eitaa logo
اشارات
1.4هزار دنبال‌کننده
30 عکس
11 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
-1489035518_-1707929173.mp3
18.34M
🌕 اقتصاد ایران در ۱۳ سال تحریم به روایت سیداحسان خاندوزی 🔺دکتر خاندوزی؛ وزیر سابق اقتصاد و دارایی این مسیر طی شده در ۱۳ سال گذشته را در نشستی با حضور اندیشکده‌ها به پنج دوره تقسیم کردند و با تشریح هر دوره تلاش کردند تا روایت کلانی از دو دهه گذشته و به ویژه دوران تحریم‌ها ارائه کنند. @esharat_57
🌕جامعه‌شناس-سلبریتی‌ها به مثابه آسیب‌ اجتماعی متن یادداشت https://eitaa.com/esharat_57/68 @esharat_57
🌕جامعه‌شناس-سلبریتی‌ها به مثابه آسیب‌ اجتماعی 🔺جامعه‌شناسی اغلب دانشی انتقادی درباره «ساختارها» و «ساخت‌های» فرهنگی و اجتماعی و سیاسی آن‌هم به شکلی تاریخی است. از این جهت اراده و تصمیمات افراد و جریان‌ها و دولت‌ها در تحلیل‌های جامعه‌شناختی باید معمولا در ته جدول بررسی هایشان باشد. اما این روزها جامعه‌شناس-سلبریتی‌هایی را در رسانه‌ها می‌بینیم که وزن اصلی در متغیرها، به اراده و تصمیمات فلان افراد و بهمان دولت‌ها می‌دهند و مشغول محکوم و منکوب کردن افراد و سیاست‌ها و دولت‌ها هستند. در تبیین هر پدیده و مساله اجتماعی عوامل مختلفی دخیل‌اند و در جامعه‌شناسی آموخته‌ایم برای فهم یا حل آن مساله اجتماعی، باید وزن مناسب به عوامل موجده آن داد. ولی آنچه در جامعه‌شناسیِ رسانه‌ای شده اخیر می‌بینیم، تفوق سیاست روزمره و قدرت پوزیتیو بر سایر عوامل تبیینی است. کار به جایی رسیده که امروز حتی فوکویی که ما را به درنظر گرفتن تاثیرات میکروفیزیکِ قدرت و قدرت نرم احاله می‌داد و از تاثیر قدرت «گفتمان‌های دانش» مدرن بر شکل‌دهی سوژه‌ها برای‌مان می‌گفت و آرنتی که توتالیتاریسم و فاشیسم مدرن را نقد می‌کرد و با این نقدها به آرمان رهایی از بند شذوذات مدرنیته نوید می‌داد، صرفا به یک ابزار برای بحث‌های سیاسی روزمره برخی از این جامعه‌شناس-سلبریتی‌ها در منکوب و محکوم کردن برخی سیاستمداران و دولت‌‌ها تبدیل شده است. این فربهی سیاست و یا «سیاست‌زدگی»، اگرچه می‌تواند در رسانه‌های اجتماعی توجه جلب کند، ولی در ازای آن در حال ترویج تفسیری از جامعه‌شناسی است که با هر عینکی به آن نگاه‌ کنیم با زمینه‌های تاریخی شکل‌گیری و تکوین آن متباین و نقض غرض است. البته شاید اینکه در برنامه‌ درسی علوم‌اجتماعی و جامعه‌شناسی ما نقصان‌هایی وجود دارد و ممکن است کسی با کمترین آگاهی از تاریخ و فرهنگ ایران و روندهای تاریخیِ شکل‌گیری ساختارها و صرفا با مرور برخی نظریات گزینش و ترجمه شده کلاسیک یا معاصر به راحتی مدرک دکترا دریافت کند، در شکل گیری چنین سیاست‌زدگی‌هایی بی‌تاثیر نباشد. اما تا جایی که می‌دانیم نقطه مشترک همان متون علمی جامعه‌شناسی متعارف‌ هم، انذار از چنین سطحی نگری‌های اراده‌گرایانه است. به گمانم بخش زیادی از آن «ملی‌گرایی روش‌شناختی» که پیشتر به عنوان یک معضله اساسی در جامعه‌شناسی ایرانی نام برده بودم، محصول این سیاست‌زدگی است. چنین سیاست‌زدگی صرفا به دنبال کنش سیاسی داخلی است، از همین رو نمی‌تواند و یا نمی‌خواهد نگاه ساختاری تاریخی به مسائل داشته‌باشد تا بهتر بتواند شعار‌ دهد و لایک جمع‌‌ کند. @esharat_57
🌕صلح آمیزترین انقلاب مدرن! 🔺۱-انقلاب اسلامی نه صرفا در جهان سیاست بلکه در نظریه های جامعه‌شناسی هم زلزله‌ای درانداخت. تا قبل از آن تبیین‌ نظری انقلاب‌های بزرگ صرفا به عوامل اقتصادی، ساختاری و یا روانشناختی محدود می‌شد. تدا اسکاچپول یکی از مهمترین نظریه پردازان این حوزه بعد از پدیده انقلاب ایران با تجدید نظر در نظریات سابق خود، در مقاله‌ای انقلاب اسلامی را موجد تولد نسل چهارم نظریه‌های انقلاب یعنی نظریه‌های فرهنگی عنوان کرد. در واقع یکی از اصلی‌ترین عواملی که برای ناظران غربی جدید بود فراگیری انقلاب و از آن مهم‌تر فرم صلح آمیز بسیج انقلابی در آن بود. 🔸۲-در حالیکه گفته می‌شد حتی در انقلاب‌های کبیر از فرانسه تا روسیه حداکثر ۱۰ الی ۱۵ درصد مردم مشارکت داشته‌اند اما در انقلاب ایران از مرکز تهران که راهپیمایی‌های میلیونی تاسوعا و عاشورا در آن زبانزد رسانه‌های جهان شده بود تا دور افتاده‌ترین روستاها نیز درگیر تظاهرات و مبارزه انقلاب شده بودند. ( مثلا نگاه کنید به روزهای انقلاب:‌ چگونه زنان یک روستا در ایران انقلابی شدند؟ نوشته مری هگلند، انتشارات ترجمان) میشل فوکو و لیلی عشقی که خود از مهد انقلاب‌های مدرن ناظر انقلاب اسلامی بودند از آن با «انقلابی با حضور همه» یاد می‌کنند. 🔸۳-مهمتر اینکه این فراگیری که اقشار و طبقات و گروه‌های مختلف فکری و سیاسی و فرهنگی را در بر داشت با کمترین میزان خشونت انقلابی نسبت به دیگر انقلاب‌های مدرن در قرن بیستم و قبل از آن به وقوع پیوست. در حالیکه در انقلاب‌های دیگر خشونت انقلابی به ده‌ها هزار می‌رسید در انقلاب ایران این مقدار صرفا به محاکمه ده‌ها تن از دست‌اندرکاران اصلی جنایات رژیم قبل محدود مانند. بنا بر اسناد موجود حتی بسیاری از کارمندان اداری (‌و نه عملیاتی) دستگاه‌ اطلاعاتی رژیم پهلوی (‌ساواک)‌ هم بعد از انقلاب به سرکار خود بازگشتند. در واقع برخلاف تصویرسازی‌های گفتمان غالب جامعه‌شناسی در ایران ( گفتمان استبداد تاریخی) که فرهنگ سنتی و عامه ایرانیان را فرهنگی غیر روادار، غیر مشارکتی، ستیزه‌جو و غیر عقلانی تصویر کرده و می‌کنند ایرانیان در یکی از بحرانی‌ترین لحظات تاریخی این کشور رفتاری کاملا صلح آمیز و مشارکتی از خود بروز دادند. 🔸۴-به عبارت دیگر انقلاب‌های کبیر اگرچه گسستی سیاسی نسبت به گذشته محسوب می‌شوند اما حداقل فرم آن‌ بازتاب دهنده فرهنگ تاریخی ملت‌های انقلابی است. رهبر اسلامی این انقلاب خود برآمده از فلات مرکزی ایران و شهر خمین (‌منطقه کمره) بود که امثال جواد صفی‌نژاد و مرتضی فرهادی مردم شناسان بوم‌گرای ایرانی در آثار مختلفشان (از جمله کمره نامه و فرهنگ یاریگری در ایران از مرتضی فرهادی) جلوه‌های مختلف فرهنگ غنی مشارکتی آن را به تصویر کشیده بودند. در کوران انقلاب گروه‌های مختلف چریکی چپ و یا مسلمان بارها در ملاقات با او به عنوان رهبر انقلاب می‌خواستند برای مبارزه چریکی و مسلحانه خود مشروعیت کسب کنند اما امام خمینی زیر بار نرفت و بر مبارزه انقلابی صلح آمیز و فرم راهپیمایی‌های گسترده خیابانی و تبلیغ انقلابی چهره به چهره تاکید داشت. 🔸۵-این فرم صلح آمیز ریشه در تاریخ فرهنگی ایران داشته و دارد. بی دلیل نیست که عمده قله‌های ادبی جهان از این خاک برخاسته‌اند و مانند حافظ و سعدی و مولانا و فردوسی نادی مهر و دوستی و فتوت و داد و دهش بوده‌اند. بی علت نیست که ایرانیان در یک مشارکت جمعی در جنگ تحمیلی ۸ساله توانستند با دست خالی در مقابل یک دنیا تجهیزات و حمایت مقاومت کنند. بی دلیل نیست که در سیل و زلزله و کرونا بیشترین کمک‌ها و مشارکت‌های مردمی در ایران شکل می‌گیرد. همین ماه‌های گذشته زنان و مردان ایرانی در اوج تحریم‌های ظالمانه غربی از طریق پویش ایران همدل خود بیش از هزار و پانصد میلیارد تومان به جنگ زدگان لبنانی کمک کرده‌اند. 🔸۶-با این همه متاسفانه «جامعه شناسی ایرانیان» بدون در نظر گرفتن چنان تاریخی و چنین ظرفیت‌هایی به بیراهه رفته و خواهد رفت. @esharat_57
🌕به سوی بازیابی سینمای اجتماعی 🔺در دهه ۱۳۹۰ الگویی از فیلم‌ها با برچسب پرطمطراق سینمای اجتماعی در سینمای ایران تکثیر شد که غالبا در این خطوط مضمونی، روایی و فرمی با هم اشتراک داشتند: تباهی و نکبت بی‌پایان، جبرگرایی هستی شناختی، نسبی‌گرایی اخلاقی، بدبینی به سرشت انسان ایرانی، غیاب نهاد دولت یا عملکرد مخلّ و مخرب آن، شمایل نگاری بصری موقعیت‌های ویرانه، کثیف و فرسوده و نهایتا ترسیم وضعیت انسداد و فروبستگی که خود را در پایان‌بندی‌های تلخ و تاریک یا معلّق و پادرهوا ظاهر می‌سازد. 🔸اما به نظر می‌رسد با فیلم‌هایی مثل بی‌بدن (۱۴۰۲) و ناتوردشت (۱۴۰۳)، افق شکل‌گیری الگوی جدیدی از سینمای اجتماعی پدیدار شده است. ظهور عاملیت انسان، حضور عناصر خیر و شر در عین التفات به پیچیدگی‌‌ وضعیت‌های اجتماعی و اخلاقی، توجه به امکان‌ها و پتانسیل‌های نهادی و مدنی موجود ایران و پایان‌بندی‌های گشایش‌گر و رو به جلو از جمله ویژگی‌های این الگوست. آنچه این دو فیلم را برای من مهم‌تر و معنادارتر می‌کند این است که برای رهایی از "سیاه نمایی" متعارف سینمای اجتماعی این سال‌ها به وادی "سفیدنمایی" نغلتیده اند. 🔸البته که هر سینمای بزرگ و کاملی به فیلم‌های شیرین و "حال خوب کن" نیاز دارد، اما از این گزاره نباید نفی مطلق تصویر کردن تباهی‌ها و سیاهی‌ها در سینما را نتیجه گرفت. برجستگی "بی‌بدن" و "ناتوردشت" این است که در نسبت با شرایط ملتهب سال‌های اخیر ایران به سراغ سوژه‌هایی رفته‌اند که طبعا تلخ و ناراحت کننده هستند. هنر آنها این است که به سیاهی و پلشتی چشم دوخته‌اند اما آن را در آغوش نگرفته‌اند. 🔸همچون برخی موارد دیگر خود چنان با پلشتی نزدیک و یگانه نشده‌اند که در پایان خوب و بد و زشت و زیبا معنای خود را از دست بدهد و طبعا جز جبر و فروبستگی چیزی باقی نماند. (خطر اسپویل:) در ناتور دشت احمد پیران سیاهی را در لایه‌های زیرین ضمیر خود، همچنان که در ژرفای قنات زیر خانه‌اش، ملاقات می‌کند. اما او این عاملیت و مردانگی را دارد که به جنگ آن برود و هرچند خسته و مصیبت‌زده و سر و روی آلوده، از آن چاه بیرون بیاید و رستگار شود. این همان چیزی است که وضعیت ما امروز می‌طلبد و سینما می‌تواند بخشی از فرآیند گشایش و حرکت به سوی این مسیر باشد. @esharat_57