eitaa logo
نوشته‌های انقلابی
1.4هزار دنبال‌کننده
332 عکس
103 ویدیو
16 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رویش‌های نو‌به‌نو 🔹حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «ما یاد رئیس‌علی دلواری را از این جهت گرامی می‌داریم که این مرد شجاع، در راه اعتقاد دینی خود، تنها و در غربت با دشمنان جنگید... یک مرد جوان، در همین سنین جوانیِ شما جوانان، در مقابل انگلیسی‌ها ایستادگی کرد. البته امروز با آن روز خیلی فرق کرده است؛ امروز همه‌ی ملت ایران در مقابل قدرتهای متجاوز ایستاده‌اند.» ۱۳۷۰/۱۰/۱۳ @enqelabi_nevesht کانال نوشته‌های انقلابی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شرط انسجام مردم؛ پایبندی مدیران به اصول 🔹 شهید حاج قاسم سلیمانی: «مدیر باید تعلُّقش به ارزش‌ها و اصولِ حاکم بر نظام، بالاتر از همه‌ی آحاد مردم باشد... هرچه ما مقصد رو عالی‌تر کنیم، انسجام در جامعه ما بیشتر می‌شود. مقاصد پست را در نظر نگیریم، مقاصد عالی را در نظر بگیریم. در مقاصدِ عالی، مردم انسجام پیدا می‌کنند. قلب‌های مردم به آن سمت حرکت می‌کند @enqelabi_nevesht کانال نوشته‌های انقلابی
بسم الله الرحمن الرحیم 🔖 مقامِ زن و نگرانیِ آمریکا [۱]. کمیسیون مقام زن ملل متحد، نهادی وابسته به شورای اقتصادی اجتماعی سازمان ملل متحد است، که نقش تصمیم‌گیری یا ضمانت اجرایی ندارد، اما برخی آن را بالاترین مقام نظارتی در حوزه زنان در سازمان ملل به‌شمار می‌آورند؛ از سال ۱۹۴۶ میلادی با هدف برابری جنسیتی و کمک به پیشرفت زنان تشکیل شده‌است. جمهوری اسلامی نیز به تازگی یک دوره چهار ساله را از ۲۰۲۲ تا ۲۰۲۶ را در این کمیسیون ۴۵ عضوی آغاز کرده است و هر سال نشستی ۱۰ روزه یعنی(همین روزها) در مقر اصلی سازمان ملل در نیویورک برای بررسی «پیشرفت در برابری جنسیتی، تعیین چالش‌‌ها... در سطح جهان برگزار شد. [۲]. روز هفتم آذر، رویترز گزارش داد ایالات متحده پیش‌نویس قطعنامه‌ای را تهیه کرده که در آن سیاست‌های ایران «به‌شدت در تضاد با حقوق زنان و دختران و ماموریت کمیسیون مقام زن ملل متحد» است و ضمن محکوم کردن جمهوری اسلامی به خاطر نقض حقوق زنان، می‌خواهد حکومت ایران، فورا از باقی‌مانده دوره‌اش برای سال۲۰۲۲ تا ۲۰۲۶ از کمیسیون مقام زن ملل متحد حذف‌ شود. نکته‌ی جالب این ‌جاست که اساسا جایگاه ایالات متحده آمریکا در این کمیسیون، مخدوش و غیرقابل پذیرش است؛ چراکه این کشور یکی از بزرگ‌ترین ناقضان حقوق زنان در جهان به شمار می‌آید؛ آمریکایی که هرچه شرافت و زندگی است از زنان کشورش گرفته و او را در لجن‌زاریی غرق‌کرده که دچار بی‌هویتی و سرگشتگی و افسردگی شده است. آمریکایی که روسای‌جمهور آن، خود از عناصری هستند که رفتارهایی از سنخ جاهلیت مدرن دارند. به گوشه‌ای از رفتار بالاترین مقام آمریکایی یعنی رئیس‌جمهور آن با زن و مقام زن دارد را ببینید که سریال ناتمام تجاوز به زنان است توسط رؤسای جمهور ایالات متحده آمریکا. [۳]. افشاگری کارمند سابق بایدن از تجاوز رئیس جمهور بایدن به او!!! «تارا رئاد» در استودیوی شبکه «فاکس‌نیوز» از فساد اخلاقی «جو بایدن» در زمان عضویت در سنای آمریکا، پرده برداشت. تارا رئاد ضمن بیان این مطلب افزود: فقط مسئله تجاوز نبود، مهم کاری بود که به عنوان یک همکار جوان با من کرد. او از قدرت و نفوذ خود برای ساکت کردن من استفاده کرد؛ آنها زندگی مرا نابود کردند!! یا اینکه ۳۰ درصد از زنان زندانی جهان را دارد که بیش از یک چهارم‌شان هنوز محاکمه نشدند! و این قطره‌ای از اقیانوس فرهنگ غرب است. حالا این چهره‌ی کریه آمریکاست که خواستارِ اخراج ایران از کمیسیون مقام زنِ سازمان ملل شد! هرچند که این سازمان هیچ‌گاه به دنبال عدالت نبوده است. [۴]. لغو عضویت ایران ادامه جنگ ترکیبی علیه ملت ایران است. این نیست مگر تحریف واقعیات و تصویرسازی‌های جعلی رسانه‌ای است که شأن و جایگاه یک نهاد حقوقی به‌صطلاح بین‌المللی به پای کشورهای زورگو و متجاوز ذبح شد. این اقدام بی‌سابقه برای جامعه بین‌المللی نیز جای شرمساری دارد به‌نحویی که سفرای دولت‌های اروپایی این اقدام را خلاف مقررات دانسته اما نمی‌توانند با آن مخالفت کنند. این حرص و کینه تمام نشدنی استکبار نشأت گرفته از نگاه نظام اسلام انقلابی در ایران به زن و مقام اوست که همیشه با کرامت و افتخار بوده و خواهد بود و به فرموده مقام معظم رهبری: زنِ با شرف و با استعداد ایرانی یکی از بزرگترین ضربه‌ها را به تمدن غرب زده، اینها دلشان پر است...(۵ مرداد۱۴۰۱ در دیدار ائمه جمعه سراسر کشور). امید است با هماهنگی زنان مسلمان ایران و پیشآهنگی آن‌ها نسبت به بانوان آزاده‌ی جهان پیگیری حقوق اصیل ایشان از انحصار سازمان ملل درآید و محور مقاومت بتواند تشکل زنانه‌ی خود را طراحی و محقق کند. ✍ کبرا‌ خالقی @enqelabi_nevesht کانال نوشته‌های انقلابی
بسترسازی برای اعتراض یا مردم‌سالاری؟ ▫️عده‌ای از آقایانِ مسئولِ دغدغه‌مند و خیرخواه، که البته نه درست می‌دانند که مسائل اخیر، اعتراض مردمی بود، یا اغتشاش داخلی بود، یا پروژۀ خارجی برای تجزیۀ ایران بود، یا فتنه بود یا... آمدند سریع اعلام کردند که آقا ما بزودی مجاری اعتراضات مردمی را در کشور فراهم می‌کنیم. ما چند خیابان یا چند نقطۀ معین را جهت شنیدن صدای مردم، آماده‌سازی می‌کنیم، ما... عده‌ای هم خوششان آمد و کف و سوت زدند. عده‌ای هم طلبکارانه گفتند: چرا اینقدر دیر؟ چرا حالا بفکر افتادید؟ حتما باید کشور را به فنا بدهید که صدای مردم شنیده شود؟! ▫️حالا واقعاً مشکل کجاست؟ مشکل نبود فضا برای اعتراضات مردمی است؟ نه. مشکل حضور کمرنگ مردم در دولت - به معنای حاکمیت - است. مشکل بی‌توجهی همین آقایان به «سالار» بودن مردم است. مشکل کنار زدن مردم در ساحت «تصمیم‌سازی»، «تصمیم‌گیری» و «اجرائیات» است. مشکل در نامحرم بودن مردم و عدم شفافیت است. مشکل در نگاه قیّم‌مآبانه آقایان نسبت به مردم است. مشکل آنجاست که فراموش‌مان شد که مردم رئیس‌اند و مسئولین خادم. فراموش‌مان شد که اگر آقایان به نان و آبی رسیدند از صدقه‌سر مردم است. ▫️آقایان عجله نکنید، لازم نیست بستر اعتراض مردمی را بوجود بیاورید، بیایید سالار بودن مردم را بفهمید و باور کنید. بیایید محضر مردم و ببینید آنها چه می‌گویند. بیایید به ریاست و سیادت مردم گردن نهید. فکر کردید هنر است که به مردم بگویید: ما لطف می‌کنیم و اجازه می‌دهیم صدایتان به ما برسد! مگر بناست کار را به جایی برسانید که مردمِ سالار بیایند با اعتراض حق‌خواهی کنند؟! چرا باید کار به اعتراض کشیده شود؟ چرا باید مردم با اعتراض به مقصود خود برسند؟ ساختار معیوب است یا مسئول؟ یا هردو؟ ▫️اگر راست می‌گویید بیایید این حرف‌ها را بشنوید و عمل کنید: ۱. خطاب به همه‌ی مسئولین محترم کشور [می‌گویم]: هر جایی که مسئولین کشور توانایی‌های مردم را شناختند و به کار گرفتند، ما موفق شدیم. هر جایی که ناکامی هست، به خاطر این است که ما نتوانستیم حضور مردم را در آن عرصه تأمین کنیم. ما مسائل حل نشده کم نداریم. در همه‌ی مسائل گوناگون کشور، مسئولین باید بتوانند با مهارت، با دقت، با ابتکار، راه‌هائی را برای حضور مردم پیدا کنند - همچنان که در عرصه‌ی بسیار دشوارِ جنگ این اتفاق افتاد، راه باز شد؛ کسانی توانستند راه را باز کنند - تا هر جوانی، هر پیری، هر مردی، هر زنی که بخواهد در این کار بزرگ شرکت کند، راه برایش باز باشد. در زمینه‌های گوناگون هم می‌شود، در اقتصاد هم میشود. اقتصاد کشور، تولید کشور می‌تواند به وسیله‌ی همت مردم، با پول مردم، با ابتکارهای مردم، با انگیزه‌های مردم، چندین برابر شکوفائی پیدا کند. سیاست‌های اصل ۴۴ را که ما تدوین کردیم، بر اساس همین نکته بود. بیانات در اجتماع بزرگ مردم کرمانشاه‌ ۱۳۹۰٫۰۷٫۲۰ ۲. شما [دولت‌تان را] می‌گویید «دولت مردمی»؛ دولت مردمی فقط به این نیست که بروید میان مردم؛ این کار لازم است امّا کافی نیست؛ باید بتوانید مشارکت مردم را در کارهای گوناگون و بخشهای گوناگون جلب کنید. من قبلاً هم یک وقتی گفته‌ام این را، ظاهراً در جمع شما شاید گفتم که بنشینید کیفیّت جلب مشارکت مردم را برنامه‌ریزی کنید، تعریف کنید که چه جور میشود مشارکت مردم را جلب کرد؛ چه در زمینه‌های مالی و اقتصادی، چه در زمینه‌های سیاسی، چگونه میشود از فکر مردم و از نظر مردم استفاده کرد در بخشهای مختلف. این برنامه‌ریزی میخواهد. در این نامه‌های گوناگونی که از طریق ارتباط مردمی یا غیر آن به ما میرسد، گاهی یک پیشنهادهایی هست که انسان میبیند پیشنهادهای بسیار خوبی است؛ یک آدمی که اصلاً نمی‌شناسیم چه کسی است، در یک موردی یک پیشنهادی دارد، یک نظری دارد، این نظر را می‌دهد، گاهی بسیار کارگشا است. [ببینید] چگونه می‌توانیم از اینها استفاده کنیم. بیانات در دیدار رئیس‌جمهور و اعضای هیئت دولت ۱۴۰۱٫۰۶٫۰۸ ۳. [مسئولین] یک سازوکاری را پیش بگیرند که بتوانند از این نظرات مردمی استفاده کنند که در حقیقت مردم را در تصمیم‌سازی‌های دستگاه‌های مسئول کشور شریک کنند؛ این یک. و برای این هم که از ظرفیّت‌های مردمی هم در عمل چگونه بایستی استفاده کرد، ساز و کار درست کنند که مردم را در اقدام هم شریک کنند. کسان زیادی هستند که مایلند به دولت در بخشی از کارها کمک برسانند و کمک کنند؛ راهش باید مشخّص بشود که طریقه‌ی اتّصال کمک مردمی مثلاً به این بخش این است؛ اینها را باید بنشینند فکر کنند؛ اینها احتیاج دارد به فکر کردن، مطالعه کردن و مانند اینها. بیانات در ارتباط تصویری با مردم قم ۱۴۰۰٫۱۰٫۱۹ ✍ حجت‌الاسلام و‌المسلمین فخریان @fakhrian_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عناصرِ پیوسته قدرت حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: 🔹«قدرت ملّی که می‌گوییم یک امر مرکّب است، یک مجموعه است؛ یک مجموعه‌ی به‌هم‌پیوسته است. قدرت ملّی را در یک نقطه‌ی خاصّی، در یک جریان و حرکت خاصّی نباید دید، [بلکه] یک امری است که مجموعه‌ای از عناصر وجود دارد که اگر اینها جمع شد، قدرت ملّی به وجود می‌آید. 🔹یک رکن قدرت ملی، علم و فناوری است؛ یک رکن، فکر و اندیشه‌ورزی است؛ یک رکنِ دیگر، امنیت و قدرتِ دفاعی است؛ یک بخش دیگر، مسأله اقتصاد و رفاه عمومی است؛ یک رکن دیگر، سیاست و قدرتِ چانه‌زنی‌ِ سیاسی و دیپلماسی است؛ یک رکن دیگر، فرهنگ و سبک زندگی اسلامی است؛ یک رکن دیگر، منطقِ جذابی است که روی ملت‌های دیگر اثر بگذارد و عمقِ راهبردی برای کشور درست کند. حضور در مسایل منطقه، عمقِ راهبردیِ ماست؛ یک رکن مهم اقتدار ملی آن چیزهایی است که به‌طور مستقیم به تودۀ ملت برمی‌گردد؛ مثل اتحاد ملی، اعتماد ملی، امید عمومی، اعتماد به نفس ملی، استحکام ایمان ملی، مسأله معیشت عمومی، روان بودن مسائل اجتماعی است. همه‌ی این‌ها مجموعه‌ی به‌هم‌پیوسته قدرت ملی هستند. هیچ‌کدام از این بازوهای قدرت نباید به نفعِ بازوهای دیگر قطع شود. حق نداریم ما هرکدام از این عناصر قدرت را به خیال اینکه مثلا با فلان عنصر قدرت ملی منافی است قطع کنیم، نه! همه‌ی این‌ها باید با همدیگر پیش برود.» ۱۴۰۰/۱۲/۱۹ @enqelabi_nevesht کانال نوشته‌های انقلابی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم‌اللّه‌الّرحمن‌الّرحیم 🔖 یک الگوی تمام‌عیار 📌. یکی از گرایش‌های فطری انسان نیاز به الگو و تاثیرپذیری از آن است که در تمام امور زندگی فردی و اجتماعی مشاهده می‌شود. خصلت کمال‌گراییِ آدمی او را به حرکت وامی‌دارد تا خود را به کسانی که مظهر کمالاتی هستند نزدیک کند و صفات او را در شخصیت خود به‌وجود آورد. همچنین فطرت انسان طوری است که همواره در پی تغییر و تحوّل است و سعی می کند رو به جلو حرکت کرده و پیشرفت داشته باشد و رکود و توقّف را که مانع حرکت می‌باشد برنمی‌تابد؛ به همین خاطر به دنبال الگو می‌گردد. دلیل انتخاب و ارسال رسل نیز همین بوده که پیامبران و اولیا بتوانند سرمشق عملی برای امّت‌ها باشند و آنان با تعلّم و تاثیرپذیری از این فرستادگان بتوانند به سعادت واقعی دست‌یابند. قرآن هم برای هدایت انسان‌ها چهره‌هایی را به عنوان اسوه معرّفی می‌کند؛ اشخاصی همچون حضرت ابراهیم، حضرت یوسف(علی نبیّنا و علیهماالسّلام)، حضرت محّمد(صلّی‌الله‌علیه‌وآله)، حضرت آسیه و مریم(درود خدا بر آنان) که الگوهایی برای تمام مردان و زنان باشند. 📌. در تاریخ اسلام وجود مبارک حضرت فاطمه زهرا‌(سلام‌الله‌علیها) به عنوان یک الگوی جامع و تمام‌عیار نه‌تنها برای زنان که برای تمام بشریت مطرح می‌باشد. از آنجا که نوجوانان و جوانان بیشتر به دنبال الگو گرفتن از شخصیت‌های برجسته و ممتاز هستند؛ ممکن است نتوانند الگوهای واقعی را از الگوهای کاذب و غیرواقعی تشخیص دهند و در این میان دچار اشتباه و انحراف گردند که به جای سرمشق گرفتن از بزرگان دین و اسو‌ه‌های حقیقی از کسانی همچون بعضی هنرپیشگان(به‌اصطلاح سلبریتی‌ها) و قهرمانان ورزشی درس بگیرند که عاقبت آنها را ختم به‌شر می‌نماید. خوب است اعتراف کنیم که در معرّفی این الگوها برای نوجوانان و جوانان نهادهای فرهنگی، مدّاحان و... کوتاهی و کم‌کاری کردند و یا ایشان را طوری معرّفی نمودند که بیشتر از آن‌که شخصیت حقیقی‌شان برای مردم نمایان شود فقط به عنوان شخصی مظلوم و ستم‌دیده و دردمند تصوّر شوند. 📌. وجود مبارک حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیها) این «نور الهی» به صورت «یک بشر و یک زن» برای انسان‌ها متجلّی شد، چه در دوران قبل از رحلت پیامبر که پرستار و حامی پدر بود و چه دوران پس از ازدواج با رفتار و منش خود الگویی ارزشمند برای همه انسانهای آزاده و آزاداندیش می‌باشند. بعد از رحلت مادر، اهتمام ایشان به حمایت از پیامبر در تاریخ ثبت است. ضمن تبلیغ دعوت پیامبر و آشنا کردن زن‌ها با تعالیم اسلام، غمگسار و پرستار پدر در مبارزات بودند. ایشان «کانونی برای مراجعات مردم و مسلمانان بودند» که در واقع جمع بین معنویت و عبودیّت، وظایف زندگی خانوادگی در رابطه با همسر و فرزندان و وظایف یک انسان مجاهد را به نحو احسن به منصه ظهور گذاشتند که به زن مسلمان نشان دهند انجام وظیفه همسرداری و فرزندپروری مانع از داشتن معنویت و ارتباط معنوی با خدا، حجاب و عفاف، «جهاد در راه خدا» و «حضور در عرصه‌های سیاسی و اجتماعی» نمی‌شود. رهبر انقلاب در مورد ایشان می‌فرمایند:«باید تلاش کنیم؛ درس زندگی صدیقّه طاهره فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) این است برای ما: تلاش، اجتهاد، کوشش، پاک زندگی‌کردن، همچنان‌که آن بزرگوار یکپارچه معنویت و نور و صفا بود؛ الطّهره الطّاهره المطهّره التّقیّه النّقیّه الرّضیه الزّکیّه، پاکی و آراستگی و تقوا و نورانیت آن بزرگوار همان‌چیزی است که در طول تاریخ تشیّع بر معارف ما سایه‌افکن بوده است.»(۳۱ فروردین ۹۳) 📌. در جامعه امروزی که با وجود پیشرفت علم و صنعت و تکنولوژی، شاهد «جاهلیت مدرن» هستیم؛ از هر طرف ندای برابری زن و مرد و دفاع از حقوق زنان مطرح شده و عدّه‌ای کشف حجاب و عفاف را وسیله‌ای برای خواسته‌های نامشروع و نامعقول خود علم کرده‌اند که خود اهانت بزرگی به شخصیت زنان است و تهاجم نرم فرهنگی کاری کرده که بعضی خانم‌ها ارزش و جایگاه خود را در جامعه اسلامی به فراموشی سپرده و از زن بودن و مادر بودن خود ناراضی باشند؛ همان چیزی که بهانه به دست اغتشاشگران در حوادث اخیر داد تا با شعار زن، زندگی، آزادی آنان را بفریبند؛ این‌جاست که نیاز به معرّفی این بزرگواران بیشتر احساس می‌گردد‌. امید است بتوانیم با جلب اعتماد نسل جوان و استفاده از امکانات فضای مجازی و رسانه‌‌ای الگوهای واقعی را بیشتر معرّفی کرده و منزلت و جایگاه آنان را از الگوهای موهوم و غیر واقعی تفکیک کنیم. ✍ سکینه مهدوی @enqelabi_nevesht کانال نوشته‌های انقلابی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم 🔖 اجرای حدود یا اصلاح فرهنگی؟ [۱]. بعد از پیروزی انقلاب، بحث‎ بر سر این بود که آیا باید احکام و حدود اسلامی در جامعه اجرا بشود یا نه؟ برخی جریانات، مانند مسئولان دولت موقت و بعضی از افراد مذهبی و دلسوز، می‌گفتند چون تازه از رژیم طاغوت آزاد شده‌ایم و بسیاری از مردم آمادگی ذهنی و رفتاری برای اِعمال حکومتیِ احکام و حدود اسلامی را ندارند، بایستی صبر کرد و کار فرهنگی و تربیتی نمود تا به‌تدریج زمینه فراهم شود، در غیر این صورت، ریزش شدیدی صورت می گیرد، ولی امام خمینی سه هفته پس از پیروزی انقلاب و در آن شرایط بحرانی که هنوز دولت موقت تثبیت نشده بود و قانون اساسی وجود نداشت و اصلاّ کار فرهنگی‌ای انجام نگرفته بود، در شانزدهم اسفند ۱۳۵۷فرمود، «زنان اسلامی باید با حجاب اسلامی بیرون بیایند. نه این‌که خودشان را بَزَک کنند. زن‌ها هنوز در ادارات با وضع پیشین کار می‌کنند. باید وضع خودشان را عوض کنند.» [۲]. از نظر اسلام، زن باید حجاب داشته باشد، ولی لازم نیست که حتماً چادر باشد، بلکه  می‌تواند هر لباسی که او را درست بپوشاند، اختیار کند. اسلام نمی‌خواهد که زن به عنوان یک شیء و آلت هوس‌رانی در دست مردان باشد، بلکه می‌خواهد شخصیّت او را حفظ کند و از او انسانی جدّی و کارآمد بسازد. احترام و آزادی‌ای که اسلام به زن داده است، هیچ قانونی و مکتبی نداده است. مسألۀ حجاب زن، با شخصیّت اجتماعیِ او گره خورده است؛ هم‌چنان‌که بی‌حجابی او، باعث می‌شود که به عنوان یک شئ‌ به او نگاه کنند. در این صورت، زن به «ابزار هوس‌رانیِ مرد» تبدیل خواهد شد. شئ‌بودن زن یعنی تقلیل او به بدن و این‌که وجود زن، فلسفه و غایتی جز بدن او ندارد و تمام ارزش و جذابیّتش، برخاسته از بدنش است. بی‌حجابی نیز، آشکارسازیِ بدن است؛ زنِ بی‌حجاب، بدن خویش را به دیگران عرضه می‌کند تا از طریق بدنش، اعتبار اجتماعی به دست آورد و دیده شود. [۳]. امام خمینی فرمود، «ما مى‏خواهيم اسلام را پياده‏ بكنيم. اينها توجه ندارند كه اسلام، يك مكتب تربيت است، لكن آن روزى كه فهميد قابل تربيت نيست، هفتصد نفر ازيهودیان بنى قريظه را به امر رسول اللَّه (صَلّی‌اللهُ‌عَلَیهِ‌وِآلِهِ) مى‏كشند و گردن مى‏زنند. اين عجيب است كه بگویند، اول ما بايد اين مملكت را هدايت كنيم كه همه تربيت بشوند، بعد حد بزنيم، اينها يك حرفهاى غلطى است. بايد حدود جارى بشود.»(دیدار با مسئولین کشور،۲۹تیر۵۹)، امام امت برخلاف بسیاری از مسئولینِ روشنفکرنمای کشور می‌دانست منطق ادارۀ اجتماع یعنی چه و تقابل‌سازی میان کار فرهنگی و برخورد قاهرانۀ حکومتی، تقابل غلطی است و اِعمال احکام و حدود در متن جامعه و از موضع حکومت و با ضمانت اجرایی، در تضاد با اقدامات فرهنگی و تربیتی نیست، بلکه خود زمینه‌ موثری برای اقدامات فرهنگی و تربیتی خواهد بود و بستر عمومی جامعه را برای آنها مهیا خواهد کرد. [۴]. این‌که بسیاری از مردم جامعه ایران در اوایل انقلاب همانند اکنون آمادگی اجرای قاهرانۀ احکام و حدود را نداشتند و تازه از فضای فساد رژیم طاغوتی پهلوی رها شده بودند، واقعیت درستی بود. خیلی از آنها سال‌ها بایستی رویشان کار فکری و فرهنگی مداوم انجام می‌شد تا نسبت به اجرای این مسائل اقناع شوند یا برای اِعمال مجازات و نهی از منکر حکومتی، با آنها اتمام حجت شده باشد، اما امام امت این واقعیت به اصطلاح مصلحتی را به هیچ وجه مجوز عدم اجرای قاهرانۀ احکام و حدود شرعی در متن جامعه نمی‌شناسد، زیرا او به درستی می‌داند که اگر در زمان حاکمیت اسلام، این احکام تعطیل شوند و منکرات و آسیب‌های گوناگون روی هم انباشته گردند، فضای عمومی جامعه آلوده می‌شود و بهترین کارهای فرهنگی و تربیتی، دوای درد  گناهان رایج در جامعه را نخواهد کرد. [۵]. رها کردن بازار و اماکن عمومی، و صرفاً ارشاد مردم از طریق منبر و رسانه، کاری بی‌فایده است. امام خمینی فرمود «ما همه‌گونه آزادی را به زن خواهیم داد؛ البتّه جلوی فساد را می‌گیریم... . ترقی به کمالات انسانی و نفسانی است، اگر بخواهند کاری خلاف عفت بکنند و یا مضر به حال ملّت... جلوگیری می‌شود؛ و این، دلیل بر مترقی‌بودن است.»(صحیفۀ امام، ج۵، ص۵۲۰) آزادی از نظراسلام، دارای حدّ و مرز‌است و مشروط به صلاح و سعادت است؛ یعنی انسان، دارای مصالح واقعی است و اگر در راه آنها گام بردارد، پیشرفت حقیقی کرده است و حرکت در جهت دیگر، فساد است. پس آزادی، در نسبت با صلاح و فساد مشخص می‌شود. دربارۀ زن نیز از صلاح و فساد، به عفت و بی‌عفتی تعبیر می‌شود؛ یعنی شکلی از آزادیِ زن، مولّدِ بی‌عفتیِ اوست که در این صورت، حدود آزادی را باید با توجه به مصالح و مفاسد، مشخص کرد. ✍ مرضیه عاصی @enqelabi_nevesht کانال نوشته‌های انقلابی
📝 در ادامه مطلب... [۶]. حجاب اسلامی، با آزادی مخالفتی‏‎ ‎‏ندارد، اسلام با آنچه خلاف عفت است مخالفت دارد. و ما باید زنان را دعوت کنیم که به‏‎ ‎‏حجاب اسلامی روی بیاورند و زنان شجاع ما، از بلاهایی که غرب به عنوان تمدّن به‏‎ ‎‏سرشان آورده است به ستوه آمده‌اند و به اسلام پناهنده شده‌اند.‏ ازاین‌رو، «حجاب» در مقابل «بی‌عفتی» است نه در مقابل «آزادی» و چنانچه «حجاب» در میان نباشد، «بی‌عفتی» واقع خواهد شد. آن چیزی که عفت را حفظ می‌کند، حجاب است. پس بی‌حجابی، به‌طور ذاتی با بی‌عفتی همراه است و زنِ بی‌حجاب، خواه ناخواه، خدشه به عفت خویش وارد می‌کند. زنی که با برهنگی، بستر را برای لذّات دیداریِ مردان فراهم می‌کند، برخلافِ عفت رفتار کرده است. زنی که حجاب را کنار می‌نهد، از عفتِ خویش عبور کرده است؛ چون این حجاب است که هویت و عفت زن را حفظ می‌کند. [۷]. امام خمینی، هر چند حجاب اجباری را نفی نمی‌کند، اما با ملایمت، زنان را به حجاب اسلامی، دعوت می‌کند. این مرحله، مرحلۀ «دعوت فرهنگی» است، اما مسأله این است که ایشان، اصل امکان «رسمی‌سازی» و «قانونی‌کردنِ» حجاب را انکار نمی‌کند و در عین حال می‌گوید خودِ زنانِ ایرانی در واکنش به آنچه از سوی تمدّن غربی بر آنها رفته است، حجاب اسلامی را برگزیده‌اند. ایشان مسألۀ حجاب را به قلمرو مناسباتِ تمدّن نیز وارد می‌کند و می‌گوید برهنگیِ زن، برآمده از تمدّن غربی است و در اینجا، نزاع میان ما و تمدّن غربی درگرفته است. پس حجاب، مقوله‌ای است که ریشه در تمدّن دارد و نباید آن را بی‌اهمّیّت و سطحی انگاشت وما که قدم در راه تمدن نوین اسلامی برمی‌داریم باید نسبت به مقوله حجاب نه‌تنها بی‌تفاوت نباشیم بلکه بسیار حساس نیز باشیم. ✍ مرضیه عاصی @enqelabi_nevesht کانال نوشته‌های انقلابی
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم 🔖 استعمارِ فکر [۱]. عقلانیت چیست؟ در تبیین مفهوم عقلانیت ما با دو پدیده مواجهیم؛ گاهی عقلانیت مربوط به باورهای ماست. مثلاً می‌گوییم؛ باور ما به الف معقول است که به آن عقلانیت نظری گفته می‌شود. گاهی عقلانیت مربوط به افعال و رفتارهای ماست. مثلاً می‌گوییم؛ رفتار الف رفتار معقولی است که به آن عقلانیت عملی گفته می‌شود. در مجموع، عقلانیت یعنی محاسبه‌ی درست. این عقلانیت از چه حاصل می‌شود؟ یا به عبارتی از چه طریقی شکل می‌گیرد؟ عوامل بسیاری در شکل‌گیری عقلانیت مؤثر است. برخی در پیشرفت این قوه و برخی در تضعیف آن نقش دارند. عوامل تقویت عقلانیت، تفکر، تدبر، کنجکاوی و سؤال پرسیدن، استفاده از تجربیات دیگران، هم‌نشینی با علما و اندیشمندان، اجتناب از افراط در شهوات و...است؛ اما آنچه در این مجال موردنظر نگارنده است رشد عقلانیت در سایه‌ی آزادی و استقلال است. [۲]. به‌طورقطع یکی از عوامل مهم رشد عقلانیت، آزادی و استقلال فکری در محیط زندگی است. افرادی که آزادانه درباره‌ی مسائل اعتقادی و اجتماعی و فرهنگی می‌اندیشند؛ سریع‌تر به رشد اجتماعی می‌رسند و خرد اجتماعی آنان بهتر رشد می‌کند تا افرادی که اجازه‌ی تفکر و تصمیم‌گیری ندارند؛ و بسترهای آزاداندیشی برایشان مهیا نیست. اما همیشه سلب آزادی از اندیشیدن محسوس نیست بلکه ترفندهای نامحسوس و البته پرفریب و در ظاهر دل‌نشینی بکار می‌رود و نتایج بزرگی برای فراهم آوردگان چنین شرایطی حاصل می‌شود چراکه بزرگ‌ترین وابستگی یک جامعه، وابستگی فکری آن جامعه خواهد بود که از آن به‌عنوان «استعمار فکر» یاد می‌کنند و این‌ یکی از حربه‌های دشمن است. [۳]. استعمار فکر یکی از انواع جنگ‌هایی است که علیه بشریت صورت گرفته و جنگ شناختی یکی از مظاهر آن است. وقتی ما شاهد آنیم که افرادی به‌واسطه‌ی علوم شناختی و پی بردن به رمز و راز قوه‌ی شناختِ بشر، به استدلال، تفکر، قضاوت، برنامه‌ریزی، تصمیم‌گیری و بسیاری دیگر از زوایای این دستگاه شگفت‌انگیزِ هستی نفوذ می‌کنند و با دخالت در آن قادر خواهند بود در عملکرد آن اختلال ایجاد کنند و یا آن را از مسیر اصلی خود منحرف سازند به‌طور‌قطع، به وجود جنگی بسیار خطرناک اذعان خواهیم کرد. شاید بتوان این نوع دشمنی را یکی از بی‌سابقه‌ترین روش‌های دشمنی برشمرد. در چنین جنگی دشمن دیگر به دنبال استعمار خاک کشور نخواهد بود بلکه او فکر انسان‌های آن کشور را استعمار می‌کند و بدین ترتیب خواهد توانست بدون صرف هزینه‌های گزاف کشوری را فتح کند. چراکه مردم آن جامعه آن‌گونه فکر می‌کنند که دشمن می‌خواهد. رهبر معظم انقلاب در این رابطه می‌فرمایند:«آحاد مردم بدانند، هم شما جوان‌ها بدانید؛ این‌ها با برنامه وارد میدان شده‌اند. برنامه هم این است که بلکه بتوانند ملّت ایران را با خودشان همراه کنند، کاری کنند که ملّت ایران عقیده‌اش بشود عقیده‌ی سران انگلیس و آمریکا و امثال این‌ها؛ نقشه این است».(۱۱ آبان ۱۴۰۱، بیانات در دیدار دانش آموزان) «دشمن دنبال این است که بر مغزها تسلّط پیدا کند. تسلّط بر مغزها برای دشمن خیلی باارزش‌تر از تسلّط بر سرزمین‌ها است. اگر مغز یک ملّتی را توانستند تصرّف کنند، آن ملّت سرزمین خودش را دودستی به دشمن تقدیم می‌کند. مغزها را باید حفظ کرد». (۵ آذر ۱۴۰۱، دیدار با بسیجیان) [۴]. حالا بازگردیم به عقلانیت، یکی از مهم‌ترین روش‌های رشد عقلانیت را آزادی برشمردیم حال سؤال این است که امروز باوجود انواع و اقسام رسانه‌ها و شبکه‌های ماهواره‌ای که هر یک، انسان را به روشی به یک باور، نه‌تنها دعوت بلکه تحمیل نیز می‌کنند؛ آیا می‌توان معتقد بود که انسان‌ها آزادانه می‌اندیشند؟ آزادانه استدلال می‌کنند و یا آزادانه قضاوت می‌کنند؟ آیا بستری آزادانه برای رشد عقلانیت و رشد قوه‌ی عقل برای بشر امروز باقی گذاشته‌اند؟ وقتی هر لحظه برای ایجاد شناختی در دیگران، خوراکی به هزار روش اقناع‌کننده از طریق انواع و اقسام پیام‌رسان‌ها و بازی‌ها و سایت‌ها و شبکه‌ها و... به ذهن انسان منتقل می‌شود و هرگز فرصتی به مخاطب برای تجزیه و تحلیل داده نمی‌شود؛ آیا می‌توان به چیز دیگری غیر از استعمار، اذعان داشت؟ ✍ زینب نجیب @enqelabi_nevesht کانال نوشته‌های انقلابی
📝 در ادامه مطلب... [۵]. آری، دشمن بزرگ‌ترین خیانت را در حق بشر کرده است، او در ظاهر به یک نیاز انسان پاسخ داده است و آن ارتباط به شکل وسیع و بین‌المللی و سرعت در دسترسی به اطلاعات است اما در باطن به انسان می‌گوید:«تو فکر نکن ما به‌جای تو فکر خواهیم کرد». این در حالی است که بدیهی‌ترین و گران‌بهاترین ثروت یک انسان اندیشه است و دکارت در یک جمله‌ی معروف به «کوژیتو» می‌گوید؛ «من فکر می‌کنم، پس هستم»؛ یعنی حتی وجود خود را منوط به اندیشه می‌داند و معتقد است اولین و مهمترین مهر تایید بر هستی بشر، اندیشیدن است. حالا چه شده است که انسانی این‌چنین اندیشه خود را به قیمت ناچیزی فروخته است و متواضعانه در برابر حملات دشمن سربه‌زیر می‌اندازد و به جهالت خود افتخار می‌کند؟ آیا اگر نسل‌های قرن‌ها پیش را به جهالت محکوم می‌کنیم رواتر نیست که انسان مدرن امروز را به جهالت مدرن محکوم کنیم؟ [۶]. راه رهایی از این اسارت چیست؟ چطور می‌توانیم بار دیگر به دنیای عقلانیت بازگردیم و آن‌ را بر رسانه برگزینیم؟ به نظر می‌رسد سؤال دشواری باشد اما باکمی تأمل می‌توان گفت؛ یکی از راه‌حل‌های پیشنهادی، مهندسی معکوس است. همان‌طور که دشمن از علوم شناختی برای هدف خود بهره جسته است و از تمام ظرفیت‌های سخت‌افزاری مغز و استعدادهای روان‌شناختی آن سوءاستفاده کرده است؛ دانشمندان توانای ما می‌توانند از همان روش‌ها به نفع بشر بهره‌جویند تا جایی که با سبقت گرفتن در کشف اسرار این خلقت عظیم، مسیرهای بس شگرف را در پهنه‌ی هستی درنوردند و راه‌های رهایی از این اسارت مدرن را کشف کنند؛ یعنی هم به نحو ایجابی از این علوم به‌عنوان سنت الهی بهره‌مند شوند و هم به نحو سلبی، موجبات رفع سوءاستفاده‌ از آن را فراهم کنند. بدین ترتیب علاوه بر ارتقاء کارکردها و بهبود اثربخشی علوم شناختی، سمت و سویی تازه به این دانش خواهند داد. آری باید برای از بین بردن چنین استعماری و رسیدن به صبح زیبای آزادی، تمام‌عیار جهاد کرد و آنچه دشمن برای بشریت به‌عنوان تهدید عرضه کرده است را تبدیل به فرصت کرد. ✍زینب نجیب @enqelabi_nevesht کانال نوشته‌های انقلابی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم 🔖 رازِ آن چشم‌ها  🌷خیره شده بود. هر زمان که به اولین کوچه‌‌ی شهرک می‌رسید، حتی حالات چهره‌اش دگرگون می‌شد. پیشانی‌اش از عرق خیس می‌شد، برافروختگی صورتش از دور هم دیده می‌شد.  چندین بار او را زیر نظر گرفته بودم تا علت این دگر‌گونی‌ها را بیابم، اما هیچ... تنها چیزی که فهمیدم این بود که وقتی به آن کوچه می‌رسید، ناگهان سرش را به زیر انداخته، با سرعت دور می‌شد... از بچه‌های مسجد شنیده بودم از موقعی که طرح دیوارنگاره کوچه زده شده، آنها خانه‌شان را زیر قیمت برای فروش گذاشتند. او را گهگاه در مسجد می‌دیدم که گوشه‌ای جدا از جمعیت نشسته، خلوت می‌کند. تصمیم گرفتم به هر شکل ممکن، راز او را کشف کنم. از امور بدیهی و آشکار شروع کردم و هر آنچه می‌دیدم و می‌فهمیدم مانند قطعات پازل کنار هم می‌چیدم. این گذشت تا اینکه بالاخره طرح اولیه‌ی دیوارنگاره تکمیل شد. چهره‌ی خندان و شاداب دو نوجوان، با چشم‌هایی که انگار حرف می‌زدند... 🌷هر روز که می‌گذشت و رنگها ابهام چهره‌های نورانی آن دو فرشته آسمانی را بیشتر به رخ زمینیان می‌کشید، بیشتر مطمئن می‌شدم که به طور قطع، رابطه‌ای میان این دو تصویر با مرد همسایه وجود دارد، به خصوص اینکه هر چه چهره‌ها با رنگ بیشتر شکل می‌گرفت ، او کمتر و کمتر در محل دیده می‌شد، راستی چند روز قبل او را دیدم که با ترس و نگرانی عجیبی از جلوی عکسها فرار می‌کرد، انگار نگاه نافذشان بر روی او سنگینی می‌کرد. دیروز در مسجد شنیدم که برای خانه‌شان مشتری پیدا نمی‌شود و همسایه‌ها به نیت رفع مشکل مالی احتمالی آنها، به فکر بر پا کردن مجلس گل‌ریزان برآمدند. 🌷یک روز صبح پائیزی در حال پیاده‌روی در  پارک محل، به طور اتفاقی نام آن دو نفر که تصویر ماهشان روی دیوار می‌درخشید، توجهم را جلب کرد. آری، این دو ستاره را می‌شناختم، شهیدان نوجوان «آرشام سرایداران» و «محمدرضا کشاورز» از شهدای حادثه‌ی تروریستی حرم شاهچراغ. تصمیم خودم را گرفتم تا به سراغ مرد همسایه رفته و از آن راز آگاه شوم. غروب همان روز او را در حیاط مسجد دیدم، در حالی ‌که منتظر امام جماعت محل بود. از دور مراقب بودم تا زمان مناسبی با او خلوت کنم. ساعتی با امام جماعت گفتگو کردند، گاهی اشک می‌ریخت، گاه چهره‌اش برافروخته می‌شد و گاهی هم شرمسار سر به زیر می‌انداخت و گوش می‌کرد. فردای همان روز  وقتی زنگ خانه‌‌شان را زدم کسی در را باز نکرد. روز بعد دوباره رفتم و روز بعد هم اما... بالاخره فهمیدم آنها از محل رفته‌اند. با خود گمان کردم حتما آنها در شهادت این نوجوانان نقشی داشتند که فرار را بر قرار ترجیح دادند، شاید... 🌷از شدت کنجکاوی حال خوبی نداشتم و به شدت بی‌قرار بودم. تنها راه چاره را در این دیدم که موضوع را از امام جماعت جوان و خوش‌برخورد مسجد که امین مردم محل بود، جویا شوم. و این بار، این من بودم که شرمسار شدم. اشک خجالت و شرمندگی امانم نمی‌داد، وقتی فهمیدم که او پدر یکی از جوانانی است که در اغتشاشات امسال، تحت تأثیر دروغهای رسانه‌های مجازی بیگانه، در اغتشاشات حضور داشته و باعث سلب آسایش مردم محل گشته. اما وقتی شرمنده‌تر شدم که فهمیدم این پدر، فرزندِ خطاکارِ خود را به مجریان قانون تحویل داده و از زمانی که تصویر این شهدای مظلوم بر دیوار محله آذین بسته، او شرمسار از اعمال غافلانه‌ی فرزندش و شرمسارتر بابت کوتاهی خود در هدایت پاره‌ی تنش، خود را نیز مقصر دانسته و از این شهر به روستای پدری نقل مکان کرده، تا از کوتاهی‌ها وغفلتهایش توبه کند. امام جماعت دانا و جوان به او گفته بود برای کسب آرامش اندکی با خود خلوت کند، تا زودتر به آغوش اهالی محله برگردد. چون این پدر به خاطر تجربه ای که پشت سر گذاشته، قطعا می‌تواند هادی و راهنمای بزرگی برای پدر، مادرها و جوانان و نوجوانان محل باشد. در همان حال خدا را از صمیم قلب شکر کردم که اهالی محله‌ی ما از نعمت حضور این روحانی بصیر بهره‌مند است. ✍ آمنه عسکری‌منفرد @enqelabi_nevesht کانال نوشته‌های انقلابی
📝 در ادامه مطلب... 🌷حالا یک ماه از آن روزهای پر التهاب می‌گذرد، من در این اندیشه‌ام؛ آیا اگر من به جای آن پدر بودم فرزند خطاکارم را تحویل قانون می‌دادم؟ به راستی آیا امثال من که بدون آگاهی از نقشه‌ی دشمن و خطرات فضای مجازی بیگانه در این محیط، با استفاده از فیلترشکنهای متعدد، همچنان در فضای اینستاگرام در حال ادامه دادن فعالیت کسب و کار خود هستیم، یا بدون گذراندن آموزشهای لازم برای فعالیت جهادی، همچنان پیامهای مذهبی را منتشر می‌کنیم، کمتر از فریب‌خوردگانِ خطاکار در این همه آشوب و ناآرامی و اغتشاش، سهیم هستیم؟ خدایا پناه بر تو از شر نفس فریبنده و خطاکار. هنوز صدای امام جماعت مسجد در گوشم هست که از قول رهبر انقلاب می‌گفت:«فضای مجازی بیگانه، زمین دشمن است و هدایت آن در دست دشمن. در زمین دشمن بِبَریم یا ببازیم، در هر دو صورت بازنده‌ایم.»(بیانات رهبر انقلاب، ۸۷/۸/۸ ). اگر کسی با ندای امام و رهبرش بیدار نشود، با لگد دشمن بیدار می‌شود. آری! این‌بار توبه و اِنابه زمانی مقبول خواهد شد که ابتدا روح و سپس جان را از غیرِ حق پاکیزه کرده، قیام کنم و قدمهای بزرگی برای‌ آگاهی مردم کشورم بردارم، تا آمرزیده شوم. به قول امام جماعت محله، این کار مصداق حقیقی تولی و تبری است. ✍ آمنه عسکری منفرد @enqelabi_nevesht کانال نوشته‌های انقلابی
هدایت شده از اسماعیل فخریان
تبیین.mp3
4.75M
🎙چه کسانی می‌توانند «تبیین» کنند؟! 🕌 خیمۀ گلستان شهدا - اصفهان @fakhrian_ir
آزادیِ بیان بله، آزادیِ توطئه خیر. امام خمینی(قدس‌سره): «ما آزادی بیان برای گُفتن، برای نوشتن می‌دهیم لکن برای توطئه اجازه‌ نخواهیم داد و توطئه‌های شما را، شما را اگر توطئه کنید دفن خواهیم کرد.» 📚صحیفه نور، جلد ۶، صفحه ١٢١ @enqelabi_nevesht کانال نوشته‌های انقلابی
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم 🔖 عرصه‌ی سیمرغ 📌. می‌گویند از ابتدای خلقتِ بشر این‌گونه بوده و تا ابد چُنین خواهد بود. آنگاه که برای هدایت خلق از ظلمت به نور مبعوث می‌شوی، ردایِ «صبر» بر قامتت می‌کنند؛ چرا که زمانه‌ی بدکردار، معاندان و بدخواهان را بر سر راه هدایت امت چون سنگ‌ریزه‌هایی رها کرده است. آنها که از هیچ اهانتی فروگذار نمی‌کنند؛ گاه به قلمی، گاه قدمی و گاه به کلامی. آنان که وجودشان سراسر نخوت و کینه است، در خلوت و جلوت به دنبال کارشکنی و اهانت بوده و هستند، اگر چه هر بار کمتر از هیچ نصیبشان شده است. 📌. آری، پیامبران در روز اَلَست عهد بسته‌اند با رب خویش، بر صبوری در هدایت خلق و رساندن کشتی هدایت به ساحل نجات، اگر چه گاهی صبر ایوب(علیه‌السلام) هم تابِِ مشکلاتِ پیش‌رو را نداشت و روزی یونس(علیه‌السلام) نفرین کرد امت ناسپاس را، امّا  «محمّد»(صلی‌الله‌علیه) که آمد، گویی پروردگار فصل الخطاب آورد بر «صبرِِ» انبیا. او که روزها و شب‌ها برای امتش طلب مغفرت می‌کرد و بر گمراهیشان می‌گریست تا آیه نازل شد...(فَذَکِّر اِنَّما اَنتَ مُذَکر. لَستَ علیهم بِمُصَیطِر...ای رسول تو خلق را متذکر ساز که وظیفه تو غیر از این نیست. تو توانا ومسلط بر آنها نیستی) (سوره غاشیه، آیه ۲۱ ).«محمّد»(صلی الله علیه) حتی بر جاهلی که شکمبه‌ی گوسفند بر سر مبارکش می‌ریخت مهربان بود و دعاگو، چنانکه وقتی بیمار شد و بر سر قرار نیامد، این‌بار حضرت نور به عیادت ظلمت رفت. 📌. و این نور، چون امانتِ رسالت به مقامِ امامت  واگذار شد، تا علی و اولاد پاکش آن را چون ودیعه‌ای نسل به نسل منتقل کنند، تا برسد خدمت «حضرت ماه». اینک امّا حضرت ماه، پشت ابرهای غیبت است و این امانت بر دوش نایبان بر حق امام نهاده شده. امروز گویی این «صبر و بصیرتِ» زینب(سلام الله علیها) است که در وجود نائب المهدی درخشیدن گرفته تا کور شود هر آنکه نتواند دید. 📌. در روزگاری که ابرهه‌ی دوران با سپاهیان پیل قصد جسارت به «حریمِ حَرم» کرد و به اراده‌ی الهی با هوشیاری لشکر ابابیل ناکام ماند، چگونه ممکن است نیش آلوده‌ی مگسی کارگر افتد؟ که او بر حقارت خود آگاه است اما اینک افسارِ خود به دست خون‌آشام داده. او که اکنون ارتزاقش از منبع ناپاکی است، به خیال خام خود این‌گونه عرض اندام می‌کند تا رشته‌ی حیاتش پاره نگردد، اما خود آگاه است که محکوم است به عدم. آری تا نور هست، ظلمت، حیات ندارد. این است رسم تاریخ! 🇮🇷ای مگس عرصه‌ی سیمرغ نه جولانگه توست عِرض خود می‌بری و زحمت ما می‌داری ✍ آمنه عسکری‌منفرد @enqelabi_nevesht کانال نوشته‌های انقلابی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️امروز جمهوری اسلامی، مرکز اسلام و تشیع است. امروز قرارگاه حسین‌بن‌علی (علیه‌السلام) ایران است. ┅─═ 🇮🇷 ═─┅ کانال سه‌شنبه‌های امید و پیشرفت🔻 https://eitaa.com/omid_pishraft
📎 به بهانه پنجاه و هشتمین سالگرد انتشار نشریه «انتقام»، دفتر پژوهش‌های مؤسسه کیهان منتشر کرد. 🔖 نشریه‌ای که هویّت سردبیرش ۳۵ سال پنهان ماند. دفتر پژوهش‌های مؤسسه کیهان در دوران سیاه و خفقان بار پس از تبعید امام‌خمینی که بسیاری از مبارزان و انقلابیون پیرو امام در تبعید و زندان به سر می‌بردند و در شرایطی که کوچک‌ترین سخن از رهبر تبعیدی نهضت، حبس و ضرب و جرح به همراه داشت، روز یکشنبه ۲۹ آذرماه ۱۳۴۳ یعنی حدود یک ماه و نیم پس از تبعید حضرت امام که مصادف با سالگرد میلاد حضرت ولی‌عصر(عجل‌الله‌تعالی فرجه‌الشریف) بود، نشریه‌ای مخفی در میان دوستداران نهضت و انقلاب پخش گردید که عنوان «انتقام» را بر خود داشت. نشریه‌ای که از همان شماره نخست، نشان می‌داد مواجهه‌ای قاطع و انقلابی با دیکتاتوری وابسته شاه و اربابان آمریکایی‌اش دارد. این در حالی بود که نشریه دیگری از حوزه علمیه قم با نام «بعثت» با شیوه و روش آرام و معتدل، از حدود یک سال قبل یعنی ۲۳ آذرماه ۱۳۴۲ توسط برخی از روحانیون مبارز مانند دکتر باهنر، آقای ‌هاشمی رفسنجانی و علی حجتی کرمانی و... چاپ و منتشر می‌گردید. اما در بالای صفحه اول نشریه «انتقام»، بخشی از آیه ۲۲ سوره سجده، «إِنَّا مِنَ الْمُجْرِمِينَ مُنْتَقِمُونَ» (ما از جنایتکاران جدا انتقام می‌گیریم) نقش بسته و در گوشه سمت چپ آن نوشته شده بود: «...‌ای توده‌های رنج‌دیده و استعمار زده، روشنفکران، دانشجویان، آزادیخواهان، کارگران، دهقانان، رنجبران.... گمشده خود را تنها در پرتو تعالیم نورانی اسلام بجویید و به منظور برقراری حکومت اسلامی آزاد، همه با هم در راه یک جهاد مقدس و خستگی‌ناپذیر علیه استعمار و استبداد متحد شویم...»(۱) 📌. سرمقاله نشریه با عنوان «آغاز انتقام» به ضرورت چاپ و انتشارچنین نشریه و اهداف آن پرداخته بود که در بخشی از آن چنین آمده بود: «... هدف ما، روشن کردن افکار تخدیر شده- بیدار نمودن عواطف مذهبی خفته – زنده کردن احساسات سرکوب شده – بیان احکام سیاسی و دفاعی اسلام –تحکیم پیوندهای مبارزین– تقویت همبستگی توده‌های مجاهد و رزمنده – ایجاد وحدت کامل میان نیروهای ملی و مذهبی و بسیج همگانی با سلاح ایدئولوژیک ایمان در یک جهاد پیگیر و خستگی‌ناپذیر علیه استعمار و استبداد به سوی یک هدف مقدس یعنی استقلال و حاکمیت ملت شریف ایران در سایه تعالیم حیات‌بخش اسلام است...»(۲) 📌. بقیه مطالب نشریه به مقالاتی از جمله تبیین مبانی و مفاهیم انتظار حضرت صاحب الزمان در مبارزه علیه طاغوت و استعمار و همچنین تحلیل برخی از مسائل سیاسی روز مانند روشنگری درباره کابینه وابسته حسنعلی منصور و لایحه خفت بار کاپیتولاسیون‌، مطلب کنایه‌آمیز و افشاگرانه‌ای درباره فریبکاری‌های رژیم شاه به نام «فرهنگ اصطلاحات انقلاب سفید» و مقاله مفصلی براساس آیات قرآن مجید و روایات که مردم را به پایداری و مقاومت در مبارزه با شاه و آمریکا در زمان تبعید رهبری نهضت فرامی خواند که در بخشی از آن مطلب نوشته بود: «... خوشبختانه رهبر دینی ما حضرت آیت‌الله‌خمینی مبارزه با دستگاه جبار حاکمه را واجب و تقیه را حرام و سکوت را از گناهان کبیره شمرده‌اند. به علاوه، وجوب دفاع از اساس اسلام یک حکم اجتماعی است...» در بخشی دیگر از مطلب یاد شده که شبهات برخی افراد ظاهرالصلاح نسبت به ادامه مبارزه در غیبت حضرت ولی عصر(عجل‌الله‌تعالی فرجه‌الشریف) را پاسخ می‌داد، ذکر شده بود: «... اعتقاد به پر شدن زمین از ظلم و ستم در آخرالزمان و همچنین پر شدن آن از عدل و داد بعد از ظهور امام دوازدهم(عجل‌الله‌تعالی فرجه‌الشریف) هیچ‌گاه وظیفه شرعی را تغییر نمی‌دهد و این که بعضی از کوته نظران می‌گویند در فکر اصلاح نباشید که ظهور حضرت به تاخیر می‌افتد، یک منطق احمقانه‌ای است که مورد سوءاستفاده استعمارگران واقع شده و خدا می‌داند که ترویج‌کنندگان این منطق‌های غلط استعماری چه خیانت عظیمی را مرتکب می‌شوند و چه ضربت بزرگی بر پیکر اسلام و مسلمین وارد می‌کنند....»(۳)
📌. در شماره‌های بعدی نشریه «انتقام» که تقریبا هر ماه انتشار می‌یافت مطالبی مانند «نظری به نهضت روحانیت»، ادامه «تبیین ایدئولوژی اسلامی» برای هدایت و اعتلای مبارزات ضد استبدادی و ضد استعماری، سالگرد فاجعه خونین فیضیه، ترور منصور و انعکاس آن در ایران و جهان، عید غدیر روز پایه‌گذاری خلافت اسلامی، در دنیای اسلام چه می‌گذرد، پانزدهم خرداد روز تجلی روح مذهب، درسی از جنگ هند و پاکستان، گزارش کایلر بانک برای سمینار مشکلات معاصر ایران در دانشگاه‌ هاروارد ۱۷ آوریل ۱۹۶۵ و حتی چاپ اشعار انقلابی از جمله بخش‌های متنوع و گوناگون نشریه «انتقام» بود. یکی از اشعار یاد شده که در آن زمان به دلیل مخفی کاری بدون نام شاعر چاپ شد ولی سراینده‌اش، شاعر انقلاب، حجت‌الاسلام محمدحسین بهجتی‌یزدی(شفق) بود، «خون‌های جوشان» نام داشت که با هنرمندی شرایط سیاه جامعه پس از تبعید امام را توصیف می‌کرد. در بخشی از آن آمده بود: « ...راستی این بر و این بوم سیه ایران است؟... پس چرا ویران است؟... این همان کشور آباد کهنسال بُوَد؟... این عدالت نَبُوَد؟...کاین همه مردم بی‌اسلحه را در یک روز... به مسلسل بندند... این تمدن نَبُوَد!...که هزاران نفر از دست ستم بی‌تقصیر... همه در خون غلطند... افق امروز ملال‌انگیز است... می‌خراشد رخ و خون می‌ریزد... در غم پانزده خرداد است... تا ابد ننگ از این حادثه برمی خیزد...نرود هیچ ز یاد...(۴) 📌. نشریه «انتقام» با انتشار ۸ شماره ماهانه و تا ۵ مهرماه ۱۳۴۴ به کار خود ادامه داد و تاثیر به‌سزایی در تداوم مبارزه انقلابیون پیرو امام خمینی و زنده نگاه داشتن راه و یاد امام در تبعید و همچنین افشای جنایات رژیم شاه داشت. اما طی همه آن سال‌ها، نقش بنیادین یکی از روحانیون و علمای انقلابی پیرو امام در انتشار نشریه فوق پنهان ماند به‌طوری که نه تنها ساواک بلکه حتی مبارزانی همچون سید‌هادی خسروشاهی، علی حجتی کرمانی و اسدالله بادامچیان و... که در چاپ و توزیع نشریه فوق فعالیت داشتند هم از نقش محوری آن عالم جلیل‌القدر در تهیه و چاپ «انتقام» بی‌اطلاع ماندند و بعضا ایشان را در حدی می‌دیدند که حداکثر همکاری مختصری دارد! شگفت آن‌که پس از پیروزی انقلاب نیز تا سال‌ها، از نقش آن روحانی فرهیخته و انقلابی مطلع نشدند. چنان که مرحوم سید‌هادی خسروشاهی در کتابی که به سال ۱۳۶۸ درباره نشریه «بعثت» انتشار داد هم هنوز از نقش منحصر به فرد آن روحانی با تقوای انقلاب در انتشار «انتقام» مطلع نبود. اسدالله بادامچیان در کتاب «هیئت‌های موتلفه اسلامی»، اگرچه نشانه‌هایی از آن استاد حوزه بیان داشته ولی توزیع نشریه «انتقام» را به هیئت‌های موتلفه نسبت داده است. ایشان نوشته است: «... توسط یکی از برادران به نام آقای الهی با آقای شیخ محمدتقی مصباح‌یزدی آشنا شدم و به وسیله ایشان هربار مقادیر زیادی نشریه دریافت و توزیع می‌نمودم. این نشریه خیلی طرفدار داشت ولی به علت مشکلات چاپ، ما در مقابل ۲۰ تقاضا به افراد ۲ عدد می‌دادیم تا به ترتیب خوانده به یکدیگر بدهند در مورد چاپ و تکثیر، کاغذ آن را باوجود جو شدید خفقان تهیه می‌کردیم و برادر عزیز آقای مصباح شب‌های جمعه از قم به منزلشان در تهران می‌آمد و مطالب تهیه شده را با کمک برادران دیگر ماشین‌نویسی کرده و با دستگاه تکثیر که در زیرزمین خانه داشت، تکثیر می‌کرد. بعد دسته‌بندی کرده و دوخت می‌زد و مقداری را برای قم و پخش توسط طلاب می‌برد و مقداری هم برای دانشگاه و مقداری هم برای بازار و کسبه می‌گذاشت...»(۵) 📌. بادامچیان ادامه داده است: «نشریه انتقام پس از اعدام منصور چند ماهی منتشر گردید و با اینکه چند بار مورد تعقیب قرار گرفتیم و حتی یک بار با حدود ۵۰ عدد آن دستگیر شدیم ولی باز نشریه منتشر گردید تا دچار مشکلات زیادی در مورد تهیه کاغذ شدیم و آقای مصباح هم فراری شد و دیگر چاپ نشد..»(۶) 📌. اما مرحوم سید‌هادی خسرو شاهی واقعیت را پس از تحقیقات و بررسی‌های مختلف در مقدمه کتابی که درباره نشریه «انتقام» که در سال ۱۳۷۹ به چاپ رساند، شرح داد که چگونه با مرحوم مصباح یزدی تماس گرفته و از ایشان درباره چگونگی انتشار نشریه و چاپ کتابی درباره آن و همچنین افشای نام همکارانشان در آن نشریه سؤال نمود. خسروشاهی نتایج آن مکالمه را چنین شرح داد: «... آقای مصباح در پاسخ تلفنی چنین گفتند: جنابعالی مجاز هستید که مجموعه شماره‌های انتقام را یک‌جا منتشر ‌سازید. بالاخره نشریه به تاریخ انقلاب مربوط است و انحصاری من نیست. اما در مورد همکاران باید عرض کنم که در آماده‌‌سازی این نشریه از نوشتن مقالات تا تهیه مقدمات و تکثیر و حتی سیم زنی و بسته‌بندی، تنها بودم و همکار رسمی در این رابطه نداشتم و به همین دلیل نشریه انتقام ارگان هیچ سازمان و تشکیلاتی نبود بلکه در واقع نشریه حوزه علمیه قم بود و البته برخی از دوستان در توزیع آن شرکت داشتند که اجرهم علی‌الله...»(۷)
📌. در سال ۱۳۷۹ مرحوم خسروشاهی در ادامه انتشار اسناد تاریخ انقلاب اسلامی، با اجازه‌ای که از مرحوم آیت‌الله مصباح یزدی دریافت داشته بود، به چاپ همه شماره‌های نشریه «انتقام» در یک کتاب اقدام کرد.(۸) 📌. مرحوم خسرو شاهی درباره این که حتی به عنوان یک مورخ و مبارز دوران نهضت و همکار مرحوم مصباح در نشریه «انتقام» اما پس از ۳۵ سال متوجه نقش اصلی ایشان در آن نشریه شد، نوشت: «... روش استاد مصباح از همان دوران، مخفی‌کاری و رازداری و عدم تظاهر بود، به‌ویژه که ایشان در هیچ زمینه‌ای (زمینه‌های علمی، فلسفی، سیاسی و...) مایل نبود که خودی نشان بدهد و همواره طبق معتقدات و باورهای خود به کار مبارزه ادامه می‌داد...»(۹) 📌. متاسفانه پس از پیروزی انقلاب، عده‌ای با سوءاستفاده از تقوای آیت‌الله مصباح و پرهیز ایشان از خودنمایی و بازگویی مبارزاتش سعی کردند با تحریف تاریخ، ایشان را کنار مانده از مبارزه نشان دهند، در حالی که آنچه آمد، تنها بخش بسیار کوچکی از مجموعه فعالیت‌های و مبارزات مرحوم آیت‌الله محمدتقی مصباح یزدی بود. 🔻 متن منتشر شده را در پیوند پایگاه خبریِ روزنامه کیهان می‌توانید ملاحظه بفرمایید. https://kayhan.ir/fa/news/256189 ______________ ۱. انتقام – شماره اول- یکشنبه ۱۵ شعبان ۱۳۸۴- ۲۹ آذر ۱۳۴۳- ۲۰ دسامبر ۱۹۶۴ ۲. همان ۳. همان ۴. نشریه انتقام – شماره ششم- شنبه پنجم صفر ۱۴۸۵ هجری قمری- پانزدهم خرداد ۱۳۴۴ هجری شمسی ۵. هیئت‌های موتلفه اسلامی – اسدالله بادامچیان- علی نباتی – تهران – تیرماه ۱۳۶۲- انتشارات اوج – صفحه‌های ۲ تا ۴ ۶. همان ۷. انتقام‌، نشریه داخلی حوزه علمیه قم در سال‌های ۱۳۴۳-۱۳۴۴ - مجموعه اسناد انقلاب اسلامی ایران (۲)- محمدتقی مصباح – به کوشش سید‌هادی خسرو شاهی- نشر کلبه شروق– تهران – چاپ اول – ۱۳۷۹ صفحات ۴ تا ۸ ۸. همان- صفحات ۱ تا ۷ ۹. همان ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @enqelabi_nevesht 📌 کانال نوشته‌های انقلابی
🔖 رمز پیروزی، استحکام درونی 📌. در زندگی باید همیشه حواسمان به خودی‌ها و غیر خودی‌ها باشد، باید متوجه طراحی حملات دشمن باشیم، باید حواسمان به نوع آرایش‌ خودی‌ها در مقابل دشمن باشد؛ درواقع باید نقشه دشمن را بدانیم و متناسب با آن رفتار و حرکاتمان را طرح‌ریزی کنیم. اگر چنانچه دشمن را نبینیم و از حضور دشمن غفلت کنیم شکست خواهیم خورد، اگر خودی‌ها را غیرخودی ببینیم و یا اتحاد و همبستگی در بین خودی‌ها نباشد و در مقابل دشمن سست و بی‌اراده ظاهر شویم، نیز شکست خواهیم خورد. شکست همیشه دلیل بر قدرت جبهه مقابل نیست؛ بلکه گاهی به دلیل غفلت از توانمندی خود و غفلت از قدرت جمع، همدلی و همبستگی در بین خودی‌ها ناشی می‌شود. 📌. در این روزها حواسمان به توطئه‌های دشمن و توانمندی‌های ایران، بیشتر باشد تا بتوانیم نقشه‌های دشمن را نقش برآب کنیم. توانمندی‌هایی که فقط در طی این سه ماه اخیر ایران به آن‌ها دست یافته است عبارتند از: دستیابی دانشمندان ایرانی به روشی جدید برای درمان سرطان خون، بومی‌سازی یک دستگاه کلیدی برای چاه‌های نفت و گاز، افتتاح خط آهن شمال به جنوب در بلوچستان، افتتاح اولین پالایشگاه فراسرزمینیِ ایران، بهره‌برداری از شش نیروگاه برق جدید، رونمایی از یکی از بزرگترین تلسکوپ‌های جهان در ایران، رونمایی از موشک هایپرسونیک ساخت ایران، رونمایی از یک موشک ماهواره‌بر و... 📌. حواسمان باشد که «امید، مهم‌ترین ابزار پیشرفت است و دشمن روی آن متمرکز شده است؛ دشمن از تمام توان استفاده می‌کند برای القای ناامیدی و القای بن‌بست. ‌جوانی که با مسائل دنیا آشنا نیست، گاهی می‌بینید تحت تأثیر قرار می‌گیرد، او هم مأیوس می‌شود؛ وقتی مأیوس شد، کار نمی‌کند. پیشرفت احتیاج دارد به امید. دشمن روی امیدِ ملّتِ ایران متمرکز است. دشمن با امکانات گسترده‌، رسانه‌ها، ماهواره‌ها، فضای مجازی، تلویزیون‌های مزدور، به میدان آمده است برای اینکه این امید را در مردم بکُشد.» (۲۸ آبان ۱۴۰۱، بیانات در دیدار مردم اصفهان) امیدمان را از دست ندهیم و از توطئه دشمن غافل نشویم. ✍ سیده فائزه جعفری @enqelabi_nevesht کانال نوشته‌های انقلابی