🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞°❀🌸°∞°❀🌸❀
•🌸°∞°
•🌸°
✨﷽✨
#رمانانلایننَذْرِعِشْـــــقْــ♥️
✍ #ناهیدمهاجری
#فصلدوم
#قسمت20
بعداز رفتنشون رو به خانم امینی گفتم
- خب حالا بفرمایین، دیگه پسرتونم اینجا نیست
لبخند غمگینی زد و گفت
- راستش نمیدونم از کجا شروع کنم، من چهل و دوسال از خدا عمر گرفتم، یه دختر نوزده ساله دارم که توخونست و این پسرمم که هفت سالشه، طرفای نیروگاه مستأجریم. خودمم تو خونه های مردم کار میکنم برای اینکه بتونم خرج زندگیمون رو دربیارم. ولی باز هشتَم گرو نهمه! یه ماه میشه وقت اجاره مون تموم شده، دیروز صابخونه اومده گفته اگه تا اخر هفته خونه رو خالی نکنی وسایلت رومیریزم بیرون
با شنیدن این حرفش ناراحت شدم و پرسیدم
- همسرتون چی؟
با گفتن این حرف اشکش روی صورتش ریخت
- یه سالی میشه که عمرش رو به شما داده، پارسال همین موقع ها وقتی از سر کار برمیگشت تصادف کرد و ....
بقیه ی حرفش رو نتونست ادامه بده و گریه کرد، ناخواسته اشکی روی صورتم ریخت. حسین با شنیدن صدای گریه ی مادرش با عجله از اتاق بیرون اومد و با دستای کوچیکش اشکاشو پاک کرد
- چی شده مامان، چرا گریه میکنی
خانم امینی سریع لبخندی زد و گفت
- چیزی نیست پسرم برو ماهیارو ببین منم با خاله حرف زدم میام نگاه میکنم
سحر حسین رو با بهونه ای دوباره برد، جعبه ی دستمال کاغذی رو به سمتش گرفتم
- بفرمایین، معذرت میخوام نمیخواستم ناراحتتون کنم
یه دستمال برداشت و اشکصورتش رو پاک کرد
- نه دخترم تو که تقصیری نداری، فشار زندگی و دلتنگی همسرم توانمو گرفته، دیگه نمیدونم چیکار کنم
- نگران نباشین، ان شاءالله با عنایت و یاری حضرت مشکلتون حل میشه. هر چی که نیازه بگین من اینجا ثبت میکنم و شمارو تو الویت میذاریم ان شاءالله خیلی زود همه چی درست میشه.
- دخترمم خیلی ناراحته، با اینکه میدونم خیلی دوست داره درسش رو ادامه بده ولی به خاطر شرایطمون حرفی نمیزنه، اما دارم میبینم وقتی شرایط دوستاش رو میبینه میریزه تو خودش!
دیروز که فهمید صابخونه جوابمون کرده، به درخواست خودش باهم چند جا سر زدیم شاید بتونه جایی کار کنه، اما متاسفانه محیط های کاریشون اصلا مناسب یه دختر نیست، خیلی روی تربیت دخترم زحمت کشیدم نمیتونم اجازه بدم هر جایی بره کار کنه، حاضرم شب و روز خودم جون بکنم ولی این دوتا بچه کم و کسری نداشته باشن
- میفهمم چی میگین، ولی خب این درامدی که دارین خرج زندگیتون رو میرسونه؟
- از خدا که پنهون نیست از شما چه پنهون، نه! صبح تا عصر بیرون کار میکنم و چند نفری هستن که کارای خونشونو بهم میگن، شبا هم با فاطمه و حسین سبزی پاک میکنیم و بعد از بسته بندی میدیم مغازه ها.
از این همه فشاری که دارن تحمل میکنن قلبم به درد اومد، سرم رو پایین انداختم، خانم امینی ادامه داد
- الان مشکل اصلی ما فقط خونه ست، اگه از بابت خونه فکرم راحت شه، برای خرج زندگیمون شب و روز تلاش میکنم
-چشم من همه رو ثبت کردم، ان شاءالله با اقای محبی مدیر خیریه در میون میذارم و بعد از بررسی باهاتون تماس میگیرن
حس کردم کمی خیالش راحت شد چون بلافاصله بعد از این حرفش گفت
- نمیدونم چرا به دلم افتاده از اینجا ناامید نمیرم
لبخندی به روش زدم و گفتم
- ان شاءالله، فقط من دوتا توسل بهتون میگم که ان شاءالله مشکلتون خیلی زود حل شه.
چشمهاش برقی زد و منتظر شد تا بگم
چه تو وی ای پی رمان رو بخونید یا توکانال عشق اسمانی، اجازه کپی و انتشار و ارسال رمان جاهای دیگه رو ندارید❌❌
♥️پارتاولرمان عاشقانه #نذرعشـــــــق💕👇
https://eitaa.com/eshgheasemani/74667
#ادامہدارد....
#کپےوفورواردحــــــراموپیگردالهےوقانونےدارد🚫
•••┈✾~🍃♥️🍃~✾┈•••
┄•●❥ @eshgheasemani
•🌸°
•🌸°∞
•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞
سيد ابن طاووس میفرمايد:
اگر از هر عملی در عصر جمعه غافل شدی از صلوات ابوالحسن ضراب اصفهانی غافل نشو چرا كه در اين دعا سري است كه خدا ما را بر آن آگاه كرده است.
🌹اَلّلهُمـّ؏َجِّللِوَلیِّڪَالفَرَجَواَقِمنابِخِدمَـتِه🌹
🌼🌿به نیت فرج مولا نشر دهید
🆔 @eshgheasemani
🌿🌿🌸
AUD-20220506-WA0021.mp3
10.88M
🎧 #صوت
صلوات ابوالحسن ضراب اصفهانی
🎙#مهدیصدقی
🌹اَلّلهُمـّ؏َجِّللِوَلیِّڪَالفَرَجَواَقِمنابِخِدمَـتِه🌹
🌼🌿به نیت فرج مولا نشر دهید
🆔 @eshgheasemani
🌿🌿🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ
🔴 قبل از ازدواج....
#دکتردولتی
🌹اَلّلهُمـّ؏َجِّللِوَلیِّڪَالفَرَجَواَقِمنابِخِدمَـتِه🌹
🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞°❀🌸°∞°❀🌸❀
•🌸°∞°
•🌸°
✨﷽✨
#رمانانلایننَذْرِعِشْـــــقْــ♥️
✍ #ناهیدمهاجری
#فصلدوم
#قسمت21
❌دوست عزیز کپی و ارسال رمان به کانالها و گروها و پیویتون حرااامه❌
-خداخیرت بده، خیر از جوونیت ببینی
- ممنون از دعای خیرتون، یکیش نماز امام زمان علیه السلامه که دو رکعت نماز به نیت سلامتی حضرت مثل نماز صبح میخونی و بعد از سلام دست به سینه میذارین و با حضرت مشکلتون رو درمیون میذارین، خیلیا از این توسل حاجت گرفتن خصوصا خودم، توسل بعدی به حضرت ام البنین علیه السلامه که هفده شب، هر شب هزار صلوات میفرستین. چهارده شب اولش هر شب به نیت یه امام معصومه، از پیامبر شروع میشه به ترتیب حضرت علی حضرت زهرا تا امام زمان علیه السلام، شب پانزدهم به نیت حضرت ابوالفضل علیه السلام، شب شانزدهم به نیست حضرت ام البنین و شب اخر به نیت حضرت زینب سلام الله علیها صلوات میفرسین و بعد از تموم شدن صلواتها دعای توسل معروف رو میخونین، خیلی مجربه. حتما بخونین منم براتون میخونم
دست هاش رو بلند کرد و خداروشکری گفت
- کاش به جای اینکه دستم رو جلوی هر کسی دراز کنم و به بانک و جاهای دیگه التماس کنم از همون اول میومدم اینجا، نمیدونی چه حرفایی بارم کردن، چه سرزنشایی کردن، خداروشکر استاد فاضل رو دیشب تو مسجد دیدم و بعد از گفتن مشکلم اینجا رو معرفی کردن
- خودتونو ناراحت نکنین، متاسفانه بیشتر مردم فقط بلدن زخم زبون بزنن، اگه خودشونم به این مشکلات گرفتار میشدنهیچ وقت سرزنش نمیکردن، تو احادیث هم خیلی تاکید شده که کسی رو سرزنش نکنیم. حتی اومده که اگر کسی رو به خاطر کاری سرزنش کنین نمی میرین تا خودتونم به همون مبتلا بشین!!
حالا شماهم خودتونو اذیت نکنین بسپرین به خدا ان شاءالله دست از این کارشون بردارن.
- خیر ببینی دخترم، این مدت ازبس توفشار بودم قلبم به درد اومده بود، حرفات آرامش میده حس میکنم حالا که باهم حرف زدیم یکم سبکشدم
با خوشرویی نگاهش کردم
- خداروشکر، ان شاءالله که بتونیم گرهی از کارتون باز کنیم و پیش حضرت هم رو سفید بشیم
خانم امینی ان شاءاللهی گفت و بعد از مرتب کردن چادرش حسین رو صدا زد تا برن!
حسین قبل از رفتن با ذوق ماهیهارو نشون مادرش میداد و با هیجان حرف میزد. شماره ی خانم امینی رو هم گرفتم و تو گوشیم ذخیره کردم.
بعد از رفتنشون، دفتر رو مرتب کردم و به همراه سحر راهی خونه شدیم.
همین که دم در رسیدیم و خواستم کلید رو دربیارم صدای بوق ماشین باعث شد به عقب برگردیم، حمید و بابا هم رسیدن و باهم وارد خونه شدیم.
بعد از خوردن نهار قضیه ی خانم امینی رو به تعریف کردم، همه از شرایطی که براشون پیش اومده ناراحت شدن، بابا گفت
- خدا نگذره از اون صابخونه هایی که انصاف ندارن، یکی میخواد بهشون بگه اخه مرد مؤمن اگه همین بلا سر خودت و بچه ت بیاد چه حالی میشی؟
راضی میشی اینجوری خانواده ت رو تو فشار و استرس ببینی؟ اونم یه زن تنها با دوتا بچه!!
خانم جون از سر تأسف سرش رو تکون داد
- ادم دلش به درد میاد، کاش حضرت زود ظهور کنن تا مشکل همه حل شه. شاید با این خیریه فقط بشه مشکل تعداد کمی رو حل کرد ولی خیلیای دیگه هم هستن که نه میشناسیم نه توانایی کمک به همشونو داریم.
اهی از ته دل کشیدم، خدایا خودت موانع ظهور رو برطرف کن!
بعد از خوردن چایی و کمی استراحت بابا و حمید دوباره بهمغازه برگشتن، خانم جون کمی دراز کشید و سحر هم درباره خرید جهازش با مامان صحبت میکرد.
حرفای خانم امینی از صبح فکرم رو درگیر کرده، فکر نمی کردم اینجوری بهم بریزم.
کاش بتونیم برای خانمای بی سرپرست کاری انجام بدیم.
شب باید به علی بگم اگر بتونه یه کار برای دخترش جور کنه. دیگه تمرکز درس خوندن ندارم، کنار خانم جون دراز کشیدم
چه تو وی ای پی رمان رو بخونید یا توکانال عشق اسمانی، اجازه کپی و انتشار و ارسال رمان جاهای دیگه رو ندارید❌❌
♥️پارتاولرمان عاشقانه #نذرعشـــــــق💕👇
https://eitaa.com/eshgheasemani/74667
#ادامہدارد....
#کپےوفورواردحــــــراموپیگردالهےوقانونےدارد🚫
•••┈✾~🍃♥️🍃~✾┈•••
┄•●❥ @eshgheasemani
•🌸°
•🌸°∞
•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞
┄┅══🦋🦋﷽🦋🦋
🦋اولین ســـــلام تقـــدیم به ســـــاحت قدســـــے قطب عالــم امکان حضـــرت صاحـــب الـــزمان(عج)
🌹🍃اَلسّلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ الزَّمانِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خَلیفَةَ الرَّحْمانِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا شَریکَ الْقُرْآنِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا قاطِعَ الْبُرْهانِ . اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا إِمامَ الْإِنْسِ وَالْجانِّ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَعَلى آبائِکَ الطَّیِّبینَ ، وَأَجْدادِکَ الطَّاهِرینَ الْمَعْصُومینَ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ
#سلامبرشهیدمظلومکربلا
🌸🍃 الْسَلاٰمُ عَلَيْكَ يَا أبا عَبْدِ اللهِ وعلَى الأرواحِ الّتي حَلّتْ بِفِنائِكَ ، عَلَيْكَ مِنِّي سَلامُ اللهِ أبَداً مَا بَقِيتُ وَبَقِيَ الليْلُ وَالنَّهارُ ، وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ العَهْدِ مِنِّي لِزِيَارَتِكُمْ ،السَّلام عَلَى الحُسَيْن ، وَعَلَى عَليِّ بْنِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أوْلادِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أصْحابِ الحُسَينِ.
🌼🍃اللهمَّ العن اولَ ظالم ظلمَ حقَّ محمد و ال محمد و اخِرَ تابِع له علی ذالکَ.
اللهمَّ العنِ العصابةَ التی جاهدتِ الُحسین وَشایعتْ و بایَعتْ و تابَعتْ علی قَتله اللهمَّ العنهم جمیعاً
🌼🌿به نیت فرج مولا نشر دهید
🌷اَلّلهُمـّ؏َجِّللِوَلیِّڪَالفَرَجَواَقِمنابِخِدمَـتِه🌷
🆔 @eshgheasemani
🌿🌿🌸
AUD-20220329-WA0025.mp3
4.87M
____________________________
🌼🍃
🍃
#صوتفوقالعادهزیبا
✨دعای زیبای ال یاسین🌼🍃
#حضرتامامزمان(عجلاللهتعالیفرجهالشریف)
در یکی از نامه هایی که به یاران با وفا خود فرستادهاند میفرمایند:
« هر گاه خواستید به وسیله ما، به سوی خداوند توجه کنید، و به ما روی آورید، پس همان گونه که خداوند فرموده است بگویید: سلام علی آل یاسین …»
🌷اَلّلهُمـّ؏َجِّللِوَلیِّڪَالفَرَجَواَقِمنابِخِدمَـتِه🌷
🌼🌿به نیت فرج مولا نشر دهید
🆔 @eshgheasemani
🌿🌿🌸
#زیارتحضرتنرجسخاتونسلاماللهعلیها
🌹لطفا به نیابت از امام زمان علیه السلام بخونید🌹
🌼🍃بسم الله الرحمن الرحیم
اَلسَّلامُ عَلى رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ
وَآلِهِ الصَّادِقِ الْأَمینِ، اَلسَّلامُ عَلى مَوْلانا اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ.
اَلسَّلامُ عَلَى الْأَئِمَّةِ الطَّاهِرینَ، الْحُجَجِ الْمَیامینِ، اَلسَّلامُ عَلى والِدَةِ الْأِمامِ، وَالْمُودَعَةِ اَسْرارَ الْمَلِکِ الْعَلاَّمِ، وَالْحامِلَةِ لِأَشْرَفِ الْأَنامِ
اَلسَّلامُعَلَیْکِ اَیَّتُهَا الصِّدّیقَةُ الْمَرضِیَّةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا شَبیهَةَ اُمِّ مُوسىوَابْنَةَ حَوارِىِّ عیسى، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا التَّقِیَّةُ النَّقِیَّةُ
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الرَّضِیَّةُ الْمَرْضِیَّةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا اْلمَنْعُوتَةُ فِى الْأِنْجیلِ، الْمَخْطُوبَةُ مِنْ رُوحِ اللَّهِ الْأَمینِ، وَمَنْ رَغِبَ فى وُصْلَتِها مُحَمَّدٌ سَیِّدُ الْمُرْسَلینَ، وَالْمُسْتَوْدَعَةُ اَسْرارَ رَبِّ الْعالَمینَ.
اَلسَّلامُعَلَیْکِ وَعَلى آبآئِکِ الْحَوارِیّینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ وَعَلى بَعْلِکِ وَوَلَدِکِ،
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ وَعَلى رُوحِکِ وَبَدَنِکِ الطَّاهِرِ، اَشْهَدُ اَنَّکِ اَحْسَنْتِالْکَِفالَةَ، وَاَدَّیْتِ الْأَمانَةَ، وَاجْتَهَدْتِ فى مَرْضاتِ اللَّهِ، وَصَبَرْتِ فىذاتِ اللَّهِ، وَحَفِظْتِ سِرَّ اللَّهِ، وَحَمَلْتِ وَلِىَّ اللَّهِ، وَبالَغْتِ فى حِفْظِ حُجَّةِ اللَّهِ، وَرَغِبْتِ فى وُصْلَةِ اَبْنآءِ رَسُولِ اللَّهِ، عارِفَةً بِحَقِّهِمْ، مُؤْمِنَةً بِصِدْقِهِمْ، مُعْتَرِفَةً بِمَنْزِلَتِهِمْ، مُسْتَبْصِرَةً بِاَمْرِهِمْ مُشْفِقَةً عَلَیْهِمْ، مُؤْثِرَةً هَواهُمْ، وَاَشْهَدُ اَنَّکِ مَضَیْتِ عَلى بَصیرَةٍ مِنْ اَمْرِکِ، مُقْتَدِیَةًبِالصَّالِحینَ، راضِیَةً مَرْضِیَّةً، تَقِیَّةً نَقِیَّةً زَکِیَّةً، فَرَضِىَ اللَّهُ عَنْکِوَاَرْضاکِ، وَجَعَلَ اْلجَنَّةَ مَنْزِلَکِ وَمَاْویکِ، فَلَقَدْ اَوْلاکِ مِنَ الْخَیْراتِ ما اَوْلاکِ، وَاَعْطاکِ مِنَ الشَّرَفِ ما بِهِ اَغْناکِ، فَهَنَّاکِ اللَّهُ بِما مَنَحَکِ مِنَ الْکَرامَةِ وَاَمْرَاَکِ.
پس بالا مىکنى سر خود را و مىگوئى
اَللّهُمَّ اِیَّاکَ اعْتَمَدْتُ، وَلِرِضاکَ طَلَبْتُ، وَبِاَوْلِیآئِکَ اِلَیْکَ تَوَسَّلْتُ، وَعَلى غُفْرانِکَ وَحِلْمِکَ اتَّکَلْتُ، وَبِکَ اعْتَصَمْتُ، وَبِقَبْرِ اُمِّ وَلِیِّکَ لُذْتُ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَانْفَعْنى بِزِیارَتِها، وَثَبِّتْنى عَلى مَحَبَّتِها، وَلا تَحْرِمْنى شَفاعَتَها وَشَفاعَةَ وَلَدِها، وَارْزُقْنى مُرافَقَتَها وَاحْشُرْنى مَعَها وَمَعَ وَلَدِها، کَما وَفَّقْتَنى لِزِیارَةِ وَلَدِها وَزِیارَتِها، اَللّهُمَّ اِنّى اَتَوَجَّهُ اِلَیْکَ بِالْأَئِمَّةِ الطَّاهِرینَ، وَاَتَوَسَّلُ اِلَیْکَ بِالْحُجَجِ الْمَیامینِ مِنْ آلِ طه وَیس، اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ الطَّیِّبینَ، وَاَنْ تَجْعَلَنى مِنَ الْمُطْمَئِنّینَ الْفآئِزینَ الْفَرِحینَ الْمُسْتَبْشِرینَ، الَّذینَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلا هُمْ یَحْزَنُونَ، وَاجْعَلْنى مِمَّنْ قَبِلْتَ سَعْیَهُ، وَیَسَّرْتَ اَمْرَهُ، وَکَشَفْتَ ضُرَّهُ، وَآمَنْتَ خَوْفَهُ، اَللّهُمَّ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَلا تَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ زِیارَتى اِیَّاها، وَاْرزُقْنى الْعَوْدَ اِلَیْها اَبَداً ما اَبْقَیْتَنى، وَاِذا تَوَفَّیْتَنى فَاحْشُرْنى فى زُمْرَتِها، وَاَدْخِلْنى فى شَفاعَةِ وَلَدِها وَشَفَاعَتِها، وَاغْفِرْ لى وَلِوالِدَىَ وَلِلْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ، وَآتِنا فِى الدُّنْیا حَسَنَةً وَفِى الْأخِرَةِ حَسَنَةً، وَقِنا بِرَحْمَتِکَ عَذابَ النَّارِ، وَالسَّلامُ عَلَیْکُمْ یا ساداتى وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ
🌷اَلّلهُمـّ؏َجِّللِوَلیِّڪَالفَرَجَواَقِمنابِخِدمَـتِه🌷
🌼🌿به نیت فرج مولا نشر دهید
🆔 @eshgheasemani
🌿🌿🌸
zyarat_narjes khaton_dar_samera.mp3
3.33M
________________________________
🌸🍃
🍃
#صوتفوقالعادهزیبا
✨زیارت حضرت نرجس خاتون🌼🍃
اگر حاجتی دارید بـه حضرت نرجس خاتون، مادر امام زمان(ع) متوسّل شوید. ایشان چون مادر ولیّ وقـت ما هستند، به فـرزندشان مـی فرمایند که: پسرم! این شخص به من متوسّل شده. خواسته اش را بده.
🌷اَلّلهُمـّ؏َجِّللِوَلیِّڪَالفَرَجَواَقِمنابِخِدمَـتِه🌷
🌼🌿به نیت فرج مولا نشر دهید
🆔 @eshgheasemani
🌿🌿🌸
🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞°❀🌸°∞°❀🌸❀
•🌸°∞°
•🌸°
✨﷽✨
#رمانانلایننَذْرِعِشْـــــقْــ♥️
✍ #ناهیدمهاجری
#فصلدوم
#قسمت22
❌دوست عزیز کپی و ارسال رمان به کانالها و گروها و پیویتون حرااامه❌
همونطور که دراز کشیده بودم و به سقف خیره بودم و حرفای خانم امینی رو مرور می کردم سحر گفت
- زهرا، مریم و اقا صادق اخر هفته یه جشن کوچک میگیرن و بعدش برای ماه عسل کربلا میرن
به پهلو چرخیدم و دستم رو زیر سرم تکیه گاه کردم
- ماشاءالله چه زود عروسیشون رو میگیرن
- اره، اخه حال مادربزرگ آقا صادق خوب نیست، اون بنده خدا اصرار داره تا قبلا از فوتش مراسمشون گرفته بشه تا خیالش راحت شه!
- خدا ان شاءالله طول عمر و سلامتی بهش بده
مامان الهی امین گفت و رو به سحر گفت
- سحر جان، دیشب به حاجی میگفتم هفته بعد یه بنّا ببینه بیاد طبقه بالا یه خوابم دربیاره. دوخواب باشه خیلی براتون خوب میشه
سحر که مشخص بود از حرف مامان خوشحال شده جواب داد
- دستتون درد نکنه مامان، دوخواب باشه که عالی میشه!
مامان لبخندی زد و گفت
- ان شاءالله کی تصمیم دارین عروسی رو بگیریم؟
- راستش مامان خودمم دوست دارم زودتر سر و سامون بگیریم. ببینیم تو کدوم یکی از اعیاد میتونیم مراسم رو بگیریم. الان بیشتر وسایلای ضروری رو خریدیم یکم فقط از وسایل آشپزخونه که اونم دوست دارم تا آقا حمید دستش خالی شد بریم بخریم.
رو بهش گفتم
- خب تو برو انتخاب کن، هر موقع داداش دستش خالی شد فقط برای خرید بیاد
- اخه دوست دارم به سلیقه ی دوتامون بگیریم.
لبخند دندون نمایی به حرفش زدم، تو همه چی سلیقه ی حمید رو مد نظرش میگیره خوشبحالشون زودتر عروسیشون رو میگیرن،
کاش مال ماهم این چند ماه زود بگذره بریم سر خونه زندگیمون!
خانم جون که تا حالا به حرفامون گوش میکرد سر جاش نشست و گفت
- فقط از من به شما نصیحت خیلی خانواده هاتون رو به فشار نندازین، وسایل ضروری رو بخرین و بقیه ش رو در طول زندگی مشترکتون با تلاش هم میتونین بخرین
سحر تو جواب خانم جون گفت
- اتفاقا ما هم مدنظرمون همینه، اونروبا آقا حمید هم درباره همین حرف میزدیم. هر چی که ضروریه و برای زندگی نیازه خرید میکنیم.
در ادامه صحبتای سحر گفتم
- نباید ادم انتظار داشته باشه برای شروع زندگی پدر و مادر همه چیز براش بخرن، لذت بیشترش به اینه که دونفری تلاش کنن و در طول زندگی بخرن. اونوقت آدم هم قدر وسایلایی که خریده میدونه هم یه جور کمک به خانواده ها میشه
مامان که تا الان سکوت کرده بود گفت
- خود ما وقتی عروسی کردیم فقط اون چیزایی که نیاز بود خریدیم، خدارو شکر الان همه چی داریم.
در جوابش گفتم
- یه بار با یکی از دوستای دانشگاهمون درباره همین چیزا حرف میزدیم با اینکه وضع مالیشون خوب نبود میگفت خانواده نامزدم اصرار دارن همه چی باید بخریم، به قول یکی از بچه ها انگار زندگی براشون تجارت شده، دختر و پسر به جای اینکه همدیگرو به خاطر اخلاق و ایمان و مسائل مهمتر انتخاب کنن به خاطر مال و اموال انتخاب میکنن.
سحر گفت
- عروسی یکی از فامیلامون بود، مارو دعوت کردن بریم خونشون، یه جورایی میخواست به همه نشون بده چیا خریده، یعنی مامان، من با دیدن جهاز دختره هنگکردم، به قول قدیمیا از شیر مرغ تا جون آدمیزاد میتونستی تو وسایلاش پیدا کنی، بعد جالب اینه با افتخار به همه توضیح میداد این فلان برند و داره و اون فلان قیمت شده!همه دهنشون باز مونده بود.
خانم جون سرش رو به علامت تأسف تکون داد و نفسش رو با آه بیرون داد
چه تو وی ای پی رمان رو بخونید یا توکانال عشق اسمانی، اجازه کپی و انتشار و ارسال رمان جاهای دیگه رو ندارید❌❌
♥️پارتاولرمان عاشقانه #نذرعشـــــــق💕👇
https://eitaa.com/eshgheasemani/74667
#ادامہدارد....
#کپےوفورواردحــــــراموپیگردالهےوقانونےدارد🚫
•••┈✾~🍃♥️🍃~✾┈•••
┄•●❥ @eshgheasemani
•🌸°
•🌸°∞
•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞
🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞°❀🌸°∞°❀🌸❀
•🌸°∞°
•🌸°
✨﷽✨
#رمانانلایننَذْرِعِشْـــــقْــ♥️
✍ #ناهیدمهاجری
#فصلدوم
#قسمت23
❌دوست عزیز کپی و ارسال رمان به کانالها و گروها و پیویتون حرااامه❌
- این جور آدما خبر ندارن با این کارشون دارن آتیش به زندگی دخترشون میزنن، ممکنه یه دختری اونجا باشه و با دیدن این وسایلا حسرت بکشه یا مادری وضع مالیشون خوب نباشه و استرس تو جونش بیفته که فردا پس فردا دخترش عروس شد از کجا پول بیاره تا این وسایلا رو بخره، هر چند حرف مردم مهم نیست ولی با این کاراشون هم تجمل گرایی رو زیاد میکنن هم توقع بچه هارو هم بالا میبرن!
سرجام نشستم و گفتم
- ولی خانم جون اگه دختر و پسر واقعا پدر و مادرشون رو دوست داشته باشن سعی میکنن تو فشار نندازن.
- درسته ولی خیلیا هستن که درک نمیکنن
مامان هم دنباله ی حرف خانم جون رو گرفت
- البته خانم جون باید خانواده ها هم همدیگرو درک کنن، یادت نیست دختر سارا خانم میگفت خانواده ی نامزدش گفتن باید جهازت همه چیش کامل باشه و بیچاره ها نمیدونمکدوم وسایل رو نخریده بودن مادرشوهرش تو جمع گفته بود چرا فلان وسایل رو نخریدی!
- اره مادر من خودم وقتی خانما تو کلاس قران میومدن بهشون خیلی تاکید می کردم که شماها هم دختر دارین هم پسر، سعی کنین شرایط همدیگرو درک کنین، سر این مسائل به هم فشار نیارین. دختره از پسره میخواد خونه داشته باشه، ماشین داشته باشه وسایل انچنانی بخره، پسره هم میگه باید جهازت فلان مارک باشه و چیزی کم و کسر نباشه، اینا غیر از اینکه کدورت و ناراحتی میاره، بعدها تو زندگی مشترک هم خیلی تأثیر داره. خوشبختی به اینه که هر دو تا جوون باهم کنار بیان و به خاطر خدا همدیگرو درک کنن.
اخه دختری که پدرش کارگره از کجا بیاره همه چی بخره، وقتی خودش تو نون شبش مونده مجبوره بره هزار تا وام و قرض بگیره تا یه دختر شوهر بده، بعدش دختره میره سر خونه زندگیش، این پدره میمونه و قسط های کمرشکنش! یا پسره انتظار داره پدر ماشین و خونه و هر چی که دلش میخواد براش مهیا کنه، مگه این دخترو پسر میتونن عاقبت بخیر بشن!
نصیحت من به شماها اینه زندگی رو سخت نگیرین، به پدر و مادرتون فشار نیارین. نه خدا رو خوش میاد نه بنده خدا!
خانم جون همیشه حرفاش شیرین و پر از تلنگره، کاش تو هر خانواده ای یکی باشه که اینجوری دلسوزانه نصیحت کنه.
مامان وقتی صحبت خانم جون تموم شد رو به من گفت
- زهرا جان برو سماور رو روشن کن، فقط قبلش یه نگاه بنداز ببین آب داره یانه
چشمی گفتم و به آشپزخونه رفتم. نگاهی به آب سماور کردم یکم آب ریختم و زیرش رو روشن کردم.
از داخل یخچال مقداری میوه داخل ظرف گذاشتم و از سحر خواستم تا بیاد بشقاب هارو ببره. میوه و چایی رو خوردیم، تقریبا نزدیکای اذان بابا و حمید هم اومدن.
حمید چندتا سنگک تو دستش بود به دستم داد و بعد از خوندن نماز برای شام کمی گوجه خیار خرد کردم و به همراه پنیر داخل سفره گذاشتم. مامان گفت
- انصافا نون سنگک و گوجه خیار از هزار تا غذای پلویی بیشتر میچسبه
همه این حرف مامان رو تأیید کردن و بعد از خوردن شام سفره رو جمع کردم. کناربابا نشسته بودم و پاهاش رو با روغن گیاهی ماساژ میدادم که زنگ خونه به صدا دراومد.
چه تو وی ای پی رمان رو بخونید یا توکانال عشق اسمانی، اجازه کپی و انتشار و ارسال رمان جاهای دیگه رو ندارید❌❌
♥️پارتاولرمان عاشقانه #نذرعشـــــــق💕👇
https://eitaa.com/eshgheasemani/74667
#ادامہدارد....
#کپےوفورواردحــــــراموپیگردالهےوقانونےدارد🚫
•••┈✾~🍃♥️🍃~✾┈•••
┄•●❥ @eshgheasemani
•🌸°
•🌸°∞
•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞
🌹☘
🟢 این استغفار امیرالمؤمنین علیه السلام هست که 70 بند میباشد و مولا آن را هر سحر بعد از نماز صبح میخواندند:
✅هر شب یک بند از استغفار هفتاد بندی امیرالمؤمنین علیه السلام در کانال گذاشته میشه
💠فراز 18 استغفار امیرالمؤمنین 🌸🌿
18- اللَّهُمَّ وَ أَسْتَغْفِرُكَ لِكُلِّ ذَنْبٍ ثَوَّرَكَ عَلَيَّ وَ وَجَبَ فِي فِعْلِي بِسَبَبِ عَهْدٍ عَاهَدْتُكَ عَلَيْهِ أَوْ عَقْدٍ عَقَدْتُهُ لَكَ أَوْ ذِمَّةٍ آلَيْتُ بِهَا مِنْ أَجْلِكَ لِأَحَدٍ مِنْ خَلْقِكَ ثُمَّ نَقَضْتُ ذَلِكَ مِنْ غَيْرِ ضَرُورَةٍ لِرَغْبَتِي فِيهِ بَلِ اسْتَزَلَّنِي عَنِ الْوَفَاءِ بِهِ الْبَطَرُ وَ اسْتَحَطَّنِي عَنْ رِعَايَتِهِ الْأَشَرُ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اغْفِرْهُ لِي يَا خَيْرَ الْغَافِرِينَ.
بند 18: بار خدایا ! از تو آمرزش می طلبم برای هر گناهی که شعله ی غضب تو را بر من مشتعل ساخت و باعث شد در اثر ارتکاب آن به خاطر عهدی که با تو بسته بودم، یا پیمانی که با تو داشتم، یا قَسَمی که برای یکی از مردم به خاطر تو خوردم، گناهی بر ذمه ی من لازم آید. اما پس از آن به خاطر میل و رغبتم به گناه ، آن عهدی و پیمان را بدون ضرورت نقض کردم؛ بلکه خوشگذرانی مرا از وفای به آن بازداشت و سرمستی مرا از رعایت آن فرو انداخت؛ پس بر محمد و آل محمد درود فرست و اینگونه گناهم را بیامرز ای بهترین آمرزندگان!
💎خدایا به حق حضرت فاطمه ی زهرا سلام الله علیها فرج مولامون تعجیل بفرما و مارو از خدمتگزاران وفادار مولا قرار بده 🤲
💎یا رب محمد وآل محمد، صل علی محمد وآل محمد، وعجل فرج محمد وآل محمد"💎
🌹اَلّلهُمـّ؏َجِّللِوَلیِّڪَالفَرَجَواَقِمنابِخِدمَـتِه🌹
🌼🌿به نیت فرج مولا نشر دهید
🆔 @eshgheasemani
🌿🌿🌸
┄┅══🦋🦋﷽🦋🦋
🦋اولین ســـــلام تقـــدیم به ســـــاحت قدســـــے قطب عالــم امکان حضـــرت صاحـــب الـــزمان(عج)
🌹🍃اَلسّلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ الزَّمانِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خَلیفَةَ الرَّحْمانِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا شَریکَ الْقُرْآنِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا قاطِعَ الْبُرْهانِ . اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا إِمامَ الْإِنْسِ وَالْجانِّ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَعَلى آبائِکَ الطَّیِّبینَ ، وَأَجْدادِکَ الطَّاهِرینَ الْمَعْصُومینَ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ
#سلامبرشهیدمظلومکربلا
🌸🍃 الْسَلاٰمُ عَلَيْكَ يَا أبا عَبْدِ اللهِ وعلَى الأرواحِ الّتي حَلّتْ بِفِنائِكَ ، عَلَيْكَ مِنِّي سَلامُ اللهِ أبَداً مَا بَقِيتُ وَبَقِيَ الليْلُ وَالنَّهارُ ، وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ العَهْدِ مِنِّي لِزِيَارَتِكُمْ ،السَّلام عَلَى الحُسَيْن ، وَعَلَى عَليِّ بْنِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أوْلادِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أصْحابِ الحُسَينِ.
🌼🍃اللهمَّ العن اولَ ظالم ظلمَ حقَّ محمد و ال محمد و اخِرَ تابِع له علی ذالکَ.
اللهمَّ العنِ العصابةَ التی جاهدتِ الُحسین وَشایعتْ و بایَعتْ و تابَعتْ علی قَتله اللهمَّ العنهم جمیعاً
🌼🌿به نیت فرج مولا نشر دهید
🌷اَلّلهُمـّ؏َجِّللِوَلیِّڪَالفَرَجَواَقِمنابِخِدمَـتِه🌷
🆔 @eshgheasemani
🌿🌿🌸