#حرف_حق
اوکہ دنبالش هرروز درخواستش مے کند
(در نماز هر قنوت بخوان الهم الرزقنا الشهادت را🌱✨)
#شهید_گمنامــ
EHGHE FOUR HARFE
آقـــا جان 🥺
تا ڪے منتظر بمونم ڪسے گناه نڪنہ...
#یا_صاحب_الزمان
#دختر_مشڪے_پوش_حسےـن
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@eshghe4harfe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
هدایت شده از عشقـہ♡ چهارحرفہ
شَِرَِوَِعَِ پَِاَِرَِتَِ گَِذَِاَِرَِیَِ
عشقـہ♡ چهارحرفہ
⚡️ـــــ★ـــــ★ـــــ★ـــــ★ـــــ⚡️ #حٍـجًـابَ_چَـًشَـٍمْـٌانَـٍتّ #پارت_صد_و_نوزدهم سهند : خب میخ
⚡️ـــــ★ـــــ★ـــــ★ـــــ★ـــــ⚡️
#حٍـجًـابَ_چَـًشَـٍمْـٌانَـٍتّ
#پارت_صد_و_بیستم
[نامزد امیر]
وقتی آماده شدم رفتم به مامان
گفتم که میرم یه سری به الهام
جون بزنم( مامان امیر) بعد
خدافظی با مامان از خونه زدم
بیرون و پیاده راه افتادم سمت
خونه امیر اینا زیاد تا خونه ما
فاصله نداشت
با یاد امیر اشک تو چشمام جمع
شد🥺 چقدر دلم براش تنگ
شده بود هیچ خبری هم ازش
نداشتم دلم شور میزد نگرانش
بودم حس میکردم قراره یه اتفاق
بدی بیوفته😥 وقتی به خودم
اومدم دیدم روبه رو خونه امیر
اینام دست از فکر کردن به
امیر برداشتم و زنگ در و زدم بعد چند
دقیقه الهام جون در و باز کرد و
رفتم داخل دم در اول روسری و
چادرم و مرتب کردم و رفتم داخل
الهام جون و آقاعرفان (داداش
بزرگ امیر) رو مبلا نشسته بودن
با وارد شدن من از جاشون بلند
شدن رفتم طرف الهام جون و
بغلش کردم خیلی لاغر شده بود وقتی
از الهام حون جدا شدم با سر پایین
به آقا عرفان سلام دادم و کنار
الهام جون نشستم سرم هنوز پایین
بود که صدای الهام جون و شنیدم
که می گفت: دخترم تو از امیر خبر
نداری🥺
سرمو بلند کردم و بهش نگاه
کردم چشماش پر اشک بود شرمنده
شدم و سرمو انداختم پایین
من: شرمنده تونم الهام جون منم
خبر ندارم هرچی هم رفتم محل
کارش چیزی بهم نگفتن
الهام جون: نمی دونم چرا از صبح
همش دلشوره دارم دیـشـ....😭...
گریه بهش اجازه نداد بقیه حرفشو
بزنه با نگرانی نگاهش میکردم
آقا عرفان رفت طرفشو بغلش کرد
و گفت: چیزی نشده که مامانم
مطمئنم امیر حالش خوبه ...
الهام جون: ولی من میدونم یه
چیزی شده ... دیشب خواب دیدم
امیرم😭 شهید شده ...😭
اشکا منم شروع کردن به باریدن
صورتم از اشک خیس شده بود😭
حتی فکر کردن به اینکه یه روز
امیر نباشه حالم و بد میکرد...😥
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@eshghe4harfe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
عشقـہ♡ چهارحرفہ
⚡️ـــــ★ـــــ★ـــــ★ـــــ★ـــــ⚡️ #حٍـجًـابَ_چَـًشَـٍمْـٌانَـٍتّ #پارت_صد_و_بیستم [نامزد امیر]
⚡️ـــــ★ـــــ★ـــــ★ـــــ★ـــــ⚡️
#حٍـجًـابَ_چَـًشَـٍمْـٌانَـٍت
#پارت_صد_و_بیست_و_یکم
[زینب]
صبح زود سهند گفت آماده بشید
قرار بریم ویلا( اونجا که قراره
جشن برگزار بشه) رفتم سمت کمدم
و یه جلیقه ضد گلوله پوشیدم یه
مانتو بلند تا زیر زانو مشکی حالت
کت داشت و یه شلوار مشکی چرم
و شاله کلفت مشکی و بعد پوشیدن
دست کش هام شنلم و هم پوشیدم
رفتم در پنجره و باز کردم و با
سوت مخصوص شاهین که شبیه
انگشتر
بود و همیشه دستم بود یه سوت
زدم که بعد چند دقیقه صدای شاهین
و بعد خودش اومد دستمو از
پنجره بردم بیرون که روی دستم نشست
رفتم طرف تخت و اون نقابی و
زره ای که برای شاهین درست کرده
بودم و براش پوشیدم اولش یکم
بد خلقی کرد ولی بعد آروم شد
خیلی قشنگ تر شده بود برای
احتیاط اینارو پوشیدم که اگه
بهش شلیک کردن به بدنش نخوره
خودمم نقابم و زدم و از اتاق رفتم
بیرون که دیدم ساسان هم آماده
شده و روی مبل های توی سالن نشسته
و سرشم تو گوشیشه منم رفتم و روی
مبل تکی دور از ساسان نشستم
و با شاهین مشغول شدم که
صدای ساسان توجه ام جلب کرد
ساسان: پرنده قشنگیه ولی به درد
دخترا نمیخوره یکم وحشی و خطر
ناکه دخترا هم که دل نازک و حساس...
تند سرمو بلند کردم و با نگاهی که
توش عصبانیت و خشم موج میزد
بهش نگاه کردم ک رنگش پرید
من: الان چی گفتی ؟؟🤨
با لکنت گفت: چشمات ..چـ..ـشمات😳😰
من: جواب سوال منو ندادی ...
چشمام چی؟🤨
انگار اینجا نبود چون اصلا نشنید
من چی گفتم
شنیدم که زیر لب گفت : رنگ چشماش عوض شد و رگه های سفید توش بود یه برق ترسناک داشت
چشماش و منو یاد چشمای شاهینی
که آماده حمله هستن انداخت😰
پوذخندی زدم بهش زود از جاش
بلند شد و گفت : جدی نگیر می
خواستم یکم شوخی کنم من
میرم تو حیاط ... منتظر جواب
من نموند و با سرعت رفت بیرون ...
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@eshghe4harfe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
عشقـہ♡ چهارحرفہ
حوصلهشرحقصهنیسٺ-! #ادیٺ #شهید_گمنامــ •┈┈••✾❣✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
منازدیارعاشقاجاموندم نشستهیهبغضیتودلواموندم
گناهدوبارهدستوپامبستہ اسیرمتودامدنیاموندم
#شهید_گمنامــ
=(💔
EHGHE FOUR HARFE
عشقـہ♡ چهارحرفہ
یڪ تکہ جواهرید، نورید شما اسطورۀ غیرٺ و غرورید شما رفتید اگر چہ زود برمےگردید زیرا که ذخیرۀ ظهورید
چشمدلخودرابہخدایشمےدوخٺ
اخلاصعملرازعلے(؏) مےآموخٺ
عاشقبہوصالحق؛ «ابومهد؎» هم
درآتشهجرانشهادٺمےسوخٺ
#شهید_گمنامــ
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@eshghe4harfe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
اے ڪہ دلداده توام ارباب
عاشق و دݪبسته توام ارباب
ڪمڪ ڪن تا در راه تو
سربݪند و پیروز باشم ارباب...
#دختر_مشڪے_پوش_حسےـن
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@eshghe4harfe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•