4_5960956965197713937.mp3
3.53M
🔸حکایت غربت (۱۱)
گفتاری پیرامون ابعاد غربت امام عصر علیهالسلام
🎧قسمت یازدهم: دوران غیبت، دوران فراموش شدن امام و غفلت شیعه
#غربت_حضرت
#پادکست_مهدوی
☘صلوات، ذکر جمعهها
🔻امام صادق علیهالسلام:
🔸یکی از سنتها این است که جمعهها هزار بار و سایر روزها صدبار بر محمد و اهلبیتش (علیهمالسلام) صلوات بفرستی
🔹️إنَّ مِنَ السُّنَّةِ أن تُصَلِّيَ عَلى مُحَمَّدٍ و عَلى أهلِ بَيتِهِ في كُلِّ يَومِ جُمُعَةٍ ألفَ مَرَّةٍ، و في سائِرِ الأَيّامِ مائَةَ مَرَّةٍ.
📚الكافي: ج ۳، ص ۴۱۶.
📿 لینک شرکت در ختم صلوات، به نیت تعجیل فرج
#صلوات
سيد ابن طاووس میفرمايد:
اگر از هر عملی در عصر جمعه غافل شدی از صلوات ابوالحسن ضراب اصفهانی غافل نشو چرا كه در اين دعا سري است كه خدا ما را بر آن آگاه كرده است.
🌹اَلّلهُمـّ؏َجِّللِوَلیِّڪَالفَرَجَواَقِمنابِخِدمَـتِه🌹
🌼🌿به نیت فرج مولا نشر دهید
🆔 @eshgheasemani
🌿🌿🌸
AUD-20220506-WA0021.mp3
10.88M
🎧 #صوت
صلوات ابوالحسن ضراب اصفهانی
🎙#مهدیصدقی
🌹اَلّلهُمـّ؏َجِّللِوَلیِّڪَالفَرَجَواَقِمنابِخِدمَـتِه🌹
🌼🌿به نیت فرج مولا نشر دهید
🆔 @eshgheasemani
🌿🌿🌸
🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞°❀🌸°∞°❀🌸❀
•🌸°∞°
•🌸°
✨﷽✨
#رمانانلایننَذْرِعِشْـــــقْــ♥️
✍ #ناهیدمهاجری
#قسمت820
❌دوست عزیز کپی و ارسال رمان به کانالها و گروها و پیویتون حرااامه❌
وارد خونه که شدم با دیدن دکوراسیون جدید خونه، چشم هام برقی زد و به زندایی گفتم
- اینجا چقدر تغییر کرده!! ایول زندایی کارت حرف نداره!
زندایی لبخندی از سر رضایت زد و بعد از نگاه به اطرافش گفت
- اخه اونجوری خیلی نامرتب دیده میشد، الان دیگه همه چی خوب و عالی شد.
دیگه برای عید غدیر هم نیازی نیست که تغییر بدیم، اینجوری جا برای آقایون هم بیشتره
مامان کنارش ایستاد و دست روی شونه ش گذاشت
- خدا خیرت بده رویا، خیلی قشنگ شد،ببخش دیگه هر بار میای کلی کار میکنی و خسته میشی، کاش میگفتی زودتر میومدم کمکت
زندایی با مهربونی گفت
- نه بابا، این چه حرفیه! اتفاقا خودم دوست دارم، چون فردا برمی گردیم دیگه تا عید غدیر نمیتونیم بیایم، الانم که دستمون خالی بود گفتم بیکار نشینیم و اینجارو مرتب کنیم
خانم جون صدام کرد و به آشپزخونه رفتم
- زهراجان بیچاره رویا از صبح کار کرده، خسته شده. دیگه نوبت شماست!
چندتا چایی بریز، همراه میوه بیار دخترم
چشمی گفتم و بعد از رفتن خانم جون، استکانهایی که از برق زدنشون مشخصه کار زنداییه، از سینک برداشتم و به تعداد چایی ریختم.
دایی هم کارش تموم شد و اومد
- رویا اون حوله ی منو بده برم یه دوش بگیرم، سرتا پام رنگی شد
زندایی با محبت به دایی نگاه کرد، با اینکه چند سالیه بچه دار نمیشن، اما از محبتشون به هم یه ذره هم کم نشده، زندایی چشمی گفت به اتاق رفت و حوله و لباس دایی رو آورد و به دستش داد.
با صدای خانم جون چشم ازشون برداشتم
- زهرا جان، علی آقا هم بگو بیاد.
چشمی گفتم و پیامی به علی فرستادم. طولی نکشید جواب داد که یکم دیر میتونه بیاد.
نزدیک اذان خاله به همراه حاج احمد و سهیل اومدن، مامان سراغ سعید رو از خاله گرفت و گفت که تولد دوستشه اونجا دعوت بود و نتونست بیاد.
طولی نکشید که بابا و حمید هم اومدن و بعد از نماز، دور هم نشسته بودیم که علی هم به جمعمون اضافه شد.
تا شام آماده بشه، خانم جون گفت
- راستش من یه تصمیمی برای عید غدیر گرفتم گفتم حالا که دور همیم مطرح کنم. خداروشکر امسال به قول زهرا یه نیروی جدید هم به جمعمون اضافه شده و خیلی خوشحالم که علی آقا هم اینجاست و میتونه کمکمون کنه.
همه نگاهها به سمت ما چرخید، از حرف خانم جون خجالت کشیدم، علی جواب داد
- باعث افتخاره خانم جون، هر کاری از دستم بربیاد انجام میدم.
خانم جون با محبت نگاهش کرد و ادامه داد
- خیر از جوونیت ببینی و امیدوارم همیشه تو راه اهل بیت قدم برداری!
همه به خانم جون نگاه کردیم ببینیم چی میخواد بگه، از اینکه امسال علی توجمعمونه خیلی خوشحالم. ادامه داد
- کمتر از یه ماه به عید غدیر مونده، چون هر سال به خاطر نذر آقاجون مراسم میگرفتیم امسال یه مقداری هم پول جدا گذاشتم، میخوام جدا از مراسمی که میگیریم برای چندین خانواده وسایلی مثل مرغ و برنج و روغن و هر چی که ضروریه تهیه کنیم و به خانواده های نیازمند بدیم.
❌❌ مطلب مهممم چه تو وی ای پی رمان رو بخونید یا توکانال عشق اسمانی، اجازه کپی و انتشار و ارسال رمان جاهای دیگه رو ندارید❌❌
♥️پارتاولرمان عاشقانه #نذرعشـــــــق💕👇
https://eitaa.com/eshgheasemani/74667
#ادامہدارد....
#کپےوفورواردحــــــراموپیگردالهےوقانونےدارد🚫
•••┈✾~🍃♥️🍃~✾┈•••
┄•●❥ @eshgheasemani
•🌸°
•🌸°∞
•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞
🌸🌿ز آسمان دل من خورشید و مه برآمد
🌼🌿 شب میلاد احمد (ص) با پور حیدر آمد
🌸🌿همه شادی نمائید که میلاد نبی شد
🌼🌿 جلوهی نور صادق ز بعدش منجلی شد…
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌼
🌹🍃میلاد باسعادت #پیامبر_اکرم (ص) و
#امام_جعفر_صادق(ع) را به ساحت مقدس
مولا و سرورمون #امام زمان علیه السلام
ارواحنافداه و همه شیعیان تبریک و تهنیت
عرض میکنیم🌹🍃
🌹☘
🟢 این استغفار امیرالمؤمنین علیه السلام هست که 70 بند میباشد و مولا آن را هر سحر بعد از نماز صبح میخواندند:
✅هر شب یک بند از استغفار هفتاد بندی امیرالمؤمنین علیه السلام در کانال گذاشته میشه
💠فراز 62 استغفار امیرالمؤمنین 🌸🌿
62- اللَّهُمَّ وَ أَسْتَغْفِرُكَ لِكُلِّ ذَنْبٍ لَا يُنَالُ بِهِ عَهْدُكَ وَ لَا يُؤْمَنُ بِهِ غَضَبُكَ وَ لَا تَنْزِلُ مَعَهُ رَحْمَتُكَ وَ لَا تَدُومُ مَعَهُ نِعْمَتُكَ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اغْفِرْهُ لِي يَا خَيْرَ الْغَافِرِينَ.
بند 62: بار خدایا ! از تو آمرزش میطلبم برای هر گناهی که به جهت آن به عهد تو نمیتوان رسید، و از خشم و غضبت نمیتوان در امان ماند، و با وجود آن، رحمتت نازل نمی شود، و نعمتت به واسطه ی آن از تداوم باز می ایستد؛ پس بر محمد و آل محمد درود فرست و این گونه گناهم را بیامرز ای بهترین آمرزندگان!
💎خدایا به حق حضرت فاطمه ی زهرا سلام الله علیها فرج مولامون تعجیل بفرما و مارو از خدمتگزاران وفادار مولا قرار بده 🤲
💎یا رب محمد وآل محمد، صل علی محمد وآل محمد، وعجل فرج محمد وآل محمد"💎
🌹اَلّلهُمـّ؏َجِّللِوَلیِّڪَالفَرَجَواَقِمنابِخِدمَـتِه🌹
🌼🌿به نیت فرج مولا نشر دهید
🆔 @eshgheasemani
🌿🌿🌸
┄┅══🦋🦋﷽🦋🦋
🦋اولین ســـــلام تقـــدیم به ســـــاحت قدســـــے قطب عالــم امکان حضـــرت صاحـــب الـــزمان(عج)
🌹🍃اَلسّلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ الزَّمانِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خَلیفَةَ الرَّحْمانِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا شَریکَ الْقُرْآنِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا قاطِعَ الْبُرْهانِ . اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا إِمامَ الْإِنْسِ وَالْجانِّ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَعَلى آبائِکَ الطَّیِّبینَ ، وَأَجْدادِکَ الطَّاهِرینَ الْمَعْصُومینَ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ
#سلامبرشهیدمظلومکربلا
🌸🍃 الْسَلاٰمُ عَلَيْكَ يَا أبا عَبْدِ اللهِ وعلَى الأرواحِ الّتي حَلّتْ بِفِنائِكَ ، عَلَيْكَ مِنِّي سَلامُ اللهِ أبَداً مَا بَقِيتُ وَبَقِيَ الليْلُ وَالنَّهارُ ، وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ العَهْدِ مِنِّي لِزِيَارَتِكُمْ ،السَّلام عَلَى الحُسَيْن ، وَعَلَى عَليِّ بْنِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أوْلادِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أصْحابِ الحُسَينِ.
🌼🍃اللهمَّ العن اولَ ظالم ظلمَ حقَّ محمد و ال محمد و اخِرَ تابِع له علی ذالکَ.
اللهمَّ العنِ العصابةَ التی جاهدتِ الُحسین وَشایعتْ و بایَعتْ و تابَعتْ علی قَتله اللهمَّ العنهم جمیعاً
🌼🌿به نیت فرج مولا نشر دهید
🌷اَلّلهُمـّ؏َجِّللِوَلیِّڪَالفَرَجَواَقِمنابِخِدمَـتِه🌷
🆔 @eshgheasemani
🌿🌿🌸
AUD-20220329-WA0025.mp3
4.87M
____________________________
🌼🍃
🍃
#صوتفوقالعادهزیبا
✨دعای زیبای ال یاسین🌼🍃
#حضرتامامزمان(عجلاللهتعالیفرجهالشریف)
در یکی از نامه هایی که به یاران با وفا خود فرستادهاند میفرمایند:
« هر گاه خواستید به وسیله ما، به سوی خداوند توجه کنید، و به ما روی آورید، پس همان گونه که خداوند فرموده است بگویید: سلام علی آل یاسین …»
🌷اَلّلهُمـّ؏َجِّللِوَلیِّڪَالفَرَجَواَقِمنابِخِدمَـتِه🌷
🌼🌿به نیت فرج مولا نشر دهید
🆔 @eshgheasemani
🌿🌿🌸
#زیارتحضرتنرجسخاتونسلاماللهعلیها
🌹لطفا به نیابت از امام زمان علیه السلام بخونید🌹
🌼🍃بسم الله الرحمن الرحیم
اَلسَّلامُ عَلى رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ
وَآلِهِ الصَّادِقِ الْأَمینِ، اَلسَّلامُ عَلى مَوْلانا اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ.
اَلسَّلامُ عَلَى الْأَئِمَّةِ الطَّاهِرینَ، الْحُجَجِ الْمَیامینِ، اَلسَّلامُ عَلى والِدَةِ الْأِمامِ، وَالْمُودَعَةِ اَسْرارَ الْمَلِکِ الْعَلاَّمِ، وَالْحامِلَةِ لِأَشْرَفِ الْأَنامِ
اَلسَّلامُعَلَیْکِ اَیَّتُهَا الصِّدّیقَةُ الْمَرضِیَّةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا شَبیهَةَ اُمِّ مُوسىوَابْنَةَ حَوارِىِّ عیسى، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا التَّقِیَّةُ النَّقِیَّةُ
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الرَّضِیَّةُ الْمَرْضِیَّةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا اْلمَنْعُوتَةُ فِى الْأِنْجیلِ، الْمَخْطُوبَةُ مِنْ رُوحِ اللَّهِ الْأَمینِ، وَمَنْ رَغِبَ فى وُصْلَتِها مُحَمَّدٌ سَیِّدُ الْمُرْسَلینَ، وَالْمُسْتَوْدَعَةُ اَسْرارَ رَبِّ الْعالَمینَ.
اَلسَّلامُعَلَیْکِ وَعَلى آبآئِکِ الْحَوارِیّینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ وَعَلى بَعْلِکِ وَوَلَدِکِ،
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ وَعَلى رُوحِکِ وَبَدَنِکِ الطَّاهِرِ، اَشْهَدُ اَنَّکِ اَحْسَنْتِالْکَِفالَةَ، وَاَدَّیْتِ الْأَمانَةَ، وَاجْتَهَدْتِ فى مَرْضاتِ اللَّهِ، وَصَبَرْتِ فىذاتِ اللَّهِ، وَحَفِظْتِ سِرَّ اللَّهِ، وَحَمَلْتِ وَلِىَّ اللَّهِ، وَبالَغْتِ فى حِفْظِ حُجَّةِ اللَّهِ، وَرَغِبْتِ فى وُصْلَةِ اَبْنآءِ رَسُولِ اللَّهِ، عارِفَةً بِحَقِّهِمْ، مُؤْمِنَةً بِصِدْقِهِمْ، مُعْتَرِفَةً بِمَنْزِلَتِهِمْ، مُسْتَبْصِرَةً بِاَمْرِهِمْ مُشْفِقَةً عَلَیْهِمْ، مُؤْثِرَةً هَواهُمْ، وَاَشْهَدُ اَنَّکِ مَضَیْتِ عَلى بَصیرَةٍ مِنْ اَمْرِکِ، مُقْتَدِیَةًبِالصَّالِحینَ، راضِیَةً مَرْضِیَّةً، تَقِیَّةً نَقِیَّةً زَکِیَّةً، فَرَضِىَ اللَّهُ عَنْکِوَاَرْضاکِ، وَجَعَلَ اْلجَنَّةَ مَنْزِلَکِ وَمَاْویکِ، فَلَقَدْ اَوْلاکِ مِنَ الْخَیْراتِ ما اَوْلاکِ، وَاَعْطاکِ مِنَ الشَّرَفِ ما بِهِ اَغْناکِ، فَهَنَّاکِ اللَّهُ بِما مَنَحَکِ مِنَ الْکَرامَةِ وَاَمْرَاَکِ.
پس بالا مىکنى سر خود را و مىگوئى
اَللّهُمَّ اِیَّاکَ اعْتَمَدْتُ، وَلِرِضاکَ طَلَبْتُ، وَبِاَوْلِیآئِکَ اِلَیْکَ تَوَسَّلْتُ، وَعَلى غُفْرانِکَ وَحِلْمِکَ اتَّکَلْتُ، وَبِکَ اعْتَصَمْتُ، وَبِقَبْرِ اُمِّ وَلِیِّکَ لُذْتُ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَانْفَعْنى بِزِیارَتِها، وَثَبِّتْنى عَلى مَحَبَّتِها، وَلا تَحْرِمْنى شَفاعَتَها وَشَفاعَةَ وَلَدِها، وَارْزُقْنى مُرافَقَتَها وَاحْشُرْنى مَعَها وَمَعَ وَلَدِها، کَما وَفَّقْتَنى لِزِیارَةِ وَلَدِها وَزِیارَتِها، اَللّهُمَّ اِنّى اَتَوَجَّهُ اِلَیْکَ بِالْأَئِمَّةِ الطَّاهِرینَ، وَاَتَوَسَّلُ اِلَیْکَ بِالْحُجَجِ الْمَیامینِ مِنْ آلِ طه وَیس، اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ الطَّیِّبینَ، وَاَنْ تَجْعَلَنى مِنَ الْمُطْمَئِنّینَ الْفآئِزینَ الْفَرِحینَ الْمُسْتَبْشِرینَ، الَّذینَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلا هُمْ یَحْزَنُونَ، وَاجْعَلْنى مِمَّنْ قَبِلْتَ سَعْیَهُ، وَیَسَّرْتَ اَمْرَهُ، وَکَشَفْتَ ضُرَّهُ، وَآمَنْتَ خَوْفَهُ، اَللّهُمَّ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَلا تَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ زِیارَتى اِیَّاها، وَاْرزُقْنى الْعَوْدَ اِلَیْها اَبَداً ما اَبْقَیْتَنى، وَاِذا تَوَفَّیْتَنى فَاحْشُرْنى فى زُمْرَتِها، وَاَدْخِلْنى فى شَفاعَةِ وَلَدِها وَشَفَاعَتِها، وَاغْفِرْ لى وَلِوالِدَىَ وَلِلْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ، وَآتِنا فِى الدُّنْیا حَسَنَةً وَفِى الْأخِرَةِ حَسَنَةً، وَقِنا بِرَحْمَتِکَ عَذابَ النَّارِ، وَالسَّلامُ عَلَیْکُمْ یا ساداتى وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ
🌷اَلّلهُمـّ؏َجِّللِوَلیِّڪَالفَرَجَواَقِمنابِخِدمَـتِه🌷
🌼🌿به نیت فرج مولا نشر دهید
🆔 @eshgheasemani
🌿🌿🌸
zyarat_narjes khaton_dar_samera.mp3
3.33M
________________________________
🌸🍃
🍃
#صوتفوقالعادهزیبا
✨زیارت حضرت نرجس خاتون🌼🍃
اگر حاجتی دارید بـه حضرت نرجس خاتون، مادر امام زمان(ع) متوسّل شوید. ایشان چون مادر ولیّ وقـت ما هستند، به فـرزندشان مـی فرمایند که: پسرم! این شخص به من متوسّل شده. خواسته اش را بده.
🌷اَلّلهُمـّ؏َجِّللِوَلیِّڪَالفَرَجَواَقِمنابِخِدمَـتِه🌷
🌼🌿به نیت فرج مولا نشر دهید
🆔 @eshgheasemani
🌿🌿🌸
🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞°❀🌸°∞°❀🌸❀
•🌸°∞°
•🌸°
✨﷽✨
#رمانانلایننَذْرِعِشْـــــقْــ♥️
✍ #ناهیدمهاجری
#قسمت821
❌دوست عزیز کپی و ارسال رمان به کانالها و گروها و پیویتون حرااامه❌
همه موافق این تصمیم خانم جون بودن، بابا گفت
- اتفاقا این خیلی عالیه، هر چی وسایل نیاز داشتین بگین من از قبل تو مغازه کنار بذارم. اگه هم کم اومد بقیه ش رو خودم میدم
حاج احمد با خنده گفت
- حاج رضا مثل اینکه میخوای تنهایی همه ی ثوابهارو ببری!
همه خندیدن و ادامه داد
- من برای حل مشکل سعید نذر کرده بودم اگه تمام اموالی که این مدت از دستمون رفته بود برگرده، مقداریش رو برای عید غدیر به نیت سلامتی امام زمان خرج کنم، دیروز که پیش وکیلش بودم، گفت خداروشکر دادگاه رأی رو به نفع ما داده. تقریبا پنج تومن هم من کمک میکنم، امیدوارم خدا قبول کنه.
حمید جواب داد
- خب خداروشکر از بابت هزینه مشکلی نیست، من و علی هم سعی میکنیم به کمک سعید وسایل رو پخش کنیم
خانم جون پرسید
- چند تا خانواده سراغ دارین؟
علی کمی روی مبل جابجا شد و جواب داد
- خانواده ی نیازمند که متأسفانه خیلی زیاده، خصوصا کارتن خوابها چه واقعا اوضاعشون بده. حالا اگه وقت کردم یه آمار میگیرم حداقل یه منطقه رو بتونیم بدیم
آروم به علی گفتم
- حالا که بحث به اینجا کشیده به نظرم بهتره موضوع خیریه رو هم همینجا مطرح کنی!
علی با سرتأیید کرد و رو به جمع که منتظر ادامه ی صحبتهای علی بودن گفت
- تقریبا چند سالیه که من و دوستام یه سری مکانها رو شناسایی کردیم و تا حدی که برامون مقدوره کمکشون میکنیم، من تصمیم دارم یه خیریه به نام منتظران گل نرگس بزنم وافرادی رو هم که دوست دارن فعالیت کنن وارد این خیریه بشن. میتونیم عید غدیر خیریه رو افتتاح کنیم، البته فعالیت های زیادی رو میخوایم داشته باشیم که به تجربیات شما نیاز داریم.
خانم جون خوشحال از حرف علی گفت
- این خیلی خوبه، خدا اجرت بده! خیلیا هستن که دنبال خانواده هایی که واقعا نیازمندن میگردن، اکه خیریه زده بشه میتونن کمکهاشون رو به شما بدن و شما بین نیازمندا پخش کنین.
بابا گفت
- خداروشکر، امیدوارم هممون توفیق خدمت تو راه اهل بیت رو داشته باشیم، منم تا جایی که بتونم هر وسایلی که قرار باشه براشون بخرین تا حد امکان با کمترین هزینه بهتون میدم.
حمید گفت
- خانم جون سری پیش با علی و بچه ها جایی رفتیم که از نظر مالی خیلی ضعیف بودن، حالا شما و حاج احمد و هر کسی که میخواد کمک کنه اون هزینه رو یه جا بدین بهمون، که بریم بررسی کنیم ببینیم چیا نیاز دارن، سریعتر تهیه کنیم.
مامان هم در ادامه ی صحبت حمید گفت
- منم با حمید موافقم، کارها رو از الان تقسیم بندی کنیم که لحظه ی آخر نَمونه! اینجوری خیلی بهتره.
همه موافقت کردن، دایی رو به علی گفت
- علی جان، درسته من خیلی دستم باز نیست و شاید نتونم خیلی کمک مالی بکنم، ولی اگه خونه هایی نیاز به تعمیر داشته باشه روی من حساب کن.
حاج احمد گفت
- خدا به همتون خیر بده، بالاخره تو کار خیر هر کسی باید یه گوشه ی کار رو بگیره تا کار اهل بیت زمین نمونه. خدا آقاجون رو بیامرزه که همه ی اینارو مدیون ایشونیم، ان شاءالله که باقیات الصالحات بشه براشون.
❌❌ چه تو وی ای پی رمان رو بخونید یا توکانال عشق اسمانی، اجازه کپی و انتشار و ارسال رمان جاهای دیگه رو ندارید❌❌
♥️پارتاولرمان عاشقانه #نذرعشـــــــق💕👇
https://eitaa.com/eshgheasemani/74667
#ادامہدارد....
#کپےوفورواردحــــــراموپیگردالهےوقانونےدارد🚫
•••┈✾~🍃♥️🍃~✾┈•••
┄•●❥ @eshgheasemani
•🌸°
•🌸°∞
•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹🍃میلاد باسعادت #پیامبر_اکرم (ص) و
#امام_جعفر_صادق(ع) را به ساحت مقدس
مولا و سرورمون #امام زمان علیه السلام
ارواحنافداه و همه شیعیان تبریک و تهنیت
عرض میکنیم🌹🍃
▫️حسابی گرفتار شده بود.
قرض پشت قرض،
بدهی روی بدهی،
رفت خانه امام زمانش.
سفره دلش را باز کرد.
امام درددلهایش را شنید.
آرامش کرد.
دلداریاش داد.
چهارصد دینار طلا هم به او بخشید.
گفت: به خدا قسم پول نمیخواستم!
فقط میخواستم دعایم کنید.
امام صادق علیهالسلام فرمود:
دعایت هم میکنم؛
اما نگذار مردم همه چیزت را بدانند. پیش چشمشان سبک میشوی!
📚برگرفته از الكافي، ج۴ ص ۲۱.
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
✋ آدما وقتی گرفتار غم میشن، نیاز دارن با یه شخصی صحبت کنن تا یکم سبک بشن.
درددل کردن خیلی آدم رو آروم میکنه.
اما مهمه که با کی درددل کنیم
خیلی وقتا آدم از درددل با بعضیا پشیمون میشه
کسی که میخوای باهاش دردردل کنی مثلا باید صبور باشه، رازدار باشه، درکت کنه وگرنه ...
🌸شاید اگه خوب حساب کتاب کنیم به این نتیجه برسیم که بهترین سنگ صبور آدم، خدا و نماینده خدا امام زمانه✨️
#داستانک_دعا
#مهربانی_حضرت
#سبک_زندگی_مهدوی
#امام_صادق_علیه_السلام
🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞°❀🌸°∞°❀🌸❀
•🌸°∞°
•🌸°
✨﷽✨
#رمانانلایننَذْرِعِشْـــــقْــ♥️
✍ #ناهیدمهاجری
#قسمت822
❌دوست عزیز کپی و ارسال رمان به کانالها و گروها و پیویتون حرااامه❌
همه برای شادی روح آقاجون فاتحه خوندن، خانم جون چشم هاش پر اشک شد، با گوشه ی روسریش پاک کرد و گفت
- خدا طول عمر با عزت به همتون بده.
خاله و مامان با دیدن خانم جون که بغض کرده بود هر دو ناراحت شدن، جای خالیش واقعا احساس میشه. چه خوبه که آدم صدقه ی جاریه برای بعد از فوتش داشته باشه، آقاجون با این مراسمی که از خودش به یادگار گذاشت، باعث شد ثواب زیادی الان نصیبش بشه. خانم جون کمی که آروم شد گفت
- درباره ی خود مراسم هم میخوام بگم، امسال میخوام خانمهارو تو اتاق بغلی جا بدم، اینجوری هم خانما راحت رفت و آمد میکنن، طبقه ی بالا رو هم برای بسته بندی و بقیه کارها میذاریم.
مامان جواب داد
- اخه خانم جون اگه خانما تعدادشون زیاد شد چیکار کنیم؟
- از بیرون فرش کرایه میکنیم، کل حیاط رو به غیر از مسیر رفت و امد فرش میندازیم، از وسط هم پرده میکشیم، اگه داخل جا نبود بیرون بشینن، هواهم سرد نیست که اذیت بشن. پارسال که طبقه ی بالا خانما بودن، خیلی شلوغ میشد، بچه ها هم از پله ها بالا و پایین میرفتن، اینجوری موقع پذیرایی هم خیلی شلوغ میشد.
حمید با حرف خانم جون گفت
- من با خانم جون موافقم اینجوری بهتره، پارسال دوتا از بچه ها همدیگرو هل دادن از پله ها کم مونده بود بیفتن، چون مجلس اهل بیته چیزی نمیشه بهشون بگیم، خدایی نکرده از این مراسم زده میشن و خاطره ی بدی تو ذهنشون میمونه!
علی گفت
- من آشنا دارم اگه بخواین بهش میگم برا اون روز فرش نگه داره، فقط تعداد بگین
خداروشکر همه ی صحبتا برای عید غدیر زده شد، به کمک سحر و زندایی وسایل شام رو آماده کردیم و آقایون هم کمک کردن.
بعد از خوردن شام، کمی شب نشینی کردیم و قرار شد من و علی با هم برگردیم.
از جمع خداحافظی کردیم و سوار ماشین شدیم. علی ماشین رو روشن کرد و دستم رو گرفت و روی دنده گذاشت
- خب ببینم خیاطی رفتین بپرسین؟
- اره، قرار شد با سحر با هم بریم.
- خداروشکر، هزینه ش رو چی گفت
- مامان هر چی درباره ی هزینه گفت قبول نکرد، قرار شد به جاش هر موقع کمک نیاز داشت بریم پیشش
- خیلی هم عالی، میدونم که خیاط خوبی میشی.
- از اینکه بهم امیدواری میدی ممنونم.
بعد از کمی دور زدن، جلوی درمون نگه داشت و گفت
- زنگ بزن ببین مامانتینا اومدن!
شماره ی مامان رو گرفتم و گفت ده دقیقه ای میان. منتظر موندیم و بعد از اومدنشون، علی خداحافظی کرد و رفت.
وارد اتاقم شدم و بعد از عوض کردن لباسهام و خوندن دعای ال یاسین روی تخت دراز کشیدم. دستم رو زیر سرم گذاشتم و به سقف خیره شدم. امروز واقعا روز خوبی بود، خدایا شکرت! کم کم چشم هام گرم شد و خوابیدم.
❌❌ چه تو وی ای پی رمان رو بخونید یا توکانال عشق اسمانی، اجازه کپی و انتشار و ارسال رمان جاهای دیگه رو ندارید❌❌
♥️پارتاولرمان عاشقانه #نذرعشـــــــق💕👇
https://eitaa.com/eshgheasemani/74667
#ادامہدارد....
#کپےوفورواردحــــــراموپیگردالهےوقانونےدارد🚫
•••┈✾~🍃♥️🍃~✾┈•••
┄•●❥ @eshgheasemani
•🌸°
•🌸°∞
•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞