eitaa logo
اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه
719 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
671 ویدیو
13 فایل
🌼 به نام او که خردمندان به وجودش یقین دارند 👤توضیح خاص در نوع فعالیت این کانال: eitaa.com/esbatekhodavand/8393 📚کتب، 📽 فیلم و تولیدات این کانال: eitaa.com/esbatekhodavand/5212 🗣 ارتباط و دریافت کتاب نگارنده (اثبات خدا): esbatekhodavand.blog.ir/post/2 🌺
مشاهده در ایتا
دانلود
👆🏻 من در این نوشتار، افراد مختلفی که برای رفع شک به خدا، به این‌جانب مراجعه نمودند را به صورت گروه‌بندی شده معرفی خواهم نمود و شما کافی است ابتدا مشخص کنید جزو کدام‌یک از این گروه‌ها هستید؛ سپس به راه‌حلی که برای رفع شک و شبهات همان گروه در مورد خدا و دیگر باورها، آمده است با دقت عمل نمایید، راه حلی که کمک می‌کند تا شما نیز در کمترین زمان ممکن از شک خارج شوید. راه‌حل مطرح شده در این نوشتار دو نوع است: الف- راه‌حل فوری: من در این نوشتار -که سعی می‌کنم هرروز حداقل یک قسمت از آن را بارگذاری کنم- استدلال‌های روشن عقلی و علمی که با برخی ناباوران در میان گذاشتم را آورده‌ام؛ ناباورانی که مدعی بودند با تحقیق زیاد آتئیست شده‌اند و برخی نیز اسم خود را کابوس مسلمانان گذاشته بودند. این افراد بعد از خواندن این استدلال‌ها، از تندی به نرمی گرایش پیدا کردند و در مسیر درست قرار گرفتند، درحالی‌که پیش‌ازاین با ادبیات تند و هتاکی شدید سخن می‌گفتند و خیال می‌کردند که نظر ایشان درست است و به همین دلیل من نیز با اینکه همیشه امیدوارم اما انتظار قابل توجهی برای اینکه ایشان برگردند و در مسیر درست قرار بگیرند نداشتم، اما خوشبختانه نتیجه خیلی بیشتر از انتظار من بود. بنابراین کافی است شما نیز با دقت در این دلایل، از فرصت استفاده نمایید و فقط با مطالعه‌ی همین نوشتار چند قسمتی، از شک خارج شوید. ب- راه‌حل اساسی‌تر: اما به هر دلیل ممکن است بخواهید بعد از پایان دادن به شک و ناراحتی‌های که هم‌اکنون از آن رنج می‌برید، وقت بیشتری بگذارید و یقین به وجود خدا را نیز تجربه کنید که لذت رسیدن به این یقین بسیار بیشتر از لذت رهایی از شک است که من در ادامه، این راه‌حل را نیز به شما معرفی خواهم نمود. بنابراین حداقل انتظار من از شما گرامیان -خصوصاً کسانی که اصرار دارند تا پایان همین نوشتار از بلاتکلیفی و شک به خدا خارج شوند- این است که قبل از مطالعه‌ی این نوشتار، به هر طریقی که خودتان بلد هستید (مثلا با کشیدن چند نفس عمیق، بستن چشمان خود، دراز کشیدن، مطالعه‌ این نوشتار بعد از خواب شب که فکرتان آزادتر است؛ همچنین اگر لازم شد مرور چندباره‌ی آن)، سعی کنید ابتدا تصور صحیحی از آنچه می‌خواهم با شما در میان بگذارم پیدا کنید و سپس به راه‌حلی که مطرح خواهم نمود با عزم جزم عمل کنید و خصوصاً از تجربه‌‌ی افرادی که در وضعیتی چه‌بسا سخت‌تر از وضعیت شما بودند و از شک خارج شدند استفاده کنید که در این صورت مطمئن باشید شما نیز مانند آن‌ها، قطعاً به نتیجه‌ی مطلوب خواهید رسید و درهرصورت از مطالعه‌ی این نوشتار دست‌خالی باز نخواهید گشت. (مهم و مجرب) پ.ن: علیرغم این‌که بنایم حذف عبارات تعریف آمیز مخاطبان از این‌جانب است اما با توجه به اینکه ممکن است در این نوبت این حذف در انتقال راه‌حلی که می‌خواهم با شما در میان بگذارم، خلل ایجاد نماید، به‌ناچار در اینجا از این کار صرف‌نظر می‌کنم و درهرحال تردید ندارم این تعاریف شایسته‌ی این‌جانب نیست بلکه این افراد درواقع در حال بیان لطف خداوند به خودشان هستند که من نیز از بابت کمک خداوند مهربان به ایشان و خودم صمیمانه سپاسگزارم. ضمن اینکه برخی مخاطبان محترم که در ادامه نظرشان را خواهید خواند، از اینکه افراد بی‌خدا در محیط زندگی و در میان اقوام ایشان وجود دارند و سعی می‌کنند با تمسخر و ایجاد شک، ایشان را نیز مانند خود گرفتار کنند، اظهار نگرانی می‌کردند و این‌جانب نیز صرفاً برای اینکه بدانند من نیز مشابه همین تجربه را با موفقیت پشت سر گذاشته‌ام، علیرغم میل باطنی لازم دیدم برش‌هایی از زندگی‌ام را نقل کنم که امیدوارم نقل این تجارب، برای مخاطبانی که در وضعیت شبیه به من قرار دارند، موجب دلگرمی و اطمینان بیش‌ازپیش ایشان شود و بدانند در صورت ثبات قدم، به تدریج کار بسیار آسان‌تر خواهد شد و بعد از چندی لذتی را تجربه خواهند کرد که قابل مقایسه با دیگر لذت‌های تکراری و دارای عوارض در این دنیا نیست. در قسمتی بعدی، پرسش و پاسخ با فردی که یکی از خویشاوندان خداناباور وی سبب ایجاد شک در او شده، آشنا خواهید شد. این نوشتار در چند قسمت تنظیم شده است که هرروز حداقل یک قسمت آن، بارگذاری خواهد شد. 📝 نویسنده‌ی کتاب اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه (نام کتاب را جستجو و رایگان دریافت نمایید). ‌
🌤 🕊 🌸 ابتدا کردم به نام کردگار خالق است و رازق و پروردگار مجموعه‌ٔ
(هر روز یک قسمت)

گام چهارم از چهارده گام: آثار شکر، ناشکری و شک و یقین به خدا. ‎‌‏قسمت ۲۱۱
/۵۵۲
این قسمت: ✨هر بخش را به آرامی مطالعه و در آن‌ اندیشه کنید. ‏_______________ 🍃 و هُوَ الَّذي أَنْشَأَ جَنَّاتٍ مَعْرُوشاتٍ وَ غَيْرَ مَعْرُوشاتٍ وَ النَّخْلَ وَ الزَّرْعَ مُخْتَلِفاً أُكُلُهُ وَ الزَّيْتُونَ وَ الرُّمَّانَ مُتَشابِهاً وَ غَيْرَ مُتَشابِهٍ كُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ إِذا أَثْمَرَ وَ آتُوا حَقَّهُ يَوْمَ حَصادِهِ وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُسْرِفينَ اوست كه باغ‌های داربست دار و بدون داربست را ایجاد نمود؛ همچنين نخل و انواع زراعت را، كه از نظر ميوه و طعم با هم متفاوت‌اند و (نيز) درخت زيتون و انار را، كه از جهتى با هم شبيه و از جهتى متفاوت‌اند؛ از ميوه‌ی آن، هنگامی‌که به ثمر می‌نشيند، بخوريد و حقّ آن را به هنگام درو، بپردازيد و اسراف نكنيد، كه بی‌تردید خداوند کسانی را که اسراف می‌کنند دوست ندارد! And He it is Who produces gardens (of vine), trellised and untrellised, and palms and seed-produce of which the fruits are of various sorts, and olives and pomegranates, like and unlike; eat of its fruit when it bears fruit, and pay the due of it on the day of its reaping, and do not act extravagantly; surely He does not love the extravagant. 📗 ﴾QURAN, AL-ANAAM, 141 ➖ القرآن، الأنعَام، ۱۴۱﴿ ‏_________________________ 👤 جرج هربرت بلانت، GEORGE HERBERT BLOUNT، استاد فیزیک عملی: برای حل هر مسئله‌ی فیزیکی ما می‌توانیم یک نمونه و فرضیه پیدا کنیم، پس معلوم می‌شود که حقیقت و نظم همیشه توأم‌اند (و هرگز از هم جدا نمی‌شوند.) (بنابراین اگر فردی) فرض (خود را این قرار دهد که آیا) این نظم (که قابل‌ مشاهده در موجودات است) خودبه‌خود، یا درنتیجه‌ی هرج‌ومرج (و تصادف) به وجود آمده است، (چنین فرضی)، تحقیر و توهینی نسبت به شعور انسانی است. (که نظم قابل مشاهده با حواس ۵ گانه‌ی خود را فرض و پندار می‌گیرد)! بدین ترتیب انسان متفکر، بالاخره به این نتیجه می‌رسد که چه بخواهد یا نخواهد، «خالق» و ناظمی را برای جهان قبول کند. 📘 اثبات وجود خدا، The Evidence of God، ص ۱۴۷، جان کلوور، چاپ سوم. ‎ .نشر آزاد است 🌾 ‎________ ‎ دریافت کتاب قسمت‌های بارگذاری شده + 📽 فیلم معرفی📘 🔝برو قسمت اول
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌ ‌🌺 سلام هر روز #۱۴_ثانیه_با_خدا / #۱۴_ثانية_مع_الله / 📽 قسمت 33: فیلمی سریع شده (تایم لپس یا زمان گریز) از حرکت ابرها تا لحظه‌ی غروب آفتاب 🍃 و مِنْ آياتِهِ أَنْ يُرسِلَ الرِّياحَ مُبَشِّراتٍ وَ لِيُذيقَكُمْ مِنْ رَحْمَتِهِ و از نشانه‌های (عظمت) خدا اين است كه بادها را به‌عنوان بشارت گرانى (برای باران) می‌فرستد تا شما را از رحمتش بچشاند (و سيراب كند). And one of His signs is that He sends forth the winds bearing good news, and that He may make your taste of His mercy. 📗 ﴾QURAN, AR-ROOM, 46 ➖ القرآن، الرُّوم، ۴۶﴿ ✔️ این فیلم یکی از تمرینات کتاب اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه است. شما با انجام این تمرین -یعنی دیدن شکل محدود و هدفمند موجودات- ضمن اطمینان از وجود طراح هوشمند آن‌ها، به برخی صفات ازجمله یگانگی طراح جهان نیز یقین پیدا خواهید نمود. جهت آشنایی با چگونگی انجام این تمرین به کتاب فوق (نام آن را جستجو و رایگان دریافت کنید) یا نشانی زیر مراجعه و تمامی قسمت‌های بارگذاری شده را نیز دریافت نمایید: esbatekhodavand.blogsky.com/1306 📹 کیفیت اصلی این فیلم: aparat.com/v/1rEzs
🌼 به نام او که خردمندان به وجودش یقین دارند. راه حل خروج از شک به خدا در کمترین زمان ممکن. این نوشتار شامل: ۱- مقدمه ۲- پاسخ به شبهات افرادی که دچار شک شده‌اند. ۳- گروه‌بندی افراد فوق (مشخص کنید جزو کدام گروه‌ هستید). ۴- راه حل خروج از شک. جهت رسیدن بهتر به نتیجه، این نوشتار را به ترتیب از مقدمه مطالعه نمایید. این قسمت: بررسی اشتباهی که باعث شد فرد محترم زیر، توسط یکی از فامیل‌های خداناباور خود به شک مبتلا شود + راه حل 🗣 سلام آقا من زندگی بسیار زیبایی داشتم، نماز میخوندم، به خدا ایمان داشتم و روز به روز ایمانم بیشتر می‌شد. عاشق اهل‌بیت بودم؛ و ایمان داشتم خدا کمکم میکنه. تا اینکه با یکی از فامیلام بحث کردم و اون شخص از ریشه زد اعتقاداتمو نابود کرد و منو وارد فازی کرد که وحشتناکه. قبل از اینکه با فامیلمون بحت کنم زیباترین و ناب ترین روزای زندگیم بود. درس میخوندم، نماز میخوندم عاشق اهل‌بیت بودم طوری که وقتی اسم حضرت زهرا میومد گریم می‌گرفت. بعد از چند ماه من با کتاب (اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه) و مطالب شما آشنا شدم و برام بسیار جالب بود چون دقیقا، دقیقا در مورد چیزهایی میگفتین که اون شخص برام شبهه‌ایجاد کرد. من کتاب تون رو خوندم و بسیار حالم بهتر شد و امیدوار شدم ولی متأسفانه یه اشتباهی کردم و دوباره رفتم پیش اون شخص تا شاید با مطالبی که یاد گرفتم با هاش درمیون بزارم. من واقعاً نیاز به کمک دارم و خیلی دارم زجر میکشم روزا گریه میکنم، از زندگی عقب افتادم. من امسال پشت کنکور بودم و ایمان داشتم تلاش کنم موفق میشم و حتی میتونم رتبه برتر شم و خدا تلاشمو نتیجه میده ولی متأسفانه اون گمراهی ها رو درسمم اثر گذاشت و منی که روزی 14 ساعت درس میخوندم و هدفم پزشکی شهید بهشتی بود ساعت مطالعم به صفر رسید چون واقعاً نا امید شدم. نماز نمیخونم دیگه آقا تورو خدا، تورو خدا به من کمک کن، من خیلی حیفم به خدا حس میکنم خیلی با استعدادم ولی ... توروخدا یه راهی بگو سوالامو ازت بپرسم. خواهش می‌کنم، واقعاً حس میکنم فقط شما میتونید کمکم کنید چون به طرز کاملاً باورنکردنی دقیقا از چیزهایی میگفتین که اون شخص میگفت. بازهم خواهش میکنم، شما با اون همه آدم صحبت کردین! یه فرصتی هم به من بدین... نکته: فرد محترم فوق، چندین شبهه که توسط فامیل ایشان برایش پیش آمده بود را مطرح کرد و من جهت اطمینان وی، با استناد به کتاب فوق، و ارسال عکس از کتاب، به وی نشان دادم که به تمامی آن شبهات (در موضوع خدا) در همان کتاب پاسخ روشن و کافی داده شده است. متأسفانه این چندمین بار است که شاهدم برخی افرادی که این کتاب را خوانده‌اند، درست در لحظه‌ای که می‌توانستند مانند دیگر مخاطبان، به نتیجه‌ی تاریخی، پایدار و شادی‌بخش برسند، به دلیل سهل‌انگاری در عمل به نکات مطرح شده، ناراحتی‌های بی‌اساسی را به خود تحمیل می‌کنند. از باب نمونه این فرد محترم که با مطالعه‌ی کتاب اثبات، حالش بهتر شده بود و در آستانه‌ی رسیدن به نتیجه‌ی پایدار بود، سراغ همان فامیل خداناباور خود می‌رود تا چیزهایی را که از این کتاب آموخته با وی در میان بگذارد! اشتباهی غیرحرفه‌ای که من در کتاب فوق و بر اساس تجربه‌ی مشابه برخی از مخاطبان، هشدار کافی نسبت به آن را داده بودم. من این هشدار را که در ادامه خواهید خواند برای این فرد محترم نیز بازنشر نمودم تا مطمئن شود در صورت توجه و عمل به آن به ناراحتی‌های مذکور مبتلا نمی‌شد: «برخی افراد که بعد از طی این آموزش موفق شدند از ندانم‌گرایی (و خداناباوری) نجات پیدا کنند و به وجود خدا با دلایل خردمندانه پی ببرند، بعد از گذشت یکی دو ماه، با من تماس گرفتند و از لابه‌لای سخنانشان فهمیدم که آن‌ها دوست دارند با همان خداناباورانی که باعث شدند شک در دلشان ایجاد شود وارد گفتگو شوند و آن‌ها را مانند خود خداباور کنند. من نیز که به تجربه می‌دانستم هنوز باور به وجود خدا در اعماق جان ایشان ننشسته است و باید زمان کافی بگذرد، نکاتی را به ایشان متذکر شدم و آنجا بود که آن‌ها خود پرده از این حقیقت برداشتند که بعد از نجات از ندانم‌گرایی، با برخی از افراد مذکور وارد گفتگو شده‌ و همان‌جا متوجه اشتباه بودن این کار و ضعف خود شده‌اند که باید مدتی اجازه می‌دادند تا نهال نورسِ باور به وجود خدا در ایشان به قوام و ثبات برسد. (تا بتوانند میوه آن را بچینند). روشن است این افراد باید ازاین‌پس نیز با فرصت دادن به خود و رعایت فاصله از خداناباوران و ندانم‌گراها و کتب، (کانال، گروه) و آثار ایشان، اجازه دهند تا لذت باور پایدار به وجود خدا که دیگر با هیچ شبهه‌ای متزلزل نخواهد شد را از اعماق جان خویش تجربه نمایند و در همه مراحل زندگیِ فردی و اجتماعی از آثار ارزشمند این باور ریشه‌دار بهره‌مند شوند.» پایان نقل قول از کتاب اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه ادامه 👇🏻
👆🏻 سپس به این فرد محترم به عنوان راه حل عرض کردم: (خوشبختانه علیرغم این اشتباه هنوز راه جبران وجود دارد)، شما کافی است از این به بعد در روابط خود با افرادی که دچار شبهات و وسواس ذهنی شدید در باورهای سرنوشت‌ساز خود شده‌اند و شک غیرخردمندانه‌ی خود را مانند ویروس به دیگران منتقل می‌کنند، تجدید نظر نمایید و با فاصله از ایشان اجازه دهید، غبار شبهات جدیدی که به آن مبتلا گشته‌اید از ذهنتان فروبنشیند و سپس کتاب مذکور را دوباره با آرامش مطالعه و تجربه نمایید. در مورد ترک نماز، همان‌طور که می‌دانید مدت زمان خواندن نمازهای واجب در یک شبانه‌روز، همه باهم چند دقیقه بیشتر وقت نمی‌گیرد خصوصاً اینکه اگر خواندن نماز برایتان سنگین می‌آید واجب نیست مستحبات آن را بخوانید. راه دیگر این است که اگر بتوانید نماز را اول وقت بخوانید خودتان -مثل من- خیلی واضح تجربه خواهید کرد که احساس سنگینی نماز خواندن، به طرز آشکاری برداشته خواهد شد. خودتان چند روز نماز اول وقت را (چه در خانه چه در جای دیگر) تجربه کنید و تفاوت آسانی آن با نماز خصوصاً آخر وقت که در سنگینی مثل کوه کندن به نظر می‌رسد را درک خواهید کرد. ضمن اینکه انجام نماز، یک تجربه‌ی متفاوت با کارهای تکراری و روزمره است که باعث تنوع و تغییر حال و هوای انسان نیز می‌شود. همان‌طور که می‌دانید علت بسیاری از بیماری‌های امروز، یک‌جانشینی و کم‌تحرکی است درحالی‌که نماز دارای حرکات ورزشی معنادار است که تحرک و نشاط خوبی را نیز برای بدن ایجاد می‌کند و از همه مهم‌تر اینکه نماز حتی اگر حواسمان به طور کامل در آن پرت باشد، در هر صورت انسان را ولو خیلی ضعیف به یاد خدا می‌اندازد و همین یادآوری ضعیف، انسان را از بسیاری از کارهایی که خودش هم از انجام آن بدش می‌آید و در مورادی حاضر نیست حتی به آن فکر کند دور می‌سازد. بنابراین ‌از انجام این کار آسان و مفید غفلت نکنید تا از آثار مثبت نماز –ولو کاملاً بدون حضور قلب باشد- بهره‌مند شوید و همچنین از آثار تلخ ترک نماز که باعث ایجاد غفلت‌ زیاد و درنتیجه اضطراب معتنابه می‌شود و شما به بخشی از آن اشاره کردید نیز در امان بمانید. افرادی از خداناباوران و ندانم گراها بعد از غلبه بر شبهات خویش، به این‌جانب اطلاع دادند، در زمانی که شک داشتند، جانب احتیاط عقلی را از دست ندادند و نماز خود را ترک نکردند و درنهایت سود این احتیاط عاقلانه را بعدازاینکه شکشان برطرف شد بردند. حتی اگر برخی این احتیاط را رعایت نکرده باشند، اگرچه خودشان هم می‌گویند با ترک نماز بیشتر به‌زحمت افتادند، اما بازهم ماهی را هر وقت از آب بگیرند تازه است. خداناباوران و ندانم‌گراها و هر قشر دیگر، هرگز نباید اجازه دهند خطای فوق و هر خطای ریزودرشت دیگر، باعث ناامیدی ایشان از رحمت خداوند شود که همین ناامیدی انسان را به‌کلی در سرازیری سقوط قرار می‌دهد و در این صورت مانند افرادی خواهند شد که قبلاً از آن‌ها متنفر بودند درحالی‌که طبق آیات و احادیث صریح، راه برگشت همه حتی گنه‌کارترین انسان تاریخ بشریت نیز کاملاً باز است و درهرصورت ناامید شدن کاری غلط و خارج نشدن از ناامیدی، کاری غلط اندر غلط است. من بر اساس گفتگوهایی که با ناباوران و افرادی که دچار تزلزل اعتقادی شده‌اند داشته و دارم، یک‌چیز تقریباً در همه‌ی آن‌ها مشترک است و آن بدبینی زیاد به خداست که یکی از دلایلی است که زندگی را -همانطور که توضیح خواهم داد- لحظه به لحظه سخت‌تر می کند. پس حال که شما نوشته‌اید: «عاشق اهل‌بیت (ع) بودید» حیفم می‌آید این سخن کلیدی، راه گشا و طلایی از امامی که مورد علاقه شما، شیعیان و همچنین مورد احترام اهل سنت، برخی مسیحیان، یهودیان، هندوها و دیگر مردم جهان با باورهای گوناگون است را به شما هدیه ندهم چون طبق تجربه‌ی مسلم خودم، تردید ندارم عمل به آن نه‌تنها انسان را از تلخی زندگی نجات خواهد داد بلکه زندگی زیباتر از گذشته را نیز برای وی به ارمغان خواهد آورد. اما آن راه حل طلایی. امام رضا (ع): «گمان خود را به خدا نيكو کن، زيرا كه خداى عزیز و باشکوه مى‌‏گوید: من نزدِ گمان (و باور) بنده‌ام هستم، اگر گمانش به (من) خیر (و خوبی) بود پس خیر (و خوبی و گشایش) را (در زندگی‌اش) خواهد دید و اگر گمانش (به من) به شر (و بدی) بود پس شر (و بدی) را (در زندگی خویش) خواهد دید». 🌸 أحسِن بِاللَّهِ الظَّنَّ فإِنَّ اللَّهَ عزَّ و جَلَّ يقولُ أنَا عِندَ ظَنِّ عبدي آن خيراً فخيرٌ و آن شرّاً فشر. 📘عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج‏۲، ص: ۲۰ در ادامه، اين فرد اعلام مي‌كند در محيط زندگی و در میان خويشاوندان وي، افراد بي‌خدا وجود دارند و من نيز تجربه‌‌ي مشابه خودم را كه با موفقیت پشت سر گذاشته‌ام به همراه راه‌حل مطرح نمودم. ادامه‌، قسمت بعد. پرسش و پاسخ با خانم محترمی که بعد از شک به خدا با یادآوری حدیث کلیدی فوق، در مسیر درست قرار گرفت. (کلیک) 📝 @esbatekhodavand
🌤 🕊 🌸 ابتدا می‌کنم به نام خدا که جز او نیست خالق اشیا مجموعه‌ٔ
(هر روز یک قسمت)

گام چهارم از چهارده گام: آثار شکر، ناشکری و شک و یقین به خدا. ‎‌‏قسمت ۲۱۲
/۵۵۲
این قسمت: ✨هر بخش را به آرامی مطالعه و در آن‌ اندیشه کنید. ‏_______________ 🍃 و اللَّهُ جَعَلَ لَكُمْ مِمَّا خَلَقَ ظِلالاً وَ جَعَلَ لَكُمْ مِنَ الْجِبالِ أَكْناناً وَ جَعَلَ لَكُمْ سَرابيلَ تَقيكُمُ الْحَرَّ وَ سَرابيلَ تَقيكُمْ بَأْسَكُمْ كَذلِكَ يُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تُسْلِمُونَ خداوند ازآنچه آفريده است سايه‌هايى براى شما قرار داده است و از كوه‌ها پناهگاه‌هايى و براى شما پیراهن‌هایی قرار داده است كه شما را از (سوز) گرما (و سرما) حفظ می‌كند و پیراهن‌هایی كه به هنگام جنگ، حافظ شماست؛ این‌گونه (خداوند) نعمت‌هایش را بر شما تمام می‌كند، باشد تسليم (حقیقت) شويد! And Allah has made for you of what He has created shelters, and He has given you in the mountains places of retreat, and He has given you garments to preserve you from the heat and coats of mail to preserve you in your fighting; even thus does He complete His favor upon you, that haply you may submit. 🍃 فإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّما عَلَيْكَ الْبَلاغُ الْمُبينُ (اما) اگر (علیرغم این نشانه‌های آشکار) روى برتابند، تو فقط وظیفه داری (پیام خدا را) آشکارا (به ایشان) ابلاغ کنی (و برسانی). But if they turn back, then on you devolves only the clear deliverance (of the message). 🍃 يعْرِفُونَ نِعْمَتَ اللَّهِ ثُمَّ يُنْكِرُونَها وَ أَكْثَرُهُمُ الْكافِرُونَ آن‌ها نعمت خدا را می‌شناسند، سپس (با آگاهی) آن را انكار می‌كنند و اكثرشان كافرند (و مدام تلاش می‌کنند تا حقایق روشن را پنهان نمایند)! They recognize the favor of Allah, yet they deny it, and most of them are ungrateful. 📗 ﴾QURAN, AN-NAHL, 81 - 83 ➖ القرآن، النّحل، ۸۱-۸۳﴿ 🍃 ما يَفْعَلُ اَللّهُ بِعَذابِكُمْ إِنْ شَكَرْتُمْ وَ آمَنْتُمْ وَ كانَ اَللّهُ شاكِراً عَلِيماً خدا چه نيازى به مجازات شما دارد اگر شكرگزارى كنيد و ايمان آوريد؟ خدا شکرگزار و آگاه است (و به کارهای نیک پاداش نیک می‌دهد). Why should Allah chastise you if you are grateful and believe? And Allah is the Multiplier of rewards, Knowing 📗 ﴾QURAN, AN-NISA, 147 ➖ القرآن، النساء، ۱۴۷﴿ ‏_________________________ 👤 دکتر جان ادلف بوهر، JAHN ADOLPH BUEHLER، دارای اجلاس‌های متعدد در موضوعات فنی در آکادمی علوم ایندیانا: تمام اتم‌ها از هیدروژن گرفته تا اورانیوم از روی یک مدل و نمونه به وجود آمده‌اند. هراندازه اطلاعات ما راجع به الکترون‌ها و پروتون‌هایی که عناصر مختلف را تشکیل داده‌اند بیشتر می‌شود، بیشتر متوجه‌ی انتظام و هماهنگی جهان می‌شویم. ما به هر جا نگاه می‌کنیم مشیت (و اراده) و نظم و هماهنگی می‌بینیم. شکی نیست که یک حکمت عالیه (و هوشمندی فوق‌العاده) نقشه‌ی جهان را کشیده و آن را بنا کرده است و مقدراتش را هدایت می‌کند. این‌همه نشان می‌دهد که یک حکمت عالیه توأم با قدرت خالقه، آن‌ها را طراحی نموده و به وجود آورده است. 📘 اثبات وجود خدا، The Evidence of God، ص ۱۸۸ و ۱۸۹، جان کلوور، چاپ سوم. ‎ .نشر آزاد است 🌾 ‎________ ‎ دریافت کتاب قسمت‌های بارگذاری شده + 📽 فیلم معرفی📘 🔝برو قسمت اول
🌼 به نام او که خردمندان به وجودش یقین دارند. امام علی (ع): آگاه باشید! در علمی که فهمیده نشود خیری وجود ندارد. 📗 اصول کافی، کتاب فضیلت علم. Imam Ali (a.s): You must know that there is nothing good in a knowledge without good understanding. 📗 AL-KAFI - The Book on Virtue of Knowledge 🌼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌ ‌🌺 سلام هر روز #۱۴_ثانیه_با_خدا / #۱۴_ثانية_مع_الله / 📽 قسمت 34: این فیلم کوتاه را ببینید و هر بار چشمتان به میوه‌های رنگارنگ افتاد از آن یاد کنید. 🍃 أ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنزَلَ منَ السَّماءِ ماءً فَأَخرَجنا بِهِ ثَمَراتٍ مُخْتَلِفاً أَلْوانُها آيا نديدى خداوند از آسمان آبى فرو فرستاد كه به‌وسیله آن ميوه‌هايى رنگارنگ از زمين خارج ساختيم؟ Do you not see that Allah sends down water from the cloud, then We bring forth therewith fruits of various colors? 📗 ﴾QURAN, FATIR, 27 ➖ القرآن، فَاطِر، ۲۷﴿ ✔️ این فیلم یکی از تمرینات کتاب اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه است. شما با انجام این تمرین -یعنی دیدن شکل محدود و هدفمند موجودات- ضمن اطمینان از وجود طراح هوشمند آن‌ها، به برخی صفات ازجمله یگانگی طراح جهان نیز یقین پیدا خواهید نمود. جهت آشنایی با چگونگی انجام این تمرین به کتاب فوق (نام آن را جستجو و رایگان دریافت کنید) یا نشانی زیر مراجعه و تمامی قسمت‌های بارگذاری شده را نیز دریافت نمایید: https://esbatekhodavand.blogsky.com/1306 📹 کیفیت اصلی این فیلم: https://aparat.com/v/53UOp
‌ 🌼 به نام او که خردمندان به وجودش یقین دارند. راه حل خروج از شک به خدا در کمترین زمان ممکن. جهت رسیدن بهتر به نتیجه‌ی فوق، این نوشتار را به ترتیب از مقدمه مطالعه نمایید. در قسمت‌‌ قبل با سؤالات فردی که یکی از فامیل‌های خداناباورش، باعث ایجاد شک در وی شده بود، آشنا شدید؛ اینک به ادامه‌ی این پرسش و پاسخ توجه کنید. این قسمت: ذکر تجربه‌ی مشابه نگارنده در چگونگی مواجهه‌ی خردمندانه با دوستان و فامیل که در باورها مشکل جدی دارند. 🗣 ممنونم آقا واقعاً بعد از صحبت با اون فامیلمون انقد غمگین شدم انقد داغون شده بودم هیچکس نمیتونست به شبهات و سوالاتم پاسخ بده، اصلا متوجه نمیشدن من چی میگم! تا اینکه با سایت و کتاب شما آشنا شدم، راستش وقتی کتابو مطالعه میکردم برای لحظاتی حس کردم خدا بالاخره داره دستمو میگیره و میخواد هدایتم کنه واقعاً حس کردم خدا داره باهام حرف میزنه! به هر حال من به مطالعاتم ادامه می دم، متأسفانه تو محیط و خانوادم پر از آدمای بی‌خداست که کافیه بفهمن من نماز میخونم همه چیو مسخره میکنن، مخالف نظام و رهبری هم هستن، نمی دونم چیکار کنم اونا برام مثل سم می‌مونن هر بار که میبینمشون حالم بد میشه، به هر حال برام دعا کنید، من ته دلم قبول نمیکنه که خدا وجود نداشته باشه، دعا کنید موفق شم به‌یقین برسم، دلم میخواد توزندگی فقط از خدا بترسم و از شر آدمای حسود به. خدا پناه ببرم. بازهم خیلی ممنون آقا توروخدا به تلاش کردن تو این مسیر با قدرت ادامه بدین، خیلی ها مشکل منو دارن به کمکتون نیاز دارن. خدانگهدار. من هم از شما بابت اعتمادتان تشکر می‌کنم. خوشبختانه تجربه‌‌ی من در ارتباط نسبتاً گسترده‌ با مردم ایران در داخل و خارج از کشور (با گرایش و باورهای مختلف) نشان می‌دهد اکثر قریب به‌اتفاق ایشان هیچ مشکلی با اصل وجود خدا ندارند، اما در گذاشتن وقت کافی جهت معرفت به خداوند و اطلاع از راهنمایی‌های شادی‌بخش پروردگار، کوتاهی‌هایی وجود دارد، به‌طوری‌که برخی از ما حاضر نیستیم به‌اندازه‌ی کمترین رفیقمان و حتی یک فیلم و مسابقه‌ی ورزشی، روی خدا حساب کنیم و دلیل اصلی افزایش استرس در زندگی، چیزی جز غفلت از آفریدگار خویش نیست. با توجه به مشابهت تجربه‌ی شما با خودم که شما نیز می‌خواهید مانند من برخلاف اطرافیان، مسیر خردمندانه را در پیش بگیرید، از فرصت استفاده می‌کنم و علیرغم میل باطنی، عاقلانه می‌بینم که بخشی از تجربه‌ام را مطرح کنم به این امید که خیال شما نیز مانند من آسوده شود و راهتان هموارتر و میان‌بُر گردد. ضمن احترام وافر خصوصاً به برخی از خانواده و فامیل که انسان‌های شریف و ارزشمندی هستند و من برایشان احترام قائل هستم اما باور جمع قابل توجهی از ایشان با من بسیار متفاوت است که البته همین تفاوت برای من موجب پیشرفت و تبدیل به فرصت شده است. اکثر قریب به‌اتفاق فامیل من، علاوه بر اینکه از اساس ضد جمهوری اسلامی هستند، باورهایشان نیز در موارد تعیین کننده‌ای، از مبنا مشکل دارد. تعدادی از دوستان پدرم و همچنین دوستان خودم در باورهایشان به‌شدت سقوط کردند تا جایی که یکی از دوستان نزدیک من از سن بیست‌وچندسالگی شروع به ترجمه و تألیف کتاب‌های فراوان علیه خدا و دین نموده است به‌طوری‌که بعید می‌دانم کمتر ناباور ایرانی در داخل و خارج از کشور با مصاحبه‌های وی در رسانه‌هایی مثل بی‌بی‌سی فارسی، رادیو زمانه‌ی هلند و مقالاتش در رسانه‌های خارجی علیه دین و حتی ایران و نژاد ایرانی، آشنا نباشد. خاطرات روشنگرانه‌ا‌ی از وی و دیگر دوستان نزدیکم که در باورهایشان سقوط کردند دارم که امیدوارم در فرصت مناسب به آن بپردازم تا دیگران نیز بدانند دقیقاً چه عواملی باعث می‌شود برخی افراد به سمت انکار بدیهیات ازجمله انکار وجود خدا و حتی شک در وجود خودشان نیز پیش بروند. هرگز لحظاتی که یکی از فامیل‌های نزدیک، با خشم و عصبانیت به من می‌گفت: «کو؟ کو؟ خدا کجاست؟ آن را به من نشان بده تا ببینم (و به وی ایمان بیاورم)»؟ را فراموش نمی‌کنم. البته با کمال خوشبختی بعد از گفتگوی توأم با ادب و مهربانی اینجانب با این فرد -که امیدوارم روزی متن کامل آن را منتشر کنم- وی صادقانه و با همه‌ی وجود به سمت خدا برگشت و خشم او تبدیل به لطف و محبت بسیار زیاد به خدا و به تبع آن به من شد و بعد از مدتی کوتاه خود شاهد گشایش‌های مالی و معنوی در زندگی او بودم که چطور وی بعد از تحمل رنج‌های شدید و عجیب و غریب روحی، خانوادگی و مادی به آرامش و صفا رسید. ادامه 👇🏻
👆🏻 درعین‌حال برخی دیگر از فامیل که قبلاً جزو خوش‌نام‌ترین افراد پیش من بودند، آن‌قدر سقوط کردند که کارشان به توهین خجالت‌آور به مقدسات کشید و من البته امیدوارم ایشان نیز به مسیر انسانیت و عقلانیت برگردند و این‌قدر به خاطر سرمستی از دنیا یا به دلیل مشکلات زندگی، زیر سینی همه چیز حتی بدیهیات نزنند و وضع را برای خود بدتر از این‌که هست ننمایند بلکه به‌جای اضطراب و تشویش بیشتر، به سمت آرامش و لذت واقعی در زندگی -یعنی همان‌چیزی که همین الان نیز آرزویشان است- قدم بردارند. البته از این‌طرف، کم نیستند برخی دوستان مدرسه که خاطرات زیادی با ایشان دارم، علیرغم سن کم، چنان اعتقادشان به خدا قوی و زنده و قابل تجربه‌ شد که به‌عنوان نمونه یکی از ایشان که فردی بسیار باهوش و از لحاظ درسی ممتاز بود، جانش را در راه خدا و برای دفاع از مردم کشورش فدا کرد. جمع قابل توجهی از فامیل و اعضای خانواده من (از همان دوران کودکی) تلاش داشتند مرا نیز (در باورهای نادرست و رفتن به مسیر اشتباه خود که جمع‌آوری ثروت زیاد و تبعات تلخ آن است) شبیه خودشان کنند. ایشان با جدل‌ها و بحث‌های اعتقادی با من، نه‌تنها به خواسته‌شان نرسیدند بلکه خودشان ناخواسته وسیله‌ای شدند تا تصمیم جدی بگیرم که به جای سطحی‌نگری انسانی خردمند و عاقل بشوم و بدون کوچکترین تقلید و تاثیر از باورهای خانواده، فامیل، دوستان، تمامی اقشار مردم و محیط، شخصیت و باورهایم را از خشت اول درست پایه‌گذاری کنم که بخشی از این تلاش را در کتاب اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه آورده‌ام. من علاوه بر اینکه از نظر نشاط، انرژی مثبت و شادی در بین ایشان انگشت‌نما بودم، از نظر اعتقاد، باور و عملکرد نیز حقیقتاً و به معنای واقعی کلمه در بین ایشان تنها بودم، به‌طوری‌که هر نوبت در برخی مهمانی‌ها من یک‌طرف بودم و تقریباً همگی آن‌ها با هم طرف دیگر. وقتی ایشان می‌دیدند در میدان استدلال نمی‌توانند بر این‌جانب پیروز شوند، به انواع و اقسام رفتارهای ناشایست مانند تمسخر باورهایم که به ضرر خودشان نیز بود روی می‌آوردند به‌طوری‌که من تعجب می‌کردم چطور برخی از ایشان علیرغم تحصیلات و شهرت، حاضرند رفتارهای غیرانسانی و کوچه‌بازاری که اعتبار خودشان را از بین می‌برد را جایگزین استدلال کنند و به‌جای اینکه از موفقیت اینجانب که یکی از نزدیکان ایشان بودم خوشحال شوند همان‌طور که من نیز از موفقیت آن‌‌ها قلباً خوشحال می‌شدم، برعکس رفتار کنند! ‌آن‌ها که غالباً سنشان از من بیشتر بود وقتی می‌دیدند من از رفتار ناشایست ایشان، ذره‌ای منفعل نمی‌شوم بلکه برعکس، با تبسم و استدلال‌های روشن و عکس‌العمل عزتمندانه با ایشان مواجه می‌شوم به جای اینکه دلشان از نرمی من نرم شود، بر رفتار نادرست و تندخویی خود افزودند که دیگر مطمئن شدم نشست‌وبرخاست و رفت آمد با این افراد، به صلاح من و به صلاح ایشان نیست بلکه ذره‌ای تردید نکردم که مشکل آن‌ها شنیدن استدلال نیست بلکه تصمیم جدی گرفته‌اند که به مسیر غیرخردمندانه و غیرانسانی خود ادامه دهند بنابراین خردمندانه‌ترین کار، فاصله گرفتن از آن‌هاست تا ضمن اینکه مانع اوقات تلخی طرفین شود، باعث شود وجدان ایشان بیدار شده و به‌جای تمرکز بیش‌ازاندازه بر ثروت‌اندوزی، عقلشان را به کار بیندازند. بنابراین به‌تدریج از ایشان و افرادی شبیه ایشان که به مقدسات توهین یا شبهه‌پراکنی‌های بی اساس می‌کردند، ابتدا فاصله‌ی فیزیکی گرفتم که متوجه شدم با این فاصله به طرز عجیب و واضحی، ذهنم نیز آزاد و آزادتر شده است، بلکه به معنای واقعی کلمه شادتر و شادتر می‌شدم. اینجا بود که فهمیدم چقدر نشست‌وبرخاست من از کودکی با ایشان (که با طمع در جمع‌آوری ثروت باعث شده بودند تا دلشان سخت شود) دنیای مرا غم‌انگیز کرده بود و سبب می‌شد حالم به‌جای خوب شدن بد شود؛ اما من در آن زمان، متوجه این آثار منفی آن‌طور که باید نمی‌شدم و گمان می‌کردم طبیعت دنیا همین است که همه‌‌ی انسان‌ها از این نوع غم‌ها داشته باشند اما وقتی در عمل موفق شدم ابتدا با فاصله‌ی فیزیکی و سپس فاصله‌ی فکری و روحی از ثروتمندان و افراد مشهور و ماجراجو دور شوم و به‌جای رفت‌وآمد با آن‌ها، هم‌نشین کسانی شوم که از نظر باور و هدف به من نزدیک بودند (و وضع مالی آن‌ها متوسط یا زیر متوسط بود و غالباً از روستاها و شهرهای کوچک بودند، در تجربه دیدم که چقدر هم‌نشینی با این افراد خوش‌باطن و قانع و در ظاهر فقیر، در زدودن غم و آوردن شادی از ته دل به زندگی، نقش کلیدی و تعیین‌کننده دارد. ادامه 👇🏻
👆🏻 همین تجربه باعث شده بود هر زمان احساس دل‌مردگی پیدا می‌کردم و در مسافرت‌ها و حتی کوچه و بازار با افراد کهن‌سال، خصوصاً روستایی مواجه می‌شدم، اگر احساس خوبی نسبت به وی پیدا می‌کردم، مانند شاگردی که استاد گم‌شده‌ی خود را پیدا کرده است، صمیمانه از وی می‌خواستم مرا نصیحت کرده و از تجربه‌های موفق خود در زندگی باخبر کند و سپس در مواردی ضبط‌صوت یا دوربین فیلم‌برداری را روشن می‌کردم و درنهایت در پایان گفتگو می‌دیدم دلم زنده و شاد شده است از وی خداحافظی می‌کردم و زمانی که به خانه برمی‌گشتم بارها آن فیلم یا صدا را گوش می‌کردم و حالم خوب می‌شد. به‌تدریج متوجه شدم برای اینکه حالم خوب شود و دل‌زنده و واقعاً شادم شوم، نه‌فقط من بلکه هرکسی سعی کند با عقل خودش رفیق شود و به توصیه‌هایش صمیمانه گوش کند و مخصوصاً خلوتی دوستانه بین خود و خدایش داشته باشد، لذتی را می‌برد که نشست‌وبرخاست با نزدیک‌ترین، بهترین و صادق‌ترین دوستانی که بشود تصور کرد نیز با آن قابل رقابت نیست. باید آن‌قدر به رابطه‌ی خردمندانه و دوستانه با آفریدگار خویش ادامه دهیم که أنس با او، همه‌ی ذهن و وجودمان را پُر کند تا دیگر حتی یک ثانیه، احساس نگرانی و اندوه نتواند به درون ما نفوذ کند. البته روشن است برای فاصله گرفتن از برخی نزدیکان، دوستان و برخی مردم که حتی علیه خداوند و بندگان صالح، شبهه پراکنی یا توهین می‌کنند لازم است تابع عقل، شرع و تجربه باشیم تا این فاصله گرفتن، بدون حاشیه‌ی زائد، عادلانه، عاقلانه، مدبرانه و مخصوصاً به همراه دعا و کمک گرفتن جدی از خداوند مهربان همراه باشد. البته فاصله از برخی افراد که از کودکی با ایشان مأنوس بودم و دوستانی که فکر و هدفشان با من همخوانی نداشت، خصوصاً اینکه آن‌ها مرا بسیار دوست داشتند، برایم سخت بود اما به‌تدریج و با گذشت زمان، آسان و آسان‌تر و درنهایت فوق‌العاده لذت‌بخش شد. نکته قابل‌تأمل اینکه متوجه شدم همین فاصله گرفتن به‌تنهایی، بسیار مؤثرتر از گفتگوهای بعضاً جدلی من با ایشان شده است به‌طوری‌که چه‌بسا برخی از ایشان متوجه کارهای غیرانسانی خود شدند و با ارسال پیام که دلشان برایم تنگ شده به‌نوعی این حقیقت را بروز می‌دادند؛ اما وقتی ایشان را از نزدیک می‌دیدم بازهمان آش بود و همان کاسه. این تجارب تردیدی برایم باقی نگذاشت که هم‌نشینی من با کسانی که دنبال حقیقت و اهل استدلال منطقی نیستند و در عوض دوست دارند به انکار واضحات و تمسخر و جسارت به مقدسات روی بیاورند، به ایشان کمک خواهد کرد که راحت‌تر به این کارهای نادرست، ادامه دهند و همین اشتباه برای اینکه، شادی از ته دل و راحتی وجدانم را تبدیل به کابوس و رنج و ناراحتی کنم کافی است. (ر.ک. به پاورقی) از دلایل مهمی که باعث شد اجازه دهم یقین مستدل به وجود خدا در من ریشه بدواند و در ادامه بتوانم تحقیق در شناخت دین و مذهب خردمندانه را نیز با فکری آزاد و با یقین کامل به پایان برسانم، این بود که نه‌تنها، فامیل، نزدیکان و حتی دوستان قدیمی‌ام را در جریان تحقیق خویش قرار ندادم، بلکه به‌طریق‌اولی از کسانی که به‌وسیله‌ی کتاب، کلیپ و نوشته‌های ملامت بار خویش، تلاش می‌کنند تا وسوسه‌های ذهنی و شبهاتشان را مانند بارِ کامیون، در ذهن مخاطب خالی کنند، دوری نمودم و همین باعث شد ذهنم از مگس مزاحم وساوس ایشان در امان بماند و همین کمک بزرگی به من کرد تا با گسترش اطلاعات و تجربه‌ام، به یقین کاملاً با ثابت و استوار دست پیدا کنم، به‌طوری‌که بعدازاین یقین، مناظره و گفتگوی من با ناباوران مشهور و غیر مشهور که منبع ایجاد شک و شبهه پراکنی هستند، نه‌تنها کوچک‌ترین اثر منفی بر من ندارند بلکه هر بار یقین مرا، ریشه‌دارتر، استوارتر، علمی‌تر، مستدل‌تر و خردمندانه‌تر می‌کنند و با انتشار این مناظرات و گفتگوها و تجارب، افراد زیادی در گام اول از شک خارج می‌شوند و در قدم دوم می‌توانند یقین ثابت و همیشگی را تجربه کنند. شما از من خواستید برایتان دعا کنم که البته بعد از گفتگوی قبلی برایتان دعا کردم و بازهم دعا خواهم کرد، چون به تجربه یقین دارم که دعا با زبان خودمانی و صادقانه، خصوصاً برای دیگران، کارها را به طرز محسوس و غیرقابل‌انکار، آسان و هموار می‌کند. به تجربه عرض می‌کنم اگر شما در همین مسیری فعلی خود بدون اینکه فشار غیرمنطقی به خود بیاورید، ثابت‌قدم بمانید و در مسیری جدا و با فاصله از مسیر بدفرجام ناباوران و افراد ضعیف حرکت کنید و به مطالعه و تحقیق خود ادامه دهید، خداوند لذتِ گشایش را به شما نیز قطعاً خواهد چشاند (این قانون خداست که مجرب و قطعی است) و کارها را برای شما روزبه‌روز آسان‌تر و لذت‌بخش‌تر خواهد نمود. ادامه 👇🏻
👆🏻 آن‌وقت خودتان به تجربه خواهید دید که سرزنش دیگران نه‌تنها خم به ابروی شما نخواهد آورد بلکه همین سرزنش تبدیل به لذت، تفریح، رشد و پیشرفت مضاعفتان خواهد گردید و تازه آن زمان باید مراقب باشید که از این‌همه لطف خدا دچار غرور و خودبرتربینی نسبت به دیگران نشوید. علت اینکه از لطف خدا لذت می‌برید این است که به تجربه خواهید دید که سرزنش دیگران که روزی شمارا رنج می‌داد، امروز مطلقاً برای شما بی‌اهمیت شده است تا جایی که به‌جای ناراحتی از ایشان، صادقانه از خدا می‌خواهید اگر صلاح می‌داند ایشان را هدایت کند تا آن‌ها نیز مانند شما از غفلت خارج شده و لذت و آرامش با خدا بودن را از اعماق جان بچشند. البته تا رسیدن به مرحله أنس دائم با خدا که نتیجه‌ی قطعی آن خلاصی از هر اضطراب و اندوه و رسیدن به شادی واقعی و یقین دائم است، باید باورها را –همان‌طور که در کتاب اثبات ‌آورده‌ام- خشت به خشت درست چید و برای رسیدن به این هدف لازم است مانند کوهنوردی عاقل و صبور از دامنه‌ی کوه به سمت قله حرکت نمود و هر قدم خود را بدون عجله و حساب شده برداشت تا در کمترین زمان ممکن و معقول، به نوک قله‌ی کوه رسید. دوست دارم بازهم تأکید کنم اگر در همین مسیر ثابت‌قدم بمانید، مطمئن باشید نه‌تنها دیگر هرگز دچار شک و تزلزل اعتقادی توسط احدی نخواهید شد بلکه برای یک‌لحظه نیز حاضر نیستید از چنین مسیر خردمندانه و لذت‌بخش و متفاوتی فاصله بگیرید. اگر هر خطا یا اشتباهی از ما در زندگی سر زده یا خدای‌ناکرده در آینده سر بزند، اما درعین‌حال تلاش کنیم صادق باشیم و در مسیر اصلاح آن خطا، به‌اندازه توان قدم برداریم، خداوند آن خطا یا اشتباه را نه‌فقط می‌بخشد بلکه تبدیل به پلی جهت موفقیت‌های جدید خواهد نمود و همین‌که خداوند می‌بیند ما با همه‌ی زمین خوردن‌های پی‌درپی‌مان، با او صادق هستیم، او نیز بدبیاری‌ها را از زندگی ما دور خواهد نمود. اما اگر با خدا و وجدان خود صادق نباشیم، قاعدتاً پس رفت خواهیم کرد و زندگی روزمره‌ی ما سخت‌تر شده و به هم خواهد پیچید. همواره فراموش نکنیم خداوند هرکسی را فقط به‌اندازه‌ی توان و استعدادش آزمایش خواهد کرد نه بیشتر، پس شما نیز مطمئن باشید هرگز در آینده چیزی که خارج از ظرفیت و توانتان باشد را قطعاً تجربه نخواهید نمود و بی‎تابی ما در مشکلات، به خاطر تصور غیرواقعی از مشکلات است که نتیجه‌ی ترس از غیر خداست. رسیدن به موفقیت حقیقی در زندگی، بستگی به نوع انتخاب من و شما دارد که آیا به‌راستی می‌خواهیم در مسیر خردمندانه که قطعاً باعث شادی و نشاط واقعی می‌شود ثابت‌قدم بمانیم یا اینکه می‌خواهیم در مسیر وسوسه، شک و چیزهایی که ظاهرش بسیار فریبنده است اما در عمل باعث غم و سختی و افسردگی می‌شود، قدم برداریم! همان‌طور که جمعی از ناباوران و کسانی که دچار شک شده اما تلاش کافی برای رفع آن نداشتند پرده از دنیای ترسناک خود برداشته و مرتب به من اطلاع می‌دادند که با چه وسوسه‌های شدید ذهنی که مانند کنه به جان‌شان افتاده بود و با چه افسردگی‌های سخت و رنج‌های وحشتناکی دست‌به‌گریبان شده بودند و بعد از مدت‌ها بالأخره از مرکب غرور و غفلت پایین آمده و به حقیقت و عزت واقعی رسیدند و اینک در پناه خداوند، شادی خیلی زیاد حتی بیشتر از دوران کودکی و نوجوانی خود را تجربه می‌کنند. شما هم برای من خصوصاً نسبت به آنچه از من خواستید، (تلاش برای روشنگری دیگران) دعا کنید. من (با قرائن عقلی و نقلی) به اجابت دعای شما مخاطبان محترم که صادقانه دوست دارید نسبت به آفریدگار خود معرفت و شناخت کافی پیدا کنید و سختی‌کشیده‌ی این راه هستید بسیار امیدوارم. همیشه در مسیر درست موفق باشید. ادامه 👇🏻
👆🏻 🗣 آقا خیییلی ممنون از لطفتون، چشم براتون دعا می‌کنم من الآن یه هفتس نمازمو دارم میخونم هرچند خیلی دلی نیست و به کیفیت گذشته نیست ... چون خودم احتمال میدم بسیار فایده داشته باشه، به نظرم شما فرشته اید. من مطالعاتمو ادامه میدم و مطالبتونو ولی یکم ته دلم میترسم از فامیلام و چون مجبورم هر از چند گاهی ببینمشون، ولی خدارو شکر، خدارو صد هزار بار شکر خیلی حالم بهتر شده الآن خدا میدونه قاتی کرده بودم روزگارم شده بود گریه فقط. چون زندگی ای که خدا نباشه توش هیچ فایده ای نداره، من واقعا زندگی بدون خدارو نمیخوام. خیلی ممنونم از شما و خیلی دوستون دارم. سپاس فراوان. خدانگهدار. پاورقی: برخی مخاطبان به این‌جانب پیام دادند که عاشق خدا هستند و اسلام و قرآن را دوست دارند اما درعین‌حال این را هم دوست دارند (قبل از رسیدن به یقین و کسب شرایط لازم) با ناباوران (که عمداً به انکار و استهزاء خداوند، قرآن و اسلام روی آورده‌اند) ارتباط برقرار کنند (!) و سپس از من می‌خواهند راهی فوری برای نجات از ناراحتی‌های که نتیجه‌ی این ارتباط است ازجمله، وسوسه‌ی شدید ذهنی، کم شدن حافظه، کابوس، استرس و افسردگی شدید که منجر به سفید شدن موها و کاهش وزنشان شده است ارائه دهم. من نیز-همانطور که در قسمت‌های بعدی این نوشتار خواهم آورد- ایشان را از دلایل خردمندانه و مجرب در اثبات غیرحرفه‌ای و اشتباه بودن کارشان، مطلع می‌کنم سپس دو سؤال را از آن‌ها می‌پرسم: سؤال اول: آیا شما می‌دانید گفتگوی شما با ناباوران، رفتن به کانال، گروه و دیدن کلیپ‌های آن‌ها که مملو از انکار، توهین، تمسخر و جسارت به خدای عزیز، قرآن و آیات الهی است، علاوه بر رنج‌هایی که به آن مبتلا شدید، سبب افزایش آمار بازدید و تشویق ایشان به ادامه‌ی کارشان نیز می‌شود؟ (پاسخ ایشان مثبت است). سؤال دوم: بنابراین شما که می‌گویید عاشق خدا هستند و اسلام و قرآن را دوست دارید، اما در عین حال دوست دارید با ناباوران به اشکال مختلف -حتی بیشتر از خداباوران- در ارتباط باشید، آیا از راهنمایی صریح خداوند در قرآن که به‌شدت شمارا از انجام کار فوق و عواقبت شوم آن نهی کرده است با خبرید؟ ازجمله: بَشِّرِ الْمُنافِقينَ بِأَنَّ لَهُمْ عَذاباً أَليماً به منافقان بشارت ده كه مسلماً مجازات دردناكى در انتظار آن‌هاست! الَّذينَ يَتَّخِذُونَ الْكافِرينَ أَوْلِياءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنينَ أَ يَبْتَغُونَ عِنْدَهُمُ الْعِزَّةَ فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَميعاً همانها كه كافران را به جاى مؤمنان، دوست خود انتخاب مى‌‏كنند. آيا عزّت و آبرو نزد آنان مى‌‏جويند؟ با اينكه یقیناً همه عزّتها از آن خداست؟! وَ قَدْ نَزَّلَ عَلَيْكُمْ فِي الْكِتابِ أَنْ إِذا سَمِعْتُمْ آياتِ اللَّهِ يُكْفَرُ بِها وَ يُسْتَهْزَأُ بِها فَلا تَقْعُدُوا مَعَهُمْ حَتَّى يَخُوضُوا في‏ حَديثٍ غَيْرِهِ إِنَّكُمْ إِذاً مِثْلُهُمْ إِنَّ اللَّهَ جامِعُ الْمُنافِقينَ وَ الْكافِرينَ في‏ جَهَنَّمَ جَميعاً و تحقیقاً خداوند (اين حكم را) در قرآن بر شما نازل كرده كه هرگاه بشنويد افرادى آيات خدا را انكار و استهزا مى‌‏كنند، پس با آن‌ها ننشينيد (و به ایشان بی‌توجهی کنید) تا به سخن (و موضوع) ديگرى بپردازند! وگرنه شما هم مثل آنان خواهيد بود. خداوند، منافقان و كافران را همگى در دوزخ جمع مى‌‏كند. مخاطب محترم فوق در ادامه، شبهه‌ای را از فامیل خداناباور خود مطرح نمود، که در نوبت بعدی به همراه پاسخ‌های علمی، مستند و خردمندانه به آن خواهیم پرداخت. 📝 @esbatekhodavand
🌤 🕊 🌸 این نامه را به نام خدا باز می‌کنم سرنامه‌ی سخن ز سر، آغاز می‌کنم مجموعه‌ٔ
(هر روز یک قسمت)

گام چهارم از چهارده گام: آثار شکر، ناشکری و شک و یقین به خدا. ‎‌‏قسمت ۲۱۳
/۵۵۲
این قسمت: ✨هر بخش را به آرامی مطالعه و در آن‌ اندیشه کنید. ‏_______________ 🍃 و إِذا مَسَّ الْإِنْسانَ الضُّرُّ دَعانا لِجَنْبِهِ أَوْ قاعِداً أَوْ قائِماً فَلَمَّا كَشَفْنا عَنْهُ ضُرَّهُ مَرَّ كَأَنْ لَمْ يَدْعُنا إِلى ضُرٍّ مَسَّهُ كَذلِكَ زُيِّنَ لِلْمُسْرِفينَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ هنگامی‌که به انسان زيان (و ناراحتى) رسد، ما را درحالی‌که به پهلو خوابيده يا نشسته يا ايستاده می‌خواند؛ امّا هنگامی‌که ناراحتى را از او برطرف ساختيم، چنان می‌رود كه گويى هرگز ما را براى حل مشكلى كه به او رسيده بود، نخوانده است! این‌گونه براى کسانی که اسراف و زیاده‌روی می‌کنند، اعمالشان زينت داده شده است (كه زشتى رفتار دوگانه خود را درك نمی‌كنند)! And when affliction touches a man, he calls on Us, whether lying on his side or sitting or standing; but when We remove his affliction from him, he passes on as though he had never called on Us on account of an affliction that touched him; thus that which they do is made fair-seeming to the extravagant. 📗 ﴾QURAN, YUNUS, 12 ➖ القرآن، یونس، ۱۲﴿ ‏_________________________ 👤 گوته (Johann Wolfgang von Goethe)، دانشمند و شاعر معروف آلمانی می‌گوید: هر وقت در لحظات تشویش و اندوه از «خدا» کمک خواسته‌ام همیشه با گشایش روبه‌رو شده‌ام. 📘 اعترافات دانشمندان بزرگ جهان، ص ۲۰ به نقل از: آرامش و خوشبختی، ص ۲۰۳ ‎ .نشر آزاد است 🌾 ‎________ ‎ دریافت کتاب قسمت‌های بارگذاری شده + 📽 فیلم معرفی📘 🔝برو قسمت اول
هدایت شده از شعر توحیدی
🌼 به نام او که خردمندان به وجودش یقین دارند. ✏️ هر وقت در لحظات تشویش و اندوه از خدا کمک خواسته‌ام همیشه با گشایش روبه‌رو شده‌ام. دانشمند و شاعر معروف آلمانی 📗منبع: اعتراف دانشمندان بزرگ جهان، ص ۲۰ ✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌ ‌🌺 سلام هر روز #۱۴_ثانیه_با_خدا / #۱۴_ثانية_مع_الله / 📽 قسمت 35: یکی از انواع جالب یاد و تشکر از خدا این است که هنگام برداشت میوه و محصولات کشاورزی آیه‌ی زیر را زمزمه کنیم: 🍃 ينْبِتُ لَكُمْ بِهِ الزَّرْعَ وَ الزَّيْتُونَ وَ النَّخيلَ وَ الْأَعْنابَ وَ مِنْ كُلِّ الثَّمَراتِ خداوند با آن (آب باران)، براى شما زراعت و زيتون و نخل و انگور و از همه ميوه‌ها می‌روياند. He causes to grow for you thereby herbage, and the olives, and the palm trees, and the grapes, and of all the fruits. 📗 ﴾QURAN, AN-NAHL, 11 ➖ القرآن، النّحل، ۱۱﴿ ✔️ این فیلم یکی از تمرینات کتاب اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه است. شما با انجام این تمرین -یعنی دیدن شکل محدود و هدفمند موجودات- ضمن اطمینان از وجود طراح هوشمند آن‌ها، به برخی صفات ازجمله یگانگی طراح جهان نیز یقین پیدا خواهید نمود. جهت آشنایی با چگونگی انجام این تمرین به کتاب فوق یا نشانی زیر مراجعه و تمامی قسمت‌های بارگذاری شده را نیز دریافت نمایید: https://esbatekhodavand.blogsky.com/1306 📹 کیفیت اصلی این فیلم: https://aparat.com/v/OtE0a
🌼 به نام او که خردمندان به وجودش یقین دارند. راه حل خروج از شک به خدا در کمترین زمان ممکن. جهت رسیدن بهتر به نتیجه‌ی فوق، این نوشتار را به ترتیب از مقدمه مطالعه نمایید. بعد از پاسخ به سؤالات فردی که با شبهات یکی از فامیل‌های خداناباورش، دچار شک به خدا شده بود، وی در ادامه شبهه‌ی زیر را مطرح می‌کند + پاسخ این قسمت: روش مواجهه با فرار به جلوی ناباوران که یکی از ترفندهای تکراری و نخ نمای آن‌ها جهت ایجاد شک در افراد کم‌تجربه است. 🗣 خدارو صد هزار بار شکر خیلی حالم بهتر شده الان ... من واقعا زندگی بدون خدارو نمیخوام هرچند همون فامیلمون میگه زندگیتو به خدا گره نزن و نتیجت از قبل معلوم نباشه تا اگه یه روز فهمیدی خدا وجود نداره داغون نشی ولی من نمیتونم واقعا، آقا هیچجوره ته دلم باور نمیکنم خدا نباشه، ولی خیلی اذیت میشم از اون حرفها و بحث ها در مورد ادعای فامیل خداناباور این فرد، روشن است که سخن او –که در ادامه توضیح خواهم داد- دقیقاً در مورد خودش و سایر ناباوران تطبیق دارد نه طرف مقابل. این نوع سخن گفتن که در اصطلاح به آن فرار به جلو می‌گویند یکی از فرمول‌ها و ترفندهای بسیار تکراری و نخ نمای ناباوران است که اگر افراد کم‌تجربه یا کسانی که در حال تحقیق در مورد خدا هستند، این ترفند را بشناسند مسلماً دیگر متأثر از شبهه پراکنی‌های ناباوران در قالب کتاب، کلیپ و غیره نخواهند شد. فرار به جلو در مورد فردی مصداق دارد که انتقادی به وی وارد می‌شود که او قادر به دفاع منطقی از آن انتقاد نیست. این فرد درحالی‌که می‌داند حق با طرف مقابل است و خودش اشتباه کرده است، چون شجاعت و صداقت کافی برای اقرار به آن را ندارد با فرار به‌ جلو تظاهر می‌کند که حق با اوست و طرف مقابل اشتباه کرده است، تا بدین‌وسیله خود را که در موضع ضعف است در موضع قدرت نشان دهد و طرف مقابل که در واقع حق با اوست و در موضع قدرت قرار دارد را ناحق در موضع ضعف و پاسخگویی نشان دهد. اما چرا ناباوران بااینکه می‌دانند حقیقت چیست اینگونه از ترفند زشت و غیرانسانی فرار به جلو برای معکوس نشان دادن حقیقت استفاده می‌کنند تا در دل خصوصاً نوجوانان و افراد کم‌تجربه شک ایجاد کنند؟ می‌توانم به‌جرئت بگویم تمام ناباورانی که تاکنون گفتگو داشته‌ام، بدون استثناء، خودشان هم می‌دانستند که حتماً خدا وجود دارد و محال است این جهان با چنین قوانین و طراحی فوق‌العاده هوشمندانه، سراسر بی‌هدف، شانسی و خود به خودی به وجود آمده باشد. اما حداقل آن چیزی که ناباوران در آن هیچ شکی ندارند این است که انکار خدا و حتی متوقف شدن در شک، خلاف احتیاط عقلی است که هر انسان عاقل در زندگی روزمره به احتمالات بسیار کمتر از این در عمل اهمیت می‌دهد (مثل احتمال ابتلا به یروس کرونا)، چه رسد به نادیده گرفتن احتمال وجود خدا که سرنوشت ابدی انسان به آن گره خورده است و هر عاقلی می داند باید هر چه زودتر تلاش کند تا شبهاتی که منجر به شک او شده است را بدون تعصب و صادقانه پاسخ دهد و روشی را اتخاذ کند که علت اساسی شک به خدا را از ریشه بخشکاند تا دیگر هرگز به وجود خدا دچار شک و تردید نشود که من این روش را در کتاب اثبات، خدا دین و مذهب خردمندانه توضیح داده‌ام. اما ناباورانی که عمداً در شک به خدا توقف می‌کنند، هرچه عمرشان رو به پایان می‌رود، چه بخواهند و چه نخواهند، احساس بلاتکلیفی و ترس بیشتری نسبت به حال و آینده در ایشان ایجاد می‌شود به‌طوری‌که این شک مانند به خوره‌ای به جانشان می‌‌افتد که چه بخواهند یا نخواهند روحیه و زندگی ایشان را «داغان» خواهد کرد. این افراد وقتی با وجدان خود تنها می‌شوند، (مثلاً بعد از بیداری از خواب)، و نگرانی‌شان به اوج می‌رسد با خود می‌گویند: من به وجود خدا شک پیدا کرده‌ام و نمی‌دانم که آیا واقعا وجود دارد یا ندارد اما اگر واقعاً وجود داشته باشد، همان‌طور که بزرگان خداناباور مانند داوکینز هم احتمال وجود خدا را می‌دهند (📽)، آن‌وقت تکلیف من چیست و چه بلایی سر من می‌آید؟ من که الان فرصت دارم تا شک به خدا را برطرف کنم اما اگر عمداً امروز و فردا کنم و بمیرم، آن‌وقت بعد از مرگ برای نجات از مجازات ابدی خداوند چه‌کاری از دست من برمی‌آید؟ اگر خداوند به من بگوید من به تو فرصت کافی دادم تا با تفکر در مخلوقاتم بتوانی شک خودت را تبدیل به یقین کنی و همچنین به تو فرصت توبه و وعده‌ی بخشش و اصلاح همه خطاهایت را دادم اما استفاده نکردی، آن وقت من چه جوابی دارم که بدهم؟! ادامه 👇🏻
👆🏻 البته برخی از ناباوران بالاخره قبل از رسیدن مرگ در این زندگی کوتاه، راه صداقت را در پیش می‌گیرند و به ندای وجدان خویش پاسخ مثبت می‌دهند اما برخی دیگر راهی خلاف احتیاط و بدون صداقت را انتخاب می‌کنند و با استفاده از ترفندهای گوناگون تلاش می‌کنند تا به هر قیمت از ندای وجدان خود فرار کنند درحالی‌که به تجربه می‌دانند این تلاش عذاب وجدانشان را بیشتر و زندگی آن‌ها را سخت‌تر می‌کند. فرار به جلو برای ساکت کردن ندای وجدان خویش یکی از ترفندهای ناباوران برای خفه کردن ندای وجدان خویش و نجات از استرس و افسردگی شدید که به‌خاطر انکار خدا یا شک در خدا دامن‌گیر ایشان شده است این است که با افراد کم سن یا کم‌تجربه که توانایی رفع شبهات را ندارند وارد گفتگو می‌شوند. ناباوران چون خودشان هم به خوبی می‌دانند شک آن‌ها نسبت به خدا، خلاف وجدان بیدار و خلاف عقل سلیم است، بنابراین در ابتدای گفتگو با افراد فوق سعی می‌کنند، از ترفند «فرار به جلو» استفاده کنند تا بدین وسیله خودشان را کاملاً حق با جانب نشان دهند. در نتیجه برای مخفی کردن ضعف منطق خود، تلاش می‌کنند بااعتمادبه‌نفس کاملاً ساختگی مخاطب خود را تحت تأثیر قرار دهند تا بدین وسیله شک غیرخردمندانه خود به خدا را مانند ویروس به ذهن مخاطب منتقل کنند. مثلاً با اعتمادبه‌نفس می‌گویند: «وجود خدا و وجود چراغ جادو هر دو خرافات هستند اگر چه احتمال دارد که هم خدا وجود داشته باشد هم چراغ جادو اما هیچ دلیل و شواهدی نداریم که بتواند وجود چراغ جادو و خدا را ثابت کند»! اما حقیقت این است که برای اثبات وجود چراغ جادو، هیچ دانشمند و حتی آدم عادی در طول تاریخ یک دلیل و شاهد نیز ارائه نکرده است، درحالی‌که برای اثبات وجود خدا دقیقاً حقیقت برعکس است و صرف‌نظر از هزاران دلیل و شواهد علمی از هزاران هزار دانشمند جهان در طول تاریخ، ساختار هوشمندانه تک‌تک موجودات جهان که مقابل چشم همگان ست، به‌تنهایی برای ایجاد یقین و اطمینان به وجود طراح فوق‌العاده هوشمند موجودات جهان (خدا) کافی است. برگ درختان سبز در نظر هوشیار هر ورقی دفتری است معرفت کردگار همان‌طور که ساختار هوشمندانه‌ی یک نقاشی ساده -ولو مربوط به هزاران سال قبل- بهترین دلیل و شاهد برای اثبات وجود نقاش آن است، بدون اینکه به آوردن حتی یک دلیل دیگر (ازجمله دلایل علمی) نیاز باشد و کوچک‌ترین تردید در اینکه این تابلوی ساده‌ی نقاشی محال است خودش بدون وجود نقاش، خود به خود و تصادفی کشیده شده باشد باقی نمی‌ماند، چه رسد به طراحی فوق‌‌العاده هوشمندانه‌ی جهان که قابل مقایسه با طراحی یک تابلوی نقاشی نیست! اما یکی از اهداف ناباوران از طرح این مغالطه‌های غیرصادقانه که با آن در دل افراد کم‌تجربه شک می‌اندازند این است که هنگام عذاب وجدان، بتوانند خطاب به وجدانشان بگویند: «دیدی نگرانی تو بی‌خود بود؟ دیدی من با یک خداباور صحبت کردم و او حرفی برای گفتن نداشت؟ دیدی او هم مثل من دچار شک شد؟ دیدی من الکی دچار شک نشدم؟ دیدی حق با من بود؟ دیدی ... پس دیگر آسوده باش و این‌قدر به پر و پای من نپیچ و نمک روی زخمم نپاش و غر نزن و دست از سرم بردار و ولم کن»! درحالی‌که خودشان هم می‌دانند این ترفندها و نقش بازی کردن‌ها، هرگز وجدان ایشان را فریب نمی‌دهد، که به قول معروف وجدان یگانه محکمه‌ای است که نیاز به قاضی ندارد، به همین دلیل این افراد تا آخرین لحظه‌ی عمر درگیر ندای وجدان خویش هستند و از نگرانی و افسردگی پیوسته که زندگی ایشان را «داغان» کرده است رنج می‌برند، رنجی که باعث می‌شود جسم و روان‌شان را زودتر از دیگران پژمرده و خسته کنند. تقریباً اکثر افراد کم‌تجربه‌ای که دچار شک نسبت به خدا شده‌‌اند و از من راهنمایی خواسته‌اند، توسط همین ناباوران و با ترفند «فرار به جلو» شکار شده‌اند، ناباورانی که تلاش می‌کردند با پاشیدن تخم شک نسبت به خدا در ذهن این افراد مظلوم، آن‌ها را نیز مانند خودشان دچار عذاب وجدان نموده و زندگی‌شان را تبدیل به جهنم کنند. ادامه 👇🏻
👆🏻 این ناباوران که به تدریج حتی از اصول انسانی فاصله گرفته‌اند، چون خود را در حال غرق شدن می‌بینند به اسم خیرخواهی و نجات از خرافات، با ناجوانمردی تمام تلاش می‌کنند تا دیگران را نیز با خود غرق کنند بلکه شاید بتوانند رنج ناشی از عذاب وجدان خودشان را با ایشان تقسیم کنند و درنتیجه استرس کمتری را تحمل کنند درحالی‌که در عمل می‌بینند نتیجه بر خلاف انتظار آن‌ها شده است و وجدان ایشان با تشر بیشتری به آن‌ها می‌گوید: «چرا به‌جای اینکه خودت تلاش کنی تا شکت را برطرف نمایی، یک انسان بیچاره‌ی و کم‌تجربه‌ی دیگر را هم مثل خودت دچار شک و عذاب وجدان کردی؟ چرا به کسی که زندگی زیبایی داشت و به کمک خدا، داشت مشکلات زندگی‌اش را یکی بعد از دیگری با موفقیت پشت سر می‌گذاشت به دروغ گفتی که: «زندگیتو به خدا گره نزن، که نتیجه‌اش از قبل معلوم نباشه تا اگه یه روز فهمیدی خدا وجود نداره داغون نشی»؟! درحالی‌که باید صادقانه حقیقت را به او می‌گفتی که: «از تجربه‌ی تلخ من استفاده کن و مثل من زندگی‌ات را به شک در خدا گره نزن و خیال نکن که نتیجه‌اش از قبل معلوم نیست و تو با انکار خدا آزاد می‌شوی، بلکه مطمئن باش شک به خدا زندگی را بی‌معنا می‌کند، احساس داشتن اراده‌ی آزاد را از انسان سلب می‌کند و زندگی و شخصیت وی را به خاطر عذاب وجدان و افسردگی پیوسته از درون پوک و داغان می‌کند!» حقیقت فوق به قدری مجرب و محسوس است که حتی برخی بزرگان خداناباور به آن اذعان دارند از جمله پروفسور ویل پرواین، استاد زیست‌شناسی در دانشگاه کرنل که یکی از معتبرترین دانشگاه‌های آمریکاست می‌گوید: (همه چیز) با انکار خدا شروع می‌شود و سپس (بعد از خداناباوری) امیدت را به زندگی بعد از مرگ از دست خواهی داد، وقتی این دو را از دست بدهی، بقیه هم به‌راحتی به دنبال آن دو از دست می‌روند و این نتایج برایت حاصل می‌شود: بی‌پایگی اصول اخلاقی و انسانی، معنا نداشتن زندگی و درنهایت آزادی برای انسان وجود نخواهد داشت و هیچ امیدی به معنای عمیق داشتن زندگی وجود ندارد! این پروفسور که دچار تومور مغزی بود ادامه داد: برادرم نیز پارسال ناامیدانه به خاطر بیماری لاعلاجی مرد و ما نمی‌توانستیم کاری کنیم؛ من نمی‌خواهم این‌طور بمیرم و اگر تومور من برگردد قبل از این مرحله خودم را با تیر می‌زنم. بعدازاین مصاحبه پروفسور پرواین متوجه شد که تومور مغزی او برگشته است و مجری مشهور بن استین که این مصاحبه را با وی انجام داده بود، پرده از حقیقتی تلخ برداشت و گفت: داستان انکار خدا (که) توسط دکتر پرواین (مطرح شد) در بین کسانی که مانند او فکر می‌کنند (خداناباوران) که با آن‌ها مصاحبه کردیم معمول و رایج است. جهت دیدن فیلم اعترافات فوق این عبارت را جستجو کنید: «اثر کنار گذاشتن خدا از زبان پروفسور خدا نا باور» فریدریش نیچه -فیلسوف خداناباور- در مورد کابوس هولناکی به نام خودکشی می‌گوید: فکر خودکشی آرام‌بخشی قوی است ... با آن چه شب‌های بد را که به خوبی می‌توان گذراند! 📘 فراسوی نیک و بد، ص ۱۲۴ 👤 دیلی میل، Daily Mail: احتمال اینکه آتئیست‌ها (خداناباوران) خودکشی کردن را انتخاب کنند بیشتر است. مرکز ملی اطلاعات زیست‌فناوری آمریکا، National Center for Biotechnology Information: «مذهب در برابر خودکشی نقش محافظتی ایفا می‌کند». دانشگاه هاروارد، Harvard University: «شرکت در مراسم مذهبی برای زنان موجب کاهش خودکشی می‌شود». نیویورک‌تایمز: «آتئیسم (بی‌اعتقادی به خدا) یکی از عوامل خودکشی است». The New York Times: ATHEISM A CAUSE OF SUICIDE 🌐 https://www.nytimes.com/1894/09/17/archives/atheism-a-cause-of-suicide-dr-macarthur-preaches-on-the-sin-and.html آنچه از نظرتان گذشت، صرفاً نمونه‌ای از ترفند غیرانسانی «فرار به جلو» توسط ناباوران بود با این هدف که یک حقیقت واضح و ثابت شده نسبت به خودشان را (عذاب وجدان و داغان شدن به خاطر شک به خدا)، برعکس نشان می‌دهند. ناباوران استفاده از ترفند «فرار به جلو» را در مورد سایر ادعاهایشان نیز به کار می‌برند تا حقیقت را وارونه نشان دهند ازجمله در شعارهای غلیظ خود می‌گویند: «ما فقط علم و عقل را قبول داریم» درحالی‌که هر کس (مانند اینجانب) تجربه‌ی مناظره با این افراد را داشته باشد مرتب می‌‌بیند هر زمان آن‌ها احساس کنند حقیقت در حال روشن شدن است، به راحتی آب خوردن پای خود را روی هر دلیل علمی و عقلی که قبل از آن سنگش را به سینه می‌زدند و حتی پا روی نظرات خودشان می‌گذارند و تا جایی پیش می‌‌روند که ناچار می‌شوند برای انکار خدا، حقایق محسوس را نیز –به دلیل نسبی‌گرایی مطلق- صریحاً انکار کنند. ادامه 👇🏻