eitaa logo
زندگی برای ❞ علوم انسانی ❝
1.8هزار دنبال‌کننده
867 عکس
210 ویدیو
11 فایل
❞ فلسفه، علوم اجتماعی، شعر ❝ « یک نیمه من شعور افلاطون است یک نیمه دیگرم دل مجنون است » • گروه #شعر و هنر چامه : https://eitaa.com/joinchat/1530200446C77195466fb 👥 ارتباط: @taha_mojahed تبادل نداریم🙏
مشاهده در ایتا
دانلود
• کاش صدا و سیما یک افکار سنجی در مدل دفاع و تبیینش از مسئله فلسطین میگذاشت تا ببینیم این برنامه هایی که داره صبح تا شب میگذاره برای دفاع از فلسطین باعث میشه واقعا مردم گره های ذهنیشون برطرف بشه یا همون چند درصد باقی مونده هم دیگه سمت صدا و سیما نمیرن؟
- هشتاد درصد اینایی که به اسم تحلیل گر تلویزیون میارن منتظرن رهبری چند وقت یه بار یه کلیدواژه یا تحلیل جدیدی بگه بعد اینا بیان اونقدر اونو بد و مبتذل تکرار کنند که آدم به برداشت خودش از حرفای آقا هم شک کنه!
12.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 شریعت و عقلانیت ۱: گستره فقه 🔶 مناظره عبدالکریم سروش و ابوالقاسم علیدوست - قسمت اول 🔻عبدالکریم سروش: فقه ما بریده از اخلاق است. قرن‌ها به‌صرف وجود روایت، فتوا می‌دادند و گمان می‌کردند عدالت در آن گنجانده شده، اما دیگر نمی‌توان به انسان مدرن گفت که اسلام خوب است، چون احکام رهن و اجاره‌اش از قوانین آمریکا برتر است. بنابراین چرا باید به‌دنبال گسترش دادن چنین فقهی بود؟ گستره شریعت نه از راه مراجعه به دین، بلکه براساس انتظار انسان از دین مشخص می‌شود. 🔻ابوالقاسم علیدوست: اگر گمان شود که مطلبی از دین با اخلاق ناسازگار است، یا آن گزاره اخلاقی نیست و یا دین درباره آن چنین حکمی نداده است. منظور از بسط و گسترش فقه، شیمی اسلامی و... نیست. احکام رهن و اجاره نیز لزوما برای دعوت به اسلام نوشته نشده‌اند. در کنار انتظار انسان از دین، انتظار خالق از مخلوق نیز مهم است. انتظار مسلمانان از دین را آیات و روایاتی که بیانگر اهداف دین هستند، مشخص می‌کنند. 🎞 فیلم این گفتگو در یوتوب آزاد: https://youtu.be/WOY5S41gg0s 🎞 فیلم این گفتگو در پلتفرم آزاد: https://azad.im/table/140 عضویت در کانال زندگی برای علوم انسانی: https://eitaa.com/ensani_islami
«لدينا صبرٌ واحد وكل مافي هذه الحياة يريد أن يختبره...!» «یک صبر برایمان مانده و همهٔ دنیا می‌خواهد آن را امتحان کند...!»
1_2122229431.mp3
736K
دکتر چاوشی : ما خودمان هم متافیزیک داریم و از این طریق ما هیچوقت شرقی نیستیم و تفکرمان هم غربی است، من و شما شرقی نیستیم که بگوییم فلسفه اسلامی شرق است و هرجا مقوله و مفهوم باشد و اندیشه در قالب مقوله و مفهوم شکل بگیرد غرب است. پ.ن؛ مسئله ای که در فلسفه اسلامی هنوز تمایز آن با فلسفه غرب خیلی روشن نشده است تفاوت جایگاه مقوله در هریک از این دو نظام است، اساسا معنی مقوله در فلسفه صدرایی به خصوص با خوانش علامه طباطبایی به معنی دسته بندی ذهنی در مقابل خارج نیست که ملاک فهم و معرفت بر اساس مقوله بندی ذهنی ای شکل بگیرد که این ذهن در مقابل خارج است. بلکه وجود یا واقعیت این دوگان را از میان برداشته و در جایگاه وجودی معنی دیگری بر نظام مقولات میبخشد که با آنچه در فلسفه ارسطو یا غرب از مقوله برداشت میشود کاملا متفاوت است. https://eitaa.com/ensani_islami
• الان که بحث های علوم انسانی اسلامی توی وضعیت بی رونق آموزشی حوزه کمی طرفدار پیدا کرده خیلی ها تابلوی همون کار سنتی قبلی خودشون رو برداشتن به جاش اسلامی سازی علوم انسانی گذاشتن، یک عنوان جذاب بی ربط به محتوا بعضا در تضاد با عنوان که داره با این رویکرد به اصل این نهضت ضربه هم میزنه. یک بازار گرمی ضد علم !!!
فلسفه های مضاف اسلامی سازی علوم انسانی نیست فلسفه های مضاف اسلامی سازی علوم انسانی نیست فلسفه های مضاف اسلامی سازی علوم انسانی نیست
• یک نکته مهمی که تکرار انتخاب ترامپ داشته این بود که دور اول که ترامپ انتخاب شد خیلی از به اصطلاح تحلیل گران رای آوردن چنین آدمی رو توی جامعه آمریکا به حساب یک اتفاق استثنائی میگذاشتن و معتقد بودند این ترامپ نماینده فکری جامعه آمریکا نیست، کما اینکه همین ها مستقیم و غیر مستقیم نتانیاهویی که چندین سال هست نخست وزیر و عالی ترین سمت اجرایی اسرائیل داره رو هم بعضا استثنا نشون میدن میگن این نماینده فکری اسرائیل نیست! تکرار انتخاب ترامپ نشون داد که واقعاً شخصیت اون چکیده فکری و فضائل مردم آمریکا هست و این صرفا یک استثناء نیست.
📌 علامه ناشناخته فکر، یادداشی به مناسبت رحلت علامه طباطبایی رحمه الله علیه هرساله این ایام به دلیل مصادف شدن با رحلت فیلسوف نامدار فلسفه اسلامی، علامه طباطبایی، فرصت گرامیداشت و تجلیل از شخصیت با عظمت اوست. در واقع با برگزاری همایش‌های مختلف، نام و یاد این فیلسوف جلیل‌القدر را ارج می‌نهند و از فضائل و ویژگی‌های شخصیتی او، که در کمتر کسی از علمای هم‌عصرش دیده می‌شود، سخن می‌گویند. این‌جانب، با آنکه هیچ ادعایی در شناخت فلسفه علامه طباطبایی نداشته و ندارم، وقتی به محتوای بزرگداشت‌های این‌چنینی نگاه می‌کنم، احساس می‌کنم عظمت شخصیتی ایشان موجب شده عمق علمی و نظری علامه به حاشیه برود و کمتر جدی گرفته شود. در حال حاضر، در سنت فلسفه اسلامی حوزه علمیه قم، علامه طباطبایی غالباً نه به عنوان یک فیلسوف نظام‌ساز که دارای نظام فکری جدا از صدرا بوده، بلکه به‌عنوان یک طریقیت برای فلسفه صدرا و محشی‌ای از حکمت متعالیه مورد بررسی قرار می‌گیرد. ویژگی‌های اخلاقی و عرفانی علامه، بدون شک یکی از قله‌های برجسته تاریخ ماست که بعد از او کمتر کسی را چنین سراغ داریم. اما باید گفت که از حیث عرفانی و اخلاقی نمی‌توان علامه را به عنوان شخصیتی منحصر به فرد تلقی کرد که در عصر او یا پیش از او انسان‌های متعالی‌ای وجود نداشتند که از جهت سولک عملی به مانند او بوده باشند؛ بلکه آنچه علامه را با دیگران متمایز کرده، افق فکری و نظام فلسفی تازه و بدیعی است که پایه‌گذاری کرده است. فکر علامه نه به عنوان فکری حاشیه‌ای در کنار صدرا، بلکه به عنوان یک هندسه فکری نو و متفاوت است که حتی بازخوانی نظام فلسفی صدرا در هندسه او است که به نظامی متقن بدل شده است. متاسفانه باید گفت این ویژگی نظام‌ساز بودن علامه در حوزه فکری و ابتکارات روشی او، حتی توسط شاگردان درجه اول او نیز جدی نگرفته شده است. علامه به ما یاد داد که باید قرآن را با قرآن فهمید و این روش فکری، کلیدی اساسی در فهم سنت فلسفی خود او است. به عبارتی، علامه را باید با علامه فهمید. هرچند هر فیلسوفی بنا به سنت گذشته‌اش سخن می‌گوید و نمی‌توان عمق معرفتی و حرف‌های او را بدون اتکا به مباحث پیش از او شناخت و این خاصیت ذاتی روند رشد یک علم است، اما این به معنی آن نیست که علامه را با قرائت فلسفی فلاسفه ماقبل او تفسیر کنیم؛ این عقب‌گردی در فلسفه بعد از علامه است. به‌طور کلی، جریان فکری علامه طباطبایی هنوز به عنوان تفکری رو به جلو در نسبت با جریان فکری صدرا در قم تحقق نیافته و بیشتر بزرگوارانی که برای او همایش‌ها و نشست‌ها برگزار می‌کنند، علامه را صرفاً دری از ابواب صدرا دیده و محوریت درس فلسفی خود را بر اساس صدرا، حاجی و غیره ادامه می‌دهند. اکثر محتوای نشست‌ها به تبیین ویژگی‌های شخصیتی علامه اکتفا می‌کند. اما این سوالات باقی است: علامه دقیقاً چه می‌خواست بگوید؟ چرا او نظام‌ساز است؟ ویژگی اصلی فکر علامه برای پایه‌گذاری علوم اجتماعی چیست؟ و ده ها سوال دیگر که به دلیل سرسری گرفتن متن و فکر علامه بی‌پاسخ مانده است. متون نوشتاری علامه، که نود درصد آن به قلم خود اوست، غالباً با قرائت شاگردان بزرگوار علامه فهمیده می‌شود که یا اساساً اختلاف مبنایی با ایشان دارند یا به استانه درک علامه آن‌طور که باید نرسیده‌اند و این نوع نگاه به فلسفه ایشان، که همواره نگاه از پنجره دیگران است، متن اصلی فکر او را به حاشیه می‌برد و علامه را از دیدگاه دیگران تفسیر می‌کند. آری، علامه مظلوم است و این مظلومیت او نه به‌دلیل جدی نگرفتن بزرگی شخصیت او، بلکه به‌دلیل جدی نگرفتن بزرگی فکر اوست. زندگی برای علوم انسانی https://eitaa.com/ensani_islami
• حدیث میگوید: (فلما نفض یده من تراب القبر هاج به الحزن) وقتی که علی خاک ها را بر روی قبر شهید عزیزش [فاطمه زهرا]، شهید هیجده ساله اش، همرزم و همفکر و همکار و شریک زندگی اش ریخت به تعبیری گویا غم های عالم به دل علی بن ابی طالب هجوم آوردند، علی غمگین شد. علی به خاطر از دست دادن یک رفیق راه است، علی همرزمی و همگامی از فاطمه نزدیکتر ندارد و او را از دست داده است این حرف های دیگر که برگردم جواب یتیم هایت را چه بدهم اینها است. ، ۵۹/۰۱/۱۰ https://eitaa.com/ensani_islami
📚 آقای سید علی قاضی حافظ مثنوی بود - توصیه با نقل حکایتی به خواندن مثنوی مولانا • در خصوص خواندن کتاب مثنوی از ایشان سؤال شد، فرمودند: مرحوم آقای حاج سید علی آقا قاضی نقل می فرمودند که پدرم به من توصیه نمود در عین حال که درس میخوانی روزی یک ساعت هم در حجره تجارتی حاج امامقلی تاجر بنشین و از حرفهای او استفاده کن. روزی حاج امامقلی برای من نقل نمود که من در عالم خلسه دیدم در کوهی مرتفع هستم که شیطان نیز در آنجا بود به او گفتم هشتاد سال از عمر من میگذرد، دست از من بردار. شیطان گفت: من در خلقتم با بشر دشمن هستم، هر موقع فرصت بیابم او را به قعر این کوه می اندازم در ضمن صحبت هایی که حاج امامقلی مینمود به من گفت: موقعی که در قره باغ روسیه بودم و آنجا زندگانی میکردم عاشق دختری شدم و خیلی ناراحت بودم. روزی در کوچه قره باغ میگذشتم درویشی به من رسید و گفت: راه این نیست که تو میروی در من تغییر حالی پیدا شد. تمام اموالم را به مبلغ ۲۵ ریال فروختم و عازم مکه شدم یک سال در مکه ماندم و در آنجا متوسل شدم ولی تأثیری در حال من نکرد. به عتبات عالیات رفتم متوسل شدم اثری نکرد. بالاخره آمدم [ ایران و رفتم مشهد. آنجا در حرم حضرت رضا متوسل شدم، ضریح را گرفتم و رها نکردم. ناگهان صدایی از ضریح به گوشم خورد و گفت: برو به قزوین نزد سید قریش و او تو را راهنمایی کند. و بعد صدای دیگری بلند شد و گفت: «بعد برو نزد عبدالله تو را راهنمایی می کند.» ناچار من آمدم ،قزوین تحقیق و پرس وجو کردم معلوم شد سید قریش از علمای معروف شهر است. رفتم در منزلش و دیدم محل رفت و آمد زیادی است. بیرونی مفصل و خیلی بزرگی دارد، تعجب کردم کسی که دارای معنویت باشند با این وضع چه تناسبی دارد؟ بعد از مدتی دیدم خود آقا سید قریش آمد و مردم رفت و آمد میکردند و این وضع قریب به دو ساعت به طول انجامید هم خسته شدم و هم این وضع مرا نگران کرده بود. بلند شدم بروم که سید قریش اشاره کرد بنشین. این تذکر روزنه امیدی در من به وجود آورد. باز مدتی معطل شدم. جمعیت رفت و آمد می نمود. خواستم بلند شوم که باز گفت بنشین، نشستم تا جمعیت رفت و سید به من گفت بیا دنبال او راه افتادم. از چند اتاق تو در تو گذشتم تا در اتاق مخصوصی رسیدیم. او نشست و به من اشاره کرد بنشین و من هم نشستم دستوراتی داد و من شش ماه در آنجا بودم. توصیه کرد که : کتاب مثنوی بخوان و من خواندم • از علامه سؤال شد که آیا آقای قاضی خودشان مثنوی می خواندند؟ اظهار فرمودند ایشان تقریبا حافظ مثنوی بود. - کتاب دست نوشته ها؛ ص ۲۷۳ ------ زندگی برای علوم انسانی https://eitaa.com/ensani_islami