نابودی و تباهی عقل و قلب و دین است که در این صورت انسان به شخصیّتی خیالی و متوهم تبدیل میشود؛ سلب آزادی در تفکر نسبت به سایر افراد جامعه نتیجه دورشدن انسان از مسیر تعقل و خردورزی است که آنها را اسیر و گرفتار در دام خود، به آنها تحمیل میکنند که تمام جهتگیریهایشان در دایره نفع شخصی خود باشد و هرگز به فکر مصالح عموم مردم، و ایثار اجتماعی نیفتند. قرآن مجید نیز در هشداری به پیروان خود میفرماید: «وانفقوا فی سبیل اللّه ولاتلقوا بایدیکم الی التهلکة» (بقره،۱۹۵) از ثروت خود در راه خدا انفاق کنید و با دستهای خود، خود را به هلاکت و نابودی نیفکنید.کدام ملت نازپرورده بر دشمن غلبه کرده است؟ کدام ثروتمند خوشگذران در راه حقّ فداکاری نموده است؟
[۴]. اتراف يعنى طغيان در «سوء استفاده» از نعمت و مىتوان گفت مترف جنبه «منفى» و «طاغوتى» دارد. اما اسراف به معنای خروج از حد اعتدال در «مصرف» یا «مصرفگرایی» است و به طور مطلق به زیادهروی در هر کاری اسراف مىگويند. نکته قابل توجه این است که گاهی اسراف به نحوه استعمال در «كميّت و اندازه» اطلاق میشود و گاهى به «كيفيّت» در استعمال اطلاق میشود چنانكه انسان همان اندازه معمول را در «خلاف مصلحت» خرج كند. شایان ذکر است که لزوما اسرافکاران، مترفین و ثروتمندانِ طغیانگر نیستند اما یکی از پیامدهای اتراف، رواجِ فرهنگِ «مصرفزدگی» و «تبذیر» میباشد یعنی اسراف را نیز به دنبال دارد. اسراف و بیتوجهی به میانهروی، موجب فقر، بلا و بیچارگیهای دیگر میشود. مصرفگرایی و نداشتن روحیه قناعت و میانهروی، پیامدهای خطرناکی از جمله «تضعیف» روحیه مبارزه و دفاع در مقابل «بیگانگان» شده و مانعی در مقاومت اسلامی است. استقامت انسان و ملت از مراقبت سرچشمه گرفته و باعث هدایت و پیشرفت انسان در دنیا و آخرت می شود. اسراف هم با تمام مصادیقش بر دل و گوش وچشم انسان مهر زده و آنهارا کور و کر میسازد و با ضعیفکردن اراده افراد باعث از بینبردن اراده یک ملّت شده و مقاومت افراد جامعه را در برابر بیگانگان میکاهد. انسان، گاه با فقر و فشارهای اقتصادی که از بطن طبیعت میجوشد، روبهرو میشود و گاه با فقرهای مصنوعی که دشمن برای جامعه آگاه و تلاشگر ایجاد میکند، تا چنین جامعهای را از مبارزه بازدارد و تسلیم استعمار و استبداد کند، دست و پنجه نرم میکند. در این میان، انسان های «خودساخته» و «متعادل»، تسلیم و سست نمیشوند، ولی افراد اسرافکار، طاقت و توان خود را از دست میدهند و شکست میخورند.
[۵]. ویروس اشرافیگری و سرمایهداری بلای اصلی «اقتصاد مقاومتی» است. و اساساً از معانی آیات قرآن کریم و آموزههای ائمه معصومین(علیهمالسلام) چنین تفهیم میشود که آفت تمدن اسلامی و سرآغاز شکسن و اضمحلال امت اسلامی تمایل مردم و مسئولین به اشرافیگری است. همچنانکه قرآن کریم به صراحت میفرماید:«وَ إِذَا أَرَدْنَا أَن نهُّلِکَ قَرْیَةً أَمَرْنَا مُترفِیهَا فَفَسَقُواْ؛ هر گاه که بخواهیم جامعهای را نابود کنیم، به مترفین و اشراف آنان وسعت میدهیم، تا در آنجا فساد کنند. (اسراء/۱۶)
[۶]. از نظر قرآن برخی از افراد جامعه دنبال مترفین بیدرد و بیخیال میروند و با آنان همراهی و همکاری میکنند. این افراد که تحت اطاعت مترفین به فساد و هنجارشکنی رو میآورند، عاملی در گسترش فرهنگ زشت و نابهنجار مترفین در جامعه بوده و باید در دنیا و آخرت کیفر کردارهای زشت خود را ببینند. خدا به اطاعت کنندگان از مترفین هشدار میدهد که اگر دست از این اطاعت بر ندارند، روزی میرسد که فریادهای استغاثه آنان به جایی نمیرسد و باید عذاب دوزخ را تحمل کنند. (مومنون، آیه 64) انسان متفکر و اندیشمند، همه سخنها و برداشتها و فهمها و درکها را مطالعه میکند و از بهترین آنها با «عقل» و «منطق» پیروی میکند. اگرچه کار فکری و عملی کار سختی است و به راحتیِ تقلید کورکورانه همراه با تعصب نیست اما باید بدانیم که کفهای روی آب عمری «کوتاه» دارند و آنچه اصالت دارد بستر و جریان آب است که جاری است. فردای قیامت خدا از کسانی که عقل را تعطیل کرده و دنبال این و آن راه افتاده و از پدران فکری و سیاسی و مذهبی و نژادی و قومی و بدون تعقل پیروی میکنند بازخواست شدیدتری میکند و ادله آنها را در پیروی غیرعقلانی نمیپذیرد.
✍ زینب هاشمزاده
@enqelabi_nevesht
کانال نوشتههای انقلابی
هدایت شده از رسانه انقلاب اسلامی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✔️ جانِ من و جانِ همه شهیدانِ ما، ارزش فدا شدن در راه این ملت را دارد...
▪️«جان فدا»؛ شعار سومین سالگرد شهادت سردار سلیمانی
#جان_فدا
#مکتب_حاج_قاسم
#رسانه_انقلاب_اسلامی
کانال رسانه انقلاب اسلامی🔻
@rasaneh_enqelab
•┈••✾•🍃🌺🍃•✾••┈•
@t_manzome_f_r
کانال تبیین منظومه فکری رهبری🔺
#یادداشت
#جنگِنرمِسخت
🔖 قهرمانترین جهادگر...
📌. جنگها قهراً اتفاقِ ناخوشایندی برای جامعهی بشری هستند. بهصورت هیچ انسانی، از بروز جنگ خوشحال نمیشود. چه جنگ بین حق و باطل و چه جنگ بین باطل و باطل باشد. اما تاریخ ثابت نمودهاست که، هر جنگی در درونِ خود، فارغ از اینکه پیروز یا شکست خوردهی آن میدان بودهای، بستری از فرصتها و تجربههای عمیقی را میسازد که این بستر، هم از جهت معرفتی و هم از جهت کنشگری، راههای پیشرفتِ بشریت را به دنبال خود دارد. از این رو توجهِ خردمندانه به باطن هر جنگی، میتواند دستاوردهای بینظیری را برای جامعهی بشری، در تمام زمانها و مکانها داشته باشد، اما شروطی هم دارد که یکی از شروط اساسیِ آن، روایتی صحیح و ماندگار از تمامِ ابعادِ آن جنگ است.
📌. یکی از دستاوردهای زیبا و موثر در جنگها قهرمان سازی است. انسانهایی که در جریانِ عادیِ زندگی خود یک فرد کاملا معمولی بودهاند و مانند دیگران در کنجی از جامعهی خویش به زندگی مشغول بودهاند، در شرایطِ خاص و اتفاقاتی که در جنگ رخ میدهد، شخصیتی جدید و غیرقابل پیشبینی از خود بروز میدهند و استعدادی از استعدادهای نهان شده در باطنِ وجودشان را به نحوی کامل به عرصهی ظهور میرسانند. با الگو شدنِ این شخصیتهای بروزیافته و بررسیِ رفتار و عملکرد آنها، به معرفتها و عبرتهای بسیاری دست خواهیم یافت، که درنتیجه ما را به کنشگری صحیح در اتفاقات زمان خودمان میرساند. چنانچه سالهاست که جنگ حق و باطل در کربلا و روزِ عاشورا یک استراتژی مهم برای مسلمانان و به خصوص شیعیان شده، برای دفاع از حق و برپایی عدالت و ظلم ستیزی. این جنگ دردناک و پرثمر، قهرمانهای بی بدیلی ساخت، که یکی از آنها که از جامعهی زنان است، شخصیت حضرت زینب کبری (سلاماللهعلیها) است.
📌. رهبر معظم انقلاب در این باره فرمودند:
«زینب کبری(سلاماللهعلیها) توانست به همهی تاریخ و همهی جهان نشان بدهد ظرفیّت روحی و عقلی عظیمِ جنس زن را؛ این خیلی مهم است. به کوری چشم آن کسانی که چه در آن زمان، چه در دورهی ما هر کدام به نحوی جنس زن را تحقیر میکردند و میکنند، زینب کبریٰ توانست نشان بدهد علوّ مرتبهی زن و عظمت قدرت روحی زن را. ... [مثلا] همین غربیها دارند زن را به شکل خطرناکی تحقیر میکنند. این بزرگوار، زینب کبری(سلاماللهعلیها)، دو نکته را نشان داد: یک نکته اینکه زن میتواند اقیانوس عظیمی باشد از صبر و تحمّل؛ دوّم اینکه زن میتواند قلّهی بلندی باشد از خردمندی و تدبیر؛ اینها را عملاً زینب کبریٰ (سلام الله علیها) نشان داد؛ نه فقط به آن عدّهای که در کوفه و شام بودند؛ به تاریخ نشان داد، به همهی بشر نشان داد.»(بیانات در دیدار پرستاران و خانواده شهدای سلامت ۲۱ آذر ۱۴۰۰). نتیجهی کاری که حضرت زینب کبری(سلاماللهعلیها) کرد، روایت صحیح و ماندگار از قیامِ عاشورا بود. این بزرگوار جهاد تبیین را، جهاد روایت را راه انداخت؛ نگذاشت و فرصت نداد که روایت دشمن از حادثه غلبه پیدا کند؛ کاری کرد که روایت او بر افکار عمومی غلبه پیدا کند. حالا تا امروز روایت زینب کبری(سلاماللهعلیها) از حادثهی عاشورا در تاریخ مانده، اما در همان زمان هم تأثیر گذاشت در شام، در کوفه، در مجموعهی سالهای حکومت اموی و منتهی شد به ساقط شدن حکومت اموی، که این همان عبرتی است که گفتیم تا آخر دنیا به عنوانِ یک دستاورد از بطنِ یک جنگ، برای جامعه بشری میماند. پس ما هم باید با روایت صحیح از مبارزاتِ انقلابی قبل از انقلاب و دفاع مقدس و جنگ ترکیبیِ امروز قهرمانِ زمانِ خود باشیم.
✍ مریم درفکی
@enqelabi_nevesht
کانال نوشتههای انقلابی
هدایت شده از نوشتههای انقلابی
بسم الله الرحمن الرحیم
✨ن وَالْقَلَم و ما یَسْطُرُون✨
🌷⚠فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَمَنْ تَابَ مَعَكَ وَلَا تَطْغَوْا ۚ إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِير⚠🌷
سورة هود، الآية ١١٢
«پس تو چنان که مأموری استقامت و پایداری کن و کسی که با همراهی تو به خدا رجوع کند نیز پایدار باشد، و (هیچ از حدود الهی) تجاوز نکنید که خدا به هر چه شما میکنید بصیر و داناست.»
#فکر_قوی
#منظومه_فکری_رهبری
به کانال نوشتههای انقلابی بپیوندید🔻
https://eitaa.com/enqelabi_nevesht
#یادداشت
#جنگِنرمِسخت
بسم الله الرحمن الرحیم
🔖بیداری قبل از خواب ابدی
پروندهام باز شد... لیست کارهای خوب و بد خودم را میدیدم؛ خرید نان تازه برای خانم پیر همسایه، درست کردن یک لیوان شربت خانگیِ خنک برای همسر، هدیهی چند شاخه گل نرگس به یک دوست قدیمی، پخت کیکی که بچهها دوست دارند. چقدر لذتبخش بود وقتی با لذت، تمامِ کیک شکلاتی خامهای را میخوردند...
خدای من! همهی کارهای ریز و درشت که حتی انجام بعضی از آنها را فراموش کردهبودم اینجا لیست شده بود. اما ناگهان ...
▪️سیلی به صورت دختر ۱۳ساله و کشاندن او روی زمین درحالیکه نفس کودک از ترس در سینه حبس شده بود، هنوز صدای فریادهای او در گوشم است،
▪️سکته کردن پدر جوانی که نوجوان ۱۵سالهاش، از شدت ضربهی باتوم به کما رفته،
▪️قتل یک زن باردار و جنین هشت ماهه،
ناگهان با گوش دل شنیدم نوایی را که در گوشم فریاد کرد: «خانم! شما به جُرم چندین مورد قتل و ضرب و جَرح چندین کودک، زن و مرد، محکوم به حبس در آتش دوزخید. تا ۱۵۰ سال برزخی...» و ناگهان از شدت وحشت، سردیِ وصفناشدنی بر تمام وجودم مستولی شده، که ناگهان با صدای اذان صبح از خواب پریدم. چه بیداری شعف انگیزی! خدایا شکر، چه نوری!
اما این لیست سیاه که در خواب از قتل و جنایت دیدم چه بود!؟ من!؟
با هر سختی بود بلندشدم، وضو گرفتم و نماز صبح را اقامه کردم، اما...هنوز قلبم در تپش بود. با نیت تفأل، قرآن را باز کردم...از دیدن آیهی قرآن نفسم به شماره افتاد. «و لا تعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَ الْعُدْوَانِ». چ(سوره مائده، آیه۲) سریع سراغ تفسیر رفتم. امام صادق(علیهالسلام) فرمودند:«بَقاء ظالم موجب ظلم است و آنکه بقاء آنان را دوست داشته باشد، ظلم را دوست دارد و هر که از آنها باشد داخل آتش می شود.»(وسائل الشیعه، ج۱۲، ص ۱۳۴) و لحظهای سکوت و اندکی تأمل. انگار آب سردی بر تنم ریختند. تمامِ روز ذهنم مشغول بود و به دنبال خلوت میگشتم. در اولین فرصت که امورات خانه به سامان شد، خودم را با سرعت کنار مزار شهدای نزدیک خانه رساندم. محل قرارِ همیشگی با دوستان آسمانی... متوسل شدم و کم کم آرام شدم و به یاد آوردم. چند روز پیش به پیشنهاد خواهرم برای خرید به حراجیِ فروشگاه سرزدیم و یک سری از اجناس آمریکایی و آلمانی را ارزانتر از کالاهای ایرانی و حتی ارزانتر از قیمت اصلی خریدیم و از این کار خوشحال بودیم. به طور اتفاقی یکی از دوستان قدیمی هم آنجا در حال خرید بود، وقتی شعف ما را دید، به آرامی گفت: «میدانید آمریکا، آلمان و چند کشور غربی برای تجهیز کردن وسائل نظامی و جنگی اسرائیل، کمکهای مالی به آنجا ارسال میکنند و هر ریال خرید ما سود رساندن به آنهاست؟ شاید هم هزینهی خرید یک گلوله به قلب کودک فلسطینی» و... خرید تمام شد.
▪️در حالی که از او خداحافظی میکردیم با خود فکر میکردم، هر از چند گاهی که ایراد ندارد، مواد خوراکی مثل شکلات نوتلا، نوشابه کوکا که دیگر خوراکی هستند. مگر بابت طعم دهنده هر نوشابه چقدر به اسرائیل کمک مالی میشود... عطرها که دیگر مستثنا هستند و...
به یاد آوردم ماه گذشته در مسجد محله، امام جماعت حدیثی از پیامبر اکرم(صلیاللهعلیه) خواند که فرمودند:«مَن أعانَ ظالِما علی ظُلمِهِ جاءَ یَومَ القِیامَةِ و علی جَبهَتِهِ مَکتوبٌ: آیِسٌ مِن رَحمَةِ اللّهِ. «هر که ستمگری را در ستمش یاری رساند، روز قیامت در حالی آید که بر پیشانیش نوشته شده است: نومید از رحمت خدا.»(کنز العمّال: ۱۴۹۵۰ ) سپس امام محله، فضای مجازی بیگانه را زمین دشمن خطاب کرده، ادامه داد:«حضور ما در آن فضا، کمک مالی زیادی به سرمایهدارانِ مستکبر آن میکند و بخش زیادی از سود حاصل از آن برای قتلعام مسلمانان فلسطینی، یمنی و مسلمانان مظلوم هزینه میشود.» سپس نمازگزاران را به خروج از اینستا و واتساپ دعوت کرد. اما آنجا هم باخودم فکر کردم: «این کارها تندروی است، حساب فضای مجازی که جداست، امروز همه از اینستاگرام و واتساپ استفاده میکنند، خارج شدن از این فضاها به صلهی رحم که دستور خداست ضربه میزند، اصلا با نیت جهاد و آشنا کردن جوانان با چهرهی اسرائیل وارد میشوم...» و دوباره سکوتی ممتد و... و اکنون من در کنار مزار شهدا برای لحظهای به خود آمدم و دنیا برایم تیره و تار شد. علت حال خراب خودم را در خواب فهمیدم. حبس در آتش برای ۱۵۰ سال برزخی ..به خاطر قتل، ضرب و جرح...
آری، درحقیقت من با «اعمالی آگاهانه اما غافلانه»، آب در آسیاب دشمن ریخته بودم و اینچنین در قتل زنان و کودکان فلسطینی شریک شده بودم و در عالم رؤیا به تلنگری ...
و اینک من بودم و سجاده و استغفار، من بودم و اشکهای بیامان، من بودم و برزخی از آتش که خودم ساخته بودم و باید خودم آن را گلستان میکردم.
خدایا! شکرت که هنوز فرصت جبران دارم ، فرصت بیداری قبل از خواب ابدی...
✍آمنه عسکریمنفرد
@enqelabi_nevesht
کانال نوشتههای انقلابی
#یادداشت
#جنگِنرمِسخت
بسماللهالرحمنالرحیم
🔖 بازسازی انقلابی قرارگاه
[۱]. «بازسازی انقلابی ساختار فرهنگی کشور» یعنی؛ ما به ترمیم، تعمیر و نوسازی «نرمافزاری» که افراد جامعه بر اساس آن، در زندگی فردی و اجتماعی خود عمل میکنند نیاز داریم؛ یعنی؛ اصلاح همان فضای حاکم بر ذهنیت آحاد جامعه که البته این بازسازی باید انقلابی صورت گیرد.
[۲]. وقتی سخن از ترمیم و تعمیر است یعنی؛ ما عمارتی داریم که پایهها و ستونهای آن پابرجاست؛ لیکن این بنا از زوایایی دچار آسیب شده است. حال سؤال این است؛ چرا این عمارتِ عظیمِ فرهنگ کشور، احتیاج به بازسازی دارد؟ رهبر معظم انقلاب میفرمایند: «خیلی از این خطاهایی که ما در بخشهای مختلف انجام میدهیم، ناشی از فرهنگ حاکم بر ذهن ماست».(۶ شهریور ۱۴۰۰، بیانات در دیدار رئیسجمهور و اعضای هیئت دولت) بنابراین وقتی شاهد خطا و انحراف در سبک زندگی، آموزش و پژوهش، فرهنگ عمومی و... هستیم باید بدانیم همگی ناشی از همان فرهنگی است که نیازمند بازسازی است.
[۳]. بهعنوان مثال، امروز یکی از این خطاها همین اصرار افراد برای حضور در نرمافزارهای خارجی است. وقتی باوجود این همه اخبار خلاف واقع، ترویج نفرت پراکنی، ترغیب خشونت و ناآرامیهای اجتماعی، نقض حقوق کاربران، انتشار تصاویر غیراخلاقی، آموزش رفتارهای ناهنجار، جاسوسی اطلاعات کاربران و... بازهم عدهای بههزار بهانه به حضور در نرمافزارهای خارجی تأکیددارند جای بسی تفکر است که چطور خود را به چنین انتخابی متقاعد میکنند و گاهی حتی افتخار؟ آیا این رویکرد از یک انحراف فرهنگی نشأت نمیگیرد؟ محاسبهای که در ذهنیت بسیاری، حضور در یک فضای جذاب بینالمللی و ارتباط با دنیا به هر قیمت است و در ذهنیت عدهای دیگر، جهاد برای نجات دستهی اول و رساندن سخنشان به دنیا. این انتخابها در کدام زخم ریشه دارد؟ حالآنکه هر دو خواسته یا ناخواسته اسیر تلهای شدهاند که دشمن بیمحابا کمر به بیهویت کردنشان بسته است.
[۴]. بهواقع، چه نهادی شایستهتر است از شورای عالی انقلاب فرهنگی برای ارائهی راهکاری جدی برای چنین چالشی؟ آیا تشخیص اشکالات و نواقص فرهنگ جامعه و تعیین راهحلهای کلی رفع این نواقص و مراقبت صحیح از فرهنگ ملی، یکی از مسئولیتهای این نهاد نیست؟ اهمیت این جایگاه تا جایی است که رهبر انقلاب آن را قرارگاه مینامد. بهراستی از چهسوی رهبر معظم انقلاب، این شورا را قرارگاه میداند؟ مگر واژهی قرارگاه در نهادهای نظامی به کار نمیرود؟ شاید توجه به سالها جنگ نرم که امروز نیز با جنگ شناختی همراه شده و لشکرکشی و لشکرسازی رسانهای، مخصوصاً در حوادث دو ماه اخیر برای هجوم به ملت ایران پاسخ روشنی به این سؤال باشد. بیتردید شورای عالی انقلاب فرهنگی بهعنوان مغز متفکر ساختار فرهنگ کشور که از لحاظ قانونی دارای اقتدار است باید بیشازپیش به فکر و کار و برنامهریزی همت گمارد و در این بازسازی به شیوهای انقلابی عمل کند شیوهای که بر پایه مبانی انقلاب، باهدف آرمانها، بر پایه استقلال همهجانبهی کشور و با در نظر گرفتن دشمن باشد و با مدیریتی راهبردی و نگاهی حکیمانه و معقولانه از همه فرصتها و ظرفیتها برای مهار تهدیدها و آسیبها بهره برد و در این جنگ تمامعیار فرهنگی مواجههای هوشمندانه با معارضات مهاجمان و ستیزهگران داشته باشد.
[۵]. این نکته نیز حائز اهمیت است که مردم و تشکلهای مردمی نقش اصلی را در بازسازی ایفا میکنند چراکه جمهوری اسلامی بر پایه مردمسالاری دینی است و معتقد است اگر قرار بر ایستادگی در برابر تمامی موانع و دشمنیها باشد جز در سایه اراده، عزم و حضور مردم نخواهد بود. بنابراین میتوان گفت وظیفهی شورای عالی انقلاب فرهنگی تنها ریلگذاری برای چنین مشارکت مقدسی در میدان جهاد فرهنگی است. البته باید تأکید کرد که این بازسازی انقلابی تنها با ارائه سندهای تحول محقق نمیشود بلکه جهاد شبانهروز میطلبد که نقشه راه در اتاقهای عملیات مهندسی شود و با ایجاد بسترسازی و ایجاد شرایط لازم برای اجرای آن در اختیار مردم همیشه در صحنه قرار گیرد. رهبر انقلاب یک سال پیش به این بازسازی اشاره فرمودند اما متأسفانه جدی گرفته نشد. امروز باوجود شرایط کنونی جامعه، همگی بهضرورت آن پیبردیم اگر آن روز با توصیه رهبر از خواب بیدار نشدیم امروز با لگد دشمن هوشیار شدهایم.
✍ زینب نجیب
@enqelabi_nevesht
کانال نوشتههای انقلابی
هدایت شده از اسماعیل فخریان
بخشی از بیانیۀ مشترک وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه پاسداران پیرامون پلتفرمهایی که در اغتشاشات اخیر نقش اساسی داشتند🔻
توییتر
توییتر به دستور رژیم آمریکا، میدان نبرد و جنگ رسانهای علیه جمهوری اسلامی ایران را با نادیده گرفتن همه قوانین بینالمللی و دستورالعملهای فنّی و حقوقی توییتر، به سود دشمنان ایران هموار کرد تا پیاده نظام اجارهای و ضدانقلاب خارج نشین به هدایت سرویسهای اطلاعاتی، و با ساختن هزاران کاربر جعلی (ربات) و انتشار اخبار هدفمند و دروغ، افکار عمومی را در ایران و جهان فریب دهند. بر اساس پایش توییتر فقط در بازه زمانی ۲۰ شهریور ۱۴۰۱ تا ۲۰ مهر ۱۴۰۱ بیش از پنجاه هزار کاربر جدید فارسی زبان با هویتهای جعلی در توییتر ساخته شده است تا بر علیه جمهوری اسلامی ایران فعالیت کنند. این در حالی است که پیش از آن ماهانه حداکثر در حدود چهار هزار کاربر فارسی زبان در توییتر ایجاد میشده است. همچنین توییتر با حداقل ده برابر کردن ظرفیت انتشار پیام برای هر کاربر در ساعت و لغو بسیاری محدودیتهای دیگر، نهایت سعی خود در کمک به بزرگنمایی و برجستهسازی اخبار جعلی و تشدید جنگ ترکیبی علیه جامعه فارسی زبان در سراسر جهان را اعمال کرد.
فراوانی این اقدامات موجب شد برخی جناحهای سیاسی آمریکا نسبت به این موضوع احساس خطر کرده و در گزارشهای متعدد مانند گزارش CNN با عنوان «کمپین دستکاری هماهنگ» به تخلفات توییتر از قوانین اعتراض نمایند!
اینستاگرام و واتس اَپ
در پردهای دیگر شرکت مِتا، مالک اینستاگرام و واتساَپ نیز مشابه توییتر، تمام قوانین بینالمللی و قوانین رسمی خود را در مقطع اغتشاشات ایران زیر پا گذاشت و با اقداماتی از قبیل دستکاری عمدی الگوریتمهای هوش مصنوعی باعث شد اخبار جعلی، موارد نفرت افکنی و اقدامات خشونتآمیز با شدت بسیار زیاد برای جامعه ایرانی به صورت هدفمند منتشر شود. همچنین این شرکت همانند توییتر به دستور سرویس اطلاعاتی آمریکا، با حمایت همه جانبه از صفحههای دروغپراکن ضدانقلاب خارج نشین و مزدوران سعودی و با پُرتعداد نشان دادن مخاطبین اخبار و اطلاعات این صفحات مانند صفحۀ رسمی نارسانۀ سفارشیکار، موسوم به «ایران اینترنشنال»، سعی در ایجاد خطای محاسباتی در ذهن مخاطب ایرانی نمود. اینستاگرام با برانگیختن احساسات جامعۀ ایرانی خصوصاً جوانان و نوجوانان سعی در ایجاد ناامیدی، بالا بردن سطح خشونت و ایجاد شکاف اجتماعی در لایههای مختلف جامعه داشت و با اجرای عملّیات تأثیرگذاری سایبری بر افکار عمومی، کاربران ایرانی این فضا را مورد حملات شناختی قرار داد. یکی از معروفترین شگردهای این جنگ شناختی، «اجاره انسان رسانهها» نام دارد. در این روش، دشمن برخی از حسابهای کاربری معروف در اینستاگرام و دیگر شبکههای اجتماعی آمریکایی مربوط به چهرههای معروف (سلبریتیها) که دارای دنبالکنندگان میلیونی هستند را برای مدتی اجاره میکند و با انتشار اطلاعات جعلی یا جهتدار، از هویت آن چهرهها برای باورپذیری مخاطب سوء استفاده میکند. بر اساس اطلاعات موثق در اغتشاشات ایران برخی از «انسان رسانههای« مقیم آلمان و امارات حسابهای کاربری خود را بهطور کامل به عوامل شناخته شدۀ سرویس اطلاعاتی آمریکا اجاره دادند!
جامعه فهیم ایرانی سانسور تصاویر سردار رشید اسلام حاج قاسم سلیمانی را در این شبکههای اجتماعی آمریکایی فراموش نکرده است و جای این سؤال وجود دارد که ابلاغیۀ مربوط به سانسور، محدودسازی و اجرای آن را کدام تشکیلات اطلاعاتی به این شرکت ها داده است و آنها چه دلیل قانع کنندهای برای این رفتار دوگانه و حمایت همهجانبه از اغتشاشگران برای افکار عمومی جامعه ایرانی دارند؟
لطفاً انتشار حداکثری
@fakhrian_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍ رویشهای نوبهنو
🔹حضرت آیتالله خامنهای:
«ما یاد رئیسعلی دلواری را از این جهت گرامی میداریم که این مرد شجاع، در راه اعتقاد دینی خود، تنها و در غربت با دشمنان جنگید... یک مرد جوان، در همین سنین جوانیِ شما جوانان، در مقابل انگلیسیها ایستادگی کرد. البته امروز با آن روز خیلی فرق کرده است؛ امروز همهی ملت ایران در مقابل قدرتهای متجاوز ایستادهاند.» ۱۳۷۰/۱۰/۱۳
#بوشهر
#رئیسعلی_دلواری
#ملتِ_بیدار
#برای_ایران
@enqelabi_nevesht
کانال نوشتههای انقلابی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍ شرط انسجام مردم؛ پایبندی مدیران به اصول
🔹 شهید حاج قاسم سلیمانی:
«مدیر باید تعلُّقش به ارزشها و اصولِ حاکم بر نظام، بالاتر از همهی آحاد مردم باشد... هرچه ما مقصد رو عالیتر کنیم، انسجام در جامعه ما بیشتر میشود. مقاصد پست را در نظر نگیریم، مقاصد عالی را در نظر بگیریم. در مقاصدِ عالی، مردم انسجام پیدا میکنند. قلبهای مردم به آن سمت حرکت میکند.»
#مکتب_حاج_قاسم
#تکثیرِ_سلیمانی
#ملتِ_بیدار
#جانفدا
#برای_ایران
@enqelabi_nevesht
کانال نوشتههای انقلابی
#یادداشت
#جنگِنرمِسخت
بسم الله الرحمن الرحیم
🔖 مقامِ زن و نگرانیِ آمریکا
[۱]. کمیسیون مقام زن ملل متحد، نهادی وابسته به شورای اقتصادی اجتماعی سازمان ملل متحد است، که نقش تصمیمگیری یا ضمانت اجرایی ندارد، اما برخی آن را بالاترین مقام نظارتی در حوزه زنان در سازمان ملل بهشمار میآورند؛ از سال ۱۹۴۶ میلادی با هدف برابری جنسیتی و کمک به پیشرفت زنان تشکیل شدهاست. جمهوری اسلامی نیز به تازگی یک دوره چهار ساله را از ۲۰۲۲ تا ۲۰۲۶ را در این کمیسیون ۴۵ عضوی آغاز کرده است و هر سال نشستی ۱۰ روزه یعنی(همین روزها) در مقر اصلی سازمان ملل در نیویورک برای بررسی «پیشرفت در برابری جنسیتی، تعیین چالشها... در سطح جهان برگزار شد.
[۲]. روز هفتم آذر، رویترز گزارش داد ایالات متحده پیشنویس قطعنامهای را تهیه کرده که در آن سیاستهای ایران «بهشدت در تضاد با حقوق زنان و دختران و ماموریت کمیسیون مقام زن ملل متحد» است و ضمن محکوم کردن جمهوری اسلامی به خاطر نقض حقوق زنان، میخواهد حکومت ایران، فورا از باقیمانده دورهاش برای سال۲۰۲۲ تا ۲۰۲۶ از کمیسیون مقام زن ملل متحد حذف شود. نکتهی جالب این جاست که اساسا جایگاه ایالات متحده آمریکا در این کمیسیون، مخدوش و غیرقابل پذیرش است؛ چراکه این کشور یکی از بزرگترین ناقضان حقوق زنان در جهان به شمار میآید؛ آمریکایی که هرچه شرافت و زندگی است از زنان کشورش گرفته و او را در لجنزاریی غرقکرده که دچار بیهویتی و سرگشتگی و افسردگی شده است. آمریکایی که روسایجمهور آن، خود از عناصری هستند که رفتارهایی از سنخ جاهلیت مدرن دارند. به گوشهای از رفتار بالاترین مقام آمریکایی یعنی رئیسجمهور آن با زن و مقام زن دارد را ببینید که سریال ناتمام تجاوز به زنان است توسط رؤسای جمهور ایالات متحده آمریکا.
[۳]. افشاگری کارمند سابق بایدن از تجاوز رئیس جمهور بایدن به او!!! «تارا رئاد» در استودیوی شبکه «فاکسنیوز» از فساد اخلاقی «جو بایدن» در زمان عضویت در سنای آمریکا، پرده برداشت. تارا رئاد ضمن بیان این مطلب افزود: فقط مسئله تجاوز نبود، مهم کاری بود که به عنوان یک همکار جوان با من کرد. او از قدرت و نفوذ خود برای ساکت کردن من استفاده کرد؛ آنها زندگی مرا نابود کردند!! یا اینکه ۳۰ درصد از زنان زندانی جهان را دارد که بیش از یک چهارمشان هنوز محاکمه نشدند! و این قطرهای از اقیانوس فرهنگ غرب است. حالا این چهرهی کریه آمریکاست که خواستارِ اخراج ایران از کمیسیون مقام زنِ سازمان ملل شد! هرچند که این سازمان هیچگاه به دنبال عدالت نبوده است.
[۴]. لغو عضویت ایران ادامه جنگ ترکیبی علیه ملت ایران است. این نیست مگر تحریف واقعیات و تصویرسازیهای جعلی رسانهای است که شأن و جایگاه یک نهاد حقوقی بهصطلاح بینالمللی به پای کشورهای زورگو و متجاوز ذبح شد. این اقدام بیسابقه برای جامعه بینالمللی نیز جای شرمساری دارد بهنحویی که سفرای دولتهای اروپایی این اقدام را خلاف مقررات دانسته اما نمیتوانند با آن مخالفت کنند. این حرص و کینه تمام نشدنی استکبار نشأت گرفته از نگاه نظام اسلام انقلابی در ایران به زن و مقام اوست که همیشه با کرامت و افتخار بوده و خواهد بود و به فرموده مقام معظم رهبری: زنِ با شرف و با استعداد ایرانی یکی از بزرگترین ضربهها را به تمدن غرب زده، اینها دلشان پر است...(۵ مرداد۱۴۰۱ در دیدار ائمه جمعه سراسر کشور).
امید است با هماهنگی زنان مسلمان ایران و پیشآهنگی آنها نسبت به بانوان آزادهی جهان پیگیری حقوق اصیل ایشان از انحصار سازمان ملل درآید و محور مقاومت بتواند تشکل زنانهی خود را طراحی و محقق کند.
✍ کبرا خالقی
@enqelabi_nevesht
کانال نوشتههای انقلابی
بسترسازی برای اعتراض یا مردمسالاری؟
▫️عدهای از آقایانِ مسئولِ دغدغهمند و خیرخواه، که البته نه درست میدانند که مسائل اخیر، اعتراض مردمی بود، یا اغتشاش داخلی بود، یا پروژۀ خارجی برای تجزیۀ ایران بود، یا فتنه بود یا...
آمدند سریع اعلام کردند که آقا ما بزودی مجاری اعتراضات مردمی را در کشور فراهم میکنیم. ما چند خیابان یا چند نقطۀ معین را جهت شنیدن صدای مردم، آمادهسازی میکنیم، ما...
عدهای هم خوششان آمد و کف و سوت زدند.
عدهای هم طلبکارانه گفتند: چرا اینقدر دیر؟ چرا حالا بفکر افتادید؟ حتما باید کشور را به فنا بدهید که صدای مردم شنیده شود؟!
▫️حالا واقعاً مشکل کجاست؟ مشکل نبود فضا برای اعتراضات مردمی است؟ نه.
مشکل حضور کمرنگ مردم در دولت - به معنای حاکمیت - است. مشکل بیتوجهی همین آقایان به «سالار» بودن مردم است. مشکل کنار زدن مردم در ساحت «تصمیمسازی»، «تصمیمگیری» و «اجرائیات» است. مشکل در نامحرم بودن مردم و عدم شفافیت است. مشکل در نگاه قیّممآبانه آقایان نسبت به مردم است. مشکل آنجاست که فراموشمان شد که مردم رئیساند و مسئولین خادم. فراموشمان شد که اگر آقایان به نان و آبی رسیدند از صدقهسر مردم است.
▫️آقایان
عجله نکنید، لازم نیست بستر اعتراض مردمی را بوجود بیاورید، بیایید سالار بودن مردم را بفهمید و باور کنید. بیایید محضر مردم و ببینید آنها چه میگویند. بیایید به ریاست و سیادت مردم گردن نهید. فکر کردید هنر است که به مردم بگویید: ما لطف میکنیم و اجازه میدهیم صدایتان به ما برسد! مگر بناست کار را به جایی برسانید که مردمِ سالار بیایند با اعتراض حقخواهی کنند؟!
چرا باید کار به اعتراض کشیده شود؟ چرا باید مردم با اعتراض به مقصود خود برسند؟ ساختار معیوب است یا مسئول؟ یا هردو؟
▫️اگر راست میگویید بیایید این حرفها را بشنوید و عمل کنید:
۱. خطاب به همهی مسئولین محترم کشور [میگویم]: هر جایی که مسئولین کشور تواناییهای مردم را شناختند و به کار گرفتند، ما موفق شدیم. هر جایی که ناکامی هست، به خاطر این است که ما نتوانستیم حضور مردم را در آن عرصه تأمین کنیم. ما مسائل حل نشده کم نداریم. در همهی مسائل گوناگون کشور، مسئولین باید بتوانند با مهارت، با دقت، با ابتکار، راههائی را برای حضور مردم پیدا کنند - همچنان که در عرصهی بسیار دشوارِ جنگ این اتفاق افتاد، راه باز شد؛ کسانی توانستند راه را باز کنند - تا هر جوانی، هر پیری، هر مردی، هر زنی که بخواهد در این کار بزرگ شرکت کند، راه برایش باز باشد. در زمینههای گوناگون هم میشود، در اقتصاد هم میشود. اقتصاد کشور، تولید کشور میتواند به وسیلهی همت مردم، با پول مردم، با ابتکارهای مردم، با انگیزههای مردم، چندین برابر شکوفائی پیدا کند. سیاستهای اصل ۴۴ را که ما تدوین کردیم، بر اساس همین نکته بود.
بیانات در اجتماع بزرگ مردم کرمانشاه ۱۳۹۰٫۰۷٫۲۰
۲. شما [دولتتان را] میگویید «دولت مردمی»؛ دولت مردمی فقط به این نیست که بروید میان مردم؛ این کار لازم است امّا کافی نیست؛ باید بتوانید مشارکت مردم را در کارهای گوناگون و بخشهای گوناگون جلب کنید. من قبلاً هم یک وقتی گفتهام این را، ظاهراً در جمع شما شاید گفتم که بنشینید کیفیّت جلب مشارکت مردم را برنامهریزی کنید، تعریف کنید که چه جور میشود مشارکت مردم را جلب کرد؛ چه در زمینههای مالی و اقتصادی، چه در زمینههای سیاسی، چگونه میشود از فکر مردم و از نظر مردم استفاده کرد در بخشهای مختلف. این برنامهریزی میخواهد. در این نامههای گوناگونی که از طریق ارتباط مردمی یا غیر آن به ما میرسد، گاهی یک پیشنهادهایی هست که انسان میبیند پیشنهادهای بسیار خوبی است؛ یک آدمی که اصلاً نمیشناسیم چه کسی است، در یک موردی یک پیشنهادی دارد، یک نظری دارد، این نظر را میدهد، گاهی بسیار کارگشا است. [ببینید] چگونه میتوانیم از اینها استفاده کنیم.
بیانات در دیدار رئیسجمهور و اعضای هیئت دولت ۱۴۰۱٫۰۶٫۰۸
۳. [مسئولین] یک سازوکاری را پیش بگیرند که بتوانند از این نظرات مردمی استفاده کنند که در حقیقت مردم را در تصمیمسازیهای دستگاههای مسئول کشور شریک کنند؛ این یک. و برای این هم که از ظرفیّتهای مردمی هم در عمل چگونه بایستی استفاده کرد، ساز و کار درست کنند که مردم را در اقدام هم شریک کنند. کسان زیادی هستند که مایلند به دولت در بخشی از کارها کمک برسانند و کمک کنند؛ راهش باید مشخّص بشود که طریقهی اتّصال کمک مردمی مثلاً به این بخش این است؛ اینها را باید بنشینند فکر کنند؛ اینها احتیاج دارد به فکر کردن، مطالعه کردن و مانند اینها.
بیانات در ارتباط تصویری با مردم قم ۱۴۰۰٫۱۰٫۱۹
✍ حجتالاسلام والمسلمین فخریان
@fakhrian_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍ عناصرِ پیوسته قدرت
حضرت آیتالله خامنهای:
🔹«قدرت ملّی که میگوییم یک امر مرکّب است، یک مجموعه است؛ یک مجموعهی بههمپیوسته است. قدرت ملّی را در یک نقطهی خاصّی، در یک جریان و حرکت خاصّی نباید دید، [بلکه] یک امری است که مجموعهای از عناصر وجود دارد که اگر اینها جمع شد، قدرت ملّی به وجود میآید.
🔹یک رکن قدرت ملی، علم و فناوری است؛ یک رکن، فکر و اندیشهورزی است؛ یک رکنِ دیگر، امنیت و قدرتِ دفاعی است؛ یک بخش دیگر، مسأله اقتصاد و رفاه عمومی است؛ یک رکن دیگر، سیاست و قدرتِ چانهزنیِ سیاسی و دیپلماسی است؛ یک رکن دیگر، فرهنگ و سبک زندگی اسلامی است؛ یک رکن دیگر، منطقِ جذابی است که روی ملتهای دیگر اثر بگذارد و عمقِ راهبردی برای کشور درست کند. حضور در مسایل منطقه، عمقِ راهبردیِ ماست؛ یک رکن مهم اقتدار ملی آن چیزهایی است که بهطور مستقیم به تودۀ ملت برمیگردد؛ مثل اتحاد ملی، اعتماد ملی، امید عمومی، اعتماد به نفس ملی، استحکام ایمان ملی، مسأله معیشت عمومی، روان بودن مسائل اجتماعی است. همهی اینها مجموعهی بههمپیوسته قدرت ملی هستند. هیچکدام از این بازوهای قدرت نباید به نفعِ بازوهای دیگر قطع شود. حق نداریم ما هرکدام از این عناصر قدرت را به خیال اینکه مثلا با فلان عنصر قدرت ملی منافی است قطع کنیم، نه! همهی اینها باید با همدیگر پیش برود.» ۱۴۰۰/۱۲/۱۹
#مجموعه_قدرتِ_ملی
#جهاد_تبیین
#ملتِ_بیدار
#برای_ایران
@enqelabi_nevesht
کانال نوشتههای انقلابی